درخت حوزه‌های تخصصی

اندیشه سیاسی در ایران

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۷۴۳ مورد.
۴۶۷.

اسلام و نو شدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۵
از نظر نویسنده، نظریه‏هایى که نسبت میان نوگرایى و توسعه را با عرفى شدن یک نسبت تام و مثبت قلمداد مى‏کنند، درست نیستند. یکى از پیش‏فرض‏هاى اثبات‏نشده این طرز تلقى‏ها، معادل گرفتن دین با سنت و گذشته‏گرایى ادیان و نفى نگاه به آینده است. نویسنده بر این باور است که بسیارى از ادیان، به ویژه اسلام، علاوه بر نگاه به گذشته، آرمان بلندى را در آینده جست‏وجو مى‏کنند. به جز آن دسته از نظریاتى که عرفى شدن را در اهتمام به امر دنیا و اعتماد به توانایى‏هاى انسان جسته‏اند و برجسته کرده‏اند، دسته دیگرى از نظریه‏پردازان، این فرایند را در پیوند با تغییرات اجتماعى، توسعه و پیشرفت انسانى، نو شدن و مدرنیته یافته‏اند. پیش‏فرض نخست این دسته از تئورى‏ها بر این پایه قرار دارد که اصولاً ادیان به واسطه تعلق روحى و معرفتى به مبدأ آغازین خویش در یک گذشته تاریخى یا اسطوره‏اى و همچنین تمایل به مطلق‏انگارى آموزه‏ها و تقدس‏بخشى به خاطرات خود از آن عصر زرین که اینک به یک سنت متصلب بدل شده است، آمادگى و رغبت کمى براى تغییر، پیشرفت و نوسازى دارند. براى این اندیشمندان، واژه «دین و دین‏دارى» تداعى‏کننده مفاهیمى چون «سنت»، «محافظه‏کارى»، «تصلب» و «جمود» مى‏باشد. همین تداعى معانى نه چندان دقیق، موجب نتیجه‏گیرى‏هاى سهل‏انگارانه‏اى در پیوند زدن مفهوم عرفى شدن به نوگرایى و توسعه گردیده است. مدعاى ما این است که اولاً بى‏میلى، بلکه مخالفت با تغییر و توسعه و نوسازى را نمى‏توان به‏راحتى به تمامى ادیان و مشخصاً به دین اسلام نسبت داد و ثانیاً نمى‏توان و نباید نسبت میان نوگرایى و توسعه با عرفى شدن را لزوماً یک نسبت تام و همواره مثبت قلمداد کرد. نوسازى و توسعه اگرچه براى همگان از مضمونى عام و مشترک برخوردار است، اما در مقام تحقق و در مرحله تبدیل شدن به ایده‏ها و برنامه‏هاى راهبردى، مصادیقى به‏شدت متنوع و به‏کلى متمایز پیدا کرده است و در قالب الگوها و مدل‏هایى بس متفاوت عرضه شده است؛ لذا بر اساس نتایج حاصل از یک الگوى مشخص نمى‏توان حکم قاطعى درباره نسبت آن با عرفى شدن صادر کرد.
۴۷۰.

کنکاشی در مدیریت تحولات سیاسی در سیره امام خمینی (ره): مصلحت یا ادای تکلیف

۴۷۲.

تحول گفتمان سیاسی تشیع در قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ولایت فقیه گفتمان سیاسی سیاست گریزی فعال گرایی سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۷ تعداد دانلود : ۸۲۵
این نوشتار بر آن است تا تحول گفتمان سیاسی شیعه را در قرن بیستم نشان دهد. داده های پژوهش حاکی از آن است که گفتمان سیاسی شیعه بر خلاف دوره حضور امام معصوم (ع) در دوره غیبت تنوع دارد. بدین معنا که در دوره های خاص بنا به عللی گفتمان سیاسی خاصی شکل گرفته است. مهم ترین تحول گفتمان شیعه در قرن بیستم تحول از سیاست گریزی و تمایل به ضرورت دخالت در مسائل سیاسی با هدف تشکیل حکومت اسلامی است. از اینرو، گفتمان ولایت فقیهان عادل، گفتمان سیاسی غالب شیعه در این دوره است، که با پیروزی انقلاب اسلامی به گفتمان حاکم تبدیل شد .
۴۷۳.

حکمرانی، دولت و توزیع قدرت در گفتمان «ترقیِ» ایران عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکومت دولت پیشرفت توزیع قدرت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در دوران جدید
تعداد بازدید : ۱۴۴۰ تعداد دانلود : ۸۲۷
حکمرانیِ ایرانی در سده ی نوزده میلادی، سرآغاز شکل گیری گونه ای دیگر از حکمرانی، متفاوت با دوره های پیشین بود. نوعی تغییر در سبک حکومت گری، که در نیمه ی دوم قرن و در عصر پنجاه ساله ی ناصری، با به کارگیریِ مفهوم نظری و عملیِ «ترقی» برای توصیف آن از سوی نیروهای چندگانه ای که خواهان «ترقی» بودند، در یک گفتمان مفصل بندی شد؛ گفتمان «ترقی» و تغییر در حکمرانی، به کانون نوشتارها و کردارهای آن دوره مبدل شده بود. در این مقاله، قصد ما آشکار ساختن نقش (آگاهانه و ناآگانه ی) حکومت در انطباق خود با شرایط و تحولات جدید و میزان انبساط آن در پذیرش انطباق با تحولات است. تغییرات نوخواهانه در طول سده ی نوزده در ایران، حکمرانیِ ایرانی را به سمت وسویی کشاند که به میزانی از توزیعِ قدرت مطلقه ی سیاسی تن در دهد؛ شکلی از واگذاریِ حداقلیِ بخشی از اختیارات سنتی نهاد پادشاهی در سطوح جدید بوروکراتیک. این تغییرات که هم چون افزونه ای بیرونی بر اقتدار مطلق و دیرینه ی آن حادث و اضافه شده بود فراتر از ظرفیت و امکان های نهاد سنتیِ پادشاهی بود؛ از این رو، برای تحقق آنها ناگزیر به چشم پوشی از بخش هایی از اختیارات سنتی خود گشت.
۴۷۵.

عدالت به مثابه «تعدیل»؛درآمدی بر نظریه امام خمینی(ره) در باب عدالت ملی و بین المللی

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۹ تعداد دانلود : ۷۶۷
عدالت را باید از جمله اصول و فضائلی نام برد که در مقام کاربرد دارای وسعت و گستره ای وسیع است و لذا پرسش از نسبت عدالت با پدیده های دیگر در حیات انسانی، سؤالی دیرینه ارزیابی می شود که هر روز به ابعاد و سطوح آن افزوده می شود. نوشتار حاضر به طرح سؤال از نسبت عدالت با دو حوزه اصلی سیاسی (یعنی ملی و بین المللی) پرداخته است. به منظور ارائه پاسخی بومی به این سؤال، نیز سیره امام خمینی(ره) را مبنای تحلیل قرار داده که از دو ویژگی «اصالت» و «به روز بودن» برخوردار است.از رهگذر تحلیل اندیشه و عمل امام(ره) در حوزه عدالت سیاسی، نویسنده به دو چهره متفاوت -اما مکمل- از عدالت دست یافته که در قالب «نظریه ایجابی عدالت» و «نظریه سلبی عدالت» ارائه کرده است. مطابق نظریه ایجابی، عدالت از طریق تعدیل فرهنگی، اخلاقی و قانونی در ایجاد سیاست دینی ایفای نقش می کند، حال آنکه در قالب نظریه سلبی، عدالت از طریق توان مندی، توفیق، قانون گرایی و اقتدار شناسانده می شود. آنچه این دو وجه از عدالت را به هم مرتبط می سازد، رعایت اصل «تعدیل» در مقام شناخت، تعریف و کاربردی کردن عدالت است که در اندیشه و عمل امام(ره) نمود تمام دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان