فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۳٬۳۰۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مبانی جنبش های اسلام گرایانه: نظریات و دیدگاه ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فهم زمینه های خیزش جنبش های اسلامی منوط به تبیین نظریاتی است که درباره خاستگاه و ریشه شکل گیری این جنبش ها در سده اخیر مطرح شده است. پرسش اصلی در این نوشتار آنست که ریشه اسلام گرایی را از منظر نظریه پردازان غربی و اسلامی چگونه می توان تبیین نمود؟ در پاسخ به این پرسش دو دسته تئوری ذات- محور و واکنش- محور ارائه شده است. تئوری هایی که از منظر ذات محورانه به پدیده اسلام گرایی می پردازند، اسلام گرایی موجود در جهان اسلام را ناشی از ارزش ها و اصول و ذات خود اسلام می دانند. البته افرادی همچون مودودی و سید قطب با دیدی مثبت به آن نگاه می کنند؛ درحالی که متفکران غربی بادیدی کاملا منفی بر ذاتی بودن اسلام گرایی تاکید دارند و اسلام گرایی را مترادف خشونت تصویر می کنند. شاخه دوم تئوری های مربوط به اسلام گرایی گروه کثیری از متفکران غربی و اسلامی را شامل می شود که اسلام گرایی موجود را واکنشی به مسائل محیطی و خارجی جهان اسلام می دانند، و درواقع اسلام گرایی را پدیده عارضی و زودگذر ناشی از تحولات مدرنیته قلمداد می کنند.
عدم ثبات و فقدان حاکمیت تفکر فلسفی در ایران معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فلسفه سیاسی، هرگونه تامل عقلی از چیستی زندگی و نظم سیاسی، تعیین جهت و هدف و غایت آن و بیان اصول سامان دهی جامعه و حکومت و تحقق آنها می باشد.
دوره معاصر ایران از آغاز تاکنون از عدم حاکمیت یک تفکر فلسفی بر ارکان، اجزاء و مبانی زندگی سیاسی خود رنج برده و فقدان آن، جامعه سیاسی ایران را دچار تشتتات فکری و ذهنی عمیق و گاه با بحران های جدی روبه رو ساخته است. پرسش، آن است که ریشه بی ثباتی در ایران معاصر چیست؟
ادعا آن است که آشفتگی های فکری و بی ثباتی های ذهنی و علمی زندگی سیاسی دوره معاصر ایران ناشی از عدم توانایی بخش هایی از سنت فلسفی سیاسی به پرسش های اساسی مطرح شده در جامعه سیاسی و عدم کارآمدی آن در تنظیم و جهت دهی زندگی سیاسیِ این دوره می باشد. در این مقاله ضمن بیان شاخصه های بی ثباتی در زندگی سیاسی ایران معاصر، وجوه مختلف کاستی های سنت فلسفی سیاسی در زندگی سیاسی این دوره بررسی می شود.
بررسی تطبیقی قانون و حاکمیت در ساختار سیاسی اسلام و دموکراسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پایداری و ثبات هر نظام و اساساً هر پدیده ای اجتماعی، وابسته به اجزاء و اعضای تشکیل دهنده آن است. نظام سیاسی ایران نیز از ساختار و نهادهایی برخوردار است که پویایی و پایایی اش را وام دار آن ساختار است. در حقیقت، این ساختار نظام است که ماندگاری و کارآمدی آن را تضمین می کند. از این رو، نوشتار حاضر در پی مقایسه ای کوتاه و محدود، میان ساختار حکومت اسلامی و دموکراسی غربی (ساختار نظام سیاسی غرب) است تا در پرتو آن روشن شود که نظام سیاسی ایران با تکیه بر چه ساختاری توانسته در برابر نظام های جدید جهان سربرآورده و حتی به صورت قدرتی قابل ملاحظه در عرصه سیاست و کشورداری، توجه همگان را به خود جلب نماید و بارقه امید را در دل دین مداران جهان ایجاد کند که نه تنها حکومت جهانیِ مهدوی امکان پذیر است که، امری حتمی و تخلف ناپذیر است.
نظریه گفتمان لاکلا و موفه ابزاری کارآمد در فهم و تبیین پدیده های سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان همة نظریهپردازان گفتمان، نظریة لاکلا و موفه جایگاهی خاص دارد؛ از آن که این دو اندیشمند بهتر از دیگران توانستهاند نظریهای را که ریشه در زبانشناسی دارد به عرصة فرهنگ، اجتماع و سیاست بکشانند. آنها با ارائة صورتبندی نظاممند از نظریة گفتمان به وسیلة ایجاد زنجیرة به هم پیوسته از مفاهیم جدید، ابزاری کارآمد برای شناخت و تبیین پدیدههای سیاسی به دست دادهاند. در عینحال گستردگی مولفهها و تکثر مفاهیم در نظریة لاکلا و موفه موجب شده است بیشتر مطالب موجود در تبیین این نظریه، به نوعی در دام پراکندگی و عدم انسجام گرفتار آید. میکوشد با ارائة دستهبندی منسجم و منظم از مولفههای نظریة گفتمان این دو اندیشمند به وسیلة برجستهسازی مفاهیم اصلی و قرار دادن سایر مفاهیم و مولفهها ذیل آنها و نیز ارائة مدل، فهم و چگونگی بهکارگیری این نظریه را در موضوعات گوناگون سیاسی - اجتماعی در قامت یک چارچوب نظری علمی تسهیل نماید.
نظریه انتقادی جدید: فراسوی پست مدرنیسم و اندیشه پسا انتقادی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله درباره نظریه انتقادی جدید بحث شده است. این رویکرد در پاسخ به شبهههای پست مدرنیسم بر تفکر انتقادی و به منظور بازگشت به سنت اولیه مکتب فرانکفورت مطرح شده است. هدف اصلی صاحبان این نظریه، به چالش کشیدن شکاکیت و بدبینی نگرش پسا انتقادی پست مدرنیسم و احیای تفکر رادیکال است. نظریه انقادی جدید، اهمیت و ضرورت انطباق با شرایط جدید را تشخیص داده است. این نظریه میخواهد به اصول پایبند بماند، بیآنکه ضرورت بازنگری در نظریههای مکتب فرانکفورت را نایده بگیرد. این طرز تلقی، نظریه انتقادی جدید را به سمت دفاع از اصل «تداوم در عین تغییر» سوق داده است. این دیدگاه از ارائه یک راه حل رادیکال برای نقد سرمایهداری متاخر، فراسوی تفکر پسا انتقادی و پست مدرنیسم، دفاع میکند و در عین حال ملاحظات جدیدی را در برنامه خود گنجانده است.
آسیب شناسی دولت اسلامی در آراء ابوالحسن مسعودی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ابوالحسن مسعودی در زمانه خود، شاهد نابسامانی های سیاسی وجابجایی زود هنگام خلفای اسلامی و سیاست ورزی های به دور از حکمت و شریعت و بروز رفتارهای غیر متشرعانه از سوی آنها بود. نوع پژوهش هایی که وی از کیفیت ظهور و بروز و دوام و بقای جوامع، دولت ها و تمدن های هند، چین و ایران قدیم و همچنین از خلفای اسلامی داشته، حاکی از آن است که وی در تاریخ نگاری خود، به ویژه در کتاب مروج الذهب، دغدغه سیاسی داشته و با رویکرد آسیب شناسانه از خلفای اسلامی، هم عوامل قوت و اقتدار دولت های مقتدر و کارآمد پیشین را بحث نموده و هم آسیب های قوت و اقتدار و کارآمدی خلافت اسلامی، به خصوص، خلفای دوره دوم عباسی را بررسی کرده و آنها را در انحراف از دین، تدبیر حکمیانه و عدالت دانسته است.
اجتهاد و بسترهای نظریه پردازی در فقه سیاسی شیعه در دوران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه، منظومه منسجم، هدفمند و تعمیم پذیر است که قابلیت صدق و کذب دارد. «نظریه پردازی» فرایندی علمی ـ پژوهشی، روشمند و دارای نظام است که در مسیر معرفی نظریه علمی جدید در ساختاری علمی و منطقی قرار دارد. فرضیه نوشته آن است که با توجه به تجربه آغازین نظریه پردازی در فقه سیاسی شیعه در دوران معاصر و با توجه به ویژگی های روش اجتهاد مانند عقلی ـ عقلایی بودن، انتقادی بودن، تعامل گری میان ثابت و متغیر و بومی گرایی، می توان با ژرف کاوی در برخی بسترهای بایسته همچون تولیدگری فقه سیاسی، گذر از نگاه فردی و پیوند با واقعیت های اجتماعی و نیز توانمندسازی این دانش برای پویایی و روزآمدی، به آستانه نظریه پردازی در فقه سیاسی شیعه نزدیک شد.
سرشت اجتماعی و حقوق اجتماعی
حوزههای تخصصی:
به پیشباز بهار و در آغوش آن : از سده تا خرداد
حوزههای تخصصی:
تهی شدن از درون
نسبت بنیاد گرایی اسلامی و مدرنیته: تعامل یا تقابل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقوله معرفت شناسی از مباحث بسیار مهم در تبیین پدیده هاست. این مقوله را می توان در سه قالب: الف) هستی شناسی از دو منظر جوهرشناسی (سنت) و پدیدارشناسی ادموند هوسرلی (مدرن)؛ ب) شناخت شناسی از دو منظر شناخت فطری (علم حضوری) و شناخت تجربی (مدرن) و ج) روش شناسی از دو منظر سطح مفهومی یا ذهنی و سطح مصداقی یا انضمامی مورد توجه قرار داد. براین اساس با مدد گرفتن از چارچوب نظری مقوله معرفت شناسی و فلسفی، موضوع نسبت تعاملی بنیادگرایی اسلامی و مدرنیته را در این نوشتار مورد بررسی قرار می گیرد. هدف پژوهش حاضر دستیابی به این نتیجه است که این دو مفهوم در متن یکدیگر فهم می شوند
روشن فکر بومی یعنی روشن فکر سازشکار (1) و (2)
حوزههای تخصصی: