فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۳٬۶۵۰ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
291 - 314
حوزههای تخصصی:
عشق، کلیدواژه زندگی آمیخته با احساسات انسان و زمزمه های رمانتیک از یک احساس مثبت است که به قول مولانا طبیب جمله علت های ماست و ژرفنای آن شاه کلید آهنگ شعری اکثر شاعران ما به ویژه نزار و منزوی است. وجود معشوق نیز که سرچشمه اصلی این رابطه عاطفی آمیخته با سودایی است در اشعار نزار قبانی و حسین منزوی مانند دیگر شاعران موج می زند. اما در شعر منزوی هنوز آن چهارچوب اصلی عاشقانه های شعر کلاسیک را بیش تر از شعر نزار قبانی در خود حفظ کرده است. درباره شعر و اندیشه های منزوی نظرات متعددی وجود دارد. با این وجود، در شعر او هنوز جایگاه عشق و عاشقانه ها با شعر دوره سبک هندی فاصله چندانی نگرفته است. اما شعر نزار ، اگر با مضامین عاشقانه دوره های قبل مقایسه گردد، فاصله زمانی و فرهنگ غالب بر ذهن او با توجه به ارتباطات گسترده ای که با دنیای معاصر غرب دارد؛ تحوّل در شعر او، بر حسب جایگاه وی و اختلاف افکار حاکم بر جامعه با دنیای بیرون، بیش تر از منزوی حس می شود.
صوره "دون جوان" فی شعر سمیح القاسم وعبدالله بَشیو؛ دراسه مقارنه صورولوجیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
111 - 132
حوزههای تخصصی:
علم دراسات الصوره (Image Studies) أو الصورولوجیا أو علم الصور (Imagologie) یبیّن لنا جانبا هامّا من وظیفه الأدب المقارن(أو النقد المقارن بالواقع) فی المدرسه الفرنسیه حیث یتطرق إلى دراسه صوره "الأنا" و"الآخر" فی النصوص الأدبیه. صوره الآخر کمرآه یرى الأنا نفسه فیها من جانب ویرى الآخر معامله الأنا ومواجهته معه من جانب آخر. دون جوان (Don Juan) شخصیه أسطوریه إسبانیه تُعرف بزیر النساء أو مغوی النساء أو صریع الغوانی فی الثقافه الإسبانیه خاصه وفی الثقافه الأروبیه أو العالمیه عامّه. لدون جوان علاقات مع مختلف النساء ولایزال یبحث عن امرأه أخرى جدیده ویترک القدیمه تماما. للشاعرین سمیح القاسم وعبدالله بَشیو، باعتبارهما فحول أدب المقاومه فی الأدبین العربی والکردی، قصیدتان موجّهتان إلى دون جوان وهما یوظفان صورته السلبیه فی مجال أدب المقاومه توظیفا جدیدا لیظهرا مدى التزامهما بهذا النوع من الأدب ویُثریا المعانی الشعریه لدیهما. تبحث هذه المقاله عن کیفیه الرؤیه لصوره الآخر الأسطوری الإسبانی وتوظیفها فی شعر الأنا العربی والکردی بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی وعلى ضوء الأدب المقارن الأمریکی. توصلت الدراسه إلى أن رؤیه سمیح القاسم فی صوره دون جوان تسامحیه على الإطلاق، لکن رؤیه عبدالله بَشیو تسامحیه أولاً ثم تتغیر وتَصیر تشویهیه سلبیه انتهاءاً، والأنا حقیقیه فی هاتین القصیدتین لکن الآخر أسطوری یعنی أن الآخر صوره من صوره الآخر الأصلی البدائی.
بررسی تطبیقی شگردهای طنزآفرینی در مثنوی های عطار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۳
35 - 54
حوزههای تخصصی:
هرچند در عصر عطار، شعر و نثر فارسی به اوج شکوفایی و باروری خود رسیده بود، اما از لحاظ تاریخی، این دوران به سبب کثرت حوادث و وقایع ناگوار، یکی از حسّاس ترین برهه های زمانی است. در این عصر، همه چیز از آشفتگی اوضاع و فقر و نابسامانی حکایت دارد. کمتر کسی است که در حوادث این ایّام غور و بررسی کند، ولی دچار حسرت و تحسّر نشود . در این میان با این که به نظر می رسد عطار در عوالم معنوی و عرفانی سیر می کرد و توجّهی به اوضاع زمان خود نداشت، با این همه، شکوائیه های فراوانی در ابراز ناخرسندی از زمانه اش دارد. اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی در قرن ششم، موجی از اعتراض در اندیشه عطار پدید آورده؛ لیکن از آنجا که نتوانسته این اعتراض ها را به صورت مستقیم بیان کند، به ناچار به شیوه غیرمستقیم، پاره ای از مصیبت های مردم ستمدیده را در قالب طنزهایی بیان کرده است؛ از این رو، در پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، به یاری شواهدی از متن و با تأکید بر شگردهای بیانی مختلف طنز از جمله تناقض، غافلگیری، واژگونی موقعیت، تمثیل، پارادوکس، سمبل، کنایه و ... ، به بررسی این نوع ادبی در مثنوی های عطار می پردازیم. یافته ها نشان می دهد که تکنیک های محتوایی از نظر کاربرد، سهم بسیار مهمی در خلق آثار این حکایات داشته است.
بازنمایی اضطراب شخصیّتی بر اساس نظریه کارن هورنای در رمان جزیره ی سرگردانی سیمین دانشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
78 - 97
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش اضطراب در رفتار و کنش های شخصیّت های اصلی رمان می پردازد. شخصیّت های اصلی رمان جزیره ی سرگردانی، هستی و مراد و سلیم، منطبق بر نظریّه ی کارن هورنای بررسی شده اند. در واقع، پرسش اصلی پژوهش، این است که شخصیّت های اصلی رمان و تغییر و تحوّل آنها تا چه اندازه مطابق با نظریّه ی هورنای هست؟ روش کار با استفاده از تحلیل محتوا برای توصیف، تجزیه و تحلیل شخصیّت های اصلی به شیوه ی گردآوری اطّلاعاتِ کتابخانه ای است. در تجزیه و تحلیل مشخص می گردد که تعارض ها یعنی؛ اضطراب ها و نگرانی ها و تضادهای بنیادینی بین رفتارهای سه گانه ی شخصیّت وجود دارد. تمام مردم چه سالم و چه روان رنجور، از تعارض موجود بین این روندهای ناهمساز رنج می برند. شخصیّت های رمان جزیره ی سرگردانی، نیز از این قاعده مستثنی نیستند و بر اساس تجربیّاتی که در دوران کودکی داشته اند، ناگزیر تعارضاتی را داشته اند. به بیان صریح تر، شخصیت سه گانه ی این افراد از دوران کودکی آنها مایه می گیرد و تجربیات دوران کودکی دست مایه ای هستند برای این که کدام بُعد از ابعاد سه گانه ی شخصیّت، تا پایان عمر فرد، رهبری و قدرت اجرایی شخصیّت را در دست بگیرد و بر آن تأثیر عاطفی و روانی بگذارد. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد که افراد مهرطلب، برتری طلب و عزلت طلب در هر شرایطی به همان خودِ اصلی و خویشتنِ خویش باز می گردند، امّا گاهی عواطف و احساسات شان و زمانی دیگر منافع شخصی و شاید گاهی جایگاه اجتماعی شان اجازه نمی دهد که بتوانند آن چهره ی واقعی خود را نشان بدهند. هستی در پایان داستان به همان خواسته ای می رسد که در تَهِ قلب خود آرزوی آن را داشت. مراد دچار تغییر و تحوّل شده و به شخصیّتی دیگرگونه تبدیل می گردد و سلیم نیز همچون اسمش، تسلیم شرایط اجتماعی حاکم بر زمان می گردد. بنابراین می توان گفت که در رمان جزیره ی سرگردانی، بر اساس نظریّه ی هورنای، بیشتر شخصیّت ها در همان طبقه بندی قرار می گیرند که بر شخصیّت آنها حاکم است و تسلّط دارد.
زیباشناسی سیمای حضرت فاطمه و حضرت زینب (علیهما السّلام) در شعر احمد وائلی و احمد عزیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرّفی و تبیین سیمای حضرت فاطمه و حضرت زینب (علیهما السّلام) به مثابه برجسته ترین زنان تاریخ اسلام، در شعر احمد وائلی و احمد عزیزی، مورد توجّه قرار گرفته است. هردو سراینده بر شخصیّت الگویی این دو بانوی بزرگوار و به تبع آن درباره اصالت نسب خاندان و نیز سجایای ایشان سخن گفته و آنان را به منزله الگوی شایسته معرّفی کرده اند. درکنار این مهم، سخنی استوار درباره منطق گویا و بلاغت بیان همراه با صبر و استقامت حضرت زینب (س) را دست مایه پردازش های شعری خویش کرده اند. این دو شاعر ﺑﺎ ﺑﺎزآﻓﺮﯾﻨﯽ ﺳﯿﻤﺎ و ﻣﻨﺰﻟﺖ حضرت فاطمه و زینب (علیهما السّلام) در ﺟﻬﺎن ﻧﮕﺮی و اﻧﺴﺎنﺷﻨﺎﺳﯽ اﺳﻼم و ﻣﮑﺘﺐ ﺗﺸﯿّﻊ ﮐﻮشیده اند و در عین بهره گیری از تمام توان هنری و شعری خود، زنان معاصر جهان اسلام را نیز به پیروی و الگوپذیری از آن دو حضرت فراخونده اند. پژوهش حاضر بیانگر این است که دو شاعر ضمن برشمردن اوصاف حضرت فاطمه و زینب (علیهما السّلام) ازنظر مضمونی دو تفاوت عمده دارند: شعر وائلی، بیشتر روایتی تاریخی از زندگی اهل بیت (ع) است که عاطفه در آن چندان پررنگ نیست؛ درحالی که شعر احمد عزیزی سرشار از احساس و عاطفه است. هردو شاعر ازنظر کاربست ساختاری و جنبه های هنری، از عناصر علم بیان، معانی و بدیع، همچون تشبیه، استعاره، مجاز، مراعات نظیر، تضاد و اقتباس از آیات قرآن و احادیث، استفهام و موارد فصل و... بهره گرفته اند؛ امّا رویکرد عزیزی در بهره گیری از این عناصر، به نوعی ذهنی گرایی تمایل دارد که به باور نگارندگان در شعر سپهری و پیش تر از او در شعر سبک هندی یا اصفهانی ریشه دارد؛ درحالی که شعر وائلی، بیشتر به سبک شاعران کلاسیک عرب نزدیک است.
شناخت چهار نسخه خطی از آثار عبدی بیگ شیرازی(منظومه های بحر مسجور، منشور شاهی، مروّج الأسواق و مهیّج الأشواق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
419 - 437
حوزههای تخصصی:
خواجه زین العابدین علی بن عبد المؤمن شیرازی ، از شاعران مورخ و مستوفیان سده دهم هجری است او از دو تخلص نویدی و عبدی در شعرش استفاده کرده و در نظیره پردازی تواناست، سه خمسه به تبع نظامی و «بوستان خیال» را به پیروی از «بوستان» سعدی و هفت مثنویِ «خزائن الملکوت» را به تقلید از «هفت اورنگ» جامی سروده است و دارای آثار فراوانی به نظم و نثر است که هنوز تعدادی از آن ها ناشناخته مانده و یا تصحیح نشده اند، و چون 40 سال در دربار شاه تهماسب ، مستوفی بوده است شعرش حاوی مطالب مهمی از این برهه از تاریخ کشورمان است، شعر او را در این مثنوی ها باید نوع جدیدی از انواع شعر تلقی کرد و با احتیاط واجبِ علمی می توان گفت که عنوان شعرِ تعلیمی- تبلیغی برای آن مناسب باشد. «خزائن الملکوت» او دارای هفت بخش یا خزانه است و تا کنون دو نسخه از آن شناسایی شده ولی هیچ کدام از منظومه های آن تصحیح نشده اند و چون بیم از آن است که هر لحظه یک نسخه خطی در اثر حادثه ای و یا سهل انگاری از بین برود، تعجیل در تصحیح این نسخ، موجّه و ضروری می باشد.
بررسی و تطبیق مضامین پایداری در شعر بهاء الدین الأمیری و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
337 - 362
حوزههای تخصصی:
عمر بهاء الدین الأمیری از ادیبان معاصر کشور سوریه است که با نگاهی ویژه به مسأله فلسطین در آثار خود توانست خدمات ارزنده ای به جامعه فلسطین عرضه کند و روح مقاومت را در کالبد ملت فلسطین بدمد. در مقابل قیصر امین پور شاعر مقاومت فارسی از جمله ادیبانی است که تعهد نسبت به مسائل اجتماعی از جمله مسأله فلسطین بخش بزرگی از دغدغه های ذهنی وی بوده است. امید به رهایی، ستایش انقلابیون و ستم ستیزان، کودکان و نوجوانان کشور، بر ملا ساختن چهره رژیم اشغالگر، دعوت به قیام و پایداری، و ایجاد حسّ ملی گرایانه، از برجسته ترین مضامین پایداری این دو شاعر است. در این پژوهش سعی شده با محوریت این شش موضوع در شعر این دو شاعر، به بررسی و کشف مصادیق هم نوایی و تبیین تفاوت های نگاه آن ها پرداخته شود تا معلوم شود چگونه اندیشه ای در نقطه ای از جهان ظهور می یابد و در نقطه ای دیگر همان اندیشه به گونه ای دیگر مجال بروز می یابد.
تحلیل ساختاری داستان های «زن زیادی» و «الزوار» بر اساس نظریه ساختارگرایانه تودوروف و برمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
95 - 129
حوزههای تخصصی:
پیشرفت های نقد ادبی معاصر منجر به ایجاد مکتب ساختارگرایی با الهام از نظریات فردینان دو سوسور گردید. در عصر حاضر تحلیل ساختاری یکی از مهم ترین روش های تحلیل داستان کوتاه به شمار می آید. ویژگی این روش در آن است که محقق پدیده های گوناگون علم خود را به طور جداگانه و مستقل از یکدیگر مورد مطالعه قرار نمی دهد بلکه همواره می کوشد تا هر پدیده را در ارتباط با سایر پدیده هایی که جزئی از آن هاست مورد مطالعه قرار بدهد. ساختارگرایی نظریه ای است که به شناخت، مطالعه و بررسی پدیده ها بر اساس قواعد و الگوهایی که ساختار بنیادی آن ها را به وجود آورده می پردازد. نهضت ساختارگرایی با دستاوردهایی که از فرمالیست ها کسب کرد، به روایت شناسی اصالت عمیقی بخشید. اصطلاح روایت شناسی نخستین بار توسط تزوتان تودوروف به کار برده شده است. در این مقاله دو داستان کوتاه «زن زیادی» نوشته جلال آل احمد و«الزوار» از یوسف ادریس انتخاب شده و هر یک بر اساس نظریات ساختارگرایانه تودوروف و برمون مورد تحلیل قرار گرفته است و نشان می دهد که ساختار روایی این دو حکایت با نظریات این دو ناقد ادبی منطبق است.
معرفت شناسی عرفانی با تأکید بر آرای سهروردی عارف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
195 - 222
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی عرفانی، معرفتی ذوقی و شهودی است که با قلب سر و کار دارد و حس و عقل را در آن راهی نیست. از دیدگاه عرفا این شناخت از طریق حواس ظاهری و یا فرایندهای استدلالی حاصل نمی شود بلکه معرفتی حاصل از کشف و شهود است که در اثر آن می توان به باطن جهان هستی پی برد. هدف پژوهش حاضر بررسی معرفت شناسی عرفانی از منظر شیخ شهاب الدین عمر سهروردی ، از عرفای بنام قرن هفتم هجری، است که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. از منظر سهروردی از اقسام معرفت که شامل معرفت حسی، عقلی، فطری و قلبی است، محل معرفت، قلب است و با معرفت قلبی می توان به شناخت حقیقی دست یافت. وی نیز مانند سایر عرفا، ضمن تأیید حس و عقل در کسب معرفت، این دو را برای دستیابی به معرفت حضرت حق، کافی نمی داند و اصالت را به معرفت قلبی می دهد. در سیر طریق معرفت که به صورت تدریجی طی می شود، انسان از مراحل مختلفی می گذرد و تا مرحله ای را پشت سر نگذارد به مرحله بعد وارد نمی شود.
نقد و بررسی رابطه معماری و تأمین اجتماعی در شاهنامه فردوسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
62 - 86
حوزههای تخصصی:
رفاه و تأمین اجتماعی به عنوان یکی از مشخصه های جوامع متمدن و پیشرفته، مؤلفه ای است که امروزه در سیاست های کلان کشورهای جهان، جایگاه ارزنده ای دارد. روی کردی که در نظام های گذشته کم تر بروز و خودنمایی داشته است. به گواه مورّخان و محقّقان و با توجه به متن شاهنامه به عنوان یکی از اصیل ترین متونی که ما را از اوضاع ایران قبل از اسلام آگاه می کند، پرداختن به مقوله رفاه و تأمین اجتماعی در صدر سیاست های کلان پادشاهان ایرانی قبل از اسلام از دورهکیانیان تا ساسانیان بوده است. یکی از مهم ترین ابزارهای تأمین رفاه اجتماعی، بهبود شرایط صنعتی کشور است که به آبادانی و توسعه کشور و بهبود معیشت مردم می آن جامد. امری که علی رغم پر هزینه بودن به دلیل توجه پادشاهان به آسایش و رفاه مردم و تعمیم برخوداری و تأمین اجتماعی، بدان اهتمام شده است. از این رو این پژوهش با تکیه بر شاهنامه فردوسی به عنوان متنی تاریخی ادبی به بررسی مصادیق صنعت و کاربرد انواع و گونه های آن در این اثر به منظور دست یابی به رفاه و تأمین اجتماعی پرداخته است. نتیجه نشان می دهد که پرداختن به امر صنعت که از سنگین ترین و پرهزینه ترین برنامه های کشوری است، همواره درشاهنامه فردوسی از طرف پادشاهان برای ارائه خدمات اجتماعی به عنوان ارکان رفاه و تأمین اجتماعی مورد توجه واقع شده است. روش به کار رفته در این پژوهش روش توصیفی تحلیلی با تکیه بر پژوهش میان رشته ای است.
بررسی سبک شناسانه منظومه های عاشقانه بلوچی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
61 - 77
حوزههای تخصصی:
شعر غنایی از مهم ترین انواع ادبی در تاریخ نقد ادبی است. در تاریخ ادبیّات هر سرزمینی، اشعاری وجود دارد که به همراه موسیقی و یا برای همراهی با آن سروده می شده و از سوی دیگر، اشعاری ساده، عاطفی و موسیقایی وجود دارد که از دل جامعه عوام به وجود آمده و منشأ اشعار غنایی رسمی شده است. محققان ایرانی تحت تأثیر تعریف رمانتیک شعر غنایی، اغلب این نوع شعر را اشعاری دانسته اند که بیانگر احساسات و عواطف شخصی است و «من» شخصی گوینده را بازگو می کند. در شعر غنایی، مضامین عاشقانه با پوششی از آرایه ها و بر مبنای احساس فردی شاعر مطرح می شود. تصاویر شعری، حاصل پیوند تجربه های عاطفی شاعر با پدیده ها و وقایع پیرامون او است. در این گونه ادبی، ساختار تصاویر شعری به طور ویژه ای با تعریف تصویر در زبان ادبی قرابت دارد. این پژوهش کوشیده است تا به شیوه توصیفی – تحلیلی، جلوه های اصیل ادبیّات غنایی را در منظومه های عاشقانه بلوچی بازگو کند. شعر کهن بلوچی بیشتر روایی است و آثار به جا مانده از آن، داستان های حماسی و عاشقانه یا رخدادهای مهم تاریخی است که شاعران آن ها را در منظومه های کوتاه و نیمه بلند سروده اند.
تطبیق منهج السیمیائیه عند "ریفاتیر" فی إعاده القراءه لقصیده "العبور إلی المنفی" لِعدنان الصائغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
133 - 151
حوزههای تخصصی:
فی منهج ریفاتیر السیمیائی المبتنی علی نظریه التلقّی لدی القارئ، یمکن دراسه القصیده الشعریه ضمن مستویین، هما القراءه الاستکشافیه والقراءه الاسترجاعیه. وفی هذه النظریه، تُکشَف بعض الجوانب الخفیه للقصائد مع الاهتمام بالجوانب المختلفه لهیکل القصیده، أی التراکم (التعابیر المتراکمه) والأنظمه الوصفیه والهیبوغرام أی الموضوعات الرئیسه والماتریس (النسیج) البنیوی، ویتجلّى أیضاً من خلال هذا المنهج التناسق والفکره والمضامین التی تکمن وراء المعانی الظاهریه والسطحیه للقصیده. یتطرق هذا المقال إلى استخدام المنهجیه السیمیائیه لریفاتیر فی خطوهٍ لإعاده قرائه قصیده "العبور إلی المنفی" لعدنان الصائغ، بأسلوب وصفی- تحلیلی بهدف فهم واستیعاب القدرات والطبقات الخفیه وتقدیم قراءه جدیده لتلک القصیده. فتُظهر نتائج البحث فی تحلیل هذه القصیده، أن التراکم فی القصیده یتمحور حول "السلطه والسیطره"، و"المعاناه والحزن"، و"الاستعمار"، و"النضال والاحتجاج"، والمنظومه الوصفیه ل "القطار"، و"المرأه"، و"الوطن"، و"المتهم". ویمکن کشف منشأ "الأوضاع المأساویه للماضی- وهی حاله ملازمه للقلق والحزن – والیأس من تحسن الأوضاع فی المستقبل". أما العناصر اللاقواعدیه (الانزیاحیه) أو الصور البلاغیه المستخدمه فی هذه القصیده هی؛ الاستعاره، والتشبیه، والکنایه، وکذلک مجاز الجزء من الکل. وقد تحوّل أصل دلاله هذه القصیده إلى نص قصیده "العبور إلى المنفى" من خلال ثلاث قواعد لتحدید العوامل المتعدده. فاکتشاف الماتریس (النسیج) البنیوی یثبت أن السیمیائیه الشعریه فی القصیده، على الرغم من اختلافها فی المظهر، إلا أنها فی الواقع تعکس حقیقه واحده وهی متغیرات (التعابیر المتراکمه والمنظومه الوصفیه) لصفه ثابته (الهیبوغرام).
دراسه حسن الختام فی قصیده "زال وروذابه" الغنائیه للشاعر الإیرانی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
79 - 110
حوزههای تخصصی:
قام هذا البحث بدراسه أسلوب حسن الختام أو الخاتمه فی القصیده الغنائیه "زال" و"روذابه" للشاعر الإیرانی الشهیر فردوسی بدقه وتمعّن، موجّهاً هذا السؤال، لماذا اختار الشاعر الوصل لإنهاء قصه الحب؟ وما هی العوامل التی أثرت على هذا الاختیار؟ وللوصول إلى الإجابه، کان من الضروره بمکانٍ الالتفاتُ إلى العدید من القضایا مثل معتقدات الشاعر، والمعتقدات السائده فی المجتمع، والبیئه والتقالید، وتأثیر الأساطیر والمعتقدات القدیمه فی نفوس الشعوب فی تلک الحقبه والمعاصره، والشاعر نفسه، إلى جانب دراسه أسباب الوصل من جوانب متعدده، الاجتماعیه منها والسیاسیه والثقافیه والدینیه والأخلاقیه. ولقد قام هذا البحث، بعد تقدیم نبذه عن سیره الشاعر وملخص القصه، بدراسه أسباب الوصل، معتمداً المنهج الوصفی والتحلیلی على أسلوب الدراسه المکتبیه. ومن بین النتائج التی توصّل إلیه هذا البحث، یمکن الإشاره إلى روح العاشق القتالیه للوصول إلى الحبیب، وجمال الحبیب والمحبوب، والمتاعب المستدیمه والحب النقی والمتبادل، وحب السلام الذی اتسم به الإیرانیون، واستمداد شخصیات القصه من المصادر الفکریه والروحیه، والزواج خارج التقالید القبلیه، وإزاحه التناقضات، وعوامل أخرى تؤدی إلى نتیجه هذه الأفعال وردودها إلى التغلب على المنافسین وإزاله الحواجز التی وقفت حاجزاً أمام الوصل.
اخلاق زیست محیطی یا انسان محوری: بوم نقد تطبیقی با نگاهی به سپهری و امرسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از رویکردهای تازه در حوزه نقد ادبی رویکرد بوم نقد است که به بررسی رابطه میان انسان و طبیعت در ادبیات می پردازد. هرچند تعداد قابل توجهی از آثار نظری و کاربردی در حوزه بوم نقد منتشر شده است، اما تاکنون توجه چندانی به پژوهش بوم نقد تطبیقی نشده است. پژوهش پیش رو تلاشی است برای گشودن باب چنین پژوهش هایی به زبان فارسی در فضای دانشگاهی ایران. شاعر معاصر ایران، سهراب سپهری در اشعارش بارها به عناصر طبیعت اشاره می کند. شاعر و فیلسوف آمریکایی، رالف والدو امرسن نیز از طبیعت به عنوان موضوع آثارش استفاده می کند. به دلیل اهمیّت طبیعت در آثار این دو شاعر، کاربست رویکرد بوم نقد دریچه تازه ای را بر اندیشه این دو شاعر و آثار ایشان خواهد گشود. اگرچه بهره مندی دو شاعر از طبیعت برای آفرینش هنری به شباهت هایی منجر شده است، امّا نگاه آن دو به طبیعت باهم تفاوتی نیز دارد که مهم ترین آن تفاوت دید مدرن انسان محور امرسن با اخلاق زیست محیطی پست مدرن سپهری است. رویکرد بوم نقد تطبیقی می تواند با بررسی این نگاه های متفاوت، مناسب ترین نگاه را برای شرایط زیست محیطی امروز شناسایی کند و به خوانندگان ادبیات بشناساند.
نقش و جایگاه زنان در اسلام هراسی با رویکردی به دیدگاه امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
411 - 434
حوزههای تخصصی:
اسلام هراسی پدیده ای است که در زمینه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جریان است و اکنون زنان به عنوان ابزاری در جهت گسترش امواج اسلام هراسی توسط قدرت های غربی به کار گرفته می شوند چراکه مسأله زن، از مسائل بسیار مهم و از اساسی ترین و راهبردی ترین مسائل فکری هر جامعه است. این مسأله از دیرباز، در جوامع، در بین متفکرین و در اخلاق و عادات گوناگون ملت ها وجود داشته است. موج گسترده و سنگین تبلیغات رسانه ای همواره بر این مبنا بوده که زنان مسلمان زیر شدیدترین فشارها قرار دارند و از هیچ یک از آزادی های قانونی و شرعی خود برخوردار نیستند و در مقابل زنان غیر مسلمان با برخورداری از عدالت جنسیتی و تمامی آزادی ها و حقوق برابر با مردان به سرعت در حال طی کردن مسیرهای پیشرفت و ترقی هستند. در این پژوهش سعی بر این است که ابتدا تعریفی جامع از اسلام هراسی ارائه شود و پس از آن به ترتیب حقوق زنان مسلمان، رفتارهای تبعیض آمیز علیه زنان و بازتاب زنان مسلمان در سینمای هالیوود بررسی و در انتها راهکارهای قرآنی جهت مقابله با این پدیده و تخفیف آثار آن بیان شود.
بررسی و تحلیل روابط ترامتنیت ژراژ ژنت در رمان «استانبول، خاطرات و شهر» اثر اورحان پاموک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت رویکردی ادبی است که به منتقدان این امکان را می دهد تا به شیوه ای علمی و نظام مند پیوندهای موجود در میان آثار ادبی را بررسی کنند. ژرار ژنت یکی از مهم ترین نظریه پردازان این رویکرد است که در کاربردی کردن آن نقش اساسی دارد. این مقاله با هدف برقراری ارتباط میان نظریه ترامتنیت ژنت و رمان «استانبول، خاطرات و شهر» اثر اورحان پاموک شکل گرفته است و تلاش گردیده بر اساس تقسیم بندی های ترامتنیت ژنت فضای شهری و معماری استانبول در رمان مورد نظر تجزیه و تحلیل گردد. پژوهش انجام گرفته بر مبنای روش پژوهش قیاسی، به استناد داده های گردآوری شده توسط بررسی های اسنادی و تحلیل داده ها بر اساس تطبیق و مقایسه صورت گرفته است. در رمان مذکور اورحان پاموک توانسته است ریشه هایی از آثار هنری و متون ما قبل خود از قبیل متون ادبی و نثر و شعر و نقاشی را به طرق مختلف در متن خود جای داده و ارتباط و مناسبات تنگاتنگی را با نظریه ترامتنیت ژنت ، علی الخصوص در حوزه بینامتنیت و بیش متنیت برقرار سازد.
بررسی تطبیقی عناصر ادبیات مقاومت در شعر جابر محمد جابری و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
319 - 343
حوزههای تخصصی:
ادبیات مقاومت، شاخه ای از ادبیات متعهد و التزام است که تحت تأثیر شرایطی چون اختناق، استبداد داخلی، نبود آزادی های فردی و اجتماعی و... شکل می گیرد. در دو کشور ایران و عراق با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی آن ها، این نوع ادبیات جایگاه ویژه ای یافته است. مقاومت و پایداری مردم عراق نیز قابل توجه است و به خوبی در آثار شاعران و نویسندگان عراقی نمود دارد. جابر محمد جابری مشهور به مدین الموسوی از جمله شاعران معاصر عراقی است که شاهد ظلم، استبداد و استعمار بوده است. فرخی یزدی شاعر مشروطه از جمله شاعران ایرانی است که با شعر خود به دفاع از ملت خود در برابر بیگانگان و ظلم و ستم داخلی پرداخته است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که مضامین وطن دوستی و غیرت ملی، دعوت به مبارزه طلبی و جانفشانی، اعتراض به مسائل داخلی، امید به رهایی و تلاش برای آزادی و دعوت به وحدت از مضامین مشترک در شعر دو شاعر است. این پژوهش، ضمن بیان مضامین ادبیات مقاومت در شعر هر دو شاعر، به مقایسه این مضامین در شعر آن ها پرداخته است.
سیر تحوّلات ادبیّات تطبیقی در اردن (از پژوهش های سنتی تا نقد فرهنگی تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه تاریخچه ادبیات تطبیقی در کشور اردن، همگام و همپای دیگر کشورهای عربی از جمله مصر نبوده است، اما این کشور نمونه دیگری را از رشد ادبیّات تطبیقی در جهان عرب عرضه می کند؛ تطبیقگران اردنی، ابتدا به بررسی روابط تأثیر و تأثّر آثار پیشین ادبیّات عربی و سایر ملل؛ به ویژه غرب می پرداختند. لذا، پژوهش های دوره نخست، بیشتر بر محور ادبیّات سنّتی و پیشین؛ به طور خاص شعر، می چرخید. با ظهور مدرنیسم، پژوهش های تطبیقی در اردن نیز وارد مرحله جدیدی شد. تطبیقگران درصدد کشف میزان اثرپذیری ادیبان عرب زبان از تحولّات ادبیّات جهانی و جنبش های آزادی بخش غرب برآمدند. توجّه به سایر شاخه های ادبیّات در کنار شعر؛ داستان ها و نمایشنامه ها از جمله ویژگی های پژوهش های تطبیقی این دوره است. با رشد ملّی گرایی و پان عربیسم و همچنین نقد روش ها و نظریات کشورهای سابقاً استعمارگرِ جهان، تطبیقگر اردنی دریافت که پافشاری های نخ نما شده برای ردیابی خاستگاه اثر ادبی، دیگر مطلوب و شایسته ادبیات تطبیقی نیست. از این رو، پژوهش های تطبیقی پسامدرنیسم به عرصه مطالعات تطبیقی اردن گام نهاد. مقاله حاضر، با رویکردی توصیفی- تحلیلی، در صدد آن است تا ضمن به تصویر کشیدن تاریخ تحوّل ادبیّات تطبیقی در اردن به دوره پژوهش های تطبیقی آثار سنّتی (المقارنات التراثیه)، پژوهش های تطبیقی ادبیّات عصر تجدد (مقارنات أدب الحداثه) و پژوهش های تطبیقی- فرهنگی ادبیّات عصر پساتجدّد (المقارنات الثقافیه وما بعد الحداثه)، تحوّلات این دانش را در این کشور عربی بررسی و تحلیل نماید.
رویکرد شاعران معاصر پارسی و عربی به تراژدی پاتریس لومومبا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
41 - 63
حوزههای تخصصی:
واژه ظلم، مفاهیمی همچون منجی، قهرمان و ستم ستیزی را تداعی می کند؛ در همین راستا و حدود شصت سال پیش، ظلم استعمارگران بلژیکی و آمریکایی با حمایت عناصر خودفروخته داخلی در کشور کنگو، ذهن مردم این سرزمین را به جستجوی راهی برای رهایی سوق می داد تا آنکه «پاتریس لومومبا» این انتظار را به پایان رساند. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته و بر آن بوده است تا برپایه مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی و با بررسی تأثیرات متقابل دو فرهنگ پارسی و عربی و نیز نگاه ادیبانه شاعران این دو زبان به حماسه این قهرمان، رخدادهای سیاسی زندگی لومومبا و سرنوشت مردم کنگو را بکاود. از رهگذر این مقایسه، نتایج زیر به دست آمد: الف: در شعر شاعران پارسی با محوریت پاتریس لومومبا، بعد عقلی بر بعد احساسی غلبه دارد درحالی که در شعر عربی، عکس این حالت صادق است. ب: واکنش به انقلاب لومومبا در شعر پارسی و عربی دو شکل مختلف دارد؛ به این قرار که بیشتر شاعران عرب به انقلاب هایی همچون انقلاب لومومبا امیدوار بوده و معتقدند فردایی روشن در انتظار انقلابیون است؛ حال آنکه در شعر پارسی، شاعران به فرجام انقلاب هایی همانند انقلاب لومومبا چندان خوش بین نیستند و از سرکوب انقلابیون و بدترشدن اوضاع بیم دارند. ج: شاعران برای توصیف لومومبا از نمادهایی همچون شمشیر، عقاب و ستاره راهنما بهره برده اند.
بررسی تطبیقی حماسه گیلگمش و اودیسه ی هومر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیلگمش نخستین حماسه موجود جهان است که اساسی ترین مسائل انسانی را می توان در آن دید. جامعه هومری یونان از طریق میسین و شرق یونان با فرهنگ شرق و بین النهرین آشنا و تأثیرپذیر بوده است. بنابراین، گیلگمش احتمالاً بر اودیسه هومر تأثیر گذاشته است. از آنجا که ادبیات تطبیقی ما را قادر به درک عمیق متون می سازد؛ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال بررسی مشابهت های دو حماسه گیلگمش و اودیسه هومر به صورت تطبیقی و مقایسه ای است. این دو حماسه بن مایه های مشترکی مانند موجودات فوق طبیعی، خدایان شبیه به هم و فلسفی بودن دارند. همچنین شخصیت هایی نیز دارند که از نظر کارکردهایشان به هم شباهت دارند. زن مقدس و نوزیکائا از این نظر که عاشق قهرمان می شوند؛ ایشتر و سیرسه از این نظر که توانایی تبدیل انسان به حیوان را دارند؛ گیلگمش و اولیس از این نظر که با هیولاها جنگیده اند، به خاطر غفلت فرصت هایی را از دست داده اند، از دریا گذر کرده اند، شخصیتی بزرگ دارند، از خودراضی اند، به جهان زیر زمین سفر کرده اند، برای رسیدن به راهنما رنج را تحمل کرده اند، سرکش بوده اند، ناامید شده اند، به سرزمین های ناشناخته سفر کرده اند، دوستان خدایان را کشته اند، گاو مقدس را کشته اند و به خواب بی موقع فرورفته اند.