فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
سخن ربایی
وحدت وجود در مثنوی مولانا و تائیه ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
183-203
حوزههای تخصصی:
ابن فارض از بزرگترین سرایندگان شعر صوفیانه در ادبیات عرب است؛ از سوی دیگر مولانا، خداوندگار عشق و عرفان در ادبیات فارسی است که زیباترین و مهمترین مضامین عرفانی در اشعار آن دو یافت می شود. جهان بینی و نگرش آن دو عارفِ بزرگ، با یکدیگر شباهت های قابل توجهی دارد و در بسیاری از موضوعات عرفانی مشابهت و مطابقت تام دارد. زیر بنا و شالوده اعتقادشان بر "وحدت وجود" و ادراک آن است. نظریه "وحدت وجود" از مهمترین مباحثی است که در عرفان از دیر باز مطرح بوده است، تا زمانی که ابن عربی در قرن هفتم آن را، به صورت حکمی و فلسف ی بیان کرد. بنابراین اندیشه این دو عارف بزرگ از جهاتی شبیه به اندیشه های ابن عربی است، با این تفاوت که ابن عربی به صورت مستدل و معقول مسأله "وحدت وجود" را مطرح کرده و مولانا و ابن فارض به صورت عاشقانه و با زبان شعر آن را بیان کرده اند. این دو عارف بزرگ، اگرچه هرک دام شیوه خاص ی در سلوک داشته اند، ولی به یک نتیجه واح د رسیده اند و آن رسیدن به وحدت از طریق عشق و شهود و فنا و... است. این امر اقتضا داشت، تا مقوله "وحدت وجود" و چگونگی نایل شدن به آن، در اندیشه و آثار منظوم این دو عارف شاعر بررسی و مقایسه شود.
مقاله به زبان فرانسه: اسطوره ققنوس در اشعار نیما یوشیج و گیوم اپولینر ( Le mythe du Phénix dans les poèmes)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Le Phénix est l’une des figures mythiques antiques qui se présente, de plus en plus, non seulement, dans la littérature mais aussi dans l’art et le cinéma contemporains. Ainsi, le Phénix ne représente-t-il pas uniquement un être grec ou égyptien, spécifique à l’espace hellénique. Il pourrait, par le phénomène de l’interculturalité, se présenter dans la plupart des cultures et des civilisations.
Ce présent article a donc pour objectif d’étudier ce mythe ancien dans les poèmes de deux poètes du XXe siècle: Nima Youchij et Guillaume Apollinaire. Au cours de cette étude, nous essayerons d’abord de montrer l’influence que le symbolisme a exercé sur eux, ensuite, nous étudierons la reprise du mythe du phénix par ces deux poètes, et finalement nous nous occuperons d’une analyse de leurs poèmes concernant ce mythe selon une approche thématique et structurale.
بررسی تحلیلی و تطبیقی سوگ آئین های لُری و کُردی با سنت سوگواری در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سنّت هایی که قدمت دیرینه ای دارد، سنّت سوگواری برای درگذشتگان است. این سنّت، به دلیل حس نوع دوستی، قدردانی و سپاسگزاری انسان ها از بستگان خود و کسانی که در راه وطن کشته شده اند، از آن دسته آیین های ماندنی است که با گذشت زمان، نه تنها فراموش و منسوخ نشده که بر اعتبار و جایگاه آن افزوده شده است؛ اقوام کرد و لر نیز به عنوان دو قوم ایرانی، در طول تاریخ همواره پاسبانان و حافظان خوبی برای بسیاری از آداب و رسوم باستانی بوده اند و هستند و در این مناطق، سنّت سوگواری برای بزرگان و قهرمانان، به همان سبک و سیاقی که در ایران باستان بوده است و در شاهنامه فردوسی دیده می شود، اجرا می شود و در مواردی، مانند مدّت ایّام سوگواری، سیاه پوشی، روی خراشیدن، موی کندن، خاک بر سر ریختن، سوگ سروده ها و...، در مناطق لر و کردنشین با شاهنامه فردوسی، شباهت هایی وجود دارد. در این جستار، سعی شده است که با استناد به منابع و روش توصیفی –تحلیلی، به بررسی تطبیقی سوگ آئین های لری و کردی با سوگواری در شاهنامه پرداخته شود.
تأثیر و نفوذ شاهنامه در زبان و ادبیات پنجابی
منبع:
فرهنگ پاییز ۱۳۶۹ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
شعر و حکمت ایران در ادبیات عرب
منبع:
وحید آذر ۱۳۴۶ شماره ۴۸
حوزههای تخصصی:
مقاله به زبان فرانسه: من و صداهای آن در نگاه دیگران-مطالعه موردی، ""جایگاه"" آنی ارنو و ""من او"" رضا امیرخانی («Moi» et ses voix à travers le regard des autres; Étude sélective: La place d’Annie Ernaux, Le Moi de l’Autre de Réza Amir Khani)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخیلی یا واقعی، ""خود"" تعریفی از قبل تعیین شده نیست، و نویسنده نوع خودنگاری سعی بر آن دارد که زندگی بدون فرم ""خود"" را در فرم و ساختار نوشتار بگنجاند. اما نشان دادن تصویر موضوعی (""من"") که مدام در حال تغییر و حرکت است، ژانر ادبی خودنگاری را تبدیل به فضایی از تعدد ""خود"" می کند. در خودنگاری""من"" دست به انتخاب ""خود"" می زند تا بتواند زندگی محدودش را تبدیل به زندگی ای غنی و چندگانه کند. این انتخاب آزادانه در معرفی ""خود""، هر بار مفهومی جدید از رابطه میان تمام ""خود""ها ارائه می دهد.
در این مجال سعی بر آن داریم که به سوالاتی بپردازیم که دربرگیرنده این موارد هستند: ""من""، نقش و جایگاه آن و اشکال و صداهایی که به خود نسبت می دهد تا شانس دوباره زندگی کردن را بیابد. بدین منظور، دو اثر من او رضا امیر خانی و جایگاه آنی ارنو را به عنوان دو نمونه از ادبیات معاصر فارسی و فرانسه مورد بررسی قرار خواهیم داد. هر دو اثر به نحوی دربرگیرنده ""من"" هستند، و با استفاده از شیوه های مختلف به صحبت درباره این ""من"" تکه تکه شده می پردازند، یکی از این شیوه ها بحث در مورد نگاه دیگران به ""من"" می باشد.نگاه دیگران و آنچه که درمورد ""من"" در ذهن دارند همیشه همراه با مقدار زیادی از اطلاعات در مورد جامعه ای که در آن می زیند است، بنابراین، برای شناخت بهتر این جامعه از شیوه نقد جامعه شناختی پیر زیما بهره می بریم.
نقد محیط زیستی در حوزه ادبیات با رویکرد تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی و مطالعه نقد محیط زیستی که یکی از رویکردهای جدید حوزه ی نقد ادبی است خواهیم پرداخت. در ابتدا به پیشتازان این رویکرد، به رابطه ای که انسان و طبیعت با هم بر قرار می کنند و بالاخره به بازنمایی طبیعت در ادبیات و هنر می پردازیم. همچنین در طول این نوشته خواهیم دید که منطق نقد محیط زیستی به عنوان یک رویکرد جدید بر چه اصولی استوار است. سپس به تحلیل نمونه متن داستان کوتاه تحت عنوان"مردی که درخت می کارید" نوشته ژان ژیونو نویسنده فرانسوی خواهیم پرداخت. در مرحله آخر این مقاله قبل از اینکه به نتایج حاصله بپردازیم بخشی را به حیطه تطبیقی نقد محیط زیستی اختصاص خواهیم داد یعنی جگونه می توانیم یک نقد محیط زیستی تطبیقی داشته باشیم و بالاخره خواهیم دید که ادبیات فارسی و فرانسه محل مطالعات تطبیقی در زمینه فوق هستند.
جایگاه عبدالسلام کفافی در ادبیات تطبیقی(معرفی و نقد دیدگاه های وی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمّد عبدالسّلام کفافی (1340-1392 ه . ق) از مؤلّفان و پژوهشگران برجسته و پیشگام جهان عرب در حوزة ادبیّات تطبیقی به شمار می آید: کتاب ادبیّات تطبیقیِایشان (پژوهش هایی در باب نظریّه ادبیّات و شعر روایی) - که به زبان فارسی هم ترجمه شده است - از آثار برجستة ادبیّات تطبیقی دهه هفتاد در جهان عرب است. این کتاب دربرگیرندة سه بخش اساسی است که هر بخش به چند فصل تقسیم شده است: مؤلّف در بخش نخست، برخی مبانی نظری ادبیّات تطبیقی را بدون استناد به منابع نظری بیان کرده است که بیشتر بر اساس مکتب فرانسوی می باشد. بخش دوّم به بررسی رابطه ادبیّات با سایر دانش ها و هنر ها پرداخته است. این بخش که یادآور دیدگاه های رماک و ولک بر اساس چارچوب های مکتب امریکایی می باشد نیز، بدون استناد به منابع معتبر نظری تدوین شده است. بخش سوّم به بررسی تأثیر متقابل محیط زندگی و ادبیّات پرداخته که در واقع زیرمجموعه ای از ارتباط ادبیّات و دانش جامعه شناسی است. به هر حال، رویکرد تاریخی و اثبات گرایی جریان تأثیر و تأثّر و اهتمام به یافته های نوین مکتب امریکایی ادبیّات تطبیقی، به ویژه مطالعات میان رشته ای و نیز تأکید بر پژوهش های اسلامی و شرقی – از جمله ادبیّات داستانی، تعلیمی و صوفیانه - که روابط فرهنگی و ادبی مسلمانان را تقویت می کند، مشخّصة بارز دیدگاه های وی به شمار می آید.