فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۳٬۶۵۰ مورد.
خیام و ابوالعلاء
بررسی تطبیقی واقعه تصویر بیدل دهلوی با تصویر دوریان گری اسکار وایلد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی یکی از شاخه های جدید مطالعات ادبی است که به مقایسه و تأثیر و تأثّر احتمالی آثار ادبی مشابه در زبان های مختلف می پردازد. از آثار ادبی که تا کنون از این منظر بررسی نشده، واقعه تصویر بیدل و تصویر دوریان گری اسکار وایلد می باشد. بیدل و اسکار وایلد هرچند با فاصله زیاد زمانی و مکانی زندگی می کردند، ولی آثار داستانی شان شباهت های زیادی باهم دارند و از جهاتی قابل انطباق با یکدیگر هستند، لذا نگارندگان مقاله حاضر، سعی کرده اند داستان های مزبور را از این دیدگاه بررسی نمایند. در این راستا، بعد از نگاهی اجمالی به مباحث ادبیات تطبیقی، خلاصه ای از دو داستان را ذکر کرده، سپس مختصری به ویژگی های شخصیتی، عاطفی و... دو نویسنده پرداخته ایم، و وجوه اشتراک و افتراق دو داستان را مورد بررسی قرار داده، و سرانجام نتیجه گرفته ایم که بیدل و اسکار وایلد، علی رغم اینکه از نظر مشرب فکری و...، اختلافات زیادی داشته اند، داستان هایشان ژرف ساختی مشابه دارد و با توجه به اینکه از زمان حیات بیدل تا مدت های طولانی، انگلیسی ها در هند حضور داشته اند، احتمال می رود که اسکار وایلد از طریق آنها به واقعه تصویر بیدل دسترسی یافته، و تحت تأثیرآن، تصویر دوریان گری را خلق کرده است.
بازتاب میراث عرفانی کهن، به ویژه مولانا، در اندیشه های امیرحسینی هروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امیرحسینی هروی از عارفان گمنام قرن هفتم و هشتم هجری است. او با پرسش های هجده گانة خود، شیخ محمود شبستری را به سرایش گلشن رازبرانگیخت. از امیرحسینی هروی آثار مهمی بر جای مانده است. بررسی افکار او در مطالعات تاریخی و تطبیقی تصوف اهمیت خاصی دارد. در این مقاله، سه نوع تأثیرپذیری محتوایی آثار هروی از میراث عرفانی کهن بررسی می شود. نخست، تأثیرپذیری از عارف هم عصرش مولانا در مباحثی مثل تشابه آغازین کنزالرموزو مثنوی، اهمیت غفلت، عاشقان ساکن بی قرار، عشق این سری و آن سری و نقد قافیه اندیشی. دوم، تأثیرپذیری از اندیشه های عرفانی کهن و موضوعات پربسامدی مثل جاودانگی معشوق، ترک خودی و انانیت، نکوهش تقلید، مرگ پیش از مرگ و دوگانة عشق و ملامت. سوم، تأثیرپذیری از عارفانی با دیدگاه های خاص مثل ابوسعید، عین القضات و نجم رازی در مضامین ویژه ای همانند تصوف آسیا، نکوهش رسم و عادت و داستان خلقت آدم. این تأثیرپذیری های سه گانه، تا حد بسیاری بر غنای فکری و فرهنگی آثار هروی افزوده و عرفان و گزاره های عرفانی او را به اندیشه های اصیل عرفانی سده های نخستین نزدیک کرده است. از سوی دیگر هروی در حد یک مقلد صرف نیست و با طرح مضامینی مثل عقل و عشق، نفس توسن و کثرت گرایی دینی، صاحب فکر و نوآوری است. در قسمت پایانی مقاله به این موضوع پرداخته می شود.
در اطراف تغییر الفباء
توظیف أسطورة العنقاء (قُقنوس) فی قصیدتی «قُقنوس» لنیما یوشیج و«عصرالجلید وبعد الجلید» لخلیل حاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ أسطورة طائر العنقاء أو ققنوس من أهمّ الأساطیر الّتی استخدمها الشّعراء المعاصرین فی أشعارهم. ومن أولئک الشّعراء؛ نیما یوشیج رائد الشّعر الحر فی الأدب الفارسی الحدیث، وخلیل حاوی. ونحن نحاول فی هذا المقال أن نجیب على هذا السّؤال: هل الشّاعران نجحا فی توظیف هذه الأسطورة فی قصیدة ققنوس وعصر الجلید وبعد الجلید؟ وبعد دراسة الأسطورة فی القصیدتین المذکورتین سنرى أنّ الشّاعرین وظفا هذه الأسطورة لکی یصوّرا أجواء بیئتهما الاجتماعیّة. کما استخدما کیفیّة مماته وحیاته من جدید تعبیرا لأملهما وأهدافهما السّامیة. وقد تناولت فکرتهما العناصر الموجودة فی الأسطورة بأحسن صورة. أمّا المنهج الّذی انتهجه هذا البحث هو المنهج المقارن الّذی یرکّز علی وجوه الشّبه والخلاف فی استخدام أسطورة العنقاء (ققنوس).
بررسی تطبیقی دو حماسه مضحک، موش و گربه و تجاوز به طره گیسو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
135 - 156
حوزههای تخصصی:
حماسه مضحک یکی از انواع مهم نقیضه پردازی است که هم به خاطر ماهیت نقیضی و هم به خاطر اهمیت ژانر حماسه شایسته توجه و بررسی است. حماسه مضحک با وارونه کردن محتوا و شکل حماسه فاخر، متنی طنازانه و خلاقانه را شکل می دهد؛ در تحقیق پیش رو در صدد تحلیل چگونگی شکل گیری دو حماسه مضحک با استفاده از تحلیل ساختار و محتوای آنها هستیم. به منظور روشن شدن اختلاف و شباهت های میان حماسه مضحک در ادب اروپائی و ادب فارسی دو منظومه انتخاب شده است که ساختار و محتوای آنها با رویکردی تطبیقی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. رویکرد تطبیقی به کار رفته در این پژوهش کمک می کند تا تفاوت ها و شباهت های دو ادیب نامدار در پرداختن به یک ژانر واحد مورد بررسی قرار گرفته و علت تفاوت نگرش آنها در ساخت این منظومه ها روشن شود. منظومه موش و گربه از عبید زاکانی و حماسه تجاوز به طره گیسو اثر الکساندر پوپ مبنای این پژوهش خواهند بود. روش تطبیقی مورد استفاده در این تحقیق بیانگر این مسئله است که نقاط مشترک و متفاوت میان حماسه مضحک در ادبیات فارسی و انگلیسی چیست و در نهایت با تحلیل محتوی و ساختار دو اثر، روشن می شود که منظومه انگلیسی با قوت و مایه بشتری توانسته است به واسازی عناصر حماسه فاخر دست یابد و از ساختار منسجم تری در نقض حماسه فاخر برخوردار است.
بررسی تطبیقی ساختار ترامتنی نمایشنامه های «لیلی و مجنون» و «مجنون لیلی»(مقاله علمی وزارت علوم)
ادبیات تطبیقی: از «الف» تا «ی»
حوزههای تخصصی:
پیوند زبان فارسی و هند در آیینه زمان
حوزههای تخصصی:
سه هزار لغت فارسی در عربی
حوزههای تخصصی: