فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
منبع:
قلم ۱۳۸۷ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
"جستجوی گنج همواره به عنوان یکی از درونمایه های اصلی بسیاری از روایات ادبی مطرح بوده و مطالعات فراوانی که در زمینه محتوای عرفانی یا اسطوره ای آثار ادبی صورت گرفته موید همین مهم است. در واقع پرداختن به درونمایه گنج، خواه به شکلی بدیهی، خواه به طور مضمونی، یکی از محورهای اساسی روایات ادبی بوده و به راحتی نمی توان آن را نادیده گرفت. به علاوه این درونمایه همواره به عنوان یکی از سرچشمه های غنی تحلیل های ادبی شمرده شده است. مقاله حاضر به طرح این مهم می پردازد که چگونه جستجویی اسطوره ای موجب پدید آمدن ابعاد عرفانی در روایت می شود. از اینرو، در این مقاله تحلیل گستره درونمایه گنج و جستجوی آن در دو روایت، جوینده طلا اثر ژان ماری گوستاو لوکلزیو و جوینده گنج در مصر اثر مولانا با رویکردی تطبیقی مورد توجه نگارنده قرار گرفته است. این اسطوره بنیادین تنها روایت سفری طاقت فرسا جهت دستیابی به گنج نیست بلکه از ورای آن به نیاز انسان در جهت یافتن ریشه ها، ذات و اصالت خویش نیز می باشد.
بررسی زمینه های مشترک گرایش به رئالیسم جادویی در جنوب ایران و آمریکای جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم جادویی شیوه ای است که در آن نویسنده، خیال و واقعیّت را چنان با هم در می آمیزد که مرز مشخصی میان آن دو نباشد. اگرچه گابریل گارسیا مارکز به عنوان پیشرو این شیوه و برخی دیگر از نویسندگان مطرح آن، در آمریکای جنوبی می زیسته اند؛ امّا این نوع ادبی درکشورهای جهان سوم نیز رواج یافت. در ایران منیرو روانی پور و غلامحسین ساعدی به عنوان پیشگامان این حوزه ادبی شناخته می شوند؛ امّا نکته قابل توجّه این است که اغلبِ نویسندگان این شیوه مربوط به منطقه جنوب ایران هستند. تلاش ما در مقاله حاضر این است که ضمن بررسی شرایط اقلیمی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دو منطقه جنوب ایران و جنوب آمریکا، زمینه های مشترک و علل گرایش نویسندگان دو منطقه به رئالیسم جادویی را روشن کنیم. به نظر می رسد شرایط خاصِّ اقلیمی، دور بودن از مراکز شهری، فقر اقتصادی و بی سوادی باعث گرایش مردم این مناطق به اسطوره ها، خرافات و جادو شده عرصه مناسبی برای تخیّل فراهم نموده است؛ به گونه ای که عنصر خیال، بخشی از واقعیت زندگی شان شده است. این زمینه ها با مؤلفه هایی همچون: موقعیت استراتژیک این دو منطقه و برخورداری از ذخایر ارزشمند، حضور استعمارگران، اختناق در حکومت های مرکزی، به خطر افتادن فرهنگ بومی همراه شده است و نویسنده روشنفکر را به سمت استفاده از عناصر جادویی برای روشنگری، گریز از اختناق و تلاش برای احیای فرهنگ بومی سوق داده است.
پرواز یک اسطوره از حماسه تا عرفان مقایسه داستان آب حیات، خضر و اسکندر در خوانش حماسی فردوسی در شاهنامه و خوانش عرفانی عطار در الاهی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرزوی بی مرگی و داشتن عمر جاوید از آغازِ زیستِ انسان بر پهنه هستی وجود داشته است. اهمیّت این موضوع تا بدان جاست که در کهن ترین متن ادبیِ جهان، گیل گمش، درباره این آرزو سخن گفته شده است. داستان اسکندر و خضر و
جست و جوی آنان برای یافتنِ آبِ زندگی نیز این مضمون را در برداشته است. البتّه در متن های مختلفِ ادبی، با توجّه به گونه آن اثر، این داستان جلوه ها و خوانش های متفاوت داشته است. نگارندگان در این پژوهش به بررسی خوانشِ حماسی در شاهنامه فردوسی و خوانشِ عرفانی در الاهی نامه عطّار پرداخته اند و تفاوت های آن را برشمرده اند.
نقش نی در شعر مولانا و خلیل جبران
حوزههای تخصصی:
یگانگیها در سبک سخنوری جاحظ و سعدی
حوزههای تخصصی:
در میان سخنوران تأثیرگذار تازی و پارسی، جاحظ و سعدی دو چهره برجسته اند. وسعت اندیشه و علم، تنوع مطالب، نبوغ سرشار و نگاه ویژه به ادبیات، آن دو، شخصیتی را در زمره شخصیتهای ممتاز ادب پارسی و عربی جای داده است.
نظریه پردازیهای جاحظ در کتاب البیان و التبیین و الحیوان آمده است و شیوه سعدی در سخنوری در گلستان نمایان شده است.
موضوع اصلی بحث بیان وجوه مشترکی است که در آثار جاحظ مطرح شده و در نویسندگی و شاعری سعدی تأثیرگذار بوده است. موارد تشابه با ذکر برخی از آرایه ها و شیوه های بیان نشان داده شده است.
دو شاعر دیریاب: خاقانی شروانی و ابوتمام طائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست کم از آغاز سده ی دوم هجری در بازار نقد ادبی عرب بحثی پیرامون اینکه آیا شعر باید از دانش، فلسفه و اندیشه به دور باشد یا اینکه مانعی در بهره گیری شاعر از آن نیست، به وجود آمده است. پیش از آشنایی مسلمانان با دانش و فلسفه ی سرچشمه گرفته از تمدن و فرهنگ یونان، ایران و هند ، چنین بحثی مطرح نبود اما آن گاه که برخی شاعران نو گرای عباسی خواستند به هنر خود رنگی از دانش و اندیشه ببخشند ، در حوزه ی نقد ادبی این عصر، برخی سخن سنجانِ پای در بند سنت ادبی عرب، با این پدیده از سر ناسازگاری در آمدند. این امر زمانی به صورت یک درگیری کامل نقدی در آمد که ابو تمام از شیوه ی یاد-شده در تئوری و در عمل، بهره گرفت. از همان زمان این شیوه همواره پیروان و مخالفانی داشته است. دعوای میان این دو گروه در واقع در گیری میان هواداران سنت و مدرنیته در حوزه ی ادب، هنر در جامعه ی عصر عباسی بوده است. در ادبیات فارسی شعر خاقانی بیش ترین همانندی را با شعر ابو تمام دارد؛ او نیز باور داشت که شاعر نباید به گونه ای سخن بگوید که همگان در یابند و برای درک سخن شاعر، این خواننده است که باید بر آگاهی خود بیافزاید. از این رو سروده های ابو تمام و خاقانی به دیر یابی زبان زد گشته است. فهم این سروده ها نه برای توده ی مردم بلکه همواره برای بسیاری از فرهیختگان ادبی نیز دشوار بوده است. شیوه ای که این دو سراینده ی هنرمند طرح آن را ریختند، در ادبیات فارسی و عربی پایه گذار مکتبی شده که آن را «مکتب فنی» نامیده اند. در این شیوه با بهره گیری از ابزار های زیبا شناختی و اندیشه های ناب علمی، سخن دیر آشنا و دیگر گون جلوه می کند. در جستار پیش رو به آن دسته از ویژگی های سروده های ابو تمام و خاقانی می پردازیم که سبب شده برای همگان آسان یاب و قابل درک نباشد. دیر یابی سروده های ابو تمام و خاقانی، گاه پیامد شکل و قالب سخن این دو هنرمند فرمالیست است و گاه به حوزه ی معانی و ابداع درون مایه های شگفت و بهره گیری از معانی فلسفی، منطقی، اشاره های تاریخی و افسانه ای و... در شعر آن ها بر می گردد.
مضامین مشترک میان حافظ و ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین مازندران(=طبرستان = تبرستان)، با مناظر زیبای خود، نگینی است که در گوشه انگشتر زرین ایران قرار گرفته است. این سرزمین با دارابودن دریا، جنگل ، کوه منقوش، عجایب و قلاع ، یک مجموعه جالب و زیبایی را تشکیل داده که توجه عموم و به ویژه هرتازه واردی را به خودجلب می کند. مازندران، سرزمین پرماجراو خاستگاه افسانه، اسطوره ها، دلیران، جادوگران، سلحشوران، کوهها،دشتها،تاجران ،پیشه وران،کشاورزان، اسپهبدان ،علویان ،قیامها و حرکتهای بسیاری است که همگی صحنه های پرشور و عظیمی را در تاریخ ایران به وجود آورده اند. وسعت سرزمین مازندران دردوران کنونی، گاهی گسترش یافته و زمانی هم ثابت مانده است.در این دوران درپی تغییروسعت ، گاهی اسامی مناطق نیز تغییر می یافته چنانکه زمانی نام طبرستان از طرف غرب تادیلمان را شامل می شده و زمانی نیز تاسرحدگرگان را؛واژه های « مازندرانی»و « طبرستانی»گاهی به صورت مترادف درکنار هم قرارداشتندو از آنها یک معنی افاده می شده است و زمانی هم جدا از هم محدوده ای خاص را شامل می شده اند.
تحلیل تطبیقی «عروسک فروشی» صادق چوبک 1 و «جثّة علی الرّصیف» سعدالله ونوس2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان آثار صادق چوبک (نویسندة ایرانی) و سعدالله ونوس (نمایشنامه نویس سوری) دو اثر «عروسک فروشی» و «جثّة علی الرّصیف» شباهت فراوانی با هم دارند. در این مقاله سعی شده است ابتدا موضوع و درونمایة دو اثر به وضوح بیان شود و آنگاه با توجّه به مکتب آمریکایی، عناصر ساختاری این دو اثر به صورت تطبیقی مورد تحلیل قرار گیرد. به همین منظور، ساختار روایی دو اثر بر اساس نظریّه های روایت شناسان بزرگی چون ویلیام لباو، گرماس و ژرار ژنت در چهار بخشِ شخصیّت، پیرنگ، دیدگاه زمانی و دیدگاه مکانی مورد بررسی قرار گرفته است و در خلال تأمّل در عوامل انسجام صوری و معنایی این دو اثر، به بررسی تفاوت ها و شباهت های آنها از نظر موضوع، فضاپردازی، زمان و مکان، طرح و غیره نیز پرداخته شده است. در پایان، علاوه بر نتیجه گیری، از علل قرار گرفتن این دو اثر در زمرة آثار ناتورالیستی، به مثابة گفتمان حاکم بر آن جوامع نیز سخن به میان آمده است.
مقایسه کلیم کاشانی و محتشم کاشانی از منظر بلاغت شعری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد ادبی، مطالعه هوشمندانه اثر ادبی و توصیف و تحلیل آن است. کسی که بنا بر این فرایند و درباره اثری داوری می کند، او را منتقد یا ناقد ادبی می نامند. منتقد ادبی بنا بر شیوه ایی شناخته شده، به نقد اثر می پردازد و گاهی نیز بنا بر طبقه بندی تازه ای که خود ارائه می دهد، به گونه ای اثر را در منظر سنجش قرار می دهد که حکمش مقبول مخاطب عام و بیشتر منتقدان دیگر قرار گیرد. یکی از مسیرهایی که در میان انواع و اقسام شیوه های نقد ادبی، مسیری روشن و همگان پذیر است، شیوه مقایسه است. بدیهی است که مقایسه، زمانی مقبول می افتد که دو اثر یا دو پدیده، وجوه مشترکی داشته باشند. این وجوه البته تنوع دارد؛ امّا بررسی جهان پیام اثر و جهان شکل اثر، کلّی ترین تقسیم بندی برای موضوعات مقایسه پذیر در حوزه نقد ادبی است. در این مقاله، سروده های کلیم کاشانی و محتشم کاشانی که هر دو از شاعران یک دوره به شمار می روند، از منظر بلاغی، مورد مقایسه قرار گرفته است. در این مقایسه، طی گزینش و تشریح برخی از آرایه ها که در گستره شعر آن شاعران، کاربرد فراوان داشته است؛ چنین نتیجه گیری شده که کلیم کاشانی در بازنمود شعری آن آرایه ها، از محتشم، استوارتر، شاعرانه تر، سنجیده تر و در یک کلام، هنری تر عمل کرده است.
درباره ترجمه دیوان لغات الترک (2)
حوزههای تخصصی:
سابقة برخی مضامین حدیقة سنایی در منابع نزدیک به وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر چند سنایی پیشرو شعر عرفانی است و نقش او در تدوین بوطیقای شعر عرفانی سرنوشت¬ساز است، امّا نباید از نظر دور داشت که او برآمده از دل یک سنّت ریشه¬دار فکری است که نشانه¬های زبانی آن را در مکتوبات عرفانی و کلامی پیش از وی می¬توان مشاهده کرد. پرسش اصلی مقاله، دقیقاً همین جا شکل می¬گیرد: آیا میان درون¬مایه¬های حدیقةسنایی، به عنوان نقطة عطف شعر عرفانی، با آثار عرفانی و کلامی پیش از وی شباهت ها و اشتراکاتی وجود دارد؟ برای یافتن پاسخ، ابتدا مضامین مشترک حدیقه را با آثار عرفانی و کلامی برجستة پیش از وی استخراج کرده و سپس داده های موجود را در سه سطح بررسی کرده ایم: تشبیهات، حکایت ها و مضامین مشترک دیگر. پرسش بعدی این است که آیا بر این اساس، می توان منابع احتمالی را که در شکل گیری منظومة فکری سنایی نقش داشته اند، تعیین کرد؟ بسامد تکرار نام یک اثر می تواند معیار مناسبی برای پاسخ به این پرسش باشد. بدین معنا که در بررسی منابع پیش از وی، هر چه نام اثری بیشتر تکرار شود، احتمال این که آن اثر جزء منابع فکری سنایی بوده باشد، بیشتر می شود و بالعکس. نمودار پایانی تا حدودی این مسئله را روشن می کند.
بررسی انتقادی پژوهش های تأثیر و تأثر در ادبیات تطبیقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجم بزرگی از پژوهش های ادبیات تطبیقی در ایران، پژوهش هایی است که با پیروی از اصول نظری مکتب فرانسه به بررسی رابطة تأثیر و تأثر میان ادبیات فارسی و ادبیات سایر ملت ها پرداخته است. این پژوهش ها از جهت فراهم آوردن مجموعة وسیعی از مطالعات مربوط به روابط و تأثیر و تأثرات میان ادبیات فارسی و ادبیات سایر ملت ها، درخور تأمل اند. مقالة حاضر ساختاری سه بخشی دارد: در بخش اوّل به تبیین اصول نظری و روش شناسی پژوهش های مربوط به تأثیر و تأثر در مکتب فرانسه پرداخته ایم. بخش دوم شامل انتقادات مطرح بر روش شناسی مکتب فرانسه در این پژوهش هاست و در بخش سوم با توجه به تفاوت مقدمات پیدایش رشتة ادبیات تطبیقی در فرانسه و در ایران و با هدف تصحیح نگاه سنتی و کج فهمی های رایج، برخی از آسیب ها در پژوهش های تأثیر و تأثری در ایران را از منظر نظری و روش شناسی مورد ارزیابی انتقادی قرار داده و نشان داده ایم نبود پیش زمینة مناسب، وارداتی بودن نظریه و هماهنگ نکردن آن با نیازهای علمی- ادبی، درک ناقص نظریة مکتب فرانسه و روش شناسی آن و عدم آشنایی با رویکردهای جدید در این حوزه، از جمله آسیب های جدی در پژوهش های تأثیر و تأثر در ایران است.
نقد و بررسی ردپای شب های موسه در افسانة نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیما که به عنوان پدر شعر جدید فارسی شناخته می شود، با بهره گیری از آثار ایرانی پیش از خود و منابع فرنگی، به ویژه ادبیات فرانسه، توانست درکنار ساختارشکنی هنری در شعر فارسی، به عنوان شاعری «دوران ساز»، مضامین و تصاویری جدید در شعر فارسی پدید آورد. بررسی تأثیرپذیری نیما از آثار فرنگی، هم به شناسایی منابع و سرچشمه های مضامین و عناصر شعر جدید فارسی کمک می کند و هم در شناخت شخصیت هنری نیما و بوطیقای وی بسیار مؤثر است. برخی از تصاویر جدید نیما که برای اولین بار در شعر فارسی و برپایة قواعد هنری ارائه شده اند، از آثار شاعران فرنگی، به ویژه شاعران رمانتیک فرانسه، الهام گرفته اند.
در پژوهش حاضر، افسانة نیما را با قطعات شب های آلفرد دو موسه (1810-1857)، در چارچوبی علمی و به صورت تطبیقی مقایسه می کنیم و میزان و نوع تأثیرپذیری نیما در سرودن افسانه از الگوی فرانسوی را مورد بررسی قرار می دهیم. این اشعار اشتراکات ویژه ای دارند و به همین دلیل، الگوبرداری نیما از شعر فرانسوی برای ایجاد ساختاری جدید در نظام زیبایی شناسی شعر فارسی قطعیت می یابد. بستر هریک از این اشعار، مکتب رمانتیسم است و درنتیجه تصاویر، عاطفه، تخیل و تمامی اجزای این اشعار به مکتب رمانتیسم تعلق دارند. افسانه و قطعات شب های آلفرد دو موسه انگیزة سرایش و عناصر دراماتیک، اعم از مکالمه و شخصت پردازی مشترکی دارند که در پژوهش حاضر با ارائة نمونه هایی از این اشتراکات، توان هنری نیما در الهام گیری از الگوی فرانسوی را مشخص می کنیم.