فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
نوال سعداوی و شهرنوش پارسی پور از جمله نویسندگان فمینیست هستند که در رمانهای خود به نظام مردسالاری ناشی از سنتهای اجتماعی و دینی اعتراض می کنند و با ذهنیتی زنانه به جهان می نگرند. از این رو با توجه به نفوذ گرایشهای فمینیستی و وضعیت زنان در رمانهای سعداوی و پارسی پور در این جستار تلاش می شود تا با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و رویکرد تطبیقی دو رمان «مذکرات طبیبه (نوال السعداوی)» و «سگ و زمستان بلند (شهرنوش پارسی پور)» بر مبنای نقد فمینیستی مورد واکاوی قرار گیرد. یافته های پژوهش حاکی است که دو نویسنده به عواملی همچون اعتراض علیه نظام مردسالاری، بیان ظلم و ستم علیه زنان، تلاش برای کشف فردیت و هویت زنانه توجه خاصی کرده اند. در زمینه تفاوتها، تبعیض جنسی و سرکوب عشق و احساسات عاطفی زنان در جامعه از جمله تفاوتهای برجسته فمینیستی دو رمان است .
بررسی تطبیقی کارکردهای «واو» در فارسی و عربی با محوریّت اشعار سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی و عربی از دیرباز با هم در ارتباط بوده اند و این ارتباط اغلب موجب تداخل زبانی شده است. علاوه بر بخش واژگان زبان، در بخش صرف، آواشناسی و حتی نحو هم این دو زبان روی هم تأثیر گذشته اند. این مقاله که هدفش بررسی یکی از این تداخل های زبانی است، نشان می دهد که بسیاری از کارکردهای حرف « واو » در عربی، به فارسی نیز منتقل شده است؛ چنان که این حرف آنجا که میان دو اسم، دو فعل یا دو جمله قرار می گیرد، علاوه بر کارکرد نحوی اصیل خود، عطف برخی آثار معنایی و بلاغی دیگر را نیز بر جمله مترتب می سازد. «واو» در معانی متعددی نظیر حال، قَسم، معیّت، استدراک و از جمله در معنای سببیّت به کار گرفته می شود. نتیجة پژوهش همچنین نشان می دهد عباراتی شبیه « وگر » و «وَر» در زبان فارسی که در عین ربط دادن کلام، معنای شرطی نیز دارند، به نوعی حاصل ترجمة «وَإن» یا «وَلو» در عربی هستند.
بررسی زمینه های مشترک گرایش به رئالیسم جادویی در جنوب ایران و آمریکای جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم جادویی شیوه ای است که در آن نویسنده، خیال و واقعیّت را چنان با هم در می آمیزد که مرز مشخصی میان آن دو نباشد. اگرچه گابریل گارسیا مارکز به عنوان پیشرو این شیوه و برخی دیگر از نویسندگان مطرح آن، در آمریکای جنوبی می زیسته اند؛ امّا این نوع ادبی درکشورهای جهان سوم نیز رواج یافت. در ایران منیرو روانی پور و غلامحسین ساعدی به عنوان پیشگامان این حوزه ادبی شناخته می شوند؛ امّا نکته قابل توجّه این است که اغلبِ نویسندگان این شیوه مربوط به منطقه جنوب ایران هستند. تلاش ما در مقاله حاضر این است که ضمن بررسی شرایط اقلیمی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دو منطقه جنوب ایران و جنوب آمریکا، زمینه های مشترک و علل گرایش نویسندگان دو منطقه به رئالیسم جادویی را روشن کنیم. به نظر می رسد شرایط خاصِّ اقلیمی، دور بودن از مراکز شهری، فقر اقتصادی و بی سوادی باعث گرایش مردم این مناطق به اسطوره ها، خرافات و جادو شده عرصه مناسبی برای تخیّل فراهم نموده است؛ به گونه ای که عنصر خیال، بخشی از واقعیت زندگی شان شده است. این زمینه ها با مؤلفه هایی همچون: موقعیت استراتژیک این دو منطقه و برخورداری از ذخایر ارزشمند، حضور استعمارگران، اختناق در حکومت های مرکزی، به خطر افتادن فرهنگ بومی همراه شده است و نویسنده روشنفکر را به سمت استفاده از عناصر جادویی برای روشنگری، گریز از اختناق و تلاش برای احیای فرهنگ بومی سوق داده است.
ریشه یابی بوطیقای نیمایوشیج در غزل های نو سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غزل نو، نوع جدیدی از غزل با نگاهی تازه و زبانی امروزی است که پس از فراگیر شدن شعر نو در جامعه پدید آمده است. سیمین بهبهانی با آثاری چون: «خطی ز سرعت و از آتش»، «دشت ارژن»، «یک دریچه آزادی» و «یکی مثلا اینکه» خود را به عنوان یکی از پیشگامان کوشای این فرم شعری معرفی کرده است. با توجه به تأثیر شعر نیمایی بر پیدایش غزل نو، پاسخ به این سوال ضروری به نظر می رسد که احیاگری بهبهانی در غزل، در چه محورهایی از بوطیقای نیما تاثیر گرفته است؟ بهبهانی در طرز دید و طرز کار تازه که دو پایه ی اساسی بوطیقای نیماست، از وی متأثر است. او در طرز دید به فردیت شاعرانه، عینیت گرایی، جامعه مداری و در طرز کار به زبان جدید، بیان طبیعی، الگوی وصفی-روایی و هارمونی در جهت پویش غزل، دل بسته است. روش تحقیق در این جستار، تحلیلی – توصیفی است.
نقد و بررسی کتاب مدارس الأدب المقارن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارش کتاب در موضوع ادبیّات تطبیقی از سال 1948 در ادبیّات عربی آغاز شد. بررسی جریان شناسانة این آثار نشان می دهد که این نگارش ها فراز و نشیب هایی را تجربه کرده است. کتاب مدارس الأدب المقارن، دراسة منهجیة نوشتة سعید علّوش از کتاب های تأثیرگذار در تاریخ نگارش های ادبیّات تطبیقی است. نویسنده پس از نگارش کتاب مکوّنات الأدب المقارن فی العالم العربی (1986) به دلیل اهمّیّت مطالب گفته شده در آن کتاب، مطالب آن را در کتاب دوّم خود قرار داد و در سال 1987 به چاپ رساند. این نوشتار با هدف تبیین مؤلّفه های جامعیّت صوری و ابعاد محتوایی و با تکیه بر روش تحلیل محتوای کیفی به نقد و تحلیل کتاب پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این اثر، در زمان خود، کتاب تأثیرگذار و موفّقی بوده و افق تاز ه ای به روی ادبیّات تطبیقی گشود. کتاب، پژوهشگران ادبیّات تطبیقی را با مبانی و چهارچوب های نظری هر مکتب آشنا کرد و زمینة پژوهش جدید در ادبیّات تطبیقی را فراهم آورد. روش علّوش در این کتاب، تحلیلی - نقدی است و در پژوهش خود، پیرو مکتبی خاص نیست؛ امّا دو اشکال در کتاب بسیار روشن و واضح است: اوّل اینکه تمام کتاب، تکرار مطالب کتاب دیگر نویسنده است که یک سال پیش از این به چاپ رسیده است و دیگر اینکه، نویسنده بیشتر به بررسی نظریّة صاحب نظران هر مکتب می پردازد و به روش و چگونگی پژوهش هر مکتب و مؤلّفه های آن در پژوهش تطبیقی اشاره نکرده است.
مقایسه ی خسرووشیرین نظامی باوامق وعذرای میرزامحمدصادق نامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه وامق وعذرا یکی ازپنج مثنوی میرزامحمدصادق نامی است که آن را به تقلیدازخمسه نظامی سروده است.دراین مقاله وجوه تشابه دواثرغنایی منظومه خسرووشیرین نظامی ووامق وعذرای میرزامحمدصادق نامی با روش کتابخانه ای و به شیوه تحلیل و توصیف موردبررسی قرارگرفت.نظر به اهمیت تبیین ظرایف عواطف انسانی درمنظومه های غنایی بویژه دو منظومه خسرووشیرین و وامق وعذرا وضرورت شناخت عمیق تر متون ادبی و غنایی کلاسیک فارسی؛این دو اثر به شیوه مقایسه ای مورد مطالعه قرار گرفتند که در هر دو اثرشاهزاده ای کامران، عاشق دختری زیبا وپاکدامن شده ولی چون هردودختردر مثنوی های مذکور، پاکدامن وعفیف بودندخواسته عاشقان خود رابرآورده نساخته اند،درنتیجه عاشقان ازآنان رویگردان شدندوهرکدام ازآن شاهزادگان بااینکه با زنان دیگری چه ازروی اختیاروچه ازروی اجبارازدواج کردند ولی درنهایت سرنوشت آنان رابه معشوق اصلی داستان رسانداگرچه درهردوداستان عاشق ومعشوق بعداز وصال فناشدندوازبین رفتند.با وجودشباهت های موجود،تفا وت هایی نیزدراین دومنظومه وجود دارد مانند شیوه عاشق شدن شخصیت ها، شاهزاده بودن شیرین و بدوی بودن عذرا،شجاعت خسرونسبت به وامق،حضورفرهاد به عنوان رقیب درخسرو وشیرین ونبودن رقیب در وامق وعذرا. در مجموع زاویه دیددرهردوداستان بیرونی است وصحنه پردازی تا حدودی یکسان اما اثرنامی اصفهانی نسبت به نظامی ساده تروازانسجام وپختگی کمتری برخورداراست که این مساله اثررا از شکل حجمی به خطی بدل ساخته است.
نقش آداب و رسوم اجتماعی ایران در ادبیات معاصر عراق با تکیه بر اشعار جواهری، نجفی، سیّاب و بیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۹
119 - 153
حوزههای تخصصی:
هر شاعر و نویسنده با خلق اثر ادبی، علاوه بر آنکه برگ زرّینی به تاریخ ادب و فرهنگ جامعه و کشور خویش می افزاید، تصویری به کمال از دو دنیای بیرون و درون خویش برای خوانندگان به نمایش می گذارد. شاعران زبان فارسی نیز در دوره ای به شرق و سرزمین هند روی آورده بودند؛ اما سفر به غرب جایگاهی دیگر داشت. پس از تسلّط صفویان بر ایران و ترویج مذهب رسمی شیعه، بسیاری از شاعران به سمت غرب و سرزمین عراق امروزی روی آوردند. توجه به عراق در اندیشه بسیاری از شاعران وجود داشته است؛ در مقابل، بسیاری از شعرا و ادبای عراقی نیز به ایران و ادبیات و برخی آداب و رسوم آن توجه کرده اند. در این گفتار، سعی و تلاش نویسندگان آن است تا جلوه هایی از نفوذ فرهنگ، نمادها، زبان و ادبیات فارسی که همگی زیرمجموعه های آداب و رسوم هستند را در شعر چهار شاعر معاصر عراقی یعنی جواهری ، نجفی ، سیّاب و بیاتی مورد بررسی قرار گیرد.
متن های آستانه ای در پیوند با ادبیات تطبیقی (نمونه مطالعه شده: سعدی نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی چگونگی روابط میان یک متن با متن/متن های دیگر از مباحثی است که در حوزه نقد، از جمله ادبیات تطبیقی قرار می گیرد. متن های آستانه ای از بخش های ترامتنیت به حساب می آیند و مناسبات درون و بیرون متن را تبیین می کنند. «متن های آستانه ای» از اصطلاحاتی است که از دل مناظره ها در محافل ادبی فرمالیست ها، ساختارگراها و بینامتنی ها بر آمد و با عنوان پیرامتن (ها) [paratext(s)] نیز شناخته می شود. این متن ها، عامل یا عوامل تأثیرگذار و سازنده بیرون از متن است که باعث ایجاد انگیزه شده، منجر به خلق و شکل گیری اثر می شود؛ مخاطب را به دنیای درون متن دعوت می کند و او را با زوایای پنهان زندگی، محیط، روابط اجتماعی و احوال نویسنده بهتر آشنا می کند؛ در حقیقت، این متون، آستانه هایی است که مخاطب برای ورود به جهان درون متن باید از آن گذر کند. از این رو، توجه به متن های آستانه ای وستانه ایو دو دریافت آن ها می تواند بسیاری از نقاط تاریک و پنهانِ جهان متن را روشن کند و یا پاسخ پرسش ها و ابهاماتی که در مورد اثر، خالق آن و زندگی او وجود دارد بیابد. نگاهی کوتاه به متون ادبی نشان می دهد که بخش هایی از متن، به ویژه در دیباچه ها، وجود دارد که در ساختار متون از بخش های ثابت بوده و همیشه وجود دارد مانند «در توحید باری تعالی»؛ در «نعت پیامبر و اولیا»؛ «سبب تألیف» اثر. در این مقاله ضمن معرفی متن های آستانه ای، با آوردن نمونه هایی، ارتباط این متن های آستانه ای با ادبیات تطبیقی بررسی و نشان داده می شود که عناصر و عوامل بیرون از متن هم در شکل گیری یا به طور کلی در آفرینش اثر ادبی نقش انکار ناپذیر دارند.
بررسی تطبیقی ساختار داستان ضحاک بر پایه رویکرد روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۰
137 - 156
حوزههای تخصصی:
اساطیر هم از جهت ساختار و هم از جهت درونمایه دارای وجوه و معانی بسیاری هستند. یکی از اسطوره های حاضر در آئین باستان "ضحاک" است که صاحبنظران و منتقدان از دیدگاه های متفاوت آن را مورد بررسی قرار داده اند. نگارنده این مقاله تحلیلی- پژوهشی بر این باور است که می توان این داستان را از رویکرد روان شناسی مطابق با نظریه یونگ مورد بررسی و واکاوی قرار داد و نمادهای دیگر عناصر سازنده این داستان را نیز در کنار آن یافت.
فیلم هزار و یک شب در آیینة بازآفرینی ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترة مقالة حاضر، بررسیِ تفسیر خاصّ استیو بارون از کتاب هزار و یک شب در شکل بازآفرینی آن در فیلم هزار و یک شب است. مسئلة تحقیق این است که فیلم هزار و یک شب، چقدر به متن هزار و یک شب نزدیک و چقدر از آن فاصله گرفته و آیا امکان افزودن تفاسیر جدید به متن هزار و یک شب را دارد؟ هدف از این مقاله، اثبات این نکته است که بازآفرینی، اخذ است ولی گرته برداری نیست، بلکه یک اثر فرهمند فرهنگی تازه است که دارای شأن و شوکت هنری خاصّ خود است. در این مقاله، فیلم هزار و یک شب، ساخت سال 2000 م، به کارگردانی بارون با متن عربی و فارسی هزار و یک شب انطباق داده شده است. نتیجة انطباق فیلم با متن این بود که بارون، هزار و یک شب را مِلک کِلک خویش ساخته و تغییراتی را در آن ایجاد کرده است و به طبع خویش، جهان بینی خود را بر فیلم هزار و یک شب سوار کرده و از متن فاصله گرفته و به بازنمایی شرق پرداخته است. روش تحقیق این مقاله، با استناد به نظریّة اقتباس ادبی لیندا هاچن می باشد که قائل به اصالت اقتباس است.
دراسة تطبیقیة لعناصر الرومانس فی ""ویس ورامین""، ""کل ونوروز""، و""جمشید وخورشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعد الرومانس نوعاً ادبیاً یظهر أنه مرتبط بالأدب الأوروبی، وقد بین المفکرون الغربیون التعاریف والأنواع والسمات الخاصة به. سوف نتطرق فی هذه المقالة إلى دراسة ثلاثة نصوص من نوع الرومانس فی الأدب الفارسی: ویس ورامین، کل ونوروز، وجمشید وخورشید لکی نکتشف أوجه الشبه والاختلاف بین سمات هذا النوع الأدبی وبین ما طرحه الباحثون الغربیون. ویجدر بنا الانتباه هنا إلى أن أدب الرومانس الغربی یشمل أنواعاً مختلفة تبدأ بالأدب البدوی والرعوی وتنتهی بالأفلام البولیسیة وأدب ما بعد الحداثة؛ وبمقارنتها بمختلف أعمال الأدب الفارسی فسوف نلاحظ تطورات فی تغلب أنواع من الثیمات فی بعض الأعمال، مما یبین الاختلافات والمسیرة الکلیة لأدب الرومانس فی إیران. کما استنتجنا من هذا البحث؛ فإن السمات الملحمیة الاستثنائیة قلیلة فی ویس ورامین؛ فبینما نلاحظ أن ""کل ونوروز""، و""جمشید وخورشید"" تحتویان على حس المغامرة، فإن العشق فی روایة ویس ورامین أکثر بروزاً ویمکننا أن نلاحظ أوجه الشهامة وتقدیس الأبطال والتی تعتبر من سمات العهد الإقطاعی فی روایة ""کل ونوروز""، لکن البحث عن الکنوز وقتل التنّین لم یکن الهدف الرئیس فی أیة من هذه الأعمال.
بُنمایه های همگون پایداری در شعر «صالح محمود هُواری» و «طاهره صفارزاده»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی، بنمایه های همگون ادبیات پایداری را با محوریت دیوان «مرایا الیاسمین» از صالح محمود هُواری- شاعر معاصر و در قید حیات فلسطینی- و سه مجموعه شعری از طاهره صفارزاده- مهین بانوی ادبیات پایداری ایران- که هر دو از شاعران متعهد در برابر سرزمین و مردم خود هستند با هم مقایسه کند و بیش از پیش، زوایای پنهان و ناگشوده ادبیات پایداری را در ایران و فلسطین معاصر بنمایاند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بنمایه های اشعار این دو شاعر، وطن دوستی، آزادیخواهی و عدالت طلبی، یاد قهرمانان و مبارزان وطن، اعتراض به اختناق، امید به آینده و دعوت به مبارزه و پایداری است. «صالح محمود هواری» از اوضاع داخلی و ظلم اسرائیل می نالد و شکوه سر می دهد و در این میان از زبانی نمادین بهره گرفته و صفارزاده نیز از حاکمان داخلی قبل از انقلاب و متجاوزان بعثی به ستوه آمده است.
سوگواره سرایی حسینی در «قصاید شریف رضی، ترجیع بند ادیب الممالک فراهانی و حدیقة السعدای محمد فضولی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون تردید واقعه عاشورا حماسه ای بزرگ و بی بدیل در تاریخ بشر است؛ و بدین سبب است که همواره شاعرانی از ملّت ها و اقوام مختلف به تبیین جنبه های گوناگون آن پرداخته و احساسات درونی خود را بیان کرده اند؛ از زمرة این شاعران در ادبیات عربی می توان شریف رضی را نام برد؛ از بین شاعران فارسی زبان نیز می توان به ادیب الممالک فراهانی اشاره کرد که با ترجیع بند غرّای عاشورایی خود به هنرنمایی پرداخته است؛ و از جمله شاعران ترک زبانی که به سرودن اشعار عاشورایی همّت گماشته اند، فضولی بغدادی است که با تحریر کتاب حدیقة السعداء همواره کانون بیشترین توجهات در بین شاعران ترک زبان بوده است. مقاله حاضر می کوشد نکات مشترک نهفته در مراثی حسینی شریف رضی، ادیب الممالک و فضولی را با روشی توصیفی تحلیلی مورد بحث و بررسی قرار دهد. شاعران مورد نظر با توجّه به موقعیت و زندگی شان در فرهنگ ها و دوره های مجزا از هم، هر کدام با انگیزه های متفاوت به بیان مظلومیت آن امام بزرگوار در واقعه عاشورا پرداخته اند؛ بدین سان با وجود انگیزه های متفاوت برای بیان این سوز، وجود تشابهاتی هم در مضامین شان ملموس است؛ مضامین مشترکی چون: پرداختن هر سه شاعر به قضیه کربلا، ذکر شهادت امام حسن(ع) در کنار پرداختن به واقعه عاشورا، تشنگی، گریه، شهادت و آزردگی خاطر پیامبر(ص) به خاطر واقعه کربلا از جمله این موارد است.
تطبیق دیوان شیخ بهایی با اشعار تعلیمی امام رضا علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ بهایی یکی از شاعران عارف و ادیب و حکیم و عاشق اهل بیت علیهم السلام قرن دهم و یازدهم هجری قمری است که اشعارش از دیدگاه ادبیات تعلیمی بسیار ارزنده و در خور اهتمام است.دیوان اشعارش مشحون است از نکات اخلاقی و مفاهیم ارزشمند تربیتی که حال و هوای تعلیمی حاکم بر اشعارش احساسات پاک و عواطف باصفای خوانندگان را برانگیخته است.ارادت و عشق وی به همه ی اهل بیت علیهم السلام ،علی الخصوص وجود مقدّس امام رضا علیه السلام زبانزد خاص و عام است.شیخ بهایی در سرودن اشعارش از آیات و روایات و نیز اشعار شاعران پیشین بهره های فراوانی برده است .یکی از کسانی که این احتمال می رود شیخ بهایی برای ادای مقصود و ضرورت کلام خویش به سروده ها و سخنان ایشان نظر داشته باشد،وجود مقدّس امام رضا علیه السلام است چرا که قرابت مضامین اخلاقی و تربیتی اشعار شیخ بهایی در پاره ای از اوقات،نشان دهندة تأثیرِ مفاهیمِ والایِ اخلاقی و حکمیِ سروده های امام رضا علیه السلام است.این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی دیوان شیخ بهایی و اشعار امام رضا علیه السلام از دیدگاه ادبیات تعلیمی انجام گرفته است تا بتوان از وجوه تشابه و تقارن مفاهیم تعلیمی و حکمی اشعار شیخ بهایی با سروده های امام رضا علیه السلام بیش ازپیش آگاه شد.
بررسی تطبیقی «عنوان» در رمان های ادبیّات پایداری با تکیه بر رمان های اُم ّ سعد و دا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«میهن» و «دفاع» از مضامین مهمّ ادبیّات پایداری هستند. این پژوهش برای پاسخ به این پرسش انجام شده است که چگونه در ادبیّات داستانی پایداری، اهمیّت مضمون دفاع از میهن می تواند در عنوان بازتاب داشته باشد؟ همچنین، چگونه «عنوان» به مثابة آستانه ای برای ورود به متن می تواند با بهره گیری از الگوی زن مادر به عنوان میهن، سبب شکل گیری اثری قابل توجّه در زمینه ادبیّات پایداری میهن محور گردد؟ برای این منظور با استفاده از پیرامتنیّت ارتباط عنوان داستان را با متن، در دو رمان ادبیّات پایداری «ام ّ سعد» اثر غسّان کنفانی و «دا» به کوشش سیّد اعظم حسینی بررسی می گردد. این دو داستان به عنوان دو اثر شاخص در ادبیّات پایداری انتخاب شده اند که می توان با آنها به پرسش پژوهش پاسخ داد. در هر دو داستان، «عنوان» درون متنی است؛ به این معنی که به متن داستان ارجاع دارد و نه بیرون از آن. در رمان «ام ّ سعد» نویسنده با به کارگیری مادر به عنوان نماد سرزمین فلسطین و انعکاس آن در عنوان داستان، داستانی میهن محور و قابل اعتنا در حوزه ادبیّات پایداری خلق کرده است، در حالی که در داستان «دا»، به رغم اینکه شخصیّت اصلی داستان بانویی مبارز و عنوان داستان به معنای مادر است، توجّه نکردن به ارتباط مادر و میهن، سبب شده این رمان نمونه خوبی برای ادبیّات پایداری میهن محور نباشد.
بهار و ادب عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله ای که پیش رو دارید، نگارندگان با در نظرداشتِ پژوهش های پیشین دربارة اثرپذیریِ ملک الشّعرای بهار از قرآن، حدیث، امثال، حکم و متون نظم عربی و به روش توصیفی - تحلیلی، نویافته های خود را در این باره با سامانی دیگر نمایانده اند. در این راستا، نتایج جست وجو در سرچشمه های عربیِ برخی از سروده های بهار و انواع بهره برداری های وی از ادب عربی در سه بخش همسانی های شعر بهار با شعر عربی، تمثّل به امثال و حکم عربی و ترجمة منظوم شعر عربی عرضه گشته است. از مهم ترین یافته های جستار حاضر، می توان به این نکته اشاره کرد که اثرپذیری بهار از ادب عربی غالباً با ابتکار و نوآوری و بازسرایی همراه است و به هیچ روی، بوی تقلید از آن استشمام نمی شود و به همین سبب، بازشناسیِ نمونه های فراگیری او بسیار دشوار است.
ماثورات عربی در متون منثور فارسی (بررسی تطبیقی شیوه های اثرگذاری ماثورات عربی در متون منثور فارسی با تکیه بر ده اثر از سده 4 تا 6 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان قرآن و به تبع آن زبان عربی، زبان نخست دنیای اسلام است. پس از ورود دین مبین اسلام به ایران و پذیرش این دین نجات بخش از سوی مردم، تأثیر همه جانبه آن بر تمام شئون فرهنگی و اجتماعی ایرانیان آغاز شد. بخش دیگری از اثرپذیری زبان و فرهنگ ایرانیان در مواجه با میراث منظوم و منثور به زبان عربی است که یا اغلب به وسیله ایرانیان نگاشته شده است یا ایرانیان در آثار خود از میراث عرب های مسلمان سود جسته اند. تأثیر این زبان در زبان فارسی در لایه واژگانی با دامنه گسترده و بعضاً نحوی با دامنه محدود باقی نماند، بلکه در لایه های دیگر زندگی معنوی ایرانیان نیز نمودار گشت و علاوه بر پاسخ به نیازهای ایرانیان در حوزه های یادشده، به تقویت همه جانبه زبان فارسی نیز منجر شد. نویسندگان فارسی زبان با آگاهی از این موضوع، سال تا سال و با شیوه های گوناگون به دامنه تأثیرپذیری های خود افزودند و از این راه موجبات پیوند هرچه بیشتر زبان و ادب فارسی را با زبان قرآن و فرهنگ اسلام فراهم کردند. بدون تردید فهم بخش عظیمی از میراث به جا مانده از این تأثیر و تأثر، که در زبان و ادبیات غنی فارسی به یادگار مانده، موقوف به دانستن ریشه های اصلی آن است که در قرآن کریم، احادیث نبوی (ص) و گفتار ائمه معصوم (ع) پراکنده است. نگارندگان در این مقاله، بخشی از شیوه های اثرپذیری فارسی زبانان از مأثورات عربی را بر اساس یافته های مکتب فرانسویِ ادبیات تطبیقی در نوشته های منثور آشکار، بسامد مأثورات هفتگانه شاملِ آیات، احادیث، اشعار، امثال، جمله های دعایی، عبارت ها و اقوال را در ده متن منثور فارسی از سده چهارم تا ششم هجری ارزیابی کردند. روش کار بدین قرار بود که نخست پژوهشگران طرح، مأثورات عربی را با لحاظ دسته بندی هایِ هفتگانه، استخراج و در فرم های ویژه طراحی شده ثبت کردند. این مأثورات پس از اعراب گذاری و ترجمه به برنامه اندنوت (EndNote) منتقل و در مرحله پایانی، خروجی های مورد نظر در نرم افزار اس پی اس اس (Spss) تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج تحقیق، بیشترین بسامد در کتاب ها به ترتیب متعلق به جملات دعایی و نیز عبارت ها و اصطلاحات، آیات و احادیث بوده است. مأثورات هفتگانه در تمام کتاب های منتخب به جز الابنیه عن حقایق الادویه، که فقط سه آیه در آن وجود دارد، به وضوح مشاهده می شود.
بررسی کارکرد متناقض نما در شعر مشفق کاشانی و محمود درویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صورت و صورتگری، عرصة اصلی آفرینش گری هنری و لذّاتِ ادبی است. از گذشته تا امروز همواره رابطه ای مفهومی میان شعر فارسی و عربی وجود داشته است. مشفق کاشانی و محمود درویش از شاعران معاصر هستند که به کارکردهای زبان؛ از جمله متناقض نما اهمّیّتی ویژه داده اند. هدف آن ها از آفرینش تصاویر متناقض، تأکید بر اهمّیّت محتوای تصاویر خلق شده است. با توجّه به ذهن خلاّق این شاعران بزرگ، یکی از اهداف اصلی ایجاد این نوع از تصویر، اهمّیّت دادن به بافت معنایی و محتوایی شعر است. این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی، در نظر دارد به بررسی و تحلیل برخی اندیشه های مشترک دو شاعر از طریق متناقض نماها بپردازد، آنگاه با آوردن شواهد شعری، نزدیکی این اندیشه ها را به طور عینی به نمایش بگذارد. از رهاورد پژوهش حاضر می توان به این مهم دست یافت که متناقض نمایی یکی از ویژگی های سبکی اشعار این دو شاعر است. ساختمان متناقض نمایی در شعر این دو شاعر، به دو صورت است: الف: پارادوکس هایی که دو پایه تضاد در آن ها به روشنی آشکار است. ب : پارادوکس هایی که در آن ها به جای یکی از پایه های تضاد، از متعلّقات آن آمده است .