فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۳٬۶۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی بیش از هر فرهنگ و زبان دیگری بر زبان و فرهنگ عربی تأثیر گذاشته است. بررسی واژگان معرب از فارسی به عربی درده قاموس بزرگ«العین، جمهره اللغه، تهذیباللغه، الصحاح، المحکم، اساس البلاغه، المعرب، لسان العرب، تاج العروس و الألفاظ الفارسیهالمعربه»ودسته بندی انواع مختلف این واژگان نشان از غلبه فرهنگ فارسی نسبت به دیگر فرهنگهای تأثیرگذار بر فرهنگ عربی، آگاهی فرهنگ نویسان به زبان و فرهنگ فارسی و غنای زبان و ادبیات فارسی بویژه در حوزه های شهری دارد. این پژوهش به 1705وامواژه بدون تکرار در این قاموسها دست یافته که آنها در این جستار به 37دسته تقسیم شده است. اگر تکرار واژه ها در نظر گرفته شود تعداد این وامواژه ها به بیش از 3500 واژه می رسد. این پژوهش گوشه ای از غنای فرهنگی و واژگانی زبان فارسی و فقر واژگانی و فرهنگی زبان عربی را به تصویر کشیده است. در این پژوهش با توجه به نقش برجسته واژه و زبان در تبادل فرهنگی به زاویه جدیدی از نفوذ فرهنگ و ادب ایرانی در ادب عربی اشاره شده است.
رثای امام حسین (ع) در اشعار محتشم کاشانی و جناح الکاظمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
10.22126/jccl.2019.2270.1683
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد نگرشی جناح الکاظمی (متولّد 1949 م.) و محتشم کاشانی (905ه .ق. – 996ه .ق.) به مثابه شاعران اهل بیت، بیان مصیبت های امام حسین (ع) و یاران باوفایش در روز عاشورا، و به تصویرکشیدن مصیبت های بزرگی است که در صحرای کربلا بر اهل بیت (ع) گذشت. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و براساس نظریه ادبیّات تطبیقی اسلامی به واکاوی مهم ترین شاخصه های سوگ سروده های این دو شاعر در رثای امام حسین (ع) می پردازد که تجلّی شیفتگی این دو شاعر برجسته به اهل بیت و اندوه آنان نسبت به این تراژدی سوزناک است . یافته های پژوهش، بیانگر آن است که دو شاعر در رثای امام حسین (ع) مضامین مشترکی را به کار برده اند که مهم ترین آن ها عبارت اند از: تشنگی، اسارت، شهادت، بیان حزن و اندوه حضرت زینب (س) و... همچنین بررسی اسالیب به کار رفته در شعرهای ایشان نشان می دهد که هردو شاعر در استفاده از انواع صور خیال در راستای به تصویرکشیدن مصیبت کربلاء و لایه های سطحی این حادثه موفّق عمل کرده اند؛ امّا در بیان لایه های زیرین معرفتی و معنایی آن که همان تبیین اهداف بنیادین قیام کربلا است، توفیق چندانی نداشته اند.
مقایسه تطبیقی انواع بینامتنیت ژرار ژنت با نظریه بلاغت اسلامی در فصول شانزدهم و هفدهم اصول الفصول فی حصول الوصول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸
104-124
حوزههای تخصصی:
امروزه پیوند ادبیّات تطبیقی و بینامتنیت دستاوردی جدید است که می توان در چارچوب الگوها و روش های آن، به تحلیل اثر پرداخت. از مهم ترین عوامل تحلیل در حوزه ادبیّات تطبیقی، بررسی شباهت ها و تأثیرگذاری آثار بر یکدیگر و چگونگی تحقق یا انتقال یک موضوع و درون مایه است؛ ولی خوانش بینامتنی دغدغه فرا رفتن از بررسی منابع مشابه و تأثیر و تأثر را دارد؛ یک متن بر پایه گفتمانی از پیش موجود، بنا می شود و سپس آن گفتمان را از آن خود می کند و حتّی موجب دگرگونی معنای متن محوری می شود. در جستار پیش رو، با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی تطبیقی وجوه بینامتنی ژنت با نظریه بلاغت اسلامی در اصول الفصول می پردازیم. بر این اساس انواع بینامتنی آشکار تعمدی، پنهان تعمدی و ضمنی و وجوه تطبیقی آن ها در بلاغت اسلامی از جمله تضمین، تمثیل، ارسال المثل، اقتباس، عقد، اشاره، حل و انتحال و تلمیح، در این اثر بررسی می شود. بررسی میزان استفاده از متون پیشین بر اساس نظریه ژنت و تطبیق آن ها با نظریه بلاغت اسلامی از اهداف این پژوهش به شمار می رود. بر اساس پژوهش حاضر، بیشترین گونه بینامتنی، بینامتنیت ضمنی و در تطبیق با بلاغت اسلامی از گونه اقتباس است. پس از آن به ترتیب بینامتنیت آشکار تعمدی، بیشترین فراوانی را دارند. خلاقیّت هدایت در چگونگی به کار بردن متون پیشین و استفاده از عنصر بینامتنی و ایجاد پیوند بدیع و مبتکرانه بین متون پیشین و متن حاضر به گونه هنرمندانه باعث جذب و اقناع مخاطب می شود.
بررسی تطبیقی تصویر دگر جنسیتی از منظر سیمین بهبهانی و سعادالصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
10.22126/jccl.2019.1233
حوزههای تخصصی:
امروزه شعر، نه به مثابه امری تفننّی یا علاقه شخصی، بلکه به منزله ابزاری فرهنگی است که درراستای القای تفکّر و یا اصلاح روند خاصّی و گاهی معیوب در جامعه به کار می رود و همگان از اهمّیّت آن آگاه اند. منادیان برابری جنسیتی نیز متناسب با حال و مقام از این ابزار بهره برده و خواسته های خویش را با آن مطرح کرده اند. سیمین بهبهانی و سعاد الصّباح دو شاعر معاصری هستند که از این ابزار استفاده کرده و به تصویر مرد را در شعر خود ترسیم کرده اند. پژوهش حاضر به مقایسه تطبیقی تصویر مرد به مثابه دگرجنسیتی در شعر این دو شاعر پرداخته است. برای دستیابی به این هدف از شیوه تحلیلی – توصیفی استفاده شده است. یافته های پژوهش، نشانگر آن است که این دو شاعر با شعرشان چهره ای واقعی از مرد معاصر و خصوصیاتش نشان داده و دو جنبه نکوهیده و ستوده شده از وی ارائه داده اند. سیمین و سعاد، اعتراض هایی نسبت به مردان داشته اند و وضعیّت نابسامان زنان را حاصل رفتارهای نادرست مردان دانسته اند و خواسته اند که زنان نیز مثل مردان از حق و حقوق خود برخوردار باشند. درکنار این مسائل، هردو شاعر همسران خود را ستوده اند.
فاعلیه الرموز الطبیعیه فی شعر الأطفال لسلیمان العیسی (دیوان "أراجیح تغنی للأطفال" نموذجًا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
59 - 31
حوزههای تخصصی:
یعتبر الرمز بوصفه أرقی أنواع التخیل الذی یربط مخیله الفنان ولاشعور الأدیب بالحقائق الکونیه؛ من أکثر الآلیات الفنیه استعمالاً فی النصوص الأدبیه بأنواعها المختلفه. فی أدب الأطفال وبرغم سطحیه التفکیر لدی المخاطب وعدم إدراکه للدلالات السیمیائیه الموجوده فی النص، فالحاجه ملحه لتوظیف الرموز ذات الدلالات المعروفه إلی جانب خلق رموز ذات دلالات تعبیریه جدیده بهدف نقل المفاهیم الانتزاعیه إلی مخیله الأطفال، وإثراء مخیلتهم البدائیه وتطویرها فضلاً عن توسیع أفق نظرتهم للحیاه. تعتبر الرموز الطبیعیه من أکثر الرموز استعمالاً فی أدب الأطفال، حیث یقوم الشاعر والکاتب بخلق رموز عبر الاستعانه بعناصر الطبیعه کالجبل والودیان والبحر و...، فی محاوله منه لتجسید الأفکار والمفاهیم المجرده ونقلها إلی مخیله الأطفال لتصبح مفاهیما حسیه ویکون الطفل قادراً علی إدراکها. تسعی هذه الدراسه عبر الاعتماد علی المنهج الوصفی والتحلیلی لتبیین الظواهر الطبیعیه التی وردت فی شعر الشاعر السوری سلیمان العیسی وأخذت دلالات رمزیه، وصولاً لمعرفه أهداف الشاعر فیما یتعلق باستخدام الرموز. ومن أهم النتائج التی توصلنا إلیها من خلال هذه الدراسه، هی أن استخدام الشاعر للرموز الطبیعیه الشخصیه وغیرها یدخل فی إطار طموحاته الخاصه وهی الأمل بالمستقبل وخلق روح المثابره لدی الأطفال والیافعین بغیه الوصول إلی الطموحات القومیه منها المقاومه وانتصار الأطفال الفلسطینیین. ثم إن الشاعر یستعین باسلوب الانزیاح لوصف بعض الرموز المعروفه لتحبیبها فی أذهان الأطفال وتغییر رؤیه الأطفال نحوها.
کاربست نقد جغرافیایی در خوانش دو رمان "سرانجام شری" و"الحیّ اللاتینی"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد جغرافیایی یکی از رویکردهای نوین در حوزه ی ادبیات تطبیقی معاصر می باشد که به مطالعه ی فضا و مکان در آثار ادبی می پردازد و نحوه ی نگرش چند نویسنده ی بومی و غیربومی را نسبت به مکانی مشخص بررسی می کند. زمانی که مکان یک رمان، شهر یا مکانی واقعی باشد، مکان داستانی و مکان واقعی در چالش قرار می گیرند که نتیجه ی آن، ارائه دادن تصاویر ادبی از یک شهر خاص می باشد. شهر پاریس نقطه ی مشترک ادبی میان رمان «الحیّ الاتینی» اثر سهیل ادریس ورمان « سرانجام شری» اثر گابریل کولت می باشد، پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی و از منظر نقد جغرافیایی به بررسی این شهر در این دو رمان پرداخته است. نتایج به دست آمده ی این پژوهش حاکی از آن است که نگاه نویسنده ی غیر بومی در رمان الحیّ الاتینی به پاریس، نگاهی است که شیفته ی مظاهر تمدن و فرهنگ و آزادی در غرب شده است و می کوشد ریشه های خویش را در شرق فراموش کند؛ به همین جهت تصاویری که نویسنده از مکان ها ارائه می دهد –از سینما گرفته تا هتلی که شخصیت اصلی در آن اقامت دارد – مطابق با سیر روایی داستان و افکار قهرمان اصلی آن می باشد ؛ اما نویسنده ی بومی در رمان سرانجام شری، نگاه واقع بینانه به پاریس دارد و با به تصویر کشیدن آن به نوعی می خواهد اوضاع و احوال افراد بعد جنگ جهانی اول را که دراین کشور دچار یأس، بیمعنایی و ناامیدی شده اند را نشان دهد و بخشی از تاریخ پاریس را به تصویرکشد.
تأثیر زبان عربی بر اشعار قرن پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
297 - 310
حوزههای تخصصی:
زبان و ادبیات، بیان گر هویت و اصالت و شخصیت یک ملت است. پیوند و تأثیر و تأثیر میان زبان و ادبیات فارسی و زبان و ادبیات عربی دوسویه بوده است. تأثیر زبان عربی بر زبان فارسی به قبل از ظهور اسلام برمی گردد. اما با ظهور اسلام این تأثیرگذاری در اندیشه و فرهنگ ایرانیان گسترش یافت اما قرن پنجم هجری که از قرون درخشان دوره اسلامی است، در این قرن تأثیر قرآن و زبان عربی بر اشعار فارسی نسبت به دوره های قبل بیش تر نمایان است. از آنجایی که ادبیات عربی موجب غنای زبان و ادبیات فارسی است، تأثیرگذاری آن در زمینه های مختلف ار جمله الفاظ و جمل و خیال و اندیشه و سبک بوده است. زبان عربی چون زبان قرآن و متون مقدس هست، ایرانیان و ادب فارسی توجه ویژه ای به آن نشان دادند و از آن تأثیر فراوانی پذیرفتند. این پژوهش با عنوان «تأثیر زبان عربی بر اشعار قرن پنجم» در صدد است که به بررسی و تحلیل تأثیر زبان عربی بر اشعار قرن پنجم پرداخته و همچنین گونه های تأثیرگذاری را نیز مورد مداقه قرار دهد. نتایج حاصله نشان می دهد که گونه های تأثیرگذاری زبان عربی بر اشعار قرن پنجم عبارت اند از بکارگیری واژگان و ترکیبات عربی، بکارگیری مضامین ابیات عربی ترجمه ابیات عربی، بکارگیری آرایه های بلاغی مانند پی آوری، تضمین و تشبیه.
بررسی اصول مملکت داری و حکومت در نهج البلاغه و سیاست نامه(با تکیه بر امور نظامی و جنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
365 - 392
حوزههای تخصصی:
حکومت و مملکت داری، از آغاز زندگی اجتماعی بشری، مورد توجه انسان ها بوده و از زمان های دور در باب این موضوع، آثاری نوشته شده است. نظر به پیوند تاریخی- دینی ما ایرانیان با اعراب، پیوند میان زبان و ادبیات فارسی و زبان و ادبیات عربی، بسی عمیق و ریشه دار است. تأثیر و تأثر آموزه های دینی، اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و حتی تجربیات حکومتی و مملکت داری در آثار ادبی هر دو ملت، بیان گر این پیوند است. این پژوهش، ضمن تأکید بر این اصل که برای تحقّق اهداف و آرمان های حکومت، وجود حاکمی با توانمندی های ویژه ضروری است، توانسته است با برشمردن اصول مهم کشورداری در بخشِ نظامی و شرح و تفصیلِ این اصول، با استناد به مطالب بدست آمده در این دو کتاب، تأثیر شیوه کشورداری امام علی(ع) را بر روش کشورداری خواجه نظام الملک و تألیف «سیاست نامه» به اثبات برساند.
ادیبان دوزبانه سلجوقی و تحولات زبان فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
297 - 316
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی و عربی، به سبب هم جواری و تعاملات دوسویه، از دوره باستان تا کنون، بر اثر مناسبات فرهنگی و سیاسی بسیار از یکدیگر متأثر شده اند. اما در قرن پنجم هجری خاصه در عصر سلجوقیان به سبب رقابت های علمی و ادبی میان شاهزادگان و امیران ولایت های مختلف این تأثیرپذیری و اختلاط وارد بسیاری از واژه های دو زبان شد که نهایتاً به تکامل تدریجی آن ها منجر گردید. این پژوهش بر اساس منابع ادبی و تاریخی، نیز تحقیقات جدید، با رویکرد توصیفی- تحلیلی به تبیین علل و عوامل تأثیرگذار بر پیشرفت این دو زبان در دوره سلجوقی پرداخته است و به این نتیجه دست یافته که ریشه تحول و پیشرفت زبان فارسی به عنوان زبان ملی و زبان عربی در سطح زبان دینی و شرعی در این عصر بوده است؛ نویسندگان و شاعران دوزبانه و نیز امیران و شاهزادگان سلجوقی در فرایند این تحول و تأثیرپذیری بیش ترین تأثیر را داشتند.هدف این تحقیق بررسی شخصیت های سیاسی و ادبی دوزبانه در ادبیات فارسی و عربی، و همچنین کشف علت بقای این دو زبان در زمان حاضر است.
بررسی تطبیقی جنبه های معناشناسی و هستی شناسی زیبایی از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
203 - 229
حوزههای تخصصی:
معناشناسی زیبایی شاخصه اولی است که ابن سینا آن را به عنوان الگویی از زیبایی مطرح می کند. از دیدگاه وی زیبایی، غایت فی نفسه نیست و در ارتباط با خداوند است که دارای ارزش می شود، و منشأ همه زیبایی ها واجب تعالی است. همچنین نظم، تناسب و اعتدال شرایط تحقق زیبایی است و موجودی زیباست که کمال شایسته خود را داشته باشد و زیبایی مساوق با وجود و امری عینی و مشکک است. ملاصدرا زیبایی را عین وجود می داند و قائل به اصالت، تشکیک و اشتداد زیبایی است. از نظر وی منشأ همه زیبایی ها خداوند است و هر زیبایی و کمالی پرتوی از زیبایی و کمال خداوند است. بنابراین با وجود اینکه هر دو فیلسوف در مورد زیبایی غالباً نظرات مشابهی دارند اما با توجه به نظام فلسفی آن دو، در بعضی از موارد در بیان مسائل تفاوت هایی دیده می شود.
بررسی دو رمان «نفس تنگی» و «کوچ شامار» از منظر ابرمتن نوشتار فاجعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
183 - 205
حوزههای تخصصی:
دو رمان «نفس تنگی» و «کوچ شامار» اثر فرهاد حیدری گوران به فاصله ده سال 1398- 1387منتشر شده اند. این دو رمان دو بخش از یک سه گانه(تریولوژی) محسوب می شوند که بخش اول آن هنوز منتشر نشده است. بنا به گفته نویسنده در این سه گانه سه واقعه و فاجعه تاریخی روایت شده است؛ بمباران شیمیایی روستاهای زرده و بابایادگار و نساردیره در تابستان 1367، زلزله آبان ۱۳۹۶ کرمانشاه و زندگی درماندگان و معتادان در یک کمپ نجات. گوران در این سه گانه که باید از آن به عنوان «ادبیات اقلیت» نام برد ضمن بهره گیری از فرم دفاتر آیینی یارسان به تمهیدات مدرن و پست مدرن رمان نویسی نیز توجه داشته و برای نخستین بار شگرد وبلاگ نویسی در رمان فارسی را به کار بسته است. در این مقاله شیوه های بهره گیری این نویسنده از تمهیدات ابرمتنی(devices Hypertextual) و چگونگی رویکرد او به سایبرفمینیسم مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی کارکرد حروف در تولید گونه های شعری جدید در ادب عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
155-178
حوزههای تخصصی:
برجستگی نقش حروف در بازی های شعری، فنون ادبی و صنایع بدیعی به گونه چشمگیری در ادبیات عربی به چشم می خورد. کاربرد حروف با آرایش خاص، منجر به تولید گونه های شعری جدید گشته است؛ از طرف دیگر، ارتباط میان ادب فارسی و عربی و تأثیر پذیری شاعران فارسی زبان از فنون و صناعات شعر عربی، پدیده ای انکارناپذیر است. در پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی/ تطبیقی، پنج گونه شعری مهم ماده تاریخ سرایی، محبوک الطرفین، قصیده مُعجمه و مُهمله، شعر هندسی و تطریز که با بهره گیری از ترفندهای خاص به کا رگیری حروف، در عهد مملوکی و عثمانی ادبیات عرب، تولید یا رونق یافته اند و نیز گستره و کیفیت وام ستانی ادیبان فارسی زبان در این زمینه، مورد واکاوی قرار گرفت. برآیند حاصل از این جستار، حاکی از آن است که بعضی از گونه های مورد بررسی با تأثیر از زبان عربی در زبان فارسی هم رواج یافته ولی برخی دیگر با تکیه بر پتانسیل های زبان عربی، به ادبیات این زبان اختصاص دارد و به ادب فارسی راه نیافته یا حروف در تولید آنها کارکرد خود را از دست داده اند.
بررسی تطبیقی سوررئالیسم در دو داستان کوتاه «فی یوم مرح» زکریّا تامر و «سه قطره خون» صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرخوردگی و انزواطلبی برخی از روشنفکران غربی درنتیجه عواقب دردناک جنگ جهانی اوّل سبب شد که آنان درمقابل عقل گرایی و مادّه گرایی مدرنیست ها به تخیّل و ذهنیت گرایی تمایل یابند و با کاویدن ضمیر ناخودآگاه انسان، مکتبی به نام سوررئالیسم را بنیان گذاری کنند که بر ادیبان و نویسندگان شرق و غرب تأثیر بسیاری نهاد. نوشتار پیش رو که با رویکردی توصیفی - تحلیلی به واکاوی مؤلّفه های سوررئالیسم در دو داستان کوتاه «فی یومٍ مَرِح» (در روزی شاد) از زکریا تامر (نویسنده سوری) و «سه قطره خون» اثر صادق هدایت پرداخته، نشان داده است که این نویسندگان، فضایی کاملاً سوررئال را برای بیان ذهن خویش در داستان های یادشده خلق کرده اند و اصول این مکتب ادبی؛ یعنی نگارش خودکار، توجّه به عالم خیال و رؤیا، عشق، جذبه و جنون، طنز و هزل، تصادف عینی و امور شگرف و فراواقعی را در آثار خویش بازنمایی کرده اند. هدف اصلی تامر، اعتراض به بی مسئولیّتی نهادهای مرتبط با امنیّت جامعه و صدور حکم ازجانب افرادی است که صلاحیت قضاوت ندارند. هدایت با این داستان، درپی بیان وضعیّت بحرانی و آشفته ایران دوره پهلوی بوده است که هر وقت روشنفکران، نویسندگان و شاعران به آن اعتراض می کردند، عوامل قدرت، به روش های مختلف آن ها را سرکوب می کردند.
کاربرد مجاز در شعر محمد مهدی جواهری و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
263 - 278
حوزههای تخصصی:
صور خیال در اشعار شاعران دستاورد آگاهی و تجربه ایشان است. ادیبان با بهره گیری از محیطی که در آن زیست می کنند حال و احوال درونی خویش در آثارشان منعکس می سازند. بدین سبب صور خیال ایشان دریچه ای برای شناخت بهتر و بیش تر ایشان و شعرشان است. قیصر امین پور و محمدمهدی الجواهری هر دو از شاعران معاصر ایران و جهان عرب هستند. آرایه مجاز از جمله آرایه هایی است که به عنوان عاملی درونی بر تأثیر و نفوذ سخن می افزاید. بررسی مجازهای دو شاعر با دو ملیت گوناگون علاوه بر آنکه تصاویر و جهان شاعرانه ایشان را بر ما می نمایاند، تفاوت ها و اشتراکات اندیشه را نیز بر ما روشن می کند.
بررسی شخصیت شناسی امام سجاد(ع) در میمیه فرزدق با توجه به دیدگاه گوردون آلپورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
455 - 483
حوزههای تخصصی:
مدح از جمله اغراض شعری است که شاعران به وسیله آن خود و ممدوحشان را به مردم معرفی نموده و در یادها ماندگار می کنند. فرزدق از جمله شاعران عصر اموی است که در طول تاریخ به عنوان شاعر شیعی شناخته شده است. او قصیده میمیه خود را به مدح امام سجاد(علیه السلام) که هم عصر با این شاعر بوده اند، اختصاص داده و در آن به معرفی شخصیت امام پرداخته است. شیوه فرزدق در این قصیده در حیطه علم روان شناسی به نظریه گوردون آلپورت نزدیک است. لذا بر آن شدیم تا شیوه شخصیت شناسی فرزدق در قصیده میمیه را با نظریه گوردون آلپورت مقایسه و تطبیق نمائیم. در این میان روان شناسی به عنوان یکی از شاخه های علوم انسانی در بسیاری از زمینه ها با ادبیات تناسب موضوعی دارد و ضرورت انجام پژوهش های مشترک میان این دو مقوله احساس می گردد. در این مقاله با رویکرد نقد روانکاوانه از متن قصیده میمیه فرزدق که به مدیحه امام سجاد(علیه السلام) معروف است را مورد بررسی قرار داده تا از لابه لای واژگان ادبی مقصود اصلی شاعر دست یابد.
دراسه سیمیائیه فی قصیده "کلمات للوطن" لتوفیق زیاد علی ضوء نظریه بیرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
9 - 40
حوزههای تخصصی:
تزخر قصائد توفیق زیاد بالعلامات والرموز الّتی أسهمت کثیراً فی مستوى إیحاء شعر المقاومه لتترک فی المتلقّی تأثیرها العاطفی البالغ، فتجد العلامات فی قصائد توفیق زیاد مرافقه لصور شعره الحافله بحبّ الوطن، وهی تعکس الرساله الرئیسه لذلک الشعر. إنّ استخدام نظریه بیرس فی حقل السیمیائیه التطبیقیه فی نقد نصوص شعر المقاومه لها أثرها الفعّال فی تقدیم قراءه أفضل لرؤیه هذا الشاعر الکبیر، فضلاً عن قدرتها على تفسیر تلک النصوص وکشف رموزها. ومن هذا المنطلق، نحاول من خلال هذا البحث تقدیم تحلیل وصفی لخصائص قصیده توفیق زیاد المعنونه ب (کلمات للوطن) من خلال الرؤیه السیمیائیه معتمدین علی نظریه بیرس القائمه على ثلاثیاته الشهیره وهی الإشاره والأیقونه والرمز. هذا البحث یمثل محاوله لتوضیح هذه المسأله وهی أنّه کیف أراد الشاعر الفلسطینی المعاصر، توفیق زیاد أن یجعل شعره مؤثراً وأن یطبع قصیدته بطابع الجمال، إضافه إلى تبیین العلامات التی استعان بها لإسباغ الجمالیه على شعره، وکیف یمکننا السیر فی الأغوار الخفیه من أفکاره ورؤاه وأن نبیّن کیفیه توظیفه للعلامات والرموز. ومن النتائج المستخصله من البحث هو أنّ الاستعانه برؤیه بیرس السیمیائیه للعلامات تعدّ منهجاً مناسباً للبحث فی الشعر العربی الحدیث؛ لأنها تمتاز بقدره تحلیلیه وتفسیریه أکبر من البلاغه التقلیدیه، علاوه علی ذلک إنّ هویّه شعر المقاومه الذی تفرزه ظروف القمع، تظهر فیه العلامات بصوره خفیه ورمزیه؛ فلذلک إننا نجد أنّ العلامات الرمزیه، تتصدر العلامات السیمیائیه فی هذه القصیده.
بررسی مقایسه روایت شاهنامه از «پادشاهی بهمن تاآغاز اشکانیان» باکتب تاریخی مستقل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فردوسی بزرگ ترین ستون زبان وادبیات فارسی ایران و شاهنامه نامی وی، یکی از بزرگ ترین کتب حماسی وادبی ایران وجهان است. شاهنامه ای که در سه بخش اساطیری، حماسی و تاریخی دورنمای کلی دارد ودر دوره تاریخی نمود خود را از پادشاهی شاهان ایرانی نشان می دهد. یکی از بخش های که مورد بی مهری فردوسی پژوهان قرارگرفته است بخش تاریخی شاهنامه است که البته علت اصلی آن، کم توجهی و بی میلی فردوسی به ادامه روایت هاست. سؤال اصلی تحقیق این است که زبان وفردوسی در بیان معرّفی قهرمانان دوره تاریخی چگونه است؟ فردوسی در نگارش این بخش هم به روایت های شفاهی بیشترتوجه دارد تا اصالت موضوعات و تواریخ مستقل. او براساس احساسات شاعرانه و میزان مطابقت شاهنامه با کتاب های تاریخی تا چه حد است؟ این مکتوب که با روش توصیفی -تحلیلی صورت گرفته است، نشان می دهد که با دیگران تفاوت دارد و شاید از افراط ها و تفریط ها در آن ابایی نداشته باشد و از طرف دیگر شخصیت ملی گرای فردوسی از منابع اصلی تاریخی کم بهره برده است. دراین پژوهش، روایت شاهنامه با بعضی کتب تاریخی مستقل چون تاریخ کامل ابن اثیر، مسعودی، ثعالبی، یعقوبی وفرهنگ های شاهنامه، دهخدا، معین و ... مقایسه شده است. اگرچه اختلاف روایت شاهنامه با کتب مذگور در وجود شخصیّت ها، اسامی افراد، محلَ وقوع حوادث، تعداد پادشاهان و مدَت زمان پادشاهی آنان است، بیشتر با روایت ثعالبی مطابقت دارد. در عمده ترین شباهت میان کتب تاریخی با هم مطابقت داشتن کلَیت وقایع و داستان های این کتاب هاست.
تحلیل تطبیقی رمانهای بینالقصرین نجیب محفوظ و زن درهم شکسته سیمون دوبووار براساس نقد فمنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان فمنیسم جنبشی سازمان یافته است که در اوایل قرن بیستم میلادی برای دفاع از حقوق زنان و حفظ موقعیت آنان دربرابر نظام مستبدانه مردسالاری و ازبین بردن سیطره تبعیض جنسیتی به وجود آمد. در سراسر جهان، پژوهشگران زیادی به فعالیت در این حوزه و دفاع از حقوق زن پرداختند. از میان این روشن فکران، نجیب محفوظ، نویسنده سرشناس مصری و برنده جایزه نوبل ادبیات، و سیمون دوبووار، نویسنده مشهور فرانسوی بودند که در آثارشان از ظلم بر زنان و مظلومیت آنان دربرابر فشارهای زندگی مردسالاری سخن به میان آورده اند. در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی و در چارچوب مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی، جریان نقد فمنیسم در رمان های بین القصرین از نجیب محفوظ و زن درهم شکسته از سیمون دوبووار بررسی و وجوه اشتراک و افتراق این دو نویسنده درخصوص توجه به حقوق زنان بیان شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که هر دو نویسنده به نقد رفتارهای زنان و تن دادن به فرودستی، تسلیم آنان دربرابر نظام مردسالاری، فقر و فساد زنان و نیز تباه شدن حق و حقوقشان پرداخته اند. شخصیت زن در هر دو رمان، صرف نظر از تفاوت های موجود در شیوه زندگی شان، ضعیف، احساساتی، شکننده، وابسته و فرمان بردار ترسیم شده است که به راحتی تسلیم نظام مردسالاری می شود و به فرودستی تن می دهد. نظام مردسالاری در رمان بین القصرین با مشخصه هایی نظیر رفتار خشک پدر، مخالفت با ازدواج فرزندان با همسر مورد علاقه شان، اجازه ندادن به همسر و دختران برای خروج از خانه و... نمود پیدا می کند. در رمان زن درهم شکسته هم، اختیار کردن همسر و معشوق دوم بدون اطلاع همسر اول، منع فرزندان از ازدواج، عدم حضور زیاد در خانه و کنار همسر و... از نشانه های بارز نظام مردسالاری است. هر دو نویسنده ضمن انتقاد از نظام مردسالاری، جایگاه مقدس مادر و منزلت والای زن را به مخاطب معرفی می کنند.
بررسی راهبردهایی در ایجاد ارتباط مؤثر بین فردی از نگاه مولانا در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
317 - 340
حوزههای تخصصی:
ارتباط بین فردی و تعاملات اجتماعی رکن جدایی ناپذیر زندگی انسان است که از بدو تولّد تا پایان عمر ملازم اوست. مولانا ارتباط های انسان را در چهار نوع شرح داده است: با خدا، خود، دیگران و جهان هستی. از دید مولانا لازمه درک ارتباط با دیگران و داشتن روابط اجتماعی سالم، ارتباط با خود است. او با بهره گیری از آموزه های قرآنی، سیره معصومین، تجربیّات روحانی و قدرت فهم انسان شناسانه ممتازش، به خوبی توانسته است به پیچیدگی شخصّیت و روح انسان پی برد، و با اشراف بر ویژگی های روانی انسان و شناخت نیازهای بشری، راهبردهای ارزشمندی را برای سلامت روح و جسم انسان، داشتن زندگی سالم و ارتباط مؤثر ارائه کند.نگارندگان در این پژوهش می کوشند، بعد از شرح دو ارتباط انسان با خود و دیگران و خودپذیری به عنوان مقدمه ای بر خودشناسی، نگرش مولانا و راهکارهای او را در برقراری ارتباط صمیمانه بین فردی در «مثنوی» بیان کنند و با روش توصیفی- تحلیلی با واکاوی در «مثنوی» و استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی آن راهبردها بپردازند.
شگرد هایی از هنجارگریزی در غزلیات سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
393 - 411
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های برجسته سازی زبان، هنجار گریزی است؛ چنین شگرد و ترفندی همچو جاروبی غبار عادت و تکرار و دلزدگی را از ادبیات می زداید و همواره جامه ای نو و دلکش بر آن می پوشاند. در زیر لوای چنین شگردی چه بسیار هنرنمایی ها و تازگی ها نمودار می شود که ذهن خموده و ایستای هر خواننده ای را بر سر ذوق می آورد و پویا و آگاه می کند. شاعران بسیاری با بکارگیری چنین شگردی، بر غنای شعر خود افزوده اند. سنایی نیز یکی از شاعرانی است که از این شگرد بسیار سود برده است و اشعارش را مزیّن نموده است. مقاله حاضر نتیجه پژوهشی است با تکیه بر قاعده «هنجارگریزی» که به منظور یافتن سه نوع هنجارگریزی واژگانی، نحوی و معنایی در غزلیات سنایی انجام شده است. بدین منظور، پس از بیان مقدمه ای درباره برجسته سازی و انواع آن، به اصل مطلب پرداخته شده است. سنایی با عدول از زبان معیار و آشنازدایی، سبب ایجاد تازگی شکل بیان و بیداری خواننده شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که سنایی برای برجسته سازی اشعارش از هنجارگریزی واژگانی، نحوی، معنایی بسیار استفاده کرده است.