فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۳۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تقسیم بندی نویسندگان و آثارشان بر اساس جغرافیای مکانی و زادگاه آنان فقط زمانی پسندیده و درست است که ویژگی های مشترکی نیز آنها را به یکدیگر پیوند دهد، وگرنه نام گذاری سبک و مکتب بر آثار گروهی از نویسندگان با تکیة صرف بر تعلّق اقلیمی شان به یک منطقه، امری بی معنا خواهد بود و نویسنده اعتقادی به آن ندارد. داستان های اقلیمی، داستان هایی هستند دارای مشخّصه های مشترک و هماهنگ و در پیوند با یک اقلیم خاص و نیز متناسب با خاستگاه نویسندگان آنها و تأثیری که از آن محیط اقلیمی خاص پذیرفته اند. همین گونه تأثر ها از محیط اقلیمی و بازتاب آن در داستان هاست که سبب اشتراک میان آثار چند نویسندة هم اقلیم با یکدیگر و در عین حال تمایز با آثار دیگر نویسندگان اقلیمی سایر اقلیم ها می شود. در این مقاله، نویسنده پس از بیان سابقة مکتب بندی های متعدد در داستان نویسی معاصر ایران و نقد آنها، به ارائة یک تقسیم بندی تازه، دقیق و روشمند از داستان نویسی اقلیمی، بر اساس معیارهای مشخص و شناخته شده می پردازد و بر این اساس، پنج حوزه یا شاخة داستان نویسی اقلیمی شمال، جنوب، خراسان، غرب (کرمانشاه) و آذربایجان را در ادبیات داستانی معاصر ایران- از مشروطه تا انقلاب اسلامی- مشخص می کند.
بررسی سمبولیسم اجتماعی در سروده های دهه ی سی مهدی اخوان ثالث با تکیه بر کودتای 28مرداد سال1332(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودتای28 مرداد1332تأثیرگذارترین رویداد تاریخ معاصر است که بر ذهن و زبان و بیان شاعران تأثیرات آشکار به جا گذاشت. مهدی اخوان ثالث از نوپردازان معاصر است که شعرش آیینه ی تمام نمای تجلّی این رویداد و پیامدهای آن در جامعه ی ایران است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، چگونگی انعکاس پیامدهای کودتا را در سروده های پس از کودتا تا1340مهدی اخوان ثالث بررسی کرده است.
نتیجه ی پژوهش نشان می دهد که اخوان ثالث با بهره گیری از وزن و بحر عروضی مناسب، جمله های کوتاه، تکرار فعل ها، استفاده از قیدهای کثرت، شک و تردید و افعال منفی، پیامدهایی نظیر سقوط دولت مصدّق، زندان، اعدام، کشتار و پناه بردن به افیون و باده را با زبانی نمادین و با رویکردی اجتماعی و نو در سروده های خود نشان داده است.
نتیجه ی پژوهش نشان می دهد که اخوان ثالث با بهره گیری از وزن و بحر عروضی مناسب، جمله های کوتاه، تکرار فعل ها، استفاده از قیدهای کثرت، شک و تردید و افعال منفی، پیامدهایی نظیر سقوط دولت مصدّق، زندان، اعدام، کشتار و پناه بردن به افیون و باده را با زبانی نمادین و با رویکردی اجتماعی و نو در سروده های خود نشان داده است.
سکته در شعر فارسی
منبع:
شعر بهار ۱۳۷۸ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
نقد مظالم اجتماعی در شعر جواهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد مهدی جواهری از مشهورترین شاعران معاصر در کشورهای عربی است که پیوند عمیقی با جامعه خود برقرار ساخته، سروده های بسیاری در نقد مسایل اجتماعی از خود به یادگار گذاشته است.
انتقاد جواهری از مسایل و مشکلات جامعه عراق و نیز جامعه جهانی به یک محور خاص محدود نمی شود، هر چند اغلب آنها اهدافی مانند هم دنبال می کند. این مسایل را می توان در محورهای سه گانه مظالم اجتماعی، خفقان سیاسی و استعمارگری جای داد که بررسی تمامی این محورها در یک یا دو مقاله میسر نیست. از این رو، این مقاله به بررسی مظالم اجتماعی و نقد آن در دو طبقه کشاورز و کارگر می پردازد.
مقایسه و تحلیل ساختار روزنامه های ملانصرالدین و صوراسرافیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات طنز
- حوزههای تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات گونه های نثر معاصر نثر مطبوعاتی و خبری
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
بحران در شعر امروز
حوزههای تخصصی:
بررسی نوستالژی در شعر منوچهر آتشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسرت و یاد دوران گذشته باعث بروز غم و اندوه در انسان ها می شود. حسرت گذشته های شیرین و تقابل زمان حال با این گذشته نوستالژی یا غم غربت نامیده می شود. آن چه غم غربت را در وجود انسان ها می کارد جدایی از جایگاه اصلی، اوضاع و احوال اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، و کلاً وضع نابسامان زندگی کنونی است. می توان گفت این رفتار ناخودآگاه به منزلة یک احساس عمومی در همة افراد متجلی می شود.
نوستالژی یکی از موضوع های مهم شعر معاصر پارسی است. از جمله شاعران معاصر که حسرت گذشته های خوش ازدست رفته و یادکرد آن ها در اشعارش بسامدی فراوان دارد منوچهر آتشی است. موقعیت و شرایط زندگی، اندیشه و عاطفة قوی، و آشنایی با بسیاری از شاعران و بزرگان منجر به برانگیخته شدن حس نوستالژیکی قوی در آتشی شده است. این پژوهش بر آن است، که با بهره گیری از نظریات یونگ و فروید و به روش تحلیلی ـ توصیفی، به بررسی عوامل ایجاد غم غربت و حسرت به گذشته در شعر منوچهر آتشی بپردازد.
بررسی برخی از ویژگی های فرهنگ دموکراتیک در شعر عصر مشروطه و تفاوت های آن با شعر عصر بازگشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی بررسی برخی ویژگی های فرهنگ دموکراتیک در شعر عصر مشروطه است. به این منظور ابتدا با اشاره به دیدگاه نظری مانهایم، مفهوم دموکراسی تعریف شده است. ساختار این مقاله بر اساس مفهوم فاصله زدایی مانهایم شکل گرفته است. این مفهوم که ویژگی اصلی فرهنگ دموکراتیک است، در پی حذف یا تحدید فواصل عمودی است. حاصل امر در حوزه های مختلف دارای وجوه بروز متفاوت است که در مجموع سیمای کلی فرهنگ دموکراتیک را شکل می دهد. برخی از وجوه این سیمای کلی در حوزة ادبیات قابل رؤیت است. بخش دوم مقاله به ارائة نمودهای ادبی فرهنگ دموکراتیک پرداخته است. در نهایت و در جمع بندی نهایی، این مقاله شعر عصر مشروطه را دارای ویژگی های دموکراتیک دانسته است.
مقایسه رویکردهای استعمار ستیزی در دو جریان کلاسیک و نوگرای شعر معاصر عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تن من یا تن مردم، همه را با تن من ساخته اند
منبع:
گلستانه ۱۳۷۸ شماره ۵ و ۶
حوزههای تخصصی:
درآمدی تطبیقی بر شعر فارسی و اردو در دوره مشروطه (عنوان عربی: دراسة مقارنة للأشعار الفارسیة والأردیة فی عهد ثورة الدستور)
حوزههای تخصصی:
پیشینه ادبیات تطبیقی، بنا بر اسناد و مدارک، به گذشته های دور می رسد؛ اگرچه به طور رسمی، واژگان ادبیات تطبیقی را پیشینیان برای موازنه و سنجش ادبیات و دانش های تطبیقی به کار نبرده اند.اما سال 1828م. را برخی محققان ادبیات تطبیقی آغاز پیدایش این دانش می دانند که در دانشگاه سوربن فرانسه، در درس تاریخ ادبیات فرانسه، ویلمن ارایه کرده است. دانشی که چشم انداز تازه ای از بررسی و تحقیق برروی مطالعه ادبیات باز کرده، به سنجش آثار، عناصر، انواع، سبک ها، دوره ها، جنبش ها و چهره های ادبی و به طور کلی، مقایسه ادبیات در مفهوم کلی آن در دو یا چند فرهنگ و زبان مختلف می پردازد.مقاله حاضر، بررسی تطبیقی اجمالی شعر فارسی و اردو در دوره مشروطه است؛ که در آن، نگارنده سعی کرده است باتوجه به مقایسه دو شاعر فارسی زبان و اردوزبان - ملک الشعرای بهار و فیض احمد فیض - گذشته ادبیات فارسی و تاثیر آن در ادبیات اردو را به اختصار توضیح دهد و روند تکاملی این حرکت را در شعر دوره مشروطه و بعد از آن بیان کند. ضمنا در موارد گوناگون، نمونه هایی از این نزدیکی ها و شباهت ها و نحوه تاثیرپذیری شعر اردو از شعر فارسی از گذشته تا حال ارایه شده و به ویژه تلاش بر آن بوده است که بیشتر از نظر محتوایی موارد تطبیقی عنوان شود.چکیده عربی:تصل خلفیة الأدب المقارن وفقا للمستندات والوثائق إلی حقب بعیدة بالرغم من عدم استخدام مصطلح الأدب المقارن عند القدماء للمقارنة بین الآداب. ویعتقد البعض أن هذه النزعة الأدبیة بدأت منذ عام 1928م عندما أبدعها فیلمن عند تدریسه تاریخ الأدب الفرنسی بجامعة سوربون. ومنذ ذلک الحین أنشئت نزعة أدبیة فتحت نافذة جدیدة من الدراسات والبحوث علی الآداب حیث تعالج النتاجات الأدبیة، وعناصرها کما تتطرق إلی الأنواع الأدبیة، وأسالیبها، والأعصر المختلفة، والنزعات المتنوعة، والوجوه الأدبیة، وبشکل عام تقارن بین الآداب فی مفاهیمها الکلیة فی ثقافتین أو أکثر وبلغتین مختلفتین أو لغات مختلفة.ونظرا إلی الدراسة المقارنة بین الشاعرین الفارسی والأردی؛ ملک الشعراء بهار، وفیض أحمد فیض، یدرس هذا المقال الأشعار الفارسیة والأردیة فی عهد ثورة الدستور دراسة مقارنة؛ إذ حاول فیه الدارس التطرق إلی تاریخ الأدب الفارسی وتأثیره علی الأدب الأردی باختصار وتطویر هذه النزعة فی شعر ثورة الدستور وبعدها. والمقال یقدم نماذج لهذا التقارب والتشابه وطریقة تأثّر الشعر الأردی بالشعر الفارسی منذ القدم حتی الآن. وکان الترکیز علی تقدیم تلک النماذج من حیث المضامین.
بررسی سه نوعِ جدید قافیه در شعر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر فارسی در نتیجه آشنایی با ادبیات غرب، هم از لحاظ مضمون و محتوا، و هم از لحاظ فرم متحول شد. از گونه های تحول در شعر فارسیِ عصر مشروطه به کارگیری تعدادی قافیه جدید است که به شعر غرب تعلق داشت و در ادبیات کلاسیک ما بی سابقه بود. شعرای مشروطه از رهگذر شعر ترک، که پیش از ادبیات ایران به سبب ارتباط با دنیای غرب وارد عصر تجدد شده بود، با این نوع قوافی آشنا شدند و آن ها را در شعر خود به کار بردند. دل زدگی از یک نواختی ادبیات قدیم از یک سو، و شور تجدد و نوخواهی در این عصر و نیاز به ورود به ساحت های نوین شعری از سوی دیگر، از عوامل مهم دگرگونی هایی از این نوع بوده است. این گونه تحولات در شعر مشروطه سرآغاز تجدد در شعر فارسی بود که به همراه دیگر عوامل، شعر نوین فارسی را شکل داد. ما در این مقاله که به روش مطالعه کتاب خانه ای انجام گرفته است، به بررسی سه نوع قافیه شعر غربی در شعر مشروطه پرداخته ایم که عبارت اند از: قافیه چلیپا، قافیه حلزونی، و قافیه زنجیری. از میان سه نوع قافیه مذکور قافیه چلیپایی محبوبیت زیادی در میان شاعران عصر مشروطه داشت و بسیاری از شاعران پیش رو عصر، حتی سنت گرایان ، اشعار خود را بدان قافیه بستند. اما نوع دوم و سوم به نسبت کم تری به کار گرفته شد. شاعران ایرانی در این عصر انواع گوناگون قوافی مذکور و حتی دیگر انواع قافیه های بومی را در یک شعر واحد به کار بردند.