"سفر همواره مضمونی بسیار رایج و پر کاربرد در آثار منظوم و منثور ادبی بوده است. با رواج تصوف، صوفیان برای تهذیب مریدان، آنان را به سفرهایی طولانی وادار می کردند، اما به مرور این اندیشه مطرح شد که سفر باطنی یا در اصطلاح سیر انفس در تحقق کمال و تهذیب نفس بسیار موثرتر واقع می گردد، از این رو غالبا در صورت عدم امکان سیرالنفس، سیر آفاق مطلوب محسوب می شد. با ورود تصوف به شعر، بسیاری از اندیشه ها و تعالیم صوفیان وارد حوزه ی شعر شد...
"
ادبیات ایران در دوران انقلاب مشروطیت کاملأ تحت تأثیر تحولات اجتماعى، سیاسى و فرهنگى است. این تحولات به نوبه خود ریشه در رفت و آمد نخبگان سیاسى و فکرى جامعه ایران به غرب از قبیل سیاحان، بازرگانان، دیپلمات ها، دانشجویان و از سوى دیگر آمد و شد اتباع مغرب زمین به ایران به ویژه در ساحت ایران شناس و یا شرق شناس و بازرگان و نیروى متخصص است. ویزگى مهم ادبیات دوره مشروطه استفاده از زبان محاوره اى و ساده براى ارتباط فکرى با توده هاى مردم بود. نثرگذشته همان نثر منشیانه و دربارى است که کاربرد آن در میان خواص بود.
پیوند شعر اخوان با زبان و ادب کهنسال فارسی و استفاده از واژه ها و ترکیبات و عبارات آن زبان که به صورت متنوع و پراکنده در اشعار او مشهود است، یکی از تمهیدات شاعرانه او است که به زبانش شکل و نمایی حماسی و با صلابت بخشیده است. این تمهید که یکی از شیوه های آشنایی زدایی با عناصر گذشته (آرکاییک) زبان و معروف به باستان گرایی یا کهن گرایی است، از ویژگی های مهم شعر اخوان است. در مقاله حاضر در محدوده واژگان به بررسی و توصیف عناصری از اشعار اخوان می پردازیم که رنگ و بوی کهن دارد و موجب برجستگی زبان شعر او شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که کهن گرایی واژگانی اخوان به دو بخش عمده قابل تقسیم است: بخش اول مربوط به واژگانی است که امروزه کاربرد ندارد یا به ندرت به کار می رود و شامل واژگان عام، اصطلاحات اساطیری و اصطلاحات مربوط به علوم و فنون مختلف از قبیل اصطلاحات علم طب، موسیقی و غیره است. بخش دوم واژگانی است که به شیوه کهن تغییرات آوایی همچون تخفیف، تشدید، ابدال و قلب در آنها ایجاد شده است.