فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۱۰ مورد از کل ۴۱۰ مورد.
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۶۱
93 - 126
حوزههای تخصصی:
پیوند فرهنگی و زیستی مردان و زنان گیلان با فعالیت های شالی کاری باعث شده است تا آیین های آن ها نمایانگر الگوهای کاشت، داشت و برداشت باشد. رقص قاسم آبادی یکی از آن آیین های نمایشی است که فرصتی را برای تبادل محتوای مرتبط با جامعه، هماهنگی اقدامات میان اعضای گروه، قدرت ائتلاف و تثبیت ساختارهای گروهی فراهم می کند. به عبارتی علاوه بر نقش افراد در فرایند رقص، نتیجه و تأثیر اجراها در جامعه حائز اهمیت است. از این رو، هدف از پژوهش حاضر پاسخ به اهمیت اجرای رقص قاسم آبادی و کارکرد آن برای ایجاد وحدت است. بر این مبنا از نظریه کارکردگرایی آلن مریام در بستر موسیقی شناسی قومی با تمرکز بر یکی از ده کارکردهای آن، یعنی کارکردِ هم بستگی از وجه موسیقی استفاده شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، نظری و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی با استفاده از روش مردم نگاری در منطقه، مشاهده، مصاحبه، ثبت و ضبط اطلاعات است. یافته های پژوهش نشان می دهند که رقص قاسم آبادی با نمایش مهارت های حرکتی و هنرهای دستی و با استفاده از ابزار در راستای هماهنگی با موسیقی بومی، شرایطی را تولید می کند که یکپارچگی اجتماع به وجود آید تا همه افراد (رقصندگان و تماشاگران) احساسات گوناگون ازجمله حس یک دست بودن اجتماع و موجودیت جامعه را تجربه کنند، زیرا رقص قاسم آبادی چه در فرم رسمی به شکل رویدادها و چه در قالب غیررسمی و خودمانی فرصتی را برای عملکرد تک تک افراد به طور مستقیم در یک جمع فراهم می کند.
تحلیل افسانه عربی «میمون باهوش» براساس کهن الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسانه های عامه همچون هر پدیده دیگری، از روان و اندیشه سازندگان آن نشئت گرفته است؛ بنابراین در جای جای افسانه ها می توان نمودهای مختلف ناخودآگاه جمعی اقوام و ملل مختلف را مشاهده کرد. بدین ترتیب الگوهای تکرارشونده در افسانه ها، به مبنایی برای تحلیل و کشف لایه های پنهان متن، تبدیل می شوند. یکی از این الگوهای تکراری، سفر است. جوزف کمپبل با ارائه کهن الگوی سفر قهرمان، اذعان می دارد که قهرمان داستان برای رسیدن به تعالی ابتدا از مکان نخستین خود جدا شده و در ادامه راه از سه مرحله عبور می کند که به ترتیب «عزیمت»، «تشرف» و «بازگشت» نام دارند. افسانه «میمون باهوش» یکی از افسانه های عربی است و هدف از این پژوهش بررسی این داستان براساس کهن الگوی سفر قهرمان است. بنابراین با روش تحقیق استنادی ابتدا به تعریف کهن الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل پرداخته شد. سپس داستان با روش توصیفی تحلیلی از این منظر مورد بررسی قرار گرفت و با این پرسش که چگونه می توان با توجه به این دیدگاه لایه های پیدا و پنهان مفهومی و معنایی افسانه را کاوید و به درک بهتری از نمادها و رمزها و تصویرهای داستان رسید. مشخص شد که در مرحله عزیمت، قهرمان داستان با زیرمجموعه هایی همچون: دعوت به آغاز سفر، امدادهای غیبی و عبور از نخستین آستان، مواجه می شود و از آن ها عبور می کند. مرحله بعد این افسانه، زیرمجموعه هایی همچون: جاده آزمون ها، ملاقات با خدابانو و برکت نهایی را دربر می گیرد و درنهایت مرحله سوم، با زیرمجموعه دستیابی به آزادی در زندگی قابل ردگیری است. همچنین اقتضای داستان موجب نادیده گیری و حذف برخی زیرمجموعه ها شده است. سرانجام باید گفت در این داستان قهرمان در سفر خویش، هفت مرحله تشنگی و جست وجوگری، ظاهر شدن راهنما، خطر (عقاب)، ورود به دنیای جدید، کسب آگاهی، بازگشت و تحول و بهره مندی را پشت سر می گذارد.
ناگفته های داستانِ «ضحاک» به روایت نقالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بین همه منابعِ پیش و پس از اسلام که به زندگی و شخصیت ضحاک پرداخته اند، مفصّل ترین و متنوع ترین روایت ها، مربوط به روایت های نقالانِ شاهنامه است. این روایات اگرچه از نظر ساختار و چارچوبِ کُلّی، دنباله رو شاهنامه فردوسی اند، ولی در آن ها، داستان ها و اشاراتی بسیار بدیع و نادر دیده می شود که در منابعِ کهن، به ندرت نمونه هایی از آن را می توان یافت. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع حماسی، تاریخی و طومارهای نقالی طومارهایِ چاپ شده و برخی دستنویس های نقالی که هنوز به چاپ نرسیده اند صورت پذیرفته است، به ناگفته هایی از داستان ضحاک در روایات نقالان می پردازد و داستان ها و اشاراتی را بازگو می کند که در شاهنامه و ادب پهلوانی، بی پیشینه است. نتیجه پژوهش نشان دهنده آن است که ناگفته های داستانِ ضحاک به روایت نقالان، یا از ابداعات قصه گویان و نقالان اند، یا در برخی اشاراتِ متون کهنی غیر از شاهنامه ریشه دارند که تغییرِ شکل داده و به طومارهای نقالی راه یافته اند، و یا از داستان هایِ شخصیت های حماسی و اسطوره ای الگوبرداری کرده اند.
تجربه زیسته مهاجران قوم لَک از روابط و پیوندهای خویشاوندی و قومی (مطالعه موردی: مهاجران کوهدشتی ساکن تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه پیوندها و روابط خویشاوندی و قومی مهاجران لَک ساکن محله نظام آباد شهر تهران با روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شده است. داده ها با روش مصاحبه عمیق با 21 شرکت کننده جمع آوری و با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شدند که نُه مقوله فرعی و یک مقوله مرکزی به دست آمد. مقولات فرعی شامل غلبه ازدواج درون گروهی (درون قومی)، اختلاف نسلی، احساس تعلق اجتماعی و مکانی، استمرار مناسبات با زادگاه، استمرار روابط با هم محله ای ها، ساده کردن ارتباطات، محدود شدن تعاملات، پای بندی به رسوم قومیِ محلی و حفظ هم بستگی و مقوله مرکزیِ «کوشش برای حفظ پیوندهای محله ای و زادگاهی» بود. مهاجران به ویژه نسل اول، بر نگهداشت و تداوم تعاملات و ارتباطات خود با لک های ساکن محله نظام آباد و با خویشاوندان ساکن شهرستان کوهدشت تمایل و تأکید داشتند و به شیوه های مختلفی احساس تعلق خود را به زادگاه نشان می دادند. با توجه به تفاوت ملموس در تجربه جامعه پذیریِ نسل اول و نسل های بعدی مهاجران، ممکن است منابع هویت بخشِ سنتی به تدریج مورد بازاندیشی قرار بگیرند و به دنبال آن پیوندها و روابط آنان با هم و با زادگاه دگرگون شود و چه بسا نوع و شیوه عمل نسل های بعدی، بیشتر در راستای همگونی با فرهنگ جامعه میزبان باشد و تعلق و پای بندی آنان به مؤلفه های فرهنگِ زادگاه قومی شکل نمادین به خود بگیرد.
پیشینه مکتوب مثل ها در زبان تبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶۰
235 - 276
حوزههای تخصصی:
مثل های مکتوب تبری اغلب به صورت مفرد در کتاب های تاریخ محلی ثبت شده اند و همگی به وقایع و حوادث تاریخی و حواشی جنگ و نبردهای تبرستان یا مازندران اشاره دارند. این موارد در تقسیم بندی مثل ها در دسته امثال با ریشه های تاریخی قرار می گیرند. زمان، مکان و اشخاص در این کهنه مثل ها معلوم و معیّن هستند. با اینکه این مثل ها در زمان خود و حتی تا سده های بعد نیز در میان مردم منطقه رایج بودند، اما هیچ کدام به شیوه نوشته شده به زمان معاصر نرسیدند و فقط در همان کتاب های تاریخی به ذکر مثل بودنشان اشاره شده است. درخصوص مثل های مکتوب تبری/ مازندرانی پیشینه مناسبی تاکنون نوشته نشده است. این موضوع در مدخل دانشنامه ها و مقدمه کتاب ها و مقاله های منتشرشده نیز مشهود است. اغلب کتاب های معاصر هم که به مثل های مازندرانی پرداخته اند از سر ذوق و میهن دوستی نوشته شده اند؛ بنابراین علی رغم اهمیت این گونه آثار منتشرشده این کاستی در همه آن ها مشاهده می شود. با توجه به شناخت نسبی از اهم آثار منتشرشده تاریخی و معاصر اکنون این گفتار سرآغازی بر رفع این کاستی است. روش پژوهش با توجه به ماهیت تاریخی مقاله به صورت توصیفی و روش گرد آوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است.
بازشناسی آیین نمایشی سروگ حجله قاسم در بوشهر از دیدگاه کارکردگرایی مالینوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶۰
147 - 181
حوزههای تخصصی:
سروگ1 «حجله قاسم»، یکی از آیین های نمایشیِ مذهبی بوشهر است که هرساله به شکل باشکوهی در یکی از روزهای دهه اول ماه محرم برگزار می شود. یکی از شاخصه های به چشم آمدنی در این آیین نمایشیِ مذهبی، آن است که برگزارکنندگانش زنان هستند. با توجه به اهمیتی که این آیین در میان مردمان بوشهر داشته است، شایسته می نمود که به شیوه علمی، مبتنی بر مشاهدات میدانی و منابع کتابخانه ای درباره آن بررسی شود. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده و اطلاعات به دست آمده از طریق گردآوری اسناد و مشاهده مشارکتی2، با بهره گیری از نظریه کارکردگرایی برانیسلاو مالینوفسکی 3 تحلیل محتوایی کیفی شده است. هدف از نگارش این پژوهش آن بوده که به این آیین دیرساله بر بنیاد نظریه های نوین انسان شناسی و با تأکید بر اصل ضرورت کارکردی نگریسته شود و بدین ترتیب عناصر تشکیل دهنده آن مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد. این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش ها بوده که آیین نمایشی مذکور بنا بر نظریه ضرورتِ نیازهای عاطفی و روانی، چگونه پاسخ گوی عواطف و احساسات اجراکنندگان است. یا عناصر نمادین این آیین مذهبی نمایشی با توجه به آرا و ایده های چهارگانه مالینوفسکی چه تأثیری بر مخاطب دارد.
لغات، اصطلاحات و باورهای مرتبط با درخت گردو در زبان و فرهنگ مردم اردکان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶۰
43 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله ثبت و نگاهداشت واژگان مرتبط با گردو و گردوتکانی در شهر اردکان1 است. روش تحقیق مبتنی بر مشاهده و تجربه مستقیم بوده و نیز برخی اطلاعات براساس مصاحبه با افراد مطلع و آگاه از موضوع که شغلشان مرتبط با درخت گردو بوده یا دقت نظر لازم را از نظر واژه شناسی داشته اند، گردآوری شده است. این پژوهش نشان می دهد که واژگان مرتبط با گردوتکانی در شهر مورد تحقیق، اغلب با کلمات هم معنا و رایج در دیگر مناطقی که تحقیق شده، متفاوت است. همچنین برخی ضرب المثل های رایج در اردکانِ فارس منحصربه فرد است و براساس فرهنگ و اهمیت این درخت به وجود آمده است. از نظر فرهنگی نشان داده شده است که به چه شیوه هایی برداشت صورت می گیرد و نقش افراد براساس سن و سال تبیین شده است. همچنین از نظر فرهنگی در این مقاله اهمیت ویژه درخت گردو در آموزش تلاش و تجارت به کودکان و نوجوانان توصیف شده است. علاوه بر این به موضوع مالکیت درخت گردو توجه شده که از این نظر با دیگر شهرهایی که قبلاً تحقیقاتی صورت گرفته، شباهت دیده می شود و مشخص می شود که مالکیت چندگانه درختِ واحد، به دلیل اهمیت ثمر و سن آن در اردکانِ فارس نیز وجود داشته است.
بررسی و تحلیل باورهای عامه در اشعار واعظ قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶۰
183 - 233
حوزههای تخصصی:
بخش عظیمی از فرهنگ و ادبیات شفاهی هر ملتی ادبیات عامه است. این نوع ادبی شامل عادات، سنن، افسانه ها، باورها، آیین ها، آداب و رسوم و ضرب المثل های ملت هاست. باورهای عامه در هر سرزمینی بیانگر اعتلای فرهنگ و فرهیختگی آن جامعه است که در طول سالیان متمادی، به عنوان بن مایه های مهم و اساسی در اختیار و استخدام شعرا و نویسندگان در کل جهان، به خصوص شعرا و نویسندگان فارسی زبان درآمده است. ملا محمد رفیع قزوینی، متخلص به واعظ، از دانشمندان، خطبا، نویسندگان و شعرای بنام و صاحب سبک عصر صفوی در قرن یازدهم هجری است که با بهره گیری از زبان جدید و با ترجیح تخت و مکتب کوچه و بازار بر تخت و مکتب سلاطین صفوی و به تبعیت از پیشینیان و هم اندیشه با شعرای هم عصر خویش، باورها و عقاید عامه را به اشکال مختلف در اشعارش به تصویر کشیده است. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، اکثر باورها و عقاید عامه در کل غزلیات، ابیات پراکنده و رباعیات شاعر استخراج شده و با آوردن شواهد مثالی از متون نظم و نثر پیشین و شعرای هم سبک شاعر، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه پژوهش اینکه در اشعار واعظ، به خصوص غزلیات، با تأسی از شعرای سبک هندی، به خصوص صائب تبریزی، باورهای عامه در کنار معانی و مضامین شعری دیگر، به دلیل ارتباط افقی ابیات غزل و بهره گیری از پدیده هنری و ادبی اسلوب معادله از بسامد بسیار بالایی برخوردار است.
بررسی دلالت های ایدئولوژیک زیبایی شناسی شعر فولکلوریک کودکانه شاملو با رویکرد مطالعات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶۰
111 - 145
حوزههای تخصصی:
ادبیات عامه؛ اعم از قصه های شفاهی و شعر فولکلور، روایت هایی باز هستند که هر گوینده ای به فراخور قصد خویش از آن بهره می جوید. این گونه ادبی اما به دلایلی چندان محل اعتنا نبوده است. شاملو، پس از نیما و شاید بیش از او، برجسته ترین شاعری است که قلمرو شعر را به گونه های مختلف، به عرصه عمومی کشانده؛ بی آنکه از وجه فاخر شعر غفلت ورزیده باشد. این رویکرد البته برآیند نظریه او نسبت به ادبیات است که برای آن وظیفه تعهد و التزام به عدالت و بیدارگری توده مردم و نسل سازی کودکان علیه ستم و بی عدالتی قائل است؛ از همین رو با استفاده از رمزگان ویژه مردم عامه و افسانه های کودکانه؛ چه به صورت شعر فولکلور که مبتنی بر قصه ها و افسانه های مردم است و چه واژگان عامیانه و حتی تدوین کتاب کوچه، به تثبیت این ایدئولوژی مبادرت ورزیده است. این مقاله با رهیافت مطالعات فرهنگی که ایدئولوژی، دال مرکزی آن است، دو سوی متناقض بهره گیری استعاری از زبان و شعر فولکلوریک او را مورد تأمل قرار داده است: 1. واسازی رویکرد نخبه گرا به ادبیات از طریق آشنایی زدایی با زبان عامیانه و شعر فولکلور؛ 2. بهره گیری ایدئولوژیک شاملو از زبان و گفتمان کودکانه در شعر فولکلوریک؛ که بر همسانی توده و کودک دلالت دارد و لزوم هدایت و رهبری توسط یک منجی، و به این نتیجه رسیده است که این رویکرد ایدئولوژیک به شعر، درنهایت به تقویت و تثبیت همان ایدئولوژی مورد انتقاد او؛ یعنی فرادستی شاعر(در اینجا به عنوان نجات بخش) و فرودستی توده مردم منجر می شود.
بررسی و تحلیل آیین های راستی آزمایی در کتاب آثار البلاد و اخبار العباد از قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶۰
77 - 110
حوزههای تخصصی:
متون جغرافیایی کهن حاوی اطلاعات ارزشمندی در حوزه مطالعات فرهنگ عامه هستند، زیرا اغلب علاوه بر موقعیت اقلیمی، نحوه زیست مردم نیز مورد توجه بوده است. آثار البلاد و اخبار العباد از زکریا بن محمّد قزوینی، متن جغرافیایی از قرن هفتم هجری است که مؤلف با تکیه بر مآخذ بسیار، کوشیده تا تصویری از اقالیم سبعه و فرهنگ و باورهای مردمان آن ارائه دهد. از میان فرهنگ عامه منقول، آیین های راستی آزمایی قابل توجّه اند و مؤلف که خود قاضی است، به ذکر نمونه هایی از آن ها پرداخته است که اغلب در شمار داوری های ایزدی هستند؛ مانند باور به خاصیت تطهیر آب و آتش (وَر گرم و سرد)، راستی آزمایی مرتبط با طهارت مولد (گذر از دهانه غار/شکاف کوه)، مکان ها و اشیای مقدس. هدف پژوهش حاضر بررسی و ذکر پیشینه این موارد در فرهنگ ها و ملل مختلف از یک سو و بیان استمرار این آیین ها در زمان های پسین تر است و نتیجه، طرح آن ها به مثابه بن مایه های جهانی است که دارای وجوه نماد شناسی هستند.