این مقاله ،جستاری تحلیلی در چگونگی حضور و کارکرد ""موتیف"" درچند اثر داستانی در حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان است .مباحث نظری این جستار، پیرامون حضورو نقش اساسی موتیف ها در اثار هنری-ادبی و شامل تعاریف و تاریخچه ی مختصری از مطالعات مربوط به این عناصراست. در حوزه ی کاربردی ،پس از مطالعه وبررسی دقیق موتیف ها ی آشنا و سنتی و موتیف های آشنایی زدا و نو،،علاوه بر تحلیل کارکرد ان ها و نمایش ویژگی اصلیشان در تکرار و توالی در متن، شاهد مثال های متعددی ازانواع ان ها، با تکیه بر اثاری از چهار نویسنده ه حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان:محمدرضابایرامی،فریبا کلهر،هوشنگ مرادی کرمانی و محمدرضا یوسفی انتخاب شده است.معرفی و بررسی موتیف ها در این مقاله، دردو محور:یکی ،بررسی و تحلیل کارکرد تکراری موتیف ها در یکی از اثار نویسنده و دیگر،بررسی تکرارآن ها در تعدادی ازاثار یک نویسنده مورد تحلیل قرار گرفته است. همچنین درپایان مقاله ،علاوه بربیان نتایج یافته های بررسی، به منظورکمک به مطالعه ی نقش موتیف ها در اثار داستانی و همچنین تقویت نقد ساختاری و پدیدار شناسانه ی متون داستانی،به ویژه در حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان،نوعی طبقه بندی برای انواع موتیف ها ،به ویژ،ه با تکیه بربحث شگردهای اشنایی زدایی ،ارائه شده است.
یکی از عمده ترین مسائل دنیای مدرن، موضوع ازخودبیگانگی است. در این پژوهش با رویکردی غیر پیدایشی، مؤلفه های ازخودبیگانگی در چهار اثر داستانی حوزه نوجوانان (مومو، شازده کوچولو، لافکادیو، آلیس در سرزمین عجایب) بررسی و روندهای ازخودبیگانگی مطرح شده در این آثار مشخص شده است. برای داده یابی، پژوهشگر از روش اسنادی و به منظور داده کاوی، از روش تحلیل محتوای قیاسی و استقرایی مایرینگ بهره گرفته است. روندهای ازخودبیگانگی در این آثار عبارت اند از: گذار از روح فردی به جمع گرایی افراطی و گذار از روح جمعی به فردگرایی افراطی. در داستان های بررسی شده، تودهای شدن وجه غالب است و ازخودبیگانگی بهعنوان حالتی مداوم - و نه مقطعی - معرفی شده است. افرادی که بهعنوان ازخودبیگانه معرفی شدهاند، گذار از ماهیت اولیه خود به ماهیت ثانویه را طی می کنند و بهتدریج وضعیتِ ازخودبیگانگی را به طور کامل میپذیرند و بر این مبنا دست به عمل میزنند.