در سه دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نشریات کودک از رشد کمّی و کیفی نسبتاً خوبی برخوردار بوده اند. موضوع اصلی مقاله، بررسی مضامین اشعار دهه ی هشتاد نشریّات کودک است. مجموعه مضامین بررسی شده در این پژوهش به ترتیب فروانی آنها عبارتند از: 1- طبیعت (جاندار و بی جان)، 2- دین و مضامین آیینی، 3- مسایل اجتماعی– سیاسی، 4- تفریحات و سرگرمی، 5- آموزشی- علمی، 6- اخلاقی- تربیتی 7- سایر مضامین. در این مقاله 599 شماره مجله کودک بررسی شده است. جامعه ی آماری این تحقیق را «سروش» (81 نسخه)، «رشد» (72 نسخه)، «کوشش» (26 نسخه)، «کیهان» (170نسخه)، و نشریه ی «دوست 250نسخه) تشکیل می دهند که هر کدام دارای چندین قطعه شعر هستند. در این دوره مضامین دینی که طبق پژوهش های قبلی، در دهة گذشته در رتبه چهارم قرار داشت، به رتبه دوم از نظر فراوانی و بسامد ارتقاء پیدا کرده و این نکته نشان از توجّه جامعة ایران در دهة هشتاد به امور دینی و آموزش های آن دارد.
هدف این جستار، دیگرخوانیِ یکی از کتابهای مجموعهی 10 جلدی داستانهای فکری، 10 جلدی نوشتهی مرتضی خسرونژاد و نشان دادنِ توانِ دیگرخوانی در بررسیِ آثار ادبیات کودک و آشکار کردنِ ارزشهایِ ادبی موجود در اثر بررسیده است. برای دستیابی به این هدف، پس از مروری کوتاه بر پیشینه، معنا و کارکردِ نظریهی ادبی، به افسونوارگی و لغزندگیِ موقعیتِ نقد و نظریهی ادبیات کودک نیز به اهمیتِ دیگرخوانی در خویشبنیانفکنیِ فلسفیِ کار «نظریهسازان»، می پردازیم. آنگاه برای نشان دادن کاربرد نظریه در عمل، که همان رسیدن به خوانش انتقادی است، از روش پیشنهادی رادریک مگیلیس، یعنی گلچین روشها بهره میگیریم. نخست از دیدگاه اسطوره ای/کهن الگویی (و در همان حال با تأکید بر مفهومهای نسبیت و تمرکززدایی) به قصهی «خورشید توی آسمان و خورشید توی دل من» که به شناختِ دو مفهومِ بنیادیِ تمرکززدایی و زمان می پردازد، می نگریم. سپس با نگاه به نظریهی بینامتنیت میکوشیم از زاویهای دیگر این قصه ی فلسفی- ادبی را بررسیم و چراییِ و چهسانیِ لذّتآوریاش را واکاویم. برآیندِ کار دستیابی به طیفهای معناییِ گوناگون در اثر نگاه به متن از چشم اندازهای چند نظریه و آگاهی بر لغزنده بودن معناسازی و معنایابی در ادبیات است.