ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۴۶۰ مورد.
۶۲۶.

جنبه خیر و شر و جاندارانگاری آب در شاهنامه

کلیدواژه‌ها: شاهنامه آب چشمه سو آب حیات آنمیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۸ تعداد دانلود : ۱۲۷۱
جنبه خیر و شر در ایران باستان تقریباًدر تمام پدیده­ها وجود دارد. آب این عنصر حیات­بخش در عین حال می­تواند ویرانگر نیز باشد؛گاهی جنبه درمان دارد وگاهی تبدیل به آب مرگ می­گردد. این دوسویگی و دوگانگی در شاهنامه، چون اکثر اسطوره­های ایران باستان نمودار گشته است. اسطوره آب حیات و داستان چشمه سو از بارزترین نمونه­های دوسویگی نماد آب در شاهنامه است. از طرفی در این مبحث،آنمیسم یا جاندارپنداری آب بیان شده است که نمونه­های آن در شاهنامه و به خصوص داستان یزدگرد دیده می­شود.
۶۳۰.

ساخت تنزیهی تشبیهی شناخت خداوند در دیباچة شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشبیه تنزیه مانی فردوسی تشیع زردشت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی مفاهیم دینی و مذهبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : ۱۴۹۴ تعداد دانلود : ۱۱۸۰
تنزیه و تشبیه، یکی از مباحثی است که پیوسته متکلّمان به آن توجّه داشته اند. تنزیه، منزّه دانستن خداوند از هر گونه صفت انسانی و تشبیه، نسبت دادن ویژگی های مردمان به آفریدگار است. فردوسی در مقام تنزیه، به تعبیر نگارنده، یزدان را «خداوندِ نام» می گوید که تنها نامی از آن در میان است و در مرتبة تشبیه، او را «خداوندِ جای» می نامد؛ یعنی همان مقام شکل گیری آفرینش که مظاهر اسماء و صفات خدا در هستی گام می نهد و به این سان آفریدگار، توصیف پذیر می شود. آن چنان که از برخی متون پهلوی زردشتی، متن های مانوی و تفکّر شیعیان اسماعیلی نیز برمی آید، یزدان پیش از آفرینش، تنها نام است؛ اما پس از آفرینش دارنده جای می شود که شناسایی او را ممکن می کند. فردوسی همچنین در مصراع: «ز نام و نشان و گمان ب رت ر است» به راه تنزیه می رود؛ ولی در مصراع پس از آن: «نگارندة بر شده گوهر است» با تشبیه، یزدان را نگارگر یا نقّاش می خواند و به این گونه، تنزیه و تشبیه را همراه می کند که این دیدگاه از اندیشه های شیعی و باورهای باستانی او برخاسته است.
۶۳۴.

مرداس، نیک مرد آدم خوار!

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۲
به راستی اگر در باغ بسیاری از مباحث بسته شده باشد، در باغ شاهنامه هنوز بسته نیست. به سراغ شاهنامه اگر می آییم، زادراهمان از هر گونه نباید چنان پر باشد که برای میوه های نوبر و غریب این باغ، که گاهی کشفشان با پیش فرض های ما همخوان نیست، جایی نماند و، با همان زاد راه، تنها گشتی بزنیم و بی ارمغان باز گردیم. نخست باید بدانیم شاهنامه چگونه اثری است - اثری با ویژگی های خاص که به لحاظ نوع شناسی آن را نمی توان به سادگی از مقوله هایی چون اسطوره، حماسه یا تاریخ شمرد: گویی همه آنهاست و هیچ یک از آنها نیست. اما مساله چندان هم غامض نیست. شاهنامه اثری است که، در قالب داستان سرایی به شیوه رمانس، در مطابقت با مفاهیم زمان خود، ویژگی های بدیعی دارد. این اثر، از سویی، از باورها و فرهنگ ایران، نه در قالب اصالت باستانی بلکه به صورتی میانجی، خبر می دهد و، از سوی دیگر، به لحاظ ادبی این صورت میانجی را به بهترین وجه منتقل می سازد. در نظر داشتن این ویژگی های ساختاری و کارکردی برای بررسی اثری ادبی از نوع شاهنامه اهمیت بسیار دارد. شاهنامه را حماسه خوانده اند. اما آثار حماسی خصیصه ای مربوط به زمان سرایش دارند که در شاهنامه مصداق ندارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان