ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۴٬۳۷۶ مورد.
۳۸۱.

شعر، تعبیر زندگی است، نه توصیف آن(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها شاعران
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی
تعداد بازدید : ۱۸۶۱ تعداد دانلود : ۱۰۲۱
بسیاری از شاعران، بیآنکه خود متوجه باشند، حادثة شعری را به روایت شعری بدل میکنند. آنان تفاوت میان گزارش و تعبیر را در شعر نمیدانند. تنها برخی از شاعران بزرگ ایران، به ویژه شاعران عارف، این مقولــه را ادراک کرده اند. هنگامی که شاعری زندگی را توصیف میکند، نمیتواند آنچه را که احساس کرده است، به مخاطبش القا کند. درحقیقت، مخاطب نمیتواند در طیف عاطفة او قرار گیرد. مخاطب، تنها بخشی از ادراکات او را به صورت گزارشی ناقص درمییابد که شاعر اصرار دارد با توصیف های اغراق آمیز آن را در روان مخاطب بنشاند. توصیف، حالت آینه بودن شعر را کـه عین القضات همدانی و رولان بارت (1368: 39) بدان اشاره کرده اند، ازمیان میبرد؛ اما تعبیر در شعر و اصولاً هنر، آن حالت آینه بودن و ابهام را به آن میدهد و آن را برای تمامی مخاطبان قابل ردیابی و ادراک میسازد.
۳۸۳.

اوحدالدین کرمانی از منظری دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۹
اوحدالدین کرمانی، صوفی جنجال برانگیز و شاعر بلند آوازه قرن های ششم و هفتم هجری، بنیانگذار و رهبر طریقتی نیمه سیاسی و نهضتی تاثیرگذار در آسیای صغیر است که مشرب او در عراق، آذربایجان، قفقاز، سوریه و مصر آن روز گسترش یافته و پیروانی پیدا کرده است )ص 9 (. اوحدالدین در عصر خود از ارزش و اعتباری والا برخوردار بوده چندان که سهروردی، به هنگام مرگ، او را بر بالین خود طلبیده و، پس از درگذشت سهروردی، خلیفه رهبری خانقاه مرزبانیه و شیخ الشیوخی بغداد را بدو سپرده است )ص (45-43. وی، با همه این اوصاف، کمتر مورد توجه نویسندگان کتب تذکره و طبقات قرار گرفته، و جایگاهی فروتر از همعصران نامدارش چون شهاب الدین ابوحفص عمر سهروردی، ابن عربی، شمس تبریزی و مولوی برای او قایل شده اند.شاید بتوان مهم ترین دلیل این بی توجهی گاه عامدانه را مشرب خاص عرفانی او دانست - جمال پرستی یا به تعبیر اصطلاحی آن شاهد بازی - که بی پروا در رباعیات خویش و بر سر کوی و برزن به تبلیغ آن می پرداخته و جنبه های دیگر شخصیت او را در سایه قرار داده است.
۳۸۴.

بررسی افکار و باورهای گنوسی ابوالعلاء معرّی و صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زن صادق هدایت گنوسیس ابوالعلاء معری گیاهخواری شر رنج و زیستن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب کلیات ادباء
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها نویسندگان معاصر
تعداد بازدید : ۱۸۵۸ تعداد دانلود : ۱۳۵۹
با نگاهی به تاریخ زندگی سخنورانِ اندیشمند، به نام کسانی برمی خوریم که زیستن آنها متفاوت از دیگران بوده است و این تفاوتِ برخاسته از پیچیدگی های شخصیّتی باعث شده است که هر کس از پندار خود سخنی دربارة آنان بگوید و امکان شناخت حقیقی آنها فراهم نیاید. از جملة این کسان در تاریخ ادب فارسی، صادق هدایت در دورة معاصر است که پرسش ها، سرگشتگی ها و شوریدگی هایِ حاصل از تفکرات خود را در داستان هایش بیان کرده است. همانند این اندیشمند در ادب تازی، ابوالعلاء معرّی است که همان پیچیدگی های فکری و شخصیّتی را در روزگار گذشته دارا بوده است. ممکن است بخشی از این اندیشه ها و باورها تحت تأثیر اندیشه های گنوسی (= آمیزه ای از عقاید فلسفی – دینیِ یهودی، مصری، بابلی، یونانی، سوری و ایرانی) شکل گرفته باشد. پژوهش کنونی بر آن است که برخی از همین باورهای مشترک فکری برخاسته از اندیشه های گنوسی، چون مانویت، مزدکیه و مرقیون، همانندِ دوری جستن از زنان، اجتناب از خوردنِ گوشت و توجّه به گیاه خواری، باور به رنجبار بودنِ زیستن و آمیختگی تن و جهان به شرارت را آشکار سازد.
۳۸۷.

تحلیل تجربه زیبانگری در مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی عشق زیبانگری خداوند تجربه شخصی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۴ تعداد دانلود : ۹۸۴
زیبانگری، در واقع، بینشی است که از بطن دینداری تجربی ـ عرفانی برمی‌خیزد. نگرش مولوی در این‌باره، نه یک نظریه‌پردازی صرف، که بیان تجربه عملی و سلوک درونی اوست.در تجربه مولوی، خداوند، تنها در رأس هرم حسن مطلق قرار ندارد. از همین روست که مولوی به جای تقدّم حسن بر عشق ـ که شالوده بحثهای عرفان نظری است ـ عشق را مهمترین پیام خود قرار می‌دهد و زیبا دیدن خداوند را در دل تجربه عشقی خود جستجو می‌کند. تنها، درک جلوه معشوقی خداوند، که در حقیقت حصول یک تجربه عشقی عظیم است، عاشق را به ادراک مراتبی از حسن الهی رهنمون می‌شود. اگر تشخیص زیبایی و زیبانگری، چه در دیدگاه عاشقی چون مولوی و چه از نظر متفکری چون کروچه، به عنوان یک مسأله روانشناختی اهمیت می‌یابد، بدان سبب است که عشق، یک تجربه شخصی و کنش روانی است. به همین سبب در تجربه مولوی، زیبایی، پیش از تحقق در مصادیق خارجی در دیده ادراک آدمی، منعکس می‌شود و این، همان مفهوم نسبیت در ادراک از زشتی و زیبایی است. در این راستا، حتی زشت‌ترین مصادیق (شرور) نیز مطرح می‌شود. عدم ارائه تفسیری زیبانگرانه از شرور، اصالت این تجربه را نقض می‌کند؛ بدین معنا که تجربه زیبانگری نه تنها با تساهل فلسفی و تسامح جمال‌پرستی بر زشتیهای عالم, قلم بطلان نمی‌کشد که در تفسیر ژرف‌بینانه آنها از زیبایی درون خود پرده برمی‌دارد. تمثیل نقاش در مثنوی با انتساب همه چیز به نقاش توانایی که مهمترین خصلت او زیبایی و مهارت در زیبایی آفرینی است به تفسیر زیبانگرانه از عالم می‌پردازد. از این روی، نظام احسن مولوی، نه تنها یک نظریه صرف و نه فقط یک راه حل فلسفی برای از میان بردن شرور، که پیامد طبیعی صلح کلی اوست .
۳۹۳.

تجلیات زبان فرهنگ و محیط مازندران در اشعار نیما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گروه اسمی ساختواژه واژگان مازندرانی همنشینی معنایی باور محلی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی اجتماعی/جامعه شناسی زبان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها شاعران معاصر
تعداد بازدید : ۱۸۴۰
مقاله حاضر بر آن است تا تاثیرات محیطی از قبیل زبان ، فرهنگ و شرایط جغرافیایی مازندران را در اشعار نیما توصیف و بررسی نماید . زبان شناسان اجتماعی معتقدند هر زبان تا حد زیادی منعکس کننده واقعیات و خصوصیات بیرونی پیرامون خود می باشد .
۳۹۵.

شطح عارف و گستاخی دیوانه در مثنوی های عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۷ تعداد دانلود : ۱۰۱۱
در میان اهل طریقت، تعابیر و اصطلاحات بسیاری وجود دارد که بزرگان این طایفه نسبت به آن رویکرد یکسان و مشترکی ندارند. از آن جمله است شطح که در میان عرفا بر سر آن اختلاف است. برای واژه شطح، که جمع آن شطحیات است، معانی متعددی ذکر کرده اند، از آن جمله: «شطح فی السیر او فی القول: در رفتن یا سخن گفتن دو رفت و آن را به درازا کشانید.» (فرهنگ لاروس، ذیل شطح) همچنین آمده است: «کلمه شطح به وزن و معنای سطح است و در اصل کلمه سریانی است و معنای آن بسط و انبساط است» (زریاب خوبی، ص 102). شطحیات، در اصطلاح بیان لفظی، وضعیتی است که از دیدگاه وجود شناختی به متشابهات حاصل از به هم بودن وجود و عدم (یا بود و نبود) بر می گردد (شایگان، ص 37).

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان