گفتار حاضر به معرفی انتقادی احوال و آثار علی بن طیفور بسطامی دانشور، مترجم و مؤلف ایرانی مقیم هند در سدة یازدهم هجری قمری می پردازد. این چهرة شاخص فرهنگی خراسان در هند، با وجود تالیف و ترجمة آثار متعدد در حوزه های علوم دینی، ادبی و زبانی در منابع فارسی چندان مورد توجه قرار نگرفته، آنچه در این منابع دربارة معرفی احوال و نوشته های وی آمده، اندک و غالبا پراکنده و مشتّت و گاه متناقض است. در این پژوهش تاریخی کوشش شده است تا با تکیه بر منابع مستند و نسخ خطی موجود از آثار علی بن طیفور بسطامی به شیوة توصیفی به معرفی احوال و آثار وی پرداخته شود و اقوال منابع دیگر در این زمینه مورد نقد و بررسی قرار گیرد. دستاورد پژوهش شناخت بهتر و جامع تر احوال و آثار علی بن طیفور است که این شناخت از طریق دسترسی و کاوش در نسخ خطی آثار او و نقد و بررسی اقوال پیشینیان میسر شده است.
نظام طبقاتی حاکم بر جامعه روزگار خاقانی سبب می شد که با هر فرد با توجه به وضعیت اجتماعی خانواده اش برخورد شود. خانواده خاقانی از طبقه فرودست جامعه و از پیشه وران بوده اند. بنابراین خاقانی از شأن اجتماعی بالایی در جامعه برخوردار نبوده و از طرف مخالفان و رقیبان خود، به همین دلیل سرزنش می شده است. سلاح خاقانی در برابر این حملات، هنر اوست. خاقانی به جای اینکه همچون خودباختگان، گذشته خود را انکار کند و از خاندان خود تبری جوید، دقیقاً برعکس عمل کرده است و با عزت نفسی مثال زدنی به پیشه گذشتگان خود افتخار هم کرده است. در حقیقت این سخنور خلاق، شاعری خود را ادامه پیشه اجداد خود دانسته و به کمک صور خیال آن را توجیه کرده است. این مطلب نه تنها در جای جای دیوان خاقانی، مضمون آفرین شده بلکه به طور اختصاصی در مثنوی ختم الغرایب نمود پیدا کرده است.
هدف این پژوهش این است که با تحقیق و جستجو در دیوان خاقانی و مثنوی ختم الغرایب، شگردهای دفاعی خاقانی در بهره گیری هنری از پیشه های خانوادگی وی بازیابی و تحلیل گردد. این شاعر خلاق ضمن بازتاب مشاغل خاندان خود و دفاع از این پیشه ها، از آن ها برای ساخت ترکیبات و مضامین تازه به خوبی بهره برده است.