ابوالفضل فیض دکنی، نل و دمن، به کوشش سید علی آل داوود، مرکز نشر دانشگاهی، تهران ????، ???(??+???+??)صفحه.
ابوالفیض فیضی اکبرآبادی دکنی (954-1004)، متخلص به «فیضی» و سپس «فیاضی»، از فارسی گویان نامدار هندوستان است که، پس از درگذشت غزالی مشهدی (وفات: 980 ق)، ملک الشعرای دربار اکبرشاه شده است. او فرزند شیخ مبارک ناگوری (915-1001)، مولف تفسیر منبع العلوم، و برادر بزرگ ابوالفضل علامی (958-1011)، مولف اکبرنامه و آیین اکبری است. فیضی در شعر و ادب و تاریخ مهارت داشته. کتابخانه 4600 جلدی او، که نسخه های متون محفوظ در آن غالبا به خط مولفان آنها بوده، پس از مرگ وی، به خزانه پادشاهی انتقال یافته است.
فیضی بر زبان های فارسی و عربی و سنسکریت احاطه داشته و آثاری به فارسی و عربی تالیف و از سنسکریت به فارسی ترجمه کرده است؛ از جمله سواطع الالهام فی تفسیر القرآن مشهور به «تفسیر بی نقطه» که در سراسر آن حرف نقطه دار نیاورده است؛ لیلاوتی، ترجمه از سنسکریت؛ لطیفه فیاضی، مکاتیب فیضی، گلدسته نظم و نثر، گزیده شعر قدما با مقدمه ابوالفضل علامی؛ دیوان؛ پنج نامه، خمسه فیضی؛ رباعیات شهر آشوب.
فیضی قصد داشته است پنج مثنوی به نام های مرکز ادوار، سلیمان و بلقیس، نل و دمن، هفت کشور، و اکبرنامه، به تقلید از نظامی گنجوی بسراید. اما، با مرگ زودرس، توفیق اتمام آن را نیافته است. مثنوی فارسی نل و دمن، سومین منظومه از طرح ناکام فیضی، ترجمه ای است همراه با تصرف از داستان عاشقانه نله و دمینتی مهابهاراتا، که در بیش از چهارهزار بیت بر وزن مفعول مفاعلن فعولن (بحر هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف یا مقصور)، در برابر لیلی و مجنون نظامی سروده شده، و چندین شرح و نظیره بر آن نوشته اند...
داستان «بازگشت»: داستان بلند «بازگشت» آخرین اثر از مجموعه داستانی دیدار است که می توان آن را رمانی کوتاه نیز به شمار آورد: از این روست که ترجمه آلمانی آن با نام (Die - Rückkehr) مستقلا در سال 1997- منتشر شد. در این داستان، احمد محمود بار دیگر به قهرمان آرمانی خویش می پردازد. در رمان همسایه ها، شاهد شکل گیری شخصیت این قهرمان به عنوان مبارزی سیاسی و با نام «خالد» بودیم و، در داستان کوتاه «از دلتنگی» (مجموعه زایری زیر باران) و نیز در رمان داستان یک شهر، با دوران تلخ تبعیدش در بندرلنگه در دهه 1330، آشنا شدیم. اینک، در داستان «بازگشت»، این مبارز سی و یک ساله که این بار «گرشاسب» یا «شاسب» نام می گیرد، پس از سپری کردن تبعیدی پنج ساله، برای آغاز زندگی جدید، عازم زادگاهش، اهواز، می شود. اما، به رغم عزم راسخ او برای شروع زندگی آرام و به دور از هیاهو و پرداختن به کار و حمایت از خانواده و با وجود نوید بهبود وضع اقتصادی و معیشتی مردم و رونق بازار کار که از این سو و آن سو به گوش شاسب می رسد، ذهن او همچنان درگیر نوعی آشفتگی است ...
یکی از مشایخ و شخصیتهای متقدم عرفان که از یک سو پیر و مطاق ابوسعید و خرقانی بوده و از سویی دیگر در آیین فتوت و مکتب خسروانی برجسته ، شیخ ابوالعباس قصاب آملی است . وی در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم می زیسته و قشیری ، خرقانی ، ابوسعید ، خواجه عبداله ، میبدی ، عین القضاة و شیخ اشراق از او به عنوان پیر و مراد مشایخ سلف و عارف حکمت خسروانی یاد کرده اند ، ولی هیچ کدام از انان معترض مقام و مرتبت ایشان در آیین فتیانی نشده اند . در این مقاله مؤلف ضمن نقد و تحلیل شخصیت او در عرفان و تصوف اسلامی به اثبات این دقیقه می پردازد ...