نظام حکومتی و تشکیلات اداری ایران در طول تاریخ تغییر کرده و دگرگون شده است. یکی از مناصبی که در بعضی از اعصار دایر بود و جزو مشاغل مهم دیوانی به شمار می رفت منصب امیر دادی است. صاحب این سمت را امیر داد یا میر داد می گفتند. فرهنگ نویسان و اربابان لغت چندین وظیفه متفاوت را برای امیر داد برشمرده اند. عده ای او را همان قاضی القضات می دانند. برخی وی را مجری اوامر شاه در روز مظالم و بعضی دیگر متصدی رسیدگی به امور توده مردم تلقی کرده اند. عده ای نیز از او با عنوان وزیر یا سرپرست دیوان عدالت یاد کرده اند. نگارنده در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است: امیر داد در تشکیلات اداری قدیم چه جایگاهی داشته و چه وظایفی برعهده او بوده است؟ این مقاله در چهار بخش تدوین شده است: در بخش نخست، ساخت واژگانی امیر داد بررسی می شود. بخش دوم، روزگار رواج این اصطلاح را می کاود. در بخش سوم، با توجه به برخی شواهد ادبی و تاریخی موجود، وظایف امیر داد و جایگاه او در نظام های حکومتی ای شرح داده می شود که این منصب را به رسمیت می شناختند. سرانجام در بخش چهارم، نگارنده به ذکر چند نکته درباره آداب تفویض سمت امیر دادی پرداخته است.
در تاریخ ایران اسلامی، تا روزگار مولانا و حتی ادوارد بعد از آن، هیچ یک از سلاطین ایران، در اشتهار به عظمت و شوکت و حشمت و جلال، جایگاه محمود غزنوی را نیافت. از پادشاهان و حکمرانانی از سلسله ایرانی (طاهریان ، صفاریان، سامانیان) که در دوره های متعدد ، پیش از او، بر بخشی از ایران زمین فرمانروایی داشتند کسی آوازه محبوبیت محمود را، که ایرانی تبار هم نبود، نتوانست کسب کند. درباره او، حکایات و روایات بسیار در کتب معتبر فارسی و عربی ذکر شده است، که از جمله آنهاست: سیاست نامه، قابوسنامه، وصایای نظام الملک، گلستان سعدی، چهار مقاله، نوروز نامه، تاریخ سیستان، تاریخ طبرستان، تاریخ بیهقی، جامع العلوم، تاریخ گزیده، آثارالبلاد، تاریخ خیرات، تذکره دولتشاه، طبقات الشافعیه، لباب الالباب، نگارستان، صراح اللغه، الذخائر و التحف، معجم الادبا، التحفه فی انصایح و التواریخ، مختصر الدول. چنان که می بینیم، این منابع، علاوه بر کتب تاریخی، تذکره ها، قصص و حکایت، دستورنامه ها، کتب دینی و عرفانی و ادبی رانیز شامل است. آنچه در تواریخ مربوط به حکومت محمود و غزنویان مثل تاریخ عتبی، تاریخ یمینی، و زین الخبار، آمده نیز بیش از نوشته های مورخان درباره پادشاهان سلسله های دیگر است. در این مقاله، برآنیم که مهم ترین علل شهرت بی نظیر محمود را در تاریخ و فرهنگ ایران بررسی کنیم ...
تاریخ بیهقی عموماً به مثابه یک اثر صرفاً ادبی مورد خوانش قرار گرفته و این نوع خوانش به نادیده گرفته شدن بخشی از ارزش های آن انجامیده است. در این پژوهش، نمود مسائل مرتبط با جنگ و نظامی گری در تاریخ بیهقی مورد بررسی قرار گرفته است. مدعای اصلی نگارندگان در پژوهش حاضر این است که کتاب تاریخ بیهقی آیینه تمام-نمای جنگ و نظامی گری در دوره غزنوی است و ابوالفضل بیهقی یک تاریخ نویس صِرف نبوده؛ بلکه آگاهی کاملی از علم نظامی گری داشته است. تاریخ بیهقی از حیث توجه به جزئیات جنگ و مسائل نظامی در میان سایر کتاب های تاریخی کلاسیک نیز از جایگاهی ممتاز برخوردار است و یکی از مهم ترین دلایل این دقت در جزئیات، تأثیرپذیری بیهقی از شاهنامه فردوسی است. در این پژوهش نشان داده ایم که اندک بخش های باقی مانده از این کتاب، از اهمیت بالایی در نمایان سازی ماهیت دقیق سپاهی گری در دوره غزنوی برخوردار است. به این منظور، با توجه به شواهد متنی تاریخ بیهقی ارکان سپاه غزنوی را تبیین کرده ایم و بخش های مهم سپاه غزنوی را مورد واکاوی قرار داده ایم. هنگام مطالعه تاریخ بیهقی،گاه به اصطلاحات نظامی برمی خوریم که برای فهم کامل متن باید درک و دریافت دقیقی از آن ها داشته باشیم. هدف عمده دیگر در این مقاله، روشن سازی و توضیح مسائل نظامی به کار رفته در متن، به منظور فهم بهتر آن است.