فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
بیان ماهیت کارکرد زیبایی در هنر سنتی و مقایسه آن با کارکردهای هنر مدرن، انسان و هنرمند امروزی را قادر می سازد تا با بینشی وسیع تر، به بهره برداری مفید و مؤثرتری از زیبایی در آثار هنری بپردازد. هدف از این پژوهش، تبیین دیدگاه های آناندا کوماراسوامی درباره کارکرد زیبایی در هنر سنتی و تفاوت آن با هنر مدرن می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که کوماراسوامی بین دو نوع زیبایی در هنر سنتی و مدرن؛ یعنی زیبایی به منظور نیل به بیان مطلوب و زیبایی تابع رضایت دیگران و ابراز خویشتن، تفاوت کارکردی قائل می شود. وی نه تنها به مخالفت با کارکردهای زیبایی در هنر مدرن می پردازد، بلکه به شدت از آن انتقاد می کند. با این حال، کوماراسوامی اساس مسئله لذت زیبایی را در مورد آثار هنری کاملا رد نمی کند بلکه قصد او مخالفت با نگرشی است که با محور قرار دادن لذت و توجه به فردیت هنرمند، هدف دیگری را دنبال نکند. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی وروش گرد آوری اطلاعات نیز به شیوة کتابخانه ای انجام گرفته است.
ساخت تنزیهی تشبیهی شناخت خداوند در دیباچة شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنزیه و تشبیه، یکی از مباحثی است که پیوسته متکلّمان به آن توجّه داشته اند. تنزیه، منزّه دانستن خداوند از هر گونه صفت انسانی و تشبیه، نسبت دادن ویژگی های مردمان به آفریدگار است. فردوسی در مقام تنزیه، به تعبیر نگارنده، یزدان را «خداوندِ نام» می گوید که تنها نامی از آن در میان است و در مرتبة تشبیه، او را «خداوندِ جای» می نامد؛ یعنی همان مقام شکل گیری آفرینش که مظاهر اسماء و صفات خدا در هستی گام می نهد و به این سان آفریدگار، توصیف پذیر می شود. آن چنان که از برخی متون پهلوی زردشتی، متن های مانوی و تفکّر شیعیان اسماعیلی نیز برمی آید، یزدان پیش از آفرینش، تنها نام است؛ اما پس از آفرینش دارنده جای می شود که شناسایی او را ممکن می کند. فردوسی همچنین در مصراع: «ز نام و نشان و گمان ب رت ر است» به راه تنزیه می رود؛ ولی در مصراع پس از آن: «نگارندة بر شده گوهر است» با تشبیه، یزدان را نگارگر یا نقّاش می خواند و به این گونه، تنزیه و تشبیه را همراه می کند که این دیدگاه از اندیشه های شیعی و باورهای باستانی او برخاسته است.
بررسی تطبیقیِ دو رویکرد تحلیلی و اروپایی در فلسفه ادبیات، با دفاعیه ای از فلسفه تحلیلیِ ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند از دیرباز اندیشه های فلسفی درباره سرشت و کارکرد ادبیات رواج داشته اند، فلسفه ادبیات، در حکم حوزه فکری یا رشته ای مستقل، به تازگی ظهور پیدا کرده است. دو نوع نگرشی که از حدود یک سده پیش در فلسفه غرب از هم متمایز شده اند، یعنی فلسفه تحلیلی در برابر فلسفه اروپایی، در فلسفه ادبیات هم وجود دارند. این جستار با روش تطبیقی ابتدا به بررسی تفاوت های فلسفه تحلیلی و اروپایی و، سپس، فلسفه تحلیلیِ ادبیات و فلسفه اروپاییِ ادبیات می پردازد. تأکید این مقاله بر فلسفه تحلیلیِ ادبیات است، زیرا به نظر می رسد این نوع فلسفه با روش منطقی و واقع نگرانه اش به ما در درک واقعیِ سرشت و کارکرد ادبیات بیشتر کمک می کند. مدعای این جستار آن است که فلسفه اروپاییِ ادبیات خود جلوه دیگری از ادبیات است و فقط بر ابهام مفهوم ادبیات می افزاید. فیلسوفان اروپاییِ ادبیات نیز، مانند آفرینندگان آثار ادبی، برای معنابخشیدن به زندگی و ادبیات متوسل به استعاره-هایی متافیزیکی یا کلام-خِردمحور شده و با خیال پردازی های فلسفه گون سعی در معناکردن ادبیات داشته اند. با وجود این، حاصل کار آنان تا حدود زیادی همان کارکردها و تأثیرهای ادبیات را دارد. البته، این به هیچ وجه به معنای نفی ارزش رویکرد اروپایی نیست. به زعم نگارنده، آن چه در وضع کنونی در ایران به آن بیشتر نیاز داریم نه فلسفه اروپاییِ ادبیات بلکه فلسفه تحلیلیِ ادبیات است، زیرا این رویکرد با تمرکز بر روش تحلیل و واکاوی منطقیِ مفهوم «ادبیات» و مفهوم های مرتبط با آن زمینه را برای شناخت دقیق تر این حوزه فراهم می کند، و آن گاه است که می توان با رویکرد اروپایی به بررسی جنبه های دیگر ادبیات پرداخت.
روش شناسی برگردان تصویرهای استعاری صحنه های قیامت در قرآن بر اساس الگوی نیومارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنای تصویرهای استعاری در مباحث معنی شناسی و ترجمه از جایگاه مهمی برخوردار است و این مهم در ترجمة متون مقدسی همچون قرآن کریم نمایان تر می شود؛ بنابراین در مطالعات نوین ترجمه، از جمله الگوهای ترجمه تصویرهای استعاری، نظریه پیترنیومارک است که بر ترجمه پذیری استعاره تاکید دارد. نیومارک هفت راهبرد را برای ترجمة استعاره معرفی می کند که با تکیه بر آنها می توان تصویرهای استعاری را به زبان مقصد منتقل نمود. جستار حاضر در پرتو نظریه پیترنیومارک و با روش توصیفی- تحلیلی از نوع انتقادی، به نقد و بررسی شیوه های برگردان تصویرهای استعاری صحنه های قیامت در قرآن پرداخته و ضمن تبیین شیوه های انتقال تعابیر استعاری، عملکرد پنج ترجمه فارسی از دو جزء پایانی قرآن را مورد سنجش قرار داده است. بدین منظور پنجاه و شش تصویر استعاری از مناظر قیامت با دویست و هشتاد برابر نهاد آن، بررسی شد. برآیند پژوهش نشان می دهد که از هفت شیوه مطرح شده در نظریه نیومارک، الهی قمشه ای از پنج روش، رضایی اصفهانی و فولادوند از چهار روش و آیتی و معزی از سه روش، بهره برده اند. رویکرد مترجمان، بیشتر بر ترجمه تحت اللفظی استوار است و این مسئله حاکی از این است که مترجمان، بیش از انتقال صریح معنا، سعی در باز تولید استعاره در زبان مقصد داشته اند و از میان روش های یادشده، آیتی، معزی و فولادوند از روش تحت اللفظی، الهی قمشه ای از روش معنایی و رضایی از روش ترجمه تحت اللفظی با افزوده های تفسیری، بیشترین بهره را برده اند.
جایگاه حکومت در دیدگاه و جهان بینی بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ مسعودی یا بیهقی در بردارنده دورة حکومت یک دهه ای مسعود غزنوی و شرح به پادشاهی رسیدن مسعود و ضبط سرزمین های تحت حکم وسپس ظهورو بروز اختلاف ها وکشته شدن مسعود است. بیهقی ضمن نقد مسعود وکارکردش، از دیدگاه ویژه خودش که پادشاهی را به عنوان حاکمیّت چیره، مستولی و درست می بیند، به گزارش اعمال مسعود می پردازد و در لابه لای تاریخی که در برگیرنده جهان بینی اوست، نظریه حکومتی خودش را که بنیاد دینی- سیاسی دارد و مبتنی بر حاکمیّت الهی پادشاه (ظلّ الله فی الارض) است، ارائه می کند. در این دیدگاه، تقدیر و اراده و مشیّت الهی، غالب بر همه چیز است و کارهای سلطان در جهت همسویی با تقدیر روی می دهد؛ وی کارگزار اراده الهی است (تُعِزُّ مَنْ تَشاء و تُذِلُّ ....) و به نمایندگی از خلفا یا جانشینان پیامبر بر روی زمین، مطابقت عملش با فرمان های خداوند را کسب می کند و از اسباب مادی چون مشورت های وزیر و یاری سپاهیان و حمایت مردمان بهره می گیرد تا با عدالت و با غزوهایش، به گسترش دین و اهداف دینی بر کره ارض و بخصوص هندوستان کمک کند. این پژوهش با مطالعه کتابخانه ای و به روش تحلیل محتوا، در پاسخ به چگونگی نظریه حکومت در تاریخ بیهقی، به این نتیجه می رسد که اندیشه بیهقی، مدیریّتی سنتی و تفکّر ایرانی- اسلامی شده حکومت از دیدگاه افلاطون است.
باورها و آیین های عامیانه نباتی در نزهت نامه علایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دائره المعارف های کهن از زمره مهم ترین منابع حفظ فرهنگ عامه در تاریخ ادبیات فارسی شمرده می شوند. ازجمله این متون نزهت نامه علاییاثر شهمردان بن ابی الخیر است که در سال های پایانی سده پنجم هجری تألیف شده است و علاوه بر طبقه بندی علوم رایج روزگار، مشتمل بر عناصر مهم و بنیادین فرهنگ عامه است. یکی از زمینه های مهم نمود فرهنگ عامه در این اثر، ذکر آیین ها و باورهای عامیانه درباره نباتات است. مؤلف ضمن طرح مطالب علمی و شبه علمی که حاصل استفاده از منابع پیشین و مشاهدات و تجربیات خویش است، باورها و آیین های بسیاری درباره ثمردهی، خواص گیاهان و درختان، شیوه دفع آفات، دفع چشم زخم، بهبود و ازدیاد ثمر، دلالت برخی امور بر رخدادهای جوّی چون دلالت بانگ قورباغه بر آمدنِ باران، ارتباط درخت و انسان، تهدید نمایشی درخت و گرفتن تضمینِ ثمردهی از آن، نقش نباتات در تعبیر خواب و ویژگی های عجیب دیگر ذکر کرده است. موضوع این پژوهش استخراج، دسته بندی و بررسی آیین ها و باورهای عامیانه نباتی در نزهت ن امه و کنکاش در کم و کیف، سرچشمه ها و زمینه های آن و همچنین سنجش این متن بی بدیل با برخی متون مشابه در این زمینه خاص است.
بررسی اسطوره شناختی جایگاه ایزدبانوان در جهان فکری- معنوی ایرانیان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایزدبانوان در زمره ایزدان تأثیرگذار و معنابخش در زندگی مردم روزگار باستان بوده اند. آن ها نه تنها در بیشتر تمدن های باستانی همچون یونان، بین النهرین و... مورد توجه بوده اند، بلکه به طور خاص، با اندیشه ایرانیان باستان ارتباط داشته اند؛ از این رو، درک جهان معنوی باستان بدون توجه به زنانگیِ آشکار این الهگان نارسا و ناقص خواهد بود. نگارندگان این پژوهش کوشیده اند با به کارگیری روش تحلیل محتوا با نظر به منابع تاریخی و اسطوره ای به بررسی دوره مادرسالاری و پرستش ایزدبانوان، جایگاه زن در اسطوره خلقت، و اسطوره های مادینه اهورایی بپردازند. به نظر می رسد که پرستش ایزدبانوان از نظر تاریخی و قوم شناسی همزمان با عصر مادرسالاری و یا مرکزیت گروه بر مدار مادر- زن بوده است. همزمانی این دو در زمانی پیش تر و بسیار جلوتر از عصر پدرسالاری گواهی است بر اینکه ایزدان تأثیرگذار در گذشته مؤنث بوده اند، اما به مرور، در جریان تحولات اجتماعی و تحت تأثیر انتقال قدرت از زنان- مادران به مردان- پدران از نقش آن ها کاسته شده است و با عبور از عصر مادرسالاری، اهمیت معنوی و ایزدگونگی خود را نیز از دست دادند.
تحلیل و بررسی تصویر کبوتر در شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مضمون پردازی و تصویرآفرینی دو هسته همراه و همیشگی شعر خاقانی اند که هنرنمایی خلاق، پویا و شگفت انگیز شاعر را به نمایش می گذارند. تصویر کبوتر در شعر او یکی از تصاویر تکرارشونده و کانونی است که با توده ای از خوشه های تصویری فرعی و جزئی در پیوند است. مهارت خاقانی در تصویرآفرینی با کبوتر، تنها در سطح بازی واژگانی محدود نمی شود بلکه در پشت این بازی های زیبا، نهایت تناسب، دانش وسیع شاعر، باورها و عقاید گوناگون مردم درباره کبوتر نیز نهفته است. این مقاله با هدف بررسی تصویر کبوتر در شعر خاقانی به این سوالات پاسخ می دهد: چه مضامین و تناسباتی در ارتباط با کبوتر در شعر خاقانی دیده می شود؟ چه تصویرهایی از کبوتر در شعر خاقانی دیده می شود؟ این مضامین و تصاویر چه اهداف و کارکردی دارند؟ روش تحقیق تحلیل محتوایی است که پس از استخراج تمام ابیاتِ مرتبط با کبوتر، پژوهش در دو محور مضامین مرتبط با کبوتر و تصویرآفرینی با کبوتر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. ارتباط کبوتر با دیگر پرندگان، ویژگی و عادات کبوتر، باورهای مردمی درباره کبوتر از بحث های اصلی مربوط به محور مضمون پردازی با کبوتر می باشد؛ تشبیه، استعاره، تمثیل و حسن تعلیل شگردهای تصویرآفرینی خاقانی با کبوتر است.
«مرغ شُو» در باورهای کهن مردم جنوب کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پر رمزورازترین باورهای عامیانه مردم جنوب کرمان در گذشتهاعتقاد به پرنده ای به نام «مرغ شُو» بوده است. مردم این ناحیه می پنداشتد که این مرغ رنگ زرد طلایی دارد، قادر است اندازه خود را تغییر دهد، به طور معمول در شب ظاهر می شود، و با مکیدن خون نوزاد سبب مرگ او می شود. داستان های مربوط به مرغ شُو در گذر زمان، با واقعیت و خیال درهم آمیخته اند و این پرنده که به گونه ای با موجودات اساطیریپیوند دارد، در باور مردم، به مرغی شگرف و هراسناک تبدیل شده است. نگارندگان این پژوهش کوشیده اند به شیوه توصیفی- تحلیلی، به معرفی این پرنده و ردیابی آن در اسطوره های سایر ملل بپردازند. حاصل آنکه این مرغ اساطیری بخشی از بن مایه های داستان سیمرغ، موجودی به نام خون آشام، مرغ کَمَک، گارودا در اسطوره های هندی، و استیمفالی در یونان، و لیلیت یا لیلیتو در اسطوره های بین النهرین را با خود همراه دارد. خون آشام بودن مرغ شو و مرگ آفرینی آن نیز با ناشناخته بودن برخی از بیماری ها برای مردم گذشته در پیوند است.
تحلیل کارکردهای آیات قرآن در اشعار شاه نعمت الله ولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الفت و تسلط کم نظیر شاه نعمت الله ولی با قرآن و معارف دینی امری مشهود است که نمود بارز آن در اشعارش به چشم می خورد. در دیوان اشعار او مضامین و آموزه های قرآنی به وفور بافت می شود و به خاطر آشنایی زباد و احاطه فراوان وی بر آیات قرآن به شیوه های مختلف ادبی (اقتباس، تضمبن، تلمیح، تشبیه، تحلیل، تمثیل و ... ) از آیات قرآن بهره برده است. این مقاله با هدف تحلیل کارکردهای آیات قرآن در شعر این چهره متمایز عرفان و تصوف، در پی پاسخ به این سوالات است: آیات قرآن چگونه در اشعار شاه نعمت الله بازتاب یافته است؟ تصاویر برگرفته از قرآن در شعر شاه نعمت الله چه کارکردهایی دارد؟ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است که به شیوه کتابخانه ای انجام گرفته است. جامعه آماری ، دیوان اشعار شاه نعمت الله است که پس از مطالعه و بررسی، مهم ترین اهداف و کارکردهای آیات قرآن در شعر او در چهار محور اصلی مورد بررسی قرار گرفت: 1- کارکردهای بلاغی – ادبی 2- ارائه تفاسیر بدیع، شگفت و شخصی از آیات قرآن 3- آوردن استناد و استشهاد برای تائید مطالب عرفانی 4- تیمن و تبرک.
تجلی آیین «قصه برداشتن» در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات در هر شکل و قالبی که باشد، بستری برای مفاهیم و سنت هایی است که روزگاری باور و اعتقاد مردمانی بوده است. یکی از مواردی که در ادبیات مورد توجه قرار گرفته است و به شیوه های مختلف بازتاب یافته، آیین دادخواهی است که نشان دهندة اهمیت آن در فرهنگ ایرانی است. «قصه برداشتن» یکی از مصادیق دادخواهی است که در متون ادبی بازتاب گسترده ای یافته است. علاوه بر توجه به جنبه های تاریخی، سیاسی و اجتماعی، می توان این آیین رااز منظر ادبی نیز بررسی کرد. «قصه برداشتن» مانند سایر سنت های ادبی و کنایات، قرن های متمادی پس از کهنه شدن، از رهگذر اشعار شاعران به حیات ادبی خود ادامه داده است. شاعران و نویسندگان از این آیین استفاده های سیاسی، تربیتی و ادبی مختلفی کرده اند. روزگاری برای نقد حاکمان و تشویق رعایا، گاهی برای اصلاح جامعه و گاهی نیز به عنوان مواد خام، خمیرمایة مضمون سازی های شاعرانه قرار گرفته است. در این مقاله، پس از بررسی ریشه های تاریخی «قصه برداشتن»، به چگونگی بازتاب آن در کلام شاعران اشاره شده است.
جلوه های فرهنگ عامه در نمایشنامه های حمید امجد ( با تمرکز بر نمایشنامه های سه خواهر و دیگران، پستوخانه، شب سیزدهم و زائر )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر سعی دارد تا با ردیابی شاخص های فرهنگ عامه در روند تولید متون نمایشی ایران به راهکارهای بومی سازی ادبیات نمایشی توجه نشان دهد. این مطالعه به شیوه میان رشته ای سعی دارد نقش تأثیرگذار فرهنگ عامه را در پردازش الگوهای بومی نگارش خلاق برای هنرهای نمایشی بررسی کند. حمید امجد به عنوان یکی از نمایشنامه نویسان نسل متأخر ایرانی به دلیل بهره گیری از وجوه متنوع فرهنگ عامیانه در خلق و بازنمایی جهان نمایشی آثارش نمونه پژوهشی مناسبی تلقی می شود تا شاخص هایی نظیر زبان گفتار، باورها و آداب و رسوم، رفتارها یا نشانه های رایج در فرهنگ عامیانه ایران مورد تحلیل قرار گیرند. این تحقیق با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و به شیوه مواجهه مستقیم با متن های نمایشی تدوین شده و با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی تلاش می کند تا ظرفیت های بالقوه فرهنگ عامه ایران را در سازماندهی ایده و تحقق آنها به کمک شگردهای نمایشنامه نویسی را موکد سازد. یافته های این تحقیق نشان می دهد پاره ای از مهم ترین شاخص های فرهنگ عامه ایران نظیرداستان های عامیانه، ضیافت های عامیانه، زبان عامیانه به طرق گوناگون در روند خلق نمایشنامه های حمید امجد مورد توجه واقع شده است. مقایسه ای تطبیقی با برخی مفاهیم و عناصر نمایشی نظیر شخصیت پردازی، موضوع نمایشی، خلق فضاهای اقلیمی و نیز لحنی فرهنگی، کاربرد وجوه غالب متفاوتی از این حیث را نشان می دهد. در نهایت این مقاله نشان می دهد که بکارگیری عناصری از فرهنگ عامه در نحوه سازماندهی اطلاعات نمایشی به نحو قابل توجهی نشان از تمایل این نویسنده برای خلق یک الگوی درام بومی دارد.
آیین های زایش در فرهنگ عامه مردم منطقه لارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است با تمرکز بر آداب و رسوم منطقة لارستان آیین های زایش در این خطه، از جوانب مختلف بررسی و مطالعه شود تا ضمن آشکار شدن و شناسایی عقاید و باورهای مربوط به طب عامه، بینش و جهان-بینی عامیانة مردم نیز بیان شود. هر یک از آیین های مربوط به زایمان، تولد و نامگذاری به نوعی موضوع گذار یا تشرف را نیز تداعی می کنند. در واقع با پشت سر گذاردن هر مرحله و پاگشودن به مرحلة جدیدی در زندگی، شاهد هویت یابی تازه ای هستیم که روند اجتماع پذیری انسان را شکل می دهد. در این پژوهش بررسی مردم شناختی اعتقادات مربوط به باروری، بارداری و زایمان و سنت های آیینی مربوط به تولد نوزاد در منطقة لارستان تشریح شده و در قالب نظریة تشرف ون جنپ مورد بررسی قرار گرفته است. مردم شناسی اعتقادات مربوط به زایش و تولد و آداب و مناسک پایدار کنندة آن، ما را با بخش های مهمی از حیات فرهنگی یک فرد در روند جامعه پذیری آشنا می-کند. بر اساس این پژوهش ما با چگونگی استحاله فرد در جریان مهم ترین وقایع زندگی اش آشنا می شویم و روند فرهنگی شدن شرایط زیستی و طبیعی همچون زایش و تولد مورد واکاوی قرار می گیرد. از آنجا که با توسعة روند مدرنیته بسیاری از باورهای سنتی و آداب و مناسک آنها رو به زوال و خاموشی است بازنمایی این آیین ها جهت شناخت گذشتة فرهنگی مردم مناطق مختلف ایران ضروری است . *دانشجوی دکتری دپارتمان ایران شناسی دانشگاه دولتی ایروان
پراکنش غیرتصادفی مکان های جغرافیایی در ایران که در نام آنها «دیو» وجود دارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجداد هندیان و ایرانیان به دو گروه از خدایان (اهورا و دیوای اوستایی) اعتقاد داشتند. در ایران دیوها از مقام خدایی به ضد خدایی تنزل مرتبه می یابند و اهوراها در مقام خدایی باقی می مانند و در هند عکس آن اتفاق می افتد. با توجه به سیر بسیار کند تغییر در اعتقادات و نگرش ها، آیا ممکن است قومی که در گذشته اعتقاد به خدایی دیوان داشته، چنان تغییر عقیده داده باشد که هیچ قرینه ای بر خدایی دیوان نتوان یافت؟ شواهدی وجود دارد که نشان می دهد دیوها برای قرن ها توسط اجداد ما پرستش می شده اند. به منظور آشکار کردن یکی از این شواهد به بررسی نام محل های جغرافیایی پرداخته شد. انسان ها برای محل زیست و عوارض طبیعی پیرامونشان نامی بر می گزینند. این نامگذاری ها تصادفی نبوده اند (وجه تسمیه ای داشته اند)، گرچند با گذر زمان وجه تسمیه به دست فراموشی سپرده می شود. «دیو» به صورت پیش وند و یا پسوند در ساختار نام تعدادی از روستاها، شهرها و عوارض طبیعی ایران وجود دارد. از 130 مورد نام جغرافیایی یافت شده که دیو در ساختار آنها حضور دارد، 34 مورد مربوط به دو استان گیلان و مازندران است و 96 مورد دیگر در سایر نقاط کشور پراکنده شده است. این تفاوت از نظر آماری معنادار است یعنی نام های یافت شده به طور غیر تصادفی در دو استان شمالی کشور قرار گرفته اند (2=27.19, df=1, P<0.001). یافته پژوهش حاضر که نشان دهنده حضور بسیار معنی دار و غیر تصادفی واژه «دیو» در نام محل های جغرافیایی مازندران و گیلان است، شایان اهمیت است و بررسی های بیشتری می طلبد.
بررسی تلمیح و اقتباس مضامین قرآنی و احادیث نبوی در مثنوی نه سپهر امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن برای مسلمانان همواره سرچشمه الهام و بزرگ ترین مکتب برای پرورش مؤمنان و جویندگان حقیقت بوده است. ظاهر و باطن قرآن سرشار از زیبایی ها و رازهایی است که به فراخور استعداد و فهم متوسلان بدان، رخ می نماید. عارفان و شاعران، برای بیان یافته های خود، از کلام قرآن شاهدانی آورده اند که جلوه آن در آیینه سخن تماشایی است. امیرخسرو دهلوی شاعر عارف مسلک پارسی گوی سرزمین هند یکی از کسانی است که شعر او، با الهام از قرآن، ارزش والایی یافته است. بررسی پرتوها و اشارات قرآنی در مثنوی نه سپهراو کمک می کند تا روند شکل گیری زبان اشارات قرآنی در ادب فارسی را بهتر بشناسیم، به ویژه اینکه او از مسلمانان پارسی گوی در شبه قاره هند بوده است و به یکی از سلسله های بزرگ صوفیه، یعنی طریقه چشتیه، منسوب است. این مقاله با هدف معرفی ابعاد قرآنی این اثر و آشنایی علاقه مندان با آثار ادبی الهام گرفته از وحی الهی و احادیث نبوی فراهم آمده است.
تاریخ در ماده تاریخ براساس نظریة رمز گردانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ماده تاریخ (chronogram)، تبدیل اعداد و ارقامِ تاریخ به حروف و واژه ها و عبارت های معنادار است. این فن، به تدریج و بر اثر تحولات و رشدی که داشته، به ویژه در دورة صفویّه و قاجار تبدیل به شکل های پیچیده ای شده است و کم کم مورد توجّه اهل سیاست واقع گشته که از آن مستقیماً در تحولّات تاریخی و اثبات حقانیّت خود و نیز انکار مخالفان سود جسته اند. استفاده از ماده تاریخ و کوشش برای متقارن کردن آن با ظهور صفویّه، جلوس شاه اسماعیل، تشکیل سپاه شاه طهماسب، بعضی از فتوحات هند در دورة شاه عباس، جلوس نادر، ظهور باب و امضای مشروطیّت، بخشی از این رویکردهای تاریخی است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است. تعدادی از این مواد نیز به جز بیانِ تاریخِ خاص، به طور غیرمستقیم، مبیّن برخی از مسائل پنهان اجتماعی و تاریخی است که با نگاهی به نظریّة رمزگردانی (code switching)می توان از آن در تحلیل های تاریخی استفاده کرد.
نقد و بررسی آراء قرآن گرایان شبه قارّه درمورد نماز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسلمانان از همان آغازین روزهای بعثت رسول الله(ص) با تأسی از وجود مبارک ایشان به اقامه نماز همّت گماشته و درآن اختلافی نداشتند. با رخت بربستن رسول الله(ص)ازجهان خاکی اندک اندک اندیشه «حَسبُنا کتاب الله» درذهن برخی دگراندیشان – به ویژه خوارج – ریشه دواند و با گرایش به رأی، در تعداد رکعات نماز اختلاف نمودند. جریان قرآن گرایی اگرچه نوظهور و حاصل رویکرد بخشی از جنبش های نوگرایانه در دو قرن اخیر می باشد، اما شواهدی بر بروز رگه هایی از قرآن بسندگی و بی اعتنایی به سنّت، در قرن اول و دوم هجری گزارش شده است. نوشتارحاضر با روش توصیفی-تحلیلی به طرح ونقد استدلال های قرآنیّون درباره نماز از آیات قرآن پرداخته و ضمن آسیب شناسی دیدگاه ها، نتیجه می گیرد: قرآن گرایان با انکار حجیّت سنّت باب رأی گروی و عقل گرایی افراطی را به روی خود گشوده و با نادیده انگاری نقش سنّت و عقل برهانی دست به برداشت های ذوقی از آیات قرآن کریم زدند. آنها در بسیاری موارد از ظواهر معتبر قرآنی دست کشیده و به تأویل جهت دار و توجیه رأی مدارانه و غیر متکی به عقل برهانی روی آورده اند.گرچه آنها نام «اهل قرآن» را بر خود گذاشته اند، اما تفکر و عمل آنان بر خلاف نص و مضامین قرآن می باشد.
دگردیسی اسطورة آفرینشِ مهری در عرفانِ ایرانی- اسلامی (با تکیه بر اشعارِ مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین جایگاه های بازتولید اسطوره ها، نحله های فرهنگی اعتقادی در بسترِ دین و فرهنگِ جدید است. در این گرایش های فرهنگی نو، بازتولیدِ اسطوره گاه آگاهانه است و گاه ناآگاهانه؛ گاه به صورت مستقیم و با همان شکل است و گاه با جرح و تعدیل و به شکل های مختلف که معمولاً برای ادامة حیاتِ خود به لایه های ژرف ترِ فرهنگِ جدید پناه می برد. این پژوهش با روشِ تطبیقی تحلیلی بر آن است تا چگونگی دگردیسی و بازتولیدِ اسطورة آفرینشِ مهری (میتراییسم) را در عرفانِ ایرانی اسلامی نشان دهد. به نظر می رسد اسطورة آفرینشِ مهری از طریق لایه های نهانِ فرهنگی، در عرفانِ ایرانی اسلامی تبلور یافته است و به شکلِ کشتنِ گاوِ نفس و گاوِ تن در عرصة عرفان حیاتِ خود را در کالبَدی جدید ادامه می دهد.