فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
Политическая лингвистика: экстралингвистические и лингвистические особенности политической коммуникации (زبان شناسی سیاسی: ویژگی های زبانی و فرازبانی ارتباطات سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ویژگی های زبانی و فرازبانی ارتباطات سیاسی می پردازد و به عنوان نمونه سخنان رئیس جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین در نهمین همایش بین المللی اقتصادی سنت پترزبورگ مورد بررسی قرار می گیرد. ویژگی های متعارف ارتباطات سیاسی نظیر ارتباط متقابل میان آیینی بودن و پیام مند بودن، سازمانی بودن و جنبه فردی داشتن ارتباطات سیاسی، عام و خاص بودن ارتباط، تقلیل گرایی و کامل بودن اطلاعات، معمول و پرمعنی بودن، یک طرفه و دو طرفه بودن متن سیاسی و همچنین شیوه های بیان ارزشیابی و درجه بروز خشم و نرمش در نمونه مورد بررسی، تعیین و مشخص می شوند. مؤلفه های گفتمانی نظیر مؤلف و مخاطب متن سیاسی و تاکتیک ها و استراتژی های ارتباطی به کار رفته در متن مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد و ویژگی های روایت سیاسی با در نظر گرفتن تمامی جنبه های تشکیل دهنده آن تشریح می شود. همچنین نقش های ویژه ارتباطات سیاسی از جمله نقش شناختی، ارتباطی، انگیزشی، فرازبانی، احساسی، کلامی، زیبایی شناختی و ابزارهای زبانی بازنمایی نقش های مذکور نیز تعیین و تبیین شده است.
شیوة مترجمان قرآن کریم در برگردان ساختار مدح و ذم به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ساختارهایی که مختصّ زبان عربی است و در قرآن کریم کاربرد نسبتاً گسترده ای دارد، اسلوب مدح و ذمّ است که ما در این پژوهش سعی کردیم ضمن بیان این ساختار و اهداف وکارکرد آن، به تحلیل برخی از آیات در بر دارندة این ساختار بپردازیم. در این کنکاش پی بردیم که اگرچه این ساختار معادلی در زبان فارسی ندارد، امّا می توان برخی ساختارها و ترکیب های دستوری را در فارسی یافت که بیانگر مضامین و اهداف آن باشد و از آنجا که این ساختار گاهی بیانگر نوعی تعجّب و شگفتی گوینده می باشد، ساختارهایی چون: «چه»، «چه + صفت مطلق» و «چه + ترکیب وصفی» می تواند وظیفة انتقال این مضمون را بر عهدهبگیرد و از سویی دیگر، چون افعال مدح و ذم دارای بار عاطفی هستند، ساختارهایی مانند: صفت مطلق، صفت عالیو ترکیب های وصفی، می تواند معادل مناسبی برای بیان این بار معنوی باشد و نیز از آنجا که این ساختار در زبان مبدأ در بر دارندة مفهوم مبالغه و تفخیم است، گاهی قیدهای کثرت همچون «بس»، «بسی»، «سخت»، «قید+ صفت مطلق» و «قید + ترکیب وصفی» می تواند ساختار مناسبی برای بیان این مضمون در زبان مقصد باشد. امّا با مطالعة برگردان این ساختار در ترجمة برخی از مترجمان معاصر دریافتیم که نه تنها در معادل گزینی این مترجمان هیچ گونه هماهنگی وجود ندارد، بلکه در واژه گزینی یک مترجم نیز این نا هماهنگی به وضوح دیده می شود.
نقش خدایان ایلامی در شکل گیری تثلیث ایزدی هرمزد- میترا- آناهیتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل دین باستانی ایران مستلزم آشنایی دقیق با دین و خدایان ایلامی است که از هزاره چهارم پیش از میلاد تا آغاز ورود آریایی ها نقش مهمی در شکل گیری برخی ایزدان دین ایرانی داشته اند. در این جستار، پیشینه دین ایلامی و ایزدان و ایزدبانوان مهم مورد پرستش ایلامیان تحلیل شده و مار به عنوان نقش مایه مهم آیین ایلامی مورد توجه قرار گرفته است. پی نیکر، ایزدبانوی آسمان برابر ایشتر بابلی است که بعدها کریریشا ایزدبانو مادر جای او را گرفت. هومبان و هوتران در هزاره دوم پ.م. پرستیده می شدند و اینشوشینک، خدای برتر شهر شوش، با این دو یک تثلیث ایزدی تشکیل داد که بسیار همانند تثلیث ایزدی ایرانیان مندرج در اوستای جدید بود؛ یعنی هرمزد- میترا- آناهیتا. شخصیت اینشوشینک بی شک در شکل گیری میترای ایرانی مؤثر بوده است. از تأثیرات دیگر دین ایلامی، نیروی کیدن است که در شکل گیری خورنه یا فره ایرانی تأثیر گذاشته است.
میزان دقت ترجمه های قرآن در عبارات و معانی محذوف پنج جزء اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار در پنج جزء اول قرآن به بررسی عبارات و معانی محذوف می پردازد که باید برای فهم دقیق معنی آیه در ترجمه لحاظ گردند. ترجمه عبارات و معانی محذوف در ترجمه های قرآن به سه بخش قابل تقسیم است: بخش اول عبارات و معانی محذوفی که اگر توضیح داده نشود، معنا فهمیده شده و خللی در معنی ایجاد نمی شود.
بخش دوم عبارات و معانی محذوفی هستند که اگر توضیح داده نشود، ارتباط قطع نمی گردد ولی فهم و بلاغت مطلب مبهم باقی می ماند. بخش سوم بحث اصلی مقاله است و درباره آن دسته از معانی و عبارات محذوفی است که اگر توضیح داده نشود، فهم مقصود آیه مقدور نیست و مفاد آیه گنگ باقی می ماند. در این مقاله چگونگی ترجمه عبارات و معانی محذوف در هفت ترجمه شامل سه ترجمه از ترجمه های کهن قرآن در قرن پنجم و ششم هجری، یک ترجمه منظوم و ادبی قرآن و سه ترجمه نثر معاصر بررسی و دسته بندیهائی از آنها ارائه شده است.
بینش کلامیِ پایندانی در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقولة پایندانی از مباحث اصلی کلا می سده های نخستین اسلا می است که همواره محل اختلاف و نزاع متکلمان بوده و خود به دنبال مسئلة جبر و اختیار و مباحث کلا می دیگری چون تقدیر، عدل، رؤیت و... دربین مسلمانان مطرح شده است و داغ شدن مناقشه های کلا می را بین معتزله و اشاعره و بعد ها شیعه درپی داشته که به کندوکاو دربارة این مسئله و طرح آراء منجر شده است. در این مقال برآنیم که پس از بحثی کوتاه دربارة چگونگی تکوین آن و مقایسة آرای بزرگان این فرق دربارة پایندانی، به نمود آن در شعر فارسی به ویژه بین شاعران عارف مسلک و برجستة سده های ششم و هفتم مانند سنایی، عطار، مولوی و سعدی بپردازیم و رویکرد آنها را به این مسئله نشان دهیم.
اسطورة زادنِ زروان؛ گذار از زن سروری به مردسالاری و انعکاسِ آن در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آیین های باستانی که ظاهراً در اواخر دورة هخامنشی از بطن دین زردشتی منشعب شده، آیین زروانی است. در این عصر، گروهی از زردشتیان با تأمل در دو مینوی نخستین؛ یعنی اهورامزدا و اهریمن به این باور دست یافتند که باید این دو را پدری باشد؛ بنابراین به ایزد زروان به عنوانِ پدر دو مینو نگریستند و زروان را زایندة آن دو پنداشتند که این اسطوره می تواند گذارِ جامعة ایران از زن سروری به مردسالاری را در ذهن تداعی کند؛ چرا که امرِ زادن – البته در اسطوره- نیز از زنان سلب گشته و این هنرِ زنان، بی مقدار پنداشته و به مردان سپرده شده است؛ بنابراین می توان بر آن بود که با ظهور کیش زروانی در ایران، نظام زن سروری آهسته آهسته به زوال می رود و نقش زن در جامعه بسیار کم رنگ می شود و جایگزین عشقِ مادرسالارانه، قانون پدرمدارانه می گردد. در این قانون مداری که عشق نقش چندانی ندارد، زن کارکرد و خویشکاریِ دگرگونی می یابد؛ او از یک سو ابزار پیوند سیاسی می شود و از سوی دیگر، وسیله ای برای تداوم نسل، که این دو خویشکاریِ زن در شاهنامه انعکاسِ پررنگی دارد. البته این به معنیِ عدم وجود زنانِ بزرگ و تأثیرگذار در شاهنامه نیست؛ چرا که در برخی داستان ها زنان نقش اساسی دارند که این بزرگی و تأثیر می تواند بازمانده ای از دورانِ زن سروری باشد و فردوسی به عنوانِ راویِ حماسة ملیِ ایرانیان، همة این ویژگی های فرهنگی را در اثرِ خود منعکس کرده است.
عشق به همسر در شعر معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا پیش از عصر مشروطیت، معشوق شعر فارسی، غالباً با سیمایی کلّی، مبهم، فاقد هویت عینی و غرق در هاله ای از تقدس و رازناکی در شعر شاعران تجلی می یافت. اما از عصر مشروطه با ظهور گفتمان های تازه؛ از جمله توجه به جایگاه زن و فردیت او در عرصه ی جامعه و خانواده، ماهیت معشوق دگرگون شد و چهره ای ملموس و عینی یافت. آن معشوق رازآمیز، آرمانی و آسمانی، مبدل به معشوقی زمینی و این جهانی شد با جلوه های مادی و محسوس. در کنار گونه های متنوع معشوق که در میراث شعری یک قرن اخیر تجلی یافته اند، به تبع توجه به نقش زن و باز تعریف نظام خانواده، با گونه ای دیگر از معشوق مواجه ایم که همانا همسر واقعی شاعر است. معشوقی که وجود تابو های فرهنگی و اخلاقی و نیز دیگر عوامل اجتماعی از جمله فاصله ی موجود بین عشق و زناشویی، مانع ظهور و بروز آن در اشعار عاشقانه ی کلاسیک می شد. در این مقاله، به شیوه ی تحلیلی- توصیفی در پی باز نمودن ابعاد و آفاق این گونه عشق ورزی در آثار شاعران معاصر- چه مرد و چه زن- بوده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که در پرتو تغییر و تکامل ساختارهای فکری و فرهنگی، و نیز تحول در نظام زیبایی شناختی هنر امروز، همسر در جایگاه معشوق، در پهنه ی شعر امروز، جایگاه در خور تأملی یافته است.
تأثیر هنرنقاشی در«چشم هایش»بزرگ علوی و «ذاکرةالجسد»احلام المستغانمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تصویر هنرمند در داستان نویسی معاصر از منظر مطالعات میان رشته ای ادبیّات تطبیقی، نشان می دهد که برخی از رمان های فارسی و عربی از جلوه هاینقّاشی شکل گرفته است. دو رمان چشم هایشبه قلم بزرگ علوی و ذاکرة الجسداثر احلام مستغانمی که دربارة زندگی نقّاش و ارتباط او با مدل های نقّاشی نوشته شده اند، گویای این الهام هنری اند. در این تحقیق به روش تحلیل سبک شناسی متن، ساختار هر دو رمان در سه حوزة زبانی، ادبی و فکری به لحاظ نفوذ هنر نقّاشی بررسی شده است. اشاره به ابزارهای نقّاشی، نام نقّاشان مشهور و تابلوهایشان، بیان توصیف های قوی بسانتجسّم تصویر، استفادهاز مکاتب هنریو توجّه به زندگی هنرمند، از مهم ترین تمهیداتیاست که رمان معاصر را به منزلة متن نوشتاری به حوزه هنرهای دیداری نزدیکمی کند. پژوهش حاضر با هدف شناخت تأثیر نقّاشی در رمان نوشته و کوشش شده است تا ضمن معرّفینوع ادبی «رمان هنرمند»، دو نمونة مشهور از این نوع رمان ها در ادبیّات معاصر فارسی و عربی ارزیابی شود. گفتنی است نویسندگان این رمان ها ضمن بحث از هنر، به نقد اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر نیز
پرداخته اند.
هفت شیوه روان درمانی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روان درمانی، فرآیندی علمی و روشمند است که امروزه برای کمک به افرادی به کار گرفته می شود که مشکلات روانی عملکرد زندگی آنان را مختل کرده است. شیوه ها و روش های گوناگونی وجود دارد که با استفاده از آن می توان گنجایش روانی افراد را افزایش داد تا بتوانند بر مشکلات روحی - روانی خود فائق آیند و بیشتر از زندگی خویش لذت ببرند. اندیشمندان حوزه روان شناسی در آثار خود، نظریه ها و روش های روان درمانی بسیاری را ارائه کرده اند؛ جالب اینجاست که بزرگ مردی چون مولوی نیز قرن ها پیش و با روشی منحصر به فرد، بسیاری از شیوه ها و روش های روان درمانی مطرح و شناخته شده امروزی را در مثنوی به کار برده است. آنچه مولوی را از دیگر روان درمانگران متمایز می سازد، انتخاب شیو ه ای هنرمندانه و نامحسوس در ارائه راهکارهای درمانی به مخاطب است. ابیات ارزشمند مثنوی علاوه بر محتوای عمیق معنوی و عرفانی و کارکردهای متعدد دیگر از دیدگاه روان درمانی نیز می تواند مورد توجه ویژه قرار گیرد و جایگزین مناسبی برای انواع روان درمانی ها باشد. کلّیت مثنوی به عنوان اثر منظوم ادبی در شعردرمانی و محتوای اشعار آن از زوایای مختلف می تواند بر مخاطب اثر بگذارد و او را در تنگناهای زندگی به سوی آرامش هدایت نماید. نگارندگان در این مقاله ضمن بررسی هفت شیوه روان درمانی شناخته شده از جمله: شعردرمانی، روان درمانی عارفانه (عشق درمانی)، تکنیک خواب و رؤیا، مذهب درمانی و روش های هفتگانه آن، واقعیت درمانی، طنزدرمانی و معنا درمانی در مثنوی، مصداق ها و نمونه های هر یک از این شیوه ها را در این اثر ارزشمند ارائه داده اند.
تحلیل اسطوره دوشیزه- مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اساطیر ملل اسطوره ای جهانی دیده می شود که در این نوشته اسطوره دوشیزه- مادر نامیده شده است. این اسطوره گزارشگر تولد قهرمانی مذکر از مادری باکره است. بارداری مادر به شیوه ای غیرمعمول و با اراده یا دخالت خدایان آسمانی صورت می گیرد. دوشیزه- مادر و دوشیزه زاده، هر دو با طبیعت و مظاهر آن همچون زمین، آب و روییدنی ها ارتباط مستقیم دارند. به نظر می رسد ارتباط ارکان اسطوره با مظاهر طبیعت، بازمانده باور انسان عصر مادرشاهی به زایایی زن و زمین و تناسب باروری و زایش این دو بوده باشد. نیز نقش خدایان آسمانی در تولد قهرمان مذکر و فنای مادر در این واقعه، بیانی از گذر مرحله مادر شاهی و تمایل انسان برای انتساب خود به خدایان آسمانی است. مقاله حاضر ضمن گزارش این اسطوره در فرهنگ های مختلف، برای اثبات این فرضیه تلاش می کند که اسطوره مزبور روایت گر گذر از مرحله مادر شاهی به پدر سالاری و انتقال قدرت به مردان و گرایش به خدایان آسمانی است.
تحلیل بن مایه های اساطیری «داستان شهریار بابل با شهریارزاده» در مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله به زبان فرانسه: قلم خوردگی های یک چرک نویس یا سانسور یک ناخودآگاه؟ (Rature d'un brouillon ou censure d'un inconscient ?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی پیشامتن ها این امکان را فراهم می آورد تا به عمق عملکرد عناصری که در آفرینش صورت و معنای یک اثر نقش تعیین کننده دارند نزدیک شویم. خط خوردگی های یک چرک نویس در زمره مهمترین ابزاری قرار دارد که منتقد برای آگاهی از فرآیند خلق اثر که در دو مرحله تولید پیشامتن ها و متن نهایی (با کاربرد ارتباطی) محقق می شود بهره می گیرد. از آنجایی که خط خوردگی ها مرتبط با مکانیسم های دفاعی مؤلف هستند، تغییرات اعمال شده بر متن به نوعی گزارشی از جهش های روانی او را فراهم می آورد. بدین ترتیب، نویسنده به عنوان خواننده متن خود به گفتگو با آن می نشیند. در واقع، با خط زدن نویسنده میان ذهن و روان خود از یک سو و تولید متن از سوی دیگر ارتباط برقرار می کند. قلم خوردگی با آشکارکردن روند فکری خالق اثر از لابه لای دغدغه ها و تردیدهایش نشان می دهد که چگونه آزادسازی مکانیسم های دفاعی داده های معنایی را به عقب رانده و در زوایای پیشامتن پنهان می کند. تغییرات ناشی از خط خوردگی ها از عملکرد ضمیر ناخودآگاه فرد خبر می دهد و اینچنین است که منتقد با محوریت دادن به مفهوم «سانسور» سعی دارد از تمایلات ناخودآگاه او آگاهی یابد. از این منظر، می توانیم بگوییم که منتقد با ارزش بخشیدن به پیشامتن ها به حوزه روانکاوی وارد می شود تا از نزدیک عملکردهای پیشانوشتاری یک متن را توضیح دهد. در این گفتار، برآنیم تا با توجه به مسأله «سیر تکوینی متن»، جهش های ناخودآگاه را که در پیشامتن منعکس می شود بررسی کرده و مفهوم متفاوتی از «زمان» در تولید اثر ارائه دهیم.
بررسی ویژگی های منتسب به زنان در ضرب المثل های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، آشنایی با دیدگاه های متفاوت نسبت به زنان و حقوق آنان از دیدگاه جنسیتی و توصیف فرهنگ اصیل و رایج ایرانی درباره زنان با تکیه بر بخشی از ادبیات شفاهی یعنی ضرب المثل هاست. پیکره مورد بررسی در این پژوهش، شامل 382 ضرب المثل است که از کتب و فرهنگ ضرب المثل های معتبر زبان فارسی جمع آوری شده است. با توجه به ماهیت موضوع، برای تحلیل این پیکره از تحلیل محتوای کیفی استفاده شده و با بررسی، جداسازی و تفکیک ضرب المثل هایی که به نوعی در ارتباط با زنان بوده، به بررسی سه حوزة محوری و کلی درباره زنان پرداخته شده است. نخست، بررسی ویژگی های فیزیکی و روان شناختی زنان، در مرحله دوم بررسی مقوله های اخلاقی و عاطفی، در نهایت روابط خانوادگی و اجتماعی آنهاست. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساختار تمثیل های یادشده، جایگاه واقعی زن را آنچنان که باید نشان نمی دهد و عمدتاً بر برجسته کردن جنبه های منفی شخصیت زن تأکید دارد. همچنین در بررسی ضرب المثل ها می توان آشکارا جایگاه متغیر زنان را مشاهده کرد، زیرا او گاه با زبانی محترمانه و فاضلانه توصیف می شود و در اوج است و گاه با داوری های بی رحمانه و مغرضانه تا حد ابلیس نزول می یابد. بنابراین در این تحقیق سعی شده جایگاه زن در ضرب المثل های فارسی نشان داده شود و معلوم شود نگاه به زن در این ضرب المثل ها چگونه است و با شرایط کنونی جامعه و وضعیت فعلی زنان ما در این فرهنگ چه تفاوتی دارد؛ با توجه به اینکه امروزه دیدگاه جامعه نسبت به وی مثبت تر شده و شرایط لازم برای ارتقای جایگاه آنان به وجود آمده است.
کاریزمای هارون الرشید، سیف الدوله و صاحب بن عباد و شکوفایی علمی و هنریِ دربار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابو منصور ثعالبی در کتاب یتیمه الدهر سه دربار را تا زمان خود در اسلام، مجمع فاضلان و ادیبان معرفی می کند: دربار هارون الرشید در بغداد، سیف الدوله حمدانی در حلب و صاحب بن عباد در ری. یکی خلیفه است، دیگری امیر و سومی وزیر. شخصیت ویژه ی این سه تن بیش و پیش از هر امری سبب شده تا دربار-هایشان به کانون هایی برای جذب بزرگ ترین هنرمندان ادیب و دانشمند روزگار تبدیل شود و البته این هنرمندان از خوان بخشش آن ها بهره مند گردند. هر یک از این سه تن به ویژه هارون و سیف از دو چهره ی واقعی و افسانه ای برخورداند؛ چهره ی واقعی این ها را بیش تر در نوشته های تاریخی و چهره ی افسانه ای و فرا انسانی و قهرمانانه شان را در داستان های فولکلور اسلامی- عربی می توان دید. آنچه منابع تاریخی، داستان-ها و جُنگ های ادبی از ویژگی ها و رفتار های اخلاقی و سیاسی افراد یاد شده آورده اند، کما بیش همان مواردی است که در جامعه شناسی سیاسی مدرن، برای رهبران کاریزما یا فرهمند ذکر می شود. در جستار پیش رو پس از آوردن گزیده ای فشرده از سرگذشت تاریخی این سه چهره، به بیان مفهوم کاریزما و تبیین مشخصات سلطة کاریزماتیک در حوزة سیاست، پرداخته و در پایان، مهم ترین ویژگی های شخصیتی افراد یاد آمده را که به گمان ما باعث رشد توان کاریزمایی آن ها شده و ادیبان زیادی را به دربار هایشان کشانده است، آورده ایم. توصیف این افراد به داشتن صفات خدا گونه و ما ورای انسانی از سوی شاعران، رعایت دین داری در کنار سیاست دانی، بخشش بیش از اندازه، تسامح مذهبی و فکری، دلاوری در میدان های نبرد و داشتن ذوق ادبی و علمی، مهم ترین ویژگی هایی ست که این هر سه به آن شناسان گشته اند و همین ویژگی ها سبب شده هنرمندان و دانشمندان روزگار، به دربار هایشان گرایش داشته باشند؛ وجود برخی ویژگی های منفی رفتاری و کرداری آن ها نیز سبب شده است شخصیت شان را دو گانه و متناقض بدانیم که البته همین دو گانگی شخصیت نیز خود از عوامل ایجاد قدرت کاریزمایی آن ها شده است.
معرفی منظومه ی عاشقانه ی «سلیمان وبلقیس» زلالی و مقایسه ی آن با قرآن و تفاسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
تحلیل و بررسی افزوده های تفسیری در شش ترجمة معاصر قرآن کریم (با محوریّت سورة إسراء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک بیانی قرآن به گونه ای است که ارائة معانی و مفاهیم ژرف آن جز با افزودن عبارت های تفسیری مقدور نیست و نمی توان به فهم کاملی در این زمینه دست پیدا کرد. از این رو، با همة تلاشی که نویسندگانو مترجمان کرده اند، باز هم پاسخگوی خوانندگان نمی باشند. دلیل این امر، وجود آیات مجملی است که دلالت آنها روشن نیست. بنابراین، مترجمان برای تبیین برخی آیات، افزوده های نمایانی در ترجمة خویش به کار برده اند. اغلب این افزوده ها با استناد به تفاسیر و کتاب های اسباب النّزول و یا مباحث کلامی و اصولی انجام گردیده است. مقالة حاضر افزوده های تفسیری برخی از آیات سورة اسراء را از شش مترجم معاصر، یعنی الهی قمشه ای، خرّمشاهی، صفّارزاده، فولادوند، مشکینی و مکارم شیرازی با توجّه به تفاسیر و روایات، تحلیل و بررسی می نماید با این روش که ابتدا آیات و ترجمة آنها استخراج گردید، سپس نظریّه های تفسیری برای تبیین کار مترجم آورده شده است و در پایان نیز تحلیل و بررسی بر اساس تفاسیر در هر آیه انجام گرفته است. افزوده های تفسیری نقش مهمّی در فهم آیه ایفا می کنند که توجّه شایسته به این مهم، راهگشای ترجمه های معاصر خواهد بود که می توانند مفاهیم عالیة قرآن کریم را در ترجمه بیان کنند
مقایسه تطبیقی فرّه ایزدی در شاهنامه و مهابهاراتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان ها، شخصیت ها و نکات مشترک فراوان اخلاقی و اجتماعی در دو اثر شاهنامه و مهابهاراتا حکایت از آبشخور مشترک این دو اثر دارد و نشان می دهد اندیشه ها و مفاهیمی که شالوده اساطیر این دو اثر را شکل داده اند از دوران زندگی مشترک هندوایرانیان باقی مانده اند. فرّه ایزدی یکی از این مفاهیم مشترک است که در شاهنامه و مهابهاراتا نمود فراوانی دارد. نویسندگان این مقاله به دنبال پاسخ این پرسش اند که فرّ در این دو اثر چه تشابهات و تفاوت هایی دارد و نوع تفکر و نگرش دو ملّت بر نمود این مفهوم چه تأثیری نهاده است. در ادبیات هندو از جمله مهابهاراتا با یک نیروی واحد که دقیقاً معادل فرّه ایزدی باشد روبرو نیستیم، بلکه به نیروهای گوناگونی برمی خوریم که هر کدام با بخشی از نیروی فرّه در شاهنامه هماهنگی دارد و این نیروها هر کدام اصطلاح خاص خود را دارد، ولی به طور کلی نیروی فرّ در مهابهاراتا همچون شاهنامه در حوادث خارق العاده و به صورت اشیاء گوناگون نمود می یابد که یکی از برجسته ترین آن ها عصای شاهی است که به دنده معروف است. این نیرو علاوه بر این که از جان شاه محافظت می-کند به او توانایی افسون، پیشگویی و شجاعت در جنگ نیز می بخشد و عواملی همچون ناسپاسی در برابر خداوند، ظلم و ستم و کژی و نابخردی در مهابهاراتا همانند شاهنامه فرّ را از شاه دور می سازد. درباره وجوه تفاوت این دو اثر نیز باید گفت چون شاهنامه در عصر خردگرایی و مدنیّت شکل گرفته و به نظم درآمده ولی مهابهاراتا در دوره ای سروده شده که جامعه به تفکر اساطیری نزدیک تر بوده است، نیروی فرّه در مهابهاراتا نمودی ملموس و عینی تر یافته و با طبیعت و شاه و اندام او پیوندی تنگاتنگ دارد ولی در شاهنامه نیرویی درونی است و به سمت عناصر مجرّد و غیر ملموس میل پیدا کرده است.