فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۴٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد پاسخ دادن به این پرسش است که با توجه به عرفانی، تحقیقی و تربیتی بودن مثنوی «مطلع الانوار»، کدام یک از عناصر اخلاقی در آن به کار رفته است. برای پاسخ به این پرسش ابتدا عناصر اخلاقی از آن استخراج شد و ملکات اخلاقی که در اصطلاح، مقامات نامیده می شوند، همچنین حالات روحی، که به احوال مشهورند، از آنها جدا شد. از دیگر مواردی که در این مقاله به آنها پرداخته شده است، اخلاق فردی و اجتماعی است. همچنین نگارنده در مقاله خود نگاهی به نقد امیرخسرو نسبت به صوفی نمایان دارد.
از این پژوهش این نتیجه به دست آمد که امیرخسرو در مطلع الانوار با مشرب اخلاق عارفانه به آموزه های اخلاق فردی مانند شناخت هدف خلقت آدمی، خودشناسی، معرفت خداوند متعال، اخلاص، دنیاگریزی، خلوت، همت، پیروی از پیر و قناعت دعوت کرده است.
وی در اخلاق اجتماعی (با تسامح در تفکیک عناصر اخلاق فردی و اجتماعی) به سخاوت، احسان، امانتداری، احترام به پدر و مادر، حفظ جوارح از گناه و تعدی به دیگران، آداب دوستی و مانند آنها پرداخته است.
در مجموع اخلاق در «مطلع الانوار» را می توان اخلاق عملی تلقی کرد.
ناسازگاری ارزش ها
نقد و تحلیل نگرش هرمنوتیکی عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادب فارسی بویژه ادبیات عرفانی، نگرشهای تاویلی، جایگاه ویژه ای دارد. در این میان، عین القضات همدانی نمونه برجسته این نگرشهای تاویلی است. آشکارترین ویژگی دیدگاه ادبی عین القضات، دریافت متمایز و خاص وی در باب مبحث «تاویل» است. شاید به جرات بتوان گفت در کل آثار منثور فارسی نمی توان فردی را یافت که تا این حد و با این گستردگی به «تاویل» و بررسی جزئیات آن پرداخته باشد. عین القضات تقریبا در تمامی آثارش بر این است که به تاویل آنچه به زبان رمز بیان شده است، بپردازد و به بیان چگونگی فهم درست اهتمام دارد. وی افقهای تازه ای در تاویل بیان می کند که در نوع خود بسیار بی نظیر است.
این مقاله می کوشد به بررسی جایگاه عین القضات همدانی در جستارهای هرمنوتیکی - در عرصه های رایج هرمنوتیکی مانند فهم متن، رابطه لفظ و معنا، لذت متن، تک معنایی و چندگانگی معنایی - بپردازد و به دور از کژروی و افراط گرایی و خلط مباحث، پیوند او را با مباحث هرمنوتیکی، که در دهه های اخیر به رویکردی گسترده در فهم دانشهای بشری تبدیل شده است بیان کند و به این پرسش اساسی پاسخ دهد که آیا می توان نگرشهای سنتی نویسنده ای ژرف اندیش را که حدود هزارسال پیش می زیست در چارچوب نظریه پردازی هرمنوتیکی نوین و رویکردهای جدید نقد ادبی جای داد و تعمیم و بازسازی کرد یا نه.
جدل های سعدی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن برشمردن معنای جدل که از زمانهای باستان شیوة اصلی درس و بحث در مدرسه و سایر محافل عملی بوده و گویا نخستین بار در یونان قدیم مورد استفاده قرار گرفته، به حکایتی از باب چهارم بوستان میپردازد که در آن فقیهی کهن جامه، به محفلی وارد میشود و به جدل میان دیگر فقیهان گوش میسپارد و در نهایت خود با اقتدار علمی، به رفع مشکل برمیآید. نویسنده کوشیده است تا نخست، در باب این جدل و در ادامه به موضوع تواضع و تناسب آن با این حکایت بپردازد. و با نگاهی به حکایت جدال سعدی با مدعی در گلستان ویژگیهای این جَدلهای سعدی را برشمارد.
اقتباس سینمای ایران از ادبیات داستانی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درباره اقتباس سینمای ایران از ادبیات داستانی معاصر است و سعی دارد تا با نگاهی آماری به مساله آثار سینمایی اقتباس یافته از ادبیات داستانی معاصر ایران، به بررسی رابطه این دو رسانه در چند سال گذشته بپردازد و با تمرکز بر روی آثاری که در طی این چند سال، بازتاب این گونه سینمایی بوده اند، نویسندگان و کارگردانان موثر در این روند را معرفی کند. یکی از آثار قابل قبول در این زمینه، فیلم سینمایی « چکمه » ساخته محمد علی طالبی است که بر اساس داستانی به همین نام از هوشنگ مرادی کرمانی ساخته شده است. اثر مذکور در این مقاله ابتدا به طور مجزا بررسی می شود و نکاتی که در روند اقتباس آن، لحاظ شده است با توجه به منابع، معرفی می گردد.
سه قطره خون یا سه گانه ی یک درد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درمیان داستان های کوتاه صادق هدایت سه قطره خون ( از مجموعه ای به همین عنوان ) یکی از پیچیده ترین و همگون ترین نوشته های وی از حیث قالب ومحتوا در مقایسه با بوف کور است ؛ به گونه ای که آن یک را می توان « طرح اولیه » ی این یک به حساب آورد. من راوی ِ سه قطره خون، همچون من راوی ِ بوف کور ، هیچ سنخیتی میان خود وآدم ها و محیط اطرافش نمی بیند ؛ از این رو نیازی شدید به تک گویی درونی از طریق نگارش در خود احساس می کند. از میان تمام خطوط ِ در هم و بر هم روی کاغذ تنها چیزی که می توان خواند این است :« سه قطره خون». تمام داستان و تمام شخصیت ها حول همین محور شکل گرفته اند و شبکه ای از ارتباطات و دگرگونی ها را پدید آورده اند. سه قطره خون اثری است بغایت نمادین و دشوارفهم . از این رو ما در این مقاله- که عنوان سه قطره خون یا سه گانه ی یک درد را برای آن برگزیده ایم – می کوشیم تا با تحلیل نماد های داستان، آنچه زندگی روانی و اجتماعی من راوی را تحمل ناپذیر و او را « دیوانه » کرده است بررسی کنیم.
قابوسنامه، روح زندگی
حوزههای تخصصی:
«ذهن» و جریان آن در داستانهای بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستانی با روان راوی و نویسنده، پژوهش هایی انجام شده است. جریان سیال ذهن Stream of Consciousnessشیوه ای از نگارش داستان است که در آن محتوای ذهن، هر آنچه هست، نگاشته می گردد. در این طرز نگارش، نظم، که پیامد خودآگاهی است، راهی ندارد. کار نویسنده به واژه در آوردن رخدادهای ذهنی است. بیژن نجدی نویسنده ای است که به یاری تصویرسازی واژگانی توانسته است، آشوبهای ذهنی انسان درمانده را به نمایش بگذارد. شخصیتهای داستانی او وازدگانی هستند که هر کدام به گونه ای و دلیلی به «تنهایی» رسیده اند. این تنهایان در ذهن خویش، هنگامه ها دارند که از طریق بازسازی رخدادها در جریان سیال ذهن، می توان آنها را دریافت. به بهانه داستان، بیژن نجدی به حس گمشده خویش دست می یابند و «من»ی دیگر از خود را نشان می دهند. از آن جا که داستان جریان سیال ذهن – هر چه هست در ذهن شخصیت داستان است – پس ما نیاز داریم ریزه های ذهن شخصیت را دریابیم. در نتیجه این گزارش در دو بخش به هم پیوسته سازمان یافته است. در بخش نخست به بررسی راویان داستانهای نجدی و پارانویای آنها، نقش زمان در سیالیت ذهن و تداعیها، پرداخته می گردد و در بخش دوم، نمادهای ادبی/روانشناسی در داستان A+B مورد کنکاش قرار می گیرد. این گزارش می کوشد، جریان سیال ذهن را در داستانهای کوتاه بیژن نجدی بکاود و به این بهانه، روان و درون راوی شخصیت داستان را از ژرفا به رو آورد روش پژوهش، بر گرفته از بررسی کتابخانه ای و فیش برداری است.
راوی معنویت های فراموش شده (در باب شعر و جایگاه محمد رضا آقاسی در میان مردم)
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۹ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
مکان ها و نامکان های غزل
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۹ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
نشست علمی : نقد و بررسی مجموعه شعر طوفان واژه ها
حوزههای تخصصی:
ایستاده بر مرز کلیشه
تا بردمیدن سپیده ؛ نقد رمان نخل ها و آدم ها
حوزههای تخصصی:
بررسی افکار و اندیشه های فروغ فرخزاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز تاکنون رابطه فرهنگ و ادبیات، رابطه ای نه رقابتی بلکه متقابل و زیربنایی بوده است. گاه این فرهنگ است که ادبیات را دستخوش دگرگونی نموده و گاه نیز ادبیات، به آرامی در تغییر دیدگاه های فرهنگی موثر واقع شده است. یک شعر خوب که دارای ساختار و محتوای پربار باشد، فرهنگ ذاتی انسان را دگرگون می نماید و هر گاه این تحول درونی (فکر) ایجاد شد رفتار ظاهری به راحتی تغییر می کند. در این مقاله کوشیده شده است که افکار و اندیشه ها و دیدگاه های شعری فروغ فرخزاد بررسی شود.
خوشه ی معنا در اندیشه ی پروین
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل عناصر داستانی فرائد السلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی و تحلیل عناصر داستانی ِفرائدالسلوک می پردازد و مباحثی مانند اوصاف قصْه و داستان، نوع داستان، حجم، زبان، گفتگو، شخصیت، راوی و گویندگان، زاویه دید، کنش داستانی، زنجیره مشترک بن مایه داستان ها، نتایج اخلاقی و زمان و مکان مورد کنکاش قرار می گیرد. در داستان ها و قصه های فرائدالسلوک خصوصیاتی چون تاکید بر حوادث، محکم نبودن روابط علت و معلولی میان رویدادها، مطلق گرایی، ختم شدن به نتایج اخلاقی، تغییر ناپذیری شخصیت ها، کیفیت روایت، بن مایه های مشترک و فرضی بودن زمان و مکان دیده می شود. مجموعاً 58 داستان در فرائدالسلوک وجود دارد. داستان های اصلی ابواب، بلندتر از داستان های فرعی است. گفتگو بیشتر میان اشخاص اصلی ِداستان ها برقرار می شود. اختصاصات زبانی نثر فنی قرن 6 و7 در این اثر دیده می شود. در داستان های این اثر از 289 شخصیت استفاده شده است. بیشترین شخصیت ها از حیوانات (29 درصد)، مردان و پسران (5/19درصد) و صاحبان مشاغل(14درصد) استفاده شده است. گویندگان اصلی داستان ها عبارتند از:نویسنده کتاب که 31 درصد داستان ها را نقل می کند.17درصد داستان ها توسط بهروز از شخصیت های داستانی،9درصد توسط پسر بازرگان و 5 درصد توسط قصیر از شخصیت های دیگر داستانی، نقل می گردد. راویان اصلی اغلب ناشناخته اند و جز دو داستان که راویان معینی دارد، سایر داستان ها با عباراتی مانند «شنیدم، گویند، آورده اند و اصحاب تاریخ و ارباب حکایات»روایت می شود.زاویه دیدِ داستان ها اغلب سوم شخص است.45 درصد داستان ها دارای کنش و 55 درصد فاقد کنش است،بن مایه های مشترک (دو عنصر وابسته،یک عنصر متضاد و واسطه) در این کتاب بسامد زیادی دارد. همچنین 95 درصد داستان ها دارای نتایج و توصیه های اخلاقی است و 5 درصد فاقد این امر است. تنها در 7درصد داستان ها به حوادث خارق العاده اشاره شده، 38 درصد داستان ها دارای زمان و70 درصد دارای مکان است.
علم الجمال و جمال در ادبیات فارسی / کتابی که شصت سال پس از تألیف منتشر می شود
حوزههای تخصصی:
معرفی مجموعه شهر خواب ارغوانی
حوزههای تخصصی: