ساخت جملات اسنادی در زبان فارسی به صورت «مسندالیه + مسند + فعل اسنادی» است. زنجیره «مسند (اسم یا صفت) + فعل اسنادی» چنان زایاست که هیچ کاه اقلامی چون خنک شدن، زیبا بودن، چاق شدن، خوشحال بودن، معلم بودن، مهندس شدن را در واژگان یا فرهنگ های فارسی به صورت مدخل ضبط نمی کنند. در این مقاله، به دنبال آرا طباطبایی (1384) نشان داده ایم که در زنجیره «صفت + کردن»، «کردن» غالبا نه همکرد بلکه فعل اسنادی سببی است که با فرایندی سببی ساز از روی زنجیره «صفت + فعل اسنادی» تولید می شود. در این معنا زنجیره «صفت + فعل اسنادی سببی ’کردن‘» را نیز به دلیل زایایی این الگوی ساختاری نباید در واژگان ثبت کرد. در پایان، درباره دسته ای از ترکیب ها که با فعل اسنادی ساخته می شوند ولی باید آنها را در واژگان ثبت کرد بحث کرده ایم.
در این مقاله مباحث زیر مورد بررسی قرار گرفته است:
الف: ساختمان صفت که در جهانگشای چهار نوع صفت به کار رفته است.
ب: تعدد موصوف و صفت: در جهانگشای برای یک موصوف گاهی بیش از یک صفت آمده است. تعدد صفت هم قبل از موصوف و هم بعد از موصوف به چشم می خورد.
ج: مطابقت موصوف و صفت در شماره در زبان فارسی صفت همیشه مفرد است موصوف چه مفرد باشد چه جمع؛ اما در کتب قدیم و از جمله جهانگشای تحت تاثیر زبان عربی مطابقت موصوف و صفت زیاد بکار رفته است.
د: مطابقت موصوف و صفت در جنس؛ در زبان فارسی جنس دستوری وجود ندارد اما تحت تاثیر زبان عربی در کتب قدیم و از جمله جهانگشای مطابقت موصوف و صفت قابل توجه است.
ه: درجات صفت، در جهانگشای 3 نوع صفت: مطلق، تفضیلی و عالی به کار رفته است که هر یک انواعی دارند.
پسوند «-ی» (یای نسبت) پر کاربردترین وند زبان فارسی است و آن را، در زبان علم و زبان عامیانه، به جای بسیاری به کار می برند و حتی آن را به جای پسوندهایی که در کلمات رایج به کار رفته است می گذارند. به گفته کشانی (1371، ص 89)، این پسوند توسعه طلب و مهاجم است و در سطوح گوناگون به حریم پسوندهای دیگر هجوم می آورد. می شود گفت که پسوند «-ی» به حق خود راضی نیست و کوسه عالم وندهاست. کاربرد یای نسبت در زبان علم و زبان عامیانه با هم تفاوت دارد. در بخش اول این مقاله، پیشینه تحقیق می آید. در بخش دوم، کاربرد پسوند «-ی» در زبان علم و عامیانه مقایسه می شود. در بخش سوم، نمونه هایی از کاربردهای عامیانه یای نسبت که در زبان علم نیز وارد شده می آید. در پایان نیز، نتیجه مقاله عرضه می شود ...
در این مقاله سعی شده ترتیب واژگانی در زبان فارسی در چهارچوب نظریه حاکمیت و وابستگی تبیین شود . ترتیب واژگانی در زبان فارسی مورد اختلاف زبانشناسان و دستوریان سنتی است ، اما این جا فرض اصلی ما آن است که ترتیب واژگانی بی نشان در این زبان به صورت SVO و SOV است . بدین ترتیب که ترتیب واژگانی در جملات ساده به صورت SOV و در جملات مرکب ناهمپایه به صورت SVO است .
ما در این مقاله با بررسی بعضی از جملات در زبان فارسی و با استفاده از نظریات زبانشناسان ، ابتدا وجود گروه شمار (number phrase ) را در گروه تعریف (DP) زبان فارسی ثابت می کنیم و سپس نشان می دهیم که جایگاه تکواژ جمع در زبان فارسی نیز مانند دیگر زبانها ، هسته گروه شمار است . سپس ضمن بررسی ویژگی های تکواژ جمع در زبان فارسی ، ثابت می کنیم که ظاهر نشدن اعداد بیش از یک با اسم های دارای تکواژ جمع در این زبان ( برخلاف زبانهای دیگر) به دلیل ویژگی های خاص تکواژ جمع در زبان فارسی است .
در این گفتار، ابتدا به مطالبی که تاکنون درباره این ضمیر در دستورهای زبان فارسی نوشته شده است اشاره می کنیم سپس به بررسی آن می پردازیم. در دستور زبان فارسی معروف به پنج استاد چنین آمده است: ضمیر مشترک آن است که با یک صیغه در میان متکلم و مخاطب و غایب مشترک باشد و همیشه مفرد استعمال شود ... کلمات خویش و خویشتن هم ضمیر مشترک و از لفظ خود آمده است... گاهی، برای تاکید، ضمیر شخصی متصل به ضمیر مشترک خود الحاق نمایند. (قریب و دیگران 1320، ج 1، ص 95-97) در این دستور، پس از مطالب، نقش های ضمیر مشترک بر شمرده شده، از جمله برای نقش فاعلی این مثال آمده است: چو تو خود کنی اختر خویش را بد مدار از فلک چشم نیک اختری را ...