فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۸۰۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ترجمة فعلهای مضارع در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل مضارع در زبان قرآن و به طور کلی در زبان عربی از قابلیت و کشش زمانی ویژه ای برخوردار است و می تواند برگذشته، حال یا آینده دلالت داشته باشد. این قرینه های لفظی یا معنوی اند که این فعل را به یک زمان اختصاص می دهند، یا بدان معنای استمرار می بخشند. البته قرار گرفتن در یک اسلوب ویژه نیز می تواند معنی فعل مضارع را به یک زمان محدود کند. در این مقاله می کوشیم با استناد به قرآن کریم و برخی از ترجمه های آن به زبان فارسی معنای زمانی مضارع را در آیات مورد مداقه قرار داده و از این رهگذر به گوشه ای از زیباییهای معانی قرآن دست یابیم و بر اساس قوانین دریافت بهتر و استوارتری از آیات داشته باشیم.
صوت آواها و نظریه منشأ زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه منشأ زبان یکی از مهمترین مسائل زبانشناسی است که پیوسته در طول تاریخ، موجد آرا و نظریات خاصی در این خصوص بوده است و دانشمندان فلاسفه و زبانشناسان ملل مختلف با دلایل عقلی و نقلی دیدگاه های خاصی ابراز داشته اند و به نظریه هایی چون الهامی بودن زبان، ذاتی بودن دلالت لفظ بر معنا، قراردادی بودن زبان ، خلق و آفرینش هنری، زبان ناشی از حرکات انعکاسی و قانون مجاورت کلی و ... انجامیده است. از آنجا که صورت آواها به دلیل طبیعی و ملموس و محسوس بودن رابطه دال و مدلول می تواند به گونه ای به تقویت نظریه ذاتی بودن دلالت لفظ بر معنا بینجامد، در این مقاله کوشیده ایم، به طور اختصار انواع صوت آواها و کارکردهای آن را در پدیده زبان معرفی کنیم.
ساخت ماضی اخباری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ، سیر تاریخی ساخت زمان ماضی اخباری مورد بررسی دقیق قرار گرفته و نشان داده شده است که از حدود سه هزار سال پیش تا کنون گویندگان زبان فارسی برای نشان دادن عملی که در گذشته اتفاق می افتاده است ، از چه روشی استفاده می کرده اند . با مثالهایی که در این مقاله از زبانهای فارسی باستان ، فارسی میانه و فارسی نو آورده شده ، می توان دریافت که ساخت این زمان در دوره های سه گانه زبان فارسی صورت ثابتی نداشته و در هر دوره تغییرات خاصی را به خود پذیرفته است .
بررسی ساخت های نامتعدی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نامتعدی بودن تنها در افعال لازم متجلی نمی شود بلکه ساخت های لازم یکی از انواع نامتعدی ها در زبان فارسی میباشد. ضمنا تنها مظهر نامتعدی بودن،عدم حضور مفعول در جمله نیست، بلکه مشخصه های دیگری نیز میتواند در این سنجش ملاک قرار گیرد مثل : ایستایی، نمود، لحظه ای بودن، ارادی بودن، وجه و عاملیت. هم چنین ، بر خلاف نگرش سنتی که در آن افعال به دو گروه لازم و متعدی تقسیم می شد، افعال را بایستی در رابطه ای پیوستاری لحاظ نمود که در دو انتهای آن متعدی ترین و نامتعدی ترین افعال با توجّه به ملاک های مورد نظر قرار می گیرند و در حد فاصل آنها افعال دیگر با رابطه ای تدریجی مرتب می شوند.
بررسی و تحلیل وجه التزامی در دستور زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصول دستورى لغت سازى علمى و فنى در زبان فارسى معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به زبان فارسى پیشرفته اى مى پردازد که با حفظ هویت تاریخى و فرهنگى خو د و حرکت در مرزهاى فرهنگ، دانش و فن آورى روز جهان، ظرفیت بالایى در ترجمه، انتقال و تولید علم، از خود نشان مى دهد و در انجام وظیفه ملى و جهانى خود، هیچگاه تحت تأثیر زبان هاى دیگر قرار نمى گیرد. بلکه با سعهء صدر وکمال جویى مخصوص به خود، به تعامل صحیح با زبان هاى با شکوه جهان از جمله فرانسه، انگلیسى، عربى و... توجه دارد. رکن و جوهر اصلى اصلى این مقاله ""اصول و قواعد دستورى لغات و اصطلاحات علمى و فنى معاصر"" در زبان فارسى است و امیدوارم مجموعه مقالات من در این خصوص، شکل کاملى از این ایدهء تحول آفرین را ارائه نموده و دریچه جدیدى به زبان علم در زبان فارسى بگشاید.
مقوله جمع در ترکیب های اضافی و وصفی عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هر دو زبان عربی و فارسی شماری از ترکیب های وصفی و اضافی هست که از لحاظ دستوری و معنایی یک واحد دستوری و یک گونه معنایی به شمار می روند شیوه جمع بستن این ترکیب ها موضوعی است که درکتابهای دستور فارسی و صرف و نحو عربی به ویژه در کتابها با تکیه بر زبان عربی راههای جمع بستن آنها را نیز از هم تفکیک کنیم
ساختمان دستورى لغت سازى فارسى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات علمى و دگرگونى هاى پر شتاب دنیاى علم، زبان هاى مختلف دنیا را به تعامل و داد و ستد واداشته است. البته این تعامل در حوزه دستورى و ساختمانى (زیر ساخت) بسیارکند و به سختى صورت مى پذیرد لیکن در حوزه لغوى و معنایى (رو ساخت) روان تر و به آسانى اتفاق مى افتد. زبان فارسى در جایگاهى است که باید از آن به یکى از زبان هاى پویا و زنده دنیا نام برد. زبانى که درگذشته ظرفیت بسیار بالایى از آن در تولید علم و دانش سراغ داریم و در دنیاى کنونى هم مهم ترین وظیفه او استفاده از حداکثر ظرفیت خود، براى انتقال و از آن مهم تر تولید علم است. به طورى که نخست لغات و عبارات و اصطلاحات ساخته شده هماهنگ با اصول ساختارى و دستورى زبان فارسى باشند و دوم با شاخص هاى زیبایى شناختى لغوى، آوایى و معنایى همخوان و متناسب باشند. این مقاله مى کوشد ساختمان دستورى لغات و اصطلاحات علمى و فنى معاصر را تعیین نماید.
تحلیلی صورتگرا از حرکت پرسشواژه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، فرایند حرکت پرسشواژه در زبان فارسی بر پایه اصل جهانی حرکت آلفا مبتنی بر نظریه حاکمیت و مرجع گزینی مورد مطالعه قرار می گیرد. تحلیل این مقاله بر بحث پیرامون حرکت اختیاری پرسشواژه در جمله های پرسشی ساده و دورنه ای یا مرکب در این زبان استوار است.....
فرآیند تضعیف در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی ، قاعده تضعیف ، همخوان سایشی /v/ را به ناسوده {w} تبدیل می کند . این فرآیند ، زمانی اتفاق می افتد که همخوان /v/ در پایانه هجا بعد از وا که /a/ قرار گیرد . همچنین فرآیند مذکور ، خود درون داد قاعده دیگری واقع می شود که وا که /a/ را به وا که {o} تبدیل می کند . برای مثال ، ستاک «رو» /rav/ در فعل می روم /mi-rav-am/ تغییر نمی کند ، اما در وجه امری «برو» {bo-row} قاعده ضعیف به کار رفته است . .....
توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
وزن و وزنه کتاب دستور تاریخی فعل
حوزههای تخصصی:
تاریخچه دستور زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
وای به روزی که بگندد نمک
حوزههای تخصصی:
فعل های یک شناسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی، فعل هایی هست که برخلاف دیگر فعل ها فاقد صیغه های شناسه دار است. به عبارت دیگر، در آخر این فعل ها فقط شناسه سوم شخص مفرد (-َ د در مضارع یا صفر در ماضی) می آید و لذا ارزش شناسه را ندارد. به همین دلیل، آنها را یک شناسه می نامیم. در این گونه افعال، نهاد، به جای مطابقت با شناسه، ضمیر متصل مطابقت می کند. ظاهرا اولین کسی که فعل های یک شناسه را بررسی کرده خانلری است. وی به بررسی آنها در متون پرداخته و بر آن است که، در این نوع، فعل به ظاهر «گذرا» ست یعنی مفعول می پذیرد؛ اما مفعول ظاهر در معنی فاعل است. در این گونه فعل ها، شناسه، یعنی جز حرفی که بر شخص دلالت می کند، نیست و فعل همیشه یکسان با ساخت دیگر کس (غایب) مفرد می آید؛ اما، به جای شناسه، ضمیر مفعولی جدا یا پیوسته به کار می رود. این ضمیر (یا اسم در دیگر کس) از نظر دستوری مفعول است اما از جنبه معنوی یا منطقی جانشین نهاد (یا فاعل) جمله است: وی را خوش آمد... فعل های ناگذر همیشه یکی از حالات انفعالی را بیان می کنند و از این جهت می توان آنها را فعل های بیان خواند. (ناتل خانلری 1349، ص 97-98) خانلری این گونه فعل ها را مرکب و همکردهای آنها را شش تا می داند: آمدن، بودن، شدن، گرفتن، بردن، زدن. (همو، ص 98) در دستور آموزش متوسطه عمومی، فرهنگ و ادب، نوشته علی اشرف صادقی و غلامرضا ارژنگ، نیز این گونه فعل ها تحت عنوان جمله های چهار جزئی بررسی شده است. در این دستور، از دیدگاه فارسی امروز، به بررسی این گونه فعل ها پرداخته شده است. نکاتی که در این دستور درباره این گونه فعل ها آمده چنین است: - این جمله ها دارای نهاد نیستند و، از این رو، جمله های غیر شخصی نامیده می شوند.- این جمله های کوتاه دارای چهار جز اصلی هستند: اسم (یا صفت) + ضمیر متصل + فعل + شناسه. - شمار این گونه جمله ها نسبتا محدود است و نمی توان جمله های تازه ای شبیه آنچه هم اکنون در زبان وجود دارد، ساخت. ...