فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
گومیزشن و وزارشن به دو دوره از مهم ترین ادوار آفرینش در اساطیر ایرانی اطلاق می شود که طی آن، نبرد میان دو بن متخاصم خیر و شر، به شدیدترین مرحله خود می رسد و در نهایت به پیروزی نهایی خیر بر شر می انجامد. اعتقاد به نبرد و درگیری میان دو اصل نیک و بد که اساس تفکّر اسطوره ای ایرانی را تشکیل می دهد، در شاهنامه فردوسی در قالب جنگ ها و کشمکش های درازآهنگ ایران و نیران (غیر ایرانی) نمود یافته است. در شاهنامه، ایران، نماد سرزمینِ اهورامزدا و نیران (عموماً توران)، نماد سرزمینِ اهریمن است و نبرد میان این دو سرزمین، تجلّی گومیزشن در اساطیر ایرانی است که در پایان بخش حماسی شاهنامه، به وسیله کیخسرو پایان می یابد و به وزارشن خود در شاهنامه می رسد. در این نوشتار سعی شده است تا با تکیه بر دیدگاه های روان شناسی کارل گوستاو یونگ، ریشه های دوگانه انگاری در تفکّر اسطوره ای ایرانی و به تبع آن، در شاهنامه فردوسی مورد بررسی قرار گیرد و جنبه های اهورایی و اهریمنی به عنوان نمادهای خودآگاهی و ناخودآگاهی در روان شناسی یونگ، رمزگشایی شود. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که در بینش دوگانه انگار اسطوره، دنیای نیکی و اهورایی با خودآگاهی و دنیای بدی و اهریمنی با ناخودآگاهی قابل مقایسه است و تقابل اهورامزدا/اهریمن یا ایران/نیران در شاهنامه و تفکر اسطوره ای حاکم بر آن، با جدال خودآگاهی و ناخودآگاهی روان برای رسیدن به خود جامع، سنجیدنی است. از آن جا که تسلسل فراز و فرود حیات پادشاهان برجسته در شاهنامه با پیروزی نهایی ایران بر توران در دوره پادشاهی کیخسرو پایان می پذیرد، می توان گفت روح حماسه ملی که از ابتدا در کالبد کیومرث دمیده شده بود، با ازسرگذراندن تجسّدهای مختلف –که می توانند نماد پرسونا یا نقاب در نظریه یونگ باشند- و با توالی مستمر کهن الگوی مرگ و زندگی، به جاودانگی کیخسرو دست می یابد.
فردوسی، استاد تراژدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این بار، اثر قلمی محمود صناعی (1297 اراک- 1362)، نویسنده، مترجم، و روانکاو متفکر معاصر، به راهنمائی آقای ابوالحسن نجفی، برای گلچینی از دیرینه ها برگزیده شده است. وی مترجم کتاب معتبر و ارزشمند آزادی فرد و قدرت دولت (گزیده نوشته های هابز، لاک و استوارت میل در این موضوع) است؛ زبانی سالم و زلال و بیانی روشن و بی تکلف دارد. صناعی از استادان مبرز دانشگاه و بنیادگذار موسسه روان شناسی دانشگاه تهران بود و اثر ترجمه ای پرارزش او در روان شناسی، اصول روان شناسی، کتاب درسی دانشگاهی شد. طی سال های متمادی با مجله سخن همکاری داشت. این فارغ التحصیل ممتاز کالج امریکایی و دانشگاه لندن بر زبان انگلیسی تسلط و با ادبیات جهانی انس و الفت داشت. صناعی، با اشراف بر علم جدید روان شناسی و آشنایی با شاهکارهای ادبیات جهانی و دستاوردهای منتقدان و صاحب نظران برجسته ادبی، در این مقاله، تحلیل توان گفت بکری از تراژدی (به معنای عام)های شاهنامه به دست داده و، با این کار، نقد صورتگر را در باره داستان رستم و سهراب به مناسبت هزاره فردوسی که در همین مایه است با نظرهای تازه و پردامنه تری تکمیل کرده است. (برای شرح حال مشروح او← هوشنگ اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران 2، محمد تقی بهار، یادداشت ها، ص 336-340) صناعی خوش برخورد، بی ادعا و به تمام معنی فرهیخته و مصاحبتش هم لذت بخش و هم بهره رسان بود. هم نشینان و دوستان و شاگردانش خاطره خوشی از او دارند. یادش زنده و روانش شادباد. در مورد شواهد شعری از شاهنامه، برای مزید فایده، اختلاف با ضبط چاپ خالقی مطلق نیز، به همت آقای ابوالفضل خطیبی، تهیه و در پانوشت نقل شده است...
تعلق حروف جاره و تأثیر آن در تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حروف جاره به لحاظ داشتن وضعیتی خاص در میان حروف، برای ایجاد معانی خود، نیازمند ارتباط با دو لفظ دیگرند. از این پدیده نحویان با عنوان «تعلق حروف جر» تعبیر کرده¬اند. با عنایت به این مناط نیاز نداشتن حروف جری که به صورت زائد، و یا احیاناً در دیگر معانی به کار می¬روند، نیز استعمال غیر حرفی برخی از این حروف، تفسیر می¬گردد. در بیشتر موارد، تعیین متعلق به آسانی صورت می¬گیرد. اما گاه استفاده از حروف جر، در کلام از حالتی غیر معمول برخوردار بوده که در این مورد قرائن عقلی و نقلی و احیاناً سیاق و جز آن، مفسر را برای تعیین متعلق کمک می¬کند. یافتن و تعیین متعلق این حروف در درک صحیح معنا تأثیر گذار است و گاه با تعیین متعلقات گوناگون، عبارت به چند وجه، قرائت می¬شود.
تکرار واژه یکی از شگردهای برجسته سازی در غزل حسین منزوی
حوزههای تخصصی:
تکرار واژه و جا به جایی آن در ساختار متن، یکی از عواملی است که موجب غرابت بخشیدن به زبان شعری یک شاعر می گردد. یکی از عوامل تشخص زبان شعری حسین منزوی نیز «تکرار واژه» در غزلیات اوست. «تکرار واژه» در غزلیات حسین منزوی افزون بر این که مربوط به شیوه بیان اوست و توجه خواننده را از محتوای گزاره ای پیام به خود پیام معطوف می گرداند، در عین حال برای تحت تأثیر قرار دادن ساختار معنایی غزلیات او نیز به کار گرفته شده است. بدین گونه که منزوی، در کنار تکرار واژه، عناصر ادبی و هنری دیگر نظیر تقابل، ایهام، تناسب معنوی و ... را هم به کار برده است. در این پژوهش، مقوله «تکرار واژه»، که منزوی برای برجسته نمودن زبان شعر خویش از این شگرد، بهره جسته، مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است.
جلوه های ناز معشوق در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های معشوق این است که به جلوه های گوناگون خود را بر عاشق عرضه می دارد و سعی می کند دل او را برباید. این جلوه گری ها بیانگر ناز معشوق هستند. حاصل این پژوهش این است که گاه عشق الهی به صورت عشق انسانی تجلی می کند، بنا براین می توان گفت که ناز برخاسته از زیبایی انسان نیز تجلی ناز الهی است و بین جلوه های ناز خداوند ومعشوق انسانی رابطه وجود دارد.و صفات لطف معشوق انسانی تجلی صفات جمال خداوند و صفات قهر معشوق انسانی تجلی صفات جلال خداوند است. در شعر حافظ، معشوق گاه زمینی است؛ در این صورت با اوصاف و جلوه های معشوق زمینی ناز می کند و گاه آسمانی و معنوی است که در این صورت، جلوه های ناز او با مفاهیم معنوی خاص خود بیان می شوند و گاه، هم زمینی است و هم آسمانی که در اینصورت ناز او نازی است با رمز و رازهای معنوی که در صورت و قالب جلوه و ناز معشوق زمینی بیان می شود. در این پژوهش ضمن بیان مفاهیم ناز در ادبیات عاشقانه و عارفانه و ارتباط بین معشوق زمینی و خداوند ، جلوه های ناز معشوق حافظ را تحت دو عنوان کلی جلوه های جلی و خفی بررسی و تحلیل می کنیم و در کنار انواع جلوه ها ی ناز معشوق زمینی، مفاهیم و علت های آنها از دید عرفا بیان می شوند.
نقد و تحلیل کتاب پیکرگردانی در اساطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نقد و تحلیل» آثاری که به نحوی با مباحث و سرفصل های دروس دانشگاهی تناظر و تناسب دارند، از مؤثرترین کوشش های علمی دانشگاهی می تواند به شمار آید و از مصادیق بارز اثربخشی نقد ادبی است که برای جامعه فعال علمی یک ضرورت محسوب می شود.
این «نقد و بررسی ها»، افزون بر آشکارکردن ظرفیت ها، نقاط قوت و کاستی های یک اثر و نشاط فضای علمی را به همراه خواهد داشت. موضوع این نوشتار نقد و تحلیل کتاب پیکرگردانی در اساطیر، تألیف منصور رستگار فسایی، چاپ دوم، 1388، از انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است.
جستار حاضر نخست، این کتاب را معرفی سپس، پاره ای از ظرفیت ها و نقاط قوت آن را تحلیل می کند. در بخش دوم، به بررسی و نقد کاستی های کتاب می پردازد و پیشنهادهایی را عرضه می دارد که با لحاظ داشتن آن ها ساختار و محتوای کتاب به کمال نزدیک تر می شود و رویکردها، استنباط ها، و مباحث آن از اتقان بیش تری برخوردار می شود.
خوانش هرمنوتیکی- بینامتنی بیتی از دیوان حافظ بر مبنای نظریه بینامتنی «مایکل ریفاتر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این جستار بر آن است تا با تکیه و تأکید بر بیت «از حیای لب شیرین تو ای چشمة نوش/ غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست»، لایه های معنایی پنهان متن را بر اساس رویکرد تحلیل هرمنوتیکی- بینامتنی مورد نظر «مایکل ریفاتر» واکاوی نماید. اساس رویکرد هرمنوتیکی ساختارگرایانة ریفاتر بر این اصل استوار است که وجوه بینامتنی شعر، به کمک نادستوری ها (قاعده گریزی های ادبی) در گذر از سطح اولیه معنا (خوانش خطی) به سطح زیرین و ژرف ساخت شعر (خوانش غیرخطی) آشکار می شود. به عقیدة او، تلمیح یا نقل قول، هیپوگرامی است که پیشتر در متنی دیگر به فعلیت رسیده است و در متن حاضر به سبب نوع خوانش مخاطب، بازیابی و دلالت های آن کشف می گردد. از نتایج کاربست چارچوب نظری ریفاتر برمی آید که ماتریس اندیشة حافظ در این بیت، غنایی و رمانتیک است و هیپوگرام آن نیز کاملاً همسو و متناظر با معیارهای آن ماتریس بنا شده است. خواننده در فرایند خوانش، از سطح بینامتنیت آشکار به منظومة خسرو و شیرین نظامی (هیپوگرام کلیشه ای و توصیفی)، با یاری هیپوگرام های پیش فرض و معناییِ ذهن خویش، به کشف لایه های معنایی زیرین متن رهنمون می شود. در واکاوی زیرساخت معنایی متن، گویا حافظ با استفاده از تمام ظرفیت های معناآفرینی ایهام و جادوی مجاورت واژگان، در پی بازنمایی نوع مخاطبه و معاشقه با محبوب آرمانی خویش است.
ضرورت تصحیح دوبارة کیمیای سعادت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیمیای سعادت مهمترین اثر فارسی ابوحامد محمّد غزالی است که در ایران دو بار تصحیح و منتشر شده است: بار نخست در سال 1319 به اهتمام احمد آرام و بار دوم در سال 1361 به کوشش حسین خدیوجم که پیشتر هم در سال 1354 نیمة نخست کتاب را به چاپ رسانده بود. این مقاله بر آن است تا با بررسی این دو چاپ، بویژه تصحیح خدیوجم و مقایسة آنها با نسخ کهن کتاب، کاستیها و اشکالات این دو تصحیح را نشان دهد و ضرورت تصحیح دوبارة کیمیا را گوشزد نماید. در این راستا افزون بر نسخ اصلی مورد استفادة خدیوجم، از نسخة موزة ملک (مورّخ 605 ق.)، دو دستنویس موزة بریتانیا (مورّخ 644 ق. و 672 ق.) و نسخة نویافتة اوپسالا (مورّخ 614 ق.) بهره برده و نشان داده ایم که معرفی نکردن کامل نسخه ها، انتخاب نابجای نسخه / نسخ اساس، نامعلوم بودن شیوة تصحیح و انتقادی نبودن آن، افتادگیها، افزوده های بی پشتوانه و برخی اشتباهات فاحش در تصحیح واژه های غریب و نادر، مهمترین اشکالات این دو چاپ – بویژه چاپ خدیوجم – بوده است. این اشکالات به حدی است که گاه معنی و مفهوم عبارات دگرگون شده و به کلی با آنچه مؤلف در صدد بیان آن بوده، اختلاف پیدا کرده است.
متکلم را تا کسی عیب نگیرد سخنش صلاح نپذیرد
حوزههای تخصصی:
گله از فراق: شرح غزلی از سعدی
حوزههای تخصصی:
نویسنده مقاله ضمن اعتقاد به مشرب خاص عرفانی ـ فلسفی در غزل های سعدی، این غزلیات را برآمده از عشق می داند و معتقد است که حالات ویژه عاشق و معشوق در این غزلیات به نیکی به تصویر کشیده شده است آن هم به زبانی سعدیانه، شاعرانه و دل انگیز. در ادامه نویسنده مقاله یکی از غزل های سعدی را با مطلع «همه عمر سر ندارم سر از این خمار مستی» از این زاویه دید مورد بررسی قرار می دهد.
درآمدی بر شالوده شکنی(دریدا، بورخس، دن کیشوت)
حوزههای تخصصی:
تحلیل نحوی - معنایی ساختمان بند ساده در زبان فارسی بر پایه دستور نقش گرای نظام مند هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به توصیف ساختمان بند ساده براساس دستور نقش گرای نظام مند هلیدی می پردازد. در این دستور "بند" به عنوان واحد اصلی تحلیل در نظر گرفته می شود. هلیدی معتقد است تمام زبان ها بر اساس چهار فرانقش عمده عمل می کنند که عبارتند از : فرانقش بینافردی ، فرانقش متنی ، فرانقش منطقی، فرانقش تجربی که نحوه ادراک و مفهوم سازی وقایع جهان بیرون و جهان درون ذهن را نشان می دهد و تجارب ما را از جهان به صورت مجموعه فرایندهایی در دستور زبان نشان می دهد. عنصر فرایند که مهم ترین سازه جمله است ملاک تقسیم بندی معنایی جمله به شمار می رود و بر پایه آن، جملات به فرایندهای مادی ، ذهنی و رابطه ای تقسیم می شوند. این نوشته تنها بر پایه فرانقش تجربی به تحلیل سازه های جمله می پردازد.
خوانشی لکانی از شعر «ندای آغاز» اثر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهراب سپهری، شاعر و نقاش ایرانی، اشعار خود را در هشتکتاب گردآورده و بیش تر، از لحاظ نوع نگاهش به زندگی، طبیعت، خدا، نیک و بد، زشت و زیبا و ...، مورد توجه منتقدان بوده است. «حجم سبز» و «ما هیچ، ما نگاه»، دو دفتر پایانی هشتکتاب، بدان جهت که در سیر تکامل شعر و اندیشه، پختهتر هستند، اهمیت بیش تری دارند. هدف از نوشتن این مقاله، نقد و بررسی شعر «ندای آغاز» سهراب سپهری است. بدین منظور نگارنده نظریهی روانکاوی لکان را در نقد شعر به کار بسته و سعی کرده است این شعر را بر اساس نظریهی یادشده، بسنجد و بر اساس آن به درونمایهی شعر، دست یابد. بررسی شعر «ندای آغاز» نشان میدهد سپهری علاوه بر عرفان شرق و ذنبودیسم، به مدد فلسفه و روانکاوی غرب، به ویژه روانکاوی لکان، سعی در شناخت حقیقت دارد. «واژه»، مجازا زبان، نمایندهی ساحت نمادین در تعابیر لکان، است. ترکیب «وسعت بیواژه»، توصیفی از «آغاز» (beginning) و مقصد راوی شعر، نشانهای از دورهی پیشازبانی است که با ساحت واقع در تعابیر لکان انطباق دارد و تاکید راوی شعر برای رفتن به «وسعت بیواژه» این معنی را القا میکند که واژه(زبان) مانعی در راه شناخت است و راوی شعر، سعی دارد آن را از سر راه خود بردارد.
درباره قاموس المحیط فیروزآبادی
منبع:
نامه پارسی ۱۳۳۱ شماره۴
حوزههای تخصصی:
نگاهی به پسوند «ـ َ نده» و تحولات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از واژه های رایج در زبان فارسی امروز در طول تاریخ دستخوش تحولاتی بوده است. برخی از این تحولات مربوط به فارسی میانه است و برخی دیگر – تا آنجا که نویسنده اطلاع دارد – در فارسی دری روی داده است و اثری از کاربرد آن در فارسی میانه دیده نمی شود. از جمله این تحولات، دگرگونیهایی است که در پسوند «_َنده» روی داده است. حذف g پایانی آن در دوره رشد و تکوین زبان فارسی از جمله این تبدیلات است ؛ ضمن آنکه تحولاتی نیز در گروه nd موجود در این پسوند روی داده است. این تحولات، خاص این واژه نیست، بلکه واژه های دیگری را با هویت دستوری متفاوت – همان گونه که در بخشهای مختلف مقاله حاضر می بینیم – شامل می شود. این مقاله به تحولات پسوند «_َنده» در فارسی دوره رشد و تکوین می پردازد.
آشنایی زدایی و برجسته سازی در سوره مبارکه واقعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطرح شدن مباحثی مانند آشنایی زدایی و برجسته سازی توسط رویکرد فرمالیسم، تحول بزرگی در نقد ادبی قرن بیستم پدید آورد. با استفاده از این مفاهیم می توان زیبایی های پنهان در متن ادبی را بهتر درک کرد. هدف این مقاله، بررسی سوره مبارکه واقعه از منظر آشنایی زدایی و برجسته سازی است. البته می دانیم که قرآن کریم، متن ادبی نیست ولی متنی است که جنبه ای از اعجاز آن را اعجاز ادبی تشکیل می دهد و دارای زیبایی های ادبی فراوانی است. مقصود از کاربرد نظریه های ادبی مختلف مثل آشنایی زدایی و برجسته سازی فقط آن است که نشان داده شود همه صور و ارزش های ادبی – نقدی می تواند در بهترین شکل در قرآن کریم یافت شود. این پژوهش نشان می دهد بسیاری از پدیده های طبیعی و مفاهیمی که برای مخاطبان دیروز و امروز قرآن، به اموری عادی تبدیل شده به واسطه آشنایی زدایی و قاعده افزایی برجسته شده است. استفاده گسترده از تکرار صامت ها و مصوت ها، تکرار در سطح کلمه، جمله و ساخت های نحوی، همچنین به کارگیری ساختار شرطی، استفاده ازجمله اسمیه و اسم فاعل ازجمله تکنیک های زبانی و ادبی است که در سوره واقعه برای آشنایی زدایی و برجسته سازی به کار گرفته شده است.
نقد تصحیح خمسه نظامی به کوشش بصیرمژدهی، در مقایسه با نسخه های مصحَّح وحید دستگردی و مسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون با چند تصحیح از خمسه نظامی از جمله نسخه های وحید دستگردی، مسکو، ثروتیان و برات زنجانی آشنا بوده ایم اما در سال های اخیر، تصحیح جدیدی از خمسه نظامی به کوشش خانم دکتر سامیه بصیرمژدهی (بازنگریسته استاد بهاءالدین خرمشاهی) منتشر شد که چاپ اولِ آن در سال 1383 و چاپ دوم در سال 1388 توسط انتشارات دوستان به بازارِ کتاب ارائه شد؛ این تصحیح بر اساس نسخه معروف به سعدلو، مربوط به قرن هشتم ه . ق. و با مقابله با نسخه های کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، وحید دستگردی و آکادمی علومِ اتحادِ شوروی انجام شده است. مصحح معتقد است یافته ها و ادراکات ایشان از ابیات، به کار بردنِ صحیح ترین و فصیح ترین نسخه بدل ها و توجهِ به قوانینِ قافیه، اسالیب شعر، عروض و سایر فنون بدیعی و بلاغی و همچنین استفاده از نسخه سعدلو به عنوان اساسِ کار، تصحیحِ ایشان را منقح تر و به نسخه اصلِ نظامی، نزدیک تر ساخته است. اما اگر چه تصحیح مذکور، متأخر است و مصحّح می توانست علاوه بر در دست داشتنِ دو نسخه معتبرِ وحید و مسکو، از دستاوردهای علومِ جدید نیز بهره برد و کاری بهتر از پیشینیان ارائه دهد، متأسفانه جزءِ پر اشکال ترین نسخه های تصحیح شده از پنج گنج نظامی است. نگارنده ضمن اشاره به ابیاتی از تصحیحِ ایشان و مقایسه آن ها با نسخه های وحید و مسکو در پی آن است تا بی اعتباریِ این تصحیح از خمسه نظامی را نشان دهد. همچنین بر خلاف سخنِ مصحح درباره توجه به اسالیب و فنونِ شعری، خواننده پس از توجهِ دقیق به این تصحیح درمی یابد که مصححِ نسبت به این قواعد و حتی واژه شناسی و فضایِ شعریِ نظامی، تبحّرِ لازم را ندارد.