فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
بازتاب نگاه به جنس مخالف در آثار صادق هدایت و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دگرگونی سعدی در غزل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غزلیات سعدی به چهار بخش غزلیات قدیم، طیبات، بدایع و خواتیم تقسیم بندی شده است. به نظر میرسد غزلیات قدیم در دوران جوانی و طیبات و بدایع در دوران پختگی و اوج شاعری سعدی سروده شده و خواتیم مربوط به دوران پیری اوست. اگر چه جوهرهی شعر سعدی در غزلیات، عشق است، اما این عشق در غزلیات قدیم، عشق زمینی و در خواتیم عشق عرفانی است، حتی در بعضی از غزلهای خواتیم، اخلاقیات و زهد غلبه دارد. این دوگانگی در غزلهای سعدی توجه محققان بسیاری را به خود جلب کرده است. هدف ما در این مقاله بررسی یکی از اساسیترین دلایل این دوگانگی است. به نظر میرسد یکی از مهم ترین دلایل این دگرگونی آن است که سعدی مدارج عشق را عملاً از زمینی به عرفانی به طور طبیعی طی کرده است. لذا در دوران پیری از این حیث کمبودی احساس نمیکند. در این مقاله ابتدا نظر بسیاری از محققان را در زمینهی غزلهای سعدی و احیاناً تفاوتهای «خواتیم» و«غزلیات قدیم» نقل کردهایم. سپس برای اثبات ادعای خویش از غزلیات او و بعضی از دستاوردهای امروزی روانشناسی، مثالها و مطالبی را نقل کردهایم.
مقایسه ساختار بازگشت زمانی در رمان «دودنیا» نوشته گلی ترقی و رمان «ذاکرة الجسد» نوشته احلام مستغانمی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر هدف خود را بر آن گذاشته است تا با تکیه بر دیدگاه ژرار ژنت، نظریه پرداز فرانسوی، در تقسیم بندی زمان روایت، ساختار حرکت زمانی رمان «دو دنیا» نوشته گلی ترقی و رمان «ذاکرة الجسد» نوشته احلام مستغانمی را بر پایه محاسبات آماری و به روش وصفی – تحلیلی، بررسی و سپس داده های حاصل را در کنار یکدیگر مقایسه کرده است. تقسیم بندی عرضه شده از سوی ژنت، بدون در نظر داشتن عواطف، حاصل رفت و برگشت های زمانیِ درونی، بیرونی و مشترک است اما دسته بندی دیگری وجود دارد که برگشت های زمانی را صرفا بر اساس مبانی عاطفی و تحت عنوان بازگشت زمانیِ غم انگیز، مسرت بخش و خنثی مطرح می کند. نتیجه به دست آمده از اطلاعات آماری انجام شده بر مبنای دو نوع تقسیم بندی، بازگوی آن است که بازگشت زمانی در رمان «ذاکرة الجسد» به دلیل حضور قدرت مند بعد عاطفی و تحلیلیِ قهرمان، نسبت به بازگشت زمانی در رمان «دو دنیا»، پیچیدگیِ بیشتری دارد.
مقاله به زبان عربی: تحلیل و بررسی ساختار روایی منظومه های خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی بر اساس خویشکاری شخصیت های اصلی آن (مطابق با نظریه پراپ) (تحلیل البنیة السردیة لدیوانی ""خسرو وشیرین""، و""لیلی ومجنون"" لنظامی الکنجوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عرصه پهناور ادبیات داستانی، منظومه های غنایی نظامی گنجوی با جنبه های داستانی بی نظیر خود از جمله آثار کلاسیک ادب فارسی است که با توجه به ساختار و بن مایه های داستانی هر یک می توان آنها را مطابق با اصول و موازین ساختارگرایی مورد نقد و بررسی قرار داد .
در این پژوهش منظومه های ""خسرو و شیرین"" و ""لیلی و مجنون"" به عنوان نمونه ای از دل انگیزترین و زیباترین منظومه های عاشقانه ادب فارسی مورد تحلیل ساختاری قرار گرفته است، بنابراین پس از ذکر نکاتی پیرامون مقوله روایت و عناصر و واحدهای آن، به بررسی و مقایسه عناصر روایی این دو منظومه - از منظر روایت شناسی ساختارگرا که اساس کار ولادیمیر پراپ نظریه پرداز روسی، در تحلیل ریخت شناسی قصه های پریان است - پرداخته ایم. از این روی با تبیین شخصیت ها یا به گفته پراپ نقش مایه های داستان و نیز کارکردها و خویشکاری های قهرمان های قصه به تحلیل ساختارروایی دست زدیم. بدین منظور مقولاتی نظیر پیرنگ، شخصیت، زمان بندی روایت، نظم و ترتیب ، تداوم، راوی (راوی دانای کل، روایت سوم شخص محدود، من روایت/اول شخص) در این آثار مورد بررسی قرار گرفت تا به این نتیجه دست یابیم که این عناصر در ترکیب نحوی خود چگونه از شکل خام داستان یا به تعبیر فرمالیست ها، فابیولا، به طرح روایی (به تعبیر فرمالیست ها، سیوژه) تغییر می کند و در این شیوه بیان محتوای غنایی داستان بر این عناصر روایی چه تأثیری داشته است.
بررسی دیدگاه های فیلسوفان مسلمان درباره وزن و قافیه (با تکیه بر آثار ارسطو، فارابی، ابن رشد، ابن سینا، بغدادی، خواجه نصیر و قرطاجنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منابع فلسفی درباره وزن و قافیه مطالبی وجود دارد که لزوماً با مقالات و دلالات عروضیان یکسان نیست. این مقاله با بررسی مفهوم وزن در منابع فلسفی شروع میشود. آنها گونههایی از وزن را در شعر و نثر یافتهاند و بر همین اساس به دو نوع وزن شعری و نثری باور دارند. وزن در نظر آنها عضوی از خانواده بزرگ موسیقی است. بر این مبنا، قاعده «تعداد و تناسب» را به عنوان اصلیترین اصل در بررسی وزن در نظر گرفتهاند. آنها همچنین متوجه شدهاند که الحان موسیقی و اوزان شعری از قاعده یکسانی تبعیت میکنند. بررسی نسبت اوزان شعری و الحان موسیقی با مضامین خاص نیز از موضوعات مورد توجه آنها بوده است. قافیه در مطالعات آنها چنان جایگاهی ندارد. شاید از آن روی که قدرت موسیقایی آن به اندازه وزن نیست. با این حال، قرطاجنی به عنوان آخرین حلقه از تدوینکنندگان نظریه شعری فلسفی نکته های تازهای را مطرح کرده است
زبانه ای از زبان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اثری ادبی- هنری تا نوشته ساختار منطقی مستحکمی نداشته باشد، اجزای اثر جایگاه ویژه خود را نیافته و چنان که باید به زیبایی و تأثیر دست نمییابند و در نهایت به شکل ایده آل هنری راه پیدا نمی کند. اوج شگرف و شگفت آفرینش اثر هنری تلفیق و آمیختگی پیامها و ساختارهاست که شکل را می آفرینند. نظامی در خمسه از زبانی پخته، پیراسته و آراسته که خاصّ شاهکارهای بزرگ ادبی است، به نحو شایسته بهره برده است، هر هنرمندی چکیده فکر و ذوق و نبوغ خود را با کیفیّتی خاصّ از ترکیب اجزای مواد متشکّل آن هنر عرضه می کند و خمیر مایه هنر شاعر واژگان زبان است. شیوایی و دلنشینی گفتار هر شاعر هنرمند به مهارت در گزینش و چینش واژه ها و چگونگی ترکیب و آرایش آنها بستگی دارد و در ورای ترکیب واژه هاست که هاله ای برای ایجاد معانی، تعبیرات و مضمون آفرینی پدید می آید. نظامی در مثنویهای خود ضمن استفاده از ذخائر زبان خاصّ شعر به کاربرد زبان رایج مردمعلاقمند بوده و از سوی دیگر در خلق و آفرینش تعبیرهای جدید و ترکیبات واژگان نظیر خنده ناک، ابرناک، آبناک، غم و شادی نگار، داوریگه، بختور، سگ زبانی، دهل زبانی، رایگان گرد، فکرت انگیز، گلاب انگیز که موجب گسترش دامنه معانی و مفاهیم گردیده، سهم ارزشمندی دارد. در این مقالت ویژگیهای برجسته زبانی نظامی از قبیل واژه گزینی، ترکیب سازی، وصف، تکرار، امثال و حکم و برخی ویژگیهای سبکی دستوری نظیر تبدیل، حذف، تأکید و ... مورد بررسی قرارگرفته است.
جهت دستوری در سه غزل معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین نحو و اندیشه در زبان شناسی از طریق افعال و حالات بیان شده با فاعل، مفعول و مسند بیان می-شود و جهت دستوری فعّال، منفعل و غیره را پدید می آورد. جهت دستوری، نگرش و موضعِ نویسنده را نسبت به موضوع نشان می دهد و پژواک وضعیّت ذهنی نویسنده است. همچنین در شناخت حالات شاعر اهمّیّت دارد و وضعیّت روحی او را به ما نشان می دهد. علاوه بر آن در مقایسه حالات چند شاعر با یکدیگر مؤثّر است. در این پژوهش، نوع، تعداد و درصد جهت دستوری در سه غزل ابتهاج، نادرپور و فرّخزاد که به تقلید از یک غزل سعدی سروده شده مورد بحث و بررسی و مقایسه قرار گرفته و رابطه آن با مکتب رمانتیسم بیان شده است تا جهت دستوری غالب و نحوه موضع گیری شاعر نسبت به معشوق در سه غزل مشخّص شود. نتیجه این که بر خلاف روحیّه منفعل رمانتیک، جهت فعّال در غزل غلبه دارد و علّت آن را می توان وجود دیالوگ خیالی بین شاعر و معشوق دانست. از میان سه شاعر ابتهاج بیشترین و فرّخزاد کمترین درصد جملات منفعل را دارد، امّا نحوه به کارگیری جملات فرّخزاد از الگوی خاصّی پیروی می کند
بینامتنی قرآنی و روایی در شعر ابن یمین فریومدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای جدید نقد ادبی که در نتیجهی تحول بنیادین در ساختار نقد قدیم در غرب رواج پیدا کرد، نظریهی بینامتنی است. این نظریه که در اواخر دههی شصت میلادی از سوی ژولیا کریستوا مطرح گردید، حاکی از جذبههای هر متن، با بسیاری از متون دورههای مختلف معاصر یا پیش از خود است و یا به عبارتی دیگر، هر متنی، بینامتنی است. این نظریه اکنون با عنوان «تناص» در نقد عربی معروف شده است و با توجه به تعامل تنگاتنگ متون فارسی و عربی، این پدیده در ادبیات فارسی نیز میتواند معیار بررسی و نقد قرار گیرد. تأثیرپذیری لفظی و معنوی ابن یمین از مضامینِ آیاتِ قرآنی و احادیثِ اهل بیت(ع) بهویژه امام علی(ع)، در اشعار وی به فراوانی دیده میشود. این اثرپذیری، باعث شکل گیری انواع و اشکال بینامتنی در اشعار وی گشته است که در اغلب موارد، به شکل آگاهانه و مستقیم صورت پذیرفته است. پربسامدترین نوع بینامتنی در اشعار ابن یمین از نوع نفی متوازی یا امتصاص است که در این نوشتار، برخی از آنها تبیین و تحلیل شده است تا تاکیدی باشد بر پیوند عمیق و ناگسستنی فرهنگ و ادب پارسی با مناهل قرآن و اهل بیت(ع).
حافظ و سایه: مکالمه گرایی از ساخت متن تا ساخت اجتماع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماجرای پایان ناپذیرِ سخنِ حافظ به معمّایی هنری بدل شده است و از کندوکاوِ کلام او مضمون ها پرداخته اند و می پردازند؛ به ویژه غزل های هوشنگ ابتهاج (ﻫ . ا. سایه) نظایرِ متنی و فرامتنیِ فراوانی از غزل حافظ در خود دارد که حاکی از گفت وگوی درونی و تاریخی با هنر و اندیشه ی حافظ است.
هدف از این نوشتار، طرحِ منطقِ گفت وگویی و کاربرد نظریه ی ادبی-اجتماعیِ متن از میخائیل باختین در سنّتِ جوابگوییِ شعر فارسی با مطالعه ی رویکرد ابتهاج به حافظ است که همچنین می تواند نقدی بر نظر برخی در بابِ سیرِ قهقرایی و سبکِ تقلیدی یا بازگشتیِ شعر ابتهاج باشد. در مجموع با بررسی سنّت فوق بر پایه ی آرای ساخت گرایانی چون رولان بارت و ژولیا کریستِوا، غزل های مکالمه بنیاد و نیز حافظانه ی سایه، تحلیلِ بینامتنی و گفتمانی می شود.
اجمالاً باید گفت که مکالمه گراییِ ابتهاج از نشانه های متنی تا سطحِ اجتماع در نوسان است. از سویی ارجاع های بینامتنیِ او غالباً به محور همنشینیِ سخنش، از جمله بازتولیدِ رمزگانِ زبانی، شیوه ی بیان و موسیقیِ شعرِ حافظ، محدود گشته است و از دیگر سو، گفتمان تاریخیِ او به ویژه در سه قطبِ جامعه، انسان و عشق، جدالی با سخن حافظ دارد.
نقد مقاله: «بررسی تطبیقی شعر و اندیشه تی اس الیوت و احمد شاملو بر اساس مولفه های مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیر زمانی نیست که استقبال فزاینده ای را از ادبیات تطبیقی در ایران شاهد هستیم. این استقبال گرچه ممکن است از برخی جهات اتّفاقی فرخنده به شمار آید اما نیک که بنگریم چندان خوشایند نیست. متاسفانه در کشور ما روی آوردن به ادبیات تطبیقی بدون درک صحیح مبانی و چارچوب های نظری آن این رشته را با بحرانی جدی رو به رو کرده است. بدفهمی هایی که واژه «تطبیقی» ایجاد کرده باعث شده است که گاه این رشته صرفاً به عنوان یکی از «دانش های تطبیقی» از جمله فلسفه تطبیقی، زبان شناسی تطبیقی و... شناخته شود. از سوی دیگر به دلیل ناآشنایی با مکاتب گوناگون این رشته و در نظرگرفتن آن صرفا به عنوان مقایسه دو ادبیات ملی، «پژوهش هایی زیر چتر نام ادبیات تطبیقی انجام گرفته که هیچ گونه قرابت و سنخیتی با ماهیت آن ندارد» (انوشیروانی 1389:36). نوشتار پیش رو به بررسی مقاله «بررسی تطبیقی شعر و اندیشه تی. اس. الیوت و احمد شاملو بر اساس مولفه های مدرنیته» به قلم حسن اکبری بیرق و نرگس سنایی که در شماره 4 (پیاپی 12) نشریه پژوهش های زبان و ادبیات تطبیقی چاپ شده است، می پردازد.
پی رفت ها، رابطه ها، کارکردها در داستان کوتاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش داستان کوتاه فارسی را از دیدگاه نظریة روایت شناسی تزوتان تودوروف مطالعه کرده است. فرضیة جستار حاضر مبنی بر امکان وجود انواع گوناگونی از روابط میان پی رفت هاست. تصور می شود هر نوع رابطه ای که میان پی رفت ها برقرار شود کارکرد یا کارکردهایی داشته باشد. جهت بررسی این دو فرضیه هفت مجموعه داستان کوتاه فارسی از نویسندگان برجسته برگزیده شد. این مجموعه ها از یکی بود و یکی نبود جمالزاده به عنوان سرآغاز این ژانر در ادبیات فارسی تا غریبه ها اثر احمد محمود دوره ای پنجاه ساله را در برمی گیرد و جمعاً شامل شصت وسه داستان کوتاه است. در بخش اصلی مقاله مجموعه داستان های گزینش شده به شیوة استنتاجی تحلیل و بررسی شد. درنهایت، با به اثبات رسیدن فرضیه ها این نتیجه به دست آمد که میان پی رفت های روایات داستانی انواع گوناگونی از روابط مانند رابطة تقابلی، رابطة خاطره ای، رابطة پرسش و پاسخی و... وجود دارد که هریک کارکردهایی نظیر پیش آگاهی، برجسته سازی مضمون داستان، شرکت دادن نمایشی خواننده در خلق داستان، ایجاد حالت تعلیق و... دارد.
بررسی دیوان غزلیات امیرخسرو دهلوی بر اساس چند دستنویس معتبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طوطی زبان آورِ خطه هندوستان، امیرخسرو دهلوی، یکی از پُرکارترین شاعرانِ فارسی زبان است که تأثیرات شگرفی را بر شعر فارسی گویان بعد از خود، در سرزمین های هند و سند و ایران، گذاشته است. هرچند امیرخسرو بیشتر شهرت خود را مدیون و مرهون مثنوی هایش است، در عین حال، غزل هایی استادانه و دلنشین از وی باقی مانده است که مقام والای این شاعر شیرین سخن را در شعر فارسی نشان می دهد. دیوانِ غزلیاتِ امیرخسرو چندین بار در ایران و هند به چاپ رسیده است. از این جمله است چاپِ طهران با مقدمه سعید نفیسی و تصحیح م. درویش که اقبال صلاح الدین در تصحیحِ بعدی از دیوان امیرخسرو همین تصحیح را نیز یکی از ملاک های اصلی کار خود قرار داده است. با توجه با نایافت بودن این تصحیح اخیر در ایران، محمد روشن همان کارِ اقبال صلاح الدین را با حذف نسخه بدل ها و برخی تغییرات جزئی به چاپ رسانیده است. این تصحیح از دیوان امیرخسرو دهلوی که امروزه در غالب تحقیقات و مقالات به عنوانِ منبع به آن ارجاع داده می شود، خطاها، تصحیفات و اشکالات کوچک و بزرگی دارد. در این جستار برخی اشکالات اساسی و تحریفات و تصحیفات موجود در دیوانِ چاپی امیرخسرو بر اساس سه دستنویس معتبر از دیوان وی، نمایانده شده، همچنین به اشعار و ابیاتی نویافته از امیرخسرو اشاره شده است.
زندان جان (پژوهشی در معنای قفس در متون شعری ادب فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شـاعران و سخنوران در انتقال پیامهای خویش، با توجه به اندیشه و توانایی خود واژگانی را بر می گزینند که هم معنایی مفید و هم قدرت القا و تصویرسازی بـالایی داشته باشد. پــژوهش حاضر به بــررسی یکی از ایـن واژه های پرکاربرد، مـؤثر، نمادین و تصـویری یعنی «قفس» مـی پردازد. بـا تحقیق در منتخب دیـوان شاعران از قرن سوم تا عصر حاضر مشخص می شود که واژه قفس که از زبـان عربی وارد فارسی شده است، پا به پای جریان های شعر فارسی و متناسب بـا مـوضوعات گوناگون در طول تاریخ شعر، معانی گوناگون زبانی و بلاغی به خود گرفته است. شاعران به تناسب موضوعات و روحیه خویش علاوه بر معنی لفظی این واژه، معانی کنایی و استعاری گوناگونی مانند دنیا، تن، جسم، وطن، جامعه و معانی دیگر از این اراده کرده اند. بیشترین استفاده از این واژه در معنی «تن و دنیا» در شعر سنتی و عرفانی به چشم می خورد و در شعر معاصر بیشتر در مفهوم زندان و جامعه به کار رفته است. در مجموع تصویری که از قفس ارائه می شود زندانی برای روح و جان انسان است.
نقدی بر مجموعه مقالات دومین همایش نیماشناسی دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوشبختانه مدّتی است که در نشریات پژوهشی ادبی کشور بخش «نقد» -که غالباً نقد کتاب یا مقاله است- پررنگ شده-است. این حرکت و توجّه به نوبه خود درخور تحسین است، امّا کافی نیست. نقد را نمی توان به نقد کتاب و بعضاً مقاله محدود کرد، چراکه گستره نقد تمامی فعّالیت های علمی را شامل می شود. بررسی فعّالیت های علمی مانند همایش ها، نشست ها و حتّی سخنرانی ها می تواند به نشاط و پویایی در عرصه علمی و پژوهشی کمک شایانی کند. نقد و بررسی همایش های علمی و مجموعه مقالات آن که تأثیر گسترده ای در عرصه پژوهشی دارد می تواند این فعّالیت ها را از رخوت و ایستایی برهاند. این نوشتار گامی است هرچند کوچک در این راستا که به نقد و بررسی مجموعه مقالات یکی از همایش های سال های اخیر می پردازد. درباره پدر شعر نو کتاب ها و مقالات متعدّدی نوشته شده است. از منابعی که در بررسی نیما مفید خواهد بود مجموعه مقالات دومین همایش نیماشناسی است. این مجموعه موضوعات بسیار متنوّع و نوآورانه ای را در نیماشناسی دربرمی گیرد. نوشتار پیش رو پس از اشاره به محاسن این مجموعه پربار به بررسی مشکلات آن می پردازد و بر آن است تا از این رهگذر به برخی اشکالات اساسی پژوهش های ادبی اشاره ای کند.
مکاشفات شبانه حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حافظ در بسیاری از اشعار خود به تجربیات رویدادهای شبانه ای اشاره کرده که دربردارنده دستاوردهای عرفانی برای او بوده است و اغلب با کاربرد واژه «دوش» و استفاده از تعابیری نظیر «دوش دیدم که...»، آنها را به تصویر می کشد. این تعبیر با اصطلاح «طوارق» نزد عرفا مناسبت دارد. «طوارق» به معنای آن چه در مناجات شب بر دل عارف و سالک وارد می شود، از جمله اصطلاحات عرفانی است که مفهوم آن در اشعار شاعران عارف پیش از حافظ نیز مصادیقی دارد. از دیگر سو، ریشه یابی و تحلیل این رویاهای شبانه که بخش قابل ملاحظه ای از تجربیات عرفانی حافظ را دربرمی گیرد، با مباحث روانشناختی رویا و راه یافتن ذهن انسان به ضمیر ناخودآگاه در شب از راه-هایی مانند خواب، مستی، تخیل و... به دلیل تاریکی و ناشناخته بودن شب ارتباط می یابد و لذا می توان با تأمل در این گونه اشعار حافظ، شخصیت درونی و مدارج عرفانی او را بهتر شناخت. غایت این تحقیق، ریشه یابی و تحلیل تجربیات عرفانی در شعر حافظ است که با استفاده از روش روانشناختی یونگ در خصوص نقشی که ضمیر ناخودآگاه انسان در رسیدن به این گونه تجارب روحی دارد، صورت می پذیرد.
آسیب شناسی ارجاعات در تحقیقات ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند تاریخی و بازنگری معنایی التفات بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
التفات یکی از شگرد ها و آرایه های ادبی است که با در هم شکستن روال معمول کلام، نقش بسیار مؤثّری در بیداری و جذب مخاطب دارد. این صنعت در بیشتر کتاب های بلاغی عربی و فارسی با عنوان انتقال گوینده از خطاب به غیبت و بر عکس تعریف و انواع محدودی از تغییرات و وا گردانی ها برای آن برشمرده شده است که هریک از این انواع را در یکی از حوزه های بلاغت (معانی و بدیع) و دستور میتوان بررسی کرد. این مقاله کوشیده است، ضمن بررسی روند تاریخی آرایه التفات در کتب بلاغی، با در نظر گرفتن توسعه معنایی آن، تعریفی نو و تصویری روشن از گونه های مختلف التفات ارائه داده، به انواع آن اشاره کند و التفات دستوری را از بلاغی جدا کرده، بر اساس تعریفی توسّعی، یکی از انواع آن را در کنار صورت های خیالی بگذارد که در علم بیان بحث می شوند. پس در کنار فواید سنّتی مطرح در کتابهای بلاغی برای التفات، به کارکرد های جدیدی همچون انسجام متن، ابهام هنری، آفرینش کلام ادبی و... پرداخته است. این کارکرد ها نشان از آن دارد که بدیع سنّتی با رویکردهای فرسوده خود دیگر توان پاسخ گویی به نیازهای متون ادبی معاصر را ندارد. از این رو، ضرورت بازنگری همه جانبه و نقد و تحلیل آرایه های بدیعی از جمله صنعت التفات کاملاً احساس می شود