فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
کاربرد «نظریة جهان متن» در شناسایی عناصر سازندة متن روایی داستان شازده احتجاب؛ بر مبنای رویکرد شعرشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعرشناسی شناختی به سؤالات اساسی دربارة ابزار شناختی هنر، زبان و ادبیات پاسخ می گوید. این امر همان نقطة قوت این رویکرد نسبت به دیگر رویکردها و به ویژه، نظریة نقد ادبی است که محدودیت هایی همچون عدم توانایی در چگونگی پیدایش تولید معانی مختلف و تفسیرهای متعدد از متون ادبی دارد. در این مقاله، به بررسی چگونگی اتصال «جهان متن» به جهان خواننده برای دریافت و تفسیر متن و همچنین بسط فضاهای ذهنی خواننده در درک متون ادبی به عنوان زمینة تحقیق پرداخته می شود. هدف از انجام این پژوهش کاربرد الگویی نظری برای خوانشی به دور از هر گونه تفسیرهای شخصی است که با اتکای بر نظریة شعر شناسی شناختی محقق می شود. در تحلیل بخشی از داستان شازده احتجاب (گلشیری، ۱۳۸۴)به بررسی عناصری که در شکل گیری متن داستانی تأثیر بسزایی دارند، پرداخته می شود. پرسش های پژوهش عبارت اند از: الف. کدام یک از عناصر سازندة متن روایی داستان شازده احتجاب به کمک نظریة جهان متن شناسایی می شوند؟ ب. شناسایی این عناصر چه کمکی به تفسیر جهان های متنی مختلف داستان می کند؟
در پاسخ به این پرسش ها، سه لایة «جهان متن»، «جهان گفتمان» و «جهان زیرشمول» را که در ساخت روایت این داستان نقش دارند، توسط نظریة جهان متن شناسایی می کنیم. سپس پیوند جهان های متن خُرد روایت در قالب یک جهان متنِ شامل نشان داده می شود که در ذهن شازده پدید آمده است و جهان متن اصلی را شکل می دهد. تضاد میان شخصیت های داستان و فضاهای ذهنی که به واسطة افکار آن ها به وجود می آیند، در پیدایش جهان های متن کوچکتر در درون جهان متن اصلی شازده مؤثر بوده و سبب تفسیر نظام مند متن می شود.
لزومِ تصحیحِ دوباره ی غزلیاتِ شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصحیح متون کهن همواره موردِ توجّه ادب دوستانی بوده که دغدغه شان فراهم کردن ِمتنی منقّح و نزدیک به گفتارِ مؤلف است. یکی از متونِ بحث برانگیز از لحاظ تصحیح، کلیّاتِ شمس تبریزی از جلال الدّین محمّد مولوی است. این اثر سترگ به دلیل حجمِ گسترده ی آن و مشوّش بودنِ نسخِ موجود از آن، هنوز متنِ کاملاً قابلِ اعتمادی از جهتِ تصحیح ندارد، در سال 1344 1336 توسط مولوی شناسِ گرانقدر استاد بدیع الزمانِ فروزانفر به شکلِ انتقادی تصحیح شده و همواره موردِ بحثِ پژوهش گرانِ مختلف قرار گرفته است. در این پژوهش، تحتِ عنوان های زیر، برآنیم که لزوم تصحیحِ دوباره ی غزلیاتِ شمس و نقد تصحیح های موجود را مورد بررسی قرار دهیم و آرایِ بزرگانِ ادب را در این مورد برشماریم؛ این عناوین عبارتند از: 1. مقدّمه و پیشینه ی تصحیح غزلیات شمس، 2. تصحیحِ استاد فروزانفر و نقد آن، 3. تصحیح دکتر توفیق سبحانی و نقد آن، 4. نکاتی درباره ی دیوان مصحَّح استاد فروزانفر و دکتر توفیق سبحانی.
بدل پذیری نهاد ، مسند و منادا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«شگردهای سنایی در فشرده گویی و ایجاز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی موسیقی شعر معروف الرصافی و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی تطبیقی موسیقی شعر فرّخی یزدی و معروف الرّصافی است. برای رسیدن به این مقصود، موسیقی اشعار این دو شاعر به دو قسم موسیقی بیرونی و درونی تقسیم بندی شده است. در قسمت موسیقی بیرونی به بررسی وزن، قافیه و ردیف و در قسمت موسیقی درونی، تکرار با دو زیر شاخة واج آرایی و تکرار لفظ و همچنین جناس و سجع بررسی شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که تنوّع بحور در شعر رصافی بسیار بیشتر از شعر فرّخی است. در مقابل، قافیه های فرّخی نسبت به قافیه های رصافی، نرم تر و طولانی ترند و برعکس، رصافی به انتخاب قافیه های خشن تر و کوتاه تر تمایل بیشتری نشان داده است. استفاده از ردیف نیز که از ویژگی های شعر فارسی است، از عوامل دیگری است که سطح موسیقایی اشعار فرّخی را بالا برده است. در صنعت تکرار نیز ائتلاف میان لفظ و معنی عبارات در شعر دو شاعر به چشم می خورد. در شعر فرّخی، مصوّت «آ» و صامت های «ش» و «م» و در شعر رصافی مصوّت «ی» و صامت های «ش» و «س» بیشترین بسامد را دارند که با توجّه به دیدگاه های ناقدان عرب خاصیّت موسیقایی و معنایی آن ها تبیین شده است. در بهره گیری از جناس و سجع نیز شباهت زیادی میان این دو مشهود است. جناس زائد، اشتقاق، شبه اشتقاق و تام به ترتیب بیشترین بسامد را در دیوان دو شاعر به خود اختصاص داده اند.
تحلیلی روانشناسانه از داستان سیاوش بر مبنای الگوی ساختار ذهن فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرای فروید در حوزه روانکاوی تأثیری شگرف بر هنر و ادبیات نهاد و موجب ظهور نقد روانشناسانه شد. نظریه های «ناخودآگاه فردی» و «ساختار ذهن و روان انسان» از برجسته ترین دستاوردهای فکری این متفکر بود. بر اساس این نظریه ها، ساختار ذهن انسان دارای سه بخش عمده است: نهاد، من و فرامن. هرکدام از این بخش ها نیز مظهر بخشی از دنیای پیچیده ذهن و وجود آدمی هستند. شخصیت های اصلی داستان سیاوش قابلیت انطباق با این سه بخش را دارند و کنش های این سه می تواند از منظری تأویلی، معرّف کارکردهای اجزای ساختار ذهن باشد؛ سودابه مظهر نهاد، سیاوش معرّف فرامن و کاووس نماینده من. از منظری دیگر می توان گرسیوز را معادل نهاد، سیاوش را مظهر فرامن و افراسیاب (و در بُعدی دیگر پیران) را نماینده من به شمار آورد. این پژوهش به تحلیل داستان سیاوش بر مبنای این رویکرد اختصاص دارد.
ملکوت نقطه عطف رئالیسم جادویی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملکوت بهرام صادقی (1315-1363) تاکنون فقط یک داستان بلند در حوزه داستان های اسطوره ای و جریان سیال ذهن به شمار می رفت. این نظر در جای خود درست و تأییدشده است؛ اما از منظر «رئالیسم جادویی» هیچ گاه به طور جدی به این اثر پرداخته نشده است. حال آن که رگه های قوی این جریان چنان در آن بازتاب یافته است که می توان آن را سرآغاز و نقطه عطف رئالیسم جادویی در ایران دانست. این مقاله ویژگی های مهم سبک رئالیسم جادویی عناصر خیالی، رﺅیایی، جادویی، اسطوره، دهشت و توجیه ناپذیری وقایع، روایت پیچیده، و توصیف های اکسپرسیونیستی و سوررئالیستی را در شخصیت ها، حوادث و اعمال شگفت انگیز، اشیا، و فضای ملکوت صادقی بررسی و آن را سرآغاز این سبک در ادبیات داستانی معاصر ایران معرفی می کند.
شگردهای فعل در روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراسه موقع الراوی وآلیاته فی روایه میرامار لنجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لما کانت المعرفه نسبیهً للبشرفإن راویاً واحداً،سواء أکان الکاتب أوشخصیه من شخصیات القصه، لا یلمّ بها من جوانبها کامله والراوی العالم بکل شیء فی الروایه لا یسیطر علی کل الجوانب المطلوبه لدی الشخصیات. فیستفید الکاتب من تقنیات السرد المختلفه؛ کتقنیه تعدد الرواه لیوظّف العوامل والرواه المختلفین للغور فی الأعماق البشریه ونیاتها وأعمالها. کان الرواه فی میرامار، وهم نفس الشخصیات المختلفه المشارب والمعارف التی تنقّلت فی أیدیولوجیاتها من التعقل والحکمه إلی التَّطرّف والجنون، ومن حبّ الخیر للآخر وإسداء النصائح له إلی الحقد علیه وکراهیته.ومن هنا تعددت وجهات النّظر فی الأحداث حسب الموقع الّذی یقف فیه الراوی لرصد العالم المحیط به،وقد یکون هذا الموقع أیدیولوجیاً أو دینیاً أوسوی ذلک. فتتبدّل صور الأشیاء بتبدّل المواقع ومخیله القارئ، وتتبدّل هذه الصور علی حسب الزاویه الّتی تُلتقط منها الصور وحسب المسافه الّتی تقع بین الراوی والأشیاء. الرواه فی هذه الروایه مشارکون فی صناعه الأحداث، بل کانوا أبطالها؛ ینتمون إلی المکان والزمان اللذین تنتمی إلیهما الشخصیات والأحداث وهم لا یحکون من الماضی فقط بل یسردون أیضاً الأحداث الّتی یعیشون فیها. فأهمیه هذه الروایه تکون فی الشهاده علی وقوع الحدث والمشارکه فیه من جهه ومعرفه وجهه نظر الراوی فی ما یبثه ویرویه من جهه أخری. تختلف صوره المکان فی هذه الروایه بین راو وآخر. للمعلومات والحوادث مصادر وآلیات مختلفه فی هذه الروایه؛کالتذکر، والحوار، والمونولوج، والمشاهده. فالروایه فی میرامار تقدم لنا عبر وعی الرواه عن طریق الحوار والمنولوج الداخلی وتیار الوعی. فمیرامار هوالمکان المرکز الّذی یضم هذه الشخصیات المتنافره ولکنه لا یجمع بینها؛ فهم لا یشکلون أسره یعرف أفرادها أشیاء کثیره ومعلومات جمه عن کل شخصیه. میرامار روایه ذات بنیه متعدده الأصوات لأحداث واحده؛ فلذلک تقوم علی التکرار فی کثیر من مفاصلها؛ لأن وجهات النّظر تکون مختلفه حول الحدث الواحد والصوره الّتی یرسمها الراوی لنفسه تکون غالباً أوضح من الصوره الّتی یرسمها لسواه والتی یرسمها سواه له.
روایة ""لعنة الأرض"" لجلال آل أحمد فی ضوء النقد الاجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یرتبط علم اجتماع الأدب بعلم الاجتماع من جهة کما أنّه یرتبط بالأدب من جهة أخری. یعدّ تحلیل العلاقة القائمة بین الأدب والمجتمع أساس ظهور النقد الاجتماعی للأدب ویرکّز هذا المنهج علی بنیة الأثر الأدبی ومحتواه ومدی ارتباطهما بالمجتمع حیث یقوم بتحلیل التأثیر والتأثّر بین الأدب والمجتمع وکیفیّة انعکاس القضایا الاجتماعیة فی الأثر الأدبی عبر وجهة النظر الفکریة أو الاعتقادیة أو الاجتماعیة لدی الکاتب. تسعی هذه العجالة إلی دراسة ونقد روایة ""نفرین زمین"" أی لعنة الأرض للروائی الکبیر جلال آل احمد فی ضوء المنهج الاجتماعی. یترکّز مضمون هذه الروایة علی تبعات قانون إصلاح الأراضی ودخول التقنیّات الجدیدة فی القری والأریاف الإیرانیة فی العصر الحدیث حیث یحاول الکاتب تصویر شرائح المجتمع الریفی المختلفة بعد تنفیذ قانون إصلاح الأراضی وتعرّض التقالید للزوال وزحف الحداثة علی تلک المناطق. وینظر إلی القضایا السیاسیة والاجتماعیة من منطلق مصلح اجتماعی ویقیم علاقة ما بین المجتمع والروایة باستخدام أسلوبه التعبیری الفنّی.
انتقاد بیهقی با انتخاب هدفمند اشعار دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوانشی ساختاری از ادبیات شفاهى کردستان مطالعه موردی (بیت سه یده وان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
شناخت نامه و معرفی توصیفی آثار خواجه حسین ثنایی مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواجه حسین ثنایی مشهدی، از شعرای برجسته قرن دهم هجری است. اثر مشهور ثنایی دیوان او است؛ اما جز این، در برخی از منشآت قرون بعد، نامه هایی نیز از او به جای مانده است. همچنین، یک مثنوی هشتصد بیتی به نام اسکندرنامه از او در دست است. به جرأت می توان گفت که کمتر جنگ و مجموعه ای بعد از قرن دهم سراغ داریم که غزلی یا قصیده ای و یا حتی بیتی از ثنایی را در خود جای نداده باشد. در این مقاله، ضمن گذری بر زندگی، آثار، و ویژگی های شعر ثنایی، آثار او در کتابخانه های ایران، هند، و پاکستان، اعم از دیوان های موجود و یا اشعار پراکنده در مجموعه ها و جنگ ها (شامل 73 مورد)، نسخه شناسی شده است.
مقاله به زبان فرانسه: مطالعه ساختار روایت در ‹‹دفترچه بیمه›› اثر جلال آل احمد (Etude de la structure narratologique dans «Carnet d’assurance maladie» de Jalāl Al-é Ahmad)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ساختار روایت در ‹‹دفترچه بیمه›› اثر جلال آل احمد مسعود نذریدوست استادیار دانشگاه شهید چمران، اهواز nazridust@yahoo.fr 1392/5/ 1391 تاریخ پذیرش: 16 /11/ تاریخ دریافت: 13 در این مقاله به بررسی یکی از داستانهای کوتاه جلال آل احمد تحت عنوان ‹‹ دفترچه بیمه›› می پردازیم. همانطور که در اکثر آثار این نویسنده مشهود است، این داستان کوتاه نیز یک مسئله اجتماعی را مطرح می کند. آنچه در این مقاله به آن می- پردازیم تجزیه و تحلیل بافت و ساختار اثر ادبی است. بدین ترتیب خواهیم دید که تا چه اندازه این اثر همچون عمارتی هنری ساخته و پرداخته هنر و خلاقیت نویسنده آن است. بررسی ساختاری این اثر با توجه به نگرشهای جدید در نقد که بیشتر به شکل میپردازند، از این لحاظ جالب توجه است که امکان میدهد به معنا و دقیقتر بگوییم، به مجموعه معانیای دست یابیم که نویسنده آن را با قوه تخیل و هنر خویش در متن گنجانده است. از این رو، اصولا توجه به ساختار و عناصری نظیر استعاره است که امکان دریافت همان معنا یا مجموعه معانی را امکانپذیر میکند. کلید واژگان: روایت، داستان کوتاه، واقع گرایی، ساختار، حکایت در حکایت، استعاره.
از رپیهوین تا سیاوش (تحلیل اسطوره شناختی ساختار آیینی داستان سیاوش بر مبنای الگوی هبوط ایزد رپیهوین و آیین های سالانة مرگ و تولد دوباره در فرهنگ ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین های سالانة مرگ و تولد دوبارة خدای نباتی، هسته ای بنیادین در فرهنگ های پیش تاریخی و بستری بوده است که عاشقانه های تراژیکی را با محوریت بغ بانوی باروری یا جانشین انسانی اش و ایزد- قهرمان شهیدشوندة همتای او سامان داده است. این روایات ارتباطی تناتنگ با اولین تفکرات ذهنی بشر دربارة چرخة زمان، تسلسل ادوار تقویم و اعتقاد به تکرارپذیری مرگ و تولد طبیعت در نقاط عطف این چرخه دارد. این روایات الگویی جهانی دارد که در ادبیات حماسی فارسی با داستان سیاوش و سودابه و در پیشینة اساطیری این داستان با اسطورة هبوط ایزد رپیهوین به زیر زمین (همراه با زمستان) و نقش او در حفظ زایایی زمین و گرمای آب ها و خروج او (همراه با بهار و بازگشت خرمی به طبیعت) مرتبط است؛ بخش اول این الگو با هجرت و مرگ سیاوش و بخش دوم با بازگشت کیخسرو سنجیدنی است.
کارکرد استفهام بلاغی در شعر قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم دانش معانی، بررسی اغراض ثانوی جملات است. جملات پرسشی از انواع جملات انشایی به شمار می روند که صدق و کذب پذیر نیستند. پرسش های ادبی (استفهام بلاغی) در جمله غالباً بی پاسخ اند و برای رسیدن به کارکردهایی بلاغی مانند بیان شگفتی، انکار مطلب، حسرت، آرزو و... به کار می روند. در این پژوهش، ابتدا به بررسی انواع ساخت و بسامد جملات پرسشی در دفترهای شعر «تنفس صبح»، «آینه های ناگهان»، «گل ها همه آفتابگردانند» و «دستور زبان عشق» قیصر امین پور پرداخته ایم و سپس ضمن دسته بندی اغراض این دسته از جملات، نمونه هایی برای هر کدام ذکر کرده و کارکرد بلاغی آن ها را به کمک جدول های آماری و نمودارهای بسامدی نشان داده ایم. این بررسی افزون بر روند رو به رشد بسامد جملات پرسشی در دو دفتر شعر «گل ها همه آفتابگردانند» و «دستور زبان عشق»، از افزونی بسامد غرض «گلایه و سرزنش» نسبت به دیگر اغراض ثانوی استفهام در شعر قیصر خبر می دهد. افزونی جملات پرسشی شاعر می تواند نشان افزونی پرسش های او در مسیر تکامل شخصیت و شکل گیری جهان بینی وی و یا یافتن قدرت تأثیر بیشتری در جملات پرسشی باشد. همچنین افزونی بسامد غرض «گلایه و سرزنش» نیز می تواند بیانگر نارضایتی روحی او از اوضاع جهان و میل او به تحول و کوشش برای رسیدن به جهانی آرمانی به شمار رود.
دراسة علم أسلوب النثر التفسیری والعرفانی فی رسالة ""شرح رباعیات جامی فی وحدة الوجود"" (بررسی سبک شناختی نثر تفسیری ـ عرفانی رساله ""شرح رباعیات جامی در وحدت وجود"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نثر عرفانی فارسی همواره از ساده ترین امکانات زبانی و بیانی برای انتقال مفاهیم دشوار و درونی بهره جسته، و در عین حال غالبا از دل آویزترین گونه های نثر ساده فارسی در همه ادوار به شمار رفته است. نثر جامی نیز در تمام آثار مفسرانه و تعلیمی و عرفانی، در عین بهره مندی از امکانات استحکام بخش نثر کهن فارسی سرشار از لطافت، مهارت و استادی است. نثر رساله ""شرح رباعیات در وحدت وجود"" نیز دارای تمام ویژگی های یاد شده می باشد.
در این مقاله پس از نگاهی اجمالی به زندگی و آثار جامی به معرفی رساله ""شرح رباعیات جامی در وحدت وجود"" پرداخته، سپس به کوتاهی به سبک نثر در عصر جامی اشارت رفته است، آنگاه پربسامدترین ویژگی های سبکی نثر رساله از جمله (ایجاز، کاربردهای سبکی کهن، حذف افعال به قرینه، کاربرد ئیت مصدری، مبحث ایراد مترادفات، مطابقت صفت و موصوف و استناد به آیات قرآن کریم) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در پایان نیز به جمع بندی و نتیجه گیری مباحث پرداخته شده است.
ترامتنیت در مقامات حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب مقامات حمیدی، نمونة خوبی از متونی است که از بطن متون پیشین فرهنگ و ادبیات خویش متولد شده و به فضایی با ابعاد بسیار متنوع تبدیل شده است که در آن انواع نوشتار با هم آمیخته اند و این متن را محل تجمع چندین گونه کرده اند. هدف اصلی در این پژوهش کشف و شناخت انواع روابط متون در مقامات حمیدی است. برای رسیدن به این هدف بر اساس نظریة ترامتنیت ژرار ژنت، 23 مقامة موجود در مقامات حمیدی را تحلیل و بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که این کتاب، نمونة کاملی از متون دارای ترامتنیت است که حضور چشمگیرآیات قرآن کریم در جای جای آن و استفاده از اصطلاحات و عبارات و اشعار معروف زبان و ادبیات عربی و تأثیرپذیری از اسلوب مقامه نویسی بدیع الزمان همدانی و حریری، نشانگر مجموعه ای از روابط بینامتنی و صداهای متکثر معنایی موجود در این کتاب است که روابط ترامتنی معتبری را تأیید می کند و این ارتباط در جهت ایجاد نظام معنایی این متن، شامل تمامی روابط متون در نظریة ترامتنیت ژرار ژنت است.