فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
سبک شناسی گفته های داستانی در رمان الصبار سحر خلیفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«گفته های داستانی» ابزار بیان سخنان و اندیشه ها و بستری مناسب برای پیشبرد حوادث داستان است که بخش گستردة هر داستان را تشکیل میدهد؛ «راویتگر» باید بهگونهای آنها را در داستان بازنمایی کند که خواننده عمیقاٌ با داستان آشنا شود؛ از اینرو سبکشناسی بازنمایی گفتههای داستانی برای درک بهتر داستان ضروری مینماید. شیوههای بازنمایی گفتههای داستانی که از رابطة راویت گر با شخصیتهای داستانی به دست میآید، به پنج گونة مستقیم، غیر مستقیم، مستقیم آزاد، غیر مستقیم آزاد و گزارش روایتی تقسیم میشود.
مقالة پیشرو، به شیوة توصیفی ـ تحلیلی و ضمن ارائة جامعة کامل آماری از گفتههای داستانی، به تحلیل رمان الصبار (1976) میپردازد. یافتهها، نشان میدهد که شیوههای بازنمایی گفتة مستقیم، گزارش روایتی و گفتة مستقیم آزاد، به ترتیب بیشترین بسامد کاربرد را در رمان دارند؛ روایت گر، با استفاده از شیوههای گفتة مستقیم و مستقیم آزاد به شخصیتها اجازه داده تا به طور مستقیم با خوانندگان ارتباط برقرار کرده و آنها را با دغدغههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود آشنا نمایند؛ گاهی نیز خود زمام حوادث داستان را به دست گرفته و با شیوة گزارش روایتی، حوادث داستان را به پیش میبرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی شیوههای بازنمایی سخنان در رمان الصبار و تعیین بسامد کاربرد هر یک از شیوهها میباشد.
مناسبات بینامتنی و التفات به گفت وگومندی در زبان شعری قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژولیا کریستوا نخستین بار در جستاری در مورد آرای باختین، نظیر «منطق گفت وگومندی» و کاربست برخی از آن ها در نمونه هایی از متون ادبی، اصطلاح «بینامتنیت» را مطرح کرد. او مناسبات و ملاحظات بینامتنی را قبل از هر چیز موجب رهایی متن ادبی از یک نظام معنایی محدود دانست. از آن پس، او و دیگر پساساختارگرایان، نظیر رولان بارت، بسیاری از انگاره های مرتبط با مفهوم گفت وگومندی را گسترش دادند و هر متن ادبی را در پیوند مستمر و وثیق با متن های دیگر و درهم آمیخته با آن ها دانستند. از این منظر، هیچ متنی یکه و نوظهور نیست؛ بلکه حاصل نوشتارهایی است که از خاستگاه های فرهنگی متفاوت و متکثر برآمده است.
ما در این نوشتار برای کاربست دیدگاه بینامتنی بر شعر معاصر ایران، اشعار قیصر امین پور را برگزیده ایم و باور داریم که اشارات و مناسبات بینامتنی در شعر او به نهادینه شدن خصلت گفت وگومندی در شعر او منجر شده اند و به طور چشمگیری در تکمیل معنای اشعار او نقش دارند؛ به سخن دیگر، باور داریم که ملاحظات و مناسبات بینامتنی در شعر امین پور دو کارکرد عمدة «ایجاد خصلت گفت وگومندی» و «مساعدت در تکمیل دلالت های مبنایی متن» را دارند. در این مقاله علاوه بر تبیین نتایج بدیعی که در پرتو خوانش بینامتنی شعر امین پور حاصل می شود، امکان کاربست این نظریه را در شعر و به ویژه شعر معاصر ایران خواهیم آزمود.
مقاله به زبان فرانسه: گفتمان بلاهت در رمان «طرف خانه سوان» (La bêtise langagière dans Du côté de chez Swann)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راویِ پروستی - همانند خود نویسنده - در خانواده و محیطی اجتماعی رشد می یابد که در آن هوش از ارزش و منزلت فراوانی برخوردار بوده است. برای این نویسنده، همچنان که برای ژیل دلوزِ فیلسوف، «هیچ چیز به اندازه آنچه در سر یک احمق رخ می دهد، آدمی را به تفکر وا نمی دارد» ( 2003، 101 ). رمان در جستجوی زمان از دست رفته اغلب به عنوان بنای ادبیِ با شکوهی در نظر گرفته شده که بر پایه زمان، عشق و آفرینش هنری ساخته شده است، اما چیزی از این رمان کاسته نخواهد شد اگر آن را به چشم یک «دانشنامه- مدرن- حماقت بشری» بنگریم. با گرد آوردن طیف گسترده ای از پرتره ها و گفتمان های انسان های احمق و تبدیل آن ها به موضوعی طنزآمیز، راویِ پروست مسیر هنری خاص خود را برای «از بین بردن بلاهت» می یابد. از دیدگاه فلسفی، تنها شکل گیری تفکر می تواند شکل گیریِ بلاهت را توضیح دهد. ما بر این باوریم که که این نوع حماقت فلسفی اثرات خود را در سطح گفتمانی و ارتباطی نیز برجای می گذارد، چرا که بلاهت پیش از ظهور در عمل در گفتمان شخص ظهور می یابد. بلاهت در گفتمان طنزآمیزترین اشکال را به خود می گیرد و گفتمان را به ورطه کلیشه های خودکار می اندازد. در فرآیند تجزیه و تحلیل گفتمان بلاهت نزد شخصیت ها، هر دو بعد مربوط به شکل گیریِ حماقت در گفتار، و نیز موفقیت یا شکست گفته ها را مورد مطالعه قرار داده ایم.
تحلیل گفتمان معنای جست وجو در داستان های هاروکی موراکامی
حوزههای تخصصی:
هاروکی موراکامی، نویسنده معاصر ژاپنی در داستان های کوتاهش، گرایش عمیقی به بیان مسایل مختلف زندگی انسان در پهنه جهان دارد و در همین راستا، علاقه بسیاری به گشودن رازهای پنهان از شگفتی های ذاتی و عاطفی انسان در تعاملش با خود و دنیای درونی و بیرونیش نشان می دهد؛ او که به گفته خودش، در امر نویسندگی نه بر اساس طرح اولیه بلکه بر مبنای مکاشفه درونی، خط سیر داستان را پیش می برد و معمولا با انتخاب راوی اول شخص، زمام داستان را به الهام درونی و ضمیر ناخودآگاه خود می سپارد، اغلب در داستان های کوتاهش به سراغ درون مایه ای مشابه -و نه لزوما تکراری- رفته است؛ درون مایه مورد پسند موراکامی، نشان دادن معنای عمیق و فراگیر ""جست وجو"" ی دامنه دار و ناتمام در زندگی انسان است؛ این مقاله به روش مطالعاتی تحلیل گفتمان، معنای جست وجو را در آثار موراکامی بازجسته است. نتیجه تحقیق جاکی از آن است که جست وجو به زندگی قهرمانان داستان های او شکل می بخشد و همه موجودیت ذهنی، عاطفی و هویتی آنان را تحت الشعاع خویش قرار می دهد؛ در این داستان ها، جست وجو مفهومی مجرد و تک افتاده نیست بلکه پیوستگی عمیقی با مفاهیم دیگر چون اصالت، فقدان و انتظار و سلوک دارد. در برخی از داستان های موراکامی، جست وجو گاهی چنان لذت و اهمیتی برای شخصیت های داستان می یابد که حتی بر مفهوم ""یافتن"" و ""رسیدن"" پیشی می گیردد و در اولویت نخست حیات آنان قرار می گیرد. معنای جستجو در داستان های موراکامی شباهت هایی با برخی نظریه های عرفانی و فلسفی دارد.
ساختارشناسی روایت در سطح داستان با نگاهی به رمان پاگرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«روایت» نیز مانند «زبان» مفهومی است برساخته از بازنمودهای گوناگونِ یک نظام نشانه ایِ واحد؛ نظامی به نام «بوطیقای روایت» که همچون دستور زبان، به سازه های متن پیوستگیِ ساختاری می بخشد و شناسه های لازم برای روایت گونگی متن را فراهم می کند. در این مقال به منظور ارائه ی تعریفی هرچه دقیق تر درباره ی مفهوم روایت گونگی، سازوکار دستگاه دولایه ی روایت را به پیروی از روایت شناسی ساختارگرا تنها با تمرکز بر ساختار رویدادهای داستان بررسیده ایم. هدف از بررسیِ توالی رویدادها در این سطح، پاسخ جویی برای این مسئله بوده است که چرا گاه شماری رویدادها بدون توجه به پیوستگی منطقی شان به خودی خود برای تشخیص گفتمان روایی از متون غیرروایی کافی است؛ غرض از مقایسه ی روایت با دستگاه نشانه پرداز زبان و تحلیل داستان در چارچوب زبان-شناسی ساخت گرا نیز پافشاری بر این مهم بوده است که نه روایت گونگی و نه هیچ کدام از دیگر مبانی بوطیقای روایت را نمی توان به بهانه ی کهنگیِ تعریفی که روایت شناسان سنتی از این مفاهیم بنیادین به دست داده اند، از دایره ی روایت پژوهی بیرون گذاشت. به این دو منظور، رمان پاگرد از محمدحسن شهسواری را در جستجوی اصلی ترین سازه های روایت و روابط ساختاریِ حاکم بر آنها، به رسم ساختارگرایان تحلیل کرده ایم؛ ولی به رغم ساختارگرایان بر این نکته تأکید کرده ایم که روایت گونگی اگرچه تابعی از کلان ساختار روایی است، اما در هر داستان به شکل و شدتی دیگر پدیدار می شود.
فهرست نامه های نسخ خطی فارسی در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسخ خطی از مهم ترین ارکان فرهنگی بشر و نشانگر تاریخ و تمدن یک سرزمین از زوایای مختلف می باشند. از آن جا که زبان فارسی بیش از چهارصد سال زبان رسمی شبه قارّه ی هند بوده، نسخ خطی فارسی بسیار زیادی در کتابخانه ها و مراکز اسناد این کشور یافت می شود که هریک از این آثار، میراث ارزشمندِ فرهنگی و تاریخی شبه قاره و ایران به شمار می آیند. از این رو با در نظر گرفتن گستره ی زبان و ادب فارسی در هند و با هدف صیانت از این میراث فرهنگی، مطالعه در حوزه ی نسخ خطی فارسیِ موجود در مجموعه های این کشور ضروری به نظر می رسد. در این مقاله با استفاده از روش مروری- کتابخانه ای و سندی، ضمن معرفی نسخ خطی، به گردآوری و ارائه ی فهرست نامه های این آثار در کتابخانه ها و مراکز اسناد هندوستان پرداخته می شود. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که تاکنون 135 عنوان فهرست نامه از نسخ خطی فارسی در هند تنظیم و تدوین شده که در 39 کتابخانه و مرکز اسناد این کشور نگهداری می شوند. طبیعتاً محتمل است که درصد زیادی از این آثار به دلیل شرایط نامناسب حفاظت و نگهداری، از بین رفته و یا مهجور مانده، به ثبت نرسیده باشند.
ریخت شناسی تطبیقی مقامه های فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامه های فارسی و عربی با وجود فراوانی و تنوع ظاهری، بنیانی همبسته دارند که حاصل ساختار روایی مشترک آن ها است. هدف اصلی این پژوهش، کشف و شناخت این ساختار روایی مشترک است. بدین منظور بر پایة «نظریة ریخت شناسی ولادیمیر پراپ» به ارزیابی 124 مقامة موجود در کتاب های مقامات بدیع الزمان همدانی، مقامات حریری و مقامات حمیدی پرداختیم و دریافتیم که ساختار روایات مقامه های فارسی و عربی از نظر انواع قهرمان و عملکرد آنان همانند هستند و در 31 «خویشکاری» و هفت حوزة عمل با نظریة ریخت شناسی ولادیمیر پراپ قابل تطبیق هستند. چنین رویکردی سبب شد، طرح 124 مقامه را در چارچوب الگویی واحد خلاصه کنیم و به این نتیجه برسیم که ساختار روایی این مقامه ها، در واقع اشکال مختلف از یک طرح اولیة بنیادین است که در خلق و ایجاد گونة مقامه مؤثر بوده است.
برجسته سازی های زبانی در داستان کوتاه «شرق بنفشه» اثر شهریار مندنی پور (بر مبنای چهارچوب زبان شناختی دیوید لیچ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان کوتاه «شرق بنفشه» به سبب داشتن برجسته سازی های زبانی، که شامل هنجار گریزی و توازن می شود، قابل تأمل و بررسی است. هریک از این دو فرایند نیز دارای چند زیرشاخه است که درصد جالب توجهی از آن ها در شرق بنفشة مندنی پور به وضوح یافت می شود و همین امر گویای توانایی نویسنده در به کارگیری قابلیت های متنوع زبانی است. نویسنده از طریق زبان خاص خود به خوبی محوریت موضوعی داستان یعنی عشق زمینی آسمانی را برجسته کرده و با ایجاد هاله ای از ابهام در کلام رازوارگی آن را به تصویر کشیده است. در این مقاله کوشیده ایم ضمن نیم نگاهی به ساختار روایی و برخی عناصر ممتاز داستانی شرق بنفشه، برجسته سازی های زبانی این اثر را در چهارچوب زبان شناختی «دیوید لیچ» نشان دهیم. روش بررسی به شیوة تحلیلی است.
سازه های هنری عاشق و معشوق در دو اثر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه های غنایی ازسازه های هنری، بهره ی زیادی می برند از جمله ی این سازه ها، به کارگیری تشبیه و استعاره برای برجسته تر نشان دادن جلوه ی عاشق و معشوق است. نظامی گنجه ای در دو منظومه ی ""خسرو و شیرین""و ""لیلی و مجنون"" از کلماتی مانند ماه، سرو، باغ، خورشید، پروانه، شمع و... برای توصیف تصویر عاشق و معشوق استفاده کرده است. دراین میان بسامد ابیاتی که به ماه، سرو، گل و پری اختصاص یافته بالاست. این تحقیق با روش کتابخانه ای به توصیف سازه های هنری تصویری عاشق و معشوق در دو مثنوی یاد شده می پردازد. پرداختن به این تصاویر در دو اثر نشان می دهد که نظامی بدون توجه به محل زندگی و محیط جغرافیایی و طبیعی عاشق و معشوق واژه های یکسانی را برای تصویر سازی های مورد نظر خود در دو اثر بکار برده است و اکثر این سازه های هنری مشترک هستند ولی نگاه نظامی به عشق در دواثر مذکور کاملا"" متفاوت است. در خسرو و شیرین، عشق زمینی و تداوم عشق پس از وصال تا سرحدّ جانفشانی و ایثار استمرار می یابد و در لیلی و مجنون عشق پاک آسمانی که از ویژگی های آن فراق، جدایی، حرمان، گریز از بهره ی تن و در نهایت مرگ عاشق و معشوق است، دیده می شود.
بررسی اصول و شیوه های نقد ادبی نزد ابوالقاسم السبتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منتقدان ادبی در سنجش آثار ادبی شیوه ها و معیارهایی دارند که بر اساس آن هر اثر ادبی را مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهند. این معیارها و شیوه ها از دیر باز مورد توجه ناقدان ادب عربی قرار گرفته و آنان به فراخور عوامل مختلف تاریخی، ادبی و اجتماعی آثار هم عصران و پیشینیان خود را مورد نقد و ارزیابی قرار داده اند؛ از جمله این دوره ها عصر بنی احمر در اندلس یا همان اسپانیای اسلامی است که در آن شاهد ظهور جنبش ادبی گسترده و حضور بیش از یک صد تن از منتقدان ادبی می باشیم. از نامدارترین ناقدان در این دوره ابوالقاسم محمد بن الشریف السبتی صاحب کتاب ""رفع الحجب المستورة عن محاسن المقصورة"" است که در آن به شرح قصیده مقصوره حازم قرطاجنّی ادیب و شاعر اندلسی سده هفتم می-پردازد. این کتاب افزون بر ارز ش بلاغی، نحوی و زبانی شامل بسیاری از آراء نقدی نویسنده است که از مهم ترین آن ها جایگاه لفظ و معنا، سرقت های شعری و موازنه شاعران می باشد. نوشتار حاضر بر آن است که شیوه ها و معیارهای نقدی السبتی در شرح قصیده مقصوره حازم قرطاجنی رادر سه مقوله جایگاه لفظ و معنا، موازنه بین شعرا و سرقت ادبی مورد بحث و بررسی قرار دهد.
سیر داستان های درونه ای در ادبیات فارسی تا پایان قرن نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«روایت در روایت» یا «داستان درونه ای» روایتی است که در روایتی دیگر، که به مثابة چهارچوبی برای آن است، درونه گیری شود. با وجود گستردگی آثاری که از این شگرد روایی بهره برده اند، هیچ منبعی که فهرستی از این آثار را فراهم کرده باشد در دسترس نیست تا به استناد آن پژوهش گران بتوانند گام های بعدی را برای شناسایی و بررسی نقش و کارکرد داستان های درونه ایِ ادب فارسی بردارند. از این رو پرسش این پژوهش بررسی و بازنماییِ سیر داستان های درونه ای در ادبیات فارسی تا پایان قرن نهم هجری است. روش پژوهش بر بنیان «مدل طبقه بندی اسکولز و کلاگ» به مطالعه سیرِ تاریخی درونه گیری های روایی پرداخته است. بر بنیان این طبقه بندی، میان دو گونة ادبیِ «تجربی» و «روایت مدار» تمایز است. آن گروه از آثار ادبی که در شاخة ادبیات «تجربی» قرار می گیرند، از این پژوهش خارج اند. در مقابل، این پژوهش به شاخة ادبی «روایت مدار» می پردازد. نتایج به دست آمده با توجه به بررسی های انجام شده عبارت است از این که دامنة کاربرد این شیوة روایی در ادبیات فارسی چنان گسترده است که پیوستاری از متون داستانی منثورِ عامیانه تا آثار منظومِ عرفانی و تعلیمی را دربر می گیرد. شگرد داستان درونه ای در طیف گسترده ای از ژانرهای گوناگون حضور دارد؛ از گونه های تعلیمی گرفته تا گونه های روایت مدار. هم چنین با توجه به نقشی که داستان درونه ای در پیش برد پیرنگ دارد انواع سه گانة داستان درونه ای کشف شد: ابزاری، شالوده ای، و ترکیبی.
تصویرسازی بیدل با آینه به عنوان ویژگی سبکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وزن دوری، مشکلی که عروض قدیم آن را نادیده گرفته است(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفی نسخه خطی خلاصه المقامات و وی ژگ ی های سبکی و زبانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلاصهالمقامات تألیفی است درباره احوال شیخ احمد جام (ژنده پیل) مشتمل بر سه مقاله حاوی سی و چهار باب و یک فصل. علاءالملک جامی- از نوادگان شیخ احمد جام- این تألیف را با الهام از اشاره جد خود در سال 840 هجری قمری و در روزگار شاهرخ بهادر تیموری(14 ربیع الثانی 776- ذی الحجه 850 ه ق)، تألیف نموده و به وی تقدیم کرده است. علاءالملک در تألیف این کتاب علاوه بر مقامات محمّد غزنوی- که آن هم شرحی از مقامات احمد جام است- از چهار مقامات به نام های: مقامات امام رضی الدّین الیاس تایبادی، مقامات شیخ احمد ترخستانی، مقامات درویش علی بوزجانی و مقامات تاج الدّین محمود بوزجانی استفاده نموده؛ همچنین از تاریخ خواجه محمّد هیصم، جامع الاصول، بعضی از صحاح ستّه و مسانید اربعه و ظاهراً دیوان چند تن از شعرا از جمله عطار نیشابوری و همچنین برخی تألیفات شیخ جام (انس التّایبین، سراج السّایرین، روضه المذنبین، کنوز الحکمه، مفتاح النّجات و بحارالحقیقه و همچنین مجموعه اشعار شیخ جام) بهره برده است. به علاوه این کتاب دارای فواید عرفانی، جغرافیایی، تاریخی و ویژگی های خاص سبکی و زبانی است که در مقاله بدانها اشاره شده است. از خلاصه المقامات چند نسخه خطی موجود است، از جمله آن ها می توان به نسخه خطی کتابخانه گنج بخش لاهور، نسخه خطی دانشکده الهیات مشهد و نسخه مجلس شورای اسلامی اشاره کرد که مقاله در جای خود به معرفی آن ها پرداخت ه است.
نقد کتاب پسامدرنیسم در ادبیات داستانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پاره ای از کشورهای جهان، اواخر نیمة دوم قرن بیستم تا عصر حاضر با عنوان دورة پسا مدرن نام گذاری شده است. این نام گذاری سبب شد که فرهنگ، هنر، دانش، و کنش های اجتماعی این دوران در این جوامع، همواره با صفت پسا مدرن تلازم یابد. از این رو و به طریق اولی، ادبیات این عهد نیز با این صفت همراه شد و هریک از منتقدان و فیلسوفان غربی، ویژگی هایی برای ادبیات این دوره تعریف کردند. مقالة حاضر، ضمن بررسی این ویژگی ها، به نقد کتاب پسامدرنیسم در ادبیات داستانی ایران، نوشتة منصوره تدینی می پردازد و فراز و نشیب و کفایت سخنِ علمی این کتاب را بررسی می کند.
اسطوره تولد قهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین مرحله اغلب داستان های اسطوره ای، فرایند تولد قهرمان است. تولد قهرمان در باورهای اسطوره ای، و با توجه به آراءِ میرچا الیاده و جوزف کمپبل، تولدی نمادین از بطن زمین است که بر میل بشر برای بازگشت دوباره به «زهدان نخستین» صحه می نهد و آرزوی اتحاد او با «مادر اعظم» را محقق می سازد. مسأله این پژوهش نیز تحلیل روان شناسانه و اسطوره شناسانه تولد قهرمان در داستان های اساطیری و مقایسه آن با روایت های عامیانه با تکیه بر آراءِ فروید و شاگردش اتو رانک و همچنین نظریه های اسطوره شناسانه راگلن، یونگ و الیاده است. در کنار تحلیل های اسطوره ای و روان شناسانه، بررسی نمادشناسانه «سبد» در روایت های تولد، مطالعه جانبی دیگر این پژوهش است. با توجه به چنین نگرشی می توان درون مایه اصلی و پیرنگ بنیادین بسیاری از داستان ها و روایت های اسطوره ای را بازگشت نمادین کودک به طرق مختلف به زادگاه اولیه خود قلمداد کرد که از ویژگی های مابعدالطبیعی بسیاری بهره می برد.
مطالعه سبک شناختی وجه نمایی در گلستان سعدی در چارچوب دستور نقشگرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش اعظم گلستان سعدی در نوع ادبی تعلیمی از گونه اخلاقی است. اشتمال آثار تعلیمی بر باید ها و نباید های اخلاقی و ارتباط آن با مفهوم اجبار می تواند موجب ایجاد لحنی صریح و آمرانه در سخن و در پی آن، سبب انزجار مخاطب و بی تأثیر ماندن کلام بر او گردد. این مقاله می کوشد تا در محدوده مقوله دستوری وجه نمایی، در چارچوب زبان شناسی نقش گرای نظام مند و به عنوان مطالعه ای سبک شناختی، به این پرسش پاسخ دهد که سعدی در گلستان، در تبیین مضامین تعلیمی از چه شگرد هایی بهره جسته است که سخنش نه تنها ملال انگیز نیست، بلکه در طول تاریخ، موفق به جلب مخاطبان بی شماری شده است. در این پژوهش، پس از بیان مسئله، مرور پیشینه مطالعات وجه نمایی در ایران و معرفی مختصر سبک شناسی نقش گرا، به توصیف مقوله وجه نمایی از دیدگاه هلیدی پرداخته ایم. پس از آن، نمونه هایی از تجزیه و تحلیل سبک شناختی که در چند متن گزینش شده از گلستان بر اساس متغیر وجه نمایی صورت گرفته است، به همراه نمودار آمار داده ها ارائه شده و سپس تجزیه و تحلیل داده ها آمده است و در پایان نیز نتایج و یافته های تحقیق ذکر شده است. نتایج آماری این پژوهش حاکی از آن است که در گلستان، در تبیین مضامین تعلیمی، امکاناتی از حوزه وجه نمایی به کار رفته است که در عین حفظ صبغه تعلیمی سخن، کلام را غیر مستقیم می سازند و از میزان صراحت بیان می کاهند و بر ملایمت لحن سخن و در نتیجه بر تأثیر گذاری آن می افزایند.