فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تأویل سیاسی و اجتماعی داستان وارة سرگذشت کندوها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرگذشت کندوها نوشته ای است تمثیلی در قالب یک قصة عامیانه که شرایط هیچیک از قالب های داستان و رمان کوتاه و رمان را ندارد. نویسنده بیش از اینکه در قیدوبند ساخت قالب باشد، درصدد طرح یک آرمان شهر یا لااقل طرح یک زندگی مستقل و آزاد است بر مبنای اصول فرهنگی و شرایط محلی ایران. انگیزة نوشتن این قصه احساس رسالت نویسنده و دغدغه های فکری او از وابسته شدن حکومت و فرهنگ ایرانی به صنعت و تمدن غرب است به¬علاوة شکست نهضت ملی از کمپانیها در صنعت نفت. رسالت او ایجاب میکند که راهی برای حکومت و مردم ایران پیشنهاد کند که استقلال حکومت و امنیت اصالت های فرهنگی را تضمین کند. بازگشت به فرهنگ را از راه بازگشت به محیط زندگی اجدادی پیشنهاد میکند که ویژگی¬های شبه آرمان شهری از آن قابل تصور است. از لابه لای قصه جریان های فکری محافل روشنفکری عصر و شرایط زندگی آرمانی و روشنفکر متعهد قابل استنباط است.
دعوت به تأملی مکرر
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۹ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
مقایسه داستانهای مشترک مثنوی و منطق الطیربا رویکرد روایت شناسیِ ساختگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان پردازی در «مثنوی معنوی» در مقایسه با آثار تعلیمی مشابه مانند مثنویهای سنایی و عطار جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد و حتی در دوره معاصر نیز برجسته است. بسیاری از داستانهای مثنوی ساخته و پرداخته خود مولوی نیست و ریشه در آثار پیشین خود دارد که یکی از مآخذ مهم آن، منطق الطیر عطار است. نوع ارتباط میان داستانهای مثنوی و منطق الطیر از مقوله «فزون متنیت» است و منظور از آن هر ارتباطی است که متن B (بیش متن) را به متن A (پیش متن) متصل می کند. در این مقاله ساختار داستانهای مشترک میان مثنوی و منطق الطیر را با استفاده از روش روایت شناسی ساختگرا با یکدیگر مقایسه می کنیم تا با نشان دادن شباهتها و تفاوتهای این دو اثر، توجه و ذوق مثنوی به هنر داستان پردازی روشن شود. نتیجه به دست آمده این است که استفاده مثنوی از شگردهای داستان پردازی بسیار بیشتر از منطق الطیر است و واقع گشتار داستانهای مثنوی نسبت به داستانهای منطق الطیر گشتاری غیر مستقیم و پیچیده است.
ضبط ارجح «ی» میانجی در حالت اضافه و هَمایی با «ها»یِ غیرِ ملفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات نگارشی زبان فارسی، کتابت و اظهارِ نشانه ی اضافه ی اسمی یا وصفی در مورد واژه هایی است که در صورت نوشتاری آن ها «ـه/ه» غیر ملفوظ به کار رفته و به عبارتی، واج پایانی آن ها کسره (ـِ) یا مصوّت کوتاه « e » به شمار می آید. اختلاف در شیوه ی نگارش صامت میانجی «ی» ( y ) پس از واژه ی مختوم به «ها»ی ناملفوظ به صورت «ی» کامل پس از «ـه/ه» یا به شکل «یا»یِ ابتر (ء) بر روی «هـا»یِ ناملفوظ (ـه ٔ / ه ٔ ) ناشی از دو تفاوت دو نگاه نو و سنّتی است. نوشتار حاضر در پی آن است که ضمن تشریح و نقد هر دو دیدگاه، به بررسی سیرِ تحوّلِ تاریخی میانجی «ی»، شناسایی ارزش آوایی آن، و نقش این همخوان میانجی در ساخت و افزایش هجای جدید و در نهایت گزینش نگارش شایسته تر آن بپردازد تا شاید با پذیرش نتیجه ی پژوهش حاضر، شاهد کتابت واحدی از آن در همه ی منابع مکتوب و رسانه های نوشتاری (کتاب، رساله، مقاله، روزنامه، مجلّه، نوشته های الکترونیکی و ...) باشیم.
سهم اعداد در آفرینش صناعات بدیعی در قصاید خاقانی
حوزههای تخصصی:
نظریه توصیف نیما در منظومه سریویلی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توصیف نوعی بیان از سوی گوینده به عنوان شناسنده شئ در جهان بیرون، برای رسیدن به شناخت است. در ادبیات هدف از توصیف، ارائه تصویری عینی از تجربه انسان نسبت به یک صحنه، شخص یا احساس، از رهگذر واژه هاست. توصیف از مسائل برجسته شعر معاصر است و نیما آن را جزو مسائل محوری نگاه تازه خود قرار داده است. مساله این تحقیق بررسی این دیدگاه ها در منظومه سریویلی اوست. در این نوشتار انواع توصیف، تکنیک های بیانی و کارکردهای توصیف بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که توصیف در این منظومه بیشتر ابژکتیو (عینی) است تا سوبژکتیو (ذهنی)؛ تکنیک های بیانی دستوری نیز کاربرد بیشتری دارند تا تکنیک های شاعرانه؛ کارکرد توصیف شامل زیبایی آفرینی، واقعیت بخشی، بیان اغراق و کارکرد نمادین است. نیما در این منظومه توانسته است نظریه شعری خود را که نزدیک کردن شعر به نثر موزون، از یک طرف و اهمیت مشاهده دقیق، توصیف و روایت در شعر، از طرف دیگر است، به تصویر بکشد.
کی می رسد باران؟ (پیرامون جهان بینی شعر نو و مؤلفه های آن)
حوزههای تخصصی:
اگر کسی ادعا کند که وضعیت کنونی ایران و شرایط زیستن ما در این زمانه را به خوبی درک کرده است اما به شعر نو و جایگاه آن التفاتی نداشته باشد، قطعا باید در ادعای او شک کرد. در زمانهای که سخن گذشتگان به گوش ما غریب میآید باید به زبان زمانه یمان یعنی شعر نو گوش فرا دهیم. زبانی که رنگ زمانه اش را پذیرفته است و شاید زمانه را به رنگ خویش درآورده است! کسی می تواند از جایگاه فکری و اندیشهای شعر نو در تاریخ تفکر ایران سخن بگوید که علاوهبر آشنایی با ادبیات، که شرط لازم تأمل در شعر نو است، فلسفه بداند و همچنین به بررسی سیر تاریخ اندیشه و تفکر معاصر اهتمام جدی داشته باشد؛ ویژگی هایی که در محمدمنصور هاشمی جمع است.
دایره جنون
منبع:
آزما بهمن ۱۳۸۹ شماره ۷۶
حوزههای تخصصی:
وزن در سجع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تمدن اسلامی، علوم بلاغی به دنبال بررسی علل اعجاز قرآن کریم حاصل شده است و در زبان فارسی نیز متأثر از منابع عربی و گاه بدون تعمق و درواقع رونویسی از کتاب های قبلی است. همین امر اشکالاتی را در فهم ویژگی های برخی از فنون بدیعی موجب شده است که سجع ازجملة آنهاست. مطالعة زبان شناختی این حوزه مسائل و نکاتی را مطرح می کند که پاسخ به آنها را می توان با بررسی تاریخی تعاریف موجود به دست آورد. در این مقاله ضمن بیان اشکالات مطرح شده و تحلیل و بررسی تعاریف معاصران و تعاریف قدما و علمای بلاغت، و نیز با توجه به پیشینة سجع و صنعت ترصیع و موازنه، کیفیت وزن در سجع بررسی شده است.
بررسی عنصر شخصیت در حکایت های بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلاغت و رسایی سخن شیخ اجل با عوامل متعددی پیوند دارد. او از هر فرصتی برای به اوج رساندن کلام خود و تسخیر بیشتر مخاطب بهره می جوید. اگرچه هدف اصلی سعدی حکایت پردازی نبوده است، بلکه از حکایت بیشتر به عنوان ابزاری برای تبیین دقیق تر اهداف تعلیمی و تربیتی خویش و همراه کردن مخاطب با خود بهره می گیرد، اما باریک بینی ها و ظرافت کاری های آگاهانه ی او در گزینش افراد یا اشخاص و عناصر حکایت ها نیز در بلاغت جویی او بی تاثیر نیست.
بوستان یا سعدی نامه از مثنوی های مشهور و تاثیرگذار تعلیمی- تمثیلی ادب پارسی و به اعتقاد برخی از سعدی پژوهان، برجسته ترین اثر شیخ اجل است. سعدی در این مثنوی برای رسانیدن پیام های خود، از ابزار و رسانه ی پرتاثیر «حکایت» بهره ی فراوان برده است. در مجموع، 183 حکایت یا حکایت واره ی کوتاه و بلند در بوستان - براساس نسخه ی مرحوم یوسفی- وجود دارد که بی تردید از لحاظ هنری و زیبایی شناسی همه در یک پایه نیستند.
این مقاله به فراوانی افراد یا اشخاص اصلی حکایت های بوستان اختصاص یافته است و نگارندگان با تسامح در برخی از موارد، برای بیان منظور خود از واژگان یا اصطلاحاتی چون «شخصیت»، « پویایی» و «ایستایی» که در واقع، بیشتر به حوزه ی داستان نویسی نوین تعلق دارد، کمک گرفته اند.در هر حال، منظور از واژه ی «شخصیت» عنصری است که رویدادها، کنش ها یا محادثه ها در پیرامون وجود او شکل می گیرند. در مجموع، این مقاله نشان می دهد که:
1. در حکایت های بوستان چه گونه ای از شخصیت ها، نمود بیشتری دارند؟
2. پویایی و ایستایی شخصیت های اصلی حکایت ها ی بوستان چگونه است؟
3. در میان شخصیت های انسانی، چه کسری به زنان و چه اندازه ای به مردان اختصاص یافته است؟
4. چه تعداد از شخصیت های اصلی بوستان چهره ی مثبت و چه قدر چهره ای منفی دارند؟
5. سهم شخصیت های مذهبی- عرفانی، تاریخی- اسطوره ای و تمثیلی چه قدر است؟
بوستان: میانگینی موزون در مثنوی سرایی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشیده شده است تا به جایگاه بوستان سعدی در میان مثنویهای غنایی روایی از دیدگاه شکل پرداخته شود و ضمن برشمردن ویژگیهای آن و دیگر منظومهها، میزان تقریبی عناصر شکلی در هر کدام و ارتباط شکل با محتوای مورد نظر شاعر مورد بررسی قرار گیرد. به همین منظور برخی از منظومهها همچون مثنویهای گروه سنایی و مثنویهای گروه نظامی مورد بررسی قرار گرفتهاند که هر کدام دربرگیرندة زیر شاخههایی چون منطقالطیر عطار، مثنوی مولانا، تحفهالعراقین عراقی و... میباشد. در نهایت نیز به بوستان و ویژگیهای آن پرداخته شده است.
بازتاب اجتماع و رئالیسم سوسیالیستی در سال های ابری، اثر علی اشرف درویشیان(مقاله علمی وزارت علوم)
شمایل های سببی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمایل گونگی به عنوان مفهومی بنیادین در زبان شناسی شناختی، به وجود انگیختگی میان صورت و معنای ساخت های زبانی اشاره دارد و بیانگر هر گونه تطابق، قیاس و یا شباهت میان صورت یک نشانه و مصداق آن می باشد. در رویکرد شناختی زبان بخشی از نظام شناختی در نظر گرفته می شود که سازمان مفهومی ذهن را باز می تاباند و نشانگر جهان در ذهن گوینده است. بر اساس این نگرش، تجربه جهان خارج و شناخت در ساختار زبان منعکس می شود و صورت های زبانی کاملاً مرتبط با ساخت های معنایی که قرار است بیان دارند. از برجسته ترین مدل ها ی این رویکرد می توان به انگاره دستور شناختی لنگکر اشاره کرد. این دستور ماهیت زبان را نمادین می داند و زبان را مجموعه ای از واحدهای نمادین فرض می کند که به نمادین سازی معنا و تفکر می پردازند. در این مدل اعتقاد بر آن است که ساخت های زبانی از طریق فرآیندهای شناختی بر انگیخته می شوند و وجود ساخت های شمایل گونه و انگیخته در زبان امری کاملاً طبیعی تلقی می شود. از جمله ساخت های انگیخته در زبان می توان ساخت های سببی را نام برد. بر این اساس، در مقاله حاضر از منظر دستور شناختی به بررسی شمایل گونگی در ساخت های سببی زبان فارسی پرداخته می شود و یافته های آن حاکی از آن است که ساخت های سببی زبان فارسی بازتابنده انواع پنجگانه شمایل گونگی نموداری (فاصله، استقلال، ترتیب، پیچیدگی و مقوله بندی) هستند. از این منظر است که نگارنده تمامی این پنج نوع را «شمایل های سببی» در فارسی می نامد.