فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۲٬۲۲۰ مورد.
نقد و تحلیل شرح های لیلی و مجنون نظامی گنجوی
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از تحقیقات ادبی دربارة مثنوی لیلی و مجنون نظامی، به شرح ابیات و معنی لغات ـ چه شرح کامل و چه گزیده ـ اختصاص دارد.
در این مقاله ابتدا به معرفی و نقد ساختاری و محتوایی شرح ها پرداخته شده و سپس ریشه های اختلاف نظر شارحان، در سه حوزه زیر، با ذکر مثال هایی از ابیات لیلی و مجنون، تبیین و تحلیل شده است:
الف) واژگان؛ گاه اختلاف نظر شارحان در معانی حقیقی و استعاری واژه ها و یا حقیقی یا استعاری بودن واژگان، سبب اختلاف معانی ابیات شده است.
ب) عبارت؛ گاه اختلاف نظر در معانی حقیقی یا کنایی عبارت و یا معانی گوناگون کنایی موجب اختلاف معنای ابیات شده است.
ج) کل بیت؛ گاهی نیز اختلاف نسخه ها، تعقید معنوی، استعداد تأویل پذیری ابیات و چگونگی خواندن بیت، سبب بروز معانی گوناگون گردیده است
عرفان و شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ ادبیات فارسی، سرشار از تاثیر و تاثرات حقایق عرفانی از لطایف و ظرایف شعر و ادب فارسی و نیز ادبیات فارسی از اندیشه های متعالی و بلند عرفانی است.اما به راستی این کنش ها و واکنش ها از کجا آغاز می شود، چه هنگام به اوج و شکوفایی خود می رسدو تاکجا دامن می کشد؟ این مقاله می کوشد با بررسی اجمالی آثار چهار شاعر بزرگ وعارف نامدار، حکیم سنایی غزنوی، شیخ فرید الدین عطار نیشابوری ، مولانا جلال الدین رومی و لسان الغیب حافظ شیرازی ، تحول و تکامل شعر عارفانه و تاثیر متقابل شعر و عرفان در ادبیات فارسی را بازکاود و ازاین رهگذر به نتایج تازه و جدیدی برسد.
صلح معنوی
حوزههای تخصصی:
حکمت اضداد در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلوه های گوناگون تضاد در نظام آفرینش، موضوعی است که مولانا جلال الدین محمد مولوی در مثنوی معنوی بدان پرداخته و پدیدة اضداد را با نگاه حکیمانه و در پیوند با آراء کلامی و عرفانی، به طور مستقیم و یا در قالب حکایات و امثال بیان فرموده است . در این مقاله، نگرش مولانا به حکمت اضداد در نُه بحث بررسی شده است :1-این عالم، محل اضداد است و عالم دیگر، جهان باقی و یکرنگی.2-اضداد و نسبت آنها با وجود آدمی.3-تمام هستی مظهر جمال و جلال خداوندی است .4-اضداد و نظریة نظام احسن الهی5-تضاد در مقام معرفت6-اضداد از دیدگاه انسانها7-انتقال و جابجایی اضداد8-اضداد و مطالعة جزء و کل9- محال بودن جمع اضداد. هر کدام از این مباحث با ارائه شواهد و توضیحات، بیان گردیده است .
طرحی در هندسه تراژدی با تکیه بر تراژدی سیاوش در شاهنامه فردوسی
حوزههای تخصصی:
ارسطو درباره فن شعر، انواع آن و اهدافیکه از هر یک انتظار میرود سخنانیدقیق ابراز کرده است که امروزه علیرغم باورهایمتنوع و متفاوت در این قلمرو، هم چنان از اهمیت و ارزشیوالا برخوردار است. یکیاز مباحثیکه او با تکیه و تمرکز بسیار بدان پرداخته است، مقوله تراژدیاست. در نگاه او تراژدیدر فضاییسرشار از هم دردیو هراس که حاصلش پالایش از احساسات منفیو تزکیه نفس است بانجام میرسد. در این مقاله در مورد سایر دستاوردهایداستان با تکیه بر داستان سیاوش در شاه نامه سخن به میان خواهد آمد و نیز ساختاریسه گانه که در بسیاریاز تراژدیهایمشهور جهان به تکرار آمده است معرفیخواهد شد. در پایان نیز نتایج بدست آمده از ساختار و هندسه متداول در تراژدیها مورد بحث قرار خواهد گرفت.
ردیف و نسبت آن با تصویرگری (پژوهشی در شعر کمال الدین اسماعیل اصفهانی)
حوزههای تخصصی:
ردیف از عناصر اصلی موسیقی شعر است. آن گونه که پیداست، نمی توان ردیف را در حوزة علوم بلاغی دانست و آن را به عنوان یکی از عوامل تصویرساز مطالعه کرد، اما دقت در دیوان شاعران قرن ششم و هفتم نشان می دهد که ردیف، به ویژه ردیف غیرفعلی، در آفرینش صور خیال از راه هدایت ذهن شاعر به لایه های معینی از تصاویر، نقش کلیدی دارد. خاقانی، ابوالفرج رونی و کمال الدین اسماعیل اصفهانی بیش از دیگران به گسترش حوزة تصاویر از راه به کارگیری ردیف های غیرفعلی (و بیشتر اسمی) توجه داشته اند. بسامد بالای اسم ها، صفت ها و ضمیرهای به کار رفته در محل ردیف در دیوان شاعران یادشده، نشان دهندة این است که ردیف به عنوان ابزاری قدرتمند برای گسترش حوزة تصاویر عمل می کند. در این میان، اهتمام کمال الدین اسماعیل اصفهانی به ردیف های غیرفعلی بیش از دیگران بوده است. در این تحقیق به نقش هدایتگری ردیف در خلق تصاویر تازه و تسلط این شاعر بزرگ در بهره گیری از عناصر موسیقی شعر برای جلوه دادن به صور خیال، توجه شده است.
نظامی و خلوت دل
بررسی و مقایسه مدح و معراج پیامبر (ص) در چهار مثنوی عطار (الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطیر، مصیبت نامه)
حوزههای تخصصی:
"مدح و معراج پیامبر (ص) از جمله موضوعاتی است که اکثر شاعران و نویسندگان بدان توجه نموده اند؛ به گونه ای که در سنت ادبی ما این دو مبحث از درونمایه های اصلی آثار کلاسیک به شمار می آید. عطار نیشابوری نیز به پیروی از چنین سنتی در ابتدای چهار منظومه الهی نامه، اسرار نامه، منطق الطیر و مصیبت نامه به تفصیل به این دو موضوع پرداخته است. بررسی و تحقیق نشان می دهد مدح و معراج در مثنوی های مذکور دو ساخت متفاوت دارد: در الهی نامه و منطق الطیر، این دو بخش در هم آمیخته و در اسرارنامه و مصیبت نامه از هم مجزاست؛ مدح پیامبر اکرم (ص) در همه آنها ساختار یکسانی دارد، لکن داستان معراج در مصیبت نامه مستند تر است. این دو بخش ویژگی های شاعرانه چندانی ندارند و تنها می توان داستان معراج را در الهی نامه شاعرانه ترین قسمت محسوب نمود. ایهام، برجسته ترین صنعت بدیعی این آثاراست. در حیطه مختصات زبانی نیز تکرار واژگانی و تکرار یک صورت زبانی کامل در آغاز، برجسته ترین ویژگی زبانی این دو بخش است.
"
عشق، عرفان و روانکاوی
شرح بیتی از دیوان حافظ («زمانی» یا «زبانی»)
حوزههای تخصصی:
در غزلی از دیوان حافظ به مطلعِ
دلم جز مهر مهرویان طریقی برنمی گیرد
ز هر در می دهم پندش ولیکن درنمی گیرد
بیتی در همة نسخه ها به جز نسخة ایاصوفیه به صورت زیر آمده است:
من آن آیینه را روزی به دست آرم سکندروار
اگر می گیرد این آتش زمانی ور نمی گیرد
اما در نسخة ایاصوفیه، مصراع دوم این بیت به شکل زیر آمده است:
من آن آیینه را روزی به دست آرم سکندروار
اگر می گیرد این آتش زبانی ور نمی گیرد
باتوجه به این که حافظ در همان غزل به آتش زبانی خود اشاره دارد:
میان گریه می خندم که چون شمع اندرین مجلس
زبان آتشینم هست لیکن در نمی گیرد
و شارحان دیوان حافظ، این ارتباط باریک عمودی میان ابیات را از نظر دور داشته و متوجه حذف یک نقطه (در حرف «ب») در ترکیب «آتش زبانی» نشده اند، نگارندة این مقاله، با مراجعه به منابع کهن، دربارة این نکتة مهمّ که معنی بیت را بسیار روشن می کند، بحث کرده که امید است در نظر نکته دانان پذیرفته باشد.
هنجار گریزی اجتماعی در زبان صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عارفان از جهات مختلف هنجار گریزی زبانی داشته اند. هنجار گریزی در زبان عارفان گاه در صورت هایی چون طنز و هزل و وارونه سازی معنایی ظاهر می شود. این هنجار گریزی در صورت های مختلف خود ابزاری در دست عارفان بوده است به منظور نفی سلسله مراتب ارزش اجتماعی و آزاد سازی ذهن مردمان از فشار هنجارهای فکری حاکم بر جامعه. به همین دلیل هنجار گریزی زبانی صوفیه در پیوند با عادت شکنی های اجتماعی ایشان است. در مقاله حاضر هنجار گریزی در آثار سنایی، مولوی و عطار از این منظر خاص بررسی می شود.
خواجه یوسف همدانی (بررسی انتقادی احوال و آثار و روایات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواجه یوسف همدانی از عارفان بزرگ قرن پنجم هجری است. او یکی از موجدان بزرگ طریقت نقشبندیه و پیشرو طریقت خواجگان و از عارفان صاحب کرامت است و به اعتبار کراماتش از ارتباطات ذهنی خاصی برخوردار بوده است. در این مقاله با استناد به اقدم منابع، به بررسی و نقد و تحلیل زندگی، احوال، آثار، شاگردان، روایات و کرامات او می پردازیم.