فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۲٬۲۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
عینیت گرایی پوزیتیویستی رهیافت غالب زبان علم در قرن بیستم است. همین امر مشکلاتی را در تحلیل زبان دین، که با امر قدسی و غیر تجربی سر و کار دارد، ایجاد کرده است. تحلیل گزاره های دینی با معیار تحقق پذیری، که فقط گزاره هایی را معنادار می داند که ما به ازای خارجی دارند، باعث شده تا زبان دین و عرفان نوعی زبان مهمل با گزاره های کذب تلقی شود. این زبان قواعد و بازی خاص خود را دارد که پی بردن به آن مستلزم نوعی نگاه پدیدارشناختی و ماهوی است. در این پژوهش، ضمن تعریف عرفان و تقلیل آن به تجربة عرفانی، شاخصه ها و نمودهای آن در زبان نشان داده شده است که محمل و بستر هرگونه ارتباط است. به این منظور منظومه های عطار (الهی نامه، منطق الطیر، و مصیبت نامه) بررسی شده است. این تحقیق نشان می دهد که زبان عرفانی منظومه های عطار پیش از آن که کیفیتی متناقض و تمثیلی در معنای رمزی عرفان داشته باشد، کیفیتی تعلیمی و آگاهانه دارد و در بیش تر موارد هنوز به شاخصة تجربة عرفانی نرسیده است.
بررسی آداب و آرای صوفیان در مورد زکات و سؤال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آداب و رسوم متصوّفه که متضمّن ابعاد و زوایای مختلف عقاید و اندیشه های آنها است، از تعالیم اسلامی مایه گرفته است، اما بنا به دلایلی در مسیر تطّور و تحّول خود، شکلی متفاوت یافته است. زکات به عنوان فریضه ای دینی و سؤال به عنوان پدیده ای اجتماعی، از جمله آدابی هستند که صوفیه نگاهی متمایز از شریعت بدان دارند؛ از جمله این تفاوت نگرشها، اعتقاد به واجب نبودن زکات بر صوفیان، تجویز سؤال و دریوزگی و ترجیح آن بر دریافت زکات بوده است. در این مقاله، ضمن بیان دیدگاه های اهل شریعت و طریقت درباره زکات و سؤال، به بررسی و تحلیل عواملی که سبب شکل گیری رویکرد متفاوت متصوّفه به این دو موضوع شده است، می پردازیم.
بازخوانی اساطیری – علمی نظریة ذره در اشعار عرفانی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة ذره حاصل تحقیقات فیلسوفان یونان باستان است و محققانی چون لوکیپوس و دموکریتوس آن را پرورده اند. این نوشتار به تحلیل یکی از اندیشه های محوری عطّار؛ یعنی تاّمل در ذرّات و اسرار آن و مقایسة ذّره با نظریّات فیلسوفان یونان باستان و دانشمندان پرداخته و سپس آن را با ایدة فلسفی عرفانی عالم کبیر در عالم صغیر تحلیل نموده است. این مقاله در نظر دارد تا ضمن بازخوانی ذره در شعر عطار، از منظر ارتباط آن با آموزه های عرفانی شاعر، به بررسی سیر تکاملی آن تا دنیای علم بپردازد. نتیجة پژوهش نشان می دهد که عطار در آثارش علی رغم این که از حکمت یونان تبری می جوید، اما در بسیاری از موارد نظریاتش در بارة ذره با آن ها اشتراک دارد. در نگاه اول تقابل ذره و خورشید، به نحو بارزی می تواند مقولة تغییر و دگرگونی را که هدف اصلی ارشاد و تربیت عرفانی است، به سالکان نشان دهد و در مراحل بالاتر، آموزه هایی چون وجود جهان کبیر در جهان صغیر، وحدت وجود و فناء فی الله را که هدف غایی تعلیمات عرفانی است، به مریدان ارایه نماید. همچنین توصیفات مذکور حاوی آموزش هایی چون حرکت، حیرت، معرفت و ... . ذره و ویژگی های آن دستمایة شاعر در توصیف منازل سلوک گردیده و زمینه را برای تسهیل آموزش تعالیم بلند عرفانی هموار نموده و ضمن تقویت تخیل شاعر، فرصت مناسبی را برای رمزپردازی و تمثیل سازی وی فراهم کرده است. ذره در شعر عطار رمز سالک راه و نماد عالم صغیر است.
تولّد آسمانی با مرگ نفسانی (مرگ اختیاری) به روایت مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صاحبان معرفت برای انسان دو نوع تولّد قائلند: یکی تولّد صوری و دیگری تولّد معنوی یا تولّد ثانی که از آن به عنوان «عروسی ابد» یا «تولّد آسمانی» یاد می کنند. مرگ نفسانی از مبانی عمیق عرفان و ادب تعلیمی مولانا است. مولانا همچون سایر عرفای اهل بسط و سکر پدیده مرگ دوستی در آثارش تجلّی خاصی دارد و مرگ و مرگ نفسانی را در مسیر چرخة تکامل می داند و از آن به عنوان انتقال از عالم کثرت و طبیعت به عالم وحدت و ماوراءالطبیعه تعبیر می کند. این بررسی نشان می دهد مولانا تولّد آسمانی را در مرگ نفسانی تحت تأثیر عوامل مؤثری همچون ایمان، ابوّت معنوی و عشق می داند؛ بنابراین با استناد به حکایات مثنوی، در یک مقدمه و هفت محور انواع ولادت، عوامل مؤثر در تولّد آسمانی، مرگ ها و زایش ها، چگونگی مرگ ارادی و انواع آن، راه های رسیدن به مرگ نفسانی، ویژگی راه یافتگان به مرگ نفسانی (ارادی) و فواید مرگ نفسانی (مرگ اختیاری) بررسی شده است.
نمادهای اسطوره ای در سایه نور عرفانی در هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هفت پیکر متنی سرشار از آموزه ها، اسطوره ها، آیین ها و حکمت های کهن است؛ حکمت هایی که در پوشش رمز و نماد، معنایی روحانی برای عروج انسان و ناشناختگی مرگ در خود دارند. در این جستار، نمادهای این اثر به لحاظ اسطوره ای یا عرفانی بودن بررسی می شوند. این نمادها نشانه هایی از دوران تکامل اسطوره و حضور آن در حماسه های عرفانی هستند؛ همچنین شخصیت بهرام از این منظر تحلیل می شود. این شخصیت پیش از هفت داستان میانی، از چند راهنمای بیرونی و درونی یاری می گیرد تا پذیرای آزمون خودشناسی (غار نخست) شود و پس از گذر از پوشش نور نادیدنی (گنبدهای میانی) با عروج به گنبد هشتم (غار پایانی) با طیف نوری ""نورٌ علی نور"" به جاودانگی روحی برسد.
نقد جایگاه عرفانیِ سیرالعباد بر اساس ساحتهای شخصیّتی سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسائل اخلاقی و نقد اجتماعی- دینی از مضامین ثابت و پایه ای در آثار حکیم سنایی است که با زبان لطیف و تأثیرگذارِ سخنِ منظوم، به بیان این موارد پرداخته است. مثنوی سیرالعباد الی المعاد از جمله ی آثار سنایی است که برخی از محققان ادبی، با این تصوّر که عرفانیِ محض نامیدن این اثر، بر ارزش ادبی و جایگاه عرفانی آن می افزاید، رأی بر عرفانی و فلسفی بودنِ آن داده اند؛ امّا نتایج این تحقیق که با روش کتابخانه ای و شیوه ی تحلیل محتوایی انجام گرفته، این فرضیه را که سیرالعباد، یک منظومه ی عرفانیِ محض نیست و هر سه ساحت شخصیتی سنایی (عارف، مداح، و ناقد اجتماعی) در این اثر، بازتاب دارد، تأیید می کند؛ چرا که روند مباحث در این مثنوی به گونه ای است که مضامین عرفانی در قالب مقدمه هایی جهت بیان مباحث اخلاقی، نقد اجتماعی- دینی و مدیحه سراییِ همراه با درخواست صله ی یکصد دیناری از محمد بن منصور (قاضی سرخس) نمایان می شوند و این سیر تغییر محتوا، رابطه ی مستقیمی با ساحتهای شخصیّتی سنایی در سیرالعباد داردکه از سوی برخی صاحب نظران مورد توجه قرار نگرفته است.
نمود وحدت وجود و وحدت شهود در لمعات فخرالدین عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحدت وجود و وحدت شهود از مفاهیم معروف در عرفان اند که بحث های گوناگونی دربارة آنها صورت گرفته است و دانشمندان و عارفان مختلف، نظرات و تعاریف گوناگونی در رابطه با آنها ارائه کرده اند. برخی وحدت وجود را مقامی عرفانی دانسته اند که از مقام وحدت شهود برتری دارد و برخی دیگر به اصالت وحدت شهود رأی داده اند و عارفانی نیز در آثارشان این دو را یک مفهوم با تعاریفی متفاوت دانسته اند. از آنجا که فیلسوفان و عارفان مختلف، این دو مفهوم عرفانی یا فلسفی را به گونه های مختلفی تعریف کرده -اند، لازم است که تعاریف عارفان در این زمینه در کتاب هایشان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. لمعات فخرالدین عراقی که به نوعی آینة تمام نمای عرفان وحدت وجودی ابن عربی است و همچنین از مبانی عرفان عملی عارفان پیشین بهره گرفته است، می تواند به عنوان یکی از کتاب های مهم در تعریف این دو مفهوم در نظر گرفته شود. در این پژوهش، ابتدا به تعاریف مربوط به این دو مفهوم پرداخته شده و سپس نوع بیان فخرالدین عراقی دربارة این دو مفهوم در کتاب لمعات، مورد بررسی و تدقیق قرار گرفته است. سخنان عراقی در این کتاب به گونه ای است که می توان گفت، او این دو مفهوم را از یک جنس می داند و تفاوتی بین آنها قائل نیست و یا آنکه معتقد است که یکی مقدمة به وجود آمدن دیگری است.
تعامل زبان و معنا در سوانح احمد غزالی بر پایه نظریه ارتباطی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان تنها ابزار انسان برای بیان دقیق جهان تجربی او است. هر کس جهان را به گونه ای خاص در می یابد و آن را با زبانی ویژه گزارش می کند. با توجه به این اصل می پنداریم که زبان در سوانح، بیانگر تجربیات منحصر به فرد احمد غزالی است. در این مقاله برای تعیین دقیق جایگاه پیام زیباشناختی متن سوانح، آن را با توجه به نظریه ارتباط یاکوبسن بررسی و تحلیل می کنیم تا نشان دهیم زبان در این کتاب، اگرچه برای ایجاد ارتباط به کار رفته است، در آن معنا و دریافت آن به تأخیر می افتد. از آن روی که ابزارهای زیبایی شناختی زبان، در به تأخیر انداختن معنا و دریافت آن مؤثرند، در بررسی نقش ادبی متن به برجسته ترین ابزارهای تبدیل زبان به ادبیات، نظیر حکایت، تمثیل، تشبیه، استعاره و تشخیص به اختصار اشارت رفته است.
ابلیس در جهان بینی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات ملل اسلامی درباره ابلیس و طرد یا دفاع از او، به تلویح و تصریح، سخنان بسیار زیادی گفته شده است. برخی از عارفان نامی ایران، در خصوص اهمیّت بنیادین این شخصیت مهم قرآنی، حقایق زیادی را در آثارشان آشکار کرده اند. عطّار، یکی از برجستگان بادیه سلوک، در باب تمرّد و تقرّب ابلیس در مقابل درگاه حضرت عزّت، نظریاتی متناقض در آثارش بیان کرده است؛ وی گاهی ابلیس را ابزار خداوند دانسته که همه اعمال او براساس قضا و قدر بوده است. در این تصویر، عطار هیچ تقصیری را بر ابلیس وارد ندانسته و او را در کسوت یک قربانی اندوهبار نمایش داده است که رازی شایسته را جست وجو می کند و گاهی ابلیس را به علت طغیان علیه مشیت الهی محکوم کرده و او را دشمن نفرت انگیز خداوند دانسته است. نگارنده در این مقاله، به روش تحلیلی و توصیفی، به نقد و بررسی جهان بینی عطار در باب ابلیس پرداخته است.
مطالعة گفتارهای شخصیت دیوانگان در مثنوی های عطار براساس رابطة آنان با مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
رابطه اندیشه اسقاط تدبیر ابن عطاءالله اسکندرانی با نظریه ولایت در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ولایت در عرفان اسلامی با سه مفهوم دوستی، نزدیکی و سرپرستی گره خورده است و هر یک از عرفا بر یک یا چندی از این مفاهیم برای تبیین نظریه ولایت تأکید کرده اند. ابن عطاءالله اسکندرانی به عنوان یک صوفی برجسته ، نظام بخش، گسترش دهنده و اولین نگارنده اندیشه های طریقه شاذِلیه مصر است که سالک را برای طی مسیر و دستیابی به «معرفت الله» به «اسقاط تدبیر»، «مجاهده با نفس»، «خلوت، عزلت و ذکر» و «طی مقامات و احوال» فرا می خواند. سیر طولی مقامات نه گانه او همگی با اصل اسقاط تدبیر همراه هستند که مهم ترین اندیشه اوست. سالک بعد از طی مقام ها و واگذاری کامل سرپرستی خود به خداوند، به آرامشی دست می یابد که در نتیجه آن مورد پسند حق تعالی قرار می گیرد و با درک حال «فنا» و دست یابی به «معرفت الله» از حق تعالی اجازه می یابد تا به عنوان «ولی» امور عالم را تدبیر کند.
ابن عطاء با طرح دو نوع ولایت ایقانی و ایمانی، ولایت ایقانی را برتری می دهد زیرا در ولایت ایقانی، سالک با یقینی که نسبت به حق پیدا کرده است، به اراده خداوند نسبت به خود اعتماد دارد و با اسقاط تدبیر، سرپرستی خود را به طور کامل به حق تعالی واگذار می کند؛ این اسقاط تدبیر در نگاه ابن عطاء، همان مفهوم سرپرستی را در نظریه ولایت عرفان اسلامی را دارد. این مقاله در پی آن است تا به رابطه این دو اندیشه با یکدیگر بپردازد. به دلیل آن که رسیدن به کمال اسقاط تدبیر، جز از راه طی مقامات میسر نیست، به توضیحی مختصر درباره مقامات و احوال از نظر ابن عطا نیز پرداخته می شود.
آسیب شناسی رفتار زاهدانه در ادبیات صوفیانه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زهدورزی همچون دیگر پدیده های فرهنگی، به دلیل تراز ویژه ای که در تصوف اسلامی یافته، استعداد زیادی برای انحراف از خاستگاه اولیه خود و غلتیدن در ورطه آسیب های گوناگون دارد. زاهدان مسلمان، خود نخستین منتقدان جدّی در حوزه آسیب شناسی زهد بوده اند و از زوایای گوناگون به شناسایی و رفع آسیب پرداخته اند. در ارزیابیِ عمومیِ موضوع، درمی یابیم که آسیب هایی مانند افتادن در دام کبر، غرور و عُجب، داشتن نگاه کاسب کارانه و غیر مخلصانه به تلاش های زاهدانه و استفاده از ابزار ریا و تزویر برای بهره مندی از مقبولیت نزد عموم مردم، از قرون نخستین رواج زهد و تصوف اسلامی از نظر برجستگان این حوزه پنهان نمانده و با گسترش آسیب ها از قرن چهارم هجری، شتاب بیشتری گرفته است. این نگاهِ انتقادیِ درون گفتمانی، که بخش برجسته ای از ادبیات تصوف را نیز شامل می شود، بسیار بیشتر و پیشتر از نقدهای بیرونی در پالایش زهد اسلامی موفق بوده است. این مقاله کوشیده است تا با پیمایشِ نگاه آسیب شناسانه درون گفتمانی، نقش ویژه و بی مانند آن را در ماندگاری این میراث عظیم فرهنگی بنمایاند.
تحقیقی در تأثّر هجویری از منابع دینی غیر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) ، سازمان و تشکیلات جدیدی در عالم اسلام به نام خلافت شکل گرفت. گروهی از دشمنان اسلام در کسوت مسلمانی، ولی با باطنی معتقد به آیین های گذشته همچون یهود و مسیحیت و یا حتّی آیین های بشری که از مقابله نظامی و توسل به زور علیه اسلام ناامید شده بودند با نفوذ در این سازمان نوپا، شیوة تحریف و وارونه ساختن حقایق را برای تخریب بنیان های فکری و آموزه های معرفتی مسلمانان در پیش گرفتند. بر این اساس، افسانه های موجود در تورات و انجیل را در لابه لای معارف دین اسلام وارد کردند و با مسخ مفاهیم اسلام امکان القای شبهات را در بین مسلمین هموار ساختند. این مقاله با بررسی اینگونه افسانه ها به موضوع مهم اسرائیلیات پرداخته و جلوه هایی از آن را در کشف المحجوب هجویری به عنوان یکی از امهات کتب صوفیه نمایانده است؛ که شبیه سازی در معارف اعتقادی اسلام مربوط به شخصیت پیامبر اسلام (ص)، شبهه افکنی درموضوع وحی و مهم تر از همه عادی سازی پذیرفتن برتری نژادی یهودیان و دفاع از تصوف حتی به بهای سست کردن اعتقاد به نبوت و امامت شیعه از آن جمله است. بنابراین هدف کلی این پژوهش، بررسی این نوع شبهه افکنی ها و شفاف سازی فضای علمی متون جهت درک روش و تبیین آنهاست .