فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۱۶٬۶۳۷ مورد.
حافظ شناسی - حافظ و حماسه ی ملی ایران
منبع:
حافظ مهر ۱۳۸۴ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی «اسلوب معادله» در شعر سعدی و متنبّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گسترة ادبیات تطبیقی، شعر سعدی و متنبّی را از بسیاری جهات قابل مقایسه دانسته اند. یکی از نقاط مشترک در شعر این دو شاعر فارسی زبان سدة 6 ق و عرب زبان سدة 4 ق، کاربرد آرایة «اسلوب معادله» در انواع گوناگون شعری است و همین امر بسیاری از منتقدان را بر آن داشته است که سعدی را از نظر مضمون و اسلوب شعری، پیرو متنبّی، شاعر پرآوازة عرب، بدانند. این مقاله بر آن است ضمن تحلیل آماری اسلوب معادله در کلیّات سعدی و دیوان متنبّی، به بسامد مضامین یکسان بین این دو شاعر بپردازد و پس از آن، توانایی دو شاعر را در بهره گیری از عناصر اصلی شعر (عاطفه، تخیّل، زبان)، مورد سنجش قرار دهد و نیز پشتوانة فرهنگی شعر و تحرّک و پویایی تخیّل هریک را نشان دهد. در راستای این اهداف، به نظر می رسد دایرة واژگانی و تخیّل سعدی از متنبّی گسترده تر است و «منِ» شخصیِ سعدی، به ویژه در حکمت هایش، به «منِ» بشری بیشتر نزدیک شده است؛ نیز شعر سعدی از شعر متنبّی، پشتوانة فرهنگی نیرومندتری دارد؛ دو سوی اسلوب معادله از رهگذر تخیّلش دارای ابداع، تنوّع و پویایی هستند و در مجموع، اسلوب معادله، شعر سعدی را از عواطف انسانی سرشار ساخته است. از این رو، موضوع پیروی کامل سعدی از متنبّی- دست کم در حوزة اسلوب معادله- چندان درست نمی نماید.
جایگاه گرمابه در اندیشه، آثار و زندگی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرمابه های آناتولی از نظر تقسیم فضا و عناصر موجود، شباهت بسیاری به حمام های ایرانی داشتند. مولانا با این حمام ها مانوس و حمام یکی از سه عنصر مورد پسند وی در زندگی بود. بنا به روایات موجود، او بیشتر اوقات در این مکان به خلوت می پرداخت. در آثار وی به ردپای گرمابه و فضاهای آن (جامه کن، خزینه، گلخن و ...) عناصر (نقش گرمابه، قبه، روزن حمام و ...)، مشاغل مرتبط (حمامی، دلاک، تون تاب و ...) و لوازم استحمام (طاس، گل سرشوی، شانه و ...) بر می خوریم که همه نمایانگر توجه و علاقه خاص مولانه به حمام است.
مردم شناسی و نژاد شناسی ایران
منبع:
گوهر مرداد ۱۳۵۵ شماره ۴۱
حوزههای تخصصی:
نظرخواهی: پاسخهای 10 کارشناس و نویسنده به 6 پرسش درباره ادبیات دینی کودک و نوجوان: کودک کتابهای دینی
زن و هبوط، چگونگی رواج باورهای ناروا در مورد زنان در برخی از متون ادبی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیمای زنان در بسیاری از متون ادب پارسی به وجهی نامطلوب تجلی یافته است. شکل ظاهری روایت تورات از واقعه هبوط و تقلید برخی از متون تفسیری اسلامی از آن و تکرار همان مضامین در متون ادبی فارسی این شبهه را ایجاد کرده که بدبینی در مورد زنان ریشه در آموزه های ادیان توحیدی دارد. اندیشه های زن ستیزانه و باورهای ناروا در مورد آنان خاص فرهنگ ایران و ادبیات فارسی نیست بلکه تفکری فراگیر است که نمونه های آن را در بسیاری از فرهنگ ها می توان یافت. برخی از مردم شناسان شکل گیری باورهای ناروا را در مورد زنان، ناشی از ساختار جسمانی آنان یا نقش اندکشان در اقتصاد خانواده و یا تاریخ نگاری مردان دانسته اند. این موارد در گسترش بدبینی در باب زن بی تاثیر نبوده است اما باوجودی این که زنان در عصر اساطیر، در شکل گیری وقایع مهم و در اقتصاد جامعه، نقش مهمی داشته اند؛ اساس بدبینی درباره آنان به همان اساطیر باز می گردد؛ به زمانی که زنان در اوج قدرت اجتماعی به یک باره تنزل مقام دادند. در این مقاله برای رسیدن به پاسخ پرسش هایی از این دست تلاش شده است: چه رابطه ای بین زن و زمین در دوران اساطیر وجود داشته است؟ چرا این دو به یکباره قداست خود را از دست داده اند؟ روایات اساطیری تا چه حد در شکل گیری تقصیر زن در نخستین گناه انسان مؤثر بوده اند؟ این موضوع در شکل گیری ارکان داستان هبوط به روایت متون عهد عتیق چه تاثیری داشته است؟
مرز اندرز در چامه های سعدی
حوزههای تخصصی:
سعدی سخنوری است که در زمینه های گوناگون شاهکاری هنری آفریده است و اگرچه چامه سرا نیست، اما چامه هایش در جایگاه خود استوار و شاعرانه است. او در چامه هایش بر آن است تا فرمانروایان را از خودکامگی و سیاه نامگی برهاند. او می خواهد تا فرمانروایان را بستاید و به بهانه ستایش، آنان را اندرز دهد و راه بنماید. بر این اساس نویسنده کوشیده است تا ضمن بررسی ویژگی های چامه های سعدی، اهداف سعدی را از بیان چامه سرایی و کیفیت آن توضیح دهد.
بررسی تطبیقی فضای موسیقایی قصیدة سعدی شیرازی و شمس الدین کوفی در رثای بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
زن در خوابنامه های فارسی (بررسی نمادهای زن در خوابنامه های فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی( Narratology ) دانشی است که به ارزیابی ویژگی روایت مندی( Narrativity ) و توصیف سازه های روایی می پردازد و از میان انواع روایت، روایت های داستانی دارای توالی زمانی و رخداد را مورد مطالعه قرار می دهد.
داستان حسنک وزیر در تاریخ بیهقی گرچه صحت تاریخی دارد؛ اما با توجه به نوع روایت بیهقی از این داستان و ظرایفی که از نظر ساختاری در دل آن نهفته است و نیز این نکته که هر یک از قهرمان های داستان از حوزه کارکردهای شخصیّتی واقعی عبور کرده و گفتارها و رفتارهای آن ها در هر لحظه و در هرجای داستان، تعمّق مخاطب را می طلبد؛ قابلیّت بررسی روایی و ریخت شناسی را داراست. پشتوانه نظری این تحقیق نظریه ریخت شناسی ولادیمیر پراپ روایت شناس روس است که ساختار قصه های پریان روسی را به هفت حوزه عمل و سی و یک نقش ویژه تقلیل داده است. نگارنده می کوشد، به ترتیب ذیل اصول این نظریه را در داستان حسنک مورد بازکاوی قرار دهد: 1- چگونگی آغاز شدن داستان 2- آشنایی با شخصیّت ها و نقش های موجود در داستان 3- بررسی کارکرد و خویشکاری هر یک از اشخاص4- بررسی روابط علّت و معلولی یا کنش ها و واکنش ها 5- تحلیلی بر ترتیب ارائه اطّلاعات یا توجّه به رابطه های زمانی میان حوادث داستان 6- بررسی بحران یا گره تنش زا 7- دریافت های پایانی از خلال روایت بیهقی.
انسان در جهان بینی شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان بینی فردی یا گروهی، به طور کلی، مجموعه نگرش های فرد یا گروهی خاص، در باب جهان هستی، خالق هستی و انسان را در بر می گیرد. اهمیت بررسی جهان بینی از آنجا سرچشمه می گیرد که اعمال انسان ها بر اساس جهان بینی آنها صورت می پذیرد. در سخنان باقی مانده از شمس تبریزی در مقالات، نکته ها و موضوع های فراوانی بیان شده است که با بررسی دقیق آنها می توان جهان بینی شمس تبریزی را دریافت. هدف این مقاله تبیین نگرش شمس در باب انسان - به عنوان یکی از مبانی شناخت جهان بینی وی- است. به منظور حصول نتیجه ای استوار و دقیق، در این پژوهش، همه مطالب وسخنان شمس تبریزی در کتابِ مقالات، مورد بررسی قرار گرفته و استدلال ها و شواهد مبتنی بر مجموعه سخنان وی است. با توجه به آنکه عارفان، اغلب به انسان، در سه ساحت «انسان و خویشتن، انسان و خدا، و انسان و همنوعان» توجه می کنند، مباحث این پژوهش نیز، غالب سخنان مهم شمس را در سه زمینه فوق در بر می گیرد. در این مقاله، مقام و جایگاه برجسته انسان در نگاه این عارف که براساس نگرش وحدت وجودی وی بوده است و توجه جدّی و مسئولانه شمس در برابر همه انسان ها (و نه فقط انسان کامل)، نشان داده شده است.
هنر حافظ در ترسیم فراز و فرود ابیات بر پایه ی عنصر تضاد و تقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تضاد و تقابل از جمله آرایه های بدیعی و زیبایی شناسی و از شاخصه های مهم در غزلیات حافظ است. حافظ با استفاده از عنصر «تقابل» به بزرگ نمایی و کوچک نمایی مضامین مورد نظر خود می پردازد و بیت را در یک چالش «فراز و فرود» قرار می دهد. منظور از بزرگ نمایی و کوچک نمایی بیان شگردیست که در راستای آن تقابل در ابیات بهتر می تواند اشخاص، مفاهیم و مضامین را در فراز و فرود ادبی نشان دهد. در این ترفند که از جمله شگردهای خاص محسوب می شود، شاعر با قرار دادن یک دسته از مضامین در فراز و دسته دیگر در فرود، حس احترام و ارادت ورزی؛ و غرور یا دلزدگی را نسبت به یک گروه به مخاطب القا می کند و با وارد کردن مخاطب به حوزه ی متن، سعی می کند هم از لحاظ صورت و هم از لحاظ مفهوم، با عقیده و نگرش شاعر، هم ذات پنداری کند. تقابل های بررسی شده در این مقاله تقابل های معنوی و تأویلی است که با توجه به تأویل متن قابل شناسایی است. در این مقاله فراز و فرودهای حافظ در سه موضوع مضامین عاشقانه، مدحی و مضامین اجتماعی بررسی شده. حافظ در مضامین عاشقانه سعی در بزرگ نمایی و اهمیّت دادن به مقام معشوق دارد. وی در اشعار مدحی خود نیز برای رسایی، تأثیرگذاری و انتقال حس ارادت ورزی به ممدوح کمک گرفته است. در بیان مسائل اجتماعی از شگردهای متنوعی از جمله طنز که گاهی با تقابل صورت می گیرد، استفاده می کند. حافظ پدیده بزرگی را با تقابل چنان به خردی تنزل می دهد که بزرگی طرف مقابل را دوچندان می کند و این اوج بزرگ نمایی است.
بررسی تطبیقی زنده به گور هدایت و سه تار جلال آل احمد: با یادداشت های یک دیوانه و شنل نیکلای گوگول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بحث درباره انتشار آثار گوگول در ایران و تاثیر آن بر دو تن از نویسندگان برجسته معاصر، یعنی هدایت و آل احمد، می پردازد. ادبیات داستانی معاصر ایران در آغاز قرن بیستم سخت تحت تاثیر آثار نویسندگان روس بود و در میان این نویسندگان، گوگول با داستان های طنز و ساده اش جای ویژه ای داشت. در دوره مشروطه نویسندگان ایرانی الاصلی که در تفلیس می زیستند و در آنجا با آثار نویسندگان روسیه آشنا شده بودند، سبک ساده و طنزآمیز گوگول را در نوشته هایشان وارد کردند. زین العابدین مراغه ای و آخوندزاده از جمله این نویسندگان بودند که سبک نویسندگی شان موجب به وجود آمدن روشی تازه در نویسندگی در ایران شد.بسیاری از داستان های گوگول، در آغاز شکل گیری ادبیات جدید ایران به فارسی ترجمه شد و بسیاری از نویسندگان چون صادق هدایت و جلال آل احمد با استفاده از درونمایه ها و شگردهای نویسندگی وی آثاری به وجود آوردند. اگر نگوییم که صادق هدایت در داستان «زنده به گور» از داستان «یادداشت های یک دیوانه» ی گوگول برداشت کرده است، می توانیم مطمئن باشیم که مطابق نظریه بینامتنیت، گوگول از جمله نویسندگانی است که آثارش سخت در داستان های فارسی نفوذ کرده و حضور ناخودآگاه دیوانه گوگول را می توان در زنده به گور هدایت دید. همچنین، ممکن است که جلال آل احمد هنگام آفریدن داستان «سه تار»، آکاکی آکاکیویچ قهرمان داستان «شنل» را می شناخته است.
ترجمه شناسی مکتب لایپزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: