فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۷۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
اسرارالتوحید از برجسته ترین منابع عرفانی با نثری آمیخته به نظم که بیانگر زبردستی نویسنده در شیوه های گوناگون بیان، شیوه های داستان پردازی، اطلاعات تاریخی و اجتماعی، وصف دین و مذهب و غیره در صدر میراث ادبی قرار گرفته است. تلفیق نظم و نثر در ساختار این اثر به نقش و جایگاه شعر و کارکردهای آن اهمیتی وصف ناپذیر بخشیده است واکاوی و تأمل در اسرار التوحید نشان می دهد: که شعر به عنوان یک اصل سازنده و مفید، نقش و کارکردهای متنوعی دارد که راهگشای فهم ساختار کلی و مضامین حکایات نیز می باشد.نام ابوسعید با عرفان و شعر آمیختگی عمیقی دارد.این پژوهش با هدف شناخت کارکرد شعر در اسرارالتوحید به بررسی و تبیین کارکردهای لفظی و معنوی شعر در آن پرداخته و می کوشد میزان بهره گیری نویسنده از شعر را بسنجد و اهداف و کارکردهای آن را با روش توصیفی-تحلیلی تبیین کند. برآیند پژوهش نشان می دهد در مجموع کارکردهای شعری در اسرارالتوحید، کارکرد روایی، کارکرد عرفانی-غنایی و کارکرد ادبی- آرایه ای در مقایسه با سایر کارکردها، بسامد و حضور بیشتری دارد.
«بدل بلاغی» بستری برای آفرینش طنز در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز ملیح یکی از ویژگی های شعر حافظ است. حافظ علاوه بر روش های مرسوم، از «بدل بلاغی» (جانشین کردن واژگان) برای آفرینش طنز بهره برده است. در مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی شکل گیری طنز با کمک بدل بلاغی، در دیوان حافظ، پرداخته شده تا نشان داده شود که حافظ چرا و چگونه از این شگرد برای طنزآفرینی استفاده کرده است. به نظر می رسد که با تشریح این شیوه، می توان الگویی تازه برای ایجاد طنز به دست داد. او برای آفرینش طنز، مفاهیم را حداقل به چهار طریق جایگزین یکدیگر می کند: 1- واژگانی را که به علت کاربرد در حوزه شرع و عرفان، معنای اصطلاحی و نمادین یافته اند، با معانی عادی و اولیه آن ها جایگزین می کند. 2- صفات منفی را جانشین چهره های مقدس در شرع و عرفان می کند. 3- واژگان را با مفاهیم متضاد؛ و چهره های نمادین را با شخصیت های مقابلشان جایگزین؛ و نوعی تساوی میان چهره ها و واژگان متضاد ایجاد می کند. 4- مشبه به را جانشین مشبه در مصراع نخست می کند و نوعی استعاره می آفریند که لفظ مستعار علاوه بر معنای استعاری، دلالت اصلی و اولیه خود را نیز حفظ می کند.
تحلیل تطبیقی عشق در خمسه نظامی و مثنوی مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عشق محرک کائنات و اساس و پایه خلقت است که در همه ذرّات عالم جاری است و به واسطه آن، همه موجودات به سوی حق تعالی در حرکت هستند. عشق انواع مختلفی دارد و در جهان هستی به دو صورت تجلّی دارد: حقیقی و مجازی. عشق حقیقی مخصوص خداست و کفایت کردن به او که همه مظاهر جهان هستی از اوست. عشق مجازی به آنچه غیر خداست و عشق به مظاهر هستی و کائنات است. در آثار نظامی و مولانا، عشق عنصری کلیدی است که باید به آن توجّه خاصّی کرد. هدف از این پژوهش، تبیین عشق حقیقی در خمسه نظامی و مثنوی مولانا است که در آن به روش تحلیل محتوا، به بررسی انواع عشق، تفاوت عشق حقیقی و مجازی و ارتباط عشق مجازی با عشق حقیقی پرداخته شده است. مطابق نتایج، در بین ویژگی هایی که این دو شاعر برای عشق برشمرده اند، اشتراکات و تفاوت هایی وجود دارد. اهمیّت این تحقیق از این جهت است که دیدگاه های این دو سخنور ارزشمند را درباره عشق بیان می کند و نشان می دهدکه مولانا و نظامی، هردو، عشق را یک حقیقت جاری و ساری در کائنات و عامل اتّحاد هستی می دانند و عقیده دارند که عشق حقیقی، به خدا اختصاص دارد و عشق مجازی را وسیله ای برای دستیابی به عشق حقیقی می دانند.
سیر کاربرد و جلوه های ادبیِ دو واژه معمار و معماری (در شعر کلاسیک فارسی از آغاز تا جامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری رابطه استواری با ادبیات و هنرهای زیبا دارد. بی تردید همان طور که شعر به عنوان بخش عظیمی از ادبیات ایران، نقش و تأثیر بسزایی در معماری سنتی ایران ایفا کرده است، متقابلاً هنر معماری نیز در ادب پارسی جایگاه ویژه ای دارد؛ در این مقاله به بررسی و کاربرد ادبی واژه های «معمار و معماری» در شعر پرداخته شده است. این تحقیق به شیوه نظری و کمی، دیوان شعرای کلاسیک فارسی از هزار سال پیش تا جامی را جامعه ی آماری خود قرار داده و پاسخ این پرسش را تبیین می کند؛ که آیا واژه های معمار و معماری در شعر پارسی کاربردی داشته و شیوه کاربرد و قدمت آن به چه دوره ای برمی گردد ؟ توجّه شعرا به ساخت ترکیب های تشبیهی و استعاری، نمادها و سایر صورخیال از دو واژه مورد بحث این حقیقت را تبیین می سازد که هنر معماری چون رکنی استوار در اتحاد و پیوند خود با سایر ارکان، تمدن و فرهنگ ایرانی را ساخته و پی ریزی کرده است. یافتن این واژه ها در شعر از قدمت این هنر فنی نیز حکایت دارد و در شناخت و بازشناسی و بازنشانی معادل های کهن معمار که واژه ای عربی است معادل های فارسی آن مانند مهندس(engineer) معرب اندازه گیرنده و اندازیار، سازنده و استاد را پیشنهاد کند.
استعاره شناختی عشق در" کاش حرفی بزنی" از مصطفی رحماندوست (بر اساس نظریه جورج لیکاف و مارک جانسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
203 - 226
حوزههای تخصصی:
نظریه استعاره مفهومی، برای اولین بار در آراء دو زبانشناس معروف، "جورج لیکاف" و" مارک جانسون" مطرح شد. طبق این نظریه، اساسا ذهن انسان برای درک هر مفهوم انتزاعی، به صورت ناخودآگاه و غیر ارادی به شکل استعاری عمل می کند. یکی از مفاهیم انتزاعی که انسان از ابتدای زندگی قادر به درک آن می باشد، مفهوم عشق است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخگویی به این پرسش است که مفهوم عشق درکتاب"کاش حرفی بزنی" با کدام تجربه های حوزه های مبدأ بیان شده است؟ بنابر تحلیل های انجام شده، شاعر با شناخت صحیح از ویژگی ها و نیازها و تجربیات دوره نوجوانی، اقدام به انتخاب حوزه های مفهومی آشنا و قابل درک برای مخاطب خویش نموده است. عشق به خدا، والدین و عشق های انسانی از موضوعات مطرح شده در این اثرند. علاوه بر آن، رحماندوست با گزینش حوزه های مبدأ هستی شاختی مربوط به عناصر طبیعت و همچنین مصنوعات دست بشر با ویژگی های ارتباطی مثبت، عشق را موضوعی آرامش بخش و لطیف معرفی کرده است. شاعر پیام موجود در اثرش را با نشان دادن دو مقوله (خیر و شر) در سرشت انسان، و تصویر انسانیِ متناسب با یک استعاره کلی پیش روی او نهاده است.
غم غربت و عوامل شکل گیری آن در شعر «نزار قبانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«غم غربت» یا «یادمانه» یک احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیت های گذشته است که به دلیل رویدادهای سیاسی و اجتماعی پس از جنگ های جهانی، بسیار مورد توجّه روان شناسان، جامعه شناسان و بیش از هر قشری، شاعران قرار گرفت و مظاهر این پدیده بر شعر شاعران معاصر عربی و به ویژه «نزار قبانی» شاعر سوری غالب شد. پژوهش حاضر با روش تحلیلی – توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده است و نگارندگان با در نظر گرفتن زندگی اجتماعی و سیاسی «نزار قبانی»، به واکاوی اشعار او از منظر «یادمانه» پرداخته اند. در رابطه با دستاوردهای پژوهش حاضر باید گفت نمود پنج قسم از یادمانه ها در شعر نزار قبانی قابل مشاهده است که عبارتند از: «یادمانه دوری از وطن»، «یادمانه دوران کودکی»، «یادمانه سوگ همسر» «یادمانه ناکامی اجتماعی» و «یادمانه از دست رفتن جامعه آرمانی». همچنین این دسته از اشعار وی در نتیجه عواملی چون مرگ همسر، دوری از وطن، مشاهده نابسامانی های جامعه و نیز سکوت مردم در برابر ظلم و بی عدالتی در دیوان وی تجلّی یافت.
ادب غنایی در اشعار شیخ کاظم سعیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
31 - 42
حوزههای تخصصی:
در گستره ادب ایرانی از شاعران بزرگی می توان یاد کرد که هنر و قدرت صحنه پردازی خاصی را در اشعار خویش به کار برده اند که به نوعی با هویت فردی و جمعی همه ما ایرانیان ربط و نسبت داشته است. احساسات و عواطف توأم با تفکر آدمی، مضامین و معانی آثار ادبی را تشکیل می دهد. نمونه هایی ارزشمند از اشعار غنایی به قرار زیر است: شکوائیه، مدح، مراثی، اشعار دینی و مذهبی، اصطلاحات عارفانه، خمریات، نفوذ فرهنگ اسلامی، هجویات، مناجات، اشعار تعلیمی، توصیفات، اشعار عاشقانه، قلندریات، اصطلاحات علمی و غیره. در این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، نویسندگان در صدد تبیین اندیشه و عقیده شیخ کاظم سعیدی هستند تا به این پرسش ها پاسخ دهند: جهان بینی شعر شیخ کاظم چگونه است؟ از انواع مضامین غنایی در شعر خود بهره برده است و کدام نوع کاربرد بیشتری دارد؟ اشعار عاشقانه، وصف، شکوائیه، خمریات، ملی گرایی، قلندریات، اصطلاحات عارفانه و تعلیمی در شعر شیخ کاظم از نتایج پژوهش حاضر است.
بررسی ارتباط ماه و زن از منظر اساطیری در ویس و رامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
227 - 246
حوزههای تخصصی:
موضوعات اساطیری یکی از اساسی ترین و اوّلین موضوعات مطرح شده در ادبیات هستند و در این شکی نیست که ادبیات و اسطوره دو اصل جدانشدنی از یکدیگر می باشند و هر اسطوره، کوشش ساده و ابتدایی تخیل برای این همانی جهان بشری است که اغلب داستانی درباره یک ایزد یا ایزدبانو می باشد. یکی از این ایزدبانوان، ماه است که در اساطیر به صورت الهه سین، سِلین، آرتمیس، دیانا و اناهیتا جلوه گر می شود. این پژوهش برآن است تا اسطوره زن و ماه را که یکی از باورهای بنیادین بشری می باشد، در منظومه ویس و رامین بررسی کند. در این پژوهش هدف، استخراج و تبیین اسطوره ماه و زن و پاسخ دادن به این سؤال است که دلایل همانندی زن و ماه کدامند؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و درتحلیل نمونه های منظومه، ارتباط آن ها با اساطیر مورد بحث قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ماه به عنوان الهه آسمانی، مظهر زیبایی و فرّه بخشی به موجودات، خصوصاً زنان، به خاطر مناسباتی که با ماه دارند، می باشد.همچنین این باور، حجم زیادی از تشبیهات منظومه ویس و رامین را به خود اختصاص داده است.
تحلیل تصویرسازی های عاشقانه مشفقی بخارایی با استفاده از مفاهیم نجومی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
75 - 90
حوزههای تخصصی:
عبدالرّحمان مشفقی بخارایی از شاعران قرن دهم هجری است که در گفتن انواع شعر سلیقه نیکو دارد. قصاید خوب و غزل های مرغوب دارد و شهرت اهاجی کوبنده اش نیز با لطافت اشعار غنایی مطبوعش پهلو می زند. با این که در روزگار وی دانش هایی نظیر رمل و نجوم دیگر چندان مورد توجّه نبوده و با ظهور سبک هندی زبان شاعران نیز از اصطلاحات تخصّصی علمی دور و به زبان عامّه مردم نزدیک شده بود، مشفقی برای تصویرپردازی های عاشقانه از مفاهیم نجومی بسیار استفاده کرده است. در شعر وی نه تنها به مفاهیم و واژه های نجومی متداول در میان اکثر شاعران مثل طالع و ستاره بخت و نام سیّارات سبعه برمی خوریم، مضامین و کلمات تخصّصی تر دانش نجوم همچون ذنب، قدر، قران، شرف، مفهوم دیدن ساعات سعد و نحس را نیز در خلال ابیاتش مشاهده می کنیم. با توجّه به نحوه استفاده وی از مفاهیم و واژه های نجومی و تصاویر هنرمندانه ای که با به کار گرفتن این مضامین در شعر خود خلق کرده، می توان گفت که مشفقی با دانش نجوم تفسیری یا هیأت آشنایی کامل داشته و از مفاهیم آن برای بیان عواطف درونی خویش، بویژه در سوز و گدازهای عاشقانه به خوبی بهره برده است.
بررسی تأثیرپذیری سعدی از قرآن کریم و نهج البلاغه در تعالیم مربوط به عشق و محبت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بی تردید عشق و محبّت، چه زمینی و چه آسمانی همواره هسته مرکزی اندیشه شاعران، نویسندگان، عرفا و اندیشمندان در طول تاریخ بوده است، امّا نوع پرداخت و نحوه بیان در آن ها یکسان نیست. سعدی نیز به عنوان خداوندگار مسلّمِ غزل عاشقانه و برجسته ترین شاعر در حوزه ادبیّات تعلیمی زبان فارسی، بسیاری از مضامین اخلاقی مربوط به عشق و محبّت را در متعالی ترین حالت خویش در کلیّات سعدی با تأثیرپذیری از آموزه های دینی معرّفی نموده است.این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تأثیرپذیری سعدی از آموزه های قرآن کریم و نهج البلاغه در تعالیم مربوط به عشق و محبت بپردازد. از مهم ترین یافته های این پژوهش آن است که سعدی عشق زمینی و آسمانی را توأمان دارد و به جایگاهی می رسد که این دو به وحدت رسیده و در نهایت راه وصول به حقیقت می شوند. عشق در کلام سعدی از عشق به انسان فراتر رفته به تمام کائنات تسرّی پیدا می کند و سرانجام به عشق الهی منجر می گردد. هم چنین سعدی با الهام گرفتن از آموزه های دینی، از مفهوم عشق و محبت برای دستیابی به فضایل اخلاقی نیز بسیار بهره برده است.
بررسی جنبه های غنایی سیمای زن در ادبیات مکتب خانه ای ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
43 - 58
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های دسترسی به ادبیات عامه در ایران ادبیات مکتب خانه ای است که بر مبنای ادبیات شفاهی بوده، به صورت مکتوب در آمده و در مکتب خانه های قدیم به محصلان آموزش داده می شد. از آن جا که زن یکی از مهم ترین موضوعات ادب و هنر سراسر گیتی است، بررسی جنبه های غنایی سیمای زن در آثار مکتب خانه ای از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. هدف از این پژوهش که به روش مطالعه کتابخانه ای و بر اساس رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، بررسی جنبه های غنایی سیمای زن در ادبیات مکتب خانه ای می باشد. بر این اساس 27 قصه مکتب خانه ای که سیمای غنایی زن در آن ها مشهود است، به عنوان جامعه آماری انتخاب گردیده و مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پر بسامدترین جنبه غنایی سیمای زن در ادبیات مکتب خانه ای ستایش زیبایی های جسمانی اوست. عشق نیز اصلی ترین درون مایه غنایی سیمای زن در منظومه های عاشقانه می باشد. توبه، مرثیه سرایی، تفاخر، عشوه گری، شادخواری و نفرین از جنبه هایی هستند که با بسامد کم تر سیمای غنایی زن را تشکیل می دهند.
مقایسه منظومه های عاشقانه «رابعه و بکتاش» عطار و «سلامان و ابسال» جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه تمثیلی «رابعه و بکتاش» از الهی نامه عطار نیشابوری، با درون مایه عرفانی در 421 بیت با مضامین عشق عذری سروده شده است. رابعه با اینکه شاهزاده است، عاشق بکتاش (غلام برادرش حارث) می شود. منظومه «سلامان و ابسال» نیز در 10860 بیت از هفت اورنگ جامی، داستان تمثیلی شرح دلدادگی ابسال (دایه) به سلامان است. در هر دو داستان، دختران شروع کننده عشق اند. «رابعه» عاشق «بکتاش» و «ابسال» عاشق «سلامان» و عشقشان نسبت به معشوق پایدار و پاک است. هر دو شخصیت از خاندان سلطنتی هستند؛ پدر رابعه، شاه بلخ و پدر سلامان، شاه یونان است و هر دو از درون خانواده به زندگی خود پایان می دهند. «رابعه» توسط برادرش از بین می رود و «ابسال» خود را در آتش می سوزاند. این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیل محتوا انجام شد، نشان می دهد که مهارت سرایندگان این دو منظومه در توصیف دقیق عشق و همچنین منش شخصیت ها، مخاطب را تا پایان داستان تحت تأثیر قرار می دهد و با وجود رمزآلود بودن هر دو حکایت، عشقی جذاب و پایدار در سیر داستان روایت می شود. مسأله اصلی این پژوهش مقایسه منظومه های عاشقانه «رابعه و بکتاش» عطار و «سلامان و ابسال» جامی و بیان تفاوت ها و همانندی های دو منظومه، تبیین و توصیف دقیق عشق و همچنین منش شخصیت ها و تأثیر آن بر مخاطب است و اینکه فضای عاشقانه داستان چگونه در پیشبُرد روند داستان مؤثر بوده است؟
«معشوقِ پهلوان» بازشناخت صورت دوگانه کهن الگوی پری در تقابل با شش شخصیت حماسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
209 - 232
حوزههای تخصصی:
ز دیدگاه روان شناسی تحلیلی، بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ، کهن الگوها عناصر مشترک در ضمیر ناخودآگاه انسان ها هستند و اسطوره ها از تجلّی گاه های کهن الگوها به شمار می روند. پری، از جمله کهن الگوها یا میراث روانی مشترک بشر است که در بخش غنایی داستان های حماسی وجود دارد. هدف این جستار، شناسایی و بازشناخت پری و ویژگی های آن در روایات رستم و سهراب، برزونامه، بانوگشسپ نامه، فرامرزنامه، شهریارنامه و جهانگیرنامه است. قهرمانان اصلی این روایات، شامل رستم و دیگر پهلوانان که همگی از نسل اویند، در بخش غنایی داستان ها، درتقابل با پری قرار می گیرند. این پژوهش، به روش تحلیلی-توصیفی گرد آمده است. با واکاوی کهن الگوی پری در این داستان ها، آنچه دریافت شده آن است که پری، صورتی دوگانه دارد؛ گاهی نقش آنیمای پهلوان را به صورت مثبت و سازنده برعهده دارد و موجب تثبیت شخصیت و کمک به او در رسیدن به کمال یابی می شود و گاهی به صورت زن جادو، بازتابی از آنیمای منفی پهلوان و سایه است که مانع از رسیدن به فردیت یابی می شود و باید کنترل شود. همچنین به این نکته پرداخته شده است که چگونه کهن الگوی پری که دارای نقش مثبت در ایران باستان است، به زن جادو در ادبیات مزدیسنایی تبدیل شده است.
پیکرگردانی در افسانه غنایی «نل و دمن» فیضی دکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
117 - 132
حوزههای تخصصی:
شیخ فیضی دکنی (1595-1547م) از شاعران پارسی گوی هند است. او به دربار جلال الدین اکبرشاه راه یافت و به مرتبه امیری و ملک الشعرایی رسید. او در قصیده، غزل و مثنوی صاحب مقامی شامخ است. فیضی به تقلید از نظامی، مثنوی «نل و دمن» را به نظم کشیده است. پدیده پیکرگردانی (Metamorphoses) و (Transformation) که به دگرگونی چهره یا تغییر شکل موجودات تعبیر شده است، در قصه ها و افسانه های مردم هند جایگاه ویژه ای دارد. فراوانی پیکرگردانی در قصه ها و افسانه های جهان و به طور خاص در میان قصه ها و افسانه های مردم هند که نسل به نسل روایت شده است، نشان از اندیشه های ریشه دار اساطیری در تفکرات عامیانه مردم سرزمین هند دارد. شخصیت هایی که دارای قدرت سحر و جادو هستند، در هر جای افسانه ها و قصه ها که نیاز باشد، دست به تغییر حالت می زنند و در قالب استحاله های گوناگون نمایان می شوند. این پژوهش، به شیوه توصیفی- تحلیلی و استواری بر چارچوب نظری می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که شاخص ترین انواع پیکرگردانی و همچنین کارکرد و نقش این پیکرگردانی ها در افسانه غنایی «نل و دمن» چیست؟ مطابق دستاوردهای تحقیق، بیش ترین نوع استحاله های موجود در افسانه «نل و دمن» مربوط به استحاله انسانی و استحاله انسان به حیوان است.
نقد روانکاوانه «شرح پریشانی» وحشی بافقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
55 - 64
حوزههای تخصصی:
درشعرِ«شرح پریشانی»، وحشی بافقی، به شرح رابطه عشقی خود با معشوق خود می پردازد. با توجه به نظریه «ناخودآگاه» فروید، شاعر در روند شرح حال پریشانی خود کلمه ها و جمله هایی را ناخواسته از ضمیر و «ناخود آگاه» یا «نهاد» خود بر زبان می آورد که نهاد و ضمیر او را برای ما آشکار می سازد. با این همه شاعر با داشتن « خودآگاه» نیرومند تلاش می کند «ناخودآگاه» خود را به گونه ای ماهرانه مهار کند و بر واقعیت درونی خود سرپوش بگذارد. به گفته فروید با این کارش امیال خود را به « ناخود آگاه» می سپارد و بهای متمدن شدن خودش را می پردازد. در این راه شاعر گاهی با اشاره به داستا نی کهن و مقدس لغزش زبانی خودش را توجیه می کند. کوشش وحشی یعنی جدال میان «خودآگاه» و « ناخود آگاه» باعث ایجاد نوعی تضاد درونی در این شعر شده است که تا پایان شعر ادامه دارد و شاعر نمی تواند خودش را از این تضاد رها کند و نتیجه ای قطعی بگیرد. و شاید به این دلیل است که به درد دل می پردازد، بلکه سخنانش دل معشوق را نرم کند و با او کنار بیاید.
تحلیل نشانه شناسی معشوق در شعر شاملو براساس نظریه مایکل ریفاتر مطالعه موردی: شعر «سرود آن کس که از کوچه به خانه بازمی گردد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
97 - 116
حوزههای تخصصی:
نظریه نشانه شناسی شعر مایکل ریفاتر، از نظریه های خواننده محور سده بیستم اروپاست که در تحلیل شعر های اروپایی بسیار تأثیرگذار بوده است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از نظریه مذکور، موضوع معشوق در نمونه ای از شعر معاصر -از شاملو- بررسی شده است. پژوهشگران پس از خوانش اکتشافی، با بهره گیری از توانش ادبی به خوانش پس کنشانه شعر پرداخته اند. انباشت هایی با معنابن های «فرزند» و «معشوق»، اندیشه غالب شعر را نشان داد. از بررسی منظومه های توصیفی با هسته های «تولد»، «معشوق» و «خانه» و رابطه این انگاره های بنیادین با انباشت ها، جمله های حدسی در قالب هیپوگرام حاصل شد. ماتریس ساختاری شعر که دربرگیرنده ویژگی های خاص معشوق شعر شاملو است، به این ترتیب است: امید به آینده ای پربار -اشتیاق صادقانه معشوق- معشوق نخستین خواننده نوسروده های شاعر -حضور حقیقی معشوق انگیزه سرایش شاعر- تشویق معشوق از شاعر -معشوق پناهگاه شاعر- ناگزیری مردم از پذیرش شعرهای سپید شاعر. ویژگی های خاص معشوق در شعر شاملو از راه بررسی نشانه شناختی را می توان این گونه برشمرد: جلوه انسانی دارد، حقیقی است، دارای هویت فردی، یگانه، زمینی و در دسترس است. همچنین هم پا، هم راه، پناه، قابل اعتماد، کنش ور و انگیزه سرایش ش اعر است. پاره ای از زندگی واقعی اوست. دوست دارد و دوست داشته می شود.
بررسی بازنمود واژه های زنانه در دو منظومه «ویس و رامین» و «خسرو و شیرین» ازمنظر زبان و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
149 - 168
حوزههای تخصصی:
رابطه زبان و جنسیت در دهه های اخیر در حوزه های مختلفی ازجمله زبان شناسی اجتماعی و ادبیات موردتوجه پژوهشگران واقع شده است. متأسفانه در راستای شناخت و تحلیل دقیق فرهنگی براساس متون کهن فارسی، پژوهشی صورت نگرفته است. منظومه های غنایی از مهم ترین منابع نمود جنسیت ادبیات فارسی هستند. برای تحلیل زبان و جنسیت در ادبیات کلاسیک فارسی، دو منظومه «ویس ورامین» و «خسرو وشیرین» با دو رویکرد عمده به زبان و جنسیت، یعنی رویکرد تسلط و رویکرد تفاوت بررسی شده است تا مشخص شود که کدام رویکرد در دو منظومه مذکور ازنظر واژگان زنانه غالب است. روش تحقیق به هر دو شکل تحلیل کمّی و کیفی صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نمایانگر این است که شمار واژگان زنانه در «ویس و رامین» بیشتر است و برخلاف تصور اولیه، رویکرد تفاوت در واژگان به کار رفته در هر دو منظومه نسبت به رویکرد تسلط بیشتر است و همچنین میزان رویکرد تفاوت در «خسرو و شیرین» بیشتر از «ویس و رامین» است. نتایج این تحقیق می تواند تا حدودی بازنمودی از جایگاه زنان آن روزگ ار نیز باشد.
تصویرهای عاشورایی در شعر معاصر فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
23 - 32
حوزههای تخصصی:
شعر عاشورایی با تأثیر از قیام کربلا از دوره آغاز شکل گیری تا هنگام تحول و شکوفایی، برخورداری از زبانی فخیم و درون مایه هایی منحصربه فرد به تدریج ساختار لفظی و معنوی و سبک بیانی خاص خود را یافت و با خلق آثار چشمگیر و قابل اعتنا، زمینه ایجاد مکتب شعری مستقلی را از آن فراهم ساخت. در نتیجه شعر عاشورایی را میتوان این چنین تعریف کرد: شعری است که در مورد امام حسین (ع) و یاران باوفایش سروده شده و میتوان سال 61 هجری را سال شروع این شعر دانست. در این مقاله تلاش شده است نگاه شاعران معاصر به واقعه عاشورا بازنمایی و نمادهای عاشورایی در شعر آنها تبیین شود. در نوشتار حاضر تصاویر عاشورایی در آثار شاعرانی؛ چون: موسوی گرمارودی. قیصر امین پور، محمد حسین کسرایی، علی معلم، صغیر اصفهانی، مشفق کاشانی و مردانی بررسی و تحلیل شده است.
کارکرد عنصر تکرار در جاویدنامه اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
177 - 196
حوزههای تخصصی:
شاعران همواره تلاش کرده اند تا با به کارگیری عناصر ادبی، مفهوم موردنظر خود را به شکلی آراسته و مؤثر به مخاطب منتقل کنند. یکی از عناصری که همواره در شعر -چه سنتی و چه نو- مورد توجه شاعران بوده، عنصر تکرار است. در این جستار سعی شده است کارکرد عنصر تکرار، که محور اساسی موسیقی درونی است، در شعر جاویدنامه اقبال لاهوری بررسی شود. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که شاعر به چه شیوه از این صنعت استفاده کرده و تا چه حد در استفاده از آن درجهت انتقال مفهوم مورد نظر خویش موفق بوده است؟ شیوه پژوهش توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای است. در این پژوهش با تقسیم تکرار به دو نوع مرئی و نامرئی به بررسی نمودهای این دو شیوه و نیز کارکرد آن در شعر اقبال لاهوری پرداخته شده است. ازجمله کارکردهای برجسته تکرار در جاویدنامه، تأثیر این عنصر در تقویت موسیقی درونی و غنای آن است.
مفاخره؛ جلوه ای از نقد شعر در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
233 - 256
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مفاخره یا خودستایی به عنوان شیوه ای آزاد در نقد شعر مورد بررسی قرار می گیرد. مسأله این است که آیا می توان مفاخره را تاحدودی به عنوان یکی از مظاهر و ابزارهای نقد شعر در میان شاعران تلقی کرد؟ شاعران عموماً در تمجید از آثار خود یا ترجیح آن بر آثار دیگران تحت نفوذ احساسات و تأثرات درونی خود بوده و معیار دقیقی برای داوری در نظر نداشته اند؛ ازاین رو تحت تأثیر وضعیت حاکم بر زندگی فردی و اجتماعی خود، دیدگاه های عموماً تأثری خود را درباره آثار خود در اشعارشان آورده اند. روش این مقاله برای تحقیق درباره این مسأله مبتنی است بر تحلیل محتوا و توصیف نمونه های آثار منظوم به همراه بررسی رابطه مفاخره با سبک شعری شاعران و ذکر دلایلی برای روی آوردن شاعران به مفاخره؛ در نتیجه، مفاخره در مطاوی آثار ادبی فارسی به عنوان عنصری سبک ساز دیده می شود که می توان آن را از منظر نقد ادبی حائز اهمیت دانست؛ ولی آن را در قالب نوعی از نقد موسوم به نقد بی معیار و نقد ذوقی یا نقد تأثری می توان بررسی کرد و به طور کلی مفاخره در شعر با هر دیدگاهی که صورت گیرد، در بسیاری از مواقع می تواند دربردارنده نقد شعر خود یا دیگران باشد.