فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۷۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
رمانتیسم، نهضتی فرهنگی، فکری و اجتماعی است که در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم میلادی در اروپا ظهور یافت و سپس فرهنگ و اندیشه شاعران ایرانی از جمله حسن هنرمندی را تحت تاثیر قرار داد. حسن هنرمندی یکی از شاعران مشهور معاصر درایران است که در دهه ی سی با مجموعه اشعار خود «هراس» شهرت خاصی درایران پیدا کرد. بدون شک آشنایی او با ادبیات فرانسه و ترجمه برخی آثار ادبی فرانسوی به زبان فارسی بر اندیشه ی شعری او تاثیرگذار بوده است. مبانی اصلی رمانتیسم و احساسات فردی در اشعار او به خوبی نمایان است و زیباترین جلوه های مکتب رمانتیسم در شعرفارسی در مجموعه ْ شعر «هراس» از این شاعر توانای معاصر جلوه گر شده است. دراین مقاله برآنیم که ضمن بیان مضامین ومبانی اصول رمانتیسم، تاثیرگذاری این اصول را برذهن و زبان حسن هنرمندی با ذکر شواهد شعری از آثار او بیان کنیم و تاثیر گذاری فضای نوستالژی رمانتیسم را در شعر این شاعر نشان دهیم
جلوه های عرفان در مظهرالآثار هاشمی کرمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مثنوی سرایی عرفانی که با سنایی آغاز شد و با عطار و مولانا به اوج تکامل خود رسید، به عنوان نوع ادبی مهمّی تلقی می شود که ترسیم کننده زوایای فراوانی از احساس و اندیشه عرفانی شاعران است. در بین مثنویهای عرفانی و حکمی، مخزن الاسرار نظامی از چنان جایگاه و اهمّیّتی بهره مند است که پس از نظامی بیش از یکصد و پنجاه شاعر به پیروی از آن طبع آزمایی کرده اند. نوشتار حاضر به معرفی اجمالی یکی از این مثنویها-که به مظهرالآثار نامبردار است- و تحلیل لطائف و ظرائف عرفانی آن اختصاص دارد. شاعر مثنوی مذکور، سید محمد هاشم کرمانی، معروف به شاه جهانگیر کرمانی، میراث دار تفکرات عرفانی شاه قاسم انوار و شاه نعمت الله ولی (اجداد وی)، و از عارفان پارسی گوی سده نهم و دهم است که در اثر خویش نکات متعددی از اندیشه های عرفانی را ارائه کرده است.
مرثیه شهر در شعر فارسی و عربی (بررسی تطبیقی از آغاز تا پایان خلافت عباسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
نقد و بررسی شکوائیّه های سیاسی در شعر قرن ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات غنایی حبسیه
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات غنایی بثّ الشکوی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
بررسی تطبیقی عاشقانه های احمد شاملو و ناظم حکمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخه های ادبیات تطبیقی که به مقایسه و تطبیق آثار ادبی می پردازد «ادبیات مقابله ای» است. در این شیوه تاثیر ادبیاتی بر ادبیات یا شاعری بر شاعر دیگر در نظر گرفته نمی شود و تکیه بر روی نقاط وحدت اندیشه است. ادبیات تطبیقی آمریکایی نیز برخلاف مکتب فرانسه، بر همین شیوه نظر دارد.
در این نوشته براساس شیوه «ادبیات مقابله ای» به مقایسه تعدادی از «عاشقانه» های احمد شاملو و ناظم حکمت پرداخته شده است. این شاعران بزرگ با در پیش گرفتن سبک و سیاقی خاص و مدرن در عرصه عاشقانه سرایی و پیوند زدن عشق با زندگی و مبارزه و جریانات اجتماعی و امید و تلاش و تحرک، تغزلات زیبایی را خلق کرده اند.
جنبه عمومی و انسانی یافتن عشق، ذهنیت غنایی تازه، شکایت این دو شاعر از روزگار غریب عشق
و نمودهای خاص عرفان زمینی در عاشقانه های آنها، اشعاری زیبا و بی بدیل و مدرن در ادبیات غنایی ترکی و فارسی پدید آورده است.
بررسی تطبیقی جلوه معشوق در غزلیات خاقانی و سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
خاقانی از بزرگترین شاعران و قصیده سرایان ادب فارسی به شمار می رود. او در کنار قصاید غرّا و مطنطن به تصنیف غزلیات نیز، همت گماشت. عزم خاقانی در غزلسرایی، او را در جرگه پیشگامان غزل عارفانه قرار داد. چندی پس از او، سعدی، شاعر بلند آوازه و نام آور فارسی، علاوه بر نوشتن دو اثر جاودان گلستان و بوستان، غزلسرایی را نیز وارد مرحله نوینی از حیات خود کرد و در واقع، غزل عاشقانه را به کمال رسانید. هدف اصلی این مقاله، بررسی تطبیقی جلوه معشوق در غزلیات خاقانی و سعدی است که به روش توصیفی تحلیل محتوا و به شیوه کیفی، تجزیه و تحلیل گردید. نتیجه این که معشوق در غزلیات دو شاعر، به صورتهای مختلف رخ می نمایاند: 1- داشتن زیبایی 2- صعب الوصول بودن 3- جفاکاری و... حسن معشوق در غزل سعدی که به زیباترین نحو توصیف و تحسین شده، گرایش جمالگرای شاعر را آشکار می سازد، در حالی که در خاقانی چنین گرایشی دیده نشده است. اما معشوق جفاکار از مضامین مشترک در غزل خاقانی و سعدی است و صعب الوصول بودن معشوق نیز ضمن این که در غزلیات دو شاعر کم و بیش وجود دارد؛ ولی در غزلیات خاقانی نمود بیشتری دارد.
درون مایه های عمده غنایی در قصاید محمد ولی دشت بیاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژانر ادبی غنایی، در حقیقت مبین مجموعه ای گسترده و بی پایان از حالات تمرکز یافته روانی گوینده است که پرده از احساسات و عواطف پنهان شاعر برمی دارد.این گونه ادبی، بازتاب تخیلی عواطف و زاییده حالات متغیر ضمیر شاعر است که با «بیانی موزیکال و آهنگین»، تصویرگر حوادث ذهنی او
می شود و می توان آن را تفسیر و واکاوی اندیشه های نهفته ولایه های معنایی نهاد گوینده دانست. در
این گونه ادبی «درون مایه شعری» بر محور «من» شاعر استوار است و تحت تاثیر انگیزه های عینی و اشتغالات ذهنی به سخن درمی آید.
و اما هدف اصلی این نوشتار، انجام پزوهشی تحلیلی جهت دست یابی به نقطه نظرهای شاعر و
زمنیه های غالب اندیشه وتفکر او از منظر بازتاب تخیلی عاطفه، حالات تمرکز یافته روانی، لایه های معنایی درونی است که در قالب الگوهای غنایی و به گونه ای فشرده و اثرگذار نمود می یابد. روش اصلی تحقیق بر مبنای «تحلیل محتوا» استوار بوده است.
بررسی و تحلیل بسامد کاربردی این گونه درون مایه ها در دیوان «محمدولی دشت بیاضی»، نتایج ذیل را به دست می دهد: مدح فرمانروایان و کارگزاران (397مورد: 54درصد)، مدح و منقبت اولیاء و انبیاء (166: 22درصد)، مفاخره (79: 10درصد)، هجویه (54: 7درصد)، مفاهیم تغزلی (39: 5درصد).
نقد تطبیقی «ساختار روایی» خسرو و شیرین نظامی و مثنوی پدماوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی دانشی است که با یافتن وجوه مشترک به بررسی احتمال تاثیرگذاری و تاثیر پذیری دو یا چند اثر ادبی که به قلمروهای ملی ادبی متفاوت تعلق دارند، و نیز تحلیل و آشکارداشت چند و چون این تاثیر و تاثر، می پردازد. این تطبیق ها معمولا در بستر دو زبان صورت می گیرد اما متغیرهای دیگری همچون زمان و زمینه های فرهنگی و اجتماعی خلق آثار، تفاوت در شیوه های زیستی و جغرافیای فرهنگی را نیز دربرمی گیرد. در پژوهش های تطبیقی روایت شناختی، وجوه مشابه و متفاوت درونمایه های آثار، شیوه ها و عناصر روایتگری بررسی می شود.
خسرو و شیرین نظامی و نظیره ی آن پدماوت عبدالشکور بزمی دو منظومه ی بزرگ ایرانی و هندی اند که در ساختار روایی تشابه ها و تفاوت هایی دارند. هر دو اثر از حوادث و شخصیت های تاریخی مایه گرفته اند اما روایت نظامی به داستان و روایت هندی به تاریخ متمایل تر است. از نظر زاویه دید، راوی داستان نظامی دانای کل مطلق و راوی منظومه هندی دانای کل خنثی است. هر دو منظومه از زمان تقویمی و حسی بهره گرفته اند اما زمان تقویمی در آنها قوی تر است. در انتقال زمانی و مکانی روایت دو منظومه شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد. توصیف مناظر طبیعی، مراسم رزم و بزم، و اشخاص در اشکال مختلف در هر دو منظومه نقش مهمی در واقع نمایی دارد.
عاشقانه ها ، عارفانه های سعدی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نویسنده با نگاهی کوتاه به تکوین شعر غنایی در ادبیات فارسی و روند تکاملی آن در قرن هفتم در شیراز به بررسی درونمایه غزلیات سعدی و تقسیم بندی آن به عاشقانه ها و عارفانه ها پرداخته و بر آن است که اگرچه هنوز در تقسیم بندی غزل های سعدی اجمالی وجود ندارد، اما بن مایه ای مشترک وجود دارد و آن عشق است؛ عشقی که همگان آن را به عنوان دغدغة اصلی شاعر در غزل پذیرفته اند.
واسازی عشق در غزلیات سعدی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده به بررسی پارادوکس عشق در غزلیات سعدی می پردازد و معتقد است که عشق در معنای کلاسیک و اصالت محورش مفهومی واحد، یک دست، بدون تناقض، متافیزیکی و دست یافتنی است، اما نگاه پارادوکسی به عشق آن را درون نوعی تناقض قرار می دهد و این همان پارادوکس حضور و غیاب است. در ادامه برای تبیین سخن خود به شش موضوع می پردازد:
1. عشق متنی و فرامتنی 2. عشق کمال و نقصان 3. عشق خود و دیگری 4. عشق فعال و منفعل 5. عشق نگهداری و ویرانی 6. عشق شباهت و تفاوت.
حافظ و سید سراج الدین سگزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم حافظ شناسی در دوران معاصر، بحث و تحقیق درباره ی چگونگی و میزان تاثیر پیشینیان بر شعر حافظ است؛ چراکه در میان سخنوران فارسی، کمتر کسی به اندازه ی حافظ به اشعار شاعران دیگر توجه داشته و در دواوین آنها تفحص و کندوکاو نموده است. از این رو در دیوان او با توجه به میزان اشعار و تعداد غزلیات، بیش از دیوان هر شاعر غزلسرای دیگر، تضمین، اقتفا، استقبال، نقل مضامین و مفاهیم سروده های دیگران، به خصوص شاعران پیش از او وجود دارد. تاثر حافظ از شاعرانی چون سعدی، مولانا، کمال اسماعیل، جمال عبدالرزاق، ظهیر فاریایی، نظامی، عطار، خاقانی، انوری، معزی، ادیب صابر و ..... در منابع مختلف مورد بحث و تحلیل قرار گرفته ولیکن میزان اثرپذیری حافظ از یکی از شاعران ناشناخته شعر فارسی به نام سید سراج الدین سگزی، شاعر قوی دست قرن هفتم هجری، تا کنون مورد تحقیق و مطالعه قرار نگرفته است که این پژوهش بر آن است تا برای نخستین بار تا حد مقدور به این مهم بپردازد.
موضوع و مضمون در غزل رهی معیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«رهی معیری»، یکی از بهترین شاعران معاصر است که غزلیات فاخرش، هم از لحاظ مضمون و هم از لحاظ قالب، شورانگیز و قابل تحسین می باشند. آشنایی و الفت او با موسیقی و موسیقی دانان، دمخوری و دوستی با هنرمندان و بیش از هر چیز وجود سراسر شور و شوقش، رنگ و بویی خاص به سروده هایش داده است.
اگرچه «عشق» در غزل «رهی» بیش از هر موضوعی مورد توجه قرار گرفته است، اما او به مضامین دیگری چون: بی نیازی و وارستگی، گله از روزگار، وطن پرستی، توصیف زیبایی ها و نکوداشت هنرمندان و دانشمندان نیز توجه کرده است. قابلیت های شگفت انگیز ذاتی و اکتسابی رهی، او را در پرداختن به هر یک ازاین موضوعات، بسیار توانمند و موفق نموده است.
در این مقاله، - نگارنده- با گواه گرفتن سروده های شاعر- هر یک از این موارد را مورد بررسی قرار داده است.
سهم سعدی در تکوین شعر غنایی فارسی
حوزههای تخصصی:
نویسنده مقاله معتقد است که سعدی در کلام خود از جادویی سحرآمیز بهره می گیرد که این چنین همگان را شیفته کلام خود می سازد. زبان در دست سعدی هم چون موم است و او این حداکثر بالقوه های کلامی یا منتهای زبان را با نزدیک تر ساختن زبان گفتار و زبان نوشتار از سویی و همآمیزی زبان نثر و زبان شعر از سوی دیگر میسر می سازد. در ادامه، نویسنده به بررسی این زبان خاص در شعر غنایی و سهم سعدی در ارتقای آن می پردازد.
سیمای مرگ در شعر فردوسی و ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی است آینده نگر که هرگز از اندیشه ی مرگ رهایی نداشته است. مرگ به عنوان تجربه ای مبهم و تکرار ناشدنی عموماً هراس آور است. این هراس تحت تاثیر عوامل گوناگونی هم چون باورها،ساختاراندیشه، ویژگی های شخصیتی و روانی ، شیوه ی زندگی انسان ، شرایط روزگار و... قوت و ضعف می یابد و باز تاب های متفاوتی در گفتار و کردار آدمی بر جای می نهد.
فردوسی حکیمی است که تاملات فلسفی بسیاری درباره ی مرگ دارد و این اشتغال ذهنی او به صورت مرگ هراسی و مرگ گریزی ظهور می یابد؛ اما حکیم ناصرخسرو بر خلاف فردوسی در سروده های خویش نه چندان توجهی به مرگ دارد و نه از مواجهه با آن می هراسد.
این مقاله بر آن است تا با کمک روش توصیفی – تحلیلی ، واکنش های متفاوت دو شاعر حکیم و مسلمان را به هنگام مرگ اندیشی بازنماید و به بیان دلایل هراس فردوسی و امنیت خاطر ناصرخسرو بپردازد.
خیام و رابرت گریوز، دو بیگانه آشنا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که اشعار خیام بسیار بحث برانگیز بوده است، مستشرقین و پژوهشگران متعددی به بررسی و گاه ترجمه اشعار او پرداخته اند. در این میان فیتز جرالد درست یا غلط به عنوان قهرمان اصلی این عرصه شهرت یافته است. جرالد خیام را فردی لاابالی و میخواره به جهانیان معرفی کرده است و بدین سبب رابرت گریوز بدان تاخته است. نگارنده در این مقاله به تأثیر خیام بر شعر و اندیشه رابرت گریوز می پردازد و انگیزه وی را از ترجمه اشعار خیام بررسی و تحلیل می کند. در این مقاله همچنین به نقد برخی از آرای رابرت گریوز و فیتز جرالد و پژوهشگران معاصر ایرانی درباره رباعیات و اندیشه های خیام پرداخته شده است.
مضامین عاطفی و حکمت آمیز در شعر رودکی و خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودکی پدر شعر فارسی و بزرگترین شاعر دوره ی سامانی است. با اینکه از اشعار بی شمار او کمتر از هزار بیت به دست ما رسیده و حدود نصف آن تک بیتی های پراکنده از مثنوی ها و قصاید و تغزلات اوست، تنوع قالب ها و معانی شعری در آنها قابل ملاحظه است. اولین و بهترین نمونه های قصیده، تغزل و غزل ملحون و رباعی (از لحاظ قالب) و مدیحه و هزل و هجو و مرثیه و حسب حال و وصف و حکمت و پند واندرز و اخلاق و خمریه را (از جهت محتوا و معنا) در اشعار او می توان دید.
از جمله معانی شعری عاطفی و حکمت آمیز در دیوان او، بیان بی اعتباری و بی ثباتی دنیا و ناپایداری مواهب و لذت های آن، احاطه و غلبه ی مرگ بر سرنوشت آدمی، اظهار عجز و حیرت در مقابل بازی های چرخ و جبر و تقدیر غالب و دعوت به مستی و بی خبری و خوشباشی و اغتنام فرصت است که مضامین رباعیات خیام را تداعی می کند. این نوع مضامین در شعر شاعران پیش و بعد ازخیام سابقه دارد و بیشتر باید به مثابه یک عنصر فرهنگی و انسانی تلقی شود تا فلسفه و جهان بینی انحصاری فردی خاص.
از این رو سخن گفتن از تاثیر و تاثر در چنین مواردی دور از احتیاط است ولی در هر حال رودکی در این زمینه دو حق مسلم بر گردن خیام دارد؛ 1- اولین کسی است که قالب و وزن رباعی را اختراع کرده یا حداقل درشکل گیری و کمال آن کوشیده است و 2- در نگرش حکیمانه به هستی و خلق این نوع مضامین عاطفی و حکمت آمیز بر خیام تقدم دارد.
نبراتُ الحزنِ فی حبسیات مسعود سعد سلمان وأسریات المعتمد بن عبّاد (دراسه مقارنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنَّ ابتعادَ أیّ إنسانٍ عن الأهل والأصدقاء، أمرٌ محزنٌ یولد الإحساس بالألم والحزن، وغالباً ما یحدث هذا الأمر لِظروف خارجه عن إراده الإنسان کالأسر أو الانحباس. إنَّ الظروف المریره التی عاشها الشّاعرانِ مسعود سعد سلمان والمعتمد بن عبّاد فی الأیام التی قضیاها فی السّجن، ساقتهما إلى نظْمِ الأشعار التی تعبر عن عواطفهما تجاه الحیاه؛ فشعر السّجن عند مسعود سعد هو ما اصطُلح على تسمیته ب (الحبسیات)، وهذا الشعر عند المعتمد یسمّی ب (الأسریات). تمتاز هذه الأشعار بالمیزات التی جعلتها نوعاً خاصّاً من الأدب، ومِنْ هذا المنطلق یتصدى هذا البحث لدراسه شعر السّجن الذی ظهر فی الأدب الفارسی والعربی لیعرّف بالمضامین المشترکه فی هذینِ الأدبینِ وفق رؤیه تحلیلیه لدى الشّاعرینِ مسعود سعد سلمان والمعتمد بن عبّاد بالاعتماد على المنهج التوصیفی- التحلیلی.
من النتائج المتوخاه من هذه الدراسه نرى مدى تعلّق النصوص بعضها ببعض، فتنشأ المضامین المشترکه فی شعر مسعود سعد والمعتمد بن عبّاد عن إحساسهما المشترک تجاه الظروف المریرهالتی قضیاهافی السّجن.فالسّجن ومایترتب علیه من الآلام والمصائب کان السبب الرئیس لِنظمِ القصائد التی تَحْمِلُ صعوبهَ العیش فی غیاهب السّجن ومراره القیود والسلاسل وأثرها فی الروح والجسم والشّکوى من الدَّهر والتبرّم بالدّنیا ورثاء أهل البیت.