فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۰۱۷ مورد.
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
379 - 402
حوزههای تخصصی:
ادبیات پایداری در معنی عام، به ادبیاتی گفته می شود که نوعی مقاومت در برابر هجوم های فکری، سیاسی، فرهنگی و نظامی را القامی کند. در این صورت، ادبیات عاشورایی را باید از برترین و زیباترین نوع ادبیات پایداری دانست. در این پژوهش از میان اشعار عاشورایی، دو ترکیب بند محتشم کاشانی و علیرضا قزوه، از نظر صورت و محتوا با یکدیگر مقایسه شده است. بررسی ویژگی های این اشعار نشان می دهد؛ محتشم با بیان جزئیات حوادث، گویی به ذکر مصیبت و نوحه خوانی می پردازد و تحریک احساسات و عواطف در آن غلبه دارد؛ به نحوی که می توان این گونه اشعار را «حادثه محور» دانست. ویژگی های شعر او هم از نظر شکل و صورت در قافیه و ردیف و هم واژه ها و مفاهیم آنها، به شیوه ای است که با تداعی کردن حالت حزن و اندوه و گاهی با ایجاد صوت و آهنگی متناسب با آن در الفاظ، بتواند هدف شاعر را محقق کند. اما قزوه ضمن خلق شعری حماسی و پرشور، بیشتر اهداف و نتایج آن واقعه را بیان کرده و درباره عوامل ایجاد آن صحبت می کند و آن را بستری برای بیان مفاهیم آزادگی، دفاع از حق و مقاومت در برابر ظلم قرار می دهد؛ بنابراین، این دسته از سروده ها را می توان «هدف محور» دانست. در سطح ساختار، قوافی، ردیف ها و واژه گزینی های او همه در راستای همین هدف انتخاب شده است. مضامین شعر او نیز از این واقعه به عنوان یک انقلاب عظیم خبر می دهد.
تحلیل رجز های شاهنامه بر پایه ی نظریه ی روان شناختی نیازهای هِنری موری
حوزههای تخصصی:
رجز در لغت به معنی مباهات، فخرفروشی و لاف زنی است. در اصطلاحِ حماسه نیز به گفت وگوی دو پهلوان گفته می شود که با زبانی تهاجمی به خودستایی، بیان افتخارات خود و تحقیر دشمن می پردازد. مطمئناً دست یابی به تمامی فضاهای روانی حاکم در رجزها ، فقط با تکیه بر معنای ظاهری واژگان آن بدون دخالت دیگر علوم امکان پذیر نیست. امروزه رویکردهای بینا رشته ای در سیاست گذاری های علمی، آموزشی و پژوهشی مورد توجه و اشتیاق عمومی قرار گرفته است. در این میان تأثیر علم روان شناسی برای درک بهتر متون ادبی ، غیرقابل انکار است. نقد روان شناسانه توانسته حوزه ی وسیع و کاملا ناشناخته ای را در ادبیات مورد بررسی قرار دهد. این نوع نقد می تواند ابزاری دقیق و کامل برای خوانش واژگانی باشد که در اثر، نوشته نشده و مدّ نظر نویسنده بوده است. یکی از مؤلفه های نقد روانشناسانه در متون ادبی، «فهرست نیازها»ی «هنری موری» است. بررسی شخصیّت، از مهم ترین مفاهیم ارائه شده در این فهرست به شمار می آید. در این تحلیل می توان تأثیر مستقیم بار روانی واژگان به کار رفته در رجزها را بر ادامه ی نبرد پهلوانان به روشنی مشاهده کرده. این کار با تکیه بر نیاز به پرخاشگری، خویشتن پایی، تحقیرگریزی، عمل متقابل، احترام و خواری طلبی نموده شده است. نوشتار حاضر برآن است تا بر پایه ی فعالیّت های بینا رشته ای ضمن بررسی روان شناختی رجزهای شاهنامه بر اساس فهرست نیازهای موری، تأثیرات روانی ناشی از رجزخوانی را در نبردهای تن به تن، به تصویر بکشد.
تحلیل رابطه بینامتنی تاریخ نوشته های محلّی و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط وپیوند بینامتنی مهم ترین اصل در شکل گیری متن های جدید است. از این رو متن ها، هرچند از رشته های مختلف، همواره از هم تأثیر پذیرفته و میان آن ها رابطه بینامتنی بوده است. بر این مبنا مسأله پژوهش حاضر، این است که تاریخ نوشته های محلّی چه رابطه ای با شاهنامه به منزله پیش متن خود داشته و چگونه و به چه میزانی با این متن مسلّط ادبی پیوند یافته است. به منظور دست یابی به پاسخ این مسأله، از نظریّه «ترامتنیّت» ژرار ژنت که کامل ترین نظریّه در مطالعه و شناخت روابط میان متون است، استفاده می کنیم. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نظر فضای انجام کار کتاب خانه ای است. بررسی و تحلیل داده های متنی، این نتیجه را بر ما روشن کرد که تاریخ نگاران محلّی با بسامد جالبِ توجّهی از چهار گونه بینامتنی نقل قول، ارجاع، تلمیح و سرقت متنی در متون تاریخی بهره برده و بدین صورت پیش متن شاهنامه پاسخ گوی مناسبی برای انتظارات، انگیزه ها و اهداف تاریخ نگاران محلّی بوده است.
تحلیلی اسطوره ای از دلیل غلبه بیژن بر فرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان های حماسی که سرچشمه ای از داستان های اسطوره ای هر کشوری است، مبناهایی در آن وجود دارد که تنها با بازشکافی شکل اسطوره ای و شکافتن بن مایه های آن می توان به راز و رمز آن پی برد. در این پژوهش، در پی پاسخ به این پرسش هستیم که هنگام لشکرکشی ایرانیان به توران زمین برای کین خواهی سیاوش و مواجهه با فرود، فرزند سیاوش، با وجود حمله چند پهلوان ایرانی به فرود، چرا بیژن از بین آنان موفق به غلبه و سیطره بر فرود شد؟ آیا می توان کشته شدن قهرمان به دست خانواده خود را با این فرضیه اثبات کرد؟ نگارنده در پی آن است تا با استفاده از الگوهای اسطوره ای و مراجعه به اسطوره ها و قصه های عامه گوناگون، با روش توصیفی تحلیلی، به پرسش های یادشده پاسخ دهد. مطابق فرضیه مدِّ نظر، تنها سلاح کارگر بر افراد در برخی داستان ها، ابزارهای خانوادگی آنان است.
گذری از حماسه به فیلم نامه (با محوریت داستان رستم و اسفندیار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
251 - 274
حوزههای تخصصی:
داستان فصل مشترک میان ادبیات و بسیاری از هنرهاست. هنرهایی چون تئاتر، سینما و حتی نقاشی و موسیقی؛ اما داستان برای تبدیل شدن به فیلم نامه باید دارای ویژگی هایی باشد که ابتدایی ترین آن تصویری بودن داستان ادبی مورد نظر است؛ زیرا تصویر برآمده از وصف شاعر یا نویسنده جان دار ترین عنصری است که بیننده را به درک موقعیت مکانی و زمانی می رساند. از این رو در مقاله حاضر با گزینش روش توصیفی- تحلیلی سعی شده است ب ا تم رکز بر عناصر «تصویر» و «داستان» که از مهم ترین عوامل ساختاری در شکل گیریِ فیلم نامه است، از آمادگی و قابلیت داستان های شاهنامه در برگردان به قالب فیلم نامه داستانی سخن گفته شود. بدین منظور با تعریف کلیاتی چون تصویر (اعم از حماسی و سینمایی)، داستان و فیلم نامه بحث را آغاز کرده و در ادامه با طبقه بندی و شرح ساختار داستانی فیلم نامه که بیش تر مبتنی بر عناصر تصویری و داستانی چون صحنه، شخصیت، پی رنگ، مضمون، و گفت و گو است، بحث را پی گرفته و در این میان با نشان دادن نمونه هایی از داستان رستم و اسفندیار شاهنامه و تطبیق ساختار داستانیِ آن با ساختار فیلم نامه و آوردن نمونه هایی از تصویرسازی در این داستان، پژوهش به سرانجام می رسد. نتیجه حاصل از پژوهش نشان می دهد شاهنامه فردوسی و به طور اخص داستان رستم و اسفندیار به دلیل توصیفات فردوسی که بر مبنای ویژگی های حماسه سروده شده است توانایی هم راهی با رسانه سینما را دارد. ازاین رو شاهنامه برای تبدیل به فیلم نامه سینمایی ممکن است از منظر تصویر، صحنه پردازی و شخصیت پردازی مورد بررسی قرار بگیرد.
بنجیدن مصدری کهن و متروک در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در داستان بهرام گ ور و لنبک آب ک ش پس از این ک ه لنب ک به پذیرایی از بهرام می ایستد بیتی است که بر اساس آن: برید آن که لنبک بدو داد شاه ببنچید/ ببخشید/ بپیچید/ بخندید و بنهاد بر پیش گاه با توجّه به ضبط نسخه های شاهنامه و یکی دو قرینه دیگر، احتمالاً صورت درستِ فعلِ مصراعِ دوم «ببَنجید» است. این فعل از مصدر «بَنجیدن» به معنای «تقسیم کردن، بریدن و خُرد کردن» است و مادّه مضارعی که برای ساختن این مصدر جعلی/ ثانوی به کار رفته است، شاید مادّه مضارعِ دومِ مصدرِ «بَختَنِ» پهلوی باشد. با این احتمال «بَنج» از ریشه *baj- به معنای «تقسیم کردن و بخشش» است و معنی بیت با تصحیحِ قیاسیِ «ببنجید» چنین خواهد بود: بهرام غذایی را که لنبک به او داد به دو یا چند بخش تقسیم کرد و روی میز نهاد.
نهضت سربداران و فقدان روایت حماسی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
331 - 353
حوزههای تخصصی:
پیدایش ادبیات حماسی مانند هر نوع ادبی دیگر، ارتباطی مستقیم با زمینه های اجتماعی دارد. خیزش سربداران یکی از پرشورترین تحولات اجتماعی در تاریخ ایران است؛ به طوری که به تأثیر از موفقیت های آن، خیزش های متعددی در همان دوران علیه حاکمان ستمگر به راه افتاد. وجود جریان حماسه سرایی در روزگار نهضت سربداران از یک سو و وجود عواملی نظیر رهبران پهلوان منش و توده برانگیخته از ظلم حکام از سوی دیگر، این نهضت را مستعد روایت حماسی گرداند؛ اما با وجود این مؤلفه ها، روایتی حماسی از آن نهضت در تاریخ ادبیات به عمل نیامد. در این مقاله، ضمن ذکر مفصل زمینه ها و مؤلفه های حماسی نهضت سربداران، دلایل عدم وجود حماسه سرایی درباره آن نهضت بررسی و تحلیل شده است. طبق بررسی صورت گرفته در این نوشتار، عوامل درونی ای نظیر ساختار مشغله ساز رهبری سربداران و نداشتن اصالت فرهنگی و برخی عوامل بیرونی، نظیر پیدایش سلسله های گسترده و حاکمان برتر، که موجب کم فروغی نهضت سربداران شدند، در این مورد مؤثر بوده است.
بررسی نوع اقتباس شیار 143 از کتاب های چشم سوم و اختر و روزهای تلواسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
201 - 228
حوزههای تخصصی:
سینمای اقتباسی، روش مناسبی برای تبدیل آثار ادبی به آثار تصویری است. با این روش می توان حوزه شنیداری را با حوزه دیداری وصل و برد تأثیرگذاری اثر را افزون تر نمود. در جهان غرب از این روش برای انتقال فرهنگ خود به دیگر ملل بهره فراوانی برده اند و می برند. در ایران نیز برخی از کارگردانان و فیلم نامه نویسان ایرانی از این روش بهره برده اند. خانم نرگس آبیار، یکی از موفق ترین کارگردان ها در گونه سینمای اقتباسی- حداقل در مرزهای ایران- است. او با تولید فیلم شیار ۱۴۳ از روی رمان «چشم سوم» و کتاب «اختر و روزهای تلواسه» توانست بستری را برای انتقال مظلومیت مادران مفقودین جنگ فراهم آورد. او با بهره بردن از شیوه اقتباس آزاد و ایجاد تغییراتی- همچون مکان، نام افراد، تعداد شخصیت های فیلم نسبت به کتاب، تغییر در برخی کنش های افراد فیلم نسبت به کتاب و ... - سعی در ایجاد رابطه ای عاشقانه- همچون یعقوب و یوسف- میان مادر و فرزندی را دارد که با جنگ، میان او و فرزند فاصله افتاده است و مانع وصل را رادیوی بر کمر مادر قرارداده؛ رادیویی که با باز شدن آن از کمر مادر، دیدار میسر می گردد. در این مقاله ما برآنیم تا با بررسی تفاوت ها و تشابهات میان فیلم شیار ۱۴۳ و رمان چشم سوم و اختر و روزهای تلواسه نوع اقتباس اثر و میزان وفاداری فیلم نسبت به کتاب را بسنجیم. این مقاله به روش تحلیلی- توصیفی تدوین شده است.
بررسی جلوه های ناتورالیسم در ادبیات داستانی جنگ (موردپژوهی: احمد دهقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
121-148
حوزههای تخصصی:
امیل زولا مکتب ناتورالیسم را در نیمه دوم قرن 19 بنیاد گذاشته است. این مکتب تمایلات، اندیشه ها و رفتارهای انسان ها را برخاسته از غرایز درونی و امیال طبیعی می داند. جبرگرایی ، بی پردگی های اخلاقی، اندیشه های ماتریالیستی، بدبینی، سیاه اندیشی و عینیت گرایی از جمله مؤلفه های ناتورالیسم است. وجود برخی از مؤلفه های برجسته و بارز ناتورالیسم در شماری از آثار ادبیات داستانی جنگ و دفاع مقدس، گونه ای از ناتورالیسم را در این نوع ادبی رقم زده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای ویژگی های این نوع از ناتورالیسم را در آثار احمد دهقان بازکاوی کرده است. برآیند تحقیق با توجه به دلالت های متنی نشان می دهد که در آثار دهقان عینیت گرایی، بیان واقعیات خشونت بار جنگ، توصیفات عریان از تلفات انسانی، ترسیم ویرانی ها، بازنمود فجایع و زشتی های جنگ و کاربست برخی صفات و تعابیر غیر رایج درباره رزمندگان که در حوزه ادبیات داستانی جنگ و دفاع مقدس کم سابقه است، مشاهده می گردد؛ ازاین رو فرض نگارندگان بر این است که برخی از آثار داستانی دهقان، محملی برای بازنمایی بعضی از ویژگی های ناتورالیسم، مانند عینیت گرایی و بیان عریان و خشونت بار از جنگ در حوزه ادبیات داستانی جنگ تحمیلی و دفاع مقدس است.
آرکائیسم حماسی (مشخّصه اصلی سبک قیصرنامه ادیب پیشاوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرکائیسم حماسی نوعی از کاربرد هم زمان حماسه به عنوان سبکی فخیم و تأثیرگذار هم راه با شکلی از کهن گرایی است که به تشخّص زبان و بیان شاعر می انجامد. منظومه حماسی قیصرنامه اثر ادیب پیشاوری نیز نمونه کامل استفاده از الگوی حماسه به هم راه کهن گرایی در سطح واژگانی، نحوی و بلاغی است. این حماسه تاریخی بیش از هر اثر دیگری در دوران خود، به سنّت های زبانی- ادبی پیشینان تأسی جسته است و علی رغم روایت یکی از نوین ترین اتّفاقات تاریخ معاصر خود، برای پای بندی به زبان خراسانی شعر حماسی کوشیده، زبان اثرش تا جای ممکن به نمونه معیار ژانر اثر (شاهنامه فردوسی) وفادار باشد. یکی از عوامل اصلی حفظ زبان حماسی قیصرنامه، باستان گرایی بوده است. این مقاله جنبه های مختلف آرکائیسم حماسی در قیصرنامه ادیب پیشاوری را بررسی و این نتیجه را در این خصوص حاصل کرده است که این کیفیت در شعر ادیب در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی «فردیت سبکی» یافته است. واژه سازی با اصطلاحات جدید سیاسی، اجتماعی و نظامی، بازسازی نحو خراسانی و خلق تصاویر مرکب مبتنی بر تشبیهات حماسی کهن از رئوس باستان گرایی در قیصرنامه بوده است.
تاریخ سرایش منظومه حماسی «جهان گیرنامه» قاسم مادح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای تبیین و تشریح مجموعة حماسة ملی ایران، نداشتن آگاهی دقیق از تاریخ سرایش و نام سرایندة اغلب منظومه های حماسی پس از شاهنامه، از مهم ترین چالش های پیشِ روی پژوهش گران این حوزه است که سکوت معنادار تذکره ها در این باب نیز بر این مشکل دامن می زند. تنها معادلات سبک شناسی، زبان شناسی و برخی اشارات بینامتنی است ک ه باب گمان زَد را در این زمینه گشوده ن گه داشت ه است. منظومه حماسی جهان گیرنامه نیز از همین دست است. با وجود این که سرایندة آن در ابیات پایانی، خود را قاسم مادح و محل نظم اثر را هرات معرفی می کن د، اما تاریخ نظم اثر هم چنان از سوی پژوهش گران محل تردید و گمانه زنیست، اما نگارنده بر آن است که سرایندة جهان گیرنامه در آخرین بیت این منظومه، علاوه بر مکان، زمان سرایش اثر را نیز در قالب ماده تاریخ بیان کرده است و 1077 ه.ق را سال بنظم کشی دن آن اعلام می کند. بررسی شواهد و قرائن زبانی، تاریخی و ادبی، تعلّق این منظومه را به نیمة دوم قرن یازدهم تأیید می کند.
بررسی تطبیقی شیوه کاربست وجه حماسی در شعر جنگ های ایران و روس با جنگ ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه ها بنیانی پیشاتاریخی دارند و دوران آفرینش آنها به پایان رسیده؛ اما وجه حماسی و حماسی سرایی در پیوند با رخدادهای تاریخی و اجتماعی، بویژه جنگ ها ادامه دارد. جنگ های ایران با روس و عراق در دو قرن اخیر از جمله عظیم ترین رویدادهای سرنوشت ساز کشور بوده اند. شعر جنگ، شاخه ای مهم از ادبیات جنگ است که بارزترین و سودمندترین جلوه های خود را در پیوند با نوع ادبی حماسه و در کاربست وجه حماسی نشان می دهد. بررسی چگونگی پیوند با نوع ادبی حماسه و کاربست وجه حماسی در شعر دو جنگ مسأله ی این تحقیق است. بررسی تطبیقی شیوه کاربست وجه حماسی در شعر هر دو جنگ و حماسی سرایی های شاعران آنها به شناخت بهتر و بیشتر این رخداد و درنتیجه به شناخت بهتر و بیشتر بخش مهمی از تاریخ پر فراز و نشیب دو قرن اخیر خواهد انجامید و از این جهت کاری ضروری است و گونه ای از مطالعه تاریخی شعر به حساب می آید. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر ابزار اسنادی-کتابخانه ای، جنگ سروده های این دو رویداد مهم تاریخی (تمامی موجودی ادبی مکتوب از شعر جنگ های ایران و روس و بسیاری از شعرهای شاخص و مطرح شاعران جنگ ایران و عراق) را با هم تطبیق داده ایم تا تفاوت نگرش ها و گزینش ها و و شباهت ها و تفاوت های اندیشگانی، زبانی و ادبیِ شاعران هر دو جنگ در شیوه بکارگیری وجه حماسی آشکار شود. شاعران هردو جنگ از انگیزه های میهنی و دینی نیرومندی بهره برده اند و از متون حماسی گذشته بویژه شاهنامه سرمشق گرفته اند؛ اما شاعران جنگ ایران و روس اغلب به تکرار و تقلید از گذشتگان پرداخته و گاه خود، شاه و شاهزادگان را برتر از شاعران گذشته و قهرمانان ملی دانسته اند. مردم در شعر آنان جایی ندارند و تنها شکست ها به مردم نسبت داده می شود. تملق و اغراق های حماسی درباره شاه و دربار، جای تمجید از جانفشانی های سربازان را گرفته؛ در مقابل، شاعران جنگ ایران و عراق سبک آگاه اند و نگاهشان ژرفا و گستردگی فرامرزی دارد. آنها در شعر خود به تنوع گونه های ادبی درخدمت وجه حماسی توجه داشته و آرمانخواهانه به وحدت ملی و حتی اتحاد با دیگر ملت های ستمدیده می اندیشند؛ مردان و زنان در شعرشان حضوری پررنگ دارند و همچون رزمندگان تمجید و تکریم می شوند.
معرفی و بررسی سبک شناسی مثنوی هفت لشکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هفت لشکر در قالب مثنوی، داستانی است حماسی که در سده های 12 و 13 (ه .ق) سروده شده است. چون صفحه آغاز و انجام آن افتاده است، اطلاعی درباره شاعر آن در دست نیست؛ گویا سراینده از مردم شبه قارّه هند بوده است. با توجه به مشخصه های سبکی و نسخه شناسی، این اثر دارای ویژگی های سبک دوره صفوی است. این مثنوی، روایت منظومی از داستانی است که در طومارهای نقّالی با نام «هفت لشکر» آمده است. بخش اعظم و قابل ملاحظه ای از این مثنوی، به داستان برزو و فرزندش تمور یا تیمور که قصد بر تخت نشاندن برزو را بجای کیخسرو دارد، اختصاص یافته است. چنین می نماید که شاعر در سرودن این مثنوی، به شاهنامه فردوسی بسیار نظر داشته، اما اشعار، سست و نااستوار است و گاه وزن مختل می شود. سراینده، بزم و حماسه را در صحنه پردازی های بزمی و رزمی بکار می گیرد. مقاله حاضر به روش اسنادی و کتابخانه ای بر روی تنها نسخه برجا مانده از مثنوی هفت لشکر انجام شده و آن را از نظر سبک شناسی مورد بررسی قرار داده و به حیطه های سبکی اثر از جهت زبانی، محتوایی و ادبی پرداخته است.
جلوه های پایداری در سروده های امیری فیروزکوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با واکاوی دقیق متون فارسی به ویژه در دوره معاصر، می توان به نمونه های بسیار درخشانی از ادبیات پایداری دست یافت که نویسندگان و شاعران آنها، هر یک به شیوه خاص خود، مخاطب را به استکبارستیزی، پایداری و مقاومت در برابر ناروایی ها و دستگیری مظلومان فراخوانده اند. سیدکریم امیری فیروزکوهی از زمره شاعران سنت گرای معاصر است که بخشی از مضامین شعری او در مقوله ادبیات پایداری است. در پژوهش توصیفی و تحلیلی حاضر که به روش کتابخانه ای و با هدف تکمیل و تتمیم گستره پژوهش ها در ادبیات پایداری معاصر ایران و تحلیل و بررسی جلوه های پایداری در سروده های امیری فیروزکوهی صورت گرفته است، دیوان شعر این شاعر به دقت مطالعه و نمونه های ادبیات پایداری استخراج، دسته بندی و تحلیل شد. او با درک درست و عمیقی که نسبت به مسائل جهان اسلام و مسلمانان داشت، در چهار قصیده به پاره ای از مهم ترین مؤلفه های ادب پایداری همچون «وطن»، «رشادت و سلحشوری رزمندگان»، «مقام و منزلت شهیدان» و «جهان اسلام و جهاد مسلمانان» پرداخته است.
جای گاه بابِل در باورهای اسطوره ای ایرانی و نمود آن در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران شهر، نام عام سرزمین های ایران زمین است که در اساطیر ایرانی و متون پهلوی، به سرزمین روشنایی و قلمرو اهوره مزدا شناخته شده است؛ همین نگرش در کتاب های جغرافیایی دوره اسلامی و متون ادب فارسی تکرار شده که نتیجه چنین نگرشی، ایران شهر را هم چون یک مرکز برای جهان کهن می انگارد که تقدّس دارد و باید از دست اندازی اهریمنان مصون ماند. از سویی دیگر، بابل تمدّنی بزرگ و اثرگذار در بین النّهرین بود که پس از سومریان سر برآورد و بسیاری از تمدّن های خاورمیانه و شمال آفریقا و اروپا را بویژه در باورهای نجومی متأثّر کرد. با تسخیر بابل از سوی کورش هخامنشی و افزودنش به ایران، این سرزمین، همواره بخشی از ایران شهر بشمار می آمده که این وضعیّت در متون جغرافیایی اسلامی هم انعکاس یافته است. با توجّه به این انتساب، بابل هم باید مانند ایران سرزمینی سپند باشد، امّا در باور ایرانیان، همین بابل خاست گاه جادوان و اهریمنان و قلمروِ برای آنان انگاشته شده و پاره ای از مصائب ایران نیز از آن جا خاسته و این برخلاف همه انگاره های خوبی است که درباره ایران شهر وجود دارد. در این جستار به شیوه ای توصیفی تحلیلی گفته شده که چون بابل در غرب جغرافیای اسطوره ای ایران قرار گرفته، غروب جای خورشید است. چنین وضعیتی، طبق باورهای مهرپرستی، برای سرزمین های غربی و از جمله بابل شومی به هم راه آورده است.
بررسی تحلیلی "یادگارزریران"ازجنبه تعزیه شناختی
حوزههای تخصصی:
"یادگارزریران" کتابی حماسی ازدوران ایران باستان است که دراصل به صورت منظوم نگاشته شده ومتعلق به روزگارپارتیان است.این کتاب شرحی است درباره جنگ دینی گشتاسب ، پادشاه ایرانیان - که به دین زرتشت گرویده است- با ارجاسب پادشاه هیونان)خیونان) ، که درآن از پهلوانیهای زریر وپسرش بستوروهمچنین از رشادتهای گرامی کرد پسرجاماسب ونیز اسفندیار پسر گشتاسب سخن رفته است . کتاب مذکور ازجمله آثار منظوم ، بادرون مایه ای مذهبی وقالبی حماسی است که گرچه ازروزگارساسانیان به جامانده، اما در اصل برپایه نوشته ای کهن واصیل ازروزگارپارتیان شکل گرفته است.ازآنجاکه دوجنبه "حماسی "و"مذهبی "داستان یادگارزریران، ازمشخصات اصلی این روایت به شمارمی رودوهم به دلیل قدمت زمانی آن، برخی براین عقیده اندکه این کتاب ریشه تاریخی نمایش سنتی ایرانی یاهمان تعزیه است. تحقیق حاضربرآن است تابا تحلیل وبررسی دقیق ترعناصری که دریک تعزیه ویایک روایت نمایشی ازاین نوع وجود دارد به ویژگیهای تعزیه شناختی متن باستانی یادگارزریران، به عنوان قدیمی ترین گونه ی نمایش تعزیه ازاین نوع درایران، بپردازد. روش تحقیق دراین پژوهش ، ازنظرهدف بنیادی وازجهت ماهیت وروش ، توصیفی وتحلیلی بوده وشیوه گردآوری اطلاعات نیز،اسنادی وبرپایه منابع مکتوب استوارمی باشد.
هویّت جهادی در دو رمان دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
177 - 202
حوزههای تخصصی:
هویت جهادی در مطالعات اجتماعی و فرهنگی، مفهومی تازه و بکر و در عرصه تنازعات بین المللی و منطقه ای از کاربردی ترین مفاهیمی است که استفاده می شود.این هویت در مسائل ادبی نیز به ویژه رمان، جا بازکرده است؛ به گونه ای که در دهه های اخیر بیشتر مضمون های رمان دفاع مقدّس را به خود اختصاص داده است. مسئله حائز اهمیت، این است که فرهنگ هویت جهادی در این ژانر چه دستاوردهایی را به مخاطب منتقل می سازد؟ هویت جهادی از ضروری ترین نیازهای یک جامعه مستقل است که در صورت تحقق، تعرض علیه آن کشور، فرضیه ای بی ثمر خواهد بود. پژوهش حاضر بر آن است که شاخصه های فرهنگ هویت جهادی را در دو رمان «نخل های بی سر» و «زمین سوخته» با استفاده از روش گفتمان ارنستو لاکلاو (Laclau,E) تحلیل محتوا کند. در این روش، پیوند محکم مؤلفه هایی چون شجاعت، مقاومت، ایثار و روحیه شهادت طلبی- که از باورهای دینی و مذهبی در روح و جان او نهادینه شده است- به خواننده نشان داده می شود. ضرورت و اهمّیت چنین پژوهشی می تواند ضمن انعکاس باورهای غیر خردمندانه شخصیت های منفی، مخاطب را با سبک زندگی و فرهنگ جهادی خردمندانه رزمندگان نیز، بیشتر آشنا سازد. یافته های این پژوهش، بر اساس متن رمان نشان می دهد که با توجه به روحیه شخصیت برجسته (charisma) و مثبت داستانی که ضد تجاوزگری است، دستاورد رمان ها، پایداری در مقابل دشمن بعثی و بازپس گیری سرزمین ها و شهرهای اشغالی و ایجاد امنیت و استقلال کشور بوده است و از همین رو، ذهن مخاطب را برای دفاع از مرزهای ایران اسلامی در جامعه کنونی آماده ساخته است.
بررسی اشعار رضوی محمد تقی بهار با تکیه بر نقد درون متنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
95-120
حوزههای تخصصی:
اشعار آیینی و رضوی شاعران متعهد و دوستدار اهل بیت ایرانی، جلوه گاهِ نمود نور روز افزون مشعل عشق به اهل بیت پیامبر(ص) است. شعر محمد تقی بهار، شاعر بنام مشروطه، سرشار از حس عاطفه و آیینه درد مردمانِ به ستوه آمده از ظلم حکوت استبداد است. اشعاری از دیوان شعر این شاعر اختصاص به مدح و منقبت امام رضا (ع) دارد. این جستار بر آن است که اشعار رضوی به ار را از منظر نقد درون متنی (زبان؛ اندیشه؛ صورخیال و عاطفه) به روش توصیفی– تحلیلی مورد بررسی قراردهد؛ زیرا با بررسی این عناصر، بهتر می توان به نوع نگرش و اندیشة پایداری شاعر در این نوع شعر (شعر رضوی) پی برد. بنا بر نتیجة پژوهش، حرکت و جنبش تصاویر، عدم گسستگی بین صورخیال و اندیشه در شعر رضوی بهار به تناسب دوره-های شعری وی، کاملاً عینی و مشهود است. از تمام ظرفیت های زبان مجازی چون: تشبیه؛ استعاره؛ کنایه؛ اغراق و مجاز بهره می گیرد. عاطفه شعر به اقتضای زمان شاعر تغییر می یابد؛ درون مایه نگرش های احساسی و عاطفی اشعار رضوی وی نیز به تناسب دوره های شعرش: مدح؛ امامت مداری؛ انتقاد از وضع موجود و دشمن ستیزی؛ تشویق روحیة وطن خواهی و دفاع از سرزمین در مقابل بیگانگان؛ ترساندن عوامل ظلم؛ ریشخند نسبت به حاکمان و اعمال آنها؛ تأسف و اندوه از ستم حاکم است .
بنیادهای تمدّن اساطیری در شاهنامه فردوسی
حوزههای تخصصی:
بشر پیوسته در مسیر پیشرفت و توسعه مدنیّت گام برداشته است و بی تردید جوامع متمدّن امروزی مرهون تلاش های نخستین انسان هایی است که گاه به صورت فردی و عالمانه و گاه به شکل جمعی و احیاناً تصادفی و به طریق آزمون و خطا مسیر تمدن و زندگی نوین بشری را فراهم آورده و سنگ بنای جوامع کهن را نهاده اند. در الگوهای تاریخی، نخستین آموزش ها و کردارهای تمدن ساز غالباً در میان جوامع ابتدایی و اولیه شکل گرفته است؛ اما در روایات اساطیری و حماسی، این مهم اکثراً مدیون تلاش نخستین شاه خدایانی است که یا خود منشا این اقدامات شده اند و یا به طریق اولی از نیرویی ماورایی که البته حائز جنبه های مثبت و منفی است، فراگرفته اند. از جمله متونی که می توان نخستین بنیادهای تمدنی را ملاحظه و بررسی کرد شاهنامه است که نویسندگان در پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و بر مبنای منابع مکتوب و با هدف بررسی بنیادهای تمدن در حماسه ایران در سه محور سرچشمه ها، آموزندگان و کردارهای تمدنی به بررسی مسائل مطرح در این باره پرداخته و چنین دریافته اند که بر مبنای شاهنامه حکیم توس، سرچشمه های تمدن گاه شخصی، در مواردی اهورایی و گاه حتی اهریمنی اند و این تمدن های نخستین، غالباً برآورده قانون گذارانی هستند که در قامت افراد برتر و بعضاً در جامه شاه-خدایان که نمونه نخستین بشر آگاه و متمدنند نمایان شده اند.
تعارض میان فردی در داستان «لهراسپ و گشتاسپ» با تکیه بر نظریات علم مدیریت تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
219 - 238
حوزههای تخصصی:
انسان ها برای برقراری ارتباط و تعامل با هم دیگر ناگزیر از داشتن رفتارها و اعمالی هستند که تفاوت های ذاتی و بعضاً اکتسابی این رفتارها، تعارضات میان آن ها را اجتناب ناپذیر می سازد. تعارض از تقابل دو خواسته و گاه دو فکر بروز می کند؛ بدین معنی که دو یا چند نفر از افراد به دلیل اختلاف در نیازها، خواسته ها، اهداف و ارزش ها در مقابل یک دیگر قرار می گیرند. ازاین رو تفاوت ها، خطرات و انگیزه های متمایز از یک دیگر در افراد، بافت سازمانی را از تعارض های سازمانی اجتناب ناپذیر می کند. «مدیریت تعارض» یکی از روی کردهای مهم رفتار سازمانی درصدد کنترل و کاهش این تعارضات است. ادبیات نمود رفتارهای متقابل آدمی است. تعارض ها و تناقض ها در آثار ادبی رخ می نمایند و گاه راه کارهای مدیریت این تعارضات نیز در قالب داستان و حکایت بیان می شود. شاهنامه فردوسی به عنوان اثری گران سنگ و بی بدیل حماسی، اگر در چند خصیصه بارز خلاصه شود مسلماً مهم ترین خصیصه اش «تضاد و کشمکش» و تبعات مثبت و منفی حاصل از آن خواهد بود که به عنوان بن مایه ای ژرف بر سراسر داستان های این اثر هنری، سایه افکنده است. در این مقاله توصیفی تحلیلی، سعی شده است تعارضات میان فردی داستان گشتاسپ و لهراسپ تحلیل شود. هدفِ نویسندگان در این تحقیق، نشان دادن دیدگاه های درخور توجه و برجسته فردوسی و ارائه راه کار و شیوه های مبتنی بر کنترل و حل تضادها و تعارضات میان فردی پیش آمده در شرایط گوناگون است که می تواند الگویی قابل ملاحظه برای مدیران امروزی باشد.