فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
زئوس
نقد و تحلیل ادبی، تعلیمی و تاریخی ماتمکده بیدل قزوینی
حوزههای تخصصی:
ماتمکده، عنوان کتابی است از مولا قربان ابن رمضان بادشتی رودباری
قزوینی متخلّص به بیدل که موضوع آن مقتل حسینی(ع) است. این کتاب حوادث حماسه سال
61 هجری را از لحظات شهادت امام حسین(ع) تا گسیل داشتن کاروان اسیران با سرهای
مطهر شهدا از کربلا به کوفه و شام و نهایتاً برگشتن اسرا به کربلا در اربعین اول
در بردارد. کتاب که تاریخ اتمام آن 1267 ه . ق است در قالب
نظم و نثر تألیف گردیده و از حیث ادبی و بلاغی از اهمیت به سزایی برخوردار است.
این پژوهش می کوشد تا شرح مختصری پیرامون ترجمة حال مصنّف و
جایگاه ادبی و میزان تأثیرگذاری وی در نوع ادبی «مرثیه» و مقتل نویسی به دست دهد.
آنگاه درباره نام، موضوع، محتوا و ساختار ماتمکده بحث خواهد شد. در ادامه، سبک
جایگاه تاریخی اثر نیز به اجمال تحلیل شده و به نقش عنصر تعلیم در این اثر با ذکر
بعضی عناوین و نقل نمونه ای مختصر اشاره خواهد شد. آنگاه در نقد محتوایی- ساختاری
آن شواهدی ذکر خواهد شد.
ماتمکده بیدل قزوینی از جمله مهم ترین و کم نظیرترین مقتل های
فارسی در تاریخ ادبیات ایران است که هم به لحاظ ادبی و هم به جهت تاریخی اهمیت
خاصی دارد و از این رو، تصحیح، توضیح و انتشار آن در راستای احیاء و معرفی یکی از
برترین مفاخر مکتوب ادبیات آیینی ایران اسلامی، شایسته و بلکه بایسته می نماید
سبک مرثیه های خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرثیه بر اشعاری اطلاق می شود که در ماتم گذشتگان سروده شده باشد. از لحاظ نوع ادبی، مرثیه را جزء اشعار غنایی به حساب می آورند. مرثیه ممکن است در هر قالبی سروده شده باشد؛ اما قالب قصیده پرکاربردترین قالب برای سرودن مرثیه است. خاقانی علاوه بر اینکه در سرودن مدح، هجو، حبسیه و هجو تبحّر فراوانی داشته، در سرودن مرثیه هم، توانایی خود را به اثبات رسانده است. مرثیه های خاقانی، اغلب در قالب قصیده و در بحر رمل سروده شده است. خاقانی به تناسب فرد متوفّی، برای هر کدام از مرثیه های خود، لحن و سبک خاصی بکار می برد. مرثیه هایی که در رثای رجال حکومتی و مذهبی است، عمدتاً، با ذکر مقدمه ای در ناپایداری جهان و بی وفایی روزگار شروع می شود. خاقانی بعضی از مراثی را با ذکر مقدمه ای در احوال ناگوار و داغدار خود آغاز می کند؛ این مورد، غالباً در اشعاری که شاعر در رثای همسر خود سروده، نمود پیدا می کند. شاعر در رثای فرزند خود با دعوت از همه به گریستن، آنها را به همدلی فرا می خواند. همچنین متناسب با شخص متوفّی از صفات و تشبیهات متناسب او استفاده می کند.
ملکه عروسکی
منبع:
کیان ۱۳۷۰ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
افسانه نگاری
حوزههای تخصصی:
تاثیر مولانا رومی بر شاعران هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلال الدین محمد بن محمد بن حسین بلخی ورومی مردی عارف و عاشق، آلودگی دنیای رنگ و بو را با نور عرفان زدوده، اهل ظلمت را در کوی حیرت نشانده، سخن عشق را طوری سراییده که غلغله معرفت برخاست. در این مقاله کوتاه سعی بر این است که علت تاثیر پذیری شاعران فارسی زبان هندی را از او بیان کنیم. پس برای نمونه نیم نگاهی بر آثار بعضی از شاعران فارسی گوی هند افکنده این موضوع را در اشعار آنان بررسی می کنیم.
مقایسة بازتاب جهان بینی هندواروپایی در شاهنامة فردوسی و حماسة قرقیزی ماناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«جهانبینی هندواروپایی» به دلایل غنای محتوایی و ادبی آن از دیرباز، بازتاب چشمگیری در شکل گیری متون نظم و نثر فارسی داشته و آثار بسیاری را از جنبههای مختلف تحت تأثیر قرار داده است؛ بهگونهای که آثار برجستهای چون شاهنامة فردوسی و حماسة قرقیزی ماناس از کهنالگوهای آن بهره بردهاند. هدف اصلی این مقاله، بررسی تأثیر پذیری دو متن حماسی شاهنامه و ماناس از این جهان بینی است؛ به این منظور، براساس نظریة «سه کنشِ ژرژ دومزیل» رفتار قهرمانان هر دو اثر، بررسی و توصیف شده است. پژوهش حاضر نشان میدهد سه کنشی که در این نظریه مورد تأکید قرار میگیرد، در تمام سطوح داستانهای این دو حماسه به کار رفته است؛ بنیاد نظریة «سه کنش»، بر تقابل و هماهنگی نیروهای دوگانه نهاده شده، همان گونه که پایة اصلی تفکر شاهنامه و ماناس نیز براساس مبارزة خیر و شر قرار گرفته است که جلوههای آن را در قهرمانانی چون سیاوش/ رستم (در شاهنامه) و ماناس/ باکایی (در ماناس) بهخوبی میتوان دید. قهرمان اول، نمونه ای از خرد، روشنفکری، رستگاری، حمایت، اراده، کمک و آرامش است که بهصورت پیری فرزانه در هنگام ناتوانی قهرمان دوم ظاهر میشود تا او را از مخمصه برهاند. قهرمان دوم نیز نماد خشونت، سختگیری، خونگرمی و جنگجویی است که در عین حال نظام عناصر اربعه را تنظیم میکند و با نیروی جسمانی و روانی خود بهزندگی مردم صلح و سامان میبخشد.
مبانی و رویکردهای واقع نمایی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع واقع¬نمایی قصّه در مثنوی کوششی ا ست در تبیین کارکرد اجتماعی قصّه و کیفیّت کاربست واقعیّات جامعه در دنیای قصّه ها. در این نوشتار، ابتدا به تحلیل بازتاب شیوة رفتار و گفتار تودة مردم در قصّه های مثنوی و بررسی میزان اختلاط قصّه پرداز با طبقات مختلف مردم پرداخته ایم. سپس نوع پرداخت قصّه هایی با موضوع دین و مبانی دینی را مطرح کرده ایم؛ بعد از آن، حضور شخصیّت های گونه نما بهعنوان الگوهای ملموس اشخاص خارج از قصّه و محوری شاخص و جدّی در بازنمایی ساختار واقعیّت زندگی تحلیل شده است. بخش پایانی مقاله نیز به بررسی حضور سه ریخت کلّی ضرب¬المثل در قصّه های مثنوی به عنوان نمودی از پیوند قصّـه¬پرداز با واقعیّت مردم و تأمل در نوع ارتباطات مردم - که بر بستری از ساختـــار فرازبانی ضرب¬المثل و تمثیل بنا نهاده شده است- میپردازد.
انواع بومی سرودهای خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خراسان مهد ترانه و آواز بیشترین گونه های شعر عامه است و بیشترین گونه را در قالب دوبیتی دارد. بنا بر تحقیق نگارنده، از حدود ۳۷۰ بومی سرود، خراسان با ۴۱ گونه، حدود ۱۴درصد از تمام گونه های بومی سرودهای ایران را به خود اختصاص می دهد. کله فریاد، ساربانی، حقانه/حقیقی، انارکی، سرحدی، فراقی، کوچه باغی، باخزری، لالوخوانی، چل-بیتو، چاربیتی، سرورزنی، جمشیدی، سیامو و جلالی، اشترخجو، سه خشتی، هورایی، نوایی، ساربانی، منظومه خوانی، نصرو، الله مزار، آفتاوه خوانی، لو، تالو متالو، تاله خونی، نازبانوچه، خرکشونی، صبح روسیاه، نظاره خونی، ختمیو، خالگرده، غزل بیرجندی، هلوکه خوانی، هدیه ددو، سرصوت، رشیدخان نام اشعار محلی خراسان است. در این مقاله این گونه ها را ذیل هفت نوع سرور، سوگ، سرگرمی، تغزلی، کار، خواب و نوازش و نیایش بررسی و معرفی می کنیم. این مقاله ضمن معرفی گستره شعر عامه خراسان به طبقه بندی و تحلیل نیز می پردازد تا زمینه تحقیقات وسیع بعدی فراهم آید
گزارشی از خوزستان
منبع:
آرش آبان ۱۳۴۴ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
دراسة الطابع القصصی فی رسالة الغفران (جنبه های داستانی در رسالة الغفران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسالة الغفران یکی از کهن ترین نمونه های به جای مانده از میراث داستانی عربی است که مدتها مورد بی توجهی ناقدان قدیم قرار داشته و تقریبا تا اوایل قرن بیستم به دست فراموشی سپرده شده بود. زیرا بسیاری از ادیبان و ناقدان قدیم عرب، ابوالعلاء معری را به انحراف در عقاید دینی و به مسخره گرفتن باورهای اسلامی در این رساله متهم می کردند، به گونه ای که این رساله حدود 9 قرن مورد بی توجهی محققان قرار داشت. از زمانی که شرق شناسان این رساله را مورد مطالعه قرار دادند و میان آن و کمدی الهی دانته به مقایسه پرداختند، توجه ناقدان عرب هم به آن جلب شد. هدف این مقاله بررسی جنبه های داستانی این رساله است با علم به این نکته که این رساله، داستان به معنی امروزی نیست اما دارای جنبه های داستانی شایان توجه است. به همین دلیل، جنبه های داستانی این رساله در قالب ساختار داستانی و ساختار فکری و عقیدتی مورد بررسی قرار گرفته است. ساختار داستانی در این رساله از هفت عنصر تشکیل شده است: روایت، پیرنگ، حوادث، شخصیت، گفتگو، زمان و مکان. محور اصلی ساختار فکری و عقیدتی را دو موضوع شکل می دهد: شفاعت اهل بیت (ع) و توسل به آنها برای رهایی از عذاب جهنم و سختی های محشر و به تمسخر گرفتن ادبیات و شعری که در جهان آخرت سودی نمی بخشد مگر آنکه در راه خدا باشد.
اشعار و ملمعات گیلکی قاسم انوار
حوزههای تخصصی:
برزویه طبیب و آیین جین (عنوان عربی: برزویه الطبیب، والجاینیة)
حوزههای تخصصی:
پزشک و اندیشمند و دین شناس نامدار ایرانی، برزویه طبیب، در زیست نامه فرهنگی و اندیشه ای خویش که چونان دیباچه ای در آغاز کلیله و دمنه آورده شده، دستانه ای (= تمثیل) را به کار گرفته است که پیوندها و همانندی هایی شگفت آور با دستانه «مردی در چاه» در متنی از ادب آیینی جینی دارد. آیین جین، یکی از آیین های باستانی هند است که برپایه بازگفتی بیش پذیرفته شده، برزویه کلیله و دمنه را، با رنج و تلاش بسیار، از آن سرزمین به ایران آورده است. در این جستار، دستانه «مردی در چاه»، در این دو متن ایرانی و هندی کاویده و بررسیده آمده است.چکیده عربی:استخدم برزویه الطبیب، المفکر، ورجل الدین الإیرانی الشهیر، فی سیرته الثقافیة، والفکریة التی وردت فی دیباجة کلیلة ودمنة، تمثیلا له صلات عجیبة بتمثیل «رجل فی البئر» فی أحد نصوص الآداب الجاینیة. والجاینیة دیانة هندیة قدیمة. والقول الغالب إن برزویه جاء بکلیلة ودمنة من تلک الدیار إلی إیران بعد عناء، وجهد وفیرین. حاول هذا المقال أن یدرس تمثیل «رجل فی البئر» فی هذین النصین الإیرانی، والهندی.