فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم نقد ادبی پرداختن به بن مایه های ادبیات داستانی است. بن مایه ها را از جهت اهمّیت و نقشی که در داستآن ها اعم از منظوم یا منثور دارند می توان به دو دستة بن مایه های ایستا و بن مایه های پویا تقسیم بندی کرد. توصیف ها در عین حال که انواع مختلفی را در بر می گیرند (توصیف بیانی از داستان است که راوی با نظرگاه خود به ترسیم محیط، اشیاء، سیمای ظاهری و باطنی شخصیّت ها می پردازد)، از بن مایه های ایستا به حساب می آیند و از این جهت که کنش و رویداد محسوب نمی شوند، در برابر بن مایه های روایی که در سیر علّی و معلولی قرار می گیرند، قابل حذف اند. امّا این بدین معنا نیست که بتوان اهمّیت درجة دومی را برای این نوع از بن مایه ها در برابر بن مایه های پویا قائل شد و از کارکردهای گوناگون آن ها (بیان حقیقت واقع، توضیح، تفخیم، جداسازی بخش های روایی، القاء گذر زمان، تزئین، تأثیر عاطفی، تمهید ساز، تعلیق، آگاهی دهندگی و ...) غافل ماند. مطالعه در حیطة روابطِ بن مایه های پویا و ایستا، روایت و توصیف، نقش و کارکردهای توصیف را در ادبیات داستانی بهتر تبیین می نماید، خصوصاً این که در بادی امر ظاهراً توصیف از ارزش ثانویه برخوردار است. در این مقال با توجه به منظومة عاشقانة ویس و رامین ِفخرالدین اسعد گرگانی، به مهم ترین کارکردهای توصیف پرداخته شده است.
درنگی در مستعار طنز: غضنفر ریش سفید
حوزههای تخصصی:
منشور اخلاق آرمانی در خمسه امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مطالعه تاریخ گذشتگان و توجه به زندگی امروز جهانیان، به نظر می رسد که یکی از نیازهای همیشگی انسان، پای بندی به امور اخلاقی ست. این پای بندی به اخلاق پسندیده، هم می تواند در تکوین شخصیت هر فرد و ایجاد تعادل وجودی خودش موثر باشد و هم در پیوند میان انسان ها و جوامع انسانی نقش مهمی داشته باشد. توجه به اخلاق پسندیده و اصلاح ناهنجاری های اخلاقی، همیشه مورد توجه دانشمندان و شاعران فارسی زبان بوده است. شاعرانی که بسیاری از آن ها عنوان حکیم داشته اند. توصیه این شاعران حکیم به اخلاق پسندیده، بیشتر در قالب موعظه و اندرز و گاه در قالب حکایت و داستان متجلی شده است. امیرخسرو یکی از شاعرانی ست که آثارش از نظر مسایل اخلاقی حایز اهمیت است، زیرا هم زندگی شخصی او ویژگی های خاص دارد و هم اشعار و آثار فراوانش! او از افراد نادری ا ست که از سنین نوجوانی وارد دربار شده و این وابستگی به دربار تا آخرین ماه های زندگی اش ادامه داشته و به روایتی از کودکی در زمره سالکان و رهروان طریقت در آمده و دست ارادت به پیر و مرشدی کامل داده و تا آخرین لحظه زندگی بدان پای بند بوده است. امیرخسرو می تواند سمبل و نمونه کسانی باشد که با همه وابستگی به دربارها، توانسته اند اخلاق متکبرانه و فاسد درباری نداشته بلکه تا آخر عمر، اخلاق درویشانه و محبت آمیز خود را حفظ کنند و خود را به صورت یک الگو برای دیگران مطرح نمایند. علاوه بر این، او در آثارش به مسایل اخلاقی توجه ویژه داشته و بخصوص در مثنوی هایش برای تشویق به اخلاق پسندیده و آرمانی اشعار فراوانی را در قالب موعظه و اندرز سروده است. از آن جا که بخش مهمی از این مواعظ را خطاب به فرزندانش سروده و انسان ارزشمندترین چیزها را برای فرزندش می خواهد، می توان آرمان های اخلاقی شاعر را از لابه لای این ابیات جست وجو کرد. به همین دلیل ما در نیمه نخست مقاله، زندگی شخص امیرخسرو و در نیمه دوم آن اندرزهای امیرخسرو خطاب به فرزندانش را مورد بررسی قرار داده ایم.
نمادهاى اندامى نباتات در دیوان شاعران پارسى گوى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسى نمادهاى اندامى به کار رفته از نباتات در ادبیات فارسى پرداخته ایم و دیوان شاعرانى چون رودکى، فرخى، منوچهرى، ناصرخسرو، سنایى، سعدى، مولوى و حافظ بر این اساس مورد مطالعه و بررسى قرارگرفته است. مطابقت این گونه کاربردهاى ادبى بر پایهء تشبیه و در قالب یک ارتباط تثلیثى آنیمیسم، تناسخ گیاهى و باور اساطیرى تبدیل انواع از گیاه پیکرى به انسان پیکرى، سیر تصویرگرایى اندامى انسان را در ادب فارسى نشان مى دهد.
شکایت نامه میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی 2
منبع:
ارمغان ۱۳۵۶ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
کارگاه خیال
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا، فیلسوف ساقی نامه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساقی نامه ها، یکی از انواع ادبی مؤثر در ادبیات فارسی است که گفته می شود شکل تحول یافته ی خمریات ادب عربی است و در سیر تحولی خود با صبغه ای فلسفی، اخلاقی، عرفانی و انتقادی توسط شاعران ساقی نامه سرای فارسی عرضه شده است. این نوع ادبی از جهت ساختار و محتوا دارای ویژگی هایی است که کمابیش در اغلب آن ها تکرار می شود. از جمله ی این خصوصیات اشتمال بر بن مایه های اصیل متون عرفانی و کاربرد واژگان اهل تصوف و ادبیات مغانه چون ساقی و می و جام و چنگ و مطرب و... می باشد.
با تأمل در اشعار ملاصدرا، فیلسوف و حکیم نامدار عصر صفوی، دریافته می شود که اشعار وی بسیاری از خصوصیات نوع ادبی ساقی نامه را دارا می باشد. وی علاوه بر کاربرد واژگان، موضوعات و بن مایه ها ی این نوع، به شرح و بیان ارزشمندترین آموزه های حکمی و عرفانی حکمت متعالیه، که خود مؤسس آن بوده است، می پردازد. این پژوهش به شیوه ی تحلیل محتوا، به توصیف و تبیین اشعار صوفیانه ی ملاصدرا از منظر خصوصیات کلی ساقی نامه ها می پردازد و در پی پاسخ به این سؤال است که آیا می توان ملاصدرا را در شمار ساقی نامه سرایان ادب فارسی محسوب کرد؟
مدیحه های سعدی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ستایش یا مدیحه سرایی های سعدی نسبت به ممدوحان که همانا شاهان و حاکمان هستند، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و جایگاه سعدی به عنوان یک شاعر ناصح و مادح مورد ارزیابی قرار گرفته است. به باور نویسنده، سعدی اگر به مدحی پرداخته همچون واعظی عمل نموده که برای تأثیر نصیحت های تلخ در کام مخاطبان، از حکایات و تمثیل های طنزآمیز برای شیرین ساختن آن بهره می جوید. سعدی میانه رویی وارسته و مزیّن به خوی انسانی و برکنار از تملّق و چاپلوسی است.
بررسی بوطیقای شعر تعلیمی در اشعار ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناصرخسرو از برجسته ترین شاعران شعر تعلیمی است که در اشعارش علاوه بر مضامین اخلاقی به اوصاف شعر و شاعر و مخاطب شعر پرداخته است و به نوعی صاحب نقد و فن شعر یا بوطیقاست. از ویژگی های برجسته بوطیقای او آن است که شعر را با حکمت و اندیشه های تعلیمی گره می زند و برای شاعر، شعر و مخاطب اوصافی را برمی شمارد که هر کدام به نوعی از منظومه فکری تعل یمی وی س رچشمه گرف ته است. با بررسی اشعار ناصرخسرو در می یابیم که شعرش با حکمت، خرد و مفاهیم تعلیمی گره خورده، در اشعارش به ترسیم و تعلیم این بوطیقا و فن شعر پرداخته است؛ یعنی هم خود شاعر در اشعارش به چنین دیدگاه و بوطیقایی معتقد است و هم برای خواننده این دیدگاه تعلیمی را توصیه می کند. نکاتی مانند رابطه کلام، خرد و اندیشه، کلام و حقیقت گویی، عجین بودن شعر با شریعت و حکمت، پرداختن به شعر زاهدانه، منسوب بودن شعر به جان و عالم غیب، لزوم مطابقت کلام با عمل، شاعر و سخن متعهدانه، شاعر و شعر دینی، انتقاد از شاعران درباری و شاعر و تازگی و نیکویی سخن از آن جمله است. او همچنین به دسته بندی و تف کیک مخ اطبان و خوانندگان می پردازد و برای خواننده آگاه، هشیار و اهل اندیشه جایگاه خاصی قائل است. این مقاله با در نظر گرفتن همه قصیده های ناصرخسرو انجام شده است.
مقدمه ای بر بوطیقای شعر غنایی
حوزههای تخصصی:
تصویر مرگ در مرثیه های سیدرضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار موتیف تشبیه مرگ که از صورتهای شعری فربه و پربسامد مرثیه های سیدرضی است بررسی شده است. پس از اشاراتی اجمالی به اهمیت تشبیه در قلمرو بلاغت و تبیین نقش آن در حوزه ادب غنایی، به ویژه مرثیه که از گونه های پر کاربرد دیوان این شاعر است، به احصا و استخراج نمونه هایی از این نوع تشبیه ها پرداخته ایم و آن گاه آنها را از منظرهای مختلفی کاویده و طبقه بندی نموده و میزان ابتکار و خلاقیت شاعر و ارزش و نوع عاطفه آنها را نشان داده ایم و در نهایت اشاره شده که برخورد شاعر با مساله مرگ به دلیل بهره مندی از جهان بینی خاص تا حدودی متفاوت از دیگر شاعران هم عصر وی است
مشابهاتِ حماسه ارمنیِ دلاورانِ ساسون و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه دلاوران ساسون مهم ترین و معروف ترین اثر حماسیِ ارمنیان است که به رغمِ تأخّرِ زمانِ تدوینِ مکتوب آن (سده شانزدهم میلادی) ظاهراً سابقه هزار و صد ساله دارد و چندین سده به صورت شفاهی نقل می شده است. این اثر در چهار بخش به سرگذشت و روایاتِ چهار نسل از پهلوانان شهرِ ارمنیِ ساسون با نامهای ساناسار و باغداسار، مهر، داوید و مهرِ کوچک می پردازد. میان داستانهای این متن و شاهنامه فردوسی حدّاقل بیست و هشت بن مایه و مضمونِ مشترک و مشابه دیده می شود که عبارت است از: 1. آب چشمه مقدّس 2. آزمایش خردِ کودک 3. آزمون ازدواج 4. اسب مخصوصِ پهلوان 5. الگوی چند خان 6. بازوبندِ محافظ 7. بسیارخواریِ پهلوان 8. پانزده سالگی و بلوغ 9. پهلوان بانو 10. پیشگامی دختر در عشق ورزی 11. تن شویی در خون 12. خودکشیِ همسر پس از مرگ شوهر 13. دیو سپید 14. رزم افزارِ ویژه پهلوان 15. رشد سریع پهلوان 16. روییدن گل از خون 17. رویین تنی 18. فرو رفتن پای پهلوان در زمین 19. قدرت نمایی با فشردن دست 20. کام خواهی نامشروع 21. کشاندنِ زن، پهلوان را به سرزمین خویش 22. کشته شدن پهلوان به نیرنگ نزدیکان 23. نبرد پدر و پسر 24. نبرد پهلوان با اژدها و رهانیدنِ دختر 25. نبرد پهلوان با دیو در غار 26. نژاد آبیِ پهلوان 27. نعره سهمناک 28. نوشیدن خون دشمن. به استناد قراینی مانند پیشینه طولانیِ نفوذِ نامها و داستانهای شاهنامه ای در ارمنستان و آشنایی ارمنیان با حماسه ملّی ایران، ذکر نام دیو سپید در حماسه ارمنی، مشابهاتِ جزئیِ داستان داوید و مهر در این حماسه با رستم و سهرابِ شاهنامه و... احتمال دارد برخی از موضوعات و عناصرِ داستانیِ روایات ارمنی در فاصله مرحله تکوین و تدوینِ کتبی آنها از شاهنامه تأثیر پذیرفته باشد.
بررسی نماد در دیوان ناصرخسرو
حوزههای تخصصی:
اشعار ناصرخسرو از جنبه های گوناگون قابل بررسی است و هدف در این پژوهش، بررسی نماد در شعر این شاعر است. ابتدا نمادهای به کار رفته در دیوان وی، از جهت خاستگاه بررسی و سپس انسانی یا فرارونده بودن آ ن ها مشخص شده است. نمادهای به کار رفته در دیوان ناصرخسرو، از نوع نمادهای انسانی هستند و خاستگاه آن ها طبیعت (درختان) و جاندارانی مانند پرندگان و حیوانات، شخصیت های تاریخی و مذهبی، موجودات افسانه ای و اسطوره ای و صور فلکی است. ناصرخسرو برای بیان مفاهیم سیاسی و دینی، از زبان نمادین استفاده کرده وگذشته از باطنی گرایی، برجسته کردن موضوع، نقش مهمی در استفاده از زبان نمادین در شعر وی دارد.
مفهومِ «تکنیکِ داستانی» و جلوه های آن در داستانِ معاصر فارسی
حوزههای تخصصی:
در میان مباحث عمده ی داستان نویسی و نقد داستان فارسی، کشف و بازنماییِ تکنیکهایِ داستان مدرن، موضوعی است که تا کنون به شکل شایسته به آن توجه نشده است. نوشته ی حاضر تلاش می کند جایگاه ِ«تکنیک داستانی» در داستان نویسی معاصر را باز نماید و این امر میسر نیست مگر با در نظر گرفتن مفهوم دقیق تکنیک. تکنیک هایی چون به تعویق انداختن معنا از راه تمثیل، کشف زبان داستانیِ خودویژه، برقراری رابطه مبتنی بر بینامتنیت با متونِ پیش از خود و .... دیدِ انتقادیِ این نوشتار متاثر از دستاوردهای نقد نوی بر آمده از نهضت نقادی آنگلوساکسونیِ تکوین یافته در بطن نظریه های انتقادی از فرمالیسم تا پسا ساختگرایی است. پس از بررسی وجوه مختلف واژه تکنیک، جایگاه آن در ادبیات و نقش اساسی آن در داستان ، ضمن ارائه ی سطور نمونه ایِ مختصر و مفید از داستان معاصر فارسی، سعی شده در موجز ترین شکل ممکن، شیوه ی درک و بررسیِ تکنیک های داستانی ارائه و مقاله، ساختاری عملگرایانه و فعال داشته باشد. در پایان به عنوان نمونه، چند تکنیک داستان نویسی در داستان معاصر فارسی ذکر می شود.
پیوند معنایی میان حکایت اصلی و حکایت های فرعی در قلعه ذات صور مثنوی
حوزههای تخصصی:
مولانا در مثنوی از اسلوب خاصّ قصّه گویی استفاده کرده است. او در این شیوه، حکایت های بسیاری را در دل یک حکایت بزرگ گنجانده و مثل ها و حکایتواره های بسیاری را با داستان اصلی خود همراه کرده است. آیا او فکر معیّنی را دنبال می کرده است، یا آوردن حکایت ها فقط بر اثر عملکرد زنجیرهٔ تداعی و بدون جهت گیری روشنی صورت گرفته است؟ به عبارت دیگر، آیا میان حکایت اصلی و حکایت های فرعی، ارتباط معنوی روشنی وجود دارد؟ در این مقاله ضمن بررسی داستان دژ هوش ربا یا قلعهٔ ذات صور در دفتر ششم مثنوی، کوشیده ایم ارتباط معنایی میان حکایت اصلی و حکایت های فرعی روشن شود. در این تحلیل از روش تجزیهٔ متن به واحدهای معنایی کوچک تر و کشف رابطهٔ واحدهای معنایی جزئی با معنای اصلی، مطابق روش های نقد ساختاری گرمیا ـ منتقد فرانسوی ـ استفاده شده است.
عقل گرایی سعدی در «عدل و تدبیر و رای»
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشیده شده است تا ضمن بررسی اهمیّت عقل و عقلگرایی در اندیشة سعدی، به این مقوله در باب نخست بوستان به گونة ویژه پرداخته شود تا ضمن برشمردن اهمیت آن همگام با عدالت که بنیاد اصلی یک حکومت را تشکیل میدهد، به ریشههای خردورزی و ضرورت تدبیر آن در این باب و از دیدگاه سعدی پرداخته شود.