فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
دوران حکومت گورکانیان، از پربارترین اعصار برای زبان و ادب فارسی است. عنایت پادشاهان و شاه زادگان ادب دوست این سلسله به شعرا و نویسندگان، موجب ترویج زبان فارسی در آن دیار بود. ابوالفضل کمال الدین حیاتی گیلانی از شاعران مشهور اواخر قرن ده و اوایل قرن یازده هجری است. با کمک ابوالفتح گیلانی به دربار گورکانیان معرفی می گردد و در نزد آنان منزلت فراوانی به دست می آورد. مثنوی سلیمان و بلقیس حیاتی یکی از آثار مهم در ادبیات عاشقانه فارسی است که تاکنون محققان بدان توجه نکرده اند. حیاتی در این مثنوی ایجاز گویی قرآن در بیان سرگذشت پیامبران را مد نظر قرار داده است. این مثنوی عاشقانه- دینی از حیث توجه شاعر به عصمت انبیا، بر کنار بودن از اسرائیلیات، فواید لغوی و زبانی و بهره گیری از منابعی که امروزه بدان ها دسترس نداریم قابل توجه است.
بررسی تطبیقی عنصر « گفت و گو » در مقامات حریری و حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" مقامات حریری و حمیدی، به عنوان دو اثر منثور و ارزشمند، جزو ادبیات داستانی کهن در ادب عربی و ادب فارسی به حساب می آیند.
«گفت و گو» میان شخصیت های داستانی، یکی از عناصر داستان است که در شناساندن حوادث و شخصیت های داستان به خوانندگان نقشی مهم بر عهده دارد.
نویسندگان این مقامات به ویژه حریری با تبحر کامل توانسته اند از ظرفیت عنصر «گفت و گو» در داستان های خود استفاده نمایند. مقایسه ی میان شیوه های بهره برداری حریری و حمیدی از عنصر «گفت و گو» جنبه ای مهم از ارتباط دو ادب فارسی و عربی را روشن می سازد.
در این مقاله، با بررسی و دقت نظر در انواع و شیوه های گفت و گو در مقامات حریری و حمیدی و تطبیق میان آن دو، به برجستگی ها و کاستی های موجود در بهره برداری هر کدام از این عنصر اشاره شده است و نتیجه گیری شده که حریری توانسته است از این عنصر برای جذاب نمودن مقامات خود، بهتر بهره برداری کند. "
چاهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد خوانندگان را با چاه های معروف و اسطوره ای در ادب فارسی آشنا سازد و تجلی آنها را در شعر فارسی بنماید و به بررسی داستان هایی بپردازد که در آنها چاه به عنوان بن مایه نقش آفرینی می کند؛ از این رو مقاله دو بخش دارد:الف) بررسی چاههای اسطوره ای و معروف؛ب) بن مایه چاه در داستان های سنتی؛هدف از مقاله نشان دادند وجوه نمادین، تلمیحی، استعاری و اسطوره ای چاه به عنوان پدیده ای طبیعی در شعر و نثر شاعران و نویسندگان فارسی زبان است. بررسی این بن مایه در آثار ادبی نشان دهنده شباهت ها و اختلاف دید پدید آورندگان آثار ادبی نسبت به یک پدیده طبیعی است.
تحلیل مقایسه ای ارداویرافنامه، سیرالعباد، کمدی الهی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بر آنیم که به تحلیل و نقد عناصر داستان سه سفرنامه تخیلی «ارداویرافنامه»، «سیرالعباد» و «کمدی الهی دانته» و بیان علل امتیازات هر کدام از این آثار بر دو اثر دیگر بپردازیم. از این رو کوشیده ایم مهم ترین عناصر داستانی هر یک از آثار ذکر شده را تحلیل و تفاوت های شاخص آنان را بیان کنیم. «خانم کسرایی فر» پیش از این در مقاله ای به بررسی نمادگرایی در سه اثر مورد پژوهش پرداخته اند، اما تاکنون توجهی به مقایسة ارزش داستانی این آثار نشده است. از این رو با ابزار کتابخانه ای حاضر و با هدف مقایسة عناصر ذکر شده دریافتیم که سیرالعباد سنایی به دلیل پویایی شخصیت ها، پیرنگ قوی و کشمکش های منطقی، شیوه روایت تخیلی و سوررئال، از نظر داستان پردازی بر دو اثر دیگر تقدّم دارد.
بررسی سیر تحول شیوه های روایت و زاویه ی دید در داستان های کوتاه سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
سنگردی های پنجشیر و ترانه های روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
(نگاهی به چند اصطلاح و موضوع رایج در هنر طنز) طنز نامه
حوزههای تخصصی:
عنصر «شخصیت» در مقامات حریری و حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامات حریری و حمیدی به عنوان دو اثر منثور، جزء آثار داستانی کهن در ادب عربی و فارسی به شمار می آیند. این دو مجموعه داستانی از نظر داشتن عناصر داستان و پردازش نیکوی آنها از چنان قوت و مقبولیتی برخوردارند که می توانند با داستهای کوتاه در عصر حاضر، برابری کنند. از جمله عناصر داستانی بلکه مهمترین آنها، عنصر «شخصیت» است که بویژه در مقامات حریری نقشی برجسته و جذاب دارد. مقایسه شیوه های شخصیت پردازی و تحلیل انواع شخصیتها در این دو مقامات، سبب می شود تا ضمن شناساندن ارزش ادبی این دو اثر، جنبه ای مهم از ارتباط میان زبان و ادب فارسی و عربی و پرباری آنها روشن شود.
نگاهی به برجسته سازی ادبی (2)
منبع:
شعر آذر ۱۳۷۳ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
بررسی وتحلیل ویژگی های حماسی داستان بهرام چوبینه در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهرام چوبینه سردار بزرگ ساسانی، نقش عمده ای در تحوّلات سیاسی و نظامی اواخر عهد هرمزد چهارم و اوایل عهد خسرو پرویز دارد و شرح ماجراجویی های وی در بخش تاریخی شاهنامه، زمینه مناسبی را برای خلق حماسه ای زیبا، فراهم کرده است. بررسی دقیق محتوای این داستان، بروشنی حاکی از حضور عناصر و شاخصه های سروده ای حماسی، به سبک حماسه های بخش پهلوانی شاهنامه است. شخصیت برجسته بهرام چوبینه نیز با وجود همه کاستی هایی که نسبت به یک قهرمان شکست ناپذیر دارد، در اشعار فردوسی، در قالب پهلوانی حماسه آفرین معرفی شده که دارای وجوه اشتراک فراوانی با جهان پهلوان شاهنامه، رستم دستان است. این واقعیت حاکی از آن است که فردوسی در جریان به نظم کشیدن تاریخ ایران باستان، هر کجا که اقتضا می کرده است، وقایع تاریخی را دستمایه سرودن حماسه های شورانگیز قرار داده است.
طبقه بندی توصیفی شاهنامه بر اساس شالوده های تاریخی و اساطیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های شاهنامه پژوهی، طبقه بندی شاهنامه به بخش های مختلف و تعریفی بوده است که شاهنامه پژوهان، از محور طولی اتصال دهنده داستانها- بر اساس ارزش های حماسی، اساطیری و تاریخی- ارایه داده اند. مجموعه این پژوهش ها را می توان در سه بخشِ توصیفی، تحلیل تاریخ گرایان، و تاویل های اسطوره گرایان تقسیم بندی کرد.در این جستار، ضمن مروری بر نظریات مطرح شده در هر یک از بخش های سه گانه فوق، و نقد این آرا، در ادامه سعی شده است، طبقه بندی توصیفی جدیدی از شاهنامه، در سه بخش «تاریخ اساطیری»، «تاریخ دین آوری» و «تاریخ روایی» ارایه شود.
خدایان اسکاندیناوی
اخلاق نامه نویسی در ایران و جایگاه اخلاق جلالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتابهای اخلاقی حجم نسبتا زیادی از آثار ادبی را به خود اختصاص داده است. این مقاله در پی یافتن سرچشمه های تکوینی این کتابهای اخلاقی و بویژه تبیین جایگاه اخلاق جلالی تنظیم شده است. چون این کتاب به پیروی از اخلاق ناصری خواجه نصیر توسی نوشته شده و اخلاق ناصری نیز با اقتباس از تهذیب الاخلاق مسکویه تالیف گشته است به نظر ضروری می رسید که درباره جریان اخلاق نویسی در ایران بحث شود.
در این مقاله ضمن بررسی ریشه های تاریخی و سنتهای مهم اخلاق نویسی به طور جداگانه به سنت اسلامی می پردازیم و سه کتاب اخلاق ناصری، اخلاق جلالی و اخلاق محسنی را که نمایندگان اصلی این سنت به شمار می روند، بررسی می کنیم. در پایان مدل تبارشناسیک آثار اخلاقی را در ایران با تاکید بر تبیین جایگاه «اخلاق جلالی» ترسیم خواهیم کرد. آنچه در پی می آید تلاش مختصری است در توضیح برخی از وجوه اندیشه دوانی در کتاب اخلاقی جلالی.
بررسی و تطبیق گزاره های چند معراج نامةکهن و مقایسة آنها با معراج نامة شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این گفتار ،کهن ترین و نوترین گزارش های سفر انسان به دنیای ماورای حس نشان داده شده و پس از آن میان سیرهایی که انسان های سنّتی گزارش کرده اند و معراج نامه ای که از« محمّد رضا شفیعی کدکنی» به عنوان نمونه ای از سیر انسان معاصر در دست داریم، مقایسه هایی انجام شده است. این پژوهش نشان می دهد اکثر این سیرها می تواند وقوعی مسلّم داشته باشد و می توان از دیدگاه علمی و بخصوص بر اساس نظریّات یونگ آنها را توجیه نمود. ضمن بررسی بخشی از گزاره های این سیرها نشان داده شده است که تشابه و نکات مشترک این معراج ها، از طرفی وابسته به باورها، ریاضت ها و تأمّلاتی است که این سیرها را موجب می شود و از سویی دیگر به تاثیر پذیری اکثر سیرهای متأخّر از متقدّم مربوط می گردد. همچنین از رویارو قرار دادن مسافران دو طیف سنّتی و معاصرِ دیارِ غیب از طریق ارائه و تشریح گزارش های مستند آنها، نقش جهان ذهنی این دو طیف در آفرینش عناصر این گزاره ها ترسیم شده است و از این رهگذر تعهّد و رسالت آدمیان براساس توجّه به تعریف سنّتی انسان به عنوان حیوانی ناطق و تعریف معاصرین به صورت حیوان سایس در معراج جمعی انسان ترسیم شده است . در پایان یادآوری شده است که انسان معاصر به جای گزارش و به تصویر کشیدن حالات روان های معذّب در عالم ارواح و بهره گیری از استراتژی رعب، در صدد ترغیب و آماده سازی وجدان جمعی برای تهذیب و سالم سازی جامعه از طریق جنبش آگاهانه و حرکت عقلانی و علمی است. دلیل نکوهش بی محابای شاعران در آخرین بخش معراج نامة انسان معاصر نیز همین بی توجّهی آنها به رسالت و تعهّد شعر به عنوان رکن مهمّی از امکانات فرهنگی جامعه است.
بررسی نماد روانشناختی در شعر کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نماد، از شگردهای تصویرپردازی است که نشانگر استعداد واژگان در انعکاس تصاویر ذهنی است. نماد ادبی، به دلیل همراه بودن با تداعی های پیچیده ی ذهن و تصاویر دیریاب، در شعر کودک و نوجوان کاربرد کمتری دارد؛ با وجود این، نماد روان شناختی که حاصل برخورد عاطفی کودک با دنیای درونی و بیرونی است، به جهت ملموس بودن و سهولت درک آن، در شعر کودک و نوجوان بازتاب دارد. این نوع نماد، نه تنها در کوشش طبیعی کودک برای دریافت معنا خللی ایجاد نمی کند؛ بلکه به نیازهای عاطفی کودکان جواب می دهد و تضادهای درونی او را به وحدت می رساند. نماد روان شناختی نقش فیزیولوژی در کودک دارد و اغلب به صورت ناخودآگاه در بازی های کودکانه، جلوه گر می شود. مهم ترین دلیل پیدایش آن، قدرت زیاد تخیّل کودک و عاطفه ی اوست. در این مقاله، سعی داریم نمادهای روان شناختیِ به کار رفته در شعر کودک را رمزگشایی و بررسی کنیم.