فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۵٬۶۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
کیخسرو، پادشاه نامدار و دادگرِ کیانی، در شاهنامه پس از پیروزیِ نهایی بر افراسیاب از فرمانروایی دست می کشد و به کوهی می رود و غایب می شود. این سرانجامِ شگفت در سنّتِ شفاهی- مردمیِ ایران مورد توجّه قرار گرفته و روایتهای متعدّدی در این باره پرداخته و نقل شده است. در یکی از این گزارشها کیخسرو همراه «سگی» به غار می رود و ناپیدا می شود و مردم معتقدند که او با آن «سگ» در غار، زنده و جاویدان است. بررسیِ بعضی نمونه-های مشابه یا تقریباً همانندِ این داستان نشان می دهد که در آنها نیز در کنار کسانی که زنده به آسمان عروج می-کنند یا در مَغاک زمین (غار، جهان زیرین و...) جاویدانند و یا به جهانِ دیگر می روند و باز می آیند «سگ» به نوعی نقش و حضور دارد و چون این جانور در روایات و معتقداتِ باستانیِ بسیاری از مللِ جهان به شیوه های مختلف با آن دنیا مرتبط است و راهنما و نگهبانِ ارواح انگاشته می شود احتمالاً ملازمتِ آن با کیخسرو در روایتِ شفاهی- عامیانه ایرانی نیز برخاسته از همین باورِ مردمی است و در واقع «سگ کیخسرو» راهنما و محافظ او در غار و جهانِ دیگر دانسته می شده است.
مدایح سبک خراسانی و گرایش به قطب مجازی زبان با استناد به شعر منوچهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشته مبحث مجاز را از دیدگاه بلاغیون و معنی شناسان بررسی می کند و سپس ضمن توضیح نظریه شعری یاکوبسن و تعریف او از قطب مجازی زبان، می کوشد تا چگونگی سازوکار این پدیده را در اشعار شاعران مدیحه پرداز توضیح دهد. به این منظور شعر منوچهری را به عنوان بهترین نماینده سبک نیمه اول قرن پنجم از نظر تصاویر شعری، مورد دقت نظر قرار می دهد؛ عملکرد دو محور ترکیب و انتخاب را در ابیاتی از شعر او بررسی می کند و نشان می دهد که چگونه کارکرد این دو محور بر قطب مجازی زبان، مدلول را از نظام زبان به مصداق موجود در جهان خارج از زبان نزدیکتر می کند. تمامی این فرآیندها شعری را پدیده می آورد که به رغم بهره گیری از آرایه ها و زیباییهای هنری از لحاظ زبانی هر چه بیشتر به زبان ارجاعی نزدیک و همواره معنی اندیش است.
چهره ساقی در غزل شاعران عارف دوره قاجار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
واژه «ساقی» در متون عرفانی، از معنای اولیه خود فراتر رفته و به صورت یک اصطلاح به معنی فیض رساننده ای که سالکان راه معرفت را به دریافت و کشف رموز و حقایق عرفانی نائل می سازد، مورد استفاده قرار گرفته است. در این متون، ساقی در کنار دیگر اصطلاحات عرفانی همچون شراب، جام، مستی، باده، مطرب و... به کار گرفته شده تا عمیق ترین مباحث و احوال عرفانی را با پوشیده ترین شکل ممکن برای اهل معرفت بیان نماید. تبیین و تحلیل مفهوم ساقی، می تواند در فهم دقیق متون عرفانی نقش به سزایی داشته باشد. شعر عرفانی دوره قاجار، استمرار شعر عرفانی سبک عراقی است. در این دوره، گروهی از شاعران به سرودن اشعار عرفانی تمایل نشان داده و در این زمینه طبع آزمایی کردند. فروغی بسطامی، میرزاحبیب خراسانی و حکیم صفای اصفهانی، از جمله شاعران مشهور دوره قاجارند که در اشعار خود به مضامین عرفانی توجّه داشته اند. در دیوان این شاعران، اصطلاح ساقی به عنوان شخصیّتی اصلی و تأثیرگذار، درخور تأمّل است. در این پژوهش با بررسی واژه ساقی، به تحلیل این اصطلاح عرفانی در اشعار شاعران یاد شده پرداخته ایم که حاصل این پژوهش دست یافتن به جنبه های مختلف شخصیّت ساقی در نظرگاه این سه شاعر است. وجود معانی گوناگون همچون «معشوق الهی»، «پیر»، «ساقی دینی» و «ساقی باده پیما» برای اصطلاح ساقی در دیوان این شاعران؛ اهداف حضور ساقی در شعر عرفانی و تحلیل مباحثِ مرتبط با ساقی همچون طلب از ساقی، تأثیر باده ساقی، وصف ساقی و پیمان بستن با او، از جمله یافته های این پژوهش است که می توان به آن اشاره نمود.
زنان می توانند
راوی در رمان «آتش بدون دود»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله از میان عناصر داستان، به بررسی راوی، ویژگیها و زاویه دید وی در رمان آتش بدون دود، اثر «نادر ابراهیمی» پرداخته می شود. براین اساس، ابتدا تعریفی از روایت ارایه شده، پس از تعریف راوی -که از کلیدی ترین عناصر داستان به حساب می آید و سازمان بندی داستان تا حد زیادی در گرو آن است - از میان انواع زاویه دید، «تک گویی درونی» و انواع آن - که از راههای دسترسی به ذهن شخصیت های داستان است - بررسی می گردد. از آن جا که رمان آتش بدون دود را راوی «دانای کل» روایت می کند، ویژگیهای این راوی در رمان بیان شده است و سپس به چگونگی استفاده راوی دانای کل از انواع تک گویی ها و تغییر کانون دید به روایت داستان پرداخته و ویژگیهای خود را همچون یک شخصیت داستانی، آشکار ساخته است و آمیخته ای از روایت کلاسیک و مدرن را به صورتی به نمایش می گذارد که گاه، «آتش بدون دود» را به رمانهای پست مدرن نزدیک می کند.
قاعده کاهی در نثر گلشیری
حوزههای تخصصی:
توجه به ادبیات داستانی معاصر و نقد و بررسی آن به کمک شیوه هایی به جز نقد سنتی که تا به امروز بیشتر مورد توجه بوده است، دریچه های تازه ای را بر روی ادب دوستان می گشاید. در این مقاله، نظریات مکتب فرمالیسم روس و لیچ، زبان شناس انگلیسی، مـورد توجـه قرار گرفته است، کـه از دیدگـاه ادبـی و زبان شناسی به آثار ادبی نگاه می کنند، چند اثر از هوشنگ گلشیری، نویسندهٔ معاصر، پژوهش و بررسی شده است.
یادگار بزرگمهر
معنی نام فریدون و ارتباط آن با سه نیروی او در سنت های اساطیری و حماسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بررسی مجموع اخبار و روایات مربوط به فریدون در منابع باستانی و متون دوران اسلامی، معلوم می شود که این پهلوان اژدرکش اساطیر ایران، از سه نیرو و قدرت شگفت، یعنی« توان رزمی »، « مهارت پزشکی»و « هنر افسونگری و جادو » برخوردار بوده است. از سوی دیگر، به نظر می رسد معنی لفظی نام «فریدون» (که خود صورت تحول یافته واژه اوستایی θraētaona- به شمار می رود) «دارنده سه نیرو و قدرت» بوده است؛ از این رو چندان بعید نیست که بین این دو مقوله، یعنی نیروهای سه گانه فریدون در روایات و معنی لغوی نام او، ارتباطی وجود داشته باشد. بررسی جزئیات گزارش های مربوط به فریدون در منابع مختلف هندی و ایرانی وجود چنین ارتباطی را تایید می کند و نشان می دهد لفظ فریدون، شاید در اصل صفتی بوده است که ایرانیان با آن یل اساطیری خود را به لحاظ داشتن سه نیروی یاد شده توصیف می کردند، اما سپس تر در اثر تحول تدریجی اسطوره، صفت مذکور به عنوان اسم عَلَم، جانشین نام اصلی پهلوان (یعنی θrīta Āθwya *) شده و برای نامیدن او به کار رفته است.
نقش و جایگاه خِرد در متون باستانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خِرد در اندیشه زردشتی نقش اصلی و محوری دارد و با وجود آفریدگار بزرگ یکی است. کُل آفرینش جهان، از ابتدا تا پایان، با خِرد رهبری می شود. در این مقاله، ابتدا خِرد در متون باستانی ایران (فارسی باستان، گاهان اوستا و اوستای نو) سپس در متون پهلوی نظیر بندهش، گزیده های زادسپرم، و متن دست نویس م.او 29) بررسی شده است. آن گاه چهار نوع خِرد (خِرد همه آگاه، خِرد افزونی، خِرد پرهیزگاران و خِرد غریزی یا آسن خِرد) در متون اوستا و پهلوی مقایسه شده است.
بررسی اساطیر و افسانه های مشترک ایران و چین باستان
حوزههای تخصصی:
حماسه عرفانی، یکی از انواع ادبی در ادبیات فارسی
حوزههای تخصصی:
به رغم ناسازگاریهایی که ظاهراً و در نگاهی کلی میان موضوع "حماسه" و "عرفان" به چشم میخورد، متون "حماسی" و "عرفانی" در زمینههای مختلف با هم سازگار و همسانند. نگارنده بر این باور است چون متون حماسی و عرفانی هر دو زاییده تخیل، قدرت هنری، خلاقیت و ذوق ادیبان هستند، پیش و بیش از آنکه مربوط به حوزههای اندیشه و تفکر گوناگون باشند، فن ادبی و زاییدهای زیبا از توان هنری خالقان ذوقمند به شمار میآیند. این همسانیها ـ لااقل در عرصه ادبیات فارسی ـ به ویژه در آبشخورهای اسطورهای، نماد سازیها و تصویر آفرینیها از آرمانهای بلند انسانی، پیامها و بنمایههای متنوّع خود را نشان دادهاند. افزون بر آن، در مسیر تحول تفکر فلسفی ایرانی، "حماسه عرفانی" یکی از پرمایهترین شاخههای اندیشه در این سرزمین بوده است و آثار سهروردی مـَثـَل اعلی و نمونه کامل آن به شمار میآید. ورود بنمایهها، حتی روایتها و تصویرها و اسطورههای متون حماسی در متون ادبی فارسی ـ از جمله منطقالطیر عطار ـ شواهد دیگری برای اثبات این مدعاست. در این مقاله این تلاقیها و همسانیها به اجمال بازشناسانده شده است.
مطالعه شکلی و ساختاری داستان های کوتاه صادق چوبک
حوزههای تخصصی:
صادق چوبک متعلّق به نسل دوّم نویسندگان ایرانی است که پس از تثبیت داستان کوتاه، در ارائه نمونه هایی موفق در این عرصه کوشیدند. چوبک در داستان هایش به زندگی اقشار بینوا و فرودست پرداخت و از زبان و لحن آنان سود برد تا واقعیت های زشت و تلخ حیات را با دقّت و جزئیات تمام به تصویر کشد. او در این راه از امکانات و صناعاتٍ روایی ویژه ای استفاده کرد که بررسی مجموعه آنها موضوع تحقیق حاضر است. در این مقاله کوشش شده است همه اجزای روایی در داستان های کوتاه چوبک از طرح و شخصیّت گرفته تا زاویه دید، زبان، ... تجزیه و تحلیل شود.
از کتابت تا وزارت (بررسی اهمیت و نفوذ کاتبان و دبیران در تمدن اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت اداره و ثبت و ضبط اموال، خلیفه ی دو م را واداشت تا به پیشنهاد یکی از مرزبانان ایرانی، «دیوان » را پدید آورد. با شکل گیری چنین نهاد اداری، گروهی با تکیه بر سواد خواندن و نوشتن و دانستن حساب، در نظام های حکومتی آن روزگار پدید آمدند که کاتب، منشی و دبیر خوانده می شدند. ساده ترین شکل راه یابی آنان به دستگاه های حکومتی، برای نگارش نامه ها یا استنساخ کتاب ها در شبکه های نسخه نویسی بود یا این که در شکل های دیگر، با تسلط بر زبان فارسی و عربی، توانایی ترجمه و نگارش نامه ها را به هر دو صورت کسب می کردند. اگر ذوقی داشتند، شعری هم می سروند و اگر در کسب فضایل کوتاهی نمی کردند، چه بسا توانایی تالیف کتابی را هم می یافتند و ممکن بود با گذشت زمان، صلاحیت آن که طرف مشورت پادشاه قرار بگیرند، برایشان پدید می آمد. این گروه به علت آگاهی از رابطه های آشکار و پنهانی که در میان ارکانِ حکومتی وجود داشت، نفوذ فراوانی در حکومت ها می یافتند. تمام این ها مراحلی بود تا کاتب یا دبیری راه خود را برای رسیدن به مقام وزارت هموار کند؛ چرا که راه رسیدن به وزارت از کتابت و دبیری می گذشت.
بن مایه های داستان اصلی و کرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسانه های عامه بخشی از گنجینة ارزشمند فرهنگ هر ملت هستند. در آذربایجان ایران افسانه ها با نام «عاشیق» پیوندی ناگسستنی دارند؛ زیرا عاشیق ها پردازندة تمامی داستان های آذربایجان اعم از رزمی و بزمی و یا حماسی و عشقی بوده اند. یکی از این داستان ها، داستان اصلی و کرم است که قهرمان داستان به ققنوس مانند شده است، سراسر داستان با نغمه های قهرمان جان می گیرد، اما سرانجامِ او، همانند ققنوس سوختن است و خاکستر شدن. این داستان با بن مایة کرامتِ «ولادت قهرمان داستان با سیب» آغاز می شود و با بن مایة شگفت انگیز لباس سحرآمیز پایان می پذیرد. متن داستان نیز از بن مایه های عاشقانه و کرامت مشحون است؛ ولی چون قهرمان داستان شخصیت منفعلی است و تنها ویژگی او رنج کشیدن، تحمل و صبرکردن است؛ از این رو بن مایه های حماسی و عیاری در آن چندان نمودی ندارد. این مقاله به بررسی بن مایه های داستان اصلی و کرم می پردازد.
خسرونامه(گل و هرمز) از کیست ؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله آثار فراوانی که به نادرست به عطّار نیشابوری نسبت داده اند ، یکی هم منظومة عاشقانة گل و هرمز معروف به خسرونامه است. درچند دهة اخیر پس از تحقیقات دکتر شفیعی کدکنی معلوم گردیده است که این منظومه بی گمان از عطّار نیشابوری نیست.امّا هنوز هویّت گویندة آن شناخته نشده است. دراین جستار، نشان داده ایم که گل و هرمز نزدیک به سال 600 هجری در اصفهان سروده شده و گویندة آن شیخ عطّار ابوعبدالله محمّد میانجی(میانه ای )درگذشته 619 بوده است.
بررسی تطبیقی دلالت معنایی نمادها در ادبیات کلاسیک و اشعار احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از بیان غیرمستقیم و نمادپردازی در ادبیات فارسی پیشینه ای دیرینه دارد. شاعران کلاسیک برای بیان مفاهیم عرفانی و صوفیانه از نماد استفادة فراوانی کرده اند. در دوران معاصر از آنجا که دید شاعران آفاقی تر از شعرای سنتی است و اندیشه های سیاسی و اجتماعی در ذهن آنان بر اندیشه های فردی ودید انفسی غلبه دارد، کاربرد نمادها نیز دگرگون می شود و نماد در شعر معاصر برای بیان اندیشه های سیاسی و اجتماعی به کار می رود. نمادپردازی سیاسی اجتماعی پدیده ای جدید است که آغازگر آن نیماست، اما این فن در دوره های بعد توسط پیروان مکتب نیما، به ویژه احمد شاملو، تداوم می یابد. شاملو به صراحت در کلام علاقه ای نشان نمی داد؛ از این رو، به منظور گسترش عمق و عرصة معنا در اشعارش از نماد بهرة فراوانی برده است و نمادپردازی از ویژگی های اساسی شعر اوست. شاملو در نظام نمادپردازی متفکرانه و آگاهانة خویش تلاش کرده است تا نمادهای تکراری ادبیات کلاسیک را متحول کند و در معناهای نو به کار گیرد.
پژوهش تطبیقی حاضر می کوشد تفاوت دلالت معنایی نمادهای شعر کلاسیک و نمادهای به کاررفته در اشعار احمد شاملو را واکاوی کند و شیوه های ظهور آن ها را باز نماید.