فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
احمد محمود، از نویسندگان واقعگرای نسل دوم ایران است که شاخصه هایی همچون بومی نویسی و لحن عامیانه، زبان ساده و پرتحرک، مطابقت زبان با جهان داستانی، تحول و بسط زبان روایی، ایجاز بر محور زیبایی شناسی، کاربرد عناصر و مفاهیم نمادین، مهارت در شخصیت پردازی، تصویرسازی هنرمندانة فضای داستان، پرداختن به مسائل اجتماعی و سیاسی در طرح داستان، طنزپردازی و... از وجوه برجستة نویسندگی او به شمار می آید. طنزپردازی به عنوان یکی از وجوه نویسندگی محمود در رمان مدارصفردرجه، موجب شد به بررسی این رمان از این منظر بپردازیم. نویسنده در این اثر برجسته ، سعی دارد با بهره گیری از شگردهای طنزپردازی و با خروج از هنجار عادی کلام، علاوه بر خلق اثری ادبی، اعتراض و انتقاد خود را نسبت به نابسامانی های اجتماعی– سیاسی اعلام دارد. اساس بررسی بر مبنای نگاه زیباشناسانه و تأکید بر عناصر بلاغی و زبانی از قبیل کنایه و آیرونی، تشبیه، توصیف، نقیضه، اغراق، تحقیر و تمسخر با ذکر شواهدی از رمان نهاده شده است. نتیجة بررسی نشان می دهد که نویسنده، هنرمندانه عناصر بلاغی و زبانی را دستمایة آفرینش طنزهای گفتاری و عبارتی قرار داده است.
تحلیل ماهیت موج های مثبت و منفی در شعر مقاومت عربی و فارسی (بر اساس نظریة «ژیلبر دوران» در نقد ادبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهضت بیداری اسلامی درکشورهای عربی و حملة عراق به ایران، به عنوان رخدادهای بزرگ قرن بیستم، طبع شاعران را تحت الشّعاع قرار داده است؛ آنان همدوش رزمندگان به پاخاستند و در قالب واژگان، مضامینی همچون شهادت و استقامت در راه حق را در برابر مضامینی چون ظلم و استعمار قرار داده و بدین نحو تصاویری را که یا دارای بار عاطفی مثبت است و یا حقیقت و حالتی منفی دارد، خلق کرده اند؛ نگریستن از این زاویه به شعر معاصر پایداری، ریشه درآرای نظریّه پرداز فرانسوی «ژیلبر دوران» دارد که معتقد است؛ تمام واژگان و تعبیرات در دایرة واژگانیِ ذهنِ تصویرگرانِ شعر جنگ، به دو دسته تقسیم شده است: دستة واژگان اهورایی و دستة واژگان اهریمنی؛ نظریّة «ژیلبر دوران» به دلیل آنکه پا را از حیطة انسان- جامعه شناسی فراتر نهاده و به نقد اسطوره شناختی کشیده شده است، می تواندکمک شایانی به نگاه فرامتنی به شعر جنگ، خصوصاً در فهم دقیق تر مفاهیم و تعبیرات در خیال شاعرانه کند؛ لذا این مقاله با تکیه بر نظریة نقدی وی و با روش توصیفی– تحلیلی درصدد آن است تا نشان دهد که جنگ و تحوّلات ناشی از آن چگونه بر ساختار لفظی و محتوایی شعر خواه در ادب فارسی و خواه در ادب عربی تأثیر گذاشته و موجب به وجود آمدن مدارهای منفی و مثبت و قطب های متضادی در نظام شعر می شود.
انحلال هویت مداح در هویت ممدوح: مطالعه ای بر پایه اشعار مدحی فرخی در دستگاه غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شعر مدحی، بر اثر آنچه
منفعت مداح ایجاب می کند، هویت مداح در برابر هویت ممدوح رنگ می بازد و پسند و
ناپسندهای مداح توسط ممدوح تعیین می شود. چنان که «ممدوحان در سایه» دیگر نیز تحت تأثیر خواست و اراده
ممدوح اصلی در معرض مدح یا ذم قرار می گیرند. در این نوشتار، رابطه مداح و ممدوح و
انحلال هویت مداح در «من» ممدوح بررسی شده و نمونه ای
تاریخی در این زمینه واکاوی شده است. نمونه ای
از انحلال هویت مداح در هویت ممدوح را می توان در دوران حضور طولانی فرخی سیستانی
در دربار غزنویان دید؛ دورانی که سلطان محمود بر دربار غزنین حکومت می کرد و در
سایه ارتشی نیرومند، فتوحاتی پرشمار به کارنامه سلطنت خود افزود. فرخی در این
دوران علاوه بر سلطان، «دیگران»ی
را نیز مدح می کرد که روابط ادبی اش با آنان تابعی از اراده سیاسی و خواست سلطان
بود. نمونه ای از این نوع رابطه در برخورد فرخی با چرخه وزیران دولت غزنوی بررسی
شده است. چرخه مورد نظر، عزل احمد حسن میمندی از صدارت سلطان، به وزارت رسیدن حسنک
و جابه جایی مجدد حسنک با صدارت دوباره احمد حسن است. فرخی در مدح این «ممدوحان
در سایه»، از خود اختیار و هویتی ندارد و بر اساس
اختیار «ممدوح اصلی»
سخن می گوید
کلک کاریکلماتور: کاریکلماتور
منبع:
کلک مرداد ۱۳۷۳ شماره ۵۳
حوزههای تخصصی:
داستان حسنیه
درباره پدید آمدن حماسه دینی
حوزههای تخصصی:
سهراب و رستم ماثیو آرنولد: پیوندی میان شاهنامه و ایلیاد.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
می توان گفت که سهراب و رستم ماثیو آرنولد، در کلیّات متأثر از شاهنامه و در نحوه بیان، توصیفات، تشبیهات، سنن ادبی و حماسی، کاملاً تحت تأثیر ایلیاد است. آرنولد بسیاری از قسمت های اساسی داستان را از قبیل گم شدن رخش، عاشق شدن تهمینه، اسارت هجیر، درگیری رستم با کاوس، خواستن نوشدارو و... را حذف و بعضی از موارد را مانند نحوه کشته شدن سهراب، آگاهی رستم از جنسیت فرزند و... تغییر داده است و اگرچه در اکثر مواقع به پی رنگ و کلیّت داستان لطمه زده، در مواردی نیز کاستی های «رستم و سهراب» فردوسی را برطرف کرده است، با توجه به این که در دو داستان، بنا بر وجود حداکثر شباهت هاست، در این مقاله فقط به بعضی از اختلافات اشاره شده و بیشتر از هرچیز، به تأثرات ماثیو آرنولد از ایلیاد خواهیم پرداخت که از دید منتقدان پنهان مانده است.
بررسی توصیه های اخلاقی ناصرخسرو بر پایة هرم مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رعایت اصول اخلاقی گاه با لذّات آنی و منافع شخصی افراد در تضاد است و این امر، پایبندی به این اصول را تضعیف می کند. این پژوهش، در جست وجوی راه کار مورد استفاده ناصرخسرو در نصایحش برای مقابله با این مسئله است. او با بیان کارکرد اخلاق در رفع نیازهای انسان، ضمانت اجرایی لازم را برای فراخوان اخلاقی خود ایجاد کرده است. این تدبیر به اخلاق متعالی، رنگی زمینی و کاربردی داده و انگیزه ای استوار برای گرایش به آن خلق نموده است. بنابراین با توجّه به پیوند ناگسستنی اخلاق و نیازهای ذاتی انسان، راه کار ناصرخسرو همواره کارآمد و مؤثر خواهد بود. این پژوهش با طبقه بندی و بررسی شواهد گوناگون از دیوان ناصرخسرو بر اساس «هرم مزلو» که از نظریه های مشهور و کاربردی علم روان شناسی است، مطلب مذکور را ثابت نموده و منطق، استدلال و تأثیرگذاری شعر ناصرخسرو را از این منظر آشکار کرده است.
سنت مدیحه پردازی ضمن غزل با اشارهای به جایگاه سعدی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مدیحههای سعدی در غزلیات وی میپردازد. آمیختن مدح ضمن غزل به تنوع مضمونی غزل سعدی کمک کرده است. سعدی 12 غزل دارد که صریحا مدحی است یعنی ممدوحان در آن به صراحت آمده است و با غزلی دیگر که تهنیتنامه عید رمضان است اگر به آن اضافه شود مجموعا 13 غزل مدحی میشود.
کارکردهای تعلیمی و اخلاقی عناصر چندمعنایی در شعر اخوان با تکیه بر عنصر نماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از کهن ترین و پردامنه ترین انواع ادب فارسی است. در ادبیات کلاسیک آموزه ها بیشتر به صورت مستقیم و با صراحت بیان می شدند و آرایه ها و فنون ادبی ابزاری جهت تأکید و تأثیرگذاری کلام بودند. در حالی که در ادبیات معاصر از بیان صریح و مستقیم آموزه ها پرهیز می شود و اندیشه ها عمدتاً در لفافه های بیانی ارائه می شوند. از این رو درک بُعد تعلیمی ادبیات و به طور اخص شعر در سده اخیر با گذشته متفاوت است و مفاهیم تعلیمی و اخلاقی را باید در پس زمینه شعر مشاهده کرد. برای این کار باید اسلوب عمده بیان غیرمستقیم در شعر نو را در نظر داشت. نماد عمده ترین شگرد هنری شاعران نوپرداز در بیان معنی در شعر معاصر به شمار می آید. پژوهش حاضر بر آن است تا بُعد تعلیمی و اخلاقی شعر مهدی اخوان ثالث را به بحث بگذارد و چگونگی تبلور یافتن غیرمستقیم و ضمنی مضامین اخلاقی همچون: ظلم ستیزی، جهل ستیزی، وطن خواهی، اعتراض و انتقاد به وضع موجود و... را در قالب نماد در شعر او نشان دهد.