فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
225 - 249
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین علل تأثیرگذاری داستان رستم و اسفندیار، شیوه تقابل دو شخصیت اصلی است. برخلاف اکثر نبردهای رُخ داده در شاهنامه، رستم و اسفندیار تا پیش از جدال با یک دیگر همواره در یک جبهه قرار داشتند. بنابراین به نظر می رسد دیگر نه با خیر و شرّ متعارف روبه روییم و نه با سوءتفاهمی از آن دست که در داستان رستم و سهراب اتفاق افتاد. به همین دلیل، ویژگی هایی که این دو شخصیت را رودرروی هم قرار داده، از اهمیتی ویژه برخوردار می شود به طوری که تحلیل تفاوت های بنیادینِ دو شخصیتِ رستم و اسفندیار، یکی از راه های کشف علل تأثیرگذاری این داستان به شمار می رود. برای رسیدن به این هدف، پیش از هر چیز نیاز است که با پیدا کردن معیاری مناسب، راهی برای طبقه بندیِ ویژگی های رفتاریِ دو شخصیت اصلیِ این داستان به دست بیاوریم. در پژوهشِ پیشِ رو، کوشش شده تا بر اساس آرایی که مارتین هایدگر در مورد ریشه های شکل گیری «زندگی اصیل» و تفاوت های آن با «زندگی غیر اصیل» مطرح کرده، تفاوت های بنیادینِ دو شخصیتِ اصلی داستان رستم و اسفندیار بررسی شده و نقش این تفاوت ها در مسیر حرکت داستان و به سرانجام رساندنِ آن موردتوجه قرار گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تحلیل شخصیت پردازی در داستانِ رستم و اسفندیار بر اساس نظریه هایدگر، نه تنها می تواند ما را به درکی روشن تر از ریشه های اختلاف میان این دو شخصیت برساند؛ بلکه برخی از رفتارهای به ظاهر متعارضِ اسفندیار را هم توجیه کند.
شخصیّت پردازی در خاوران نامه ابن حسام خوسفی
منبع:
مطالعات داستانی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
203 - 224
حوزههای تخصصی:
ابن حسام نخستین پردازشگر بزرگ و نامدار شعرِ مذهبی و حماسه دینی است. خاوران نامه وی قدیمی ترین حماسه دینی در ادب فارسی در بحر متقارب بوده و به تقلید از شاهنامه فردوسی سروده شده است. ابیات خاوران نامه حدود 22500بیت در خصوص جنگ های حضرت علی (ع) و یاران آن حضرت با شاه خاوران و امرای بت پرست دیگر مانند تهماس شاه و صلصال شاه برای اشاعه اسلام و برانداختن کفر در خاورزمین می باشد. این پژوهش، در صدد است تا شیوه های شخصیّت پردازی در این منظومه حماسی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. در بیان اهمیّت شخصیّت داستانی همین بس که اگر در داستان، شخصیّت وجود نداشته باشد، ماجرایی اتفّاق نخواهد افتاد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در خاوران نامه حدود95 شخصیّت نقش آفرینی کرده اند. که از این تعداد 14 شخصیّت پویا و مابقی ایستا می باشند. بسامد هر یک از انواع شخصیّت به ترتیب عبارتند از؛ شخصیّت های قراردادی 80، نوعی 77 مورد، همه جانبه 36، نمادین10، تمثیلی 3، قالبی0 و این نشان می دهد که علاوه بر ایستا بودن اکثر شخصیّت ها، ابن حسام به توصیف دقیق و کامل شخصیّت های حماسه خود پرداخته و از گزینش شخصیّت های کلیشه ای خودداری نموده است. همچنین وی در شخصیّت پردازی این منظومه حماسی از دو شیوه مستقیم و غیرمستقیم بهره برده است. در نمایش و بیان آنان در بعضی مواقع از توصیف و گاهی با نمایش اعمال اشخاص، آنان را به مخاطب می شناساند. وی توانسته است به خوبی شخصیّت را درون کاوی نماید و هنر نویسندگی خود را نشان دهد.
بوطیقای روایتِ ادبیات پایداری در کتاب های درسی ادبیات دوره متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
85 - 110
حوزههای تخصصی:
نظام آموزشی در کشور ما نظم محور است و ویژگی بارز آن، نظم دادن به مقوله های متنوع علمی، با تکیه بر عناصر موجود در آن ها است. بر این اساس، رویکرد نظم محور به درک بیشتر دانش آموز از فحوای دروس و علوم منتهی می شود. هدف ما در این جستار، بررسی دامنه ای خاص از فحوای کتاب های درسی دوره متوسطه، یعنی روایت های مرتبط با ادبیات پایداری است تا از این رهرو، به میزان تحقق اهداف آموزش وپرورش پی بریم. در این باره، ابزار اصلی تحقیق را روایت شناسی قرار دادیم و به سبب کثرت انگاره ها در این گستره، بر آن شدیم تا از رویکرد تودورف به مثابه محور اصلی کار بهره گیریم؛ چه او در یکی از پژوهش های به نام خویش به بررسی و آسیب شناسی فحوای کتب درسی ادبیات در نظام آموزشی فرانسه پرداخته و بدین حیث، تجربه او راهگشاست. نیز خواهیم دید که هرچند نویسندگان دو دوره کتاب های درسی ادبیات فارسی دوره متوسطه ایران، در دوره اول، توجه چندانی به روایت پایداری نداشتند و تنها در دوره دوم، این مقوله را مهم قلمداد کرده اند، بااین حال، متن های برگزیده در هر دو دوره، به حیث ساختار روایی، نکات قابل انتقادِ فراوان دارند و گویا هدف مؤلفان کتاب های درسی از جای دادن متن های روایی در این کتاب ها، ایدئولوژیک گرایی است تا ارتقای سطح خوانش، نقد، توصیف متن و آشنایی با مفاهیم متن روایی. فقدان قاعده مندی، همچنین عدم تطابق با ملاک های علم روایت شناسی و چندپارگی در بیان مطالب باعث شده تا نمونه های عرضه شده تناسبی با اهداف دیسپلین محور در آموزش ادبیات پایداری نداشته باشند.
بررسی تطبیقی اگزوتیسم جادویی در «هزار و یک شب» و «صلابه ویرانگر» اثر رابرت سوظی از منظر شرق شناسی ادوارد سعید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
115 - 134
حوزههای تخصصی:
رابرت سوظی (Robert Southey, 1774-1843) یکی از شعرای رمانتیک انگلیس است که از «هزار و یک شب» در خلق رمانس منظوم خود «صلابه ویرانگر» الهام گرفته است. این مقاله به بررسی نقش اگزوتیسم جادویی در «هزار و یک شب» و «صلابه ویرانگر» پرداخته است. سوال اصلی تحقیق حاضر این پرسش را مطرح می سازد که چگونه اگزوتیسم جادویی بکار رفته در «هزار و یک شب» تبدیل به ابزاری استعماری در دست سوظی می گردد تا بوسیله آن «هزار و یک شب را تصاحب نماید. بازنمایی اگزوتیسم جادویی در اثر سوظی نشان می دهد که سوظی در چارچوب شرق شناسی و از موضع استعماری به «هزار و یک شب» می نگرد. سوظی با افزودن پانوشت های شرق شناسانه و طولانی به متن خود، زمینه لازم برای تصاحب «هزار و یک شب» را فراهم می آورد و از این طریق در اثر خود دوگانه قدرت جادو و ایمان به خدا را شکل می دهد. در نتیجه شکل گیری این دوگانه شرق شناسانه، جایگاه ادبی «هزار و یک شب» به جادو و سحر تنزل می یابد. روش تحقیق این پژوهش، تحلیل تطبیقی دو اثر مذکور، بر اساس مکتب تطبیقی آمریکایی است که شباهت ها و تفاوت های موجود در دو اثر در چارچوب گفتمان شرق شناسی ادوارد سعید مطالعه می شوند.
بررسی سرگشتگی و تصمیم در رمان جزیره سرگردانی براساس اصول روان شناسی وجودی (آراء اروین یالوم)
منبع:
مطالعات داستانی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
251 - 272
حوزههای تخصصی:
روان شناسی وجودی جریانی در مطالعات روان شناختی است که تحت تأثیر آموزه های فکری اگزیستانسیالیسم در نیمه دوم قرن بیستم شکل گرفت و به زودی به یکی از مهم ترین شاخه های تحلیل روان تبدیل شد. از نظر این رویکرد روان شناسانه، مرگ، آزادی (مسئولیت)، تنهایی و پوچی (بحران معنا) مهم ترین دغدغه های انسان معاصر به شمار می آیند که کیفیت مواجهه با این دغدغه ها زمینه ساز سلامت یا اختلال در روان افراد است. رمان جزیره سرگردانی از سیمین دانشور یکی از مهم ترین آثار داستانی معاصر فارسی محسوب می شود که مضمون اصلی آن سرگشتگی و حیرت سوژه های انسانی در جامعه نیمه مدرن ایران است. نویسنده رمان در کنار توجه به مسائل مرگ، تنهایی و معنای زندگی، به شکل ویژه موضوع مسئولیت و تصمیم را دست مایه داستان پردازی قرار داده است. این مقاله در پی آن است تا با روش توصیفی – تحلیلی و با رویکردی بینارشته ای موضوع سرگشتگی، مسئولیت و تصمیم را در رمان جزیره سرگردانی براساس مبانی فکری روان شناسی وجودی بررسی نماید و به این پرسش پاسخ دهد که تصمیم های شخصیت های رمان یادشده ذیل کدام نوع از انواع تصمیم می گنجند و این شخصیت ها که هرکدام به گونه ای در جایگاه انتخاب قرار دارند، برای غلبه بر اضطراب وجودیِ قرار گرفتن در موضع انتخاب، از چه ترفندی بهره می گیرند. نتایج نشان می دهد تصمیم از نوع سرگردان بیشترین تکرار را در روایت دارد و شخصیت های رمان برای گریز از اضطراب وجودی بیشتر از ترفند جابجایی مسئولیت بهره می گیرند.
بازنمایی تجربۀ زیستۀ فمینیستی در داستان فارسی (نمونۀ مورد مطالعه: ترلان)
حوزههای تخصصی:
فرض بنیانی پژوهش این است که با آغاز مدرنیزاسیون در زمان پهلوی اول و تشدید آن در زمان پهلوی دوم، تضاد میان سنت و مدرنیسم و تأثیر مدرنیته بر قشر زنان در جامعه بیشتر شد و بخشی از این تضاد در آثار ادبی ِ داستان ایرانی بازنمایی شده است. پرسش پژوهش این است که: زن ایرانی در سال های منتهی به انقلاب سال 1357ه.ش. و هم زمان با آن، تغییرات اجتماعی و مدرن شدن خود و جامعه را چگونه زیسته و تجربه کرده است؟ و این تجربه چگونه در داستان فارسی بازنمایی شده است؟. پارادایم مورد استفاده در این مطالعه، کیفی، روش اجرا کیفی و انتخاب نمونه، هدفمند است. داستان بلند «ترلان» با این فرض به عنوان یک نمونه نمایا برای بررسی انتخاب شده است که مؤلفه هایی از تجربه زیسته فمینیستی را بازنمایی می کند. در این پژوهش برای بررسی موضوع از چند رویکرد فمینیستی ِجامعه شناختی استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که هر چند تضاد میان جامعه سنتی با جامعه مدرن و تأثیر مدرنیزاسیون سرمایه دارانه بر روبناهایی چون حقوق فردگرایانه و برابری خواهانه، خانواده، ادبیات، زنان و فمینیسم ایرانی در نمونه مورد مطالعه بازنمایی شده اما این بازنمایی ساختار محکم و نمود شفافی ندارد.
علل و انگیزه های کاربردی مضامین تعلیمی مبتنی بر سبک زندگی اسلامی- ایرانی در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۱
198 - 225
حوزههای تخصصی:
مبانی اعتقادی، ارزش ها، نظام باورها و شیوه های حکومتی در هر جامعه، سبک زندگی معینی را تعیین می کند. درواقع هر جامعه برای شکل گیری و رشد اجتماعی خود، نیازمند بهره گیری از الگوهای متعدد رفتاری و کنشی در سطوح مختلف است. توجه به سبک زندگی به اقتضای اسلامی بودن جامعه ایرانی یکی از ضروریات است که در جامعه ایرانی به آن توجه بسیاری شده است. بر این اساس، مثنوی مولوی که نقش مهمی در ادبیات تعلیمی و اخلاقی دارد در شکل دادن به نوعی از سبک زندگیِ متناسب با مقوله های فرهنگی و خاص جامعه اسلامی ایرانی تأثیرگذار بوده است. بر همین مبنا، ساختار اصلی این مقاله با رویکرد تحلیل این موضوع با دو هدف عمده دنبال می شود: 1) علل و انگیزه های کاربردی مضامین تعلیمی مولانا در مثنوی به چه شیوه هایی بیان شده است؟ 2) گستردگی این مضامین در مثنوی در چه حدی بوده است؟ برای دستیابی به این دو مقصود، اشعار مولانا در شش دفتر مثنوی بررسی شد. بر همین اساس به بررسی و تحلیل مطالبی درباره علل و انگیزه های کاربردی مضامین تعلیمی در مثنوی پرداخته شد که می تواند در سبک زندگی اسلامی مؤثر باشد. در این تحقیق که رویکردی توصیفی تحلیلی دارد، ضمن تبین علل و انگیزه های کاربرد تعلیمی مولانا در مثنوی سعی شده است به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که «مولانا تا چه میزان از روش ها و شیوه های تنبیه، تبشیر، انذار، تذکار، تمثیل و مانند آن بهره برده است؟». مهم ترین نتیجه آن شد که مولانا در مثنوی برای هدایت انسان ها به سوی کمال انسانی، از روش تبشیر و تنبیه بیشتر بهره برده است.
از گنجه تا دهلی(رد پای نظامی گنجوی در شعر بیدل دهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
317 - 343
حوزههای تخصصی:
چگونگی پیدایش سبک هندی یکی از مباحث مهمی است که منتقدان ادبی را به خود مشغول داشته است. مطالعه نتایج تحقیقات محققان نشان می دهد که در این زمینه نظریات مختلفی ارایه شده است. عده ای از محققان، سبک هندی را نتیجه ضروری سیر طبیعی شعر فارسی در آن دوره می دانند و عده ای پیشینه این سبک را در آثار شاعران گذشته جستجو می کنند. هرچند که پیشینه سبکی به وسعت سبک هندی را نمی توان به شعر شاعری خاص محدود ساخت اما می توان میزان تاثیرگذاری شاعری خاص را بر روی برخی از شاعران سبک هندی به شکلی محدود بررسی کرد؛ از این روی نگارندگان در این جستار با بهره گیری از شیوه تحلیل مقایسه ای ویژگی های مشترک سبکی در آثار نظامی گنجوی و بیدل دهلوی را مورد تحلیل قرار داده اند. حاصل پژوهش نشان می دهد با توجه به این که شاخصه هایی نظیر تشخیص، پارادوکس، بهره گیری از زبان و فرهنگ عامه، ساخت ترکیبات بدیعی، حضور وابسته های خاص عددی، حس آمیزی، کاربرد واژه ها در معنای خاص، اسلوب معادله، ابهام هنری و... مشخصه های بارز سبک هندی، خصوصاً سبک بیدل دهلوی هستند و این شاخصه ها در خمسه نظامی گنجوی نیز حضور پر رنگی دارند، از این رو می توان میزان تاثیرگذاری نظامی گنجوی را در تکامل سبک هندی به ویژه سبک بیدل دهلوی محتمل دانست.
نقد آثار صادق چوبک براساس نظریه ساختارشکنی ژاک دریدا با تکیه بر تنگسیر و سنگ صبور
حوزههای تخصصی:
نظریه ساختارشکنی یکی از نظریه های ادبی رایج در اواخر دهه 1960 به شمار می رود که نخستین بار توسط ژاک دریدا بنیان نهاده شد. هدف ساختارشکنی، بازسازی و بازیابی معنای متن، واسازی و آشکار ساختن تناقض های حاضر در متن است. دریدا با به چالش کشیدن آرای نظام یافته ای از نشانه ها در قالب تقابل های دوگانه، بازی بی پایان دال ها، واسازی، بحث تعدد تعابیر، چندمعنایی بودن متن و مواردی چون آن، شالوده های عقل گرا و خردمدار را درهم ریخت و عنوان کرد که هرگز نمی توان به معنای نهایی و مدولول غایی در یک متن دست یافت. بازی بی پایان دال ها، واسازی، تقابل های دوگانه، ضمیمه، سر- نوشتار، رد و مواردی از این قبیل، از بنیان های نظریه دریداست. در پژوهش حاضر برآنیم تا دواثرصادق چوبک تحت عنوان تنگسیر و سنگ صبور را واسازی کنیم تا بدین گونه قابلیت های ادبیات فارسی برای آزموده شدن توسط این نظریه نشان داده شود و به رهیافت های دیگری از دو متن براساس نظریه دریدایی دست یابیم.
نقد مکتبی داستان کوتاه مستأجر بر مبنای ویژگی های رئالیسم و ناتورالیسم
منبع:
مطالعات داستانی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
141 - 160
حوزههای تخصصی:
فیروزه گل سرخی در نخستین مجموعه داستان خود به نام من یک سایه ام بیشتر به مضامین اجتماعی و روابط آدم ها در اجتماع و جبر محتوم پرداخته است. یکی از داستان های برجسته ی این مجموعه مستأجر است. در این داستان به دلیل بیان مضامین اجتماعی با نگاه منتقدانه و جامعه شناختی، مؤلفه های رئالیستی و ناتورالیستی به موازات هم حضور یافته اند. گل سرخی به عنوان نویسنده ی رئالیستی، مشکلات اجتماعی را در قالب ادبیّات داستانی بیان می کند تا راه حلی برای آن بیابد. مهم ترین ویژگی های رئالیستی که در داستان مستأجر جلوه یافته اند عبارت اند از: توجّه به واقعیت های عینی، توصیف و تشریح جزئیات، تیپ سازی و واقعی بودن شخصیّت ها، توجّه به اجتماع معاصر. گل سرخی به روایت واقع گرایانه بسنده نمی کند و بی باکانه زشتی ها را توصیف کرده، به ش رح منتقدانه ی برخی از سنن حاکم بر جامعه می پردازد. او در طرح داستان حوادثی را تعبیه می کند که باعث بحران های آنی می شوند و فجایع جب ران ناپذیری به بار می آورند. این امر باعث می شود که مؤلفه های ناتورالیستی نیز در داستان حضور یابند و آن را از یک اثر صرفاً رئالیستی به سمت اثری رئالیستی- ناتورالیستی سوق دهد. مهم-ترین مؤلفه های ناتورالیستی ای که فرصت حضور می یابند، عبارت اند از: تأثیر محیط، زشت نگاری و شکستن حرمت کاذب کلمات، ضدیّت با قراردادهای اخلاقی و مذهبی، فشار لحظه، و پایان فاجعه آمیز. این پژوهش با استفاده از شیوه ی تحلیلی-توصیفی و گردآوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای مؤلفه های رئالیستی_ناتورالیستی موجود در داستان مستأجر با دیدی انتقادی بررسی گردیده است.
تأثیر سوررئالیسم بر داستان نویسی معاصر ایران (با تکیه ر رمان های بوف کور، ملکوت و شازده احتجاب)
حوزههای تخصصی:
مکتب های ادبی از کلّی ترین تقسیم بندی هایی است که انواع ادبی تمامی ملل گوناگون را در برمی گیرد. به عبارت دیگر تمامی آثار ادبی جهان زیر مجموعه مکتب های ادبی هستند. مکتب های ادبی با کلاسیسیسم آغاز و به سوررئالیسم منتهی می شوند. سوررئالیسم جنبشی هنری بود که در سال ۱۹۲۲ به طور رسمی از فرانسه آغاز شد و فراواقع گرایی نامیده شد. زمانی که دادائیسم در حال از بین رفتن بود، پیروان آن به دور آندره برتون که خود نیز زمانی از دادائیست ها بود، گِرد آمدند و طرح مکتب جدیدی را پی ریزی کردند. شیوه این مکتب بازتاب نابسامانی ها و آشفتگی های قرن بیستم بود. این مکتب لایه های ذهنی انسان را مورد کاوش قرارمی دهد و به واقعیّت چندان اهمیّتی نمی دهد. آن چه که در این مکتب مهم است، مسائلی از قبیل خیال، توهّم، ضمیرناخودآگاه و پیچیدگی های ذهن و ضمیر آدمی است. سوررئالیسم را می توان یک جنبش هنری-اجتماعیِ بنیادستیز به شمار آورد؛ زیرا این مکتب در پی جنگ جهانی به وجودآمد و عصیانی بود بر ضدّ تمام قوانین و قواعد موجود در عرصه هنر. در واقع سوررئالیسم خلاصه ای از مکتب های پیش از خود بود. از طرف دیگر چون سوررئالیسم ریشه در بسیاری از فرهنگ های گوناگون ملل شرقی مانند آیین بودایی، تصوف اسلامی و ... دارد، شناخت کامل آن امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. در این پژوهش در صدد هستیم تا علاوه بر آشکار ساختن تفاوت های بین سوررئالیسم ایرانی و غربی، میزان تأثّیر مکتب سوررئالیسم بر داستان نویسی معاصر ایران را بر اساس سه رمان بوف کور، ملکوت و شازده احتجاب مورد بررسی قراردهیم.
از «ول کنید اسب مرا» تا «غرش دریا» (بررسی و تحلیل رمان تاریخی- اجتماعی «غرش دریا»ی حسن اصغری بر پایۀ عناصر داستانی)
حوزههای تخصصی:
حسن اصغری، یکی از چهره های فعال و پویای نسل سوم داستان نویسی معاصر ایران در عرصه داستان های سیاسی– اجتماعی به شمار می آید که درصدد کشف فرمی مناسب برای داستان های خویش است. رمان «غرش دریا»ی او که صورت بازنگری و بازنویسی شده رمان قبلی او یعنی «ول کنید اسب مرا» می باشد، به دلیل پرداختن به مسائل عصر مشروطه و مبارزات نهضت جنگل، جزء رمان های تاریخی قلمداد می شود که نویسنده در آن، تلاش مبارزان و انقلابیون نهضت جنگل را برای برپایی مجدد مجلس ملی و برکندن ریشه ظلم و استبداد در جامعه به تصویر کشیده است. در این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی، هم تغییرات ایجاد شده در نسخه بازنگری شده و هم عناصر داستانی آن مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. این رمان هرچند یک رمان تاریخی به حساب می آید، اما بیشتر وامدار تخیل نویسنده است که در آن نویسنده با بیان ماجرایی واحد از دید راویان مختلف، کوشیده است امکان درک جنبه های گوناگون وضعیت را برای خواننده فراهم بیاورد. همچنین در این داستان، لحن و زبان، فضا و موقعیت جغرافیایی مطرح در آن، نشان از آگاهی نویسنده به تمام مسائل تاریخی عصر مشروطه دارد و بیانگر میزان مهارت وی در به کارگیری عناصر داستانی است.
بررسی کارکرد تعلیمی فانتزی در داستان های کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
41 - 69
حوزههای تخصصی:
به دلیل اهمیت فراوان مسئله تعلیم و تربیت، آثار تعلیمی فراوانی برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است. اصولاً آثار ادبی کودکان ماهیتی آموزشی دارند و هسته مرکزی ادبیات کودک را در نزد همه ملل، تعلیم تشکیل می دهد. یکی از مهم ترین کارکردهای فانتزی در داستان های کودکان و نوجوانان، کارکرد تعلیمی و تربیتی آن است؛ با وجود این، تأثیر داستان های فانتزی در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان از نظر آموزش و پرورش و مؤلفان مغفول مانده است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی در پی آن است بعد از تبیین نقش تعلیمی و تربیتی داستان های فانتزی به این پرسش پاسخ دهد که مهم ترین مفاهیم تعلیمات اجتماعی و اخلاقی داستان های فانتزی مدرن در داستان های حوزه کودکان و نوجوانان کدام است. بدین منظور کارکردهای اجتماعی و اخلاقی داستان های فانتزی در هیجده داستان فانتزی که درون مایه هایی اجتماعی، محیط زیستی و عشق و دوستی دارند، بررسی شد. تنهایی، سنت ها و باورهای خرافی، جدایی والدین و پیامدهای آن ها، آموزش مهارت های حل مشکلات، دوست یابی، نحوه استفاده از تکنولوژی های جدید، پیدا کردن خودِ واقعی، عشق به همه موجودات هستی و تأکید بر خِرد جمعی مهم ترین آموزه های اجتماعی و مفاهیمی چون لزوم اعتماد به بزرگ ترهای خانواده، توجه به امدادهای خداوند، مبارزه با پلیدی و زشتی و ایثار و فداکاری در راه رسیدن به هدف والا مهم ترین آموزه های اخلاقی و تربیتی است که فانتزی نویسان معاصر بر آن تأکید دارند.
بررسی ظرفیت های داستان های واقع گرای شاهنامه برای ارائه به کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
189 - 214
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی به دلیل داشتن داستان های جذّاب، همواره نظر بسیاری از نویسندگان کودک و نوجوان را به خود جلب کرده است.کودک از منظر شناختی و داشتن ویژگی های منحصر به گروه سنّی خود، نیازهای مختص به خویش را در دریافت منابع علمی و حتّی داستانی دارد. به همین دلیل، مقاله حاضر که به شیوه توصیفی و تحلیلی نگاشته شده و روش گردآوری اطّلاعات آن بر پایه مطالعات کتاب خانه ای بوده، می کوشد تا با توجّه به شرایط سنّی کودک، ظرفیت های برخی داستان های واقع گرای شاهنامه را که شامل موضوعات رزمی، تاریخی، اجتماعی، عاشقانه، عارفانه و اخلاقی می شود، مورد بررسی قرار دهد تا بتوان با شگردهایی چون بازنویسی، بازآفرینی، بازنگری و غیره، متن کهن شاهنامه را برای این گروه مناسب سازی کرد. داستان های واقع گرای شاهنامه در صورت مناسب سازی، زمانی می تواند نظر کودکان را جلب کند که با زندگی معمول آنان در ارتباط باشد. به علاوه آن دسته از داستان ها که شرح حال یک یا چند شخصیت قهرمان است، به دلیل داشتن محتوایی ماجراجویانه و نزدیک به زندگی بشری، الگویی را در اختیار کودکان قرار می دهد که از ذهن آن ها دور نیست. هم چنین وجود شخصیت های کودک در داستان های واقع گرای شاهنامه به دلیل ایجاد حسّ هم ذات پنداری در مخاطب، می تواند یکی از عوامل مهم در افزایش ظرفیت های داستانی برای جذب کودکان باشد.
مقایسه تاثیر گفت وگو بر کنش داستانی «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنونِ» نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی عنصر گفت وگو در دو منظومه خسرو و شیرین و لیلی و مجنون می پردازد و جایگاه گفت گوها را در بافت موقعیتیِ دو داستان نشان می دهد. در بررسیِ صورت گرفته مشاهده شد که حدود 51 درصد از داستان خسرو و شیرین و حدود 28 درصد از داستان لیلی و مجنون را گفت وگو تشکیل می دهد. گفت وگوها در هر دو اثر منطبق با درون مایه آن است چرا که نظامی با توجه به تفاوت فضای دو داستان، شیوه بیان و کارکردهای متفاوتی برای گفت وگوها خلق کرده است. گفت وگو در خسرو وشیرین به دلیل پویا بودن شخصیت ها فراوانی بیشتر و کارکردهای متنوع تری نیز دارد. تنوع کمترِ انواع گفت وگو در لیلی و مجنون با عواملی چون شیوه روایت داستان، شخصیتِ گوشه گیر مجنون و انزواطلبی و رازداری لیلی و به طور کلی ایستایی شخصیت ها مرتبط است. در مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیل محتوا به این پرسش پاسخ داده شده است که نظامی از چه نوع گفت وگوهایی در خسرو و شیرین و لیلی و مجنون استفاده کرده و تاثیر، هدف و کارکرد این گفت وگوها در این دو منظومه به چه صورت بوده است؟
داستان غنایی مدرن (تحلیل داستان کوتاه «ابر بارانش گرفته است» بر مبنای نظریه آیلین بالدشویلر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
135 - 156
حوزههای تخصصی:
داستان کوتاه غنایی یا شاعرانه یکی از گونه های داستان مدرنیستی است. بنابر نظریه آیلین بالدشویلر در «داستان کوتاه غنایی»، ذهن و دنیای درونِ شخصیت ها برجسته می شود و هدف نویسنده ارائه تصویری بی واسطه از افکار و احساسات شخصیت اصلی است که با زبانی غنایی روایت می شود و حالات روحی و فراز و فرود احساسات و عواطف شخصیت را درباره موضوعی خاص نشان می دهد. داستان «ابر بارانش گرفته است» از شمیم بهار، داستانی است مدرن که در آن، دنیای ذهنی و درونی شخصیت اصلی برجسته شده و منحنی عاطفی و فراز و فرود احساسات و عواطف راوی در یک رابطه عاشقانه ناکام نشان داده می شود. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و می خواهد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که چه شگردهایی داستان «ابر بارانش گرفته است» را به داستان غنایی مدرن تبدیل کرده است؟ بهره گیری نویسنده از شیوه ذهن گرایانه روایت با زبانی غنایی و شاعرانه و ایجازی و شگردهایی چون تک گویی درونی، پیرنگ نامتعارف، ابهام و پیچیدگی در روایت، نمادپردازی و برجسته کردن تنهایی و تک افتادگی عاطفی راوی از طریق برخی تصاویر و توصیف مکان ها، مشابهت روایی و تکنیکی این داستان را با نظریه «داستان کوتاه غنایی» بالدشویلر نشان می دهد.
سیمای «الله» در معارف بهاءولد در پرتو دیالکتیک عشق و بندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق از بن مایه های اعتقادی بهاء ولد است که در هر سه حوزه خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی مورد توجه است. از نگاه بهاءولد معرفت خداوند و رسیدن به آن در گرو محبّت است. این مقاله با تبیین مقوله عشق در ذهن و زبان بهاءولد به تفسیر نوع مواجهه او با خالق به عنوان پرسش اصلی پژوهش، می پردازد. بررسی نوع نگاه بهاءولد به ویژگی های عشق، عاشق و معشوق و همچنین دیدگاه او در باب جمال پرستی و رؤیت حق که با روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته، این نتیجه را به دست می دهد که او از خدایی دیگرگونه سخن گفته و تصویری از خدا در ذهن تداعی می کند که مخاطب را به اندیشه تجسیم و تجسد رهنمون می شود. بنابراین عشق در اعتقاد بهاء در پیوندی ناگسستنی با رؤیت قرار می گیرد که اندیشه های دیگری چون جمال پرستی را موجب می شود. محبّت به تعریف وی، مثلثی است که از سه ضلع عشق الله به بنده، عشق بنده به حق و عشق بنده به مخلوقات به عنوان تجلی گاه حق تشکیل می شود.
واکاوی فضیلت خرد و فرزانگی در شاهنامه براساس نظریه اخلاق فضیلت ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۱
118 - 150
حوزههای تخصصی:
ادب حماسی در تربیت اخلاقی جامعه، نقش مهمی بر عهده دارد و شاهنامه حکیم فردوسی، بزرگ ترین حماسه ملی ایران و جهان، در پرورش فضایل اخلاقی به ویژه در بین ایرانیان همواره نقش آفرین بوده است. یکی از این فضایل، خرد و خردورزی است. نمودهای فضیلت خردورزی در شاهنامه، ذیل دو عنوان تقسیم شده است: خرد فطری و غریزی؛ خرد اکتسابی. برای شرح و تبیین این دو خرد، از چارچوبی فلسفی و تئوریک استفاده شد که نظریه فضیلت اخلاقی ارسطو یا سه گانه دانش و عاطفه و اراده است؛ برای هرکدام از مواردِ سه گانه نیز شاهد و مثال از شاهنامه نقل شده است. نگارنده در این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای به واکاوی فضیلت خرد و فرزانگی در شاهنامه براساس نظریه فضیلت ارسطو می پردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مفهوم خرد و خردورزی در هر دو حیطه بیان شده در شاهنامه به کار رفته است؛ بدین معنا که فردوسی در تعالیم اخلاقی و تعلیمی خود با آگاهی دادن، ایجاد انگیزه و نمود خرد و خردورزی، زمینه را در عمل برای ترویج و پرورش خردورزی، به مثابه کنشی اخلاقی، فراهم کرده است و کار او در این باره مبنایی فلسفی و تربیتی دارد.
آیا رمان اهل غرق به شیوه رئالیسم جادویی نگاشته شده است؟
منبع:
مطالعات داستانی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
161 - 182
حوزههای تخصصی:
نگارش داستان به شیوه رئالیسم جادویی هیچ گاه سبک غالب داستان نویسان ایرانی نبوده است. با این حال تعداد نویسندگانی که این شیوه را آزموده اند کم نیست. یکی از آنها نویسنده نام آشنا منیرو روانی پور است. رمان «اهل غرق» منیرو روانی پور را بیشتر به عنوان یک داستان به شیوه رئالیسم جادویی می شناسند. اما این داستان چه اندازه به مولفه های رئالیسم جادویی وفادار است؟ این پرسشی است که مقاله حاضر بر اساس آن نوشته شده است. بعد از برشمردن ویژگی های این شیوه و بررسی دوباره رمان اهل غرق در خوانشی تازه به این نتیجه رسیده است که نویسنده درنگارش به این شیوه در بخش جادویی داستان موفق است اما در بخش دوم از مولفه های رئالیسم جادویی فاصله می گیرد. در مواردی همچون شکستن سکوت اختیاری نویسنده (راوی)، آوردن گزاره های قالبی برای باور پذیر کردن داستان، دخالت آگاهانه در ساخت شخصیت های نمادین، ایجاد تعلیق های چندگانه، تغییر هویت گمشده و گزارشی شدن لحن نویسنده، داستان مخدوش می شود و از نگارش رمان های سبک رئالیسم جادویی دور می شود.
بررسی استانداردهای ویژۀ ادبیات کودک و نوجوان در داستان های دفاع مقدس (با تکیه بر آثار محمدرضا بایرامی)
منبع:
مطالعات داستانی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
111 - 122
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی شاخص ها و استانداردهای نشرکتاب کودک و نوجوان در داستان های محمدرضا بایرامی پرداخته است. نخست استانداردهای مورد نیاز در سطوح محتوا، طرح داستان، شخصیت پردازی، گفت وگو، زاویه دید و زبان بر اساس جنبه های ادراکی و روان شناختی کودکان و نوجوانان از کتاب های نظری که برای داستان کودک و نوجوان تدوین شده است تشریح گردیده، سپس در داستان های منتخب این نویسنده بررسی شده اند. در ادامه به آسیب شناسی (مانند عدم هماهنگی میان زبان نوشته ها و ذهن مخاطبان، روایت دانای کل نامحدود و ضدنمایشی و ...) اشاره شده و راهکارهایی برای برون رفت از آسیب ها ارائه شده است. نتایج این پژوهش نشان داد در داستان ها، عدم طرح حوادث بنیادین، حس برانگیز و پرجاذبه سبب شده تا خوانندگان نتوانند رابطه حسی مناسبی با این گونه آثار پیدا کنندو لاجرم درصد خوانندگان اثر داستانی دفاع مقدس کم شده است. بایرامی در توصیف صحنه های نبرد که می تواند پرکشش باشد موفق بوده است. استفاده درست از عنصر تعلیق و زاویه دید نقطه مثبت و کم توجهی به شخصیت اصلی کودک مهم ترین ضعف بایرامی در پردازش داستان است.