فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
عروض دانان به تفصیل درباره وزن های دوری در اشعار شاعران قدیم فارسی بحث کرده اند، اما در سروده های شاعران جدید، مخصوصا در آثار ترانه سرایان و نوحه پردازان، به اشعاری برمی خوریم که تمامی ویژگی های وزن های دوری را دارند جز اینکه هر مصراع آنها نه از دو نیم مصراع، بلکه از بیش از دو پاره مصراع تشکیل شده است. این قبیل وزن ها را وزن های دوری چندپاره نامیدیم و آنها را به دو دسته وزن های مساوی و وزن های نامساوی تقسیم کرده ایم. مصراع ها در این هر دو گونه وزن، بیش از دو پاره وزنی است، اما این پاره ها در وزن های دوری مساوی، عینا همانند هستند، درحالی که در وزن های نامساوی تغییراتی جزئی با هم دارند. در این مقاله تمام این قبیل وزن ها را از پیکره مفصل پناهی (1395 -1399) استخراج کرده ایم و سپس ویژگی های آنها را شرح داده ایم.
بررسی جایگاه و کاربرد گویش گنابادی از منظر جامعه شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی موقعیت اجتماعی گویش گنابادی، از گویش های کهن ایرانی، با بررسی تأثیر مؤلفه های اجتماعی مانند سن، تحصیلات، جنسیت و شهرنشینی بر کاربرد گونه گنابادی در حوزه های مختلف مانند خانواده، مدرسه، هنر، اماکن اداری، کوچه و خیابان، مذهب و سرگرمی انجام پذیرفت. روش، تحلیل حوزه ای و ابزار، پرسش نامه و مصاحبه است. روش نمونه گیری، تصادفی بود که برمبنای آن، حجم نمونه ای متشکل از 240 آزمودنی، از سه رده سنی به تفکیک هر گروه جنسیتی و به صورت مساوی از دو جامعه روستایی و شهری گناباد انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشان داد که گنابادی، زبان غالب حوزه های غیر رسمی و به ویژه خانواده است؛ هرچند در حوزه های رسمی تر مانند مدرسه و اداره، فارسی معیار، زبان غالب است. گرایش به استفاده از زبان فارسی در بین زنان بیشتر از مردان، گروه سنی جوانان بیشتر از دیگر گروه های سنی، تحصیل کردگان بیشتر از غیرتحصیل کردگان، شهر نشینان بیش از روستاییان در تمامی حوزه هاست. پس می توان گفت که گنابادی روند تدریجی زوال را در پهنه خراسان بزرگ طی می کند.
رویکرد بینافرهنگی در آموزش زبان ایتالیایی. مورد تحقیق: دوره کوتاه زبان در ایتالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه های آموزشی و فرهنگی تبادل دانشجو و دوره های کوتاه مدت آموزش زبان و فرهنگ خارجی که معمولاً در دانشگاه های جامعه هدف که زبان آن مورد مطالعه دانشجویان زبان است، فرصت مناسبی برای گسترش مهارت های زبانی و اجتماعی- فرهنگی برای زبان آموزان فراهم می آورد. در دهه های گذشته، معمولاً در برنامه های آموزشی اینگونه دوره های زبان در کنار نکات مربوط به دستور زبان، با پخش قطعه ای از یک فیلم در کلاس زبان، مدرس سعی بر انتقال مفاهیم فرهنگی و اجتماعی جامعه مقصد به زبان آموز داشت. حال آنکه چنین رویکردی به فرهنگ، در بطن آموزش زبان، چندان موفق نبود چرا که چنین رویکردی قادر به خلق ارتباط و پل بینافرهنگی با زبان آموز نبود. در این مقاله، برنامه آموزشی که در سال های اخیر در یکی از این دوره های کوتاه مدت زبان و فرهنگ در یکی از دانشگاه های ایتالیایی ارائه شده، مورد بررسی قرار گرفته است. با تحلیلی بر داده های گرداوری شده طی مصاحبه با دو زبان آموز که دانشجوی مقطع کارشناسی در رشته زبان ایتالیایی در دانشگاه تهرانند، سعی بر این شده است تا با عنایت به مطالعات بین المللی انجام شده در حیطه توانش کنشگری بینافرهنگی و مسئله مهارت فرهنگی-اجتماعی زبان ببینیم چقدر این دوره های کوتاه مدت، با اتکا بر برنامه های آموزشی مناسب و هوشمند، در کسب مهارت های فرهنگی زبان به دانشجویان کمک می کنند.
رابطه ساز وکارهای شناختی و خواندن در کودکان دبستانی با توجه به ماهیت خط فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
7 - 36
حوزههای تخصصی:
از آنجا که بر پایه یافته های پیشین، عمق خط بر رابطه بین سازوکارهای شناختی و خواندن تأثیر می گذارد، می توان الگوهای متفاوتی را با توجه به میزان شفافیت یا تیرگی نظام خطی زبان ها انتظار داشت. هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی رابطه آگاهی واجی، حافظه فعال واجی و نامگذاری خودکار سریع با سرعت خواندن و صحت خواندن در کودکان فارسی زبان بود. آزمودنی ها شامل 75 کودک فارسی زبان تک زبانه سالم و طبیعی (میانگین سنی 6/121 ماه) پایه های سوم، چهارم و پنجم از طبقه های اجتماعی متوسط و بالاتر شهر زاهدان بودند و از هر پایه، 25 کودک به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. 9 خرده آزمون برای سنجش متغیرهای ضریب هوشی، سرعت خواندن، صحت خواندن، حافظه فعال واجی، آگاهی واجی و نامگذاری خودکار سریع اجرا گردید. یافته ها نشان دادند که رابطه قوی و معنی داری بین نامگذاری خودکار سریع و سرعت خواندن وجود دارد. رابطه بین این متغیر و صحت خواندن متوسط و معنی دار بود. آگاهی واجی، رابطه نسبتاً قوی و معنی داری با سرعت خواندن و صحت خواندن داشت. حافظه فعال واجی با سرعت خواندن رابطه معنی دار و متوسطی داشت. این متغیر رابطه معنی داری با صحت خواندن نداشت. پیرامون رابطه نامگذاری خودکار سریع، آگاهی واجی و حافظه فعال واجی با خواندن می توان گفت این رابطه تا حدود زیادی شبیه رابطه ای است که بین این متغیرها و خواندن درخط های الفبایی ناپایدار نظیر انگلیسی و عبری گزارش شده است. یافته های پژوهش دلالت بر آن دارند که پیش بین های شناختی خواندن تا حدود قابل توجهی تحت تأثیر عامل شفافیت خط قرار می گیرند.
بر هم کنش فعل های لحظه ای و انواع نمود دستوری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
199 - 225
حوزههای تخصصی:
افعال لحظه ای، جزء افعالِ تغییرِ حالت و رویدادهایی هستند که تداومِ آن ها چنان کوتاه است که تقریباً نادیده گرفته می شود. این افعال، نمود پایانی دارند و معمولاً با قیدهایی مانند «با جدیت» و «با انرژی» به کار نمی روند. هدف این پژوهش، بررسی تعامل افعال لحظه ای با انواع نمود دستوری در زبان فارسی است که در چارچوب دستور نقش و ارجاع و به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام می گیرد. افعال لحظه ای در این پژوهش در دو زیرگروه افعال لحظه ای نقطه اوجی و افعال لحظه ای رویدادی بررسی می شوند. افعال لحظه ای نقطه اوجی برای تحقق معمولاً به مقدمه ای نیاز دارند که در طول زمانی کوتاه یا بلند انجام می گیرد، ولی افعال رویدادی معمولاً به چنین مقدمه ای نیاز ندارند. داده های پژوهش از وب گاه های اینترنت و گفتگوهای روزانه انتخاب شده اند. بررسی افعال لحظه ای در تعامل با نمودهای دستوری نمایانگر آن است که هر دو زیرگروه افعال لحظه ای، قابلیت کاربرد با نمود تام را دارا هستند. هر چند، با توجه به مشخصه غیر پویا بودنِ افعال لحظه ای، در اغلب موارد این افعال، فاقد صورت استمراری به شمار می آیند. بررسی داده ها نشان می دهد که افعال لحظه ای نقطه اوجی و رویدادی با رفتارهای متفاوت، می توانند با خوانش هایی ازجمله قریب الوقوع بودن، حرکت آهسته، تکرار عمل، فرافکنی اشاری و خوانش گزارشی در ساخت نمود ناقص نمایان شوند. در نمود کامل نیز می توانند کارکردهای تجربی، خبر داغ، کارکرد جهانی و گواه نمایی داشته باشند. این افعال در نمودهای تام، ناقص و کامل می توانند به مفهوم آینده نگر به کار روند که در این صورت، بافت کاربردی و وجود گروه قیدی دالِ بر آینده، نقش تعیین کننده ای خواهد داشت.
Demystifying Problems and Opportunities of the Persianophone Physical Education Ph.D. Academic Writers in Writing English Research Article Abstracts for International Journal Publication(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Writing effective and persuasive manuscripts for submission to the high-indexed Iranian and international English-medium journals for the purpose of publication deserves having to-the-point knowledge and proficiency, which the Non-Native English writers of the non-English speaking countries seem to be lacking. Therefore, researchers need to identify problems and challenges that the group of writers encounter in the field of English for Research Publication Purposes (ERPP). Therefore, this study aims to identify the ERPP needs of the Physical Education Ph.D. students and writers. Hence, interviews were conducted with a group of Physical Education content experts and Ph.D. students to identify the writers’ problems and challenges. The interviews were tape recorded as the participants had already been informed of the recordings and research aim. The tape recordings were then transcribed and analyzed in the thematic analysis and the grounded theory methods. The data analysis came up with four major themes (gained in the selective coding stage), 20 sub-themes (gained in the axial coding stage) and 83 themes (gained in the initial/open coding stage). The four major themes were `problem with language,’ `problem with content,’ `problem with journals,’ and `the demotivating factors.’ The fourth major theme, i.e., `the demotivating factors’, consisted of the sub-heading the technological illiteracy problem, which should be regarded as the novelty feature of this paper. The research is useful for material designers and instructors of the English for Specific Academic Purposes (ESAP) and others to offer tailor-made education to the tertiary level Physical Education students.
On the Representation of Bloom’s Revised Taxonomy in TOEFL iBT and IELTS Academic(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The main objective of this qualitative-quantitative content analysis study was to compare IELTS Academic and TOEFL iBT four modules in terms of the cognition and knowledge dimensions of Revised Bloom’s taxonomy. To this end, two authentic tests including all major modules of speaking, listening, reading, and writing in each domain, namely iBT TOEFL and IELTS Academic exams were analyzed qualitatively and quantitatively. These tests were randomly selected from the collection of authentic tests available in trustworthy resources. The contents of these tests were codified using a coding scheme developed by Razmjoo and Kazempourfard (2012). In this coding scheme, English alphabets and numbers were assigned to levels of cognition and knowledge, respectively. The results indicated that in general TOEFL iBT codes are more inclined toward the higher orders of thinking and knowledge and the codes are not noticeably divergent; while, the majority of the codes in the IELTS Academic test are skewed toward the lower codes of the BRT. This shows the higher stance of the TOEFL iBT test concerning the higher orders of thinking and knowledge in the BRT. A significant difference was also found between the TOEFL iBT and IELTS Academic tests concerning the highest and the lowest levels of BRT.
Discovering Iranian EFL Teachers’ Metalinguistic Knowledge: The Role of Academic Degree and Teaching Experience in Focus(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The relevance of metalinguistic knowledge in effective teaching of the four language skills is evident. As such, the present study sought to determine the degree of Iranian EFL teachers’ metalinguistic knowledge by focusing on the role of academic degree in English Language Teaching (ELT) and teaching experience. The study drew on a mixed-methods research design, and the data were collected through a questionnaire and a semi-structured interview, exploring teachers' perceptions and evaluations of metalinguistic knowledge. Additionally, in order to evaluate the declarative knowledge of teachers regarding their grammatical awareness, a test of English Grammar Knowledge was administered among 94 novice and experienced EFL teachers with and without an academic degree in ELT teaching in private language institutes. The results of the questionnaire and interview indicated that while the importance of having grammatical knowledge was evident for participants, experienced teachers displayed more positive views toward grammar awareness. Furthermore, the teachers' performance on the grammar test showed that while formal education helps teachers improve their knowledge, it is not the only determining factor for high levels of declarative knowledge of language. On the contrary, teachers' background knowledge was found to result in high levels of metalinguistic knowledge. Additionally, the results revealed that years of teaching experience does not determine the levels of teachers’ metalinguistic knowledge. The study provides implications for EFL teachers and teacher trainers.
An Investigation of Iranian Intermediate EFL Learners’ L2 Motivation and Attitude in a Computer-Assisted Language Learning Environment(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۰, No. ۱, June ۲۰۲۱
355 - 389
حوزههای تخصصی:
The popularity of integrating technology in language instruction and its fundamental effect on the language learning dimensions has been widely acknowledged whereas learners’ motivation and attitude are expected to be improved in a web-based Computer-assisted language learning (CALL) environment. Therefore, this paper aimed to investigate the Iranian EFL learners’ motivation to learn English and attitude in a CALL environment. The participants of this study were 120 intermediate EFL learners from two private English language institutes in Isfahan, Iran. They were divided into two equal groups; one experimental group (EG) and one control group (CG). Then, a motivation questionnaire pretest was administered out to check the participants’ motivation at the beginning of the course. As the treatment, the EG learners were taught through CALL-based instruction and the CG learners were taught traditionally. After the treatment, a posttest of motivation and an attitude questionnaire were administered. The outcomes indicated that the CALL-based instruction promoted the participants’ motivation as checked by the Motivation Questionnaire. Moreover, as measured by a 20-item A-CALL attitude questionnaire, it was discovered that the learners in the EG had positive attitudes toward using CALL-based instruction. In light of the findings, a number of conclusions are obtained and several implications are put forward.
بازنمایی مفهوم آیندگی در نوشته های فارسی آموزان خارجی: تحلیلی بر پایۀ رویکرد مفهوم محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بازنمایی مفهوم آیندگی در نوشته های فارسی آموزان خارجی بر پایه مراحل سه گانه (کاربردشناختی، واژگانی و ساخت واژی) رویکرد مفهوم محور می پردازد. پیکره این پژوهش 50 متن نگارش فارسی آموزان خارجی از کشورهای (چین روسیه عراق ازبکستان سوریه) در سطوح زبانی مقدماتی، میانی و پیشرفته است. فارسی آموزان یک ترم تحصیلی در مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دانشگاه علامه طباطبائی در نیمسال اول 98-99 به یادگیری زبان فارسی پرداختند. هدف از این پژوهش دستیابی به پاسخ این پرسش است که آیا کاربرد مفهوم آیندگی در نوشته های فارسی آموزان مبتنی بر مراحل رویکرد مفهوم محور بازنمایی یافته است یا خیر. بررسی و تحلیل نوشته های فارسی آموزان نشان داد که مفهوم آیندگی مطابق مراحل سه گانه رویکرد مفهوم محور در نوشتار فارسی آموزان سطوح مقدماتی تا پیشرفته بازنمایی یافته است. نتایج نشان داد که فارسی آموزان، در مرحله اول (کاربردشناختی) با مفهوم آیندگی آشنایی دارند و از دانش زبان اول خود برای درک و شناخت این مفهوم بهره می گیرند. آنها در سطوح زبانی بالاتر با یادگیری بیشتر زبان فارسی، علاوه بر داشتن مرحله واژگانی به مرحله ساخت واژی نیز می رسند و در بیان مفهوم آیندگی از صورت های متعددی نیز استفاده می کنند.
بررسی و تحلیل برخی از دیدگاه های زبانی امام بخش صهبایی با تکیه بر شرح سه نثر ظهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثر هنری دیگرگونه نگریستن است و این نگرش هنری در کارکردهای زبانی آشکار می گردد. بهره گیری از عناصر زبانی نیز، نشانگر نگرش هنری هنرمند است؛ به این معنا که نویسنده با به کارگیری زبان هنری اثرش را فصیح و بلیغ و تأثیرگذار می گرداند. در پژوهش پیشِ رو به روش توصیفی-تحلیلی سعی کرده ایم به خوانش عناصر تازه کتاب «شرح سه نثر ظهوری» که نماینده نقد زبان شناسی نوظهور قرن نوزدهم میلادی در شبه قاره است بپردازیم؛ عناصر تازه ای چون اختلاف لغات براساس اختلاف مصوت و صامت، بدل البدل نوع تازه ای از ابدال، توافق اللسانین در مبحث لغت. هدف اصلی این پژوهش، کشف و معرفی این عناصر تازه زبانی است که در حوزه زبان شناسی دوره صهبایی مطرح بوده است. دستاوردها گویای این است که شارح به خوبی توانسته در شرح اثر، ارتباط بین سه عنصر اساسی پدیدآورنده، متن و مخاطب را حفظ و موازین علمی زبان شناسی را که هنوز در حال تکوین بوده، رعایت کند. همچنین او به خوبی توانسته است مسائل زبانی دوره خود را، طبق اصول و موازین علمی روزگار در آثار خود پی بگیرد. بازخوانی علمی آرای زبانی صهبایی و معاصرانش می تواند برای مخاطب در ادراک آثار ادبی این دوره، شعرشناسی، نثرپژوهی و در نتیجه، غنابخشی به ظرفیت های نقد زبانی مؤثر افتد.
موادی در آواشناسی گویش ایرونیِ زبان آسی از گویش های شاخۀ شرقی زبان های ایرانی (مطالعۀ موردی بر پایۀ منابع روسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نام های «آلان» / «آس» بر اوست ها، گونه آوایی از «آریا» است که خود بر « ایرونی» بودن ایشان دلالت دارد. زبان آسی در گروه ایرانی زبان های هندواروپایی قرار می گیرد. صورت نوشتاری کنونی زبان آسی به کمک الفبای سیریلیک، به سال 1844 برمی گردد که آ.م. شگرن بنیانگذار آن بود و در ادامه و.ف. میلر آن را تکمیل نمود. مبنای ورود به پژوهش های زبان شناسی زبان آسی، آشنایی و فراگیری خوانش درست این زبان است. ازین رو در این پژوهش به آشنا ساختن خوانندگان و زبان شناسان ایرانی با واکه ها، همخوان ها و نظام آوایی زبان آسی پرداخته ایم. در این مسیر به مواردی چون بی واک شدگی، ابدال، محل قرارگیری ضربه و ... نیز توجه شده است. هدف از این پژوهش فراهم آوردن بستر پژوهش های بعدی در زبان آسی به عنوان شاخه ای از زبان های ایرانی است. در کار حاضر، زبان روسی راهی برای انتقال پژوهش های زبانی در زبان آسی برای زبان شناسان ایرانی گشته است. نتایج نشان داد که نظام الفبایی زبان آسی و نشانه های آوایی این زبان می تواند در مقایسه با نظام آوایی دیگر زبان ها خیلی متفاوت باشد.
تحلیلی گفتمان شناختی بر طیف های نقشی گفتمان نماها در نقد ترجمه: کاربردهای آموزشی و پژوهشی در مدیریت گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
91 - 116
حوزههای تخصصی:
نقش های منظورشناختیِ قدرتمند و گوناگونِ گفتمان نماها، معنای واژگانی آنها را در گفتمان بی اعتبار می کند. نتیجه این فرایند، حساسیتِ گسترده این عناصر گفتمانی در پیوند با متغیرهای بافتی است. نقش ها و راهبردهای دقیقِ گفتمان نماها فقط در چارچوب هدف های ارتباطی خلاق، آشکار می گردد. بنابراین، به باور پژوهشگران، بررسی نقش گرایانه آنها در بافت اجتماعی، کاربردی ترین روش مطالعه آن هاست. مبانی معرفت شناختی این پژوهشِ توصیفی، کیفی و اکتشافی مشتمل بر تحلیل دیدگاه های پژوهشگران به نام و تجزیه و تحلیل منظورشناسانه پیکره خلاق و پیچیده متون نقد ترجمه است. این پژوهش با بهره گیری از الگوهای گفتمان شناختی فریزر (Fraser, 2006) و برینتن (Brinton, 1996) به تجزیه و تحلیل طیف های گوناگون نقشی گفتمان نماها در متن های نقد ترجمه، طی سه دهه و بر پایه نمونه برداری تصادفی خوشه ای پرداخته است. در این پژوهش، الگوی طیفِ نقشیِ شش وجهیِ مدیریت گفتمان در حوزه نقد ترجمه کشف گردید که پیش تر در کتاب های دستور و فرهنگ لغت ها بحث نشده و از دستاورد های این مقاله هستند. یافته کاربردی پژوهش حاضر این است که معنای گزاره ای گفتمان نماها در نتیجه فرایند کاربردی شدگی به شدت تغییر می یابد؛ دارای نقش ها و رفتارهای منظورشناختی می گردد؛ و سرانجام طیف نقشی چندگانه تعاملی گفتمان نماها را به وجود می آورد. این طیف نقشی، تحت تأثیر استنباط های پیچیده و خلاق قرار گرفته و همیشه در حال دگرگونی، تحول و گسترش است. در پایان، کاربردهای گوناگونی نیز تحلیل و پیشنهاد گردید.
میدان و نظم گفتمانی در بوف کور
منبع:
رخسار زبان سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
65-79
حوزههای تخصصی:
بررسی واقعیت روان شناختی سلسله مراتب گواه نمایی در فارسی به هنگام ادراک شنیداری جمله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی این تحقیق واقعیت روان شناختی سلسله مراتب گواه نمایی در فارسی است که از مستقیم (دیداری) شروع می شود و به غیرمستقیم (نقل قول، استنتاج، استنباط و غیره) ختم می شود. در این پژوهش با به کارگیری روش تصمیم گیری واژگانی بیناحسی سعی شده است که نحوه پردازش جمله های حاوی عناصر گواه نما با برنامه نرم افزاری dmdx بررسی شود. چارچوب نظری تحقیق مبتنی بر رمزگان چندبخشی/ چندگانه است؛ بدین معنی که نوع حواس درگیر به هنگام درک و تولید زبان در بازنمودهای زبانی مؤثر است. متغیر مستقل نوع گواه نما و متغیر وابسته زمان واکنش آزمودنی ها به محرک دیداری است. آزمودنی ها سی نفر دانشجوی 20 تا 22 ساله بوده اند که در دو گروه مرد و زن مرتب شده اند. نتیجه آزمون این است که در سلسله مراتب گواه نمایی در فارسی جمله های حاوی گواه نماهای مستقیم دیداری به طور معناداری دیرتر از دیگر انواع آن پردازش می شوند و گواه نماهای غیرمستقیم از بقیه سریع تر. تفاوت معنا داری میان زمان پردازش جمله های حاوی گواه نماهای حسی و غیرحسی دیده می شود. توجیه و توضیح این امر را می توان در فعال شدگی بخش های بیشتر در کورتکس به هنگام بازنمود و پردازش تصاویر ذهنی دیداری دانست که علاوه بر «حافظه» به «توجه» بیشتر نیازمند است. این درحالی است که استنتاج به نواحی کم تری از لب فرانتال محدود است. نتایج واقعیت روان شناختی سلسله مراتب گواه نمایی فارسی را تأیید می کند. از حیث بار شناختی تحمیل شده بر مغز، می توان در یک تقسیم بندی کلی گواه نماهای فارسی را به دو دسته حسی و غیرحسی دسته بندی کرد. هدف از این پژوهش به آزمون نهادن واقعیت سلسله مراتبی است که بیشتر در مبحث گواه نمایی ارائه می شود. این آزمون به شیوه ای تجربی تدوین و ارائه شده است.
The Interplay of Action, Context, and Linguistic vs. Non-linguistic Resources in L2 Pragmatic Performance: The Case of Requests and Refusals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite the critical relationships among pragmatic action, context, and linguistic vs. non-linguistic resources for producing various adjacency pairs in foreign or second language (L2) exchanges, their interplay has not been adequately investigated. Therefore, the present study examined these relations in the production of request-refusal adjacency pairs. The needed data were collected from 108 upper-intermediate to advanced EFL learners. Three hundred conversations were audio-recorded from learners’ role-plays that involved making request-refusal adjacency pairs. MAXQDA software was used for data transcription, codification, and analysis. Data analysis revealed that request-refusal adjacency pairs were co-constructed in discursive contexts through multiple turns using both linguistic and nonlinguistic turn construction units (TCUs). Learners significantly used more linguistic rather than nonlinguistic TCUs and more sentential and clausal TCUs than phrasal and lexical TCUs. Moreover, the use of pauses and continuers was significantly more than laughter, facial expression, and body language. These findings have some pedagogical implications for teachers to raise learners’ awareness of context, action, and linguistic and nonlinguistic TCUs in the production of speech act adjacency pairs.
بازجست ریشه های آیین های سوگواری در ایران پیش از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین های سوگواری از کهن ترین آیین های تاریخ است. نگاهی به تاریخ و خاستگاه این آیین ها نشان می دهد آیین های سوگواری عمومی و رسمیت یافته، در بیشتر نقاط جهان عصر باستان از منشاء اسطوره های زایش و رستخیز مایه گرفته و قرنها ادامه داشته-اند. آنچه بررسی تاریخی این آیین ها را در ایران قابل توجه می سازد، بقا و تداوم این آیین ها در ایران تا به امروز است. مهم ترین و مستندترین آیین سوگواری در ایران پیش از تاریخ، «سوگ سیاوش» است که در گستره وسیعی از مرزهای فرهنگی ایران همه ساله برقرار بوده و حتی با تغییر شرایط و از بین رفتن ضرورت های اجتماعی مولد آیین، در طول تاریخ ایران پیش از اسلام قابل ردیابی است. با توجه به اهمیت ملی و تداوم تاریخی این آیین ها تا به امروز، پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که زیرساخت ها و منشاء اسطوره ای، فرهنگی و ایدئولوژیک این آیین های سوگواری در ایران پیش از اسلام چه بوده است؟ روش تحقیق تاریخی-تحلیلی و نتیجه به دست آمده مبین این است که اصلی ترین شکل آیین های سوگواری در ایران پیش از اسلام، به ظن قوی، بازمانده آیین های بسیار کهن جوامع کشاورزی است که به مرور زمان و تحت تاثیر عوامل و ضرورت های تاریخی، در داستان شهادت و رستخیز حماسی سیاوش متجلی شده و به عنوان جزئی از آیین های سیاوشی در ایران باستان به بقای خود ادامه داده-است.
Assessment and Analysis of Writing Activities of Secondary High School English Textbooks: Vision Series(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Writing is one of the four skills of language learning, especially, one of the skills of practical communication in a communicative approach. The purpose of this research is to evaluate and analyze writing activities of the writing sections of secondary high school English textbooks, grades 10th, 11th and 12th, so-called vision 1, 2, 3. The theoretical framework of this research, a descriptive-analytical and qualitative method, was based on Kern's (2007) and Harmer’s (2004) model and continuum of writing activities. The writing activities of these vision books were divided into three major categories of controlled, guided and free writing and fifteen more sub-categories. The exercises and activities of the writing section of these six-volume English textbooks, so-called vision 1,2,3 were counted on and the average and percentage of each category were calculated based on Kern’s (2002) and Harmer’s (2004) model and continuum of writing. The findings of this research indicate that the categories of controlled writing and copying, the first item of Kern’s continuum, are the dominant writing tasks in these books. Activities concerning the guided, and especially the free writing activities in these books are rarely seen or they have not been much carefully regarded. In the communicative approach, regarding the goods and the existing requirements, the teaching of writing is generally concerned with free writing tasks. Therefore, to enhance and promote practical communication skills as an aim of a communicative approach, free writing skills are inevitable. The findings of this research point out that English teachers can reinforce and enhance their students’ practical communication abilities in their classes by using freestyle exercises and hence, cover the shortcomings of the books.
مقدمه ای بر اخلاق در آموزش زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تایید اهمیت بعد اخلاقی در زمینه های مرتبط با آموزش و یادگیری زبان های خارجی است. این بعد اخلاقی می تواند در حیطه های مختلف و خاص با مدرسان و زبان آموزان ارتباطی نزدیک و پیچیده داشته باشد. در حقیقت، به دلیل ماهیت اخلاقی روابط انسانی و کلاً زبان طبیعی، تاکید بر اهمیت مولفه های اخلاقی در آموزش زبان خارجی مشروعیت یافته است. نویسنده جهت تاکید بر ماهیت اخلاقی زبان، به اندیشه های عمیق فیلسوف فرانسوی، امانوئل لویناس، اشاره می کند. به این ترتیب، این بررسی دو هدف مشترک را دنبال می کند: در وهله اول، ارائه نمایی انسان گرایانه از تفکرات صورت گرفته درباره مسائل اخلاقی در اصول آموزشی زبان های خارجی، و در وهله دوم، طرح چند پیشنهاد جهت توسعه این تفکرات اخلاقی. تحلیل تاریخی ما امکان روشن شدن این واقعیت را برایمان فراهم کرد که مسئله اخلاق در آموزش و یادگیری زبان های خارجی از دیرباز بر ادراکی بیشینه گرا از مفهوم اخلاق و نیز بر طرحی سیاسی مبتنی بوده که تا حد زیادی از فعالیت های واقعی مدرسان زبان حذف شده است.تاریخی ما امکان روشن شدن این واقعیت را برایمان فراهم کرد که مسئله اخلاق در آموزش و یادگیری زبان های خارجی از دیرباز بر ادراکی بیشینه گرا از مفهوم اخلاق و نیز بر طرحی سیاسی مبتنی بوده که تا حد زیادی از فعالیت های واقعی مدرسان زبان حذف شده است.
گونه شناسی گفتارهای قالبی در چرند و پرند دهخدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتار قالبی شده بخشی از یک زبان است که می تواند حامل معانی و مصادیق متعددی باشد. گفتارهای قالبی شده معمولاً به صورت ضرب المثل، کنایه، اصطلاحات و زبان زدها و بیشتر در زبان محاوره به کار می روند و نقش مؤثری در ارتباط های اجتماعی و گسترش زبان از لحاظ ساختاری و مفهومی دارند و بخشی از هویت، فرهنگ و تاریخ هر جامعه هستند که شناخت آن ها موجب شناخت بهتر فرهنگ، زیرساخت ها و تحولات زبانی هر جامعه زبانی می شود و تحلیل آن ها در یک متن نیز موجب شناخت بهتر زوایای پنهان و سبک آن متن می شود. در مقالات دهخدا، گونه های مختلفی از گفتارهای قالبی وجود دارد که در بطن هر یک از آن ها، مفاهیم عمیق اجتماعی، فرهنگی و زبانی نهفته است که شناخت آن ها به شناخت سبک و زبان مقالات دهخدا و جامعه روزگار او کمک می کند. هدف از پژوهش حاضر که با روش کیفی (تحلیلی توصیفی) انجام می شود، تحلیل و بازشناسی گونه های قالبی شده در چرندوپرند دهخدا در سه دسته ضرب المثل، کنایه، اصطلاحات و زبان زدهاست. این پژوهش به منظور بررسی کاربرد این ساخت ها در چرندوپرند و تأثیر آن ها بر زبان و سبک این مقالات انجام می شود. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که دهخدا با استفاده از این ساخت های قالبی، اوضاع و شرایط جامعه خود را ترسیم کرده و مطالبش را با سرعت و در عین حال به صورت فشرده و عمیق به مخاطب منتقل کرده است. استفاده از این ساخت ها موجب شده تا نثر چرندوپرند به زبان محاوره ای نزدیک شود. همچنین بررسی ها نشان می دهد که اصطلاحات و زبان زدها (220 مورد)، کنایه (81 مورد) و ضرب المثل (51 مورد)، به ترتیب پرکاربردترین گونه های ساخت های قالبی در مقالات دهخدا هستند.