فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۳۹ مورد.
تأثیر منفی زبان انگلیسی بر زبان فارسی از طریق ترجمه های غلط و متون مطبوعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان انگلیسى و ترجمه از این زبان، به عنوان جزء لاینفک جامعهء ایران و زبان فارسى درآمده است. کثرت و گستردگى ترجمه سبب شده تا زبان فارسى آماج آسیب ها و صدمات متعدد و گوناگونى گردد. مقالهء حاضر به دو موضوع توجه دارد: یکى آن که آسیب شناسى زبان فارسى باید از حد واژگان که معمولآ بحث رایج محافل است، فراتر رفته و واحدهاى مهم تر و بزرگ ترى همچون عبارات و جملات نیز مد نظر قرار گیرد. مسئلهء دیگر آن که تعامل با زبان انگلیسى، لزوما موجب تخریب زبان فارسى نخواهد شد، بلکه اگر از ویژگى هاى زیبایى شناختى زبان انگلیسى توسط مترجمان زبردست بهره برده شود، مى تواند حتى در غنابخشى به زبان فارسى مفید واقع شود و این همان چیزى است که ادیبان و شعراى ما با زبان عربى انجام داده اند. در هر یک از این زمینه ها مثال هایى از مطبوعات رایج کشور ارانه شده است.
ضمایر بازیافتی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به ضمایر بازیافتی در زبان فارسی می پردازد. هدف از این تحقیق، توصیف نحوی ضمایر بازیافتی زبان فارسی در چارچوب نظریه حاکمیت و مرجع گزینی است. جایگاه های حضور ضمیر بازیافتی، عامل «حرکت» در فرایند شکل گیری ضمایر بازیافتی و علت دستوری یا غیردستوری بودن حضور ضمایر بازیافتی، موضوعات عمده بررسی شده در این تحقیق هستند. در این تحقیق مشخص شد ضمایر بازیافتی در زبان فارسی مشتق در پایه هستند و حضورشان در جایگاه هایی خاص اجباری است.
بررسی فرایند قلب و اصل مرز اجباری در زبان فارسی براساس واج شناسی غیرخطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند قلب، فرایندی است که در آن توالی واج ها به دلایل متفاوتی جابه جا می شود. هدف این مقاله بررسی انگیزه اعمال فرایند قلب است و نشان می دهد که برخلاف آنچه تا به حال ثابت شده است اصل توالی رسایی در همه موارد انگیزه اعمال فرایند قلب نیست. تحلیل داده ها در چارچوب نظریه ی خودواحد و نظریه بهینگی نشان می دهد که اصل جذب و اصل مرز اجباری فرایند قلب را تحریک می کنند و سپس فرایندهای دیگری مانند ادغام مشخصه های همجوار، حذف ،کشش جبرانی و ناهمگونی فعال می شوند تا توالی های بهینه در گفتار فارسی زبانان ظاهر شوند. نتایج نشان می دهد که در میان همخوان های [+رسا] مانند روان ها، به خصوص همخوان /r/ و چاکنایی های/h/ و /?/ و همخوان های [+پیوسته] یعنی سایشی ها بیشتر جذب هسته ی هجا می شوند و بیشترین نقش را در فعال نمودن اصل مرز اجباری به عهده دارند. چارچوب تحلیلی مقاله نشان می دهد که رفتار واجی همخوان های چاکنایی در فرایند قلب رسا بودن این همخوان ها را در زبان فارسی تأیید می کند. در این مقاله علاوه بر ادغام، حذف و ناهمگونی به عنوان عملکرد اصل مرز اجباری معرفی شدند.
پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهرستان بیجار به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها و ناپایداری های دامنه ای مخاطرات مهمی برای فعالیت های انسانی هستند که اغلب سبب از دست رفتن منابع اقتصادی و خسارات به اموال و تأسیسات می شوند. این مخاطرات در شیب های طبیعی و یا شیب هایی که به دست انسان تغییر یافته اند اتفاق می افتد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش های شهرستان بیجار واقع در استان کردستان و ارزیابی مناطق دارای پتانسیل زمین لغزش جهت تهیه نقشه پهنه بندی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) می باشد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از بازدیدهای میدانی، پرسشنامه ای، نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و مرور مطالعات انجام شده، 9 عامل مؤثر شامل متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، درجه شیب، جهت شیب، زمین شناسی، فاصله از عناصر خطی گسل، جاده، رودخانه، بارندگی و کاربری اراضی مورد استفاده قرار گرفت، در مرحله بعد با به کارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی عوامل مورد بررسی در مرحله پیشین به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از عوامل که مبین میزان تأثیر آن ها است محاسبه شده است. با توجه به مقادیر کمی وزن هر یک از عوامل، نقشه وزنی هر عامل تهیه و در نهایت اقدام به تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از لایه های وزنی و ضریب وزنی مربوط به هریک از عوامل گردیده است. نتایج حاصل از این بررسی نشانگر این است که عامل شیب با وزن نسبی 307/ 0 و عامل کاربری اراضی با وزن نسبی 218/0 به ت رتیب بیش ترین تأث یر و عامل بارن دگی با وزن نسبی 019/0 ک مترین تأث یر را بر وقوع زمین لغزش ها در شهرستان بیجار داشته است بر این اساس 489/75 درصد از مساحت منطقه در محدوده با خطر بسیار کم ، 037/10 درصد با خطر کم، 628/3 درصد با خطر متوسط، 062/4 درصد با خطر بالا و 784/6 درصد با خطر بسیار بالا مواجه است.
The Significance of Education and Gender in Persian Word-selection(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study strives to investigate the importance of ‘education’ and ‘gender’, as two major sociolinguistic variables, in accepting or rejecting the words coined by the Iranian Academy of Persian Language and Literature (APLL). A total of 500 students from state universities in Tehran were chosen as subjects and provided with a questionnaire consisting of 50 APLL equivalents. The respondents’ acceptance of the first 25 words correlated with the extent to which these words are used in newspapers and magazines; however, the second 25 equivalents were treated differently. Close to half of the Undergraduates and Masters and only a little more than half of the PhD students accepted the equivalents. The results showed no significant relationship between education and the acceptance and rejection of the APLL words; however, there was a significant relationship between respondents’ parents’ education and the acceptance and rejection of the APLL words. Although, males tended to be slightly more accepting than females who were split 50:50, there was no significant relationship between gender and the acceptance and rejection of the APLL words. The respondents preferred words which had only a single equivalent.
واژه و معنا در تقابل یا در تعامل با یکدیگر در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه امروزه همه حرفه ها به سمت علمی شدن پیش می روند پرواضح است که ترجمه نیز از این امر مستثنا نبوده و مترجمان بیش از پیش تلاش می کنند تا با تکیه بر نظریه ها دست به قلم ببرند و اثری را ترجمه کنند. غالب نظریه ها و اندیشه هایی که از دیرباز تاکنون در مورد ترجمه مطرح شده اند بر پایه نوعی دوگانگی و تقابل بین واژه و معنا استوار هستند. بر اساس این دوگانگی، واژه و معنای یک اثر، دو قطب مخالف یکدیگرند که اغلب نمی توانند هر دو با هم ترجمه شوند و به زبان مقصد انتقال یابند.
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تعامل و همزیستی واژه و معنا است و روشی که بواسطه آن در هنگام ترجمه این دوگانگی از میان برداشته شود و واژه و معنای اثر مبدأ همراه هم منتقل گردد.
وضعیت کنونی آموزش ترجمه در ایران
حوزههای تخصصی:
"بررسی و توصیف وضعیت کنونی آموزش ترجمه می تواند وزن و سمت و سوی هر رشته و همچنین کاستیها و کمبودهای موجود در راه رسیدن به اهداف را روشن کند. با مروری بر کلیات و آمار و ارقام دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد چند مساله به وضوح نمایان می شود. نکته اول نفوذ زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی و همچنین زبان عربی به عنوان زبان دوم در ایران است. مساله دیگر پراکندگی درسها و تداخل اهداف سایر رشته ها در رشته مترجمی است. ظاهرا واژه «مترجمی» به مفهوم «تربیت مترجم» است. ولی با نگاهی به رشته مترجمی در دوره کارشناسی ارشد متوجه می شویم که این رشته در واقع همان «مطالعات ترجمه» است و به نظر تمام دانشجویان کارشناسی ارشد، اطلاق عنوان رشته «مترجمی» به این رشته فریب دهنده است.
در این بررسی توصیفی این نتیجه حاصل می شود که رشته «دبیری» دیر یا زود به علت اشباع بازار کار، رو به تعطیلی می رود و رشته های «تربیت مترجم» و «مترجمی»، به خاطر کاربردی بودن آنها و نیاز جامعه، محبوبیت بسیاری یافته است و رو به شکوفایی می رود. این بررسی همچنین نیاز فراوان دانشگاههای کشور به ترتیب مدرس پژوهشگر جهت تدریس و تحقیق در رشته ترجمه را نشان می دهد. از علل جذابیت رشته «تربیت مترجم» نیاز جامعه و تخصصی و کاربردی بودن آن، و درآمدزایی رشته برای دانشگاهها است.
"
ضرورت تحول در آموزش زبان عربی
حوزههای تخصصی:
زبان کردی، گویش های آن و جایگاه کردی رایج در ایلام
حوزههای تخصصی:
آرایش واژگان در گویش های فارسی خوزستان از منظر رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش آرایش واژگان در چهار گویش فارسی خوزستان، یعنی بهبهانی، دزفولی، شوشتری و هندیجانی از نظر رده شناختی بررسی شده است. چارچوب نظری اصلی این پژوهش رده شناسی آرایش واژگان درایر است. دبیرمقدم در پژوهش خود 24 مؤلفه را در نظر گرفته است که 19 مورد آن ها برگرفته از مقاله درایر و بقیه مؤلفه ها برگرفته از پایگاه داده های وی هستند که آمار مربوط به آن در اختیارش قرار گرفته است. در پژوهش حاضر نیز همین 24 مؤلفه درباره گویش های خوزستان بررسی و نتایج حاصل با منطقه
اروپا آسیا و همچنین جهان مقایسه شده اند. ابزار و روش جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسش نامه و گفت و گو و مصاحبه حضوری با گویش وران است. با تعداد 30 گویش ور بومی این گویش ها مصاحبه شده و بعد از ثبت و ضبط مصاحبه ها و گفت و گو ها، مطالب به دقت آوانویسی و سپس براساس مؤلفه های مورد نظر تحلیل شدند. در بررسی داده ها، رفتار رده شناختی هر کدام از این گویش ها در مقایسه با زبان های اروپا آسیا و همچنین زبان های دنیا از جهت دارابودن مؤلفه های فعل پایانی و یا فعل میانی بررسی و تحلیل شد. به طور کلی این چهار گویش هم در مقایسه با زبان های اروپا آسیا و هم در مقایسه با زبان های دنیا، به رده فعل میانی قوی گرایش دارند ؛ البته باید گفت که بر اساس آمار جدول ها رفتار رده شناختی این گویش ها با رده بینابین (آمیخته)- که دبیر مقدم (1392) برای زبان های ایرانی پیشنهاد کرده است- هماهنگ است. درباره مؤلفه های رده شناختی مشترک و غیرمشترک باید گفت که در این چهار گویش فقط مؤلفه1، 9 و 11 غیرمشترک هستند و این گویش ها در 21 مؤلفه دیگر رفتار مشترک دارند.
صحت، صراحت و سلاست در ترجمه متون دینی
حوزههای تخصصی:
مفهوم بودن معنی متن، معمولی بودن سبک، و طبیعی بودن زبان، همه از اهمیت خاصی در ترجمه برخوردارند، اما اینها تنها عواملی نیستند که در ارزشیابی یک ترجمه به حساب می آیند. متن اصلی است که در ارزشیابی درستی و مناسب بودن ترجمه نقش اساسی را ایفا می کند. ممکن است یک ترجمه از نظر معنی صریح و قابل فهم، از نظر سبک معمولی، و از نظر زبان طبیعی باشد، اما از نظر محتوای پیام مطابق با متن اصلی نباشد. و این بدان معنی است که نه قابل فهم بودن و نه طبیعی بودن ترجمه هیچکدام دلیلی بر مطابقت آن با متن اصلی نیست. این پژوهش تلاشی است برای بحث در مورد اهمیت صحت، صراحت و سلاست در ترجمه های متون دینی تا روشن شود که این معیارها تا چه اندازه در ارزشیابی چنین ترجمه هایی مهم و موثرند.
پیرامون تاتی کلاسور(kalāsur)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلمرو زبان دری (در تجلیل از کمال خراسانی)
منبع:
بخارا مرداد ۱۳۷۸ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
shakespear''s language زبان شکسپیر
حوزههای تخصصی:
تعادل زیباشناختی در ترجمه متون ادبی از منظر زیباشناسی دریافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعادل زیباشناختی نوعی از تعادل میان متن ترجمه شده و متن اصلی تعریف می شود که براساس آن دو متن از درجه تفسیرپذیری یا صراحت معنایی نسبتا یکسانی برخوردارند و این مستلزم آن است که موارد عدم قطعیت معنی در هر دو متن کم و بیش یکسان باشد. مفهوم عدم قطعیت معنی را نخستین بار پدیدار شناس لهستانی رومن اینگاردن به عنوان یکی از ویژگیهای متون ادبی بکار برد و پس از آن دو نظریه پرداز زیباشناسی، آیزر و یاس، آن را در نظریه های متفاوت خود به کار گرفتند. در این مقاله پس از تعریف مفهوم تعادل زیباشناختی بر اساس مفهوم عدم قطعیت معنی، اهمیت این مفهوم را در ترجمه های مختلف کتاب پبامبر نوشته جبران خلیل جبران نشان می دهیم. تحلیلی که بر چهارده ترجمه از سه جمله انتخابی کتاب فوق صورت گرفته نشان می دهد که مترجمان بیش از آن که در پی ایجاد تعادل زیباشناختی باشند در پی ایجاد تصریح بیشتر و در نتیجه دور شدن از تعادل زیباشناختی بوده اند.