فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۱ , N. ۱ , ۲۰۲۲
111 - 134
حوزههای تخصصی:
Circulation of scientific discoveries occurs in various discourse communities. Adopting an audience-oriented view of writing (Hyland, 2010) and drawing on the appraisal theory (Martin & White, 2005), the current study aimed to explore the evaluative strategies psychologists would use to share their specialist knowledge with scholarly and non-scholarly readers. To this end, a corpus of 38 academic research articles and 38 popularized science articles from the archive of an English international refereed journal, Current Psychology , and two English popularized magazines, Newsweek and New Scientist , were analyzed in terms of attitude resources of appraisal, namely appreciation, affect, and judgment . The results of the study revealed that palpable degrees of persuasion were achieved through including certain attitude elements in both corpora despite no statistically significant difference. The results debunked the myth of objectivity in academic discourse and disclosed the psychology experts’ appealing to persuasive tools for convincing the specialist and non-specialists of the truth value of their research outcomes. The findings carry pedagogical implications for English for the students of psychology courses. Indeed, future psychologists need to get familiar with the common discursive strategies to address their intended audience in academic and non-academic settings.
کنش های زبانی معطوف به خودآگاهی مضاعف در میان نویسندگان دور از وطن در دو رمانِ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
203 - 217
حوزههای تخصصی:
یکی از کشمکش های درونی نویسندگان دور از وطن<sup> </sup>که در کنش های متنی و زبانی آن ها نیز بازنمایی می شود، تجربه «خودآگاهی مضاعف» آنان است. این کشمکش درونی با دیالکتیک بیرونی آن ها در میل به هویت یابی با سرزمین مادری و یا سرزمین میزبان برابری دارد و به هویت زبانی آنان صورت و محتوا می بخشد. به بیان دیگر، آنان گاهی خود را با سرزمین مادری و گاهی با سرزمین میزبان و گاهی نیز با هر دو هویت یابی می کنند. نگارندگان در مقاله حاضر با تکیه بر نظریه ترجمه فرهنگی و متن های پالیمسستی نشان دادند که نویسندگان دور از وطن چگونه متن های هیبریدی و لهجه دار تولید می کنند. همچنین، نگارندگان، این متن ها را به دلیل اینکه دولایه هستند، متون پالیمسستی نامیده و استدلال کردند که چندلایگی و هیبریدی بودن این متن ها بر خودآگاهی مضاعف نویسندگان دور از وطن دلالت دارد. بر این اساس، دو متن انگلیسی «دید و بازدید» (Bahrampour, 2000) نوشته تارا بهرام پور و «بامزه در فارسی» نوشته فیروزه جزایری دوما (Dumas, 2004) را که به ادبیات دور از وطن تعلق دارند و به سیاست هویتی سوژه های مهاجر پرداخته اند به عنوان پیکره پژوهش برگزیده شد. همچنین، نگارندگان برآن بودند تا نشان دهند که نویسندگان دور از وطن برای بازنمایی خودآگاهی مضاعف خود از چه سازوکارهای زبانی و فرهنگی بهره می برند. به این منظور، هر جا که مصادیقی از ترجمه فرهنگی و مکانیسم های هیبریدساز مانند رمزآمیزی و رمزگردانی یافت شد، جزء داده های پژوهش در نظر گرفته شدند. یافته های این بررسی نشان داد که رمزآمیزی، رمزگردانی، حرف نویسی، وام گیری فرهنگی و ترجمه فرهنگی از جمله کنش های زبانی هستند که به متن های نویسندگان دور از وطن خصلت پالیمسستی می بخشند و سیاست هویتی آن ها را بازنمایی می کنند.
The Effect of Mindfulness-Cultivation Intervention on EFL Learners’ Reflective Thinking, Positive Orientation, and Language Achievement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present article experimentally studied the impact of mindfulness-cultivating intervention on various dimensions of learning. The mindfulness-cultivation techniques employed in the experimental group involved observance of all experience, analyzing, planning, judging, reasoning, and fantasizing (van Vreeswijk, et al., 2014). Furthermore, Pirson et al.’s (2012) contention that mindfulness encompasses four facets of attributes:; novelty producing, novelty seeking, engagement, and flexibility informed the selection of techniques. Learners’ level of proficiency was checked before the treatment. Before and after the treatment, three questionnaires were employed: 1) Langer Mindfulness Scale 2) Reflective thinking questionnaire 3) Positivity Scale. Multivariate Analysis of Variance (MANOVA) results demonstrated, approximately 50 percent of variance in reflective thinking was predicted by these techniques. Furthermore, the results via independent samples t -test demonstrated that positive orientation and language achievement promoted in the experimental group, thus implying that the intervention executed in the experimental group was effective in enhancing these two factors as well.
سبک شناسی صالح حسینی از رهگذر ترجمه گری اسامی خاص در پنج رمان ترجمه شده از منظر لپیهالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث ترجمه اسامی خاص، یکی از مباحث چالش برانگیز مطالعات ترجمه و به طریق اولی، ترجمه ادبی محسوب می شود و از دو حیث اهمیت دارد. اول: اسامی خاص از جمله مقولات فرهنگ مادی و معنوی هر زبان و فرهنگ، و مرتبط با هویت و ایدئولوژی آن فرهنگ است. دوم: شگردهای مترجمان در ترجمه اسامی خاص ممکن است به نوعی از سبک و به طریق اولی، از حضور و صدای مترجمان هم خبر بدهد. ترجمه گری اسامی خاص را از رهگذر الگوها و رویکردهای گوناگون بررسی می کنند. این مقاله، سبک صالح حسینی را در مقام مترجم ادبی از منظر الگوی لپیهالم در پنج رمان از دو نویسنده بررسی می کند: حسینی از رهگذر شگردهای حفظ صورت و جایگزینی نام های خاص که از جمله مولفه های الگوی لپیهالم است، و به ترتیب با راهبردهای ترجمه غرابت زا و غرابت زدا متناظر است، از یک سو، سبک نویسندگان، و از دیگر سو، سبک و حضور خود را نشان داده است. این مقاله با تأسی به الگوی لپیهالم و با روش گردآوری گزیده ای از اسامی خاص در پیکره ای متشکل از پنج رمان از دو نویسنده یعنی مزرعه حیوانات و ۱۹۸۴ (اُرول)، و خشم و هیاهو، آبشالوم ! آبشالوم! و برخیز ای موسی (فاکنر) نشان می دهد حسینی در ترجمه گری اسامی خاص این آثار کوشیده است میان حفظ سبک این نویسندگان و بروز سبک خود هماهنگی برقرار کند و نشان بدهد اگر در متن اصلی، «سبک، خود نویسنده است»، در ترجمه نیز سبک، خود مترجم است.
جستاری بر مفهوم هولوگرافیکی گنبد در متن فارسی میانه گزیده های زادِسپَرَم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار تمثیل گونه گنبد در متن فارسی میانه گزیده های زادِسپَرَم در مفهوم خاصی برای امر گذار و برون فکنی نیروی روان از ساختار گنبدی شکل تن بکار رفته است. این پژوهش، با هدف بررسی دیدگاه تمثیلی زادِسپَرَم از طرح گنبد تن و تعمیم دادن آن به الگوهای چند وجهی ساختار روان با توجه به فصل های بیست و نهم و سی ام، سعی نموده با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع کهن موجود پیرامون انسان شناسی زردشتی ، به عوامل و متغیرهایی نظیر حالت های دورنوردی روان (فصل سی و یکم) به همیاری نیروی "روان در جهان مینویان" بپردازد. پرسشی که در این پژوهش مطرح می شود این است که؛ با توجه به بیان نظریه هولوگرافیکی (مَه جهان و کِه جهان)، در بدن انسان (گنبد تن) و نیروهای فراحسی (مینوی) بازخورد مفاهیمی چون پاداش، مجازات و ارزش گذاری باورهای فردی بین کشمکش نیروهای نیکی و بدی همگی وابسته به همیاری نیروی "روان در جهان مینویان" (ضمیر ناخودآگاه) اتفاق می افتد یا وابسته به نیروی اختیار و گزینش فردی ختم می شوند؟ نتیجه این بحث نشان می دهد، روان دارای فرآیند حسی حرکتی است. در این رویکرد روان، مرتبه "رَد "در مفهوم آموزگار برجسته مینوی را تحت آموزه های پدر و مادر مینوی، برای خود کسب می کند.
«یکی مهربان بودم اندر سرای» مهربانِ بی ریش فردوسی مرد یا زن؟ (خوانشی جنسیتی از دیباچه بیژن و منیژه در الشاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده مقاله پیش رو رهیافت «چرخش فرهنگی» را در مطالعات ترجمه به کار می بندد تا دریابد چرا قوم الدین بُنداری، در سده هفتم هجری، هنگام برگردان مصراع «یکی مهربان بودم اندر سرای» برابرنهادِ واژه «مهربان» را «الغلام» برمی گزیند. از آنجا که متن شاهنامه عاری از نشانه ای است که جنسیت «مهربان» را روشن سازد پس مذکر پنداشتنِ «مهربان» دلیلی فرامتنی دارد. واکاوی الگوی میل و کردوکار جنسی در عصر مترجم، و نیز پیش و پس از آن، نشان می دهد که کنش مند/سوژه مذکر در کردار جنسیِ خود، همزمان به دو کنش پذیر/ابژه نظر داشته است: کنش پذیر (نا)مذکر و کنش پذیر مؤنث. به دیگر بیان برخلاف الگوی میل جنسی معاصر که بر دگرجنس خواهی و دوگانه مذکر مؤنث استوار است در آن دوره، افزون بر دوگانه یادشده، حضور دوگانه مذکر (نا)مذکر نیز در کردار جنسی هویداست. کاوش در منابع نوشتاری و نانوشتاری، همچون نگاره های برجامانده از پیشینیان، آشکار می سازد که ابژه (نا)مذکر امرد، مخنث، مأبون و خصی/ خواجه را دربر می گیرد که از این میان بنداری به سبب کنش هایی که در متن شاهنامه به «مهربان» نسبت داده شده، الغلام/امرد را همچون معادلی برای «مهربان» برمی گزیند. بدین ترتیب این گزینش نه در هم ارزی دو واژه در زبان های مبدأ و مقصد که در الگوی میل جنسیِ جامعه مقصد ریشه دارد.
Source Use by EFL Undergraduate Students: Challenges and Success in Process-based Writing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Proper use of source material in second language writing is an essential skill in the academic writing process. The present study investigates source use and plagiarism level in the essay writing process by the English as a foreign language (EFL) student in one of the international universities in Tashkent, Uzbekistan. Thirteen first-year students who failed and then retook the language program were chosen for the purpose of the study. A mixed-methods research design was used to collect the data (i.e., language programs over two subsequent academic years were analyzed for their relevance to the process-based writing). To evaluate the students' opinions on both programs and correct academic citation, a paper-based questionnaire was circulated. The data analysis revealed a positive influence of program two on organizing ideas, incorporating source-text ideas, and using more academic and error- free sentences. A comparative analysis of the plagiarism level and writing performance in students' papers in both programs was performed using the Wilcoxon signed-rank test, which showed a positive difference in the overall writing scores but an insignificant difference in the level of plagiarism. F indings of the study identified that the engagement of the EFL undergraduate students in process-based writing made a positive impact on writing from sources and overall performance.
قیدهای زبان فارسی از نگاه سرنمون رده شناختی به اجزاء کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله ی قید از مباحث پیچیده ای است که تاکنون جنبه های متفاوتی از آن مورد بررسی قرار گرفته است. با این وجود، زبان شناسان در خصوص مسائل متنوع مربوط به قید، از تعریف آن گرفته تا اصالت آن به عنوان یک مقوله واژگانی، به توافق همگانی نرسیده اند. در این پژوهش سعی بر آن است تا در چارچوب نظریه ی سرنمون رده شناختی با مشخص کردن ویژگی های سرنمونی قیدهای فارسی به تعیین جایگاه آن ها در نقشه ی معنایی اجزاء کلام کرافت به عنوان یکی از اجزاء کلام پرداخته شود. به این منظور، با توجه به معیارهای رده شناختی، شماری از قیدهای پرکاربرد در زبان گفتاری فارسی معیار مورد استفاده در برنامه های تلویزیونی و متون مختلف فارسی معاصر مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، جایگاه قیدهای بی نشان در زبان فارسی که به لحاظ نقشی تعریف شده اند و از نظر رده شناختی بی نشان به حساب می آیند در نقشه ی معنایی اجزاء کلام کرافت مانند صفت های بی نشان در طبقه ی معنایی ویژگی تعیین گردید و مشخص شد که این قیدهای بی نشان، بر خلاف صفت های بی نشان که به بیان نقش کنش گزاره ای توصیف در درون ارجاع می پردازند، نقش کنش گزاره ای توصیف در درون اسناد را ایفا می کنند. همچنین جایگاه گروه های حرف اضافه ای فعلی و فعل های قیدگون نیز به عنوان قیدهای نشان دار، به ترتیب، به منزله ی واژه-های چیز و بیان گر نقش کنش گزاره ای توصیف در درون اسناد و واژه های کنش و بیان گر نقش کنش گزاره ای توصیف در درون اسناد در نقشه ی معنایی اجزاء کلام کرافت مشخص گردید. در واقع، این نوشتار نشان داده است که مقوله ی واژگانی قید که در نظریه کرافت(2001) نادیده گرفته شده بود را نیز مانند سایر مقوله ها می توان در نقشه ی معنایی اجزاء کلام وارد نمود و مقوله ی قید هم در نظریه ی سرنمون رده شناختی قابل بررسی است.
نشانگر های ساخت کنایی در گویش تالشی سه سار و وابستگی آن به زمان گذشته و نمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
45 - 64
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی حالت کنایی درگویش تالشی می پردازد. این گویش در مناطقی از گیلان رایج است و به سه گونه عمده، یعنی مرکزی، شمالی و جنوبی تقسیم می شود. گونه مورد بررسی در این مقاله از نوع جنوبی است که در روستای سه سار رایج است. داده های این پژوهش به صورت میدانی و از طریق مصاحبه با سی گویشور جمع آوری شده اند. موضوع حالت کنایی به تفاوت و شباهت رفتاری فاعل بند های لازم و متعدی و همچنین مفعول بند متعدی می پردازد. این گویش دارای حالت کنایی گسسته است. به این معنی که در بندهای زمان حال از الگوی فاعلی مفعولی و در بندهای متعدی زمان گذشته (غیر استمراری) از الگوی کنایی مطلق بهره می برد. این پژوهش در پاسخ به این سؤال ها انجام شده است: آیا تنها حالت نمای i- نشانگر حالت کنایی و ساخت کنایی در این گویش است؛ چه ساخت هایی می توانند در این گویش از نوع کنایی باشند و حالت کنایی در این گویش وابسته به چه عواملی است. پس از بررسی شواهد زبانی این نتایج به دست آمد: ساخت کنایی در این گویش تنها محدود به حالت نمای کنایی نیست، بلکه وجود ضمایر غیرفاعلی، صورت های جمع مختوم به -unدر یک ساخت و زمان گذشته و نمود کامل جمله از نشانگرهای ساخت کنایی هستند. به طور کلی می توان چنین نتجه گیری کرد که حالت کنایی در این گویش وابسته به زمان گذشته و نمود کامل است.
وجهیت احتمالی/ تداولی در زبان ترکی آذربایجانی با رویکرد نظام دستور نقشی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به مقوله وجهیت در دستور زبان ترکی آذربایجانی باعث آمیختگی آن با مفهوم وجه و ایجاد ابهام، کثرت و گاه تناقض در تقسیم بندی وجه شده است. هدف این جستار، مطالعه زبان ترکی بر اساس رویکردی است که بتواند تمایزی شفاف بین این دو مقوله ایجاد کند. روش تحقیق، بررسی وجهیت احتمالی/ تداولی در ترکی با توسل به بند های ترکی با معادل های انگلیسی و فارسی آن ها و با پیروی از الگوی ساختار وجه در رویکرد دستور نقشی بوده و این نتایج به دست آمد: حالت های احتمال و تداول در سه درجه و سطح متفاوت در زبان ترکی مشخص شد. برخلاف زبان انگلیسی، در برخی موارد در ترکی آذربایجانی، پیوند هایی که سطح یقین بالا و متوسط را از هم متمایز کند وجود نداشته، بلکه برای دو حالت مذکور از پیوند یکسانی استفاده می شود. همچنین تمایز معنایی زمان داری های مختلف برای بیان درجه امکان در انگلیسی، در زبان ترکی بدلیل استفاده از یک پیوند امکان پذیر نیست. حضور افزوده های وجهی در بند ها سبب ارتقای سطح یقین در این زبان شده و ابهام در تمایز بین درجات زمانداری ها در زبان ترکی را رفع می کند. مفهوم زمان در زمانداری های وجهی در زبان ترکی، برخلاف انگلیسی، به واسطه پیوند-ıd و عدم حضور آن یعنی تکواژ صفر نمود پیدا می کنند که به ترتیب بیان گر زمان گذشته و حال می باشند.
آزمون بسندگی سنجش زبان پارسی (آسپا): طراحی و بررسی ساختار، پایایی، و روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
9 - 34
حوزههای تخصصی:
گسترش آموزش زبان فارسی در مؤسسه ها و مراکز دانشگاهی مختلف در ایران و تقاضای فارسی آموزان خارج از ایران برای شرکت در این دوره ها به دلایل گوناگونی، دست اندرکاران امر را بر آن داشت تا شیوه واحدی را برای سنجش میزان دانش زبانی فارسی آموزان ارائه کنند. این امر سبب طراحی آزمون های سامفا و آمفا شد. در این راستا، مرکز زبان فارسی دانشگاه الزهرا هم بنا به اعلام نیازِ یکی از مراکز آموزش زبان فارسی، اقدام به طراحی یک آزمون بسندگی با نام آسپا نمود. مقاله حاضر، به بررسی زوایای مختلف این آزمون و میزان پایایی و روایی آن می پردازد. تعداد فارسی آموزان شرکت کننده در این مطالعه 41 نفر از دانشجویان دوره های آموزش زبان فارسی در شهر مشهد بودند. یافته های این آزمون نشان می دهد که بخش واژگان و دستور از سطح آسانی بیشتر و نوشتن از سطح سختی بالاتری در جامعه آماری موردِ بررسی برخوردار است. لازم به گفتن است که برای سنجش پایایی این آزمون از روش آلفای کرونباخ و به منظور سنجش میزان روایی محتوایی آن از دیدگاه های 20 کارشناس آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بهره گرفته شد. نتایج این بررسی نمایانگر آن است که این آزمون دارای پایایی و روایی محتوایی مناسبی است. بررسی شاخص روایی محتوایی این آزمون نشان می دهد که مهارت های دستور و نوشتن با کسب 90% دیدگاهِ مساعد کارشناسان، بالاترین میزان و در پرسش های مربوط به مهارت خواندن کمترین روایی محتوایی را دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آسپا به عنوان آزمون سنجش سطح بسندگی زبان فارسی از پایایی و روایی مطلوبی برخوردار است و می توان از آن برای سنجش مهارت های زبانی فارسی آموزان استفاده کرد.
سوژه بی آشیانه ویژگی سبکی شعر سیاسی- انتقادی معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت گونه ها و زیرگونه های شعر فارسی مسئله ای اساسی است؛ پژوهش حاضر با هدف کمک به گونه شناسی شعر معاصر فارسی، «سوژه بی آشیانه» را به عنوان خصیصه سبکی بخشی از شعر نو و سپید که شعر سیاسی- انتقادی نامیده می-شود، معرفی می کند و بر همین مبنا به مطالعه و گونه شناسی شعر سیاسی- انتقادی چهار شاعر برجسته معاصر- نیما یوشیج، اخوان ثالث، شاملو و شفیعی کدکنی- می پردازد. با طرح این پرسش ها که طردشدگی در قالب چه ابژه های هراس آوری در شعر واقعیت پیدا کرده و سوژه طردشده از طریق چه گفتمان هایی به طرد و رد قدرت به عنوان امر آلوده پرداخته است و در نهایت چگونه در درون شبکه پیچیده قدرت اتخاذ جایگاه نموده و نقطه های مقاومت ایجاد کرده است. با مطالعه شعر معاصر برمبنای نظری مذکور، نتایج پژوهش چهار زیرگونه شعری را نشان می دهد: زیرگونه شعر سیاسی- انتقادی نیما یوشیج امیدوارانه، سازش پذیر و مصالحه جو است. شعر مهدی اخوان ثالث مقاومتی ضروری، تنها و سازش ناپذیر را نشان می دهد که طرد هویتی در گفتمان سیاسی آن آشکار است؛ از این رو شعر اخوان را در زیرگونه مبارزه و خشم طبقه بندی می کنیم. در شعر شاملو، سوژه در جدال دائم بین مرگ و زندگی به سر می برد و مرگ وجه غالب شعر سیاسی- انتقادی او است، سوژه برای نجات از نابودی به دامن معشوق پناه می برد و دو گفتمان عشق و مبارزه درهم می آمیزد؛ از این رو عنوان شعر انتقادی- تغزلی را برای آن مناسب می دانیم و سرانجام در شعر انتقادی شفیعی کدکنی مویه و درد از دست دادن شکوه و شکوت دیرین برجسته است، لذا شعر انتقادی او را شکوه های دردآمیز می نامیم.
Equity on General English Achievement Tests through Gender-based DIF Analysis across Different Majors(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۳, ۲۰۲۲
47 - 65
حوزههای تخصصی:
This study is an investigation of gender equity in the context of the General English Achievement Test developed and used at Islamic Azad University (Isfahan Branch, IRAN), henceforth IAUGEAT, with test takers majoring in different fields of study. A sample of 835 students sitting for IAUGEAT was chosen purposively. The test scores were analyzed by the one-parameter IRT model. A focus group interview (10 test developers and language teachers) was also used to inquire into their perceptions about the impact of test takers’ gender and major on test equity. The findings of the DIF analysis indicated a reciprocal action between item type and gender DIF as some items exhibited DIF across different subgroups. In three subgroups, they favored female students. In one subgroup, they favored males. In the other two subgroups, they favored males and females alike. The qualitative data obtained from the focus group interview further confirmed the results. In general, our findings strongly suggest that checking gender equity via a Rasch-model DIF analysis is both eminent and convergent with a qualitative evaluation of test-takers' performance by test developers and instructors.
Online Assessment in Times of COVID-19 Lockdown: Iranian EFL Teachers' Perceptions
حوزههای تخصصی:
The Covid-19 pandemic revolutionized the world's status quo to transition from face-to-face into online E-learning. However, this unexpected transformation in teaching-learning approaches necessitates teachers to teach while frequently assessing students' performance through online assessment, which has been substantiated to expose teachers to an array of unanticipated challenges. To this end, the current study was a bid to unearth the Iranian EFL teachers' perceptions of online assessment and illustrate the challenges encountered through adopting a sequential mixed-methods design. For the quantitative phase of the study, one hundred EFL teachers submitted responses to an online questionnaire constructed in Google Forms. The researcher recruited twelve teachers for the qualitative phase of the study from a pool of one hundred participants who completed questionnaires to participate in a semi-structured interview protocol. The findings from the descriptive statistics of the questionnaire revealed that Iranian EFL teachers had either a negative or a neutral attitude toward online assessment. In addition, the results of the interview offered more insight into the challenges that teachers encounter during online assessment. In this light, the three most frequent challenges were the high risk of students cheating and plagiarism, the issue of internet connectivity, and poor technological infrastructures. The findings of this study bear witness to the voices of a group of Iranian EFL teachers about their perceptions and challenges of online assessment during the COVID-19 epidemic. In the spirit of the findings, the recommendations and suggestions for further investigations are discussed.
Integration of Learning-oriented Assessment into Writing Instruction: A Case of IELTS Writing Preparation Class(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Learning-oriented assessment (LOA) seeks to support instruction by providing information about students ’ current learning conditions and their ultimate performance. This study scrutinizes the application of LOA in English as a Foreign Language (EFL) writing classes within Iranian language institutes. In addition, the current study examined the participants’ writing traits using the researchers-developed writing traits questionnaire during the implementation of LOA. Sixty upper-intermediate students (male & female) in two intact classes at a language institute in Tabriz, Iran, were taken as the participants. One of these classes was randomly picked as the control and the other one as the experimental group. During the treatment, learners of the experimental group carried out the relevant writing tasks based on the principles of LOA. On the other hand, the control group adopted the teacher-centered approach. 120 IELTS writing task 2 samples were collected and scored by using a scoring rubric (Wang & Liao, 2008) before and after the LOA treatment. To realize the differences in the mean scores of students in the control group and the experimental group, an independent sample t-test was used. The findings showed that the students of the experimental group benefited vastly from multiple drafting, self, and peer-evaluation, sharing learning goals with teachers and each other, and using feedforward techniques instead of feedback. The results might provide both theory and pedagogy implications for syllabus designers and language teachers with valuable guidelines on improving writing assessment in IELTS writing courses.
گذار سازه ای در واکه های زبان ترکی گونه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که گذار سازه ای همخوان به واکه حاوی یکی از سرنخ های آکوستیکی برای تشخیص محل تولید همخوان است، بررسی میزان گذار سازه های یک واکه که همان شیب صعودی یا نزولی سازه در بافت cv است هدف اصلی پژوهش حاضر است. جهت نشان دادن مسیر تغییر مقادیر سازه های F1 و F2 هر یک از واکه های پیشین و پسین ترکی، شکل ها با نرم افزار اکسل ترسیم شد و از آنجایی که فضای سازه ها با توجه به ماهیت واکه در زنجیره گفتار تغییر قابل توجهی دارند تاثیر بافت آوایی برروی مقادیر فرکانسی سازه های F1 و F2 در ناحیه گذار مربوط به همخوان های لبی، تیغه ای و بدنه ای مورد بررسی قرار گرفت، به عبارتی با دسته بندی و تعمیم گذار سازه ها می توان پارامتری را تعیین کرد که به تشخیص محل تولید همخوان ها کمک کند. در نهایت مشخص شد گذار F1همه واکه ها به صورت صعودی است. افزایش مقدار گذار F1 واکه پس از پایان رهش همخوان های لبی، تیغه ای و بدنه ای یک سرنخ آکوستیکی برای بازبودن مجرای دهان و عدم وجود گرفتگی در دستگاه گفتار است. تحلیل های آماری برای مقایسه فرکانس سازه دوم هر یک از واکه ها در دو نقطه آغاز و مرکز گذار همخوان های لبی، تیغه ای، بدنه ای نشان داد که تنها در واکه های [o، u، a] تفاوت معناداری بین فرکانس سازه دوم در دو نقطه آغاز و مرکز گذار پس از همه همخوان های لبی، تیغه ای و بدنه ای وجود دارد و در بقیه موارد اختلاف این دو متغیر معنادار نیست.
Assessing the Alignment among Learners’ Language Needs, Course Objectives, and Classroom Practice in an EFL Communicative Course(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A needs analysis (NA) study was carried out to determine how well course objectives and actual classroom activities aligned with the English language needs of learners enrolled in a communicative EFL course in Iran. Brown’s (2016) NA framework was adapted with a focus on the democratic and discrepancy view of NA. A case study design utilizing triangulation of data collection was employed to collect and analyze both quantitative and qualitative data. A questionnaire, classroom observations, and post-observation interviews were among the methods used to collect information from 143 learners and 10 teachers. The questionnaires were quantitatively analyzed using frequency counts, percentages, and one-way repeated measures ANOVA analyses to identify learners'' language needs. The qualitative dimension of the study provided a complete picture of course objectives and classroom activities and tasks. The results of the questionnaire showed that the majority of learners agreed that all general English skills were fundamental to communicating in English and ranked speaking skill, followed by writing, as the most needed skills. Also, a review of course objectives indicated that the learning objectives of the English course aligned with learners’ English language needs. However, according to classroom observations and post-observation interviews, classroom goals were not focused on attaining communicative tasks and activity objectives. In fact, teachers’ teaching objectives did not meet the learners'' communicative needs and were limited to teaching four skills at comprehension, grammatical, and lexical levels. Misalignment between assessment tasks and course objectives was reported as one of the contributing factors.
میزان زایایی وندهای اشتقاقی در زبان کردی سورانی، رویکرد پیکره بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از پیکره کردپرس(1) به بررسی زایایی وندها در زبان کردی سورانی پرداخته است. در علم صرف، میزان زایایی یک وند را به میزان تعداد کلمات جدیدی بیان کردند که یک وند ساخته است. بدین ترتیب به بررسی میزان زایایی پسوند به صورت پیکره بنیاد پرداخته ایم. در گام نخست فهرستی از پسوندهای زبان کردی مشخص گردید. سپس با استفاده از برنامه نویسی خزش وب به زبان پایتون از وب سایت شبکه خبری کردپرس داده تهیه گردید. معیار سنجش برای زایایی هر یک از این وندها معیار باین مقدار p است. درنهایت مشخص گردید که وندهای «-چی، -دان، -ین، -زن، -یلانە» از زایاترین وندهای زبان کردی با مقدار زایای بالاتر از ۵۰ درصد بوده است. از دیگر موارد بحث شده در حوزه صرف تفاوت مفهوم زایایی و میزان اهمیتی است که یک وند دارد. میزان اهمیت یک وند را در تعداد کلماتی می دانند که در فهرست واژگانی برای زبان به کار برده می شود و در علم صرف این دو مفهوم از یکدیگر متمایز شناخته می شوند.
شگرد افعال گذشته درکدبرگردانی ترجمه رمان پرندگان می روند در پرو می میرند اثر رومن گاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار سعی بر آن بوده است تا بر مقوله کاربرد زمان گذشته در ترجمه متون روایی بپردازیم. بنا به نظر جاکوبسون (Jakobson) و نیدا (Nida) چگونگی تعبیر پیام نویسنده و برگزیدن معادل صحیح یکی از مشکلات عمده ترجمه متون ادبی از جمله ترجمه متون روایی است. مفهوم زمان از منظر روایت شناسی تعریف خاص خود را دارد و برای درک بهتر داستان از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ از سوی دیگر کاربرد زمان ها بویژه زمان گذشته بدنه اصلی یک متن روایی را تشکیل می دهد که مطالعه نمودهای فعل و زمان های آن در تعامل با جنبه های روایت شناختی، مفاهیمی همچون نظم و ترتیب، تداوم یا دیرش و نیز بسامد افعال را در داستان جهت ارائه ترجمه صحیح با در نظر گرفتن نقش فعل در زمان پریشی روایت شفاف می سازد. در این پژوهش مشاهده شد که شگردهای فعل در متن روایت، تاثیر بسزایی در انتقال معنای داستان و ضرب آهنگ روایت داشته است که بطور کلی در ترجمه این متون می تواند مشکلاتی برای مترجم ایجاد نماید. به این منظور در ترجمه اثری فاخر از رومن گاری، نویسنده فرانسوی، به نام پرندگان می میروند در پرو می میرند به نحوه خوانش مترجم از متن اصلی و چگونگی نمودهای فعل در روایت متن مقصد پرداخته شده تا ظرفیت های فعل در بازسازی متون روایی در ترجمه را نمایان کند. این بررسی نشان داد که عملکرد افعال و مفهوم زمان تا چه اندازه در ترجمه، مترجم را به مسیر روایی متن نزدیک نموده است.
تحلیل زبان شناختی قالب های حماسی در شاهنامه و حماسه کلاسیک غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
153 - 164
حوزههای تخصصی:
با مقایسه ساختار زبانی القاب در شاهنامه با ساختارهای مشابه در آثار ادبی سنت حماسی کلاسیک غربی ، می توان به شباهت های بسیاری دست یافت که همه آنها نشان دهنده یک سنت فرهنگی و زبانی مشترک در بین مردم هند و اروپایی است که بر اساس کارکردهای مشابه در نشانه شناسی است. یکی از مهمترین ویژگیهای شاهنامه ، که از نظر زبانی قابل مقایسه با اپوهای کلاسیک است ، فرمولهای حماسی است. این عناصر اغلب با تکرار و تأکید همراه هستند و به منظور شکل گیری اثر حماسی اغلب ظاهر می شوند. تاریخچه فرمول های حماسی در ادبیات کلاسیک غربی به هومر برمی گردد. کارکردهای زبانی فرمول های حماسی نیز نقش مهمی در شاهنامه فردوسی ایفا می کند ، اما شیوع آنها از نظر ساختار عروضی و سنت های ادبی رایج در حماسه های فارسی با هومر و ویرژیل متفاوت است. یکی از روشهای متداول برای استفاده از فرمولهای حماسی ، قرار دادن القاب به عنوان عناوین و ویژگیهایی است که پس از نام قهرمانان آمده است. در این ساختارها با کمک تکرار ، نویسنده تأثیر گفتار را بر مخاطب افزایش می دهد. . در مقاله حاضر ، ما سعی کرده ایم تا آثار زبانی کاربرد فرمول های حماسی در ادبیات غرب را در مقایسه با شاهکار فردوسی به عنوان برترین مدل حماسه فارسی بسنجیم. در رویکرد تحقیق بین رشته ای ما ، هدف ما تجزیه و تحلیل عملکردهای مختلف این ساختارها به ویژه از دیدگاه تحلیل گفتمان بود.