فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۷, No.۳۴, Spring & Summer ۲۰۲۴
139 - 171
حوزههای تخصصی:
The unsung power of teachers’ productive feedback features in improving self-directed learning of EFL learners: Qualitative approach
منبع:
Research in English Education Volume ۹, Issue ۴ (۲۰۲۴)
111-124
حوزههای تخصصی:
Concern about the Iranian EFL learners’ dissatisfaction with their learning achievement motivated this qualitative study. While the importance of teacher feedback in English as a foreign language (EFL) and its correlation with self-directed learning (SDL) of EFL learners is recognized in the literature, there seems to be a gap specifically regarding the role of Iranian EFL teachers' productive feedback features in fostering EFL learners' SDL. Therefore, this study aimed to explore the teachers' self-reported productive feedback perception and practices in support of Iranian EFL learners’ SDL to fill in the gap. For this aim, fourteen Iranian EFL teachers were interviewed, and the data obtained from the semi-structured individual interviews were analysed through content analysis. According to the findings, the participating EFL teachers unanimously comprehended the benefits of productive feedback in the classroom in support of learners’ SDL. These benefits, emerging from the analyzed data based on teachers’ insights, may contribute to learners’ self-awareness, freedom, effective learning, and a stress-free learning environment. However, the presence of lack of time, teachers’ shortage of knowledge, and the top-down approach to the education system of Iran prevented Iranian EFL teachers from actually implementing these productive feedback features supporting learners’ SDL.
A Tailored Curriculum and Students’ General English Achievement across Gender(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۴۸, Spring ۲۰۲۴
117 - 132
حوزههای تخصصی:
The current study attempted to investigate the effect of a newly tailored curriculum on students’ general English achievement across gender as compared to the standard curriculum at Iranian tertiary education. The participants were 120 non-native undergraduate students of Pre-requisite General English course majoring in different disciplines at Ayandegan Institute of Higher Education in Tonekabon city. They were assigned into four groups including female control and experimental as well as male control and experimental. The experimental groups received teaching through the tailored curriculum and the control groups through the standard one. All the groups were given pretest and posttest on general English achievement. In order to analyze the data, a Kolmogrove-Smirnov test and an Independent Samples T-test were utilized. The findings of the study indicated female participant’s outperformance compared to the male ones, after being treated with tailored curriculum (TC) and standard curriculum (SC). However, the male participants experienced higher degree of progress after receiving TC as compared to SC, while such progress was not seen for the female.
تحلیل تطبیقی معنایی و واجی واژه های گویش ولاتی با زبان پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش ولاتی، از زمره گویش های دیرین و مرکزی ایران است که در بخش هایی از استان اصفهان بدان تکلم می شود. این گویش به دلیل کم توجهی نسل نوین نسبت به آن و نیز کم کوشی پژوهشگران در زمینه انجام پژوهش های مرتبط با آن همانند بسیاری از گویش های ایرانی در معرض خطر نابودی و فراموشی قراردارد. پژوهش پیش رو، رویکردی تطبیقی دارد. شیوه آن توصیفی- تحلیلی است و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت می گیرد. از این رو در این پژوهش، 1821 واژه گویش ولاتیِ بخشِ جرقویه (گرکویه) علیا واقع در جنوب شرقی شهرستان اصفهان با واژگان زبان پهلوی از نظر معنایی و ساختاری مقایسه شده است تا بدین طریق پیوند واژگانی این گویش با زبان پهلوی مشخص و اثبات گردد. دستاورد پژوهش نشانگر این است که بخش قابل توجهی از واژگان گویش ولاتی در معنا و ساختار با واژگان زبان پهلوی اشتراک و تشابه دارند. از میان این واژه ها50 واژه با واژگان معادل خود در زبان پهلوی معنا و ساختاری کاملاً مشابه دارند. 430 واژه با واژگان معادل خود در زبان پهلوی معنایی کاملاً مشابه و اندک تفاوتی در ساختار دارند و 15 واژه با واژگان معادل خود در زبان پهلوی اندک تفاوتی در معنا و ساختار دارند. بیشترین تعداد واژگان مشترک و مشابه گویش ولاتی و زبان پهلوی به گیاهان، میوه ها و خوراکی ها و کم ترین تعداد آن نیز؛ به آفت ها، بیماری ها و واژه های وابسته آن اختصاص دارد.
ریخت شناسی طنز در کاریکاتورهای کرونایی عربی بر اساس نظریه ایوان فوناژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاریکاتور اغلب به شکل طنزآمیز طراحی می شود تا همزمان با این که نقدی بر مسایل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارد، مخاطب را نیز به تفکر دعوت نماید. پس از همه گیری کرونا در جهان، کاریکاتوریست ها علاقه زیادی به طراحی کاریکاتورهایی با موضوعات مرتبط به کرونا، قرنطینه و دستورالعمل های بهداشتی پیدا کردند. از آن جا که ویژگی بارز کاریکاتور، انحراف از معیار و تبدیل نمودن ویژگی ها و رفتارهای افراد و پدیده ها به شکل های جالب و خنده دار است؛ کاریکاتورهای کرونایی عربی را می توان بر اساس شگردهای انحراف از معیار که نخستین بار توسط ایوان فوناژی مطرح شد، تحلیل نمود. بر این اساس در این پژوهش تلاش می شود با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی کاریکاتورهای کرونایی عربی بر اساس نظریه فوناژی تحلیل شود. نتایج نشان می دهد مهم ترین شگردهای به کار رفته در کاریکاتورهای مورد بحث عبارتند از اتصال کوتاه، گروتسک، تخریب حدس، غرابت صور خیال، انسان انگاری و جاندارانگاری. همچنین تعامل گسترده و خلاقانه ای در به کارگیری هر یک از این شگردها وجود دارد که گاه یک کاریکاتور را تبدیل به تلفیقی از چندین شگرد انحراف از معیار می کند. در نتیجه کاریکاتوریست های عرب تمام تلاش خود را به کار گرفته اند تا نتیجه کارشان شبیه به موضوع کرونا باشد، با این تفاوت که با اضافه شدن عنصر اغراق در متن و تصویر، نتیجه کار انتزاعی تر و منحصر به فردتر شده است.
برهم کنش استعاره و مجاز در ساخت معنی عبارات اصطلاحی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش انواع الگوهای برهم کنش استعاره و مجاز (استجاز) در ساخت معنی عبارات اصطلاحی زبان فارسی می پردازد. به این منظور عبارات اصطلاحی دارای نام حیوانات از فرهنگ کنایات سخن استخراج و در چهارچوب انواع استجازهای مطرح شده توسط روئیس د مندوسا(۲۰۲۱) مطالعه شدند. نتایج نشان داد اولاٌ تیرگی معنایی این اصطلاحات تا حد زیادی نتیجه عملکرد استعاره و مجاز در قالب الگوهایی تکرارشونده است؛ به عبارتی حدود دو سوم از این عبارات اصطلاحی، از طریق استجاز شکل گرفته اندکه این امر نشان دهنده نقش مهم الگوهای برهم کنش استعاره و مجاز در ساخت عبارات اصطلاحی است. ثانیاً مشاهده شد که الگوهای استجاز در زبان فارسی با آنچه در مطالعات پیشین در سایر زبانها معرفی شده است تفاوت دارند. از سویی از بین الگوهای موجود، کاهش مجازی در مبدأ استعاره بیشترین سهم را داشت، در حالی که از بین داده ها هیچ کدام دارای گسترش مجازی در مقصد استعاره نبودند. این مسئله می تواند انعکاسی از کارکرد تسهیل گری استعاره در درک و نقش ارجاعی مجاز باشد.
عاملیت ترجمه در ورود علم روان شناسی به ایران (۱۳۰۰ تا ۱۳۴۰)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال ۵۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
68 - 95
حوزههای تخصصی:
آغاز ترجمه از زبان های اروپایی در ایران در عصر قاجار مبتنی بر نیاز کشور به علوم جدید بود که ایران از آن عقب مانده بود. این دلیل تابه امروز، یکی از دلایل عمده ترجمه به خصوص از زبان های اروپایی بوده است. بنابراین بررسی عاملیت ترجمه در ورود علوم مختلف به ایران ضروری می نماید. پژوهش حاضر به بررسی عاملیت ترجمه در زمینه سازی برای ورود علم روان شناسی به صورت آکادمیک در دهه ۴۰ به ایران می پردازد. پژوهش حاضر بااتکابه مفهوم عاملیت در ترجمه، به بررسی نهادها (مؤسسه انتشارتی صفی علیشاه و مجله کاویان) و افرادی (برادران مشفق همدانی و علی اکبر کسمایی) می پردازد که در چهار دهه نخست ۱۳۰۰ش عامل ورود این علم به ایران بوده اند. بررسی موضوعی و محتوایی دقیق آثار ترجمه شده در انتشارات صفی علیشاه و نشریه کاویان، به علاوه فعالیت های برادران مشفق همدانی و علی اکبر کسمایی و همین طور مطالعه مقدمه های آنان از نقشی که ترجمه و مترجمان در زمینه سازی برای ورود رشته روان شناسی به صورت آکادمیک به ایران داشته اند پرده برداری می کند.
Iranian EFL Teachers' Perception of Formulaic-Oriented Witten Corrective Feedback Practices(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۴۸, Spring ۲۰۲۴
11 - 25
حوزههای تخصصی:
Although there is an increasing amount of research examining the efficacy of Witten Corrective Feedback (WCF) in enhancing the grammatical accuracy of EFL learners, only a few studies have explored the perspectives of EFL teachers regarding Formulaic-oriented Witten Corrective Feedback (FWCF) in EFL settings. Using a mixed-method approach, this interpretive exploratory study sought to understand the attitudes of Iranian EFL teachers toward FWCF. The analyses were based on quantitative data from a 13-item anonymous bespoke online survey, qualitative data from semi-structured interviews, and an open-ended question at the end of the survey. EFL teachers (n =137) responded to the online survey, and 7 participants participated in semi-structured interviews. The findings indicated that female teachers' favorable opinions about the effectiveness of WCF for improving EFL learners' writing performance resulted from their belief that the learners' capacity to use more formal and courteous language in their writing assignments was positively impacted by using these formulaic sequences. Moreover, the findings demonstrated that EFL teachers preferred direct WCF methods over indirect tactics. The most essential component that affected teachers' practices in the classroom was training designed to change their perspective of the valuelessness of WCF. The teachers' lack of satisfactory understanding of formulaic sequences stemmed from their lack of information. In addition, teachers' hesitancy to use them in the lower proficiency levels emanated from their misconceptions of their uselessness in the language learners' writing tasks.
تحلیل گفتمان انتقادی مجموعه کتب زبان انگلیسی پراسپکت و ویژن برمبنای خوانش فوکویی از مفهوم سن زدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان ایرانیان، همواره پیران همچون نماد حکمت و حرمت تلقی شده و جوانان را به تلمذ از خزائن تجربه زیسته شان سفارش کرده اند. در اینجا عنصر «سن» در بازنمایی هویتی ارزشی مثبت دارد و بر غنای معرفت/ تجربه دلالت می کند. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر پاسخی بر نحوه بازنمایی مفهوم سن به عنوان یکی از عناصر هویت بخشی وبه تبع آن سالمندی یا به تعبیر دقیق تر سن زدگی، در کتب زبان انگلیسی مدارس است. همانگونه که فوکو تصریح می کند سن، نه یک انگاره صرفاً بیولوژیک، بلکه برساخته ای تاریخی گفتمانی است که در شبکه روابط قدرت بازتولید می شود. به طور خاص، در این پژوهش تحلیل محتوای داده های کتب زبان انگلیسی متوسطه اول و دوم (مجموعه پراسپکت و ویژن) براساس روش تحلیل گفتمان انتقادی لاکلاو و موفه (با خوانش فوکویی) صورت گرفت. تحلیل تکرار شواهد و داده ها نوعی غیریت سازی را به عنوان گفتمان غالب از مفهوم سن زدگی نشان داد. سالمندان در سایر تمرینات، در اکثر فعالیت های روزمره و حوزه عمومی غایب هستند؛ در هنگام حضور نیز یا شکل بیمارگون یا صرفاً کارکرد نمایشی/انفعالی داشته اند و در حالت «تعویق نامحدود» به سر می برند. در این مجموعه دسترسی سالمندان به گفتمان مسلط کتب آموزشی قطع شده و نوجوانان و میان سالان جایگاه سوژه گفتمانی را اشغال کرده اند، به نحوی که دوقطبی حاشیه مرکز تشدید شده است. ضرورت دارد برنامه ریزان کتب درسی به تعریف روشنی از مفهوم سن و گفتمان سالمندان دست یابند تا آنان را در مسیر تبدیل به سوژه های کنش گر و مساوات طلبانه (مورد تأکید سند تحول بنیادین) درنیل رسیدن به آرمان عدالت آموزشی یاری رساند.
Apprentissage et usages des collocations dans les cours de FLE en contexte universitaire Iranien(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۸۳)
335 - 354
حوزههای تخصصی:
Comment peut-on intégrer les collocations dans l’enseignement-apprentissage du lexique de la langue française en Iran ? Telle est la problématique qu’on se propose de traiter dans cet article, en mettant en perspective la place des collocations dans des productions écrites et orales d’un groupe d’étudiants en langue et littérature françaises. Cette recherche est fondée sur l’analyse d’un corpus composé des productions des étudiants participants, de l’observation de leurs cours et des discours de ces étudiants sur les collocations, recueillis lors des entretiens semi-directifs. Les résultats montrent que les collocations sont actuellement très peu utilisées par les apprenants du FLE en Iran. Les collocations les plus utilisées dans les productions des étudiants sont du type V + N (Verbe +Nom avec article). Les résultats retenus de l’analyse qualitative des réponses des étudiants aux questions de l’entretien montrent que leur statut dans les programmes de l’enseignement du français et dans les contenus des cours dans les filières du français en Iran est loin d’être clair. Nous avons également essayé de donner quelques pistes d’après les résultats obtenus, permettant d’améliorer l’enseignement du lexique en FLE, et en particulier celui de collocations.
نمود تقریب و ساخت افعال متوالی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
66 - 51
حوزههای تخصصی:
ساخت نمودی یکی از روابط معنایی میان بندی است که مراحل پیش از آغاز تا پایان یک رویداد را نشان می دهد. نمود تقریب یکی از انواع ساخت نمودی است که بیانگر مرحله پیش از آغاز است و احتمال وقوع رویدادی را در زمان گذشته، حال و آینده نشان می دهد. در زبان فارسی از ترکیب فعل معین «داشتن»، پیشوند «-می» و فعل اصلی ساخت مستمر ماضی و مضارع ساخته می شود که بیانگر نمود ناقص دستوری است و باتوجه به بافت در صورتی که فعل اصلی از افعال لحظه ای یا ایستا باشد بیانگر نمود واژگانی تقریب است. در پژوهش حاضر نمود تقریب ساخت افعال متوالی زبان فارسی در چارچوب دستور نقش و ارجاع مورد بررسی قرار گرفته است که هدف آن تعیین نوع عمل فعل اصلی و رابطه الحاق پیوند نمود تقریب افعال متوالی زبان فارسی است. در راستای دستیابی به این هدف داده ها از فرهنگ فارسی عامیانه نجفی، پایگاه دادگان زبان فارسی، سایت ها و سایر آثار پژوهشی گردآوری شدند و پس از تعیین متوالی بودن آنها بر مبنای معیارهای آیخنوالد، در چارچوب دستور نقش و ارجاع نوع عمل و رابطه الحاق-پیوند آنها توصیف و تبیین شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که ساخت متوالی نمود تقریبی دارای رابطه الحاق-پیوند ناهمپایگی هسته ای است.
نقش حافظه در پردازش واج شناختی و نحوی به هنگام خواندن در کودکان طبیعی و خوانش پریش فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
249 - 279
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر ارتباط و همبستگی عملکرد حافظه با آگاهی نحوی و واج شناختی در درک خواندن در کودکان خوانش پریش و طبیعی مورد بررسی قرار گرفته است. در این بررسی، برای روشن شدن نقش حافظه در پردازش واج شناختی و نحوی در درک خواندن سه نوع همبستگی در کودکان طبیعی و خوانش پریش مورد بررسی قرار گرفته اند: 1- همبستگی آگاهی واج شناختی با توانایی حافظه؛ 2- همبستگی آگاهی نحوی با توانایی حافظه؛ 3- همبستگی توانایی حافظه با توانایی درک خواندن. به این منظور،40 دانش آموز طبیعی پایه دوم و سوم ابتدایی و 20 دانش آموز خوانش پریش پایه دوم و سوم ابتدایی با استفاده از چهار آزمون محقق ساخته شامل آزمون آگاهی نحوی، آگاهی واج شناختی، آزمون حافظه (فراخنای خواندن) و آزمون درک خواندن مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که اولاً کودکان طبیعی در همه آزمون ها نسبت به کودکان خوانش پریش عملکرد بهتری دارند. دوماً، حافظه نقش مؤثری را در پردازش واج-شناختی و نحوی در دو گروه کودکان در فرایند خواندن بر عهده دارند. زیرا میان عملکرد حافظه و آگاهی واج-شناختی همچنین عملکرد حافظه و آگاهی نحوی در دو گروه کودکان همبستگی مثبت وجود داشت که نشان می دهد حافظه فعال، مکانی برای پردازش فعالانه واجی و نحوی در خواندن است. یافته دیگر پژوهش، وجود همبستگی میان درک خواندن و عملکرد حافظه در دو گروه بود که این هم نشان دهنده نقش فعال حافظه، در درک خواندن در دو گروه کودکان طبیعی و خوانش پریش است.
An Investigation of Written Corrective Feedback in EFL Writing Assessment: How Teachers’ Feedback Practices Meet Students’ Expectations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Written corrective feedback (WCF) becomes an essential part of students writing development. The efficacy of WCF for EFL learners has been the subject of numerous studies. However, the studies neglected the idea of the feedback literacy. Thus, this study aimed to investigate how two English teachers provide WCF, what students expect from their teachers, and whether or not both students and teachers share common grounds seen from the feedback literacy framework. Thus, thirty EFL students and two teachers from EFL writing classes of one Indonesian Islamic university participated in this study. The data related to students' expectations of WCF and teachers' practices were gathered through open ended questionnaire, interview, and observations. Positive attitudes toward WCF were shared by students and teachers. It was discovered that students place a higher value on direct feedback rather than indirect feedback. Students perceived their learning motivation is best preserved through a positive tone of feedback, such as interaction with teachers and teachers' compliments on their strength instead comments on deficiencies. The study indicated that there was a gap between students’ expectation and teacher practices about the type and relevance of feedback. Students perceived indirect feedback as less helpful in addressing their specific writing issues. While teachers have demonstrated feedback literacy in their practices, students' readiness and ability to fully engage in feedback literacy may vary depending on their proficiency levels and developmental stages. To bridge this gap, both students and teachers need to have good literacy in feedback. The findings highlight the potential significance of further exploring the impact of cultural factors in driving WCF decisions.
A Mixed Methods Study of Interchange 2 and Four Corners 2 in Terms of Learner-Centeredness
حوزههای تخصصی:
The paradigm shift from traditional language curricula to communicative ones necessitates the (re)evaluation of language materials from the perspective of learner-centered pedagogy. The purpose of this study was to compare two English coursebooks (i.e., Interchange 2 and Four Corners 2) in terms of learner-centeredness based on the criteria of the existing theories. For the purpose of this mixed methods study, a directed content analysis (DCA) was initially done to develop a framework based on the related theories for evaluating learner-centeredness of the activities and tasks in language materials, involving six subcategories (i.e., information gap, open-endedness, contextualization, authenticity, discursivity, and skill integration). Moreover, fourteen types of learner-centered activities and tasks were identified from different theoretical sources, which fell under the six categories of the learner-centeredness framework. To validate the framework, it was expert-wised. It was found that the directed approach to content analysis supported and extended the existing theories of learner-centeredness using the contextual aspects of the phenomenon. In the second phase of the study, the types of tasks and activities in the two coursebooks were identified and analyzed through summative content analysis using the researcher-developed framework. Finally, the quantitative data gathered after coding the corpus were statistically analyzed to check whether there was any significant difference between the two coursebooks in terms of the learner-centeredness of their tasks and activities. The result of Mann-Whitney Test showed that there was no significant difference between the frequency of the learner-centered activities and tasks in Interchange 2 and Four Corners 2. The findings of this study may carry implications for the language instructors, learners, and material developers.
بازنگری نظریه منطقه تقریبی رشد ویگوتسکی: بازتعریف نقش مشارکت والدین در یادگیری زبان انگلیسی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی مشارکت والدین در یادگیری و پیشرفت کودکان در زبان انگلیسی پرداخته است و با توجه به نظریه ویگوتسکی، درخصوص برخی مفاهیم مانند ویژگی های راهنمایی بزرگسالان پیشنهاداتی را ارائه می دهد. جامعه آماری شامل ۶۰ کودک ایرانی ۹ تا ۱۰ ساله بود که به طور تصادفی به سه گروه آزمایشی ۱، آزمایشی ۲ و کنترل تقسیم شدند. نتایج تحقیق نشان داد که یادگیری، مهارت آموزی، مشارکت والدین و فعالیت های مشترک بین کودکان و والدین در گروه آزمایشی ۱ و آزمایشی ۲ به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل است. همچنین بین مشارکت والدین و پیشرفت فرزندان در هر سه گروه همبستگی مثبت وجود داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد که درگیری آموزشی والدین و نیز مهارت های زبانی آنها بیشترین تأثیر را بر مشارکت والدین دارد و آموزش مشارکت به والدین بیشترین تأثیر را بر فعالیت های کودکان داشت. با توجه به اینکه ، فعالیت های کودکان و آموزش مهارت های زبانی به آنها بیشترین تأثیر را در یادگیری آنها داشت.
The conceptualization of 'space' in Persian and English: A comparative study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article aims at contrasting the conceptualization of space in Persian and English. Using three semantic primes of 'space', namely 'below', 'side' and 'touch' proposed in Natural Semantic Metalanguage (NSM), as one of the cognitive semantics approaches to study language, this cross-linguistic design intends to uncover the similarities and differences of conceptualizations in the two languages. The data came from the Hamshahri corpus of Persian-written data and the Corpus of Contemporary American English (COCA).The data were compared to see whether or not the NSM theory is viable to explain the spatial conceptualization. The results indicated that the semantic primes have more than one exponent in Persian and English, with their particular function and conceptual range. Besides, the prime of 'touch' has not spatial correspondence in Persian language. This means that the NSM approach does not provide enough analytical toolkits to satisfactorily explain the similarities and differences in cross-cultural cognitive semantic comparisons and cannot exhaustively explain the conceptualization of ‘space’. Nonetheless, this approach provides us with some insight into the cognitive properties in the minds of the speakers.
بعضی ویژگی های تمایزبخش مهم گویش های خراسانی زبان فارسی از گویش های گروه افغانی و تاجیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی پنج ویژگی گروه گویش های فارسی خراسانی می پردازد که آن را از گروه افعانی-تاجیکی متمایز می کند. این ویژگی ها که از دو ویژگی آوایی و دو ویژگی صرفی و همچنین یکی مربوط به حروف اضافه تشکیل شده ، علی رغم اینکه همه وجوه تمایز بین گروه ها را نشان نمی دهد، توسط مؤلف به عنوان پایدارترین ویژگی ها مشخص شده است. مقاله مبتنی بر طیف گسترده ای است از منابع، که شامل تحقیقات میدانی مؤلف و آثار متعدد پژوهشگران روسی، غربی، ایرانی، تاجیکی و افغانی است. متون (افسانه ها و داستان ها راجع به مسائل روزمره) به لهجه هراتی که در نتیجه کار میدانی مؤلف در افغانستان به دست آمده اند از گویندگان بی سواد و کم سواد لهجه مذکور جمع آوری شده اند. این افراد به خاطر عدم تحصیل، تحت تأثیر لهجه کابلی یا زبان ادبی قرار نگرفته، لهجه بومی خود را به خالص ترین شکل حفظ کرده بودند. پژوهش حاضر ثابت می کند ویژگی های موردبحث جزء ویژگی های اصلی متمایزکننده گروه گویش های فارسی خراسانی از گروه افغانی- تاجیکی است.
تعامل میان ساخت واژه و نحو در زبان علم: مطالعه موردی فرایند انضمام اسم و ساخت گروه های نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
255 - 298
حوزههای تخصصی:
ارتباط بین دو حوزه زبانی ساخت واژه و نحو یکی از موضوعات مناقشه برانگیز میان زبان شناسان بوده است. هدف از پژوهش حاضر نیز، واکاوی ارتباط و بازنمایی تعامل میان این دو حوزه ساختاری زبان است. به همین منظور، به بررسی دو فرایند زایا در واژه سازی زبان علم پرداخته ایم که یکی از آنها محصول حوزه ساخت واژه است، اما می توان زیرساختی نحوی برای آن قائل بود. دیگری، موجودیتی نحوی دارد، اما رفتارهایی ساخت واژی از خود نشان می دهد. این دو فرایند به ترتیب فرایند انضمام اسم و ساخت گروه نحوی هستند. در پژوهش حاضر، 500 واژه از دفتر اول فرهنگ واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادب و 500 واژه از دفتر شانزدهم به طور تصادفی انتخاب شده ودو فرایند یادشده در آنها بررسی شد. چارچوب نظری پژوهش حاضررویکرد تعاملی به مطالعه زبان بوده است. ولیکن، در بررسی دقیق دو فرایند اصطلاح سازی ذکرشده از برخی ابزارهای پژوهشی رویکردهای نظری دیگر، نظیر طرحواره های ساختاری در رویکرد ساخت واژه ساختاری نیز بهره گرفته ایم. بررسی های صورت گرفته نشان داد که تعریف نام های مرکب انضمامی در دفتر واژه های مصوب فرهنگستان مؤید وجود زیرساختی نحوی در این نام ها است. از سوی دیگر، ازدست دادن نشانه های نحوی در برخی گروه های نحوی نیز، بیانگر واژگانی شدگی آنها است. تنوع طرحواره های ساختاری در فرایند انضمام اسم بیشتر از گروه های نحوی و درمقابل، زایایی گروه های نحوی از زایایی نام های مرکب انضمامی بیشتر است. همچنین، به طورکلی بهره گیری از فرایند ساخت گروه های نحوی در بازه زمانی 10ساله، سیر افزایشی داشته است.
واکاوی چالش های ترجمه شعر (بر اساس اشعار فارسی و روسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
463 - 472
حوزههای تخصصی:
شعر به عنوان یک صورت هنری خاص، چنان با عناصر زبانی، فرهنگی و زیبایی شناختی خاص خود عجین شده است که ترجمه آن به زبانی دیگر با چالش هایی همراه است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با ذکر مثال ها و نمونه های عملی از اشعار فارسی و روسی، به تحلیل چالش های زبانی و فرهنگی در فرآیند ترجمه شعر پرداخته است و نشان می دهد که ترجمه شعر نه تنها به انتقال معانی واژگان، بلکه به حفظ بافت فرهنگی متن نیز وابسته است. در نهایت، این نتیجه حاصل گردید که هر چند ترجمه کامل و دقیق شعر غیرممکن به نظر می رسد، اما مترجم می تواند با بهره گیری از خلاقیت و درک عمیق فرهنگی، بین عناصر زبانی و فرهنگی توازن لازم را برقرار کرده و ترجمه هایی ارائه بدهد که تا حد ممکن به اصل نزدیک باشند. هدف از انجام جستار پیش ِرو، تأکید بر این نکته است که ترجمه شعر تنها یک فعالیت زبانی نیست، بلکه فرآیندی است که در آن فرهنگ ها و جهان بینی ها به تعامل و تبادل می پردازند. بنابراین مترجمان نه تنها باید به مهارت های زبانی، بلکه به درک عمیق از فرهنگ و بافت زبان مبداء نیز مجهز باشند. در پایان پیشنهاد می گردد که به منظور بهبود کیفیت ترجمه شعر، مترجم رویکرد دیالکتیکی اتخاذ نماید.
Typology of Negation in the Ardalani Variety of Sorani Kurdish(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aims to explore negation patterns in Ardalani, a variety of central Kurdish (Sorani) spoken mainly in Sanandaj, within the typological framework proposed by Miestamo (2005). This framework explains the main negation patterns found in the languages of the world as symmetric, asymmetric, and symmetric-asymmetric. Although Miestamo applied this stypological framework to analyze a wide range of languages, none of the Kurdish dialects are represented in his study. The data used in the present study comprises 263 negative sentences with their affirmative counterparts, which were obtained from the spoken Sorani material broadcast on Kurdistan Radio and Television. The results indicate that Ardalani follows a symmetric-asymmetric pattern. It reveals a symmetric pattern in the past tense with perfective and imperfective habitual aspect but displays an asymmetric pattern in the imperfective continuous aspect and modal structures. For the sentences in the imperfective continuous aspect, the speakers apply either A/Fin/Neg-LV or A/Cat/ATM. In the former, the verb loses finiteness and the features move to the available copula in the structure. In the latter, the aspect changes from continuous to habitual, a more common strategy. Modal structures also follow A/Cat/ATM, in which the modal marker is removed and replaced with the negation marker. However, the modal content remains semantically the same as its affirmative counterpart.