فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۲۱ تا ۳٬۷۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تناوب سببی نوعی تناوب گذرایی بین یک فعل سببی و همتای ضدسببی آن است. در مورد رابطه بین این دو گونه فعلی به طور کلی دو نوع رویکرد از سوی زبان شناسان اتخاذ شده است: اشتقاقی و غیراشتقاقی. در رویکرد اشتقاقی، یکی از دو گونه، پایه و دیگری مشتق فرض می شود. در رویکرد اشتقاقی پایه ناگذر (رویکرد سببی سازی)، فرض بر این است که گونه ضدسببی پایه و گونه سببی مشتق است. در حالی که در رویکرد اشتقاقی پایه گذرا (رویکرد ضدسببی سازی) گونه سببی پایه و گونه ضدسببی مشتق فرض می شود. در رویکرد غیراشتقاقی یا پایه مشترک رابطه مستقیم اشتقاقی بین دو گونه برقرار نمی شود و هر دو از یک منبع سوم یا ریشه نشأت می گیرند. هدف از مقاله حاضر بررسی کارآمدی رویکردهای یاد شده در تحلیل نشانه های ساختواژی فعل های تناوبی در گویش خوری از زبان های ایرانی شمال غربی رایج در کویر مرکزی ایران است. شواهد ساختواژی در این گویش نشان می دهد رویکردهای اشتقاقی به تناوب سببی دارای راهبرد تحلیلی کلی نیستند و تنها قادرند نشانه های ساختواژی در یکی از دو گونه سببی یا ضدسببی را توضیح دهند. در مقابل به نظر می رسد رویکرد غیراشتقاقی پایه مشترک می تواند تنوع ساختواژی در تناوب سببی (نشان داری یکی از دو گونه یا هر دو گونه) را در گویش خوری به طور جامع تحلیل کند.
بررسیِ نواییِ ناحیه پس کانونی در زبان فارسی: تکیه زدایی یا کاهش دامنه زیروبمی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسیِ ساخت نواییِ سازه های پس کانونی در زبان فارسی پرداخته ایم. انگیزه اصلیِ انجام پژوهش، پاسخگویی به این پرسش اساسی بود که آیا تکیه های زیروبمی بعد از کانون اطلاعی در جملات فارسی به کلی ازبین می روند یا اینکه فقط دامنه زیروبمی آنها کاهش می یابد؟ برای این منظور، در یک آزمایش تولیدی، دو دسته جمله شامل فعل های دوموضوعه و یک موضوعه با ساخت نحوی Dir.Obj+(Ind.Obj)+V طراحی شد که در آنها مفعول مستقیم یک بار با خوانش طبیعی و بار دیگر با خوانش کانونی توسط تعداد 10 گویشور فارسی معیار خوانده شد. مقادیر دامنه خیز و دامنه اُفت، مقادیر F0 بیشینه و F0 کمینه و فاصله زمانی بین قله ها و دره های زیروبمی در تمامی سازه ها در محرک های صوتیِ ضبط شده اندازه گیری شد. نتایجِ به دست آمده نشان داد دامنه خیز و دامنه اُفتِ زیروبمی برای تمامی سازه های پس کانونی از میزان 3 هرتز بالاتر است؛ مقدار F0 کمینه بعد از قله زیروبمی سازه کانونی از مقدار F0 در پایان پاره گفتار بیشتر است؛ و سطح ارتفاع قله های زیروبمیِ سازه های بعد از کانون به طور متوالی یکی پس از دیگری به صورت تابعی از ارتفاع قله تکیه زیروبمی قبل کاهش می یابد. این نتایج درحقیقت نشان داد دامنه زیروبمیِ سازه های پس کانونی به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد ولی نه در اندازه ای که باعث حذف کامل تکیه های زیروبمی شود. بر این اساس، سازه های پس کانونی در زبان فارسی حاوی درجاتی از برجستگی نوایی است و گروه های واجی در ناحیه پس کانونی با وجود کاهش دامنه زیروبمی شان همچنان در ساخت آهنگ گفتار حضور دارند.
سنجش مهارت گوش کردن در محیط دانشگاه: بررسی موردی آزمون بسندگی فارسی در دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیتِ برخورداری از توانمندی گوش کردن در زندگی دانشگاهی دانشجویان قابل انکار نیست. افراد برای انجام بسیاری از فعالیت های دانشگاهیشان نیازمند برخورداری از این مهارت هستند. از همین رو سنجش این توانمندی بخش بسیار مهمی از آزمون های بسندگی زبان فارسی را به خود اختصاص می دهد از جمله آزمون زبان فارسی دانشگاه فردوسی مشهد که به عنوان معیاری برای سنجش دانشجویان غیرفارسی زبان برای ورود به دانشگاه های ایران، در برخی شهرهای ایران و عراق برگزار می گردد. در این پژوهش با کمک مدل آماری رش، به بررسی بخش گوش کردن این آزمون پرداختیم. نتایج نشان داد که پایایی آزمون 66/0 است که برای یک آزمون سرنوشت ساز میزان پایینی به حساب می آید. همچنین نقشه رایت بیانگر این نکته بود که سؤالات آزمون عمدتاً در سطح زبان آموزان متوسط و یا ضعیف هستند. برای بهبود کیفیت پایایی آزمون پیشنهاد می شود که در طراحی آزمون از انواع دیگر متون مانند مشاوره ها و گفتگوها نیز استفاده شود. از نظر نوع مطابقت، سؤالات آزمون عمدتاً از نوع محل یابی و یا سلسه ای هستند، قرار گرفتن تعداد بیشتری پرسش از نوع ترکیبی و تولیدی می تواند به سخت تر شدن سؤالات بیانجامد. به طور کلی آزمون بسندگی زبان فارسی فردوسی بیشتر به سنجش توانمندی تشخیص واژگان کلیدی و درک جزئیات متن می پردازد. درک کارکرد ارتباطی پاره گفتارها، نتیجه گیریکردن برمبنای رابطه بین عناصر موجود در متن، پیونددادن اطّلاعات یک متن شنیداری و یک متن خواندن از جمله توانمندی های دیگر است که استفاده از آنها می تواند سطح دشواری آزمون را ارتقاء دهد.
The Effect of Direct, Indirect, and Negotiated Feedback on the Tense/Aspect of EFL Learners in Writing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L2 written corrective feedback has been investigated from different perspectives in SLA research (e.g. Ahmadian & Tajabadi, 2015; Bitchener & Knoch, 2010; Ferris, 2006). Taking the cognitive and sociocultural paradigms into account, the aims of the current study are twofold: Firstly, it attempts to find if corrective feedback is effective in improving the linguistic accuracy of L2 learners' tense/aspect use in writing. Secondly, it tries to measure which feedback type (direct, indirect, and negotiated) has a more significant effect on the mentioned linguistic structures. Seventy-five pre-intermediate university EFL learners were selected and asked to participate in the study; they were randomly divided into direct, indirect, negotiated feedback groups, and a control group. During six-week sessions of providing feedback on tenses/aspects, the participants were required to write diary journals on their academic life. The direct and indirect groups received feedback on their diaries, having 10 minutes time in the class to observe the feedback. The negotiated feedback group received 10 minutes one-to-one contingent feedback on the errors. After comparing the four groups, the results showed that all the treatment groups did outperform the control group which indicated that feedback was effective. Moreover, the findings showed no significant difference among the feedback types. This implies that teachers can provide any of the feedback types for learners so far as tense/aspect errors are concerned in their writing.
بررسی برخی از فرایندهای واجی در گویش بروجردی در مقایسه با فارسی معیار با تلفیقی از رویکرد واج شناسی زایشی و نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی برخی از مهم ترین فرایندهای واجی موجود در گویش بروجردی است. این گویش یکی از گویش های لری است که به همراه زبان فارسی، به شاخه جنوبی زبان های ایرانی غربی تعلّق دارند. داده های مورد استفاده در پژوهش از میان واژه ها و عبارات گفتگوهای محاوره ای گردآوری شده از تعداد هجده گویشور این گویش استخراج شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و در چارچوب واج شناسی زایشی و نظریه بهینگی، به توصیف و تبیین برخی از فرایندهای واجی در گویش بروجردی می پردازد. در این مقاله به فرایندهایی چون همگونی، ناهمگونی، تضعیف و حذف اشاره شده است. بررسی های انجام گرفته نشان داد که برخلاف فرایند تقویت، موارد بسیاری از فرایندهای همگونی، تضعیف و کشش جبرانی در این گویش دیده می شود که این امر، بیان گر آن است که گویشوران لری بروجردی، نسبت به گویشوران زبان فارسی معیار، تمایل بیشتری به استفاده از اصل کم کوشی دارند. در بررسی این گویش از چارچوب نظریه بهینگی مشخّص شد که در واژه های بررسی شده لری بروجردی، محدویت های حذف همخوان پایانی (NO CODA)، اصل مرز اجباری (OCP)، محدودیت مجاورت همخوان انسدادی دندانی و همخوان سایشی (FRIC DENT STOP) و کم کوشی (LAZY) رعایت شده که در گونه فارسی معیار این محدودیت ها نقض شده اند.
همبستگی رده شناختی نوع حرف اضافه با ترتیب فعل و مفعول در ترکیِ خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین نوع حرف اضافه و ترتیبِ قرارگرفتنِ فعل و مفعول همبستگیِ رده شناختی وجود دارد. در مقاله حاضر این همبستگی در ترکیِ خراسانی مورد بررسی قرار گرفته است. پیکره پژوهش از داده های طرح اطلسِ زبانیِ ایران که در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در دست انجام است، استخراج شده است. این پیکره شامل 360 جمله و عبارت ترکیِ خراسانی است که در آنها معادلِ گویشیِ 7 حرف اضافه «با، در، به، از، تا، پیشِ، را» به کار رفته اند. به منظورِ محدودکردنِ داده ها و ایجاد امکان مقایسه، در این پژوهش در مجموع 24 گونه جغرافیاییِ ترکیِ خراسانیِ رایج در آبادی های استان بزرگ (پیش از تقسیم به سه استان) مورد بررسی قرار گرفته اند. از آن جا که گردآوری داده های مورد بررسی در دهه پنجاه شمسی و پیش از تقسیمات کشوری جدید که خراسان بزرگ را به سه استان شمالی، جنوبی و رضوی تقسیم کرد انجام شده است، در پژوهش حاضر استان خراسان دهه پنجاه (بدون تفکیک) مد نظر بوده است. در گونه های زبانی مورد بررسی، حروف اضافه، همگی پس اضافه هستند که یا به صورت واژه مستقل یا پسوند تظاهر می یابند. ترکیِ خراسانی ازنظرِ نوع حرف اضافه و ترتیبِ بی نشانِ ارکان جمله، مشابه ترکیِ آذربایجانی فاعل-مفعول-فعل (SOV) و از رده زبان های فعل پایانی است. یافته های پژوهش نشان داد در تمامیِ گونه های جغرافیاییِ ترکیِ خراسانیِ مورد بررسی، حروف اضافه همگی پس اضافه هستند و به دو صورتِ واژه مستقل یا پسوند تظاهر می یابند و مجاورت این گونه های زبانی با فارسی و سایر زبان های منطقه، جز در مواردی محدود، تأثیری در تغییر این ساخت نداشته است. افزون بر این، مطابق نتایجِ حاصل از این پژوهش، ترکیِ خراسانی از همگانی های رده شناختیِ زبان درخصوص همبستگی نوعِ حرف اضافه با ترتیب فعل و مفعول تبعیت می کند.
Portfolio Assessment and EFL Learners' Writing Ability: Does Self-Regulation Have a Role to Play?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to the scarcity of quantitative studies as to the impact of portfolio assessment on EFL students’ writing ability and the significant impact of the interaction between portfolio assessment and self-regulation strategy, the present study aimed to explore whether portfolio assessment has any significant effect on improving Bachelor of Arts (BA) English as a foreign language (EFL) students’ paragraph writing ability, and whether this effect differs within high/low self-regulated learners or not. To do so, 60 intermediate female students were chosen out of 145 learners through the administration of a standard version of Oxford Placement Test (OPT). The participants were randomly assigned into one control (30 participants) and one experimental group (30 participants). The experimental group was assigned into two groups of high and low self-regulated learners, (15 participants for each group), based on Magno’s (2009) Academic Self-regulated Learning Scale (A-SRL-S) questionnaire. Participants of the control group were taught and assessed based on traditional teaching and assessment, whereas those in the experimental group were taught and assessed via portfolio-based instruction and assessment techniques. The analysis of the results of the study revealed that portfolio assessment has a significant effect on improving writing ability (p=0.001). The results also showed that high self-regulated learners have taken more advantage of portfolio assessment than the low self-regulated ones (p = 0.000). The results obtained from the present study can have beneficial contributions to teaching, curriculum development, and testing.
گروه فعلی شکافته در فارسی: تمایز هسته جهت و فعل کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیش از دو دهه گذشته، این فرضیه که گروه فعلی متشکّل از دو فرافکن گروه فعلی کوچک یا گروه جهت و گروه فعل واژگانی است، فرضیه پذیرفته شده ای در میان زبان شناسان چامسکیایی محسوب می شود؛ امّا پژوهش های اخیر درباره ساختار گروه فعلی، براساس فرضیه گروه فعل کوچک شکافته، هسته جهت را متفاوت از هسته فعل کوچک و گروه فعلی را متشکّل از سه فرافکن می دانند که عبارت اند از: گروه فعلی کوچک، گروه جهت و گروه فعل واژگانی. در این تحلیل، فعل کوچک، فعل ساز است و نوع رویداد را نشان می دهد. جهت، موضوع بیرونی را معرّفی می کند و هسته گروه فعل واژگانی، ریشه ای بی مقوله است. تعامل تکواژ سببی و فعل سبک در ساخت های سببی مرکّب و حضور موضوع بیرونی در ساخت های دارای فعل سبک، نمونه مواردی هستند که طرح دولایه ای گروه فعلی را در زبان فارسی به چالش می کشند. پژوهش حاضر با ارائه شواهدی از ساخت های سببی در زبان فارسی نشان می دهد که گروه فعلی، سه لایه ای بوده و هسته جهت و فعل کوچک به طور مستقل و متفاوت از یکدیگر در گروه فعلی ایفای نقش می کنند.
تأثیر آموزش تصادفی و آموزش تعمدی بر درک دانش هم-آیی واژگان انگلیسی در میان زبان آموزان سطح پیشرفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقولۀ هم آیی کلمات به عنوان یکی از دشوارترین جوانب یادگیری زبان تلقی می شود و توجه بسیاری را در حوزۀ آموزش و یادگیری زبان به خود جلب کرده است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش تعمدی و آموزش تصادفی بر درک دانش هم آیی کلمات انگلیسی در میان زبان آموزان سطح پیشرفته است. از میان 65 دانشجوی ترم اول رشته های مهندسی، تعداد 40 دانشجوی مرد و زن از دانشگاه گلستان که در بازۀ سنی 18 تا 32 قرار داشتند، برمبنای آزمون تعیین سطح آکسفورد انتخاب شدند و سپس به سه گروه آموزش تعمدی (تعداد: 13)، آموزش تصادفی (تعداد: 14) و گروه شاهد (تعداد: 13) تقسیم شدند. زبان آموزان گروه آموزش تعمدی، مقولۀ هم آیی کلمات انگلیسی را به طور مستقیم و تشریحی آموزش دیدند؛ در حالی که گروه آموزش تصادفی ترکیبات هم آیی را به طور غیر مستقیم و تلویحی فرا گرفتند. پس از گذشت پنج جلسه از جلسات تدریس، زبان آموزان در پس آزمون شرکت کردند. به منظور بررسی میزان درک زبان آموزان از مقولۀ هم آیی کلمات انگلیسی، جلسات یادآوری نیز برگزار شد. پس از یک فاصلۀ زمانی دو هفته ای، پس آزمون متأخر از زبان آموزان گرفته شد و جلسات یادآوری نیز برگزار شدند تا مجدداً، درک و آگاهی آن ها از مقولۀ تدریس شده ارزیابی شود. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین روش تدریس تعمدی و تصادفی در پس آزمون و پس آزمون متأخر وجود داشته و عملکرد گروه تدریس تعمدی بهتر از گروه تصادفی بوده است. همچنین، تفاوت معناداری بین عملکرد گروه آموزش تصادفی در پس آزمون و پس آزمون متأخر نسبت به شاهد وجود داشته است. امید است که یافته های حاصل از این پژوهش بتواند برای دانشجویان، مدرسان و طراحان برنامه های تحصیلی زبان انگلیسی مفید باشد. ulated Recall Session
بررسی تداخل زبانی-فرهنگی در کاربرد پایدارهای مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
255 - 268
حوزههای تخصصی:
توجه به فرهنگ محور بودن زبان، یکی از نکات کلیدی در آموزش زبان خارجی است. نقش زبان در انتقال فرهنگ آنچنان آشکارست که هیچ زبانی بدون فرهنگ، نمی تواند پایدار باشد. زبان و فرهنگ به هم وابسته اند و توانایی هر زبان آموز در یادگیری زبان، به سطح آگاهی و تسلط وی بر فرهنگ وابسته است. بی توجهی به فاکتورهای فرهنگی زبان، بروز خطای زبان شناختی را درپی دارد. پایدارهای مقایسه ای لایه ای پرکاربرد در سطح اصطلاحات و تعبیرات زبان اند و آینه تمام نمای اندیشه ورزی و شناخت گویشوران زبان و رمزینه های فرهنگی اند. بی توجهی به این لایه زایا و پرکاربرد زبانی و رمزینه های فرهنگی تعریف شده در آن ها باعث ایجاد تداخل زبانی- فرهنگی خواهد شد. در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش مقایسه ای- تحلیلی و طراحی یک آزمون، میزان آشنایی دانشجویان ایرانی رشته زبان روسی را در شناخت این واحدهای زبانی و تسلط بر آن ها بررسی و بر اساس نتایج به دست آمده، راهکارهایی ارائه شود.
ارزیابی کارآیی برنامه درسی کارشناسی مترجمی انگلیسی از نقطه نظر دانشجویان و دانش آموختگان این رشته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1229 - 1266
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، که داده های مورد نیاز آن با استفاده از یک روش پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی و از طریق یک گروه کانونی و یک پرسشنامه بسته پاسخ محقق ساخته گردآوری شد، به دو منظور انجام گرفت: الف) ارزیابی میزان کارآیی برنامه درسی کارشناسی رشته مترجمی انگلیسی در تربیت مترجمان حرفه ای از نقطه نظر دانشجویان و دانش آموختگان این رشته؛ و ب) آگاهی از پیشنهادات پژوهیدگان مذکور برای رفع کاستی هایی که شناسایی می کنند. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که برنامه درسی فعلی از حیث تربیت مترجمان حرفه ای در حوزه های مختلف چندان موفق نبوده است. از جمله پیشنهادات پژوهیدگان برای رفع کاستی های برنامه فعلی و افزایش کارآیی آن، می توان به افزودن واحدهای درسی تخصصی و متناسب با بازار روز خدمات زبانی، تقسیم رشته فعلی به دو رشته مجزای ترجمه مکتوب و ترجمه شفاهی، و گرایش بندی رشته مجزای ترجمه مکتوب اشاره کرد. انتظار می رود یافته های پژوهش به عنوان مبنایی برای اصلاح برنامه های درسی، تخصیص منابع، بهبود تجربه یادگیری دانشجویان، و نهایتاً ارتقاء مهارت های آنها همگام با نیازهای بازار پویای خدمات زبانی مورد استفاده قرار گیرند.
بررسی رابطه واگویه، استدلال منطقی و دستاورد زبانی دانشجویان ایرانی از طریق تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است تا ارتباط بین یکی از جنبه های اصلی نظریه اجتماعی فرهنگی ویگوتسکی (1978)، یعنی واگویه را، با استدلال منطقی و دستاورد زبانی دانشجویان ایرانی بررسی کند. این ارتباط مبتنی بر تعاملی پویا بین قدرت استدلال منطقی و واگویه دانشجویان وهمچنین ارتباط هریک از این ساختارها با دستاورد زبانی آن هاست. برای دستیابی به هدف پژوهش، 200 دانشجوی زبان انگلیسی از دانشگاه های مختلف ایران پرسش نامه هایی را تکمیل کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد سه بخش از فعالیت ها (استنباط، استنتاج و ارزشیابی استدلال های منطقی) را از پرسش نامه «ارزیابی تفکر انتقادی واتسون گلیزر»ش (2010) انجام دهند. علاوه بر این، از آن ها خواسته شد به پرسش نامه «واگویه» طراحی شده توسط سیگریست (1995) پاسخ دهند. برای بررسی دستاورد زبانی، از شرکت کنندگان خواسته شد معدل خود را ذکر کنند. مدل سازی معادلات ساختاری برای تحلیل مدل براساس داده ها انجام شد. برای تعیین ناپیوستگی های شناساییشده در مدل، هر مسیر که نمایانگر روابط علی و معلولی است به طور مجزا بررسی شد. داده ها، پیش بینی های نظری در مورد رابطه بین استدلال منطقی و واگویه دانشجویان را تأیید می کنند. به علاوه، تحلیل داده ها نشان داد که واگویه دانشجویان با سه زیرمجموعه استدلال منطقی همبستگی مثبت و قدرت پیش بینی خوبی برای آن ها دارد. علاوه بر این، سه مؤلفه استدلال منطقی به شکل مؤثر و مثبتی میزان دستاورد زبانی دانشجویان ایرانی را پیش بینی می کنند. در نهایت می توان نتیجه گرفت که واگویه می تواند همبستگی غیرمستقیم و مثبتی با دستاورد زبانی دانشجویان داشته باشد.
“This Is a Food Ad but It Is Presenting Gender Stereotypes!”: Practicing Critical Language Awareness in an Iranian EFL Context(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite a fairly long emergence of critical approaches to language teaching, there still seems to be a dearth of practitioner inquiries narrating experiences of implementing Critical Language Awareness (CLA) in English as Foreign Language (EFL) contexts. Prompted, the present study narrates the measures taken by an Iranian language teacher for encouraging learners to analyze and examine language deployment in the world around them. The participants of this semester-long study were a community of twenty young female students studying English Literature at a state university in Tehran, Iran who were engaged in a series of reading events including reflective reading of advertisements and TV commercials, and critical analysis of literary works, news and journalistic writings, inter alia. The analysis of classroom records plus reflective journals written by the students display the ways through which the students practiced standing back from texts, questioning the biased ideas, developing reasoned position, and responding in their own voices.
Uncovering the Influence of EFL Students’ Perfectionism and Anxiety on their Willingness to Communicate in Language Classes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The study aims at investigating the influence of English as a Foreign Language (EFL) students’ perfectionism and anxiety on their Willingness to Communicate (WTC) in EFL classes. To do so, a set of questionnaires, namely “Willingness To Communicate” (MacIntyre et al., 2001), “Foreign Language Classroom Anxiety” (Horwitz et al., 1986) and “Multidimensional Perfectionism Scales” (Hewitt & Flett, 1991) were distributed among 120 (50 males and 70 females) Iranian EFL university students. Stepwise multiple regression analysis was conducted to indicate the extent to which each independent variable (perfectionism and anxiety) could predict the dependent variable (WTC). The results showed that both EFL students’ anxiety (B=-.586, p<.0.05) and their perfectionism (B=-.224, P<.0.05), had a significantly negative influence on their WTC in language classes. These two independent variables could explain .456 percent of the variance in the dependent variable (WTC). The results of the study were discussed and the implications were made.
بررسیِ تطبیقیِ مضامینِ فرهنگی در کتاب های آموزشِ زبانِ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان فارسی و گویش های ایرانی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (شماره ۷)
10.22124/plid.2019.9768.1241
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با نگاه آمیختگی زبان و فرهنگ، برآوردی کوتاه از میزان و تأثیر جهت گیری فرهنگی در آموزش زبان فارسی به دیگران را تقدیم می کند و از روش چک لیست بایرام (1993) در سنجش محتوای فرهنگی و بررسی پیوند آموزش زبان با آموزه های فرهنگی سه کتاب زبان فارسی، دوره آموزش زبان فارسی و درس فارسی بهره گرفته است. در این سه کتاب، فرهنگ بزرگ یعنی عناصری چون تاریخ، موسیقی، ادبیات و هنر ایرانی و فرهنگ کوچک با مؤلفه های اجتماعی همچون رفتار، آداب، نگرش ، باور، ارزش و هنجار، بررسی شده است. با این روش، به فراوانی تأکید هر یک از کتاب های یادشده بر آموزش صرف زبان با مضامین اجتماعی در چرخه زندگی، شامل خانواده، مدرسه و محیط کار از یک سو، و بسامد وقوع مضامین فرهنگی و چگونگی پرداختن به همه سطوح آن از سویی دیگر توجه شده است.
نگاه فرهنگ شناختی به کتاب های آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان: مطالعه موردی کتاب های موسسه دهخدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی یکی از ارکان هویت ایرانی است که در عصر گفت و گوی فرهنگی و دهکده ی جهانی مورد توجه خاص استادان، پژوهشگران و علاقه مندان فرهنگ ایرانی در سراسر جهان قرار گرفته است. با این همه، رویکردهای متفاوت منابع آموزش زبان فارسی یکی از مشکلات پیش روی زبان آموزان و مدرسان این زبان است. در این مقاله بر اساس الگوی نشانه شناسی فرهنگی مکتب تارتو، چگونگی بازنمایی فرهنگ ایرانی در سطح پایه و میانی کتاب های خواندن و درک مطلب فارسی ویژه ی زبان آموزان غیرایرانی بررسی شد. به این منظور برای استخراج نشانه های فرهنگی، ابعاد سه گانه ی فرهنگ(بعد شعری، بعد بافت، بعد محتوا)، و رویکردهای سه گانه ی نشانه شناسی فرهنگی مکتب تارتو(رویکرد خود و نه دیگری، دیگری و نه خود، نه خود و نه دیگری)، مورد ملاحظه قرار گرفت. سپس برای اطمینان از نتیجه ی حاصل شده در آمار توصیفی، فرضیه ی پژوهش با استفاده از کای دو تک متغیره (Chi-square Test) و تی تست مستقل(Independent Sample T-test) نیز بررسی شد. در پایان نیز برای آموزش بعد بافت و محتوای فرهنگی در آموزش زبان دوم الگویی پیشنهاد گردید که طبق سازوکارِ آن، چنانچه تدوینگران متون آموزشی تمایل به استفاده از رویکرد خود و نه دیگری داشته باشند؛ لازم است از برجسته سازی ابعاد بافت فرهنگیِ خود بهره گیرند.
بازتحلیلی نقشگرا از دوگان سازی واژبستی مفعول در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی به حضور همزمان مفعول رایی و یک واژه بست دوگان سازی واژه بستی اطلاق می شود. در این مقاله نشان خواهیم داد که ارائه یک تحلیل دستوری صحیح از این فرایند منوط است به تمایزی که میان مرز بند و جمله قائل می شویم. هم نمایگی مفعول رایی و واژه بست ضمیری در حوزه بند، ذیل عنوان دوگان سازی قرار می گیرد؛ در حالی که اگر رابطه هم نمایگی میان این دو سازه در حوزه جمله قرار بگیرد فرایند موردنظر، چپ نشانی است که به موجب آن گروه اسمی نشانه گذاری شده با «را» به حاشیه چب بند منتقل شده و نقش آن در مقام مفعول را همان واژه بست در درون بند بر عهده می گیرد. شاید بتوان بارزترین وجه تمایز میان دو ساخت دوگان سازی مفعول و چپ نشانی آن را، حضور یک وقفه آوایی در مورد دوم دانست.
تأثیر سن زبان آموزان بر یادگیری تلفظ زبان آلمانی بر اساس داده های دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استناد به فرضیه دوره بحرانی که یادگیری کامل هر زبان را پس از سن خاصی ناممکن می داند، انجام گرفته است. دو گروه از دانشجویان ایرانی که در سنین مختلف زبان آلمانی را آموخته اند، مورد بررسی قرار گرفتند. تلفظ آنها از طریق روخوانی سه متن آلمانی بوسیله پنج ارزیاب بومی آلمانی مورد ارزیابی قرارگرفت. هدف یافتن گویشور درحد بومی زبان آلمانی درمیان زبان آموزان دوگروه بود. براساس تحقیقات متعدد در رابطه با سن زبان آموزی، احتمال دست یافتن زبان آموزان زیر ۱۲ سال به مهارت تلفظ در حد گویشوران بومی وجود دارد. با توجه به اینکه بیشتر زبان آموزان گروه اول از بدو تولد در محیط آلمانی زبان رشد نموده اند، انتظار می رفت در میان آنان تعدادی به عنوان گویشور بومی شناخته شوند. پرسش مطرح شده این بود که آیا در میان زبان آموزان بزرگسال، فردی با تلفظ در حد گویشور بومی یافت می شود؟ در نهایت، نه تنها هیچ کدام از زبان آموزان گروه دوم نتوانستند به عنوان گویشور بومی شناخته شوند، بلکه در گروه اول نیز هیچ زبان آ موزی نتوانست در هر سه متن بر اساس نظر ارزیاب ها گویشور بومی شناخته شود. نتایج این تحقیق در راستای فرضیه دوره بحرانی یادگیری زبان قرار می گیرد.
تحلیلی بر عامل روانشناختی ترس از فناوری و دانش رایانه ای در مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
243 - 266
حوزههای تخصصی:
با جهانی شدن ابزارهای فناوری و پیشرفت سریع فناوری اطلاعات، به کارگیری رایانه و سایر ابزارهای فناوری در تدریس، امری ضروری گردیده است و به تبع آن معلمان و مدرسان در حیطه آموزش زبان نیز باید از این ابزارها به منظور افزایش تأثیر تدریس استفاده نمایند. نتایج پژوهش ها نشان می دهد اگرچه اکثر معلمان و مدرسان تمایل دارند تا از این ابزارها در تدریس مهارت های زبانی استفاده کنند، اما به علت وجود ترس از به کارگیری ابزارهای فناوری در کلاس درس از این امر امتناع می ورزند. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل رابطه احتمالی میان ترس از فناوری و دانش رایانه ای مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بوده است. در راستای هدف این پژوهش، 40 مدرس زبان فارسی از دو مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آنها به سه پرسشنامه اطلاعات شخصی، سنجش میزان دانش رایانه ای سون و راب و کریسمیاضی (2011) و اضطراب رایانه ای روزن و ویل (1988) پاسخ دادند. یافته های این پژوهش نشان داد که رابطه معنادار (در سطح 05/0) و منفی بین دو متغیر دانش رایانه ای و ترس از فناوری برقرار است. در واقع، مدرسانی که میزان دانش رایانه ای بالایی دارند، ترس از فناوری کمتری دارند. نتایج تحقیق حاضر راهکارهایی را جهت تربیت مدرس زبان فارسی به برنامه ریزان آموزشی ارائه نموده و در مورد فرایند کارآمدتر تدریس زبان فارسی با توجه به نیاز های جدید در به کارگیری فناوری در آموزش، پیشنهادهایی ازجمله گنجاندن دوره های آموزشی به کارگیری ابزارهای فناوری در دوره های ضمن خدمت معلمان مطرح نموده است.
Trodden and Untrodden Paths: A Study of Cognitive Processes in Oral Responding and Questioning(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۳۸, Issue ۳, Fall ۲۰۱۹
159 - 187
حوزههای تخصصی:
The present study was an attempt to provide a psycholinguistic account of cognitive processes underlying responding and questioning. It also strived to identify the potential differences between responding and questioning cognitive processes in Target Language Use Situation tasks. To accomplish the objectives, 65 Iranian general IELTS applicants from two foreign language learning institutes in Shiraz, with two different language proficiency levels (intermediate and advanced), were randomly selected. They were administered a normal responding and a reverse questioning IELTS oral tasks. Two seven-point Likert scale questionnaires were also used to measure the task difficulty and mental effort that the applicants perceived while doing the tasks. Additionally, the applicants’ recorded voices in tasks were transcribed and analyzed to assess the number of grammatical errors and pause lengths. The analysis of the numerical data through descriptive statistics and paired-samples t-tests indicated that, in general, the cognitive processes underlying oral responding and questioning are significantly different in terms of mental effort, task difficulty, length of pauses, and the number of grammatical errors. More specifically, the results suggested that the applicants took more mental effort and perceived more task difficulty while constructing the questions for given responses irrespective of their proficiency levels. Both groups also paused significantly longer and committed significantly more grammatical errors when completing the questioning tasks. The paper discusses the study implications for second language teachers and assessors.