در برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، ساماندهی نظام قیمتگذاری کالا و خدمات و واگذاری بیشتر فعالیتهای اقتصادی دولت به بخش خصوصی، به عنوان یکی از مهمترین راهکارهای اصلاح نظام مالی دولت و حذف کسریهای مزمن بودجه معرفی گردیده است. با این حال، از آن جا که یارانهها، به عنوان یکی از روشهای مرسوم و شناخته شده انتقال درآمد به گروههای کمدرآمد جامعه، از اهمیت شایانی برخوردار است، عدم شناخت کافی از نتایج و پیامدهای اجرایی این سیاست، یا به عبارت سادهتر، عدم استفاده از یک برنامه حساب شده در اجرای آن، علاوه بر آثار منفی بر سطح زندگی گروههای کم درآمد، پیامدهای منفی سیاسی و اجتماعی به دنبال خواهد داشت. در این مطالعه، کوشیدهایم تا با استفاده از برآورد آثار حذف یارانهها به هر رفتار متغیرهای کلان اقتصادی در قالب یک الگوی اقتصاد کینزی، مشکلات ناشی از اجرای این سیاست را به صورت واقعی تبیین نماییم. در نهایت، تغییر الگوی مخارج دولت مبتنی بر اختصاص هزینههای جاری (یارانهها) به مخارج سرمایهگذاری دولت را به عنوان یک برنامه مکمل سیاستهای ساماندهی نظام قیمتگذاری برای جلوگیری از تبعات منفی آن بر رشد اقتصادی، سرمایهگذاری و توزیع درآمدها پیشنهاد میکنیم.
جهان هستی، پیوسته در حال تولید داده و اطلاعات آماری است. تعداد دفعات بارندگیدر یک فصل یا یک سال یا میزان بارندگی یک سال در یک منطقه جغرافیایی، تعدادآتشسوزیها در جنگلهای یک ناحیه، میزان پیشروی صحرا در یک کشور، تعداد زمینلرزههادر یک منطقه در یک سال و تعداد وقایع ولادت و فوت در یک سال معین، مثالهایی هستند ازتولید داده و اطلاعات آماری ناشی از حرکت جهان هستی. رهبران، مدیران و برنامهریزانجوامع برای تصمیمسازی و برنامهریزی و پیشبرد جامعه خود به سوی آیندهای بهتر باجمعآوری این دادهها اقدام به تولید آمارهای رسمی نموده و اقدامات خود را با شناختوضعیت موجود ساماندهی کرده و از این طریق در جهان هستی تغییر ایجاد میکنند و این تغییرنیز دادههای آماری جدید تولید میکند. افزون بر این، حوادث غیرمترقبه، همانند طوفان،آتشسوزی، و زلزله، موجب اقدامات اضطراری دولتها شده و از این طریق نیز در نظام تولیددادههای آماری تغییر ایجاد میشود. سعی این مقاله، در تبیین شکلگیری نظامهای آماری ونظامهای تولید آمارهای رسمی در کشور و ارائه تصویری از یک نظام آماری مطلوب و تشریحاصول حاکم بر نظام تولید آمارهای رسمی است.