ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۰۱ تا ۵٬۴۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
۵۴۰۲.

بررسى و نقد هستى و وجود از منظر هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هگل هستى مثال مطلق تقسیمات هستى وجود و هستى متعین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۶ تعداد دانلود : ۹۸۶
هستى یکى از زیربنایى ترین مفاهیم فلسفه هگل است که نقطه شروع منطق او نیز شمرده مى شود. در این مجال، به بررسى مقوله هستى در منظومه فکرى هگل مى پردازیم. یگانگى هستى با شناسایى و اینکه هستى در نظر هگل داراى تجرّد است و این تجرّد ناشى از قواعدى است که او براى سه پایه هاى خود وضع مىکند، از جمله مباحث ماست. از دیگر نقاط مهمّ بررسى هستى، یافتن دلایل هگل در نخستین بودن این مقوله است؛ و اینکه او با چه توجیهى دیگر مقولات متکثّر خود را بر این پایه مى نهد؟ هگل همچنین براى هستى تقسیماتى قائل شده که ذکر آن آمده است. نکته قابل توجه دیگر تفاوتى است که او میان «وجود» و «هستى» مى نهد، این دو را با ظرافت از هم جدا مىکند و هریک را در جایگاه خاصّ خود قرار مى دهد. در کنار این مباحث، سنجش نظریات هگل به محک نقد، از دیگر محورهاى اصلى ماست که کوشیده ایم به نحو منصفانه آن را بررسیم.
۵۴۱۱.

جنین آزمایشگاهی از دیدگاه مسئولیت مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اذن ضمان مسئولیت مدنی اعراض جنین آزمایشگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۵ تعداد دانلود : ۹۳۰
جنین آزمایشگاهی از دیدگاه مسئولیت مدنی، گروه درمانی و اشخاص ثالث و تاثیر شروط قرارداد در تغییر مسئولیت مدنی و بالاخره دیه جنین آزمایشگاهی موضوعاتی است که در مقاله پیش رو مطالعه شده است. هر کدام آن ها معرکه الآرای فقهای عظام و حقوقدانان محترم می باشد. از حلیت و حرمت اصل کار تا شیوه ایجاد و انتقال و توصیف فقهی و حقوقی آن ها در این مقاله آرا در حد توان و با استدلال متوسط ملاحظه و احتمالات وارده مورد ایراد و ابرام واقع شده و بدون اظهار نظر نهایی و فتوایی در جهت آشنایی بیش تر با مفاهیم و بررسی علمی آن ها پیش رفته است تا چه در نظر آید.
۵۴۱۵.

گزاره هاى موجّه؛ بحثى منطقى یا فلسفى؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صدق ملاصدرا وجود رابط جهت مواد ثلاث گزاره موجه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۵ تعداد دانلود : ۸۰۶
بحث درباره مواد ثلاث (وجوب، امکان و امتناع) و گزاره هاى موجّه، هم در منطق و هم در فلسفه مطرح است. منطق دانان مسلمان در آثار منطقى خویش، اغلب ضمن بحث درباره اقسام گزاره ها، گزاره هاى حملى را به گزاره هاى موجّه و غیرموجّه (مطلق) تقسیم، و سپس اقسام و احکام گزاره هاى موجّه را به تفصیل بررسى مىکنند. فیلسوفان نیز مفاهیم یا ماهیات را به سه دسته واجب الوجود، ممکن الوجود و ممتنع الوجود تقسیم، و درباره احکام فلسفى هریک بحث مىکنند. اکنون این مسئله درخور طرح است که چه تفاوتى میان معناى منطقى و معناى فلسفى مواد و جهات هست و آیا این بحث اصالتا بحثى فلسفى است یا منطقى؟ اندیشمندان مسلمان در پاسخ به این مسئله، دستکم سه دیدگاه را مطرح کرده اند که به ترتیب عبارت اند از: 1. تمایز معنایى؛ 2. وحدت معنایى و اختلاف حیطه اى؛ 3. وحدت معنایى و تساوى حیطه اى. در این مقاله پس از طرح و نقد دو دیدگاه نخست، دیدگاه سوم به منزله رأى مختار ملّاصدرا بررسى مى شود. یکى از پیامدهاى این دیدگاه آن است که بحث درباره مواد و جهات، اصالتا بحثى فلسفى است، نه منطقى، و اگر در منطق درباره آن بحث شود استطرادى است. در بخش دیگر مقاله، دیدگاه سوم نیز نقد، و نشان داده مى شود که این دیدگاه با چالش هایى روبه روست؛ براى نمونه، لزوم اختصاص موجّهات به اقسام ویژه اى از گزاره هاى حملى. در پایان دیدگاه چهارمى به اختصار پیشنهاد مى شود که بر پایه آن، تمایز معنایى میان جهات منطقى و جهات فلسفى بنابر تمایز میان جهات راجع به صدق و جهات راجع به وجود تبیین مى شود.
۵۴۱۶.

ارتباط بین فهم و زبان دراندیشه ویتگنشتاین و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان فهم گفتگو فهم دیگری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۶۹۴ تعداد دانلود : ۱۱۹۹
ویتگنشتاین متأخر و گادامر معتقدند فهم متضمن کاربرد است. در اندیشه آنها، حضور ِ«دیگری» در فهم راستین نمایان می شود. ویتگنشتاین برآن است که ما نمی توانیم هیچ شکل زندگی خاصی را مستقل از شکل های دیگر زندگی بفهمیم. گادامر نیز می گوید «من» نسبت به گفته های دیگری گشوده است، زیرا گفتگوی واقعی فقط با چنین گشودگی ای میسر می شود. از دیدگاه ویتگنشتاین، اساساً داشتن زبان خصوصی برای انسان مقدور نیست، زیرا قواعد حاکم بر کاربرد واژه های مبین حسیات، قواعدی همگانی و اجتماعی اند. ما این قواعد را در صحنهجامعه و در گفتگو با دیگران یاد می گیریم و به کار می بندیم. نزد گادامر نیز زبان محیطی است که در آن، دو طرف گفتگو به فهم متقابل می رسند و ویژگی هر گفتگوی راستین این است که دو طرف گفتگو برای دیدگاه و گفته های یکدیگر ارزش قائل باشند.
۵۴۱۷.

ابعاد وجودی، معرفتی و زبانی الاهیات سلبی دیونوسیوس مجعول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الاهیات سلبی دیونوسیوس مجعول الاهیات ایجابی بعد وجودی بعد معرفتی بعد زبانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۶ تعداد دانلود : ۸۷۳
الاهیات سلبی پاسخی به پرسش از چگونگی سخن گفتن از ذات خداوند و امکان شناخت وی است که به صورت سلب زبانی نمود می یابد و از سه بُعد وجودی، معرفتی و زبانی قابل بررسی است. دیونوسیوس مجعول فیلسوف و عارف مسیحی اوایل قرون وسطی است که الاهیات سلبی وی تأثیر بسیاری بر عارفان پس از خود داشته است. شیوة الاهیاتی وی متشکل از چهار مرحله است: 1. ایجابی، که با حرکت نزولی از صفات کلی و انتزاعی امر متعالی آن ها را به مخلوقات متصف می کند؛ 2. سلبی، که در سیری صعودی به تنزیه خداوند از صفات و مفاهیم می پردازد؛ 3. تفضیلی، که با سلبِ سلب منکر صفات ایجابی و هم سلبی از خداوند می شود؛ 4. عرفانی، که سخن گفتن از خداوند را در سکوت و زبان را از بیان امر الوهی عاجز می داند. هر کدام از این مراحل بر اساس یکی از ابعاد الاهیات سلبی بنا شده اند و به سبب اشکالی منجر به مرحلة بعد می شوند. در شیوة ایجابی با مبنایی وجودی و هستی شناسانه می آغازد و به علت مشکل معرفتی پیش آمده و تقید خداوند، به مرحلة سلبی روی می آورد. مرحلة سلبی نیز منجر به انتساب صفاتِ متضادِ سلب شده و تعین و تقید خداوند می شود؛ لذا وی روش تفضیلی را در پیش می گیرد. در شیوة تفضیلی سلب توأمان صفات ایجابی و سلبی نوعی از آشفتگی زبانی را به وجود می آورد که راه کار دیونوسیوس در نهایت شیوة عرفانی و بیان عجز زبان از توصیف خداوند است.
۵۴۲۰.

درآمدی بر فکر شرق و غرب در تفکر هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مارتین هایدگر مسئله غرب مسئله شرق هایدگر و شرق دور مسئله وجود

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه غرب شناسی
تعداد بازدید : ۱۶۹۳ تعداد دانلود : ۸۷۷
هایدگر پس از وجود و زمان مهم ترین مباحث فلسفه خود را با به کاربردن مداوم تعابیری چون اروپایی، مغرب زمینی و غربی به بحث در باره غرب بر می گرداند. همچنین او در اولین سال های فعالیت دانشگاهی اش در آغاز دهه بیست قرن گذشته اغلب به اشپنگلر و کتاب افول مغرب زمین او می پردازد. همین ها حاکی است از موضوعیت «مسئله غرب» در فلسفه او. از سوی دیگر هایدگر بخصوص بعد از جنگ دوم جهانی به گفتگو با شرق پرداخته است، گفتگویی که مهم ترین اصطلاحات فلسفی اش مثل وجود، عدم، دازاین، مابعدالطبیعه و… را در آن به میان می آورد. درعین حال رابطه او با شرق آسیا هم دیرینه بوده و به همان اوایل دهه بیست قرن قبل برمی گردد. این ها نیز حکایت از موضوعیت «مسئله شرق» در فلسفه او می نماید. نکته سوم آنکه این دو مسئله درهم تنیده اند، یعنی می باید آن دو را در مسئله واحد «شرق و غرب» با هم فهمید. نوشته حاضر می کوشد با اشاره اجمالی به گستردگی ارتباط مسئله واحد شرق و غرب با اهم مسائل فلسفه هایدگری این نظریه را پیش بنهد که این مسئله نشان دهنده راه فکری این متفکر بزرگ است و از این رو می باید آن را مبنای فهم و تفسیر راه فکری هایدگر قرار داد. محوریت مسئله شرق وغرب اما تعارضی با مسئله وجود ندارد که خود او آن را به عنوان ام المسائل فلسفه اش معرفی می کند، چرا که با خود پرسش وجود هایدگر نیز عجین است. به همین دلیل با این مسئله حتی می توان خود پرسش وجود او را مورد پرسش قرار داد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان