فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۴۱ تا ۲٬۶۶۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
منبع:
علامه ۱۳۸۵ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
تاملی در تحول روش شناسی دانش متافیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو در صدد است به عرصه روش شناسی مطلوب و جامع فلسفه هستی شناختی و متافیزیک به مفهوم فلسفی آن دریچه ای بگشاید. از همین روی نخست به کشف تحولات و سرگذشت تاریخی – تطبیقی آن در تفکر اسلامی و غربی می پردازد و پس از آن به تبیین اصول و ارکان نظریه «روش شناسی جامع دانش متافیزیک و فلسفه» همت می گمارد و چون تحولات تاریخی یاد شده غالباً در ضمن تعامل متافیزیک با علوم تجربی بوده است، این پیوند و همبستگی تاریخی نیزبه طور فشرده مورد اشاره قرار می گیرد.
حدوث و قدم عالم در اندیشه ارسطو و ابن سینا
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
مسئله ""حدوث و قدم عالم"" در اندیشه ارسطو و ابن سینا، پرسش اصلی تحقیق حاضر است. دراین مقاله به نگرش این دو فیلسوف مشایی در مورد حدوث و قدم عالم پرداخته می شود. ارسطو با تکیه بر برهان طبیعی و متوسل شدن به مقوله حرکت، به اثبات محرک نامتحرکی دست می یابد که شارحان وی آن را خدا نامیده اند. از نظر وی محرک نامتحرک علت غایی همه حرکات عالم است. در حالی که در اندیشه ابن سینا با تأثیر پذیری از متون مقدس دینی خدا به عنوان واجب الوجود، وجود محض و معطی وجود مطرح است. از دیدگاه ارسطو خداوند علت است؛ لیکن علیت او تنها تحریکی است. از دیدگاه ابن سینا این علیت، فاعلی (ایجادی) است نه تحریکی. وی با تقسیم موجود به واجب و ممکن و همچنین اثبات نیازمندی ذاتی ممکنات به واجب، نمونه متفاوتی از حدوث و قدم عالم را مطرح ساخت که براساس آن جهان با ویژگی حدوث ذاتی از خالق سرمدی، فیض هستی دریافت می کند. خدای ارسطو خالق جهان نیست و طبعاً جهان نامخلوق او قدیم و ازلی خواهد بود.
چگونگی پیدایش کثیر از واحد (نظام فیض) از دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت در «تسلای فلسفه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بوئتیوس، فیلسوف بزرگ رومیمسیحی قرن ششم میلادی، رسالهیی مهم در فلسفه سیاسی به نام تسلای فلسفه دارد. او در این رساله از مقولات متعدد فلسفی سخن گفته است که یکی از این مقولات، قدرت است. او این مقوله را در آستانه سده های میانه و با رهیافتی فلسفی و در هالهیی از عقاید دینی به بحث گذاشته است. وی ضمن تفکیک میان مؤلفه های درونی و برونی انسان، قدرت را از مؤلفه های سعادت انسانی میداند و از آنجا که سعادت امری درونی است، بنابرین نمیتواند با عوامل بیرونی کم و زیاد شود. قدرت در شکل بیرونی آن، عامل و ضامن مناسبی برای ایجاد و بقای سعادت نیست. بوئتیوس قدرت بیرونی بویژه در شکل سیاسی آن را برسمیت میشناسد اما نگاهش به قدرت بالمجموع است و از اینرو هر شکلی از اشکال قدرت بنحو مستقل و بتنهایی نمیتواند سعادتبخش انسان باشد بلکه چه بسا بسان نشانهیی بر عدم سعادت نیز تلقی میشود. این فیلسوف بخشی از ناکامی فلسفه را متوجه همین قدرتهای متجزی میداند.
علم اصول و فلسفه تحلیلى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کانت از نگاه نیچه
انسان شناس جان آشنا
منبع:
قبسات ۱۳۷۸ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
مرگ هنر و نسبت آن با مسیحیت در نگاه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۴ شماره ۴۷
حوزههای تخصصی:
در نوشتار حاضر ابتدا از آرای اسلاف هگل در باب هنر و زیباشناسی و تاثیر آن در ایده آلیسم آلمانی و به ویژه هگل سخن رفته است. در ادامه گفتار، مساله مرگ هنر و تفسیر مفسران هگل و نسبت آن با مسیحیت با نظر به مبانی دوره مدرن و پیدایش تلقی تازه ای از هنر و استقلال(autonomous) آن از مسیحیت در دوره مذکور بررسی شده است.
هرمنوتیک، فن عام فهم و تفسیر از نظرگاه اشلایرماخر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشته حاضر به معرفی آرا و اندیشه اشلایرماخر در علم هرمنوتیک می پردازد. علم هرمنوتیک تا پیش از قرن هیجدهم به سیاق تبار یونانی اش در خدمت تفسیر متن مقدس قرار داشت و با استفاده از شیوه معانی بیان و نقادی به همراه قواعد زبان شناختی و دستوری به فهم مدلول متن مقدس می پرداخت. اما اشلایرماخر در اوایل قرن نوزدهم هرمنوتیک را به عنوان فن عام تفسیر از محدوده متن مقدس خارج و آن را در فهم هر متنی به کار گرفت. او با تاثیرپذیری از رمانتیک ها و فقه اللغه ایها و روشنگران، تفسیر دستوری و روان شناختی را در فهم متن به کار گرفت. اما در نهایت با غلبه یافتن تفسیر روان شناختی بر جنبه دیگر تفسیر، به شیوه پیشگویانه و مقایسه ای در صدد بر آمد تا تفرد و نبوغ مولف را در سایه همدلی دریابد و از این طریق ذهنیت مولف را جهت فهم مدلول نهایی متن باز تجربه کند.
تفسیر فلسفه نیچه بر مبنای مفهوم بازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنگامی که ""نیچه"" ضمن ایجاد تقابل میان فلسفه ""هراکلیتوس"" و سنت فلسفی آن را بر مبنای بازی تفسیر می کند و به تحسین آن می پردازد باید منتظر نقش آفرینی این مفهوم در فلسفه خود نیچه نیز باشیم. پس از این مقدمه، به برخی اندیشه های نیچه اشاره می کنیم که او بر مبنای آنها خود را در مقابل سنت متافیزیکی قرار می دهد و نشان می دهیم که چگونه این اندیشه ها با بازی ارتباط می یابند. شدن و صیرورت به جای بودن، نگاه بازی گونه به جهان، اندیشه به مثابه بازی، مواجهه با نگاه متافیزیکی به ضرورت بر مبنای بازی تاس و نیز نگاه مبتنی بر معصومیت بازی در اخلاقی فراسوی خیر و شر، همگی گواه استفاده نیچه از این مفهوم برای مواجهه با متافیزیک است. همچنین شاهد حضور مفهوم بازی در اندیشه های بنیادینی چون «اراده قدرت» و «بازگشت جاودانه همان» هستیم. از طرف دیگر مسئله تفسیر فلسفه نیچه و فهم آن همچنان چون معمایی ناگشوده است؛ تفسیر متافیزیکی ""هایدگر"" از نیچه از مفهوم بازی در اندیشه او غفلت کرده است و ""یاسپرس"" نیز هرگونه تفسیر نهایی نیچه را غیرممکن میداند. اما این ""دریدا"" است که تحت «بازی نشانه ها» به تفسیر نیچه
می پردازد. در پایان تلاش می کنیم نشان دهیم چگونه درک نقش مفهوم بازی در فلسفه نیچه پرتو جدیدی بر فهم کلیت اندیشه او می افکند.
عقلانیت ازنظر آگوستین و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
قدیس آگوستین (354-430 م) از بزرگان الهیات مسیحی در غرب و ملاصدرا (1571-1641 م) از متفکران فلسفه ی اسلامی در شرق، گرچه در دو زمینه ی فکری مختلف اندیشیده و به تعاریف مختلفی از عقلانیت دست یافته اند، اما هر دو درمقام تعیین مصداق، عقلانیت را اصطلاحی جامع با کاربردی تشکیکی دانسته اند که در سطوح مختلفی از یقین، تأمین کننده ی اعتبار علوم کاربردی، نظری و مکاشفه ای است . طی این مقاله به بررسی تعاریف مختلف آگوستین و ملاصدرا از عقلانیت پرداخته و ضمناً نشان خواهیم داد سه محور مشترک در تبیین این دو اندیشمند از عقلانیت بشری عبارت اند از: «دوسویه دانستن فرآیند ادراک»، «تبیین فرآیند ادراک بر مبنای مشاهده» و «تشکیکی بودن معنای تعقل». البته برخلاف آگوستین که نقشی بنیادین و جهت دهنده برای اراده و عشق در فرآیند تعقل قائل می شود، ملاصدرا اولاً حرفی از عشق به میان نمی آورد، ثانیاً اراده را نیز تابعی از تعقل و فرع بر آن می داند.
مبانی فلسفه علم (مکتب تحلیلی کمبریج)
حوزههای تخصصی:
اخلاقِ مبتنی بر طبیعت؛ بررسیِ رهیافت هستی شناختیِ علامه طباطبایی و فینیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاقِ مبتنی بر طبیعت، روش فهم سعادت بر اساس ظرفیت ها و قوای طبیعی انسان است که در سنت یونانی و به ویژه در ارسطو وجود داشته و بعدها در نگرش آکوییناس و سنّت آکویینی دنبال شده است. جان فینیس، که از جمله اندیشمندان معاصر و از پیروان این سنّت اخلاقی بوده، کوشیده است به پیروی از آکوییناس مسیر فهم و تحقق سعادت آدمی را بر اخلاقِ مبتنی بر طبیعت ترسیم کند. علامه طباطبایی نیز دیدگاه های اخلاقیِ خود را بر سرشت طبیعی انسان و ظرفیت های طبیعی او مبتنی کرده و تقریری از نظریهٔ اخلاقیِ قانون طبیعی را در سنّت اسلامی به تصویر کشیده است. بررسی دیدگاه این دو اندیشمند در بُعد هستی شناسیِ ارزش ها، نشان می دهد که علی رغم وجود شباهت های چشمگیر، این دو دیدگاه، در نوع رهیافت واقع گرایانه و وجودشناسانه و نیز در تعداد، نحوهٔ هستی، و نوع رابطهٔ بین خیرات پایه با یکدیگر متفاوت اند. با تحلیل این تفاوت ها، به نظر می رسد رهیافت علّامه در بُعد وجودشناختیِ نظریهٔ اخلاقیِ قانون طبیعی، از توجیه معقول تر و قابل دفاع تری نسبت به فینیس برخوردار است. این مقاله می کوشد در بُعد وجودشناختیِ مسائل مربوط به نظریهٔ قانون طبیعی، دیدگاه این دو اندیشمند را درباره اخلاقِ مبتنی بر طبیعت تحلیل و بررسی کند.
میزگرد: سیاست و گفت وگوی تمدن ها
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۴ شماره ۵۶
حوزههای تخصصی:
کواین و موجهات
آموزه های پارادایم پیچیدگی در دانش مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارادایم پیچیدگی، چارچوب مفهومی با ارزشی را با توجه به کارایی بلند مدت و کوتاه مدت و روابط اولیه نشان می دهد . این پارادایم به دنبال نظریه آشوب شکل گرفته و توضیح رفتارهای پیچیده در تمام سامانه ها را مدنظر قرار می دهد. هدف مقاله توضیح دلالت های تئوری پیچیدگی در دانش و مهارت های مدیریت است. برای این منظور با مطالعه مبانی نظری: مفاهیم، اصول و قوانین نظریه پیچیدگی شناسایی و تفسیر آن در اصول مدیریت تبیین شد. این پژوهش از بعد روش شناسی تحقیق، توصیفی تحلیلی، از منظرِ هدف، نظری و از منظرِ پارادایم زیربنایی، از نوع کیفی است. این مطالعه نتایج نشان داد پارادایم پیچیدگی در مهارت های مدیریت از جمله: برنامه ریزی، سازماندهی، کنترل و نظارت، هدایت و رهبری، و تصمیم گیری از قابلیت های تحلیلی برخوردار است. ارزش پارادایم پیچیدگی، تبیین زندگی سازمانی در چشم اندازی نوین است که عدم قطعیت، استقبال از تغییر و خودسازمانی انطباقی از خصوصیات اصلی این چشم انداز است.
بررسی تجرد نفس از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف