ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۱۶۶۱.

دیدگاه صدرالمتألهین درباره تجرد انسان در قوس نزول و آثار آن بر حیات دنیوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا حیات پیشین حیات جمعی عقلی تجرد تام عالم مثال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۲۴۸
وجود عوالمی قبل از دنیا و حضور انسان و کیفیت حیات وی در آنجا، محل اختلاف فیلسوفان است. در این مقاله با بررسی نظر ملاصدرا که از معتقدان به حضور انسان در چنین عوالمی است، نحوه وجود و تجرد نفس انسان در حیات پیشین و تأثیرات این حضور بر زندگی دنیایی او تبیین می شود. ملاصدرا با استناد به اصل تناظر قوس نزول و صعود و همچنین نظر به آیات و روایات، دو نوع وجود و تجرد برای انسان در قوس نزول بیان می کند که یکی، به صورت جمعی عقلی در عالم عقول و علم الهی، و دیگری جزئی مثالی است. حضور در عوالم پیشین، آثاری بر حیات دنیوی انسان دارد؛ از جمله اینکه فطرت توحیدی پدیدآمده در عالم عقلی به واسطه تجرد تام و حضور برتر معلول در علت فاعلی، سرمایه ای برای وصول به سعادت است. همچنین پیمان اخذشده در حیات پیشین، برای عامه مردم از یک سو و برای خواص از سوی دیگر، لوازمی دارد که در صورت پایبندی به پیمان، بسترساز هدایت الهی خواهد شد. تفاوت انسان ها در حیات پیشین که از تفاوت طینت ها و جایگاه آنها به وجود آمده است، می تواند به عنوان یکی از عوامل تعیین رفتار و اهداف افراد در کنار سایر عوامل محیطی و ارادی مؤثر باشد.
۱۶۶۲.

Man kann heute von einem Vulgärnationalismus sprechen: Heidegger's rejection of ideologism

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۴۹
This contribution focuses on Heidegger’s critique of the vulgar nationalism contained in the Black Notebooks (1931-1938), and it follows the rejection of ideologisms that many of his works entail. According to Heidegger’s juridical reflection, “freedom is the ground of the inner possibility of correctness” with which external ideologies such as that of nationalism are avoided. This suggestion contrasts with Heidegger pro-Semitic orientation, testified by his rector’s speech in 1933, but is in line with the distance Heidegger sets between both the moral and the epistemological-ontological world, supported in his writings since the Marburg lectures (1923-1928). In the type of society, Heidegger figures out individuals live together in the πόλις by ek-sisting into the truth of being and by understanding the assignment of those directives that must become their laws and rules. These principles can’t be merely something fabricated by human reason, because they are a) the expression of social thinking made upon a juridical and normative framework close to liberalism. According to Heidegger, humanity is conceived to be free-in and able to choose the avoidance of totalitarian regimes voluntarily, as well as of eternal values supporting ideologies. With the freedom-in concept Heidegger b) solves the problem of coercive violence caused by the restriction of the ought to (i.e. the obligations that come from ideologies) towards the Being, to show the significance of ἦθος in which Dasein is placed. The choice to be in the ἦθος c) provides an explanation based on Heidegger’s critique of technology in his post-Turning writings. This critique clarifies why a national socialist ideology, making use of such technical instruments and supporting ethical materialism, is not in line with the political ontology Heidegger promotes in his writings.
۱۶۶۳.

تبیین و نقد رویکرد لیپمن در برنامه فلسفه برای کودکان از منظر پرسشگری وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه برای کودکان لیپمن پرسشگری وجودی اجتماع پژوهشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۲۸۰
هدف : این پژوهش با هدف تبیین و نقد رویکرد لیپمن در برنامه فلسفه برای کودکان از منظر پرسش گری وجودی صورت گرفت. روش پژوهش : نوع این پژوهش کیفی و جهت دستیابی و تبیین هدف، از روش توصیفی - تحلیلی بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش شامل آثار مرتبط لیپمن درخصوص مضامین وجودی و مقالات و پژوهش های صورت گرفته در این موضوع بوده است. بدین منظور برای جمع آوری اطلاعات، نمونه های مناسب از منابع مرتبط با موضوع پژوهش به صورت هدفمند انتخاب و برای ثبت داده ها از فرم فیش برداری استفاده شد و داده های به دست آمده در طول تحقیق به طور مستمر تحلیل و تفسیر گردید.. یافته ها : براساس یافته های پژوهش مضامین وجودی توجه به معنا، اصالت و مسؤلیّت مورد توجّه برنامه درسی فلسفه برای کودکان بوده است؛ امّا با بررسی دیدگاه های اندیشمندان و راهنماهای برنامه درسی فلسفه برای کودکان، ملاحظه گردید که در این برنامه، سؤالات وجودی کودکان نادیده گرفته شده است. نتیجه گیری : در نتیجه نادیده گرفتن سؤالات وجودی کودکان، برنامه درسی فلسفه برای کودکان با دو آرمان اصلی این رویکرد یعنی ایجاد فضایی امن برای پرسش گری آزاد کودکان و همچنین مراقبت عاطفی از آنان در تضاد است.
۱۶۶۴.

«تعلّق به» و «گسستن از»؛ تأمّلی بر نسبت هرمنوتیک گادامر، پداگوژی انتقادی و سنّت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک گادامر سنت پداگوژی انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۲۱۷
در عالم فلسفه، بحث ها درباره مناقشه گادامر با هابرماس بر سر موضوع سنّت همچنان جاری است. اما در عرصه فلسفه تعلیم و تربیت معمولاً هرمنوتیک فلسفی گادامر از سوی مدافعان پداگوژی انتقادی، به محافظه کاری متّهم شده و پژوهش های اندکی در دفاع از توان انتقادی هرمنوتیک گادامر به چشم می خورد. در اسناد رسمی نظام آموزشی ایران نیز اگرچه بر پاسبانی و در عین حال بازسازی سنّت ها تأکید می شود، اما در عمل نوعی سرگشتگی در توجه متوازن به این دو مشهود است. این پژوهش در پی آن است تا با بازخوانی جایگاه سنّت در هرمنوتیک گادامر، عناصر انتقادی آن را واکاوی کند و به این ترتیب هم دفاعیه ای از تعلیم و تربیت بر مبنای هرمنوتیک فلسفی در برابر پداگوژی انتقادی ارائه داده و هم الگویی برای مواجهه با سنّت ها در تعلیم و تربیت فراهم آورد. مدّعای اصلی این پژوهش آن است که تلّقی گادامر از سنّت هم زمان واجد بیان توصیفی به عنوان مبنای تربیتی و بیان هنجارین به عنوان اصل تربیتی است و بستر تحقق هر دوی آنها «یادگیری از مسیر منفیّت» است. در چنین بستری، «تأثیر و تأثّر آگاهی و تاریخ »، «در نظر گرفتن سنّت به عنوان پاسخی برای یک پرسش»، «فاصله گیری انتقادی از سنّت» و «کاربست سنّت» مهمترین عناصر انتقادی خواهند بود که هرمنوتیک گادامر را از یک هرمنوتیک محافظه کار و سنّت گرا متمایز خواهند ساخت.
۱۶۶۵.

کوندرا: عمل همچون مسألۀ رمان؛ خوانش آرنتی از رویکرد کوندرا به تاریخ رمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کوندرا آرنت عمل پیرنگ بوروکراتیزه شدنِ زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۳۹
یکی از دغدغه های محوری هانا آرنت، مسأله ناممکن شدن عمل در جامعه بوروکراتیک مدرن است؛ میلان کوندرا نیز مسأله بنیادین رمان را عمل می داند. مقاله حاضر می کوشد خویشاوندی میان رویکرد آرنت و کوندرا را با ارجاع به رمان های مهم نشان دهد؛ بررسیِ تاریخ رمان از سروانتس به فلوبر و پروست تا کافکا نمونه های دقیقی عرضه می کنند؛ عبور از جهان حماسی به جهانِ رمان، گذر از عرصه کنش مندی و حرکت به حوزه بی عملی و انفعال است. سرانجام، ماجرا به دستور تقلیل یافت. دُن کیشوت، برخلاف قهرمان هومری، پهلوانی است که مدام در تحقق نقشه هایش شکست می خورد. این سرخوردگی از عمل موجب می شود که شخصیتِ رمان فلوبر(مادام بُواری) به جهان درون پناه ببرد و از کنش ورزی در جهان بیرون عقب بنشیند. بوروکراتیزه شدنِ زندگی، شخصیت های رمان های کافکا را به زیر سیطره نیروهای غیرشخصی و بی نام درآورده، تماس فرد با واقعیت را ناممکن کرده است. رمان های کافکا مصادیقی هستند از ناممکن شدنِ عمل در جامعه بوروکراتیک. این جهان تراژیک نیست، آیرونیک است. نتیجه آنکه از دید آرنت و کوندرا، در چنین جهانی، عمل فقط همچون شاعرانگی می تواند پدیدار شود؛ نه شعر تغزّلی که رمانتیک ها برای گریز از واقعیت بدان پناه می بردند، بلکه شعری که سوررئالیست ها از آن سخن می گفتند: شعر همچون غافلگیری دایمی، تلاقی های پیش بینی ناپذیر و گسست در پیرنگِ مسلط.
۱۶۶۶.

سکستوس و تقریر کلاسیک مسئله معیار(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معیار مسئله معیار معرفت شکاکیت سکستوس فرامعرفت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۲۲۲
این مقاله در باره «مسئله معیار» که یکی از مسایل دشوار و چالش برانگیز معرفت شناسی است، به بحث می پردازد. این مسئله در باره این نیست که آیا «معرفت» معیار دارد یا ندارد، بلکه در باره این است که اگر معرفت دارای معیار است، پس خود معیار چه معیاری دارد؟ و یا گزینش آن با چه معیاری صورت می گیرد؟ در واقع، آنچه در مسئله معیار مورد چالش قرار می گیرد، ضابطه خود معیار است که ریشه ای ترین مواضع منازعه بین شکاکان و پادشکاکان است. به همین جهت، آن را از مسائل فرامعرفت شناختی دانسته اند که در خط مقدم منازعات معرفت شناختی واقع است. از این رو، این مسئله با دیگر مباحث شکّاوری جوهراً متفاوت است. این مسئله دو نوع تقریرمعروف دارد: «تقریرکلاسیک» و «تقریرنوین». در این مقاله، تقریرکلاسیک مسئله معیار، یعنی تقریر سکستوس، معرفی و تحلیل می شود و سپس وجه مغالطه بودن آن و اینکه چنین تقریری در واقع مصداق «مغالطه قیاس ذو الحدین جعلی» است، بیان می شود و این نکته روشن می شود که مبادی بدیهی معرفت و نیز معارف نظری برآمده از آنها از طریق برهان، بر خلاف پندار شکاکان و نسبی باوران، از این طریق آسیب نمی بیند.
۱۶۶۷.

واکاوی اندیشه فاعلیت در حکمت مشاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فاعلیت علت فاعلی وحدت تشکیکی تباین انعزالی خداشناسی انسان‌شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۵۱
اصل فاعلیت زیر بنای هستی شناختی فلسفه مشاء است و به نظر می رسد تفسیر سینوی از علیت فاعلی در رابطه وجودی میان کلیه مبادی عالیه و موجودات سافل از قبیل رابطه هستی شناختی میان باری تعالی و نظام آفرینش و رابطه وجودی میان نفس مجرد انسانی و قوای آن تأثیر گذر بوده است. فاعلیتِ مبتنی بر سنخیت میان علل و معالیل فاعلی، رابطه ماهوی و کثرت تباینی انعزالی میان این واقعیات عینی را به کلی منتفی کرده و تشکیک و تفاضل وجودی میان آنها را به اثبات می رساند. البته مطابق با قواعد کلان هستی شناختی فاعلیت، مقتضی وجود متغایر غیر بیگانه علت و معلول است و مبادی عالی را موجود مغایر و غیر بیگانه از معالیل شان می کند و به معالیل وجود رابطی می بخشد. بدین ترتیب وحدت شخصی وجود علت و کثرت شأنی معلول در حکمت سینوی قابل اثبات نیست بلکه نوعی وحدت تشکیکی به معنای وحدت وجود و کثرت موجود در بخشی از مباحث هستی شناختی مانند خداشناسی و انسان شناسی او و همفکرانش یافت می شود.
۱۶۶۸.

نقش آموزه های ارزشی در علوم انسانی از منظر علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزه های ارزشی علوم انسانی علامه طباطبائی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۳۰۰
این مقاله با نظر به مراحل تولید علوم انسانی، به دنبال بررسی نقش ارزش ها در این علوم از نگاه علامه طباطبائی است. بدین منظور با روش کتابخانه ای اطلاعات لازم از میان آثار علامه طباطبائی گردآوری و با روش تحلیلی بررسی گردیده است. پاسخ کلی به این پرسش از منظر علامه این است که هر مرحله ای از مراحل تحقیق علوم انسانی که با فعل اختیاری انسان سروکار داشته باشد ارزش ها در آن مرحله تأثیرگذار خواهند بود. اما بررسی جزئی این مراحل نشان می دهد که ارزش ها در انتخاب مسئله تحقیق و تنوع بخشی به مسائل مورد تحقیق، تأثیر دارند، گرچه این امر ضرورتاً موجب تفاوت در پاسخ مسائل این علوم نمی گردد. نقش اساسی ارزش ها در علوم انسانی دستوری نمایان می گردد و آن تعیین اهداف این علوم و جهت دهی به شکل گیری مسائل این علوم و گاه بیان پاسخ مسائل این علوم است و این تأثیر امری اجتناب ناپذیر است. اما در مرحله پاسخ گویی به مسائل علوم انسانی توصیفی، وظیفه محقق تعهد به رعایت ضوابط علم و مبارزه با عوامل روانی مزاحم است.
۱۶۶۹.

بازخوانی نمایشنامه اوه! ای روزهای زیبا اثر ساموئل بکت بر اساس اصول اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بکت آه ای روزهای زیبا انتخاب آزادی مسئولیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۲۰۴
اگزیستانسیالیسم، مکتبی فلسفی مبتنی بر اصالت بشر و سه اصل آزادی، انتخاب و مسئولیت است. این نگرش در نمایشنامه های ساموئل بکت، نویسنده فرانسوی ایرلندی تبار سده بیستم و برنده جایزه نوبل ادبی 1969، ازجمله آه! ای روزهای زیبا بازتاب یافته است. بکت همواره مستقل بود و هیچگاه وارد بازیهای سیاسی نشد. او درباره آثارش سخن نمیگفت. ازهمین رو هر کس از منظر خود آثارش را تفسیر میکند و برخی که شناخت درستی از او ندارند، بکت را انسانی ناامید و آثارش را مبهم نشان میدهند. این پژوهش، به ترتیب، پس از بدست دادن خلاصه، خاستگاه، فردسانها و ساختار نمایشنامه، با بهره گیری از نمایشنامه، از منظری نو، با روش کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی، نشان میدهد بکت در نمایشنامه آه! ای روزهای زیبا با توصیف موقعیت انسانی و صحنه پایانی زندگی دو فردسان، بدنبال نقد ایستایی، رکود و انفعال انسان است. بیشتر انسانها، در عین آزادی، از اندیشیدن، تلاش برای پیش بردن جامعه و پذیرفتن مسئولیت گریزانند. بدون هیچ اراده ای، میلی به شدن و تغییر زندگی خود و دیگران ندارند و با تنبلی و ناآگاهی، پذیرای استثمار و استعمار میشوند. بکت مانند دیگر اگزیستانسیالیست ها، رهایی انسان را در خودسازی، بیداری و قدرت اراده و انتخاب میداند. کلیدواژه ها بکت، آه! ای روزهای زیبا، اگزیستانسیالیسم، انتخاب، آزادی، مسئولیت.
۱۶۷۰.

دیدگاه فلاسفه اسلامی در مورد تولد خود به خودی موجودات زنده(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تولد خود به خودی توالد طبیعیات قدیم ابن سینا طب خلق الساعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹ تعداد دانلود : ۲۶۷
در طب و طبیعیات قدیم این دیدگاه پذیرفته شده بود که موجودات زنده می توانند بدون زاد و ولد، مستقیما از طریق امتزاج عناصر چهارگانه و دریافت صورت از مبادی خود پدید بیایند. بر این اساس معتقد بودند که برخی از حیوانات می توانند از جمادات و یا از بدن انواع دیگری از موجودات زنده پدید بیایند که از نظر نوع با آنها متفاوت هستند. به عنوان مثال از گِل و لای، موش و از یونجه، عقرب و از گوشت فاسد شده، مگس پدید می آید. این نوع پدید آمدن جانداران را «تولد» نامیده اند که در مقابل «توالد» قرار دارد که ناشی از فعالیت قوه مولده موجودات زنده است. این دیدگاه که در آثار ارسطو نیز مطرح شده است، مورد پذیرش ابن سینا بوده و پس از وی نیز در میان فلاسفه اسلامی رواج داشته است. این دیدگاه کاربردهای مختلفی در فلسفه اسلامی داشته است که عبارتند از: 1. تخیلی نبودن داستان های سلامان و ابسال و حی بن یقظان؛ 2. تبیین نحوه پدید آمدن موالید ثلاث (جماد، نبات و حیوان) بر روی کره زمین؛ 3. دیدگاه مکمل بر نظریه دور و کور؛ 4. تبیین نحوه حفظ انواع؛ 5. مثالی از امور اتفاقی؛ 6. دلیلی بر وجود عقل مفارق؛ 7. شاهدی بر قابل تحقق بودن برخی از وقایع نادر دینی؛ 8. شاهدی بر امکان معاد. دیدگاه تولد خود به خودی موجودات نهایتا در زیست شناسی جدید در قرن نوزدهم توسط آزمایش های لویی پاستور ابطال گردید. در این مقاله با تجزیه و تحلیل مبانی و دلایل پذیرش این نظریه، کاربردهای آن در فلسفه اسلامی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
۱۶۷۱.

سمنتیک اسامی داستانی؛ گذرگاه برگشت از انقلابِ کپرنیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ی معنا بیان معنی مدلول نوئما افلاطونگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۸۶
روش جناب کریپکی در نمایشِ عدم انطباقِ متافیزیک و معرفت شناسی معرفی نمونه های نقض است؛ معرفی گزارهای ممکن پیشینی به موازات گزاره های ضروریِ تجربیِ. در بعضی از این نمونه ها مناقشه شده است. آنچه می آید تلاشی است در احیای متافیزیک از طریقِ سمنتیک در حاشیه ی پیشنهادِ کریپکی. در زمینه ی نوشته سعی می کنم ملازمت منطق وُ سمنتیکِ فرگه ایی را با انقلاب کپرنیکی نشان دهم؛ در گام اول از نمایشِ ناکارآمدی پیشنهاد فرگه ایی ها (وصف گرایان؛ فرگه،راسل، ویتگنشتاین و سرل) در سمنتیک اسامی خاص نتیجه می گیرم جز پیشنهاد «جان استوارت میل»(کریپکی، پاتنام، کاپلان، ون اینوِیگن و...) و اتصالِ بی واسطه ی نام وُ نامیده گریزی نیست. در گام دوم از این نتیجه وَ نمایشِ ناتوانیِ وصف گرایی در تفکیکِ اسامیِ بالفعل وُ داستانی غیریتِ وجود وُ تعیّن، و از آنجا غیریتِ متافیزیک وُ معرفت شناسی برمی آید. وقتی وصف گرایی چرخش کپرنیکی را در ضمن داشته باشد؛ پیامدِ تردید در سمنتیکِ وصف گرایانه تردید در چرخش کپرنیکی و الزاماتِ آن خواهد بود.
۱۶۷۲.

تمایز معنی و مدلول در پدیدارشناسی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ی معنا بیان معنی مدلول نوئما افلاطونگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۲۸۴
نظریه ی معنا مسأله ی اصلی پدیدارشناسی هوسرل نیست، بلکه او بحث از معنا برای پشتیبانی از تلقی اش از منطق محض مطرح می کند. چون میان منطق و زبان پیوند وثیقی برقرار است، پژوهش های منطقی با بحث از زبان و معنا آغاز می گردد. هوسرل برای شناسایی ذات بیان، نشاندهندگی و مدلول را از آن طرد می کند و بر تمایز معنی و مدلول استدلال می ورزد. سپس وی این تمایز را در مورد اقسام مختلف بیان (نام خاص، نام عام و جمله) اِعمال می کند. این تمایز محور نظریه ی معنای هوسرل است و مطابق ادعای این مقاله در دوره ی دوم فکری او نیز تداوم می یابد. وی در دوره ی دوم تمایز معنی و مدلول را ذیل تمایز نوئما و ابژه مطرح می کند. در این مقاله، به شرح دیدگاه هوسرل درباره ی معنی و مدلولِ اقسام بیان و نیز ماهیت معنی خواهیم پرداخت. در بخش آخر مقاله، راه حل هوسرل برای اجتناب از افلاطونگرایی را مورد بحث قرار خواهیم داد.
۱۶۷۳.

منطق پذیری گزاره های اخلاقی در مکتب توصیه گرایی آر. اِم. هِر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توصیه گرایی جملات امری جملات خبری بخش حکایی (توصیف گر)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۲۶۹
آر. اِم. هِر، بنیان گذار مکتب توصیه گرایی اخلاقی در قرن بیستم است. شالوده آراء این مکتب، پیوند وثیقی با فعلِ فاعل های اخلاقی دارد. از این حیث گزاره های اخلاقی در قالب جملات امری بیان می شوند. از نظر هِر همانطور که جملات خبری، صورتی مدلل و منطقی دارند، بر همین سیاق، جملات امری نیز با تمسک بر بخش حکایی (توصیف گر)، منطق پذیر می شوند. بدین ترتیب می توان از اصل سازواری (عدم تناقض)، اَدات منطقی، و استنتاج جملات درآنها سراغ گرفت. با این اوصاف، هِر با امری کردن گزاره های اخلاقی، نقصان سویه عملی در اخلاق را که از نظریه طبیعت گرایان و شهود گرایان استخراج می شد، برطرف نموده و از سوی دیگر با منطق پذیر کردن جملات امری، از آراء نامدلل احساس گرایان فاصله می گیرد. . . . . . . .. . .. . . . . . . . .. . .. . . .. . .. . . . .
۱۶۷۴.

چگونگی ادراک، شناخت و تعامل در پرفورمنس تسخیر با رویکرد دلوزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرفورمنس تسخیر تعامل ریزوم ژیل دلوز مخاطب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۲۸۴
دلوز، از فلاسفه پست مدرن قرن بیستم، با دیدگاه عمیق، جزئی نگر و جسم گرایانه به حیات، رویکردی مناسب جهت تحلیل رفتار ارائه می دهد که به درک چگونگی کنش و شناخت میان افراد می انجامد. خوانش پرفورمنس ها به عنوان هنرهای تعامل محور، که جایگاه ارزشمندی میان هنرهای مدرن داشته و توانسته اند هنر را پویا وتعاملات انسانی را به خلق اثری گروهی منجرکنند، با شیوه دلوزی موفقیت آمیز هستند. درپویش حاضر به بررسی پرفورمنس تسخیر پرداخته و به این سؤالات پاسخ می دهیم که آیا می توان قواعد زیبایی شناسانه را به اجرا نسبت داد؟ آیا می توان اجرا را با رویکرد دلوز در رابطه با بدن-ماشین بازخوانی کرد؟ و اینکه در اجرای حاضر مفهوم ریزوم قابل بازیابی است؟ برمبنای روش تحقیق بکار گرفته شده، ابتدا اطلاعات پایه مورد نیاز از منابع کتابخانه ای و دیجیتال استخراج، سپس با به کارگیری مستندات، به شیوه تحلیلی-توصیفی با رویکرد دلوزی به پرسش-ها پرداخته ایم. درنهایت مشخص شد که پرفورمنس تسخیر به عنوان یک رویداد هنری فرصت زیستن درلحظه را برای مخاطب فراهم می آورد و ازآنجاکه یک اثر تمامیت یافته نیست، پس صدور حکم زیبایی شناسانه دررابطه با آن بی معناست. برخورد مخاطب با اثر بدنمندانه ا ست و مخاطب بنابر تعریف بدن ماشین، با اتصال به ابزار و افراد در لحظه، ماشین منحصر به فردی را تشکیل می دهد که دارای بالقوگی های خاص نیز هست و انتخاب مخاطب (ان)، روند رویداد را هدایت می کند؛ بنابراین فضای پرفورمنس درلحظه ساخته شونده است و براساس ریزوم، جهت-گیری اتفاقی دارد. ضرورت انجام پویش حاضر استفاده از یک ابزار تحلیلی کارآمد برای تحلیل آثار هنری به کمک فلسفه است که می تواند در پژوهش های آتی مورد استفاده قرار گیرد.
۱۶۷۵.

نسبی گرایی فرهنگی در اشارات ویتگنشتاین در باب آیین های فرهنگی و دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ویتگنشتاین فریزر آیین های دینی نسبی گرایی فرهنگی کلک هکل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۲۵۲
بر اساس تفسیر شایع، ویتگنشتاین در «اشاراتی در باب شاخه زرین فریزر» رویکردی بیانگرایانه به آیین های دینی و رفتارهای فرهنگی دارد، و دیدگاه فریزر را با همین رویکرد مورد انتقاد قرار می دهد. مویال شاروک،  بر مبنای همین تفسیر، ویتگنشتاین را حامی روایتی از نسبی گرایی فرهنگی می داند. اما نسبی گرایی فرهنگی در معرض اعتراض هایی از منظر طبیعی گرایی و نظریه تکامل است. در این مقاله تفسیر کِلَک  از ویتگنشتاین را مرور خواهیم کرد که نگاه ویتگنشتاین به اعمال آیینی را سازگار با طبیعی گرایی و نگرش تکاملی به سیر تحول حیات اجتماعی و فرهنگی بشر می داند. سپس روایت هکل را از نسبی گرایی فرهنگی در تأملات ویتگنشتاین در باب آیین های دینی و اعمال فرهنگی مورد بررسی قرار می دهیم و نشان می دهیم که چگونه هکل در عین دفاع از وجود نسبی گرایی فرهنگی در تأملات ویتگنشتاین، انتقادهای بعضی از حامیان طبیعی گرایی و نظریه تکامل را به نسبی گرایی فرهنگی ویتگنشتاین وارد نمی داند. نهایتاً از این موضع دفاع می کنیم که اولاً ویتگنشتاین مدافع نسبی گرایی فرهنگیِ معرفت شناختی نیست، در ثانی از نگاه ویتگنشتاین آیین های فرهنگی و دینی بدیلی برای علم نیستند، بلکه در تمامی فرهنگ ها -از جمله فرهنگ مدرن- در کنار علم حضور دارند، ثالثاً ویتگنشتاین از نسبی گرایی معناشناختی در باب آیین های فرهنگی حمایت می کند، و رابعاً دفاع ویتگنشتاین از جایگاه آیین ها در حیات اجتماعی بشر تعارضی با طبیعی گرایی در مطالعه در باب انسان، زبان و فرهنگ ندارد و می توان از منظر طبیعی گرایانه از موضع ویتگنشتاین در باب آیین ها دفاع کرد.
۱۶۷۶.

جایگاه هستی شناسی و ارزش شناسی توخه یا بخت در دیدگاه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارسطو توخه بخت یا شانس علت بالعرض غایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۲۰۵
بررسی و تحلیل آثار ارسطو نشان می دهد که مباحث وی در مورد توخه یا بخت، در دو حوزه هستی شناسی و ارزش شناسی قابل بررسی و ارزیابی است. وی در حوزه هستی شناسی به وجود بخت به عنوان علتی بالعرض معترف شده است؛ علتی بالعرض برای واقعه ای که از روی انتخابِ مبتنی بر تفکر و برای مقصودی روی می دهد. ارسطو هم چنین ویژگی ها و خصوصیاتی را برای بخت بیان نموده است و معتقد است امور حاصل از بخت، موضوع قصد و تعقل می باشند و از عواملی سر می زنند که دارای افعال ارادی هستند. وی در عین حال بخت را به عنوان امری ضدقاعده، ناپایدار، دارای علل نامعین و بدون غایت معرفی کرده است. تحلیل و بررسی آراء ارسطو بیانگر تناقض هایی آشکار و غیر قابل تردید در گفتار وی است؛ از جمله اینکه بخت بر اساس انتخابِ مبتنی بر تفکر روی می دهد و دارای مقصودی است و در عین حال غایت ندارد و یا اینکه بخت موضوع قصد و تعقل است و در عین حال علل آن نامعین است. وی حتی در حوزه ی افعال مربوط به تخنه و سعادت انسان نیز وجود بخت را پذیرفته است؛ اما از لحاظ ارزش شناسی برای آن اعتبار ارزشی قائل نیست و آن را علتی بالعرض و مؤخر از طبیعت و عقل بیان نموده و حتی معتقد است که برای آن علمی وجود ندارد. علاوه بر این در حوزه افعال مربوط به سعادت انسان نیز آن را فاقد اعتبار ارزشی بیان نموده است.
۱۶۷۷.

کانت و کلیت احکام ذوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوبژکتیویته بین الاذهانی کانت ذوق نظریه ذوق کانت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۳۳۸
در این مقاله می کوشیم به دو پرسش اصلی در خصوص نظریه ذوق کانت پاسخ دهیم: نخست این که، با توجه به وجود توأمانِ عناصر سوبژکتیو و بین الاذهانی در نظریه ذوق کانت، او چه نسبتی میان حیث سوبژکتیو و حیث بین الاذهانی حکم ذوقی برقرار می کند؟ برای پاسخ به این پرسش، در بخش اول، ضمن بررسی ویژگی های منطقی حکم ذوقی نشان می دهیم که این حکم، از نظر کانت، از سویی، نوعی حکم زیباشناختی است که صدور آن در آزادی و خودآیینی کامل سوژه صورت می گیرد و از سوی دیگر، نوع خاصی از اعتبار کلی را در محتوای خود دارد. این نوع خاص از اعتبار کلی، از آن جا که صرفا بر ساختارهای استعلایی و مشترک میان تمام سوژه های حکم کننده استوار است، حیثی بین الاذهانی نیز دارد که کانت آن را به نام های کلیت سوبژکتیو، کلیت زیباشناختی و اعتبار همگانی می خواند. دوم این که کانت چگونه میان حیث سوبژکتیو و حیث بین الاذهانی حکم ذوقی نسبت برقرار می کند؟ برای پاسخ به این پرسش، در بخش دوم مدلل می کنیم که کانت، اگرچه قائل به سوبژکتیو بودن حکم ذوقی است اما این سوبژکتیویته را از نوعی خاص می داند که بین الاذهانی ، وجه دیگر آن است. برای این منظور ابتدا سعی می کنیم معنای سوبژکتیویته خاص حکم ذوقی را شرح دهیم و سپس وجه بین الاذهانی این معنای خاص را روشن کنیم. در آخر نیز نشان می دهیم که کانت بر مبنای اعتبار بین الاذهانی که در احکام ذوقی می یابد، قوه ذوق را قابلیتی برای همدلی میان سوژه ها و بیرون کشیدن آن ها از انزوا می داند.
۱۶۷۸.

جستارهای معرفت شناختی ویلیام چیتیک در ادب عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی مولوی ابن عربی ویلیام چیتیک ادبیات عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۴۶
بررسی معرفت شناختی گزاره های ادبیات عرفانی در نمونه ای از آثار مولوی و ابن عربی از نظر ویلیام چیتیک هدف این جستار است. «تحقیق» و «تقلید» دو راهبرد شناختی هستند که در متون متقدم و متأخر رد پای خود را بر جای گذاشته و در معرفت شناسی معاصر نیز محل بحث و نظر بوده اند. حوزه متأثر از این دو علوم عقلی و نقلی است که عرفان پژوهانی مانند ویلیام چیتیک را متوجه خود کرده و هرکدام شیوه متناسب خود را داراست. این گزارش توصیفی-تحلیلی نشان می دهد چیتیک با روشی پارادوکسیکال عقل را در تمامی معارفی که به دست می آورد مقلّد و عقلانی ترین جریان تقلید را که تبعیت از خداست موجّه می داند. او می کوشد تا از میراث ادبی و عرفانی اسلام برای احیای سنت عقلی سود برده و در مقام نقد معرفت شناسی مدرن، به نفس از دست رفته شناخت و وجود آدمی از نظر مولوی اشاره می کند که در تقلید گرفتار شده است و در آموزه های ابن عربی هم تقلید را امری ناگزیر در روند شناخت و تنها از خدا دانسته و راه تفکر و تعقل خلاق را باز می کند.هر چند که آرای چیتیک در این باره و نیز در نقد مدرنیته قابل نقد است و به پاره ای از آنها در این مقاله پرداخته شده است.
۱۶۷۹.

تفسیر موعودباورانه فیلسوفان یهودی از عصر جدید: امکانی برای عبور از دوگانه تداوم و گسست؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکولاریزاسیون عصر جدید فرجام شناسی موعودباوری فیلسوفان یهودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۲۸۰
اروپا در جریان روشنگری، خودآگاهی تاریخی زمانه اش را در گسست از گذشته مسیحی و خودآئینی انسان فهمید. اما در قرن بیستم، به دنبال بحران های تاریخی بی سابقه، داعیه خودآئینی انسان و نوآئینی عصر جدید به چالش کشیده شد و این بار پرسشگری درباره بنیان های عصر جدید به دو شرح متفاوت انجامید. در شرح نخست، عصر جدید به مثابه تداوم عصر پیشین فهم شد و تمام مفروضات اساسی و خودبنیاد آن مورد پرسش قرار گرفت. در شرح دوم، عصر جدید به مثابه عصری درک شد یکسر متفاوت با عصر پیشین که پاسخ هایی جدید برای پرسش های کهن فراهم آورده است. با روشن شدن محدودیت های دو نظریه فوق، این پرسش مطرح شده است که آیا می توان خداباوری و انسان محوری، و به تبع آن نظریه های پیوست و گسست، را در جایی به هم نزدیک کرد؟ در جهت مواجهه با پرسش مذکور، این مقاله تلاش کرده است تا مفهوم یهودی موعودباوری در اندیشه طیفی از فیلسوفان یهودی را پشتوانه بررسی امکان فراتر رفتن از دوگانه موجود قرار دهد و راه سومی را معرفی کند که در آن نه تنها دین و مدرنیته ضدیتی ندارند که تفکر تحول خواهانه مدرن نیروی انتقادی و امید سازنده اش را از ایده های موعودباورانه می گیرد.
۱۶۸۰.

تحلیل رمان های نوجوان فرهاد حسن زاده بر پایه انگاره تفّکر مراقبتی لیپمن (مطالعه موردی: داستان های گروه سنی «د» و «ه » با موضوع پایداری در دفاع مقدّس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهاد حسن زاده متیو لیپمن برنامه فبک تفکر مراقبتی مهارت های خودآگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۳۱۵
پرورش خودآگاهی، ارزش های اخلاقی و دینی و هنجارهای اجتماعی از کارکردهای تفّکر مراقبتی است. آموزش تفّکر مراقبتی در حلقه کندوکاو، نوجوان را در موقعیت تنش زایی که ممکن است با آن روبه رو شود، هدایت می کند. لیپمن و اندیشمندان برنامه فبک، استفاده از داستان را برای افزایش قدرت تفّکر، رشد فردی و میان فردی و پرورش ارزش های اخلاقی و اجتماعی به دلیل جذابیت داستان در رویه آموزش و نیز تمرکز روحیه گریزان نوجوان مبتنی بر بسندگی داستان های فبک در برنامه های درسی نوجوان مؤثر می دانند. پژوهش، با هدف شناخت کارکردهای تفّکر مراقبتی در رمان های نوجوان حسن زاده برای گروه سنی «د» و «ه » با موضوع پایداری در دفاع مقدّس بر پایه نظریه لیپمن در انطباق با ارزش های رایج در ایران با رویکردی توصیفی- تحلیلی برای پاسخ به چندی و چونی کارکردهای تفکّر مراقبتی در رمان های مورد مطالعه انجام شده است. تکیه حسن زاده بر افزایش مؤلفه تفکّر فعّال (حل مسأله، مهارت تصمیم گیری) و مؤلفه پرورش ارزش های بومی، هنجارهای اجتماعی و تکیه بر همدلی بیشتر و احترام به دیگران، شکیبایی، تاب آوری و حس پایداری در نوجوان است؛ بنابراین، برخی رخدادهای داستا ن، حیرت و پرسشگری نوجوان را برمی انگیزاند که سبب آموزش غیر مستقیم تفکّر فعّال و ارزش گذار در پی این حیرت و پرسشگری به نوجوان خواننده / شنونده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان