ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۱۳۰۱.

تبیین الگوی نظری مشاوره فلسفی در تعلیم و تربیت برمبنای خردورزی و دیالوگ سقراطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی مطلوب خردورزی سقراطی دیالوگ مایوتیک جهان بینی مراجع مشاوره فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۳۴۸
هدف : این پژوهش با هدف تبیین الگوی نظری مشاوره فلسفی در تعلیم و تربیت بر مبنای خردورزی و دیالوگ سقراطی صورت گرفت. روش پژوهش : نوع پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، کیفی می باشد و جهت تبیین هدف و دستیابی به پاسخ سؤالات از روش تحلیل مفهومی و از نوع تفسیری بهره گرفته شد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از آثار دسته اول و پژوهش های صورت گرفته در خصوص عنوان پژوهش، شامل دیالوگ های افلاطون، پایان نامه ها، مقالات، آثار و نوشته ها و روایت های تاریخی مرتبط با موضوع تحقیق استفاده گردید. بدین منظور نمونه های در دسترس و مناسب از منابع مرتبط با موضوع پژوهش به صورت هدفمند انتخاب و برای ثبت داده ها از فرم فیش برداری استفاده شد و داده های بدست آمده در طول تحقیق به صورت مستمر تحلیل و تفسیر گردید. یافته ها : براساس یافته های پژوهش، ابعاد اصیل هویت انسانی به واسطه سلطه هویت های کاذب برخاسته از جهان بینی های غیر اصیل در حاشیه قرار گرفته و بخش قابل توجّهی از نگرانی ها و تعارضات درونی وی با این تعارضات گره خورده است. و رویکرد مشاوره فلسفی بر مبنای خردورزی و دیالوگ سقراطی با این پیش فرض که این تعارضات دارای ریشه ای درونی شامل ناآگاهی و نیروی برتر اقناع جهان بینی های سطحی است و با تکیه بر این مهم که انسان اراده ذاتی به خیر دارد، در تلاش است تا با خودشناسی و کشف فلسفه خود بنیاد زندگی بر اساس دیالوگی درونی بر این تعارضات غلبه یابد. نتیجه گیری : نتایج نشان داد که الگوی مطلوب برخاسته از این رویکرد فرایندی سه مرحله ای مشتمل بر کشف هویت های کاذب، به چالش کشیدن و زیر سؤال بردن این هویت ها و حرکت به سوی یک جهان بینی نوین است.
۱۳۰۲.

مفهوم «معنا» در منطق معنای دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلوز رخداد زبان منطق معنا معنا هستی شناسی معنا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۶ تعداد دانلود : ۵۸۱
دلوز در نقد هستی شناسی ذات در کتاب منطق معنا به ارائه «هستی شناسی معنا»ی خود می پردازد که مفهوم «معنا» به عنوان نقطه مرکزی این هستی شناسی به منظور پیوند هستی و اندیشه در آن طرح می شود. وی با استفاده از منطق رواقی و مفاهیمی همچون لکتا، رخداد، اثر، بیان، و ... و همچنین با به کارگیری مفاهیم نسبت واگرایی و هم گرایی بین سِری های تکینگی-رخدادهای لایب نیتس، جایگاه هست-منطقی «معنا» را اثبات می کند. بدین ترتیب، هدف از این مقاله بررسی مفهوم «معنا» در کتاب منطق معنای دلوز و ارائه تبیینی از هستی شناسی/منطق معنای اوست. بدین منظور، پس از نظری اجمالی بر بستری که نظریه معنا در آن طرح می شود و از این نظریات گسست می یابد، در جهت موضع یابی معنا در اندیشه دلوز پیش می رویم و با ترسیم پیوندهای معنا با مفاهیم و ایده های دیگر می کوشیم به فهم هستی شناسی/منطق معنا نزدیک تر شویم و موضع دووجهی معنا را روشن سازیم. بر این باوریم که این گام ها در نهایت می تواند نسبت زبان و هستی را در فلسفه دلوز آشکارتر کند.
۱۳۰۳.

رویکرد انتقادی بر نظریه «خلق از عدم» حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلق از عدم حکمت متعالیه مِن لاشیی حدوث حرکت جوهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۲۷۸
مسئله آفرینش از مسائل غامض و اسرار جهان هستی است. به تبع آن نظریه «خلق ازعدم»یکی از چالش های فلاسفه و متکلمان در همه اعصار بوده است. تفسیرها و تبیین های متعددی در این خصوص ارائه شده است که هر کدام از آنها با ابهامات و کاستی هایی مواجه هستند. سیستم فلسفی حکمت متعالیه هم به نوبه خود دارای مسائل و مشکلاتی است که نیازمند به پژوهش و تحقیق جامعی می  باشد. لذا بسیاری از پیروان صدیق حکمت متعالیه در عین پذیرش آن، از طرح انتقاد از آراء صدرالمتألهین خودداری ننموده اند. حدوث مبنای نظریه «خلق از عدم» است ملاصدرا حدوث را بوسیله حرکت جوهری اثبات می  کند. نتایج حرکت جوهری علاوه برآنکه با نصوص دینی همخوانی ندارند؛ ملاصدرا آیات قرآنی را تحت تاثیر حرکت جوهری بر خلاف معانی ظاهری آیات تفسیر کرده است. در ناحیه دلایل نیز با انتقادات جدی مواجه است. از جمله: نارسا و ناتمام بودن استدلال های ارائه شده و نیاز به ارائه دلیل شفاف و جامع و مانع در اثبات نظریه حرکت جوهری است و به نظر می رسد اشکالات وارد بر دلایل اثبات نظریه حرکت جوهری مورد پذیرش معتقدان این نظریه بوده است تا جایی که بزرگانی همچون علامه طباطبایی ضمن پذیرش اشکالات وارده خود به اقامه استدلال در این مقام پرداخته اند. این نظریه با توجه به چالش ها و اشکالاتى که مطرح است. التزام به درستى آن و پذیرش آن را مشکل و با تردیدهای جدی مواجه ساخته است.
۱۳۰۴.

نظریه ای درباره مشاهده ناپذیرها بر اساس دیدگاه های علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مشاهده ناپذیرها واقع گرایی علمی علامه طباطبایی اصالت وجود خطاپذیری اعتباریات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۲۹۸
درباره چیستی مشاهده ناپذیرها مناقشه ای پردامنه بین واقع گرایان و ناواقع گرایان علمی در گرفته است. این مقاله گفت وگویی را میان فلسفه علم و فلسفه اسلامی می گشاید و بر اساس دیدگاه هایی فلسفی از علامه طباطبایی (1281-1360) درباره مشاهده ناپذیرها نظریه پردازی می کند. این دیدگاه ها شامل «اصالت وجود»، «علم حصولی و خطاپذیری آن» و «اعتباریات»اند. مقاله حاضر مفاهیم توصیف گر مشاهده ناپذیرها را تحلیل و چنین استدلال می کند که آنها نه مفاهیم ماهوی اند، نه مفاهیم منطقی/ فلسفی و نه از اعتباریات عملی اند؛ با این حال مشاهده ناپذیرها از جنبه ای به ماهیت و از جنبه ای دیگر به اعتباریات عملی شباهت دارند؛ همچنین استدلال می شود هویت مشاهده ناپذیر وجودی دارد و توصیف های نظری درباره آن می توانند واقع نما باشند. در عین حال اعتبارهایی در ساختن مدل های نظری درباره مشاهده ناپذیرها استخدام می شوند و به این دلیل معرفت علمی خطاپذیرست. درمجموع نظریه ای که در این مقاله توسعه می یابد از وجهی واقع گرایانه است و از وجهی بر عناصر اعتباری در ساخت علم تأکید دارد.
۱۳۰۵.

بازخوانی مدل الهیاتی دیوید تریسی؛ تاملی بر موقعیت پلورالیستی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تریسی الهیات عمومی تخیل تشبیهی و موقعیت پلورالیستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۱۹۴
بی شک مواجهه انسان دیندار با دنیای نوین یکی از مهمترین چالشهای متالهان است.تلاشهای آنان در جهت شرح و توصیف این چالش و همچنین راهکارهای به جهت فائق آمدن بر این امر بی نتیجه نمانده است و همچنان ادامه دارد. دیوید تریسی به عنوان یکی از این متالهان تلاش کرده است تا پروژه الهیاتی خود را در جهت همزیستی انسان دیندار و دنیای مدرن طراحی کند. او در این پروژه از متالهان متقدم خود تا فیلسوفان هرمنوتیکی بهره وافی جسته تا بتواند مدل الهیاتی خود را شرح و تبیین کند. او تلاش کرده است تا با بازخوانی منابع سنت مسیحی بتواند از مفاهیم خودساخته از جمله تخیل تشبیهی ،مفاهیم کلاسیک و کامل موقعیت پلورالیستی الهیات را تشریح کند. از این رهگذر او الهیات را در عصر حاضر الهیات عمومی می داند. مقاله علاوه بر توصیف دقیق مدل تریسی تلاش می کند تا از زوایای مختلف جان مایه تفکر وی را تقریر کند.در این مسیر پس از ملاحظات کلی در باب منظومه فکری تریسی ، مفاهیم و ساختارهای اساسی اندیشه وی و همچنین برخی از انتقادات به او تلاش شده است تا نگاه وی برای فائق آمدن بر موقعیت پلورالیستی عصر حاضر برای الهیات معین گردد. شماره ی مقاله: ۱۸
۱۳۰۶.

بررسی مفهوم خدا و گناه در فلسفه نیچه و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابرانسان اراده به قدرت خدا رام سازی گناه نیچه نیست انگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۴۳۵
در فلسفه های تعلیم و تربیتِ مبتنی بر معرفت دینی، دو مفهوم مهم و بنیادین خدا و گناه به مثابه ی دو عنصر انگیزشی و بازدارنده بالاترین کارکرد تربیتی را در این نظام ها دارند.. اگرچه از نظر نیچه خدا و هر مفهوم دیگر در ارتباط با او برساخته اندیشه های بیمارگونه انسان های حقیر و به منظور تخدیر و تحمیق نوع بشر است، اما او با نفی ارزشگذاری های پیش از خود ارزش هایی را بنیاد نهاد که بر اساس آن اراده به قدرت گرانیگاه آن است. ابرانسان نیچه نه به مثابه محصول که بر قامت یک فرهنگ، صدر و ساقه تعلیم و تربیتی است که نه بر بنیاد رام سازی که بر اصولی چون ایثار، انضباط و فرمان دهی استوار است. در فرهنگ پیشنهادی نیچه، خدا سرچشمه قدرت و سرشاری است و قرب به او، نفی من ضعیف و یافتن خود در منی برتر است. در پژوهش پیش رو نخست با روش تحلیل مفهومی، معنای گناه و خدا ابتدا در تفکر مسیحیت و سپس در منظومه فکری نیچه بررسی شده است و در گام بعدی با توجه به چرخش فکری که نیچه در معنای این دو واژه دارد با استفاده از روش استنتاج، هدف غایی خلق ارزش های جدید، اصل تبدیل اراده معطوف به بقا به اراده معطوف به قدرت و همچنین توصیه های عملی فرمان دهی درونی و توجه به همه ابعاد زندگی استخراج شد. شماره ی مقاله: ۱۹
۱۳۰۷.

تحلیلی بر رساله «خواص الحروف» ابن مسره آندلسی، موسس مکتب «المریه»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن مسره خواص الحروف آندلس فلسفه عرفان تصوف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۲۵۰
محمد بن عبد الله بن مسره بن نجیح القرطبی(۲۶۹-۳۱۹ه.ق) از اولین فیلسوفان مسلمان شناخته شده در حوزه آندلس است که توانست در غرب جهان اسلام شاکله مکتب فلسفی عرفانی " المریه" را در آنجا پایه گذاری نماید. کشف اخیر دو رساله به دست آمده از وی در کتابخانه چستر بیتی[1] دوبلین توسط محمد کمال ابراهیم جعفر، نشان دهنده نمونه های آغازین تفکر نظری منحصر به فردی در آندلس است. وی متقدم بر ابن عربی با غور در معانی نمادین حروف مقطعه قرآنی به مثابه رموزی ناظر بر عالم هستی، پیشگام در بیان سنت رمزی مبتنی بر ارتباطی تکوینی میان کتابت و سخن وحی با تمامی مخلوقات در عالم است. حروف عربی در نظر وی مشابه سهل التستری ، اصول الاشیاء هستند.این حروف صادر شده از وحی صرفا عناصری قراردادی در زبان معمولی نیستند بلکه سرچشمه گوهری اصیل می باشند که عالم هستی، از آنان زاده می گردد بدین ترتیب سخن وحی از یک سو ماده اولیه و از دیگر سوی جوهری ملکوتی است در نتیجه همه موجودات در بعد کیهانی، کتاب حق هستند. این خامه بنای آن دارد که با تبیینی روان از مفاد رساله خواص الحروف (رساله ای در باب نقش و جایگاه عرفانی "حروف" در حقیقت وجود و هستی) که طولانی تر از دیگر رساله (الاعتبار) وی است و مبین سنت پیچیده و رمز آلودی از اندیشه های اعتزال، تصوف، نوافلاطونی، باطنی گرایی بخصوص برخی ویژگی های تعالیم اسماعیلی-شیعی (در حاق اندیشه های وی) می باشد، سهمی در بازخوانی این سنت رمزی را به خود اختصاص دهد. [1] Chesterbeaty شماره ی مقاله: ۲۰
۱۳۰۸.

بررسی و تطبیق نقش زبان در اندیشه هوسرل و ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بررسی و تطبیق نقش زبان در اندیشه هوسرل و ویتگنشتاین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۲۷۶
زبان به عنوان یکی از ابزارهای اصلی انسان برای برقرار کردن ارتباط، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به گونه ای که در علوم گوناگونی جهات فیزیکی و غیر فیزیکی آن را مورد بررسی و ژرف اندیشی قرار داده اند. فلاسفه نیز، در خلال مباحث خود برای آن جایگاه خاصی در نظر گرفته اند. فیلسوفان معاصر بیش از هر دوره ای بحث بر روی زوایای مختلف زبان صورت داده اند. هوسرل و ویتگنشتاین، دو فیلسوف شاخص و تأثیر گذار معاصر نیز از اهمیت آن غافل نبوده اند. هوسرل با تدوین روش نوین پدیدارشناسی استعلایی، زبان را در اختیار معانی ایدئال قرار داده و از آن، جلوه ای ایدئال نمایان می سازد. ویتگنشتاین پا را از این فراتر نهاده و اساساٌ وظیفه فلسفه را بررسی و تحلیل ساختار زبان می داند. زبان در دوره نخست اندیشه وی به واسطه نظریه تصویری معنا، بازتاب دهنده جهان واقع است و در دوره دوم نیز با طرح نظریه بازی زبانی، به آن چهره ای کارکردی می دهد. در این پژوهش تلاش می کنیم با توجه به اهمیت ارتباطات انسانی در دوران معاصر، و به واسطه ژرف اندیشی در منابع موجود، مسأله زبان را در نگاه هر دو فیلسوف مورد بررسی و تطبیق قرار دهیم. شماره ی مقاله: ۱۲
۱۳۰۹.

آزادی و خودتعین بخشیِ فرد در فلسفه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودتعین بخشی آزادی فرد فرد و سیستم سیستم ارگانیستی ضرورت هگلی عقلانیت هگلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۵۰
مسئله آزادی همواره یکی از مهم ترین مسائل در طول تاریخ فلسفه بوده است. با ظهور مدرنیته، آزادی فرد به طورخاص به امری محوری و چالش برانگیز بدل شد. زیرا آزادیِ مطلقِ فرد، تکثری به همراه دارد که لاجرم ضرورت سیستم را به چالش می کشد. ادعای این مقاله این است که با تعریف آزادیِ فرد برحسب خودتعین بخشی در فلسفه هگل می توان آزادی فرد را به نحوی حفظ کرد؛ تا در آشتی با نظم و ضرورت سیستم قرار داشته باشد. درهمین راستا در بخش نخست ضمن تقریر نظریه خودتعین بخشی می کوشیم مفاهیم و لوازم مختلف آن را استنباط و تحلیل کنیم و به اشکال مختلفی که فرد در سیستم پدیدار می شود بپردازیم، بنابراین نشان می دهیم افراد می توانند در اصل وجود سیستم، در حفظ آن، در چگونگیِ صورت بندیِ آن و دگرگونی سیستم مشارکت داشته باشند. سپس می کوشیم تا به کمک تجمیع شواهد، براهینی را بر عدم مصادره فرد از سوی سیستم اقامه کنیم و به ارزیابی این نظریه بپردازیم. در بخش دوم نیز به برخی از اشکالات پاسخ می دهیم. نتیجه این است که با نظریه آزادی برحسب خودتعین بخشی تنش میان آزادی فرد با ضرورت سیستم به میانجیِ عقلانیت در روش دیالکتیکی مبتنی بر وابستگی متقابل آزادی فرد با ضرورتِ سیستم پاسخ داده می شود و برهمین اساس، آزادی فرد تا حدود قابل اعتنایی در برابر ضرورت سیستم حفظ می شود.
۱۳۱۰.

«توحید اجتماعی»، ماهیت، تعریف و نسبت آن با «توحید اعتقادی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توحید اجتماعی ماهیت تعریف توحید اعتقادی کلام اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۹ تعداد دانلود : ۳۴۷
«توحید اجتماعی» اصطلاحی متأخر، نوپدید و برخاسته از اندیشه مسلمانان نواندیش و مصلحان اجتماعی است و دانش لازم هنوز درباره آن تولید نشده است؛ به همین جهت، تبیین ماهیت و ارائه تعریف آن ضروری می نماید. اهمیت پرداختن به توحید اجتماعی از یک سو در جایگاه خاص آن در «کلام اجتماعی» و از سوی دیگر در غلبه حیثیت اجتماعی بر بُعد فردی انسان ها در دنیای امروز، خلأ طرح کلی برای زندگی بر اساس آموزه های وحیانی و لزوم پاسخ گویی به نیازهای نوپدید جوامع اسلامی است که غالباً ناظر به مسائل نوظهور اجتماعی می باشند؛ از این رو در مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای تلاش می شود ماهیت و تعریف «توحید اجتماعی» روشن گردد. یافته های مقاله نشان می دهد «توحید اجتماعی» که زیرمجموعه «کلام اجتماعی» تعریف می شود، ابعاد معرفتی و شناختی توحید در ساختار کلان جامعه است که با خوانش «توحید اعتقادی» با رویکرد اجتماعی آشکار می شود. در این رویکرد اجتماعی، توحید، افزون بر جنبه اعتقادی، به مثابه یک طرح، الگو و بینش کلیِ رهایی بخش، عمل زا، تحول آفرین و دارای تأثیر در تمام ابعاد زندگی انسان و جوامع بشری فهم می شود. لازمه این فهم از توحید، حاکمیت مطلق الله، عدم اکتفا به وضع موجود و تلاش برای رساندن جامعه به هدف اصلی آفرینش و درنهایت تحقق جامعه توحیدی است.
۱۳۱۱.

وحدت به مثابۀ ایده آل فلسفۀ هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت این همانی این نه آنی مطلق نظرورزانه دوپاره گی یا ثنویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰ تعداد دانلود : ۲۸۲
این مقاله بر آن است تا وحدت مورد نظر هگل، «وحدتِ این همانی و این نه آنی» (The Unity of Identity and Difference) یا «وحدتِ ویژگی های ظاهراً متضاد در یک کلِ منسجمِ واحد» را در راستای مسأله اصلی فلسفه هگل یعنی غلبه بر دوپاره گی ها یا ثنویت ها، بعنوان راه حل و راه کار فلسفه وی، بررسی و تشریح کند. هدف و غایت فلسفه هگل، وحدت (Einheit/Unity)، ایده آل است. به نظر هگل کل فلسفه، چیزی جز مطالعه تعریف وحدت و تحقق آن در جامعه نیست؛ از این رو همواره ردپای جستجوی وحدت در کل نظام فلسفی او و در دوره های مختلف زندگی فکری اش آشکار است؛ از وحدت زیبای هنری در یونان تا وحدت مورد نظرش که وحدتی عقلی، نظرورزانه، فلسفی، مطلق و با واسطه است؛ وحدتی که بجای حذف دیگری یا جذب آن، با قبول و به رسمیت شناختن دیگری در یک کلیت منسجم واحد به حفظ و رفع تکثرات و تفاوت ها تلاش می کند. وحدتی که در آن، تفاوت ها و دوگانگی ها از بین نمی روند؛ بلکه بعنوان مؤلفه های ضروری و اجتناب ناپذیر حفظ می شوند؛ وحدتی که نه حاصل شهودِ بی واسطه بلکه محصول و نتیجه گذر از مراحل وگذرگاه های مختلف و یک امر بین الاذهانی است. برای هگل، نه اتمیسم و فردگرایی های افراطی در جهان مدرن -که گسیختگی به بار می آورد- مطلوب است نه وحدت گرایی های صرفِ عارفانه و انتزاعی که همه تفاوت ها را در دیگ ذوب، محو و نابود می کند، وحدت و کلیتی مطلوب هگل است که در آن همه تمایزات و تفاوت ها حفظ می شوند.
۱۳۱۲.

اعتماد اجتماعی، محور اخلاق اسلامی (از منظر امام موسی صدر)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق حکمت عملی ارسطو موسی صدر اعتماد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۲۲۵
موضوع اخلاق و مبانی آن (فلسفه اخلاق) از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بحث اخلاق همراه با دو شاخه دیگر حکمت عملی(سیاست و تربیت) به دلایلی از مدار بحث حکماء خارج شد. دلایلی چون یقینی نبودن احکام اخلاقی از یکسو و ترفند ابن سینا برای مأنوس کردن حکمت نظری(فلسفه) با جهان اسلام از طریق سپردن حکمت عملی به شریعت. این دلایل سبب شد حکمت عملی از جمله مباحث سیاست و اخلاق از حوزه مباحث فلسفی خارج شده و هیچ گاه جایگاه شایسته خود را نه در فلسفه و نه در شریعت پیدا نکرد. همین امر سبب شد بحث حسن و قبح از سوی حکماء به حوزه کلام رانده شده و در مباحث نبوت و امامت محدود گردد. در عصر جدید که مباحث فلسفه اخلاق در کانون مسائل فلسفی قرار گرفت اندیشمندان مسلمان تلاش کردند مبانی اخلاقی را استحکام بخشند. دراین مسیر سه جریان قابل ذکر هستند: علامه طباطبائی با طرح مبحث اعتباریات، استاد مطهری با طرح مبحث حسن و قبح عقلی و من علوی و امام موسی صدر با طرح رویکرد اجتماعی به اخلاق. در این نوشتار ضمن اشاره به تاریخچه مذکور، دیدگاه امام موسی صدر معرفی و تحلیل می گردد. صدر اندیشمندی است که ضمن آشنایی با فلسفه ی اسلامی هرگز در چارچوب های آن محدود نمانده و برای حل مشکلات اجتماعی از جمله مبانی اخلاق با رویکرد آزادانه ای به سراغ قرآن و سنت رفت و یک مبنای الهی اجتماعی (اعتماد عمومی) برای اخلاق پی ریزی کرد. در انتهاء بحث اعتماد اجتماعی به عنوان کلیدواژه رویکرد صدر مورد تحلیل و ارزیابی قرار خواهد گرفت.
۱۳۱۳.

Natural Community and the Limits of Laws in Aristotle

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۳۱
In his interpretation of Aristotle, Heidegger points out that Aristotle's natural community is part and parcel of his more general attempt to account for the presencing (ousia) of things in nature (physis). That is, in order for things in nature to be they need to fulfill their definitions. Consequently, for humans, community is the place where humans as life-possessing-logos (zoōn logon ekhon) and at the same time life-in-the-polis (zoōn politikon) can reveal their genuine definition (horismos). This will render possible the first formulation of the community as a natural community. Yet, just like the status of abnormalities and accidents in nature, prioritizing the fulfillment of justice as laws of the society over the singular expression of individuals would eventually complicate the status of justice with regard to the abnormal and unprecedented cases. Derrida’s critique of the laws shed a good light on the limitation of all laws with a universal claim which will be applied here to the Aristotelian formulation of them. Finally, this essay highlights the moments that Aristotle’s admission of the impossibility of universal laws provides the possibility of alternative comportment towards otherness and alternative ethics. In effect, it is Aristotle's mistake or "missing the mark" (hamartia) that opens the door for a new mode of following the laws, I call nomadic following.
۱۳۱۴.

کاربست معرفت شهودی در براهین اصالت وجود صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شهودی ملاصدرا اصالت وجود عرفان وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۲۲۳
موضوع این مقاله نحوه کاربست معرفت شهودی در اصالت وجود نزد ملاصدراست. یکی از منابع مهم ملاصدرا در بنیان حکمت متعالیه، معرفت شهودی است. او از این سنخ معرفت نه به عنوان یک عارف، بلکه به مثابه یک فیلسوف بهره گرفته و در صدد برهانی کردن این معارف عرفانی است. مسئله اصالت وجود زیربنای بسیاری از نوآوری های ملاصدرا در فلسفه است و می توان رد پای معرفت شهودی را به وضوح در آن مشاهده نمود. صدرالمتألهین باور به اصالت وجود را مرهون نیل به کنه معنای هستی می داند و این امری است که جز با شهود ممکن نیست. او در اثبات اعتباریت ماهیت و همچنین برخی استدلال های اصالت وجود به سخنان عارفان سلف توجه دارد. مسائل متفرع بر اصالت وجود همچون ارتباط وجود و ماهیت، تقدم بالحقیقه وجود بر ماهیت، امکان فقری و وجود رابط از جمله مباحث دیگری است که متأثر از معرفت شهودی است. مسئله این مقاله آن است که معرفت شهودی چه تأثیری بر قول ملاصدرا به اصالت وجود و متفرعات اصالت وجود داشته است. ضمناً در این مقاله مراد از معرفت شهودی، اعم از معرفتی است که خود شخص از شهود بدان نایل شده است یا دیگران شهود کرده اند و ایشان با واسطه بدان نایل شده است.
۱۳۱۵.

تحلیل فلسفی-تفسیری نقش توبه اخروی در نجات از خلود عذاب دوزخیان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خلود عذاب انقطاع عذاب نجات دوزخیان توبه اخروی توبه دوزخیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۲۳۴
دقت در آیات و روایات نشان می دهد که گرچه در مقاطعی از عوالم بعد از مرگ، راه توبه اجمالا بسته می شود؛ اما در سایر مراحل آخرت، این باب رحمت خداوند همچنان باز است؛ و انسانهای گرفتار عذاب می توانند توبه حقیقی کنند؛ بلکه خداوند با رحمت واسعه اش تمهیداتی را در عوالم بعد از مرگ فراهم می کند تا انسانهای مجرمی که در دنیا مؤمن نگشته اند آگاهانه و مختارانه توبه کرده و مؤمن شوند و از این طریق، حتی از خلود عذاب جهنم رهایی یابند؛ از جمله آیاتی که بر جواز یا وقوع توبه در نشآت بعد از مرگ دلالت دارند آیات 85 تا87 سوره مریم و نیز آیات 22 تا 24 سوره فرقان است؛ و از جمله آیاتی که بر انقطاع عذاب و رفع خلود عذاب دلالت دارند آیاتی است که دلالت دارند کیفر اعمال ناشایست مجرمان در قیامت، عینا همان گناه عملی یا اعتقادی آنها است که در دنیا انجام شده است؛ چون لازمه یگانگی گناه و کیفر این است که با توبه و اعراض از این گناه عملی یا اعتقادی، عذاب نیز که عین گناه است برداشته می شود. .
۱۳۱۶.

فلسفه میان فرهنگی با تأکید بر نقش «دیگری» از منظر برنارد والدنفلس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه میان فرهنگی برنارد والدنفلس دیگری بیگانه فلسفه تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۹۱
چگونگی مواجهه با «دیگری» و سپس نقش تعیین کننده آن در اتخاذ رویکرد میان فرهنگی، در میان فیلسوفان این حوزه اهمیتی انکار ناپذیر دارد. برنارد والدنفلس، فیلسوف میان فرهنگیِ معاصر، مواجهه با «دیگری» را نوعی مواجهه پارادوکسیکال می داند که می توان از آن به حضورِ امرِ غایب یاد کرد. این فیلسوف آلمانی، رویکردی حداکثری نسبت به مواجهه با «دیگری» را برگزیده و راه خود را از دیگران با بیانِ «امرِ بیگانه» به جای «دیگری» جدا کرده است. «امر بیگانه» در عینِ اینکه نفیِ سوژه نبوده و ریشه در «من» دارد، به هیچ عنوان قابل فروکاست به امری آشنا یا امرِ از آنِ من و یا قابل فروکاست به نظم پیشین نبوده و نیست. در واقع تبعات مهم نظریِ این نگرش با روش «پدیدارشناسیِ امر بیگانه» همسو با اقتضائات دنیای چند صدایی معاصر و زیست امروزی است و حتی نه امروز که در کل، حیات انسانی چیزی جز حرکت مدام در-میانِ امور نبوده و به سبب بدنمندیِ انسان چنین اقتضائی ممکن گردیده است. فلسفه میان فرهنگیِ والدنفلس، توجه به همین مسئله با همه نوآوری ها و حل مسائل پیشین با بنیانی نو و بدیع می باشد.
۱۳۱۷.

تأملی در نسبت میان مرجعیت عقل و معرفت شناسی اشراقی در ایمان گروی بشر عصر حاضر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مرجعیت عقل تکامل مغز ایمان معرفت اشراقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۲۱۰
در عصر حاضر که قوای ادراکی-ذهنی و تعقل برترین ویژگی انسان شمرده می شود و شواهد تجربی توانسته اند ربط نفس و ذهن و به تبعِ آن تجربه های معنوی و مغز را در مقوله عقل عملی روشن سازند، مرجعیت عقل و تأثیر تکامل تدریجی مغز در گرایش به ایمان مورد توجه فلسفه تکامل گرای طبیعی قرار گرفته است. اگر ایمان باورهایی را شامل می شود که شأن و جایگاه معرفتی دارند، بی شک پسندیده تر است که از پشتوانه عقلانی برخوردار باشد، زیرا داده هایی که قوای شناختیِ ویژه برای شواهدِ تجربیِ پایه ای به ارمغان می آورند مقبولیت ایمان مبتنی بر عقل را برای پیروان مکتب های فلسفیِ شاهدگرایی برآورده می سازند. از سوی دیگر در مطالعات انفسی پیرامون مسئله ایمان، معرفت اشراقی و جنبه های شهودی مرتبه ای عالی تر را به خود اختصاص می دهند. ایمان و عقل مکمل یکدیگر، ضروریِ تعالی و دو حقیقت هم افزا هستند و آنجا که عقل امور مربوط به دغدغه نهایی را حل نشده رها کرده ایمان نقش خود را در اداره حیات انسان ها ایفا کرده است. فعالیت های متعارف عقل با تنگناهای حاکم بر عقل و نیز خودمحوری آن تحدید می شود. هرچند مرتبه ایمان بالاتر از عقل است، اما کارکرد قوای مغزی-ذهنی و به دنبال آن نیروهای عقلانی در بهبود وضعیت انسان عصر حاضر که برای استمرار حیات فردی و اجتماعی خود نیاز جدی به ایمان گروی و تجربه های معنوی دارد انکارناپذیر است. به نظر لازم و ضروری است که در آموزش های رسمی آن دسته از رهیافت هایی که به تقویت توأمان ابعاد معرفت شناختی، عقلانی و ایمانی بشر می انجامند گنجانده شوند.
۱۳۱۸.

تحلیلی بر اتوس اخلاق نگار در هنر ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو اتوس هنر اخلاق نگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۲۵۷
اصطلاح اتوس نخست در قرن ۵ پ.م، در معنای «سرشت»، «عادت» و «عرف»، در شخصیت قهرمانان متجلی شد. این واژه به تدریج جای خود را در آرای فیلسوفانی همچون افلاطون و ارسطو به توصیه ها و دستورات اخلاقی ای داد که هدفش ترغیب جامعه پذیری افراد بود. ارسطو هنرمندان را به رعایت فضیلت در آثارشان فرامی خواند و این گونه هنرمندان را اخلاق نگار می نامد. اتوسِ اخلاق نگار ارسطویی نه تنها به عنوان معیاری برای نقد هنر به کار می رود، بلکه به وحدت میان هنرهای تجسمی و غیرتجسمی می انجامد و از طریق آن است که هنرمند می تواند با مخاطب ارتباط برقرار کرده و بر وی تأثیر گذارد و امکان بازشناسی دیدگاه ها ی گوناگون را به او بدهد. اتوس اخلاق نگار، عملکرد هنر را از حیطه محدود سوژه- ابژه فراتر برده و به آن نقشی با کارکردی اجتماعی می دهد و به این طریق به محیط مادی اش حیات می بخشد و درکِ مفاهیمِ دست نیافتنی هستی شناسی را هم در بُعد مکانی و هم در بُعد انسانی امکان پذیر می سازد و به توافقی عام و همگانی می انجامد.
۱۳۱۹.

خوانش شلینگ از مسئله همه خداانگاری بر مبنای اصل «این همانی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شلینگ نظام همه خداانگاری این همانی سوءتفسیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۲۷۰
پژوهش های فلسفی در باب ذاتِ آزادی انسان [1] (1809)، که به رساله آزادی [2] نامبردار است، تلاش شلینگ برای بنیان گذاریِ نظام آزادی است. دغدغه اصلی شلینگ در این رساله رفع تقابلِ آزادی و ضرورت است، تقابلی که به نظر او مدار و محور فلسفه است. اصلی که در جستجوی بنیادی برای شکل گیریِ نظام و راه حلی برای سازگاری نظام و آزادی به آن تمسک می جوید «این همانی» به معنای صحیح آن است که در همه خداانگاری به مثابه تنها نظام ممکنِ عقل ممکن می گردد. او با طرح و رد تعابیر ممکن و البته جبرگرایانه از همه خداانگاری به ویژه در نظام اسپینوزا و لایب نیتس، نه تنها به تصحیح آنها می پردازد، بلکه نشان می دهد که منجرشدنِ نظام همه خداانگاری به جبرگرایی نتیجه فهم نادرستِ هستی شناختی و سوءفهم های حاصل از آن است. به دیگر سخن، زمینه نادرستی که ریشه چنین سوءفهم هایی شده، سوءتفسیر در معنای واقعیِ «است» و نقش رابط در گزاره است. در این پژوهش نشان داده می شود که بنابر نظر شلینگ چگونه سوءتفسیر از این اصل، امکان ناسازگاری نظام و آزادی را در تعریف های مختلف از همه خداانگاری فراهم می آورد و تفسیر شلینگ از ضرورت توجه به «است» چگونه راه به پرسش هستی شناختی از معنا و حقیقتِ هستی در اندیشه ایدئالیسم آلمانی می بَرَد. خوانش انتقادیِ تلاش شلینگ برای رفع سوءتفسیرهای ممکن از این همانی، با اولویت مسائل هستی شناختی در موضوعات الهیاتی همچون همه خداانگاری و تبیین اصل اساسیِ واحدی برای برپایی یک نظام به مثابه ساختار نظام مندِ هستی معنا می یابد.  
۱۳۲۰.

تدقیق در «می اندیشم هستم» (cogito sum)؛ راهی به جانب مبانی پرسش از وجود نزد مارتین هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پرسش گری فلسفی کوگیتو سوم وجود دکارت هیدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۸۵
هنگامی که از cogito sum سخن می گوییم مرادمان چیست؟ اشاره این الفاظ در به کار بردنشان به چه چیزی است؟ نخستین بار به چه صورتی به دیده آمده اند؟ چه طور پیشرفت کرده اند؟ و هم زمان پیشرفت چه مفاهیمی هستند؟ مقاله حاضر بر آن است تا کوگیتو سوم را در ابعادی صوری و مفهومی موردبررسی قرار دهد. لذا از ساختار صوری و مفهومی کوگیتو سوم و چرایی و چگونگی آن ها می پرسد تا بر مدار آن بتوان به سوی وجه پرسش برانگیز پرسش کوگیتو سوم یعنی «وجود» حرکت کرد. ازاین رو این مقاله گامی است در راستای فراهم آوردن امکان گفت وگو با این مفهوم فلسفی یعنی امکان پاسخ به آن بر مدار وجه ضروری پرسشگری فلسفی. مراد یافتن مجموعه ای از مشارکت هایی در این مفهوم فلسفی است، از خلال متونی که بر وجه پرسش گری کوگیتو سوم دلالت دارند. بر اساس فرادهش، مطلوب مورد نظر نزد مارتین هیدگر جمع آمده است. از این رو امعان نظر در بخشی از مواجهه هیدگر با این پرسش، پیمودن این گام را ممکن می سازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان